بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب صحیفه نور جلد 10, امام خمینی (ره) ( )
 
 

بخش های کتاب

     FEHREST -
     SAHIFE01 -
     SAHIFE02 -
     SAHIFE03 -
     SAHIFE04 -
     SAHIFE05 -
     SAHIFE06 -
     SAHIFE07 -
     SAHIFE08 -
     SAHIFE09 -
     SAHIFE10 -
     SAHIFE11 -
     SAHIFE12 -
     SAHIFE13 -
     SAHIFE14 -
     SAHIFE15 -
 

 

 
 

 

next page

fehrest page

back page

تاريخ : 18/8/58
فرمان امام خمينى به دادستان كل انقلاب اسلامى  
بسم الله الرحمن الرحيم
جـنـاب آقـاى دادسـتـان كـل انـقـلاب اسـلامـى ايـران بـه مـنـاسـبـتحلول عيد سعيد غدير مبداء نصب امامت امت ، تمام كسانى كه در دادگاه هاى انقلابى جرم هاىآنـان طـورى بـوده كـه كـمـتـر از دو سـال مـحـكوم به حبس شده اند مورد عفو قرار گيرند.دسـتـور دهـيـد بـه پرونده هاى آنان به اسرع وقت رسيدگى و آنان را آزاد كنند. لازم استبـه شـكـرانـه ايـن نـعـمـت از خـطـاهـاى خـود در پـيـشـگـاه خـداونـدمتعال توبه كنند.
روح الله الموسوى الخمينى .
تاريخ : 18/8/58
بـيـانـات امـام خـمـيـنـى در جـمـع اعـضـاى انـجمن تبليغات فرهنگ اسلامى و جمعيت شير وخوشيد(سابق ) خرم آباد
عيد غدير روز نصب على (ع ) شخصيت والاى تربيت يافته دامان پيامبر براى امامت
بسم الله الرحمن الرحيم
مـن عـيـد سعيد را به همه مسلمين و بر ملت شريف ايران ، به شما آقايان تبريك عرض مىكـنـم ، عـيـدى كـه در آن امـامـت ثـبـت شد و پيغمبر اسلام امام را براى امامت امت نصب كرد، چهشخصى را، چه شخصيتى را. شخصيت اين مرد بزرگ كه امام امت شد، شخصيتى است كه دراسـلام و قـبـل از اسـلام و بـعدها هم كسى مثل او نمى تواند سراغ كند. يك موجودى كه امورمـتـضـاده را در خـودش جـمـع كـرده . كـسـى كـه جـنـگـجـوسـتاهـل عـبـادت نـمـى شـود، كـسـى كـه قـوه بـازو مـى خـواهـد داشـتـه بـاشـداهـل زهـد نـمـى تواند باشد، كسى كه شمشير مى كشد و اشخاصى را كه منحرفند درو مىكند، اين نمى تواند كه عاطفه و اهل عاطفه آنطور كه اين شخص داشت ، باشد. اين شخصيتبزرگ امور متضاده را در خودش جمع كرده ، در عين حالى كه روزها روزه ، و شب به عبادتمـشـغـول و گـفـته شده است كه شبى هزار مرتبه نماز مى خواند و در عين حالى كه غذاى اوآنـطـورى كه در تاريخ ثبت شده است از نان و سركه و فوقش ‍ زيت يا نمك بيرون نبودهاسـت ، در عـيـن حال قدرت بدنى ، آنطور قدرت است كه ، آنطورى كه در تاريخ است ، آندرى را كـه از خـيـبـر ايـشـان كـنـده اسـت و چـنـديـن زراع دور انـداخـتـه اسـت ،چهل نفر نمى توانستند بلندش كنند.
در شـمشيرزنى ، شمشيرهايش آنطور بوده است كه با يك ضربه از اين طرف كه مى زدهدو نـيـم مـى كـرده اسـت ، از اين طرف مى زده دو نيم مى كرده ، در صورتى كه آنهايى كهضـربه را مى خوردند خود آهنى داشتند، زره آهنى داشتند و گاهى هم دو تا زره به تنشانمـى كـردنـد. آدمـى كـه بـا نـان و سركه زندگى مى كرده و بسيارى از روزها را روزه مىگـرفـتـه است و افطار را با چند لقمه نان و نمك يا نان و سركه افطار مى كرده است ،جـمـع كـرده اسـت مـابـيـن آن زهد و اين قوت بازو و اين جمع بين دوامر متضاد است . آدمى كهجـنـگجوست به آنطور كه جنگجويان بزرگ را، دلاوران بزرگ را به هزيمت وا مى دارد ومى فرمايد اگر تمام عرب يك طرف باشند به من هجوم كنند، من پشت نمى كنم ، اين آدم درعـطـوفـت آنـطور است كه وقتى يك خلخال از پاى يك زن يهودى ربوده اند مى فرمايد كهمرگ براى انسان آسان است (قريب به اين ) آدمى كه در عرفان و علم ماوراء طبيعت
آنـطـور اسـت كـه نـهـج البـلاغـه حـكـايـت مـى كـنـد از مـقـام عـرفـانـش ، در عـيـنحـال شـمـشـيـر مـى كـشـد و كـفـار و اخلالگران را از دم شمشير مى گذراند. ما شيعه همچواعجوبه معجزه آسا هستيم .
تداوم رسالت پيامبر و ائمه هدى در سايه ولايت فقيه
مـن مـى گـويـم اگـر چـنانچه پيغمبر اسلام صلى الله عليه و اله و سلم غير از اين موجودتـربـيـت نـكـرده بـود، كـافـى بـود برايش . اگر چنانچه پيغمبر اسلام مبعوث شده بودبراى اينكه يك همچو موجودى را تحويل جامعه بدهد، اين كافى بود. يك همچو موجودى كههـيـچ سـراغ ندارد كسى و بعدها هم سراغ ندارد كسى ، امروز روز نصب اوست به امامت امت .يـك هـمـچـو مـوجـودى امـام امـت اسـت ، البـتـه كـس ديـگـر به پاى او نخواهد رسيد و بعد ازرسول اكرم كسى افضل از او در هيچ معنائى نيست و نخواهد بود. لكن در مراتب بعد هم كهبايد اين امت هدايت بشود، پيغمبر اكرم كه از دنيا مى خواست تشريف ببرد، تعيين جانشين وجانشين ها را تا زمان غيبت كرد و همان جانشين ها تعيين امام امت را هم كردند، به طور كلى اينامـت را بـه خـود وانـگـذاشـتـنـد كـه مـتحير باشند، براى آنها امام تعيين كردند، رهبر تعيينكـردنـد. تـا ائمـه هـدى سـلام الله عـليـهـم بـودنـد، آنـها بودند و بعد فقها، آنهائى كهمـتـعـهدند، آنهائى كه اسلام شناسند، آنهائى كه زهد دارند، زاهدند، آنهائى كه اعراض ازدنيا دارند، آنهائى كه توجه به زرق و برق دنيا ندارند، آنهائى كه دلسوز براى ملت، آنـهائى كه ملت را مثل فرزندان خودشان مى دانند، آنها را تعيين كردند براى پاسدارىاز اين امت .
ولايت فقيه حاكميت قانون الهى است ، نه ديكتاتورى
مـع الاسـف اشـخاصى كه اطلاع ندارند بر وضعيت برنامه هاى اسلام ، گمان مى كنند كهاگـر چـنـانـچه ولايت فقيه در قانون اساسى بگذرد، اين اسباب ديكتاتورى مى شود، درصـورتـى كـه ولايت فقيه است كه جلو ديكتاتورى را مى گيرد. اگر ولايت فقيه نباشد،ديـكـتاتورى مى شود. آن كه جلوگيرى مى كند از اينكه رئيس جمهور ديكتاتورى نكند، آنكـه جـلو مـى گـيـرد از ايـنـكه رئيس ارتش ديكتاتورى نكند، رئيس ژاندارمرى ديكتاتورىنكند، رئيس شهربانى ديكتاتورى نكند، نخست وزير ديكتاتورى نكند، آن فقيه است .
