بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب صحیفه نور جلد 10, امام خمینی (ره)   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     FEHREST -
     SAHIFE01 -
     SAHIFE02 -
     SAHIFE03 -
     SAHIFE04 -
     SAHIFE05 -
     SAHIFE06 -
     SAHIFE07 -
     SAHIFE08 -
     SAHIFE09 -
     SAHIFE10 -
     SAHIFE11 -
     SAHIFE12 -
     SAHIFE13 -
     SAHIFE14 -
     SAHIFE15 -
 

 

 
 

 

next page

fehrest page

back page

نـمـى گـذارنـد كـه شـوراى امـنـيـت تـشـكـيـل بـشـود. پـول هـاى ايـران رامثل دزدهاى سرگردنه غارت مى كنند، توقيف مى كنند. غرب وضعش ‍ اين است و اين سازمانهـائى هم كه درست كرده اند براى خودشان همه براى منفعت غرب است ، هيچ براى مظلوم هانـيست . شما شايد در طول اين مجالسى كه اينها درست كرده اند يك جا پيدا نكنيد كه اگرآمريكا يا آن ديگران كه قدرت هاشان زياد است منافعش ‍ با يك مملكت ضعيفى تصادم پيدابـكـنـد ايـنـهـا يـك كـارى بـرايشان كرده باشند. الان چند وقت است كه لبنان مبتلا به اينسـرطـان اسـت ، ايـن مـجـلس هـا چـه كـردنـد بـراى ايـن درطـول ايـن مـدتـى كـه مـا گـرفـتـار ايـن مـسـائل بـوديـم ؟ درطـول پنجاه و چند سال كه ما گرفتار اين مسائل و مصائب بوديم اين مجلس ها براى ما چهكردند؟ اينها همين است كه يك وقتى منافع بزرگ ها يك چيزى بكند، اينها برايش به نفعبـزرگ هـا فـعـاليـت بـكـنـنـد، حـفظ بكنند و يك كلاهى هم سر ماها بگذارند كه يك همچونمـجـالسـى هست و شوراهاى امنيت هست و سازمان ملل هست و اين يك چيزهائى است كه براى ماهادرسـت كـردند و ما را مى خواهند بازى بدهند و ما هم بازى مى خوريم ، ما، اين آقايانى كههـى مى روند سراغ اينكه ببينيم چطور يك چيزى باشد پسند غرب باشد، پسند غرب ايناسـت كـه مـا هـمـه چيزمان را تقديمشان بكنيم و بى چون و چرا، اين پسند غرب است . اگرآقـايـان ايـن را مـى خـواهـنـد ايـن پـسـنـد مـلت مـا نـيـسـت و اگـر آقـايـان يـك چـيـزىخـيال مى كنند كه در غرب خبرى است بدانند كه در غرب خبرى نيست جز جنايت ، جز خيانت .مـن مـلتشان را نمى گويم ، !!! اين دولت ها !!! كه الان (غرب ) يعنى (دولت هايشان). در هـر صـورت مـن خـواهـش مـى كـنـم از ايـن آقـايان ، از اينهائى كه يا روشنفكرند ياخـودشـان را بـه روشنفكرى زده اند كه اينقدر با سرنوشت يك ملت بازى نكنند. الان شمامـى دانـيـد مـمـلكـتـتـان ابـتـلاء بـه هـزار جـور مـصـيـبـت دارد، مـواجـه بـا قـدرت بـزرگـىمثل آمريكاست . نبايد حالا ديگر دسته دسته هر كدام يك چيزى بگويند، برخلاف مسير ملتحرف ها بزنند !!! گفته بشود !!! امروز روزى است كه همه شان با هم بنشينند تفاهم كنندو دست به دست هم بدهند تا اين مصيبت ها رفع بشود. اگر ملى هستند براى خاطر ملتشان ،اگـر عـلاقـه بـه اسـلام دارنـد بـراى خـاطر علاقه به اسلامشان و يك دسته اى هم معلومبشود كه اينها چكاره هستند. !!! اينها، !!! خوب ، هميشه در همه جا بوده است . در هر صورتآن چـيـزى كه الان لازم است براى همه ما اين است كه تعقيب كنيم و وادار كنيم اقشار مختلفهرا، آقـايـان هـر كدام از اهل هر بلدى هستند خطباى آنجا را، علماى آنجا را، روشنفكران آنجا راوادار كنند كه به مردم افهام كنند كه بى تفاوت نباشند كه ما وقتى بنا باشد رفراندمكـنـيم ، ببينيم كه يك رفراندمى كه مورد قبول ماهاست نباشد. و اما قضايايى كه هست هيچنـبـايـد از ايـن قـضـايـا تـرسـيـد، مـا اينقدر ابتلاء به اين قضايا داشتيم و بيشتر از اينمـسـائل و اين ملت ما، هى تا لب يك پرتگاهى رفته و آمده بيرون ، حالا ديگر موضع ملتمـا يـك مـوضـعـى است كه اين مسائل ديگر نمى تواند متزلزلش كند، حالا هر چه مى خواهندفـريـاد بـرنـنـد و پـول هـاى مـا را نـگـذارنـد بيايد و نگذارند شوراى امنيت درست بشود.شـوراى امـنـيـت هـم درسـت شـده بـود چـيـزى نـبـود امـا حـالا بـفـهـمـنـد دنـيـا كـهمـسـائل ايـنـطـورى اسـت و اين اشخاصى كه ادعاى اين را مى كنند كه براى حقوق بشر چهدارند، اين مسائل ، اين مردم هستند، اين جمعيت هستند، ما با اينها ابتلاء داريم .
