ثم امر آدم و ولده ان يثنوا اعطافهم نحوه ،
اين كلام حضرت دلالت دارد بر اين كه بيت الحرام و خانه كعبه از زمان حضرت آدم بوده است و تاريخ نيز به اين امر گواهى مىدهد ، طبرى مىگويد از ابن عباس نقل شده است كه وقتى حضرت آدم به روى زمين فرو آمد ، از طرف خدا به او وحى شد كه مرا در روى زمين حرمى است . محاذى عرش من در آسمان ، آن جا برو خانهاى برايم بساز و اطرافش طواف كن چنان كه مىبينى فرشتگان را كه اطراف عرشم طواف مىكنند ، در آن جا دعاى تو و هر كه را از ذريه تو كه اين عمل را انجام دهد به استجابت مىرسانم ، حضرت آدم عرض كرد خدايا من آن محلّ را نمىدانم و قدرت بر ساختمان خانه هم ندارم ، پس خداوند فرشتهاى را مامور ساخت تا وى را به آن مكان ببرد ، در بين راه هر جا به بوستان و منظرههاى آباد و زيبايى مىرسيد به خيال اين كه همان محل مىباشد از فرشته درخواست مىكرد كه فرود آيد و خانه را بسازند ، او پاسخ مىداد كه هنوز به آن جا نرسيدهايم ،
تا سرانجام به سرزمين مكّه رسيدند ، آدم شروع به ساختن خانه كعبه كرد و مواد ساختمانى آن را از پنج سلسله جبال فراهم ساخت 1 طور سينا 2 طور زيتون 3 لبنان 4 جودى 5 و پايههايش را از كوه حراء بنا كرد ، و موقعى كه خانه ساخته شد فرشته مذكور وى را به صحراى عرفات برد و اعمال و عبادتهايى كه هم اكنون مرسوم است به او ياد داد و سپس او را به مكه آورد و هفت شوط دور خانه طواف كرد و بعد از آن به سرزمين هند برگشت ، و بعضى گفتهاند كه حضرت آدم از جايگاه خود چهل بار با پاى پياده به حج و زيارت خانه خدا مشرف شد .
وهب بن مبنّه مىگويد كه آدم در پيشگاه پروردگار خود عرض كرد خدايا آيا در روى زمين غير از من كسى يافت مىشود كه ترا تسبيح و تقديس گويد ؟
خداوند متعال فرمود آرى در زمانهاى آينده از فرزندان تو ، كسانى را به دنيا خواهم
[ 475 ]
آورد كه مرا بستايند و عبادت كنند و خانههايى را خواهم ساخت كه مركز ذكر و ياد من باشد و بندگانم در آن به تسبيح و ثنا گوييم بپردازند و در ميان آن بيوت يكى را خانه مخصوص به كرامت خود قرار مىدهم و با اسم خودم آن را علامتگذارى خواهم كرد و آن را خانه خودم مىنامم و به عظمت و جلال خود به آن عزت و شرافت مىدهم اما بايد دانست كه مكان محدودى براى من نيست بلكه من در همه جا و با همه كس هستم و بر همه چيز احاطه دارم و آن خانه را حرم امن بندگان خود قرار دادهام كه با احترام آن هر كس و هر چه در اطراف و در زير و بالاى آن قرار دارد حرمت و احترام پيدا مىكند ، پس هر كس آن را به علت احترام من گرامى دارد ، مورد كرامت و احترام من خواهد بود ، و هر كس باعث وحشت و ترس اهل خانه من بشود حرمت من را از بين برده و مستحق سخط و كيفر من مىباشد ، من آن جا را خانه مبارك قرار مىدهم كه فرزندان تو از هر راه دور ، پياده و سواره با هر وسيلهاى سراسيمه و گردآلود با نالههاى لبيك و فريادهاى تكبير به آن سو ، مىآيند ، و هر شخصى كه به آن اهميت دهد و غير آن را اراده نكند و بر من وارد شود و مرا در آن مكان ديدار كند و مهمانى از من بخواهد خواسته او را برآورده مىكنم . آرى براى شخص كريم شايسته است كه واردين و مهمانهاى خود را گرامى دارد ، اى آدم ، تو تا مدتى كه در دنيايى ، در آبادانى خانه من بكوش و پس از تو نيز امّتها و نسلها ، و پيامبران از فرزندانت هر كدام پس از ديگرى در زنده نگهداشتنش مىكوشند .
سپس به آدم دستور داد كه به سوى خانه رود و طواف كند مثل طواف فرشتگان بر دور عرش . اين بود سرگذشت خانه در زمان آدم و اساس آن ، تا در طوفان نوح خراب شد و سپس حضرت ابراهيم آنرا تجديد بنا كرد ، هم اكنون به متن سخن امام برمىگرديم و مىگوييم ، اين كه فرمود : خدا به آدم و فرزندانش دستور داد كه توجه خود را به سوى خانه معطوف دارند ، كنايه از رو آوردن به كعبه
[ 476 ]
و قصد زيارت آن است .