آن فـقـيـهى كه براى امت تعيين شده است و امام امت قرار داده شده است ، آن است كه مى خواهداين ديكتاتورى ها را بشكند و همه را به زير بيرق اسلام و حكومت قانون بياورد. اسلام ،حـكـومـتـش حـكومت قانون است ، يعنى قانون الهى ، قانون قرآن و سنت است و حكومت ، حكومتتابع قانون است ، يعنى خود پيغمبر هم تابع قانون ، خود اميرالمومنين هم تابع قانون، تخلف از قانون يك قدم نمى كردند و نمى توانستند بكنند.
خداى تبارك و تعالى مى فرمايد كه اگر چنانچه يك تخلفى بكنى ، يك چيزى را به مننـسـبت بدهى ، تو را اخذ مى كنم ، و تينت را قطع مى كنم . اسلام ديكتاتورى ندارد، اسلامهمه اش روى قوانين
اسـت و آن كسانى كه پاسدار اسلامند اگر بخواهند ديكتاتورى كنند، از پاسدارى ساقطمى شوند به حسب حكم اسلام .
نـتـرسـانـنـد مردم را از اين قانون اساسى كه تصويب كردند عده كثيرى ، عده اى از علماءاسلام و دانشمندان . شماها را اغفال نكنند به اينكه بگويند كه اين قانون دموكراسى نيست، مـا اسـلام را هـم دمـوكـراسـى نـمـى دانـيـم . شـمـا رااغـفـال نـكـنـنـد ايـنـها، كه قانون اساسى براى چند هفته ، يك هفته ، دو هفته ديگر به آراءعـمـومـى گـذاشـتـه مـى شـود. شـما را سرد نكنند از اينكه نرويد راى بدهيد. برويد راىبـدهـيـد. بـعد مى خوانند براى شما، قانون را منتشركنند، مختاريد در راى دادن ، مى خواهيدقـبـول مـى كـنيد، نمى خواهيد رد مى كنيد، اگر رد كرديد باز درست تر نوشته مى شود واگر قبول كرديد، راى بدهيد به آن . بى تفاوت نباشيد نسبت به آن چيزى كه سرنوشتشـمـا بـه او وابـسـته است ، اسلام شما به او بسته است . امروز آن چيزى كه بايد مطرحبـشود، آن مسائل اساسى است ، مساله قانون اساسى است ، مساله رئيس جمهور است ، مسالهشوراست . بايد شما اين مطلب را توجه به آن داشته باشيد، منحرف از اين به هيچ وجهنشويد.
شما پنجاه سال يا بيشتر دندان روى جگر گذاشتيد براى اين نابسامانى ها، دو ماه ديگردنـدان روى جـگـر بـگـذاريـد. ايـن حـرف ها كه منتشر مى كنند در اطراف كه فلان جا فلانقـضـيـه واقـع شـده اسـت ، آسفالت نشده است ، بيمارستان نداريم ، طبيب صحيح نداريم ،كشاورزيمان كذاست ، تمام اينها براى اين است كه شماها را مايوس كنند از اين مسائلى كهدر اول اسـت و مـا بـايـد اول آنـهـا را درسـت كنيم و بعد سراغ كارهاى ديگر. شما را از اينمـنـحرف كنند و متوجه كنند به آن مسائل فرعى ، نظير اين مى ماند كه زلزله آمده باشد واشـخاصى را فرو گرفته باشد و بايد همه برويم سراغ نجات آنها، يك دسته بيفتندبـگـويـنـد آب مـا كـم اسـت يـا زراعـت ما كم است و شما را از آن راه باز دارند. الان مملكت يكوضعى دارد كه اين شيطنت هاى اطراف ، دست هاى مختلف درصددند كه راه را منحرف كنند ونگذارند كه اين قانون اساسى بگذرد و دنبالش هم نگذارند كه مجلس شورا درست بشودو ريـاسـت جـمـهـورى و ايـن مـمـلكـت مـتـزلزل بـاشـد و آنـهـا تـوطـئه بـكـنـنـد و شـمـااغـفـال بـشـويـد، شـمـاهـا بـه راه هـاى ديـگـر، راه هـاى صحيح اما راه هاى دست دوم . تمامىمـطالبى كه شما گفتيد صحيح است ، نه منطقه شما، همه مناطق اينطورى است . يك مملكتىكه پنجاه سال كوشش كردند براى اينكه هم جوان هاى ما را عقب نگه دارند و هم فاسد كنندو هـم مـمـلكـت مـا را بـه هـم بـريـزنـد، يـك هـمـچـو مـمـلكـتـىخـيال نكنيد كه فقط خرم آبادش اينطور است ، شما خرم آبادش را مى بينيد، كردستانش همايـنطور است ، كردستانى هم همين حرف شما را مى زند، خوزستانى ها هم همين حرف شما رامى زنند، خراسانى ها هم همين حرف شما را مى زنند، اين زاغه نشينان اطراف تهران هم همينحـرف شـمـا را مـى زنـنـد كـه از شـمـا زنـدگـى شـان بـسـيـار بـدتـر اسـت ، لكـنمـسـائل ، ايـن مـسـائل ، مـسـائل دسـت دوم اسـت . يـك مـمـلكـتـى الان در مـعرض اين است كه ايناشـخـاصـى كـه افـتـادنـد تـوى جـمـعـيـت هـا و دارند افساد مى كنند، در معرض اين است كهنگذارند اين نهضت به آخر برسد يا لااقل
معطلش كنند.
بـا قدرت پيش برويد، اين مسائل دست اول را نظر كنيد و با قوت و قدرت پيش ببريد ومـطـلب بـه آخـر بـرسانيد. وقتى كه اصول مطلب تمام شد، اين بيمار محتاج به معالجهاست ، لكن بايد اول حياتش را حفظ كرد، بعد بيماريش را معالجه كرد. مملكت ما يك مملكتىاسـت كـه پـنـجـاه سـال كـوشـش شـده اسـت كـه بـيـمـار و بـيـمـارتـرش كـنـنـد، لكـن يـكمـسـائل رؤ وسـى اسـت كـه اگـر بـه او رسـيـدگـى نـشـود، ايـن مـريـض مـى مـيـرد و يـكمـسـائل دسـت دوم اسـت كـه بـعـد از ايـنكه حفظ حيات او شد، آنوقت كوشش كنيم براى رفعبـيـمـارى هـا، رفـع نـابـسـامـانـى هـا مـن بـه شـمـا عـرض مـى كـنـم كـه تـمـام ايـنمـسـائل كـه شـمـا طـرح مـى كـنـيـد صـحـيـح اسـت ، لكـنمـسـائل دسـت دوم است . فرهنگ بايد بازسازى بشود، تصفيه بشود، ادارات بايد تصفيهبـشـونـد، هـمـه ايـنـهـا بايد بشود، كشاورزى بايد تقويت بشود كه ما محتاج نباشيم بهايـنـكـه از دشـمـن هاى خودمان چيزى طلب كنيم ، فرهنگ درست بشود، دانشگاه ما بايد درستبـشـود كـه مـا راجع به همه امور خودكفا بشويم ، لكن آنها برنامه هاى دراز مدت است كهبـايـد بـا طـول مـدت ايـن انـجـام بـگـيـرد. ايـن چـيـزى كـه الانمـحـل بـحـث ما هست و مورد احتياج همه ما هست ، اين امرى است كه در راس امور واقع شده است ،ايـن امـرى اسـت كـه اسـاس مـمـلكت شماست و او اين است كه برويد تمام افراد خودتان را،تمام ملت را آشنا كنيد به اينكه قانون اساسى را بايد به آن راى بدهيد و ملاحظه كنيد،راى بدهيد، البته آزاديد هر رايى دلتان مى خواهد بدهيد اما بى تفاوت نباشيد نسبت بهسـرنـوشـت مـمـلكـت خودتان ، نسبت به اسلام ، نسبت به ملت ، نسبت به كشور بى تفاوتنباشيد، گوش نكنيد به اين حرف اينها كه قانون اساسى خوب نشده و محتوايش چه است .اينها تمام در نظر دارند كه نگذارند كه شما راى بدهيد به قانون اساسى و شما را بىتـفـاوت يا بدبين كنند. اينها آنهائى هستند كه طرز فكرشان اين است كه اسلام اصلا عقبافتاده است . اينها طرز فكرشان اين است كه ، عده زياديشان هم هستند كه اجيرند، اجرت مىگـيـرنـد بـراى اينطور كارها، براى اينكه بنويسند، براى اينكه بگويند، براى اينكهبـرونـد اطـراف و شلوغكارى كنند، تمام مطلبشان اين است كه شما ديديد كه در رفراندمراجـع بـه جـمـهورى اسلامى كارشكنى مى كردند كه راى داده نشود، بعضى صندوق ها راسـوزانـدنـد و بـعضى جاها را با تفنگ جلوگيرى كردند كه راى ندهند مردم . بعد از آنكهآنجا شكست خوردند، دنبال اين رفتند كه مردم راى ندهند راجع به وكلائى كه ، خبرگانىكـه مـى خـواهـنـد مـلاحـظـه كـنـنـد، دسـتـشـان از آن كـوتـاه شـد،دنـبـال ايـن هـسـتـنـد كه مردم راى ندهند براى قانون اساسى ، اينها همان مردمى اند كه بااسـاس مـخـالفـنـد و شـمـا اشخاصى هستيد كه بچه هايتان را، جوان هايتان را داديد براىايـنـكـه اسـلام را زنده بكنيد، شما تابع اميرالمومنين ايد، شما جوان هاتان را داديد براىايـنـكـه اسـلام را زنـده بـكـنـيـد، نـه تـابـع مـكـتـب هـاى انـحـرافـى كـهاصل اين مسائل را كار ندارند و كارى با آن ندارند.