تمام امور به يد قدرتمند خداوند انجام مى پذيرد
مـن امـيـدوارم كـه تـا آخـر بـا قـدرت و بـا قـوه و بـااتكال به خداى تبارك و تعالى كه فوق همه قدرت هاست ما پيش ببريم . همانطورى كهبـا اتكال به خدا امور تاكنون خداى تبارك و تعالى كارها را انجام داده . ما خيلى از مواردمـى بـيـنـيـم كه يك چيزى عمل مى كنيم خودمان هم درست سر در نمى آوريم كه اين چه خواهدشـد مى بينيم خوب پيش رفته است اين جز اين نبوده است كه خدا، بنابراين بوده است كهخـداى تبارك و تعالى انجام اين مسائل را بدهد و ما اطمينان داريم به اينكه خداى تبارك وتـعـالى وقـتى كه يك جمعيتى توجه به او داشتند ماءيوسشان نمى كند و ما هم متوجه بهخدا هستيم و از خداى تبارك و تعالى مى خواهيم كه اين مملكت را از اين مفسده ها نجات بدهد واين مملكت را مستقر كند و اين حكومت را مستقر كند كه اين حكومت اسلامى است انشاءالله .
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
تاريخ : 26/8/58
فرمان امام خمينى درباره آزادى زنان و سياهپوستان گروگان  
بسم الله الرحمن الرحيم
جـنـاب حجت الاسلام آقاى موسوى خوئينى ها و برادران و خواهران دانشجوى محترم ساكن درمركز جاسوسى آمريكا
مـركـز تـوطـئه و جاسوسى به اسم سفارت آمريكا و اشخاصى كه در آن بر ضد نهضتاسـلامى ما توطئه نموده اند، از احترام سياسى بين المللى برخوردار نيستند، تهديدات وتبليغات دامنه دار دولت امريكا به قدر پشيزى نزد ملت ما ارزش ندارد، نه تهديد نظامىاو عـاقـلانـه اسـت و نـه تـهـديـد اقتصادى او واجد اهميت و كارتر يك اشتباه دارد و آن اينكهگـمـان مـى كـنـد هـمه دولتها چشم بسته به خدمت او ايستاده اند و اشتباه بزرگ به زودىبراى خودش هم روشن خواهد شد و طليعه آن نيز مشهود است . ملت ايران به پا خاسته كهنـگـذارد ايـن لانـه هـاى جـاسوسى در ايران به عمل ننگين خود ادامه دهند و تا استرداد محمدرضـا پـهلوى براى محاكمه و استرداد آنچه به يغما برده است ، اين لانه جاسوسى و آنجـاسـوسـان حرفه اى به حال خود باقى خواهند ماند. لكن براى آنكه اسلام براى زن هاحـقـوق ويـژه اى قـائل اسـت و سـياهپوستان ، كه عمرى را تحت فشار و ظلم آمريكا به سربـرده انـد و شـايـد بـه طـور الزام به ايران آمده باشند، نسبت به آنان در صورتى كهجاسوسى آنها ثابت نشده باشد، تخفيف دهيد. دانشجويان عزيز! سياهپوستان و زنانى كهجـاسـوسـى آنـان مـعـلوم نـيـسـت ، بـه وزارت امـور خـارجـهتـحويل دهيد كه فورا آنها را از ايران خارج نمايند. ملت شريف ايران اجازه آزادى بقيه رانـمـى دهـد لذا ديـگـران در بـازداشـت هـسـتـنـد تـا دولت آمـريـكـا بـه خـواسـت مـلتعمل كند.
والسلام عليكم
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 26/8/58
پيام امام خمينى به خواهران و برادران كرد 
بسم الله الرحمن الرحيم
سـلام بـر خـواهـران و بـرادران كـرد كه با وفادارى خود به اسلام و جمهورى اسلامى ازتـوطـئه خـائنـيـن بـه كـشـور جلوگيرى كرديد. گزارشات هياءت ويژه همانطور بود كهمتوقع از برادران و خواهران كرد بود كه هرگز خود را از اسلام و ايران جدا نمى دانند وآنـچـه بـدخـواهـان به آنان نسبت مى دهند، چيزى جز افساد و توطئه گرى نيست . اكنون منبايد به شما برادران و خواهران كرد و ساير برادران مطالبى را تذكر دهم :
1 !!! در ايـن مـوقـع حـسـاس كـه ملت ما با چپاولگران كه در راس آنها آمريكا مواجه هست وبراى احقاق حق خود و به دست آوردن ذخائر هنگفتى كه محمدرضا پهلوى به غارت برده وبـه محاكمه كشيدن اين جانى قيام نموده و همه قشرهاى ملت با هم در اين امر حياتى متحد وهـمـصـدا شـده انـد، برادران و خواهران كرد ما هر جا هستند بايد به طور اولويت در اين امرشـركـت كـنـنـد و بـا سـايـر خواهران و برادران هماهنگ شوند و لازم است از اختلافاتى كهبـدخـواهـان ايـجاد مى كنند به طور قاطع جلوگيرى كنند. برادران من ! امروز هر اختلافىبه نفع آمريكا و ديگر اجانب است . آنان هستند كه از اختلاف ما بهره گيرى مى كنند و ما رامـى خـواهند به اسارت بكشند. بپاخيزيد و توطئه گران را نصيحت كنيد و در صورت عدمقبول از خود برانيد و از مناطق خود بيرون كنيد، يا آنان را گرفته تسليم مقامات دولتىكنيد.