بايد همه ما در اين زمانى كه احتياج دارد اسلام به شما جوان ها، پيغمبر اكرم به شما الاناحتياج دارد، شما الان رفع كنيد اين احتياجش را. احتياج اين است كه بى تفاوت نباشيد نسبتبـه مـمـلكـت تـان . احـتـياج اين است كه قانون اساسى ، اساس مملكت شماست ، بى تفاوتنـباشيد كه برويد سراغ كارتان بنشينيد كه فرض كنيد كه مى خواهم يك خياطى بكنم ،مى خواهم يك كار ديگرى بكنم ، سرنوشت مملكت شماست ، سرنوشت مذهب
شماست ، سرنوشت كشور شماست ، سرنوشت ملت شماست ، بى تفاوت نباشيد.
بايد همه شما دست به دست هم بدهيد، همانطورى كه تا حالا با اتحاد كلمه و با دست بهدسـت دادن بـه هـم تا اينجا رسانديد و دشمن هاى خودتان را كنار زديد و اين مفسده جوها رابـيـرون كـرديـد، از حـالا بـه بـعـد هـم بـا وحـدت كـلمه دست به دست بدهيد و اين بار راانـشاءالله به منزل برسانيد. خداوند انشاءالله همه شما را تاءييد كند. من دعاگوى شماهـسـتم . من صلاح حال شما را مى خواهم و صلاح دين و دنياى شما اين است كه در اين برههاز زمـان كـه مـسـائل اصـلى در كـار اسـت ، راجـع بـهمسائل ديگر كه حق است با شما. ولى وقتش يك قدرى زود است ، در يك وقتى است كه مفسدهجـوهـا مى خواهند نگذارند كارها انجام بگيرد، يك قدرى آنجا را بايد مهلت بدهيد و همه درفكر اين مطلب هستند و انشاءالله موفق و مؤ يد باشيد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
تاريخ : 19/8/58
بـــيـــانـــات امـــام خـــمـــيـــنـــى در ديـــدار بـــا نـــمـــايـــنـــدهپـاپپل ششم
موضع گيرى سازشكارانه پاپ در برابر جنايات آمريكا
بسم الله الرحمن الرحيم
من اگر در اين موقع حساس ، مقامات ديگر تقاضاى ملاقات كرده بودند براى اين موضوعنـمـى پذيرفتم لكن مقام روحانيت ملت مسيح و پاپ اعظم احترامى دارند كه ما پذيرفتيم واتـفـاقـا خـوشـحـال هـم شـدم از اينكه ايشان پيام فرستاده اند تا من مطلبى كه بايد بهايـشان تذكر بدهم ، تذكر بدهم . من و ملت ما، بلكه ملت هاى مستضعف جهان اعم از مسلمين ونـصـارى و غـيـر آنـهـا، يـك نـقـطـه ابـهـام پـيـش مـاسـت كـه مـنمـيـل دارم ايـن نـقـطـه ابـهـام را تـذكـر بـدهـم . گـوش 35 مـيـليـون جـمـعـيـت ايران كه 50سـال اسـت در زيـر يـوغ اسـتـعـمـار و فـشار خصوص ‍ آمريكا و اخيرا فشار خصوص آقاىكارتر هستند و گوش ميليون ها جمعيت مستضعف ، انتظار نوازشى از مقام روحانيت پاپ داشتنوازش پدرانه اى كه لااقل استفسار از حال اين مستضعفين باشد و نسبت به مستكبرينى كهبـه ايـنـهـا ظـلم شـده است و در زير فشار ظلم بودند، هشيارى داده شده باشد، ميانجيگرىشده باشد بين ملت هاى مستضعف و آن ابرقدرت ها كه خودشان را مسيحى معرفى مى كنند.و گـوش ، هـمـچـو نـداى روحـانـيـى را نـشـنـيـده اسـت تـا حـالا. چـه شـده اسـت كـه مـا 50سال كشته داديم ، كشته هاى دستجمعى ، در حبس بوديم ، حبس هاى غير انسانى كه بهترينافـراد اين ملت را در آنجا شكنجه هاى غير انسانى مى دادند و يك ميانجيگرى در كار نبود وآقـاى پـاپ اعـظـم بـه فـكـر ايـن نـيـفـتـادنـد كـه از ايـن مـلت مـسـتـضعف پشتيبانى كنند يالااقـل مـيـانجيگرى كنند كه ايشان دست از سر اين مستضعفين بردارند. چه شد كه امروز كهمـلت مـا، جـوان هاى ما كه سال هاى طولانى تحت فشار و تحت رنج بودند، رفته اند و اينچـنـد نـفـرى كـه در آن لانـه جـاسـوسـى بـسـر مـى بـردنـد وعامل توطئه و جاسوسى بر ضد ملت ما بودند بلكه بر ضد منطقه و قرائن و شواهد براين امر زياد است و بزرگتر شاهد اينكه تمام پرونده ها و چيزهائى كه در آنجا بوده استتـا تـوانـسـتـنـد آنـهـا را بـدل بـه يـك پـودرى كـردنـد كـهقابل استفاده ديگر نيست . اگر اينها يك مسائل سفارتى بوده است احتياج به اين كار نبود،اگـر يك مسائلى بود كه مربوط به توطئه هايى كه بر ضد ملت ماست نبود، اين محتاجبـه ايـن عـمـل نبود. حالا كه اين توطئه به ملت ما ثابت شده است و اين عملى كه اين جوانهـاى مـا انـجـام داده انـد، تمام ملت ، تمام قشرهاى ملت ، الا بعضى منحرفين ، در اينجا و درسـايـر مـمـالك ديـگـر از آن پـشتيبانى كردند و اين خواست تمام ملت ما بوده است ، نه يكخواست از روى هواى نفسانى ، بلكه يك خواست انسانى بوده است
كـه توطئه ها معلوم بشود، توطئه هايى كه بر ضد بشر است ، بر ضد كشورهاى ماستو بالخصوص بر ضد ايران است معلوم بشود و اين حق از براى ملت ما هست ، سفارتخانههـا حـق قـانـونـى نـدارنـد كه جاسوسى بكنند يا توطئه و اين مركز به حسب آنطورى كهكـارشناس ها تاكنون توانسته اند بفهمند مركز جاسوسى و مركز توطئه بوده است . چهشـد كـه در ايـن وقت آقاى پاپ اعظم به فكر اين افتادند كه ما براى حس انساندوستى وايشان براى حس انساندوستى به فكر افتادند كه اينها را باهاشان رفتار خوب بكنند وآزادشـان بـكـنـند؟ اما رفتار خوب ، اسلام با دشمن هاى خودش هم رفتار خوب مى كند و باايـنـهـا هـم ، ايـن جـوان هـا كـه اسـلامـى هـسـتند تا آنقدر كه من شنيده ام رفتارشان ، رفتارانسانى بوده است و نبايد هيچ نگرانى از اين باب داشته باشند.
جنايات و خيانت هاى رژيم پهلوى قابل شمارش نيست
و امـا راجـع بـه رهايى اينها، بايد ما ببينيم كه ما چه مى خواهيم و ملت ما چه مى خواهد. آنچـيـزى كـه مـلت مـا مـى خـواهد آيا يك امر غير مشروع است يا يك امر انسانى است ؟ آيا بشردوسـتـى وادار كـرده اسـت ايـن جوان هاى ما را كه بروند و اين مركز را بگيرند و نگذارندتوطئه به ثمر برسد يا خلاف اين بشر دوستى است ؟ آن چيزى كه ملت ما مى خواهد ايناسـت كـه ايـن مـلت از ايـن آدم كـه الان در آمـريـكـا هـسـت 37سـال تـقـريـبـا رنـج ديـده اسـت ، 37 سـال ايـن بـه مـلت مـا خـيـانـت كـرده اسـت و 37سال ذخائر ما را به باد فنا داده است و 37 سال جوان هاى ما در تحت سلطه اينها زندگىانـسـانـى نداشتند و 37 سال اختناق همه جانبه بر اين مملكت و بر اين ملت از طرف ايشانحـكـمـفـرمـا بـوده اسـت و بـا دسـت خـود ايـشـان ، بـه طـورى كـه اشـخـاصنـقـل مـى كـنـنـد و بـا مـبـاشـرت در پـانـزده خـرداد عـده كـثـيـرى را بـهقـتـل رسـانـده اسـت و بـا امـرا و از پـانـزده خـرداد تـاكـنـون مـا شايد بيش از صدهزارنفرمـقـتول و صدها هزار نفر مجروح و معلول داريم . اين ملت با اينهمه رنجى كه كشيده است ،حالا مى خواهد كه اين جانى برگردد و محاكمه به طور عدالت بشود، محاكمه بشود، اگرمـحـكـوم شـد كـه امـوال مـا را برده است ، از او بگيرند. الان اموالى كه از مملكت ما به دستايـشـان و كـسـانـى كـه مـربـوط به ايشان است ، بانك هاى خارج را از امريكا گرفته تاممالك غربى پر كرده است ، در صورتى كه من خودم مى دانم و ملت ما هم آن كه به سن مناسـت مـشـاهـده كـرده اسـت و آن كه نيست ، شنيده است و تاريخ براى او گفته است ، ديگرانبـراى او گـفـتـه انـد كـه پـدر ايـشان وقتى كه كودتا كرد هيچ نداشت ، يك سرباز بودصـفـراليـد وقـتـى كـه سلطه پيدا كرد بر اين مملكت شروع كرد املاك مردم را به زور ازآنـهـا گـرفـتـن . شـمـال مـمـلكـت ما، مازندران ، بهترين املاك سر سبز ما با فشارهاى او وعـمـال او بـه قـبـاله او بـه زور در آمـده انـد و بـسـيـارى از كـسانى كه مالك بودند يا ازروحـانـيـنـى كه در اين امر يك نظرى مى دادند اينها را مى گرفتند و به حبس مى بردند وگـاهـى مـى كـشـتـنـد و در زمان خود رضاشاه قتل عام مسجد گوهرشاد را من به خاطر دارم وكـسـانى كه به سن من هستند به خاطر دارند كه در مسجد و معبد مسلمين كه مركز اقامه نمازبود، عبادت خدا بود، اينها ريختند و يك عده از مظلومين كه براى دادخواهى آنجا
مجتمع شده بودند، قتل عام كردند و از بين بردند. وقتى كه او از ايران بيرون رفت يعنىبيرونش كردند، جواهرات ايران را هر چه توانست در چمدان هاى زياد ريخت و از اينجا بردو در بـيـن دريا انگليسى ها از او گرفتند و بردند و خوردند. تا زمان او به سر رسيد ونـوبـت بـه پـسـر رسـيـد كـه هـمـيـن پـسـر جـانـى را مـتـفـقـيـن بـه مـلت مـاتـحـمـيل كردند، در صورتى كه ملت ما آن چيزهايى كه از پدر ديده بود، هيچ راضى بهايـن نـبـود كـه پـسـر او را بـپـذيـرد لكـن تـحـمـيـل كـردنـد بـه مـلت مـا و ايـنتحميل اسباب اين شد كه هر چه آنها (براى خاطر اينكه او را به سلطنت رساندند) هر چهآنـهـا بـخـواهـنـد، ايـن دسـت بـسـتـه و چـشـم بـسـتـه در اخـتـيـار آنـهـا بـگـذارد. درطـول مـدتـى كـه ايـن سـلطـنـت داشـت مـا اگـر بـخـواهـيـم بـشـمـاريـماصـول خـيـانـت هـايى كه به ما كرده است ، طولانى است و ما وقت اينكه بشماريم ، نداريملكن از نمونه هايى كه به اسم خدمت به كشور ما ايشان انجام داده است ، اين ماموريت بودهاست كه در ازاء نفتى كه از مملكت ما براى آمريكا خارج مى شده است ، اسلحه مى گرفتند،مـهـمـات مـى گـرفتند، در صورتى كه آن اسلحه و مهمات براى خودشان و براى پايگاههـاى خـودشـان بـود و ايـن آدم نـفـت مـا را داد و بـراى آنـهـا پـايـگـاه درسـت كـرد بـه اسـمپـول نـفـت و در ايـن چـنـد سـال اخـيـر و ده سـال ، پـانـزدهسال اخير آنقدر اين جنايت كرد و آنقدر جوان هاى ما را كشت و آنقدر حبس هاى اينها پر بود ازجوان هاى ما كه نمى توانيم بشماريم .
آقاى پاپ بايد كارتر را استيضاح كند
مـا مـيل داشتيم كه در طول اين مدت يكى از مقامات روحانى خارج و خصوص روحانى بزرگنصارى يك تفقدى به حال اين ملت ضعيف شده باشد. من نمى توانم باور كنم كه واتيكانبـيـخـبـر بوده است از اين مسائل و نمى دانم اين نقطه ابهام را چه بكنم . اگر ملت ما از منپرسيد كه روحانيت مسيح موافق است بااين جناياتى كه اينها كردند من چه جواب به اينهابـدهـم ؟ روحـانـيـت مسيح كه مى داند كه قرآن كريم به طرفدارى از مسيح و طرفدارى ازصـديـقه طاهره مريم برخاست و آن چيزى كه به خلاف واقع نسبت به آن طاهره مطهره مىدادنـد، تكذيب كرد و با صراحت تكذيب كرد و اينطور طرفدارى از عيسى مسيح كرد و بازطـرفـدارى از علماى نصارى ، رهبانان و قسيسين نصارى در قرآن طرفدارى شده است ، درعـيـن حـالى كـه اسـلام طـرفـدارى از مـسـيـح و عـلمـاى مـسـيـح كـرده اسـت در قـرآن ، مـاميل داشتيم كه گوش ما را يك وقت هم نغمه امثال آقاى پاپ نوازش بدهد و استفسار كند كهايـن مـلت چرا به اينطور مى گذراند و از كارتر بپرسد، استيضاح كند كه چرا يك همچوآدمى را شما مسلط كرديد بر اين ملت و الان هم بپرسد از كارتر كه چرا يك نفرى كه سىو چند سال جنايت كرده است ، خيانت كرده است و جنايات و خيانات او مشهود است ، چرا برديدآنجا و نگه داشتيد و باز در آنجا هم مى خواهيد توطئه بكنيد.