2 !!! ايـنـجـانـب و هـمـه مـلت از سـتـم هـائى كـه بـه شـمـا بـرادران كـرد درطـول حـكـومت استبدادى شده است و از تبعيض هائى كه بر خلاف اسلام بر شما روا داشتهانـد مـطلع هستيم ، لكن بايد بدانيد كه اين شما برادران نبوديد كه مورد ستم و ظلم واقعشـديـد، ساير برادران ترك و لر و عرب و بلوچ و فارس و تركمن هم با شماها شريكبـوده انـد و هـمـه مـحـروم بودند از آنچه شما محروم بوديد. شما اگر به زاغه نشينان وگـودنـشينان تهران توجه نمائيد، خواهيد ديد آنان از همه محرومترند. اينجانب مى دانم كهدر حـكومت موقت هم آنطور كه خواست شما و ملت است رسيدگى نشده لكن بايد بدانيد بازدر ايـن امـر هـمـه بـرادران شـمـا شـريـك مـى بـاشـنـد و دولت مـوقـت بـاكـمـال جـديـت اشـتـغـال به كار و سامان دادن بود ليكن آشفتگى ها به قدرى زياد است كهاصلاح محتاج به زمان است . و من اميدوارم كه
بـراى هـمـه مـلت و بـراى شـمـا بـرادران كـرد وسـائل رفـاهحـاصـل شود. شما برادران مى دانيد كه نوسازى و عمران در محيطى كه آشفته است و مردمدر امان نيستند، مشكل يا غيرممكن است . شما برادران غرب كوشش كنيد و آرامش را حفظ كنيد وبـدانيد كه با آرامش ‍ كارها اصلاح مى شود و به صلاح شما و به صلاح اسلام و مسلميناست .
3 !!! از هـيـاءت ويـژه مـى خـواهـم كـه بـه مـذاكـرات خـود بـاكـمـال حـسـن نـيـت ادامه دهند و با شخصيت هاى مذهبى و سياسى و ملى و ساير قشرها تماسبگيرند تا تاءمين خواسته هاى آنان كه خواست ما نيز هست به طور دلخواه بشود و آرامش وامن كه از بزرگترين نعمت هاى الهى است در منطقه برقرار گردد و شما برادران كرد دركـنـار سـاير برادران به طور رفاه و آسايش زندگى نموده و طمع اجانب براى هميشه ازكشورمان قطع شود.
4 !!! اسـلام بـزرگ تمام تبعيض ها را محكوم نموده و براى هيچ گروهى ويژگى خاصىقـرار نداده و تقوا و تعهد اسلام تنها كرامت انسانهاست و در پناه اسلام و جمهورى اسلامى، حـق اداره امـور داخـلى و مـحـلى و رفـع هـر گـونه تبعيض فرهنگى و اقتصادى و سياسىمـتـعـلق بـه تـمـام قشرهاى ملت است منجمله برادران كرد كه دولت جمهورى اسلامى موظف ومـتـعـهـد بـه تاءمين آن در اسرع وقت مى باشد و مقررات و قوانين مربوط به آن به زودىانشاءالله تعالى تدوين مى شود.
5 !!! اخيرا باز نظر شريف علماء اعلام و مشايخ عظام و روشنفكران و ساير برادران عزيزدر سراسر ايران را به موضع حساس امروز ايران و جبهه گيريهاى دشمنان ميهن و اسلامدر مـقابل ملت عزيز و تشبثات همه جانبه آنان براى سركوبى نهضت اسلامى و ملت معظمو بـراى اعـاده سـلطـه هـمـه جـانـبـه بـر كـشـور اسـلامى ما جلب مى كنم . آيا در اين موقعتقاضاى متواضعانه اين خدمتگزار كه روزهاى آخر عمرش را مى گذراند بجا نيست ؟
6 !!! خـواهـران و بـرادران هم ميهن در سراسر كشور! من دست خود را به پيش شما دراز مىكـنـم و از شـمـا بـه خـاطـر خـدا و اسـلام و كشور عاجزانه مى خواهم كه تمام توان خود رابـراى نـجـات كـشـورتـان بـه كـار بـريد و اسلحه هاى سرد و گرم يعنى قلم و بيان ومـسـلسل را از نشانه گيرى به روى يكديگر منحرف و به سوى دشمن هاى انسانيت كه درراءس آن امريكاست نشانه رويد.
بار الها! من ماءموريت خود را كه نصيحت به ملت است به قدر توان ضعيف خود انجام دادم وتو اى خداى بزرگ با قدرت لايزال خود قلوب ملت ما را پيوند برادرانه عطا نما (انكقريب مجيب )، سلام گرم من به ملت عزيز و برادران كرد و رحمت خداوند بر همه .
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 26/8/58
بـــيـــانـــات امـــام خـــمـيـنـى در ديدار با استاندار اصفهان و اعضاى بنياد مسكن انقلاباسلامىشهرستان قم
عمل خلاف مقاصد اسلامى ، ضرر به جمهورى اسلامى است
بسم الله الرحمن الرحيم
از اصفهان شكايات زياد هست حتى همين ديروز يا پريشب يك كاغذى از آقاى خادمى آمده بودو تـعـبـيـر ايـشـان در آن كـاغـذ ايـن بـود كـه در اطـراف اصـفـهـانمشغول غارت كردن مردمند اين تعبير ايشان است .
آقايان هم يك دسته مى آيند اينجا، يك جمعيت زيادى آمدند اينجا، بعد هم نماينده ايشان آمدندايـنـجـا، مـن گفتم كه من از وضع آنجاهائى كه مشغولند براى خدمت اطلاعى ندارم كه دقيقابـتـوانـم بگويم كه در كجا مطلب چه جور واقع مى شود، من گرفتاريم زياد است و نمىتوانم هم به همه مسائل مطلع بشوم ، لكن من وظيفه ام هست كه آقايان را متوجه كنم به اينمـطـلب و آن ايـن است كه امروز كه جمهورى اسلامى است و همه جناح ها در زير پرچم اسلاممـشـغـول انـجـام وظيفه هستند اگر خداى نخواسته يك مطلبى برخلاف مقاصد اسلامى واقعبشود، اين نه اينكه ضرر به همان كسى كه اين كار را انجام مى دهد مى خورد، اين ضرربـه مـثـلا اگـر در پـاسـبـان هـا ايـنـطـور، پـاسـدار ايـنـطـور بـاشـد ايـن ضـرر بـهاصـل پـاسـدارهـاى جـمـهـورى اسـلامـى مـى خـورد، از آنـجا هم يك قدم بالاتر مى رود، بهجـمهورى اسلامى لطمه وارد مى شود، از آنجا هم آنهائى كه با اسلام مخالفند مى گويندكـه اين رژيم همان رژيم است ، به مردم مى گويند ديديد، خوب از دست يك ظلمى شما رهاشـديـد به دست يك ظلم ديگر يا ظالم ديگر مبتلا شديد. اين در آن زمان اگر هر چه براىمـان واقـع مى شد، بر ما واقع مى شد، بر اسلام واقع نمى شد، اسلام از آن نتيجه هم مىبـرد، لكـن امـروز كـه جـمـهـورى اسـلامـى اسـت و بـه اسـم اسـلام هـر كـسمـشـغول كارى هست ، اگر چنانچه يك خطائى واقع بشود، يك اشتباهى واقع بشود يا خداىنـخـواسـتـه يـك عـمـدى پـيدا بشود، امروز پاى اسلام حساب مى شود، آنها هم كه بخواهندفـضـولى كـنـنـد و قـلم هـاى مـسـمـومـى كـه در داخـل و خـارج الانمشغول توطئه هستند و مى بينند كه منابع خودشان و اربابانشان از دست رفته و بايد يكفـكـرى بـكـنـنـد كـه اوضـاع را منقلب كنند، آنها مشغول اين هستند كه يك چيزى ببينند آن رااضافه كنند و آنقدر كه مى توانند باد بزنند به آن تا اين نهضت را لكه دار كنند.