ما از دست و پا كردن كارتر هيچ تعجب نداريم براى اينكه او مردى است كه سياسى و نهبـه مـعـنـاى سـيـاسـت سـالم ، بـه مـعـنـاى سـيـاسـتـى كـه در نـظـرامثال كارتر است ، به هر طور كه شده است براى منافع خودش ، براى منافع شخصى يامنافع به تو هم اينكه منافع ملتش ‍ هست دست به هر جنايتى
بزند و هر دست پايى كه دارد بكند براى اينكه اين اشخاصى كه الان پيش اين جوان هاىمـا هـسـتند و ممكن است از آنها يك مسائلى بعدها كشف بشود، مبادا كشف بشود. او بايد اين كاررا بـكـنـد، لكـن آقـاى پاپ چرا؟ ايشان چرا اين كار را انجام مى دهند و واسطه مى شوند مابين يك ملت مظلوم كه مى خواهد يك مقدارى از مظلمه هايى كه بر او شده است كشف كند و بهمـردم ، بـه مـسـتضعفين بفهماند كه راه ظلم اينها چه است و از چه راه اينها ظلم مى كنند و يكظـالم و يـك كسى كه توطئه گر است ، ما اگر چنانچه مى توانستيم در يك كشور ديگرىايـن را مـحاكمه كنيم يعنى وسايل اينكه جنايات او را ما همه اش را در محكمه ببريم ، اگرمـى تـوانـسـتـيـم پـيـشـقـدم مى شديم كه ايشان در يك كشور ديگرى محاكمه بشود لكن آنجـرائمـى كـه اين كرده است و آن پرونده هايى كه ما داريم از او و آن شهودى كه هستند كهبـالغ بـر چـندين ميليون شهود ما داريم كه اينها بهشان ظلم شده است ، به كشاورزها ظلمشـده است ، به كارگرها ظلم شده است ، به علماى دين ظلم شده است ، به دانشگاهى ها ظلمشـده اسـت ، ايـنـهـا هـمـه شـاهـدهاى ما هستند و ما نمى توانيم چندين ميليون جمعيت را يا شمابگوئيد بيست ، بيشتر از بيست ميليون جمعيت را ما در خارج بيائيم براى اداى شهادت لكنمـا بـراى اينكه احترامى به مقام پاپ گذاشته باشيم حاضريم كه ايشان را بياورند درمملكت ما و آقاى پاپ هم بفرستند نمايندگانى در اينجا هر كس ‍ هم مى خواهد نمايندگانىبـفـرسـتـد در ايـنـجـا و يك دادگاهى كه هست و الان دعوت كرده است او را به دادخواهى ، درحضور نمايندگان پاپ و نمايندگان هر كس ، حتى نماينده بدترين دشمن ما كه عبارت ازكـارتر هست بيايند و محاكمه كنند اينها را و هر طورى كه محكمه حكم كرد ما همانطور، ملتما حاضر است .
ما تابع آراء ملت هستيم
و آقـاى پـاپ ايـن را بـدانـد كـه مـسـاله ، مـسـاله اى نـيـسـت كـه مـن بـتـوانـم بـالشـخصهحـل كـنـم . مـا بـنـاى بر اين نداريم كه يك تحميلى به ملتمان بكنيم و اسلام به ما اجازهنـداده است كه ديكتاتورى بكنيم ما تابع آراء ملت هستيم . ملت ما هر طورى راى داد ما هم ازآنـهـا تـبـعـيـت مـى كنيم . ما حق نداريم ، خداى تبارك و تعالى به ما حق نداده است ، پيغمبراسـلام بـه مـا حـق نـداده اسـت كـه مـا بـه مـلتـمـان يـك چـيـزى راتـحـمـيـل بـكـنـيـم . بـله مـمـكن است گاهى وقت ها ما يك تقاضايى از آنها بكنيم ، تقاضاىمـتواضعانه ، تقاضايى كه خادم يك ملت از ملت مى كند لكن اساس اين است كه مساله دستمـن و امـثال من نيست و دست ملت است و ملت پشتيبانى از اين كار را اعلام كرده است به طورىكه اگر اطلاع داشته باشيد راديوها كه اعلام مى كردند، كلياتش را كه اعلام مى كردند،انـسـان را خـسته مى كردند كه اعلام هاى متعددى كه بود. در هر صورت مساله اى كه ما مىخـواهـيم ، يك مساله انسانى است ، يك مساله اى است كه بشر دوستى اقتضاى اين معنا را مىكند. ملت ما به اعتبار اينكه مسلم است ، بشر دوست است و شما هم به اعتبار اينكه ملت مسيحهستيد، بايد تبعيت از مسيح بكنيد و بشر دوست باشيد به آنطورى كه حضرت مسيح بود وحـس بـشـردوسـتـى اسـت كـه مـلت مـا را وادار مـى كـنـد كه جنايات ايشان رسيدگى بشود.رسيدگى بشود كه معلوم بشود كه چه در دنيا ايشان را وادار به اين جنايات كرده است .
مـردم دنـيـا بـفـهمند دشمن بشر كى است و كى ايشان را وادار كرده است به اينكه تمام وقتخـودش را صـرف كـند براى ظلم كردن به ما و براى جنابتكارى و براى بردن ذخائر ما،تا ملت ها، مردم عبرت بگيرند. بنابراين آقاى پاپ چه حكم مى كند؟ من از ايشان مى خواهمكـه ايـشـان تـمـاس بـگـيـرنـد با كارتر كه كارتر به ايشان ملتجى شده است ، تماسبـگـيـرنـد و مـسـائل را درسـت بـررسـى كـنـنـد و اشـخـاصـى را بـفـرسـتـنـدمـسـائل را بـررسـى كنند، اينجا بررسى كنند، آنجا بررسى كنند. اگر واقعا آقاى پاپتـشـخـيـص دادنـد كـه ايـنـهـمـه ظـلم هـائى كـه بـه مـا شـده اسـت و ايـنـهـمـهقتل عام هايى كه شده است و اينهمه ذخائرى كه از اين ملت ضعيف بردند، ملتى كه الان همدر كـنـار ايـن شـهـرها، حتى شهر تهران ، نه خانه دارند و نه نان دارند و نه كار دارند،معذلك ذخائر ما انبار شده است در بانك هاى خارجى به دست ايشان ، اگر واقعا آقاى پاپاين مطلب را صحيح مى داند، يك وقت اين است كه ايشان نشنيده است اين مطلب را، حالا ما بهايـشـان اعـلام مـى كـنـيم كه مساله اين است . اگر با اين ترتيب ايشان باز مى گويند كهبـايـد وسـايـل رفـتـن ايـنـهـا را بـدون ايـنـكـه آن آدم راتـحـويـل بـدهـند به ما، بدون اينكه حاضر بشوند به اينكه محاكمه بشود او، باز هم مابـايـد ايـن كـار را بـكـنـيـم ، اعلام بكنند و ما گمان نمى كنيم همچو اعلامى را ايشان بكنندبـراى ايـنـكـه ايـشان حتما با اينطور جنايات مخالف است ، هر انسانى با اينطور جناياتمخالف است .
در هـر صـورت مـا حـرف غـيـر مـشروع نداريم ، حرفى داريم كه هر كجاى دنيا ببريد (الاپيش كارتر) حرف مقبول است ، حرف صحيح است ، جنايتكار ما را برديد نگه داريد، بدهيددست ما، آن كه جوان هاى ما را كشته است ، آن كه جوان هاى ما را در تاوه گذاشته و بو دادهاسـت ، آن كـه جـوان هـاى ما را پايشان را اره كرده است بدهيد دست ما، محاكمه اش مى كنيم ،مـحـاكـمـه بـه عـدالت . بـفـرسـتيد نمايندگان را و ما با عدالت محاكمه مى كنيم . اگر ماخـلاف گـفـتـيـم ، ايشان را باز بياورند و بنشانند به تخت سلطنت و مردم هم تبعيت كنند واگر چنانچه او خلاف گفته و آقاى كارتر خلاف مى گويد، شما آقاى كارتر را به حسبنفوذ معنوى كه داريد استيضاح كنيد. شما بدانيد كه اينها به اسم اينكه ما مسيحى هستيم ،بـر خـلاف مـسـيـر مـسـيـح رفـتـار مـى كـنـنـد. ايـنها اغفال كرده اند بعضى از جناح ها را درمـال خـودشـان و ايـن اگر به اسم نصارى ، به اسم مسيحى ها، به اسم عيسى مسيح تمامبشود، اين مشوه مى كند روى ملت مسيح را.