لزوم رعايت موازين عدل اسلامى در همه كارها
از ايـن جهت وظيفه هر كسى كه در هر جا مشغول خدمتى است ، در راس همه خدمت ها اين است كهموازين اسلامى را حفظ بكنند. اگر بنا شد كه مثلا پاسدار اسلامى موازين اسلامى را حفظنـكـنـد، ايـن مثل اين است كه روحانى اسلامى موازين اسلام را حفظ نكند. همانطورى كه اگرروحـانـى اسـلامـى مـوازيـن اسلامى را حفظ نكند، آن به اسلام صدمه وارد مى شود، اين هموقـتـى الان شـده اسـت جـزء دستگاه اسلام ، جزو بنگاه اسلام ، اگر بنا باشد كه يك وقتخـداى نـخـواسـتـه صـداى مـردم درآيـد از ايـنـهـا، بـگـويـنـد كـه ايـنـهـامـثـل سـابـق بـودنـد، آنـهـا هـم كـه غـرض دارنـد هـمـيـنمـسـائل مـطـبـوعـات خارجى و در بوق هاشان بلند كنند كه اينها دارند چه مى كنند و چه مىكـنند و مسائل ، مسائل كمونيستى است ، نه مسائل اسلامى . آنوقت آنها هم بگويند كه اسلامهـم ايـن اسـت ، فـرقى ندارد، يك دسته هم كه خودشان را به اسم اسلام شناسى جا زدند،اينها هم همان مسائل را به اسم اسلام درست بكنند، اين پوسيدگى است كه از باطن براىنـهـضـت پـيـدا مـى شود كه شما هر چه ظاهرش را خيلى پر سر و صدا درست كنيد، تزيينكـنـيد، يك وقت مطلع مى شويد كه از باطنش پوسيد و رفت از بين . همانطور كه گفتم كهمثل يك خربزه مى ماند كه خيلى هم به آن خدمت بكنيد، خيلى هم كارهايش را درست بكنيد، لكندر بـاطـنـش يـك كـرمـى اسـت كه آن كرم دارد خرابش مى كند، بعد هم خربزه را مى كنيد مىبـيـنـيـد خـربـزه كـرم زده اسـت . كـارى نـبـايـد بـكـنـنـد، هـمـه قـشـرهـائى كـه الانمـشـغـول خدمتند، قشر روحانى كه مشغول خدمت است و مثلا دادگاه ها و اينها، قشر پاسدارها،قـشـر نـظـامـى ها، ارتشى ها، اينهائى كه همه الان در خدمت اسلام و براى اسلام مشغولند،اينها كارى نكنند كه ما به دست خودمان اسلام را از پا درآوريم ، اسلام را در نظر خارج وداخـل جـورى جـلوه بـدهـيـم كه برخلاف آنى است كه هست ، عدالت در كار نباشد، موازين دركـار نـبـاشـد، يـك بـرنـامه اسلامى در كار نباشد، هرج و مرج و هر كى هر كارى دلش مىخـواهـد بكند. آنكه من به حسب كلى بايد بگويم و همه را تنبه بدهم اين است كه نبايد درهـر امـرى هـى قـدرت نـمـائى بـشـود. بـايـد هـمـه قـشـرهـائى كـهمـشـغـول براى خدمتند و خودشان هم مى گويند براى اسلام است ، بايد گوششان به اينبـاشـد كـه اسـلام چـه مـى گـويد ما هم به تبع او باشيم . اما من چه مى فهمم و از اسلامخودم مى خواهم بفهمم ، اين ميزان نيست . هر مساءله اى ، هر مطلبى كارشناس دارد. اگر يكمريضى بگويد كه من چه كار دارم به نسخه ، من خودم مى خواهم خودم را معالجه كنم ، اينمـى مـيـرد. مـريـض كـه بخواهد سر خود، خودش را علاج كند اين منتهى به مردنش مى شود.اگر بنا باشد كه كارشناس هاى اسلام را ما كارى به آنها نداشته باشيم ، آنهائى كهمـى دانند به قواعد اسلام چه جور بايد عمل كرد، آنها را ما كارى نداشته باشيم ، خودمانهـر چـه بـه نـظـرمـان رسـيـد يـا فرض كنيد كه آنهائى كه از خارج الهام مى گيرند، ازكـمـونـيست ها و از ماركسيست ها الهام مى گيرند، آنها هم نفوذ كنند در بين ما و هر طورى كهآنها مى خواهند عمل كنند، ما يك وقت بفهميم كه اسلام را مى خواهند با ماركسيستى منطبق كنند،ايـن اسـت كـه خـطـر بـراى اسـلام دارد. اين خطر را بايد همه تان توجه كنيد به آن و باجديت اين خطر را رفعش بكنيد، شكست از دشمن اهميتى ندارد.