آقـاى پـاپ بـايـد بـه فـكـر ملت مسيح باشد، به فكر همه ملت هاى مستضعف باشد، بهفـكـر آبـروى مـسيحيين باشد. اينطور اشخاصى كه به اسم مسيح دارند يك همچو كارهاىخلاف مسير مسيح را انجام مى دهند !!! آقاى كارتر !!! بايد اعلام كنند، به ملت آمريكا اعلامكـنـند، به همه ملت مسيحيين اعلام كنند و جنايات اين را بشمارند و اينها را معرفى كنند بهمـلت هـا، هـمـانـطـورى كه ما نسبت به محمدرضا عمل كرديم كه اين را به مردم شناسانديم(مردم مى شناختند لكن تبليغات كرديم باز هم ) شما هم اين كار را انجام بدهيد و ما در اينصورت از شما متشكر خواهيم بود و ما يك مظلمه است كه براى شما مى گوييم . ما به حكماينكه مظلوم هستيم ، پيش شما دادخواهى مى كنيم كه اين ملت مسيح را نجات بدهيد شما، ملتمـسـلم جاى خودش ، شما ملت مسيح را نجات بدهيد. نجات به اين است كه اين اشخاصى كهدر ممالك بزرگ به اسم مسيح و به اسم مسيحيت اين جنايات را مى كنند، اين براى مسيح
عـليه السلام خوب نيست و مسيحيين مشوه مى شود وجهه شان و من به شما آقاى پاپ عرضمى كنم كه اگر عيسى مسيح امروز بود كارتر را استيضاح مى كرد. اگر عيسى مسيح بودمـا را از چـنـگال اين دشمن خلق و دشمن بشر نجات مى داد و شما نماينده ايشان هستيد و شمابايد همان كارى كه مسيح مى كند بكنيد.
آقاى كارتر ما را از مبارزه نترساند، ما اهل مبارزه هستيم
خـداونـد انـشـاءالله كـه هـمـه مـا را آشـنـا كـنـد به وظايف الهى ، به وظايف دينى و همه ماطـرفـدار مـظـلومـيـن بـاشـيـم و امـيـد اسـت كـه آقـاى پـاپ تـوجـهـى بـهحـال ايـن مـلت مـظـلوم بـكـنـد و مـا را از ايـنـكـه نـمـى تـوانـيـم الان بـا ايـن وضـعمـسـائل ايـشـان را بـپـذيـريـم مـعـذور دارنـد. لكـن مـسـاله اولى كـه ايـشـان گـفـتـنـد،حـاصـل اسـت . مـسـاله اى كـه بـا ايـنـهـا خـوشـرفـتـارى بـكـنـنـد ايـن مـسـالهحاصل است و من ميل دارم كه شما كه نماينده آقاى پاپ هستيد برويد و ببينيد اينها را و آنهاچه وضعى دارند، با آنها صحبت كنيد ببينيد كه آيا آنها يك وضع بدى دارند. هيچ ابدا ازايـن خـوف نـداشـتـه بـاشـيـد كـه ايـنها ناراحت باشند، ابدا ناراحت نيستند لكن خوب آقاىكـارتـر تـشـبـثـات زياد به همه اطراف كرده است ، يك غريقى است كه به همه چيز تشبثكـرده اسـت ، گـاهـى اضـافـه مى شود از يك جبهه اى كه دخالت نظامى ، گاهى گفته مىشود كه محصور كنيد از حيث حصار اقتصادى ، و مع الاسف يك نفر آدمى كه ايرانى خودش رامـى دانـد و مـى گـويـد من ايرانى هستم قبل از اينكه مسلمان باشم (در صورتى كه مسلمانبـودنـشان را نمى دانم ، ايرانى بودنشان هم مى دانم نيست ) دستور مى دهد يا تقاضا مىكـنـد از كـارتـر كـه مـحـاصـره اقـتـصادى بكن ايران را. ايرانى است ، در انگلستان است ،بختيار است مى گويد من ملى هستم . و من اين مطلبى را كه يك روزى گفتم ، شاهدش امروزپـيـدا شـد. يـك روز گـفـتـم كـه ايـنـهـا، ايـن ابـرقـدرت هـا مـمـكـن اسـت كـه 20سـال ، 30 سـال ، يـك كـسى را در يك مقامى با يك وجهه اى حفظش كنند و نوكر آنها باشدلكـن مـامـور بـاشـد كـه بـه جـهـت لبـاس مـلى بـه خـودش بـپـوشـد،مـثـل بـختيار كه خودش ‍ را به دكتر مصدق بسته است و ملى مى گويد هستم . بعد از اينكهايـن مـدت هـا گـذشـت ، آن روزى كـه بـايـد از او اسـتـفـاده كـنـنـد، بـعـد از 20سال استفاده مى كنند. از ايشان هم كه سال هاى طولانى در جبهه ملى بود و مدعى مليت بودو مـدعـى اين بود كه من اول ايرانى هستم و دوم اسلام ، با اينكه اين خودش كفر است معذلكآن روزى كـه آنـهـا مـى خـواسـتند اين عنصر به دردشان بخورد خورد و به جاى بدترينمـخـلوق خـدا كه محمدرضا بود، به جاى او مشغول شد به آدمكشى و جنايت و دستور آدمكشىداد مـنتها از او اطاعت نكردند. او هم مى گفت كه اين ملت را به حصار اقتصادى بكشيد. و اينهـر دو را مـن بايد بگويم ما نه از اقدام نظامى مى ترسيم و نه از محاصره اقتصادى . امااز او نـمـى تـرسـيـم بـراى ايـنـكـه مـا شـيـعـه يـك ائمـه اى هـسـتـيـم كـه آنـهـا شـهادت رااسـتـقـبـال مـى كـردنـد، مـلت مـا هـم امـروز شـهـادت رااسـتـقـبـال مـى كـنـد. فـرضا كه آقاى كارتر بتواند نظامى بياورد اينجا، با اينكه نمىتـواند همچو كارى بكند، دخالت نظامى بكند، نمى تواند بكند، فرض مى كنيم كه خير،تـفاهم كنند اين ابرقدرت ها كه به ايران نظامى بفرستند، ما 35 ميليون جمعيت داريم كهايـنـهـا بـسـيـاريشان ، بسيار زيادشان ، آرزوى شهادت مى كنند، ما با اين 35 ميليون بهميدان
مى رويم بعد كه ما همه شهيد شديم خودتان با ايران هر كارى مى خواهيد بكنيد. از اين مانـمـى تـرسيم ، ما مرد جنگيم ، ما مرد مبارزه هستيم ، ما جوان هايمان با مشت مبارزه كردند باتـانـك هـا و تـوپ هـا و مـسـلسـل هـا. مـا را آقـاى كـارتـر از مـبـارزه نـتـرسـانـد. مـااهـل مـبـارزه هـسـتـيـم ولو نـداشـتـه بـاشـيـم ابـزار مـبـارزه ، لكـن بـدن داريـم درمقابل اينكه ما را بزنند و اين را عمل خواهيم كرد. و اما قضيه اقتصاد، ما يك ملتى هستيم كهبـه ايـن گـرسـنـگـى خـوردن هـا عـادت كـرده ايـم ، مـا 35سـال يـا 50 سـال مـى گـوئيـد مـا در ايـن گـرفـتـارى هـا بـوديـم و عـادت داريم به اينگـرسـنـگى خوردن ها، ما روزه مى گيريم ، ما يك وقت غذا مى خوريم . اگر بنا باشد كهآنـهـا مـحـاصـره اقـتـصـادى بـكنند، فرضا كه بتوانند و همه ملت ها تبع ايشان بشوند وحـال آنـكـه ايـن خـيـالى اسـت خـام و همچو چيزى تحقق پيدا نمى كند، فرضا كه تحقق پيدابـكـنـد، مـا هـمـان جو و گندمى كه خودمان در مملكت خودمان كشت مى كنيم ، اقتصاد مى كنيم وبـراى خـودمـان هـمـان مـقـدار كافى است . ما در هر هفته يك روز گوشت مى خوريم ، گوشتخـوردن خـيـلى چـيـز خـوبى هم نيست و يك وعده هم ممكن است غذا بخوريم . ما را از اين چيزهاايـنـهـا نـتـرسـانـنـد. اگـر امـر داير بشود بين اينكه آبروى ما حفظ بشود يا شكم ما سيربـشـود، ما ترجيح مى دهيم كه آبرويمان حفظ بشود، شكممان گرسنه باشد. و من از شمامى خواهم كه سلام من را به آقاى پاپ اعظم برسانيد و بگوئيد كه روى علاقه دينى كهمـا بـه هـم داريم ، همه اهل توحيد هستيم ، اهل خداشناسى هستيم ، ما از شما مى خواهيم كه بهايـن مـلت ضـعـيـف كمك كنيد و نصيحت پدرانه به همه ابرقدرت ها بكنيد يا استيضاح كنيدآنها را.