اگـر آمـريكا بريزد و ما را از بين ببرد، من به نظرم خيلى چيزى نيست ، البته عظيم استامـا از او عـظـيـمـتـر شـكـسـت در مـكـتـب اسـت . شـمـا مـكـتـبـى كـه داريـد، جـورىعـمـل به آن بكنيم ، نمايشش بدهيم كه در خارج ملت ها، و قلم هايمان به آن باد بزنند !!!عرض مى كنم !!! هياهو درست كنند و مكتب ما را شكست بدهند كه ما نتوانستيم يا مكتب اسلام همهـمـيـن اسـت كـه آنـهـا مـى گـويـنـد. خـوب الان يـك دسـتـه اى هـسـتـنـد كـه ايـنـطـورتـاءويـل و تـفـسـير مى كنند و اسلام را مى خواهند بدنام كنند، اينها نمى دانند كه آن چيزىكه نمى دانند، اين است كه در اروپا شكست خوده آن مساءله و تفاله اى كه در اروپا كنارشريـخـتـنـد، در خـارج كـنـارش ريـخـتند، اينها آمدند حالا در ايران و !!! عرض ‍ مى كنم !!! درممالك اسلامى مى خواهند يك سر و صورتى به آن بدهند. حالا كه نمى دانند اين را، اينهاچـون مـطـلع از اسـلام و از بـرنامه هاى اسلام و از وضع اسلام نيستند، خودسر هر كدام هركار دلشان مى خواهد بكنند. از هر كدام بپرسيد كه چه ، مى گويد خوب ما انقلاب كرديم، خيال مى كنند انقلاب كرديم يعنى هرج و مرج باشد. انقلاب كه هرج و مرج نيست . البتهلازمـه هـر انـقلابى يك مفاسدى هست ، اما آنهائى كه متعهد هستند به اين انقلاب و اعتقادشانايـن اسـت كـه مـنـقـلب كـرديـم يـك رژيـم ظـالم را بـه يـك رژيـمعـادل ، بـايـد هـمـه قـشـرهـا روى مـوازين عدل اسلامى رفتار كنند و هر كس خودش سر خودنباشد كه هر چه دلش بخواهد بكند.
حـالا مـن بـه عـده اى كـه حالا آمده بودند و از رؤ ساى پاسدارها بودند، اينجا بودند، بهآنـها گفتم كه بروند در تهران و با آن آقايانى كه آنجا هستند يك جلسه اى قرار بدهندو مـشـورتـى بكنند و يك راهى درست كنند كه همه جا روى يك موازين عقلائى و روى موازيناسـلامـى عـمـل بـشـود و اگـر چـنـانـچه اينطور عمل بشود، من اميدوارم كه انشاءالله پيروزبشويم و همه را، همه كارهامان اصلاح بشود.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
تاريخ : 27/8/58
مصاحبه خبرنگار سى . بى . اس امريكا با امام خمينى  
مترجم : حضرت آيت الله ! آقاى مك فار است از تلويزيون (سى بى اس ) يكى از سه تاتلويزيون امريكا، برنامه اى دارند تحت عنوان شصت دقيقه كه هر هفته روز يكشنبه پخشمـى شـود و ايـن بـرنـامـه يـكـى از پـربـيـنـنـده تـريـن بـرنـامـه هـا و در عـيـنحـال يـكـى از مـورد اعـتـمـادتـريـن بـرنـامه ها از نظر امريكائى ها هست ، استدعا كردند ازحـضـورتـان سـوالاتى بكنند در مورد وقايع اخيرى كه در اين جريانات از سفارت امريكاهستند.
امام : بله مانعى ندارد اما من از ايشان تقاضا مى كنم كه تحريف نكنند بعضى از اشخاصىكه آمدند اينجا مصاحبه كردند، حرف هاى ما را تحريف كردند، بعضى دروغ ها هم اضافهكـردنـد و ايـن خلاف آداب خبرنگارى است و من از شما تقاضا دارم كه حرف ها درست بدونكـم و زيـاد بـدون تـحـريـف بـدون دخـالت خـودتـان درمسائل پخش بشود.
مترجم : به عرض تان مى رساند حضرت آيت الله كه اطمينان داشته باشيد و ايشان يقيندارنـد كـه بـعـد از ايـنـكه اين مصاحبه پخش شد در امريكا حضرتعالى خيلى از نتيجه اشخـوشـحال خواهيد بود، تشكر مى كنند از پذيرششان كه حضرتعالى و اظهار اميدوارى مىكـنـنـد كـه انـشاءالله سرماخوردگى رفع شده باشد، رفع كسالت شده باشد. استنباطايـشـان ايـن اسـت كـه حـضـرتـعالى سوالات را رعايت فرموديد سوالاتى را كه مى خواندخـدمـتـتان ، خيلى مهم هست تنها مساله اين است كه احتمالا در رابطه با جواب هاى حضرت آيتالله ايـشـان سـوالاتـى در هـمـان رابـطـه خـواهـنـد كـرد ولى دراصل سوال ها همين هست و آن سوالاتى كه احتمالا در آن رابطه چيز بشود فقط به اصطلاحارتـبـاط پـيـدا مى كند با سوالاتى كه قبلا گذاشتند و بستگى به جواب حضرتعالى ،مـمـكن است سوالات به اصطلاح براى توضيح بيشتر، ولى اطمينان مى دهند كه واقعا اينمـصـاحـبـه در سرتاسر دنيا تاثير خواهد گذاشت و ايشان خودشان اهميتش را تشخيص ‍ مىدهند.
سـوال : آيـا حضرتعالى هنوز مى فرمائيد كه اگر شاه به ايران باز نگردد گروگانهاى آمريكائى آزاد نخواهند شد؟
جواب : بسم الله الرحمن الرحيم . اين مساله مربوط به ملت است . سى و پنج ميليون ملتما خواستشان اين است و بايد ما بررسى كنيم راجع به اينكه چرا ملت ما مى خواهد كه شاهبـيـايـد و تـا نـيـايـد دسـت از ايـن گروگان ها برداشته نخواهد شد و چرا كارتر اينقدراصـرار دارد كـه شـاه را نـگـه دارد امـا راجـع به اينكه چرا ملت ما اصرار دارد، قضيه ايننـيـست كه شاه بيايد ايران . ملت ما شاه را كه دشمن خودش مى داند مى خواهد چه بكند، يكتحفه اى نيست براى ملت ما كه بخواهد او را در موزه نگه دارد، بلكه مطلب اين است كه دوجـهـت هـسـت كـه مـلت مـا مى خواهند شاه بيايد و ما اصرار داريم ، كه اين دو جهت يكيش اهميتشبيشتر از ديگرى است . يك جهت راجع به اينكه ما ملتى هستيم كه الان اقتصادمان خيلى قوىنـيـسـت و دارائى هـاى ايـران بـسـيار در دست شاه مخلوع و بستگان اوست و اين در بانك هاىامـريـكـا و سـايـر كـشـورهـا مـتـمـركـز اسـت . و ايـنـهـا هـمـهمـال مـلت اسـت و ايـنكه ما اصرار داريم شاه را بياوريم براى اين است كه معلوم بشود كهايـن اموال فقرا كه در دست اينها و عمال اينها هست در كجاها هست و بايد برگردد به ملت .و مـطـلبى كه اهميتش ‍ بيشتر از اين است ، اين است كه ما مى خواهيم او بيايد و ما ريشه اينجـنـايـاتـى كه اين شخص در طول سى و هفت سال تقريبا به ايران كرده است و اين خيانتهـائى كـه بـه ايـران كـرده اسـت و ايـن آدم كـشـى هـاى دسـتجمعى كه كرده است ما به دستبياوريم كه اين با امر كى بوده . يك انسان ، يك آدم كه مى خواهد در يك مملكتى حكومت كندبـى جـهـت اينقدر جنايت نمى كند. اين عامل اشخاصى بوده است . خود ايشان هم مى گويد منمـامـور بـودم بـراى وطـنـم . مـا مـى خواهيم آن آمر را پيدا بكنيم كه آن كه امر كرده است كهايشان در وطنش اينهمه جنايت بكند اين كيست و چه اشخاصى هستند؟ از اين جهت ملت ما اصراردارد بـه ايـنكه اين آدم بيايد و اين دو مطلب ثابت بشود و در محاكمه ، محكمه هر جور حكمكـرد عـمـل بشود. و اما اينكه كارتر اصرار دارد به اينكه ايشان نيايد بايد ما ببينيم كهايـن از باب اين است كه آقاى كارتر بشر دوست است و حس انساندوستى اين آقا، اين آقاىكـارتـر او را وادار كـرده اسـت كـه ايـنـقـدر اصـرار بـكـنـد و درمـقـابـل مـلت هـاى اسلامى بايستد و ارعاب بكند و آنهمه مطالب پيش بيايد و منطقه را بهخطر بيندازد، اين براى اين است كه يك آدمى است انساندوست و براى انساندوستى !!! كه!!! ايـن نـحـو مى كند؟ ما در آقاى كارتر اين انساندوستى را سراغ نداريم براى اينكه ازاعـمال ايشان معلوم است كه ايشان اين حس را ندارند. كسى كه يك جانى را در حفظ خودش وحمايت خودش به عنوان انساندوستى نگه مى دارد نبايد در ممالك بسيار، اينقدر جنايت ها راو ايـنـقـدر آدم كشى ها را علت باشد. اين آدم انساندوست نيست و حس انساندوستى اين چيز رانـكـرده اسـت . اگر در ايشان حس انساندوستى بود، سى و پنج ميليون انسان هايى كه درايران بودند كه يكى شان
هـم مـحـمـدرضـا بـود و هـمه از يك ملت و از يك كشور هستند، چه شد كه در ظرف سى و هفتسـال آنـهـمـه جنايات بر ما شد و اخيرا با دست اين شخص آنهمه كشتار مى شد و در حكومتآقـاى كـارتـر بـود و ايشان ابدا حس انساندوستى شان اسباب اين نشد كه يك تقاضائىلااقـل از ايـن شـخص بكند كه نكن اين كار را، بلكه آنطور كه ما مى دانيم ايشان علاوه براينكه تقاضا نكرده اند تهييج هم كرده اند. و اما اينكه اصرار دارند و از جهت انسان دوستىمـعـلوم شـد نـيـسـت ، معلوم مى شود براى اين است كه اسرار او فاش نشود، اسرار روساىآمـريـكـا فاش نشود. ما با بودن شاه در اينجا اسرار شخص كارتر و اسرار اسلاف او رافـاش خـواهـيم كرد و به ملت آمريكا ارائه خواهيم كرد و ملت آمريكا مى فهمد كه گرفتارچه روساى جمهورى هستند كه ملتشان را به تباهى كشيده است و آبروى ملتشان را در بينمـسـلمـين از بين برده است . ما براى اين مى خواهيم كه بيايد ايشان براى اين جهت مى خواهدكه نيايد. اين اصرار او به نيامدن براى اينكه خوف اين را دارد كه اسرار فاش بشود وايـشـان ديـگـر نتوانند در مملكت خودشان يك زندگى صحيح داشته باشند و ديگر رياستجـمـهـورى ايـشـان هـم فـاتـحـه اش خـوانـده بـشـود و مـمـلكت امريكا هم اگر مطلع بشود ازمسائل و مطلع بشود از مصائب ما و مطلع بشود و رسانه هاى گروهى به آنها بفهمانند كهدر