والسلام
تاريخ : 20/8/58
فرمان امام خمينى به ثقة الاسلام مروى  
بسمه تعالى
جناب مستطاب ثقه الاسلام و المسلمين آقاى شيخ هادى مروى دامت افاضاته
با توجه به اختلافات و مشكلاتى كه در شهر بهبهان و مسجد سليمان موجود است و نظربـه سـوابـقى كه جنابعالى از وضع منطقه داريد مقتضى است مسافرتى بدانجا نموده واز نزديك به آنها رسيدگى كنيد و در رفع آنها بكوشيد و اهالى محترم را از توطئه هاىدشمنان آگاه ساخته و به وظايف خطيرى كه در اين برهه از زمان دارند واقف سازيد و بهاتـحـاد كـلمـه و پـرهـيـز از هـر نـوع اخـتـلاف و تفرقه دعوت نمائيد. از خداى تعالى دوامتوفيقات جنابعالى را خواستارم .
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 21/8/58
بيانات امام خمينى در جمع پرسنل كلانترى بيست و يك تهران  
لغزش در كارها به حساب جمهورى اسلامى ثبت مى شود
بسم الله الرحمن الرحيم
من از شما برادرها و جوان هاى برومند كه امروز عضو قواى انتظامى اسلام شده ايد، تشكرمـى كـنـم و اميدوارم اين خدمت هائى كه مى كنيد مورد نظر خداى تبارك و تعالى باشد و درسـاخـتـن ايران به طورى كه دلخواه اسلام است موفق باشيد. اگر در دوره طاغوتى كارىمـى كـرديـد ضـررش بـه اسـلام نـبـود بـراى ايـنـكـه در دوره طـاغـوتعـمـل مـى شـد، امـا امروز كه در رژيم اسلامى هستيم و شما هم قواى اسلامى هستيد، كلانترىاسلامى هستيد، اگر خداى نخواسته يك لغزش براى ما و براى شما پيدا بشود به حسابجـمـهـورى اسـلامـى ثـبـت مـى شـود و آنـهـا كـه بـا ايـن نـهـضـت مـخـالفـنـددنـبـال ايـن هـسـتـنـد كـه از ما و از شما و از جوان هاى ما يك لغزشى ببينند، لغزش را پاىجـمـهـورى اسـلامـى حـسـاب مـى كـنـند و با هياهو و بوق و كرنا راجع به جمهورى اسلامىكارشكنى مى كنند. با پياده شدن اسلام يك حالت اطمينان براى ملت و كشور پيدا مى شودبنابراين وظيفه ما امروز بسيار سنگين است . وظيفه اين است كه همه با هم متحد و متفق بدونتـحـمـيـل بر ملت و حكفرمائى و بدون كارشكنى بايد با هم برادروار اين راهى را كه تاايـنـجـا آمـده ايـم انـشـاءالله بـه آخر برسانيم . من به شما برادرها مژده مى دهم كه اگرچـنانچه برسيم به آنجائى كه محتواى اسلام در همه جاى اين مملكت پياده بشود يك حالتاطمينان براى ملت و كشور حاصل مى شود كه سرآمد همه خوبى هاست . انسان اگر چنانچههـمـه خـوشـى هـا را داشـتـه بـاشـد لكـن حـال اطـمـيـنـان نـداشـتـه بـاشـد ومـتزلزل باشد، تمام آن خوشى ها تلخ مى شود. شما فرض كنيد كه در يك كشتى نشستهايـد و هـمـه اسـبـاب خـوشـى بـراى شـمـا مـهـيـاسـت ، يـك وقـت كـشـتـىمـتـزلزل بـشـود و احـتـمال غرق باشد ديگر هيچ خوشى براى شما ندارد همه اش تلخ مىشـود. يـك مـمـلكت اگر چنانچه متزلزل باشد، باز خوف اين باشد كه ما گرفتار آمريكابـشـويم ، خوف اين باشد كه ما گرفتار ساير ابرقدرت ها بشويم ، طماءنينه نباشد،اسـتـقـلال روحـى نـبـاشـد، پـاى خـود قيام نكنيم ، اين خوشى ها ديگر لذتى ندارد و اگرچـنانچه ما مطمئن باشيم كه مستقل هستيم و آقابالاسر نداريم و خوف اينكه آنها به ما هجومكـنـنـد يا كارشكنى در كارهائى بكنند نداشته باشيم ، اين طماءنينه روحى بهترين چيزىاست كه
بـراى انسان هست . من به شما مژده مى دهم كه انشاءالله اين طمانينه به زودى براى شماحـاصـل بـشـود. شـمـا هـيچ خوف نداشته باشيد اين كسانى كه به اين ملت خيانت كردند ورفـتـنـد، ديـگـر برگردند. اينها ديگر برگشت برايشان نيست و خوف اين را هم نداشتهبـاشـيـد كـه ايـن قـدرت هـائى كـه چـپـاولگـرى مـى كـردنـد در ايـن مـمـلكـت ومال ملت را خوردند و بردند و از بين بردند برگردند. خود ملت مواجه با يك نابسامانىهـائى است و نبايد چنين خوفى به خودتان راه بدهيد. با قدرت اين راه را طى بكنيد. مردمرا از خودتان و خودتان را از مردم بدانيد و آن چيزى كه من بايد به شما سفارش كنم ايناست كه بايد مراكزى كه دست هر كس هست ، مراكز دولتى كه دست ارتش ، دست ژاندارمرىيـا دسـت شماهاست ، اين مراكز بايد مراكزى باشد كه اشخاصى كه در آن مراكز وارد مىشـونـد بـبـينند كه دارند در يك جائى وارد مى شوند كه آنجا مورد اطمينان آنهاست شما مىدانـيـد كـه سـابق اگر بيچاره اى مى خواست وارد كلانترى بشود، تا بيايد و برود چقدرنـاراحـتـى روحى داشته ، اين ناراحتى هاى روحى اسباب يك عقده هائى شده است كه بعد ازايـنـكـه آن رژيـم هـم سـاقـط شـد تـا ايـن عـقـده هـا از بـيـن بـرودطـول مـى كشد. بايد اعمال و رفتار شما با مردم خوب باشد. مردم را از خودتان بدانيد وخـودتـان را از مـردم بـدانـيـد. الان وضـع اينطورى است كه شماها وقتى در آغوش مردم مىرويد با كمال خوشروئى و كمال رافت با شما رفتار مى كنند، براى شما شعار مى دهند،بـراى ارتـش شـعـار مـى دهـنـد و ايـن بـهـتـريـن چـيـزى اسـت كـه بـراى يـك مـلتى هست كهاستقلال يك ملتى را حفظ مى كند كه همه قوا با هم باشند. آنطور نباشد كه ملت خودش رااز مردم جدا ببيند، قواى انتظامى هم خودش را از مردم جدا ببيند. اين جدائى ها اسباب اين مىشـود كـه تـزلزل پـيـدا بـشـود. و هـر چـه بـا هـم مـجـتـمـع تـر بـاشـيـد طـمانينه بيشترحاصل مى شود و به مقصود زودتر مى رسيد من اميدوارم كه همه ما تكليف خودمان را بدانيمو هـمـه مـا احـسـاس كـنـيـم كـه مـا در يـك مـملكتى با يك عده برادر داريم زندگى مى كنيم .انشاءالله همه تان موفق و سالم باشيد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
تاريخ : 22/8/58
فرمان امام خمينى به حجت الاسلام جنتى  
بسمه تعالى
جناب مستطاب حجت الاسلام حاج شيخ احمد جنتى دامة افاضاته
پيرو درخواست هاى زيادى كه در مورد اقامه نماز جمعه در شهر اهواز از طرف اهالى محترمشـده است ، جنابعالى به امامت نماز جمعه در آن شهر منصوب مى شويد تا ضمن انجام اينفريضه بزرگ ، مردم را در خطبه هاى نماز به وظايف خطيرى كه دارند آشنا سازيد و ازتـوطـئه هـاى دشمنان اسلام و مملكت آگاه كنيد و به اتحاد و وحدت كلمه دعوت نماييد. اميداست اهالى محترم از اين فرصت استفاده نموده و به اجتماع بيشتر و هر چه باشكوهتر آنراانـجـام دهـنـد. از خـداى تـعـالى تـوفـيـق هـمـگـان را در انـجـام وظـايـف الهـى وعمل به دستورات اسلام خواستارم .
والسلام عليكم و رحمة الله
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 22/8/58
پيام امام خمينى به آيت الله شيرازى  
بسم الله الرحمن الرحيم
حضرت آيت الله آقاى شيرازى دامت بركاته !!! مشهد مقدس
تـلگـرام جـنـابـعـالى از مـكـه مـعـظـمـه در مـورد پـشـتـيـبـانـى ازعـمـل انـقـلابـى دانـشـجـويـان مـسـلمـان و مـبـارز ايـران بـه مـنـاسـبـتاشغال مركز جاسوسى آمريكا و اقدامات متعاقب آن موجب مسرت گرديد. تاءييد جنابعالى وعـلمـاى اعـلام و سـاير اقشار ملت ايدهم الله تعالى از اين اقدام شجاعانه سبب دلگرمى وپـايـدارى هـمـه مـبـارزان راه اسلام و نااميدى كامل دشمنان و نمايانگر اتحاد همكاران در راهرسـيـدن بـه پـيـروزى نـهـايـى خـواهـد بـود. سـلامـت و سـعـادت همگان را از خداى تعالىخواستارم .
والسلام عليكم و رحمة الله
روح الله الموسوى الخمينى .
تاريخ : 23/8/58
فـرمـان امـام خـمـينى به شوراى انقلاب در مورد كمك به زلزله زدگان استان خراسان
بسم الله الرحمن الرحيم
شوراى انقلاب جمهورى اسلامى
به طورى كه تاكنون اطلاع دادند، فاجعه زلزله خراسان مصيبت بزرگى به بار آوردهاست كه محتاج به سرعت عمل است . لازم است تمام سازمان ها و نيروهاى امدادى ، با هماهنگىبه كمك بشتابند و برادران و خواهران خود را نجات دهند. دستور به تمام سازمان ها دهيدبه طور ضربتى عمل كنند و هماهنگى را مراعات نمايند.
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 23/8/58
پـيـام امـام خـمـيـنـى به ملت ايران در رابطه با كمك به زلزله زدگان استان خراسان
بسم الله الرحمن الرحيم
انا لله و انا اليه راجعون
تـاكـنون اخبار تاثرانگيز و وحشتناكى از فاجعه زلزله خراسان و خسارات جانى و مالىبـسـيـارى كـه بـه بـرادران و خـواهـرانـمـان وارد شـده اسـتواصـل شده . با عرض تسليت به ملت عزيز، خصوصا بازماندگان اين فاجعه ، از عموممـلت شريف تقاضا مى كنم كه بدون فوت وقت به كمك برادران و خواهران خود بشتابندو بـا هر وسيله ممكن آنان را نجات دهند. اين فاجعه احتياج به كمك همگانى دارد. برادارن وخـواهـران مـحـتـرم ! بـراى نـجـات بـنـدگان خدا بپا خيزيد و عجله كنيد و آنچه در اين موردصـرف نـمـوديـد و خـواسـتـيـد از وجـوه شـرعـيـه مـحـسـوب نـمـائيـد، مـوردقبول است . از خداوند تعالى رفع گرفتارى ملت شريف را مسئلت مى نمايم .
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 24/8/58
بيانات امام خمينى در جمع نمايندگان مجلس خبرگان  
مـردم بـى تـفـاوت نباشند نسبت به سرنوشتشان ، سرنوشت ما اين قانون اساسى است
بسم الله الرحمن الرحيم
آن يـك كـلمـه اى كـه مى خواهم عرض كنم اين است كه آقايان همانطور كه زحمت كشيدند اينمدت و بحمدالله تمام كردند اين خدمت را، در بلادشان كه مى روند، مردم را دعوت كنند بهايـنـكـه بـى تـفـاوت نـبـاشـند راجع به آن چيزى كه سرنوشتشان است . سرنوشت ما اينقـانون اساسى است ، اگر بنا باشد كه مردم بى تفاوت باشند معنايش اين است كه بهاسـلام بـى تـفـاوت ، بـه سـرنـوشتشان بى تفاوت ، به كشورشان بى تفاوت . و اينعـلاوه بـر ايـنـكـه ، انـعـكـاسـش در دنيا انعكاس بسيار ناجورى است ، پيش اسلام و اولياءاسـلام هـم يـك انعكاس بدى دارد. اين يك تكليفى است براى همه ما كه راجع به امورى كهمـربـوط بـه سـرنـوشـت ملتمان ، مربوط به اسلام است ما بى تفاوت نباشيم بلكه باتـمـام قـوه كـه داريـم تـعـقـيـب كـنـيـم كـه انـشـاءاللهمسائل تمام بشود و قانون تصويب بشود، نه همين كه اكثريت داشته باشند، اين اكثريتىكـه رفـرانـدوم داشـت آن اكثريت را طالبيم . والا اكثريت كه معلوم است ، اكثر مردم مسلمند واكـثـر مـردم امـا مـمـكـن اسـت كـه يـك وقـتـى ايـن هـيـاهـوئى كـه در اطـراف ايـنمـسـائل شـده اسـت و ايـنـهايى كه مى خواهند نگذارند اين نهضت به ثمر برسد، تبليغاتسـوء ايـن طـرف و آن طـرف ، مـع الاسـف بـعـضـى از خـودمـان هـم بـى تـوجـه بـهمـسـائل بـاز راجـع به قانون اساسى صحبتى مى كنند، اين صحيح نيست براى اينكه ملتايـن آقـايـان را تـعـيـين كرده است . ما حق نداريم كه چيزى كه خود ملت تعيين كرده است ماهادخـالت بـكـنـيـم . مـا تـابـع مـلت هـستيم ، ملت اين آقايان را تعيين كرده است آقايان هم اينقـانـون را نـوشـتـه انـد، تـصـويـب كـرده انـد و آقـايـان هـماهـل خـبـره هـسـتند و آنطورى كه ملت مى خواستند اينها را تمام كردند. ديگر بعد از اين هىصـحـبـت كردن از اينكه (فلان ماده چطورى است ، با غرب نمى سازد ما تا آمديم مغز اينآقـايـان را از غـرب زدگـى خـارج كنيم ، پشت هشتم ما شايد باشد، بشود اين كار. من نمىدانـم آقـايـان از غرب چه ديده اند؟ در غرب جز غارت ملت هاى مظلوم و خيانت و جنايت خبرىنـيـسـت غـرب همين است كه شما ملاحظه مى كنيد كه اينطور جنايات مى كنند. آنوقت آن كسىكـه جـانى مطلق است مى برند نگه مى دارند و پشتيبانى از او مى كنند. به حرف يك ملتمظلوم گوش نمى دهند،

next page

fehrest page

back page