ايـن مـمـلكـت چـه گـذشـتـه اسـت و ايـنـهـا از دسـت روسـاى جمهور آمريكا و ديگر روساىابـرقدرت ، بر ما گذشته است اگر يك همچو احساسى را بكنند اين طرفدارى از كارتررا نـمـى كـنـنـد و من هم احتمال اين را مى دهم كه طرفدارى از كارتر يك قشر از اشخاصىاسـت كـه تحت نظر خود آنها هستند نظير آن طرفدارى هايى كه در اينجا از شاه مى شد، ازشاه مخلوع مى شد كه وقتى كه مثلا رئيس جمهور آمريكا مى آمد به ايران عده كثيرى را مىبـردنـد بـه استقبال به اسم ملت ، در صورتى كه ملت هرگز از اين امور اطلاع صحيحنـداشـت و هـرگـز حـاضـر نـبود كه استقبال بكند از شاه يا از مهمان هاى شاه لكن آنها عدهزيـادى داشـتـنـد كـه ايـن كـارهـا را انـجـام مـى دادنـد. مـناحـتـمـال مـى دهـم كـه آقـاى كـارتـر هـم عـدد زيـادى ازقـبـيـل سـازمـان امـنـيـت و اشـخـاصـى كـه مـربـوط بـه خـودش است داشته باشد و آنها بهدانـشـجـوهـاى مـا در خـارج ايـن اهـانت ها را مى كنند و اين سختى ها را مى گيرند و خود آقاىكـارتـر هـم كـه آقـاى انـسـانـدوسـتـى اسـت دانـشـجـوهـاى مـا كـه بـراىتـحـصـيـل عـلم آنجا رفتند، در آنجا آنطور با آنها رفتار مى كند و وادار مى كند كه آنها رااذيـت كنند، وادار مى كند كه سگ به جان آنها بيندازند و آنطور جنايات را بكنند. اين آقاىانـساندوست وضعش اين است و ما كه يك ملت مظلومى هستيم ما مى خواهيم كه آن كسى كه بهما خيانت كرده است خودش و اساس كارها معلوم بشود.
سوال : ولى اين جواب اين نيست كه آيا به اصطلاح اسرا آزاد خواهند شد يا نه ؟ و ايشانآن جواب را مى خواهند.
جـواب : جـواب شد، براى اينكه اسرا يعنى ملت نمى گذارد، ملت ما مى خواهد و نمى شودغير از اين ما برخلاف ملت نمى توانيم عمل بكنيم .
سوال : آيا اين اسرا بنابراين همين جا خواهند ماند براى هميشه ؟
جـواب : خـواهـنـد بـود تا شاه بيايد. اختيار اين اسرا در دست كارتر است . اين اسرا را مىتـوانـد كـارتـر ايـنـجـا آزاد كـنـد مـادامـى كـه بـفـرسـتـد مـجـرم مـا را بـه مـاتحويل بدهد و ما هم اسرا را.
سوال : و تنها در آن صورت است كه شاه برگردانده بشود، در غير اين صورت و لا غير؟
جـواب : نـه خـيـر ايـنـقـدر بـخـواهـد سـوال كـنـد بـيـشـتـر از يـكسـوال را جواب نمى دهم . نه خير بگوييد من وقت ندارم . ما بايد، بيشتر از اين وقت ندارمسوال كنيد جوابتان را بدهم .
سوال : البته من نظرم اين است كه فقط مشخص بشود و هيچ جسارت خاصى ندارم .
جـواب : مـشـخـص اسـت ديگر صحبتى نيست . مشخص است ديگر، نه وقت نيست ، طولانى نمىشـود. مـن ايـنـطـور كـه طـولانـى مى خواهد صحبت كند حالم مقتضى نيست و آنوقت جواب هاىديگرش مى ماند. اگر ميل دارند همين يك جواب را بحث كنند.
سـوال : حـضـرت آيـت الله ، آقاى كارتر مى گويد كه ، دولت ايران را متهم به عملياتتـروريستى مى كند و مصرا مى گويد كه اگر خداى ناخواسته چنانچه صدمه اى به ايناسرا وارد بشود رژيم شما مسؤ ول اين مساله خواهد بود.
جـواب : مـلت سـى و پـنـج مـيـليـونـى تروريست هستند؟! از آقاى كارتر بايد پرسيد كهتـشـخـيص شما در مسائل سياسى هم همين طور است كه يك ملت سى و پنج ميليونى كه همهپشتيبانى از اينها كردند باز شما مى گوئيد تروريست هستند! من ديدم كلامى كه از ايشانصـادر شـده اسـت . مـع الاسـف كلام عاقلانه اى نبوده است كه اينها دانشجو نيستند اينها لاتهـسـتـنـد، ايـنـهـا تـروريـسـتـنـد. شـمـا دانـشجوها با لات در منطق شما يكى هستند؟! لات ها واراذل بـا دانـشـجـوهـا را شـمـا در مـنـطقتان يكى مى دانيد؟! توهين به دانشجوها در سراسركـشـورهـاى عـالم نـيـسـت ايـن مـطـلب ؟ مـلت مـا را شما تروريست مى دانيد؟ تشخيص شما درمسائل سياسى هم همين طور است كه ملت ما را تروريست بدانيد؟! شما مطمئن باشيد كه ملتما مسلم است و مسلم تروريست
نـيـسـت و بـا ايـنها با كمال راءفت عمل مى كند، بهتر است از معامله شما با دانشجوهاى ما درخـارج كـشـور كـه آنـطـور شـمـا داريـد عـمـل مـى كـنـيـد. آيـاعـمل شما تروريستى است كه دانشجوهاى ما را آنطور اذيت مى كنند و سگ ها را به جان آنهامـى ريـزنـد، يـا نـگـهـدارى ايـنـهـا در يـك مـحـفـظـه اى كـهمـحـل خـودشـان بـوده اسـت و همه جور آسايش برايشان فراهم است و آمدند ديدند و ما اجازهداديـم كـه هـر روز بـرونـد آنـهـا را بـبـيـنـنـد؟ ايـن عـمـل تـروريـسـتـى اسـت يـا ايـنعـمـل انـسـانـى اسـت ؟ و اعـمالى كه امثال شماها انجام مى دهيد يك اعمالى است كه شبيه بهاعمال تروريستى است .
سـوال : حـضـرت امام ، آقاى سادات رئيس جمهور مصر كه يك مرد بسيار مذهبى و يك مسلمانهـسـت مـى گفتند كه (با عرض معذرت از جسارت ) كه گفته ايشان نيست اينكه شما آبروىاسلام را مى بريد. در واقع ايشان جسارتش را به حدى رسانده كه حضرت امام را يك مردديـوانـه تـوصـيـف كـرده ، مـمكن است استدعا بكنم كه حضرتعالى نظرتان را در مورد ايناظهارات آقاى سادات بفرمائيد؟
جـواب : اسـلامـى كـه پـيش انور سادات هست غير از اسلامى است كه پيش مسلمين هست . اسلامانور سادات با مخالفت نص قرآن مى سازد. قرآن كريم نصش هست كه با دشمن هاى اسلامدوسـتـى نـكـنيد و ايشان با كارتر و بگين دوستى كردند برخلاف مسلمين . معلوم مى شودكه الفاظ در نظر شما هم يك معانى ديگرى پيدا كرده است كه او را مذهبى متعهد به اسلاممـى دانـيـد و او را يـك مـسـلم صـحـيح مى دانيد. در قرآن كريم هست كسانى كه با دشمن هاىاسلام دوستى مى كنند اينها مسلم نيستند. آقاى سادات ادعاى اسلام مى كند لكن با دشمن هاىاسـلام بـه مـسـلمـيـن حـمـله مـى كـنـد. آقـاى سـادات مـى دانـد كـه در جـنـوب لبـنـان از دسـتاسرائيل چه مى گذرد و بر فلسطين از دست اين جانى چه مى گذرد و او با او دوستى مىكـنـد و بـاز خـودش را مـسلم مى داند. كارهاى ايشان را بايد با معيارهاى اسلامى سنجيد تابـبـيـنـيـم كـه آيا آبروى اسلام را ايشان حفظ كردند و كارهاى ملت ما را بايد با معيارهاىاسـلامـى سـنـجيد تا ببينيم به اسلام خيانت كردند، آبروى اسلام را بردند. كارهاى آقاىسـادات هـمين هاست كه گفتم و امثال اينها، حتى ملت خودش هم با او موافق نيستند و مسلمين هماو را مـحـكـوم كـردنـد. و اما كارهاى ما از اين قبيل است كه ما يك ملتى بوديم در تحت فشارآمـريـكـا و ديـگـر ابرقدرت ها، استقلال ما از دست رفته بود، آزادى ما از دست رفته بود،ذخـائر مـا بـه بـاد رفـتـه بـود و مـا قـيـام كرديم ، براى اينكه آزادى خودمان را به دستبياوريم ، قيام كرديم براى اينكه استقلال خودمان را به دست بياوريم . آيا آقاى ساداتقـيـام بـراى حـفـظ اسـتـقلال ، قيام براى حفظ اسلام ، قيام براى تحقق جمهورى اسلامى رابرخلاف اسلام مى دانند؟! و آبروى اسلام را در خطر مى دانند كه
يك ملتى جباران را از بين ببرد و رژيم شاهنشاهى را از بين ببرد و رژيم جمهورى اسلامىبـرقـرار كند؟ آيا اين آبروى اسلام را از بين مى برد؟! آيا ما كه يك جانى را مى گوئيمبـايد بيايد و محاكمه بشود، جانى كه به اسلام خيانت كرده است ، به قرآن كريم خيانتكـرده اسـت ، به ملت مسلم خيانت كرده است ، آيا ما كه او را براى محاكمه مى خواهيم آبروىاسـلام را بـرديـم يا كسى كه مى گويد كه طياره من حاضر است براى پذيرفتن او و يككسى كه خيانتكار به اسلام و مسلمين است شما پذيرايى مى كنيد، آيا شما خيانت به اسلامكـرديـد و آبـروى اسلام را برديد يا ملت ما كه مى خواهند اين جانى را بياورند و محاكمهكـنـنـد و آن جـناياتى كه كرده است و آن خيانت هائى كه كرده است فاش كنند؟ اين معلوم مىشـود كه الفاظ اسلام و الفاظ خيانت ، آن محتواى خودش را طور ديگرى پيش آقاى ساداتهست ، بنابراين اينها بايد تصحيح بشود، محتواى هر كلمه اى بايد به همان معناى خودشباشد.
سوال : بنابراين آيا سادات خائن به اسلام است ؟
جـواب : خـيـانـت بـه اسـلام و مـسـلمين كرده است . اينكه با كارتر و بگين در كمپ ديويد آنقـرارداد را كـرده اسـت بـرخـلاف مـصالح مسلمين ، اين خيانت به اسلام است . اينكه حمايت ازخائن بر مسلمين مى كند خيانت به اسلام است . اينها همه خيانت به اسلام است و سادات خائنبـه اسـلام اسـت و من از ملت مصر مى خواهم كه اين خائن را بركنار كنند، چنانكه ما آن خائنرا بركنار كرديم .
سـوال : حـضرت آيت الله ، در ازاء آزادى اسراى زن و سياهانى كه دستور فرموديد، شماچه انتظارى از دولت آمريكا داريد؟
جـواب : مـا آزادى زن هـا را و آزادى سـيـاه هـا را بـراى ايـنقـائل شـديـم كه زن ها در اسلام يك احترام ويژه دارند و سياهپوستان هم تحت فشار آمريكابـودنـد و ظـلم بر آنها شده است و آنها را ما آنطور مقصر نمى دانيم بلكه آنها شايد تحتفـشـار بـودنـد كـه ايـنـجـا آمـدنـد و لهـذا مـا بـراى امـتـثـال امـر اسـلام و خـدا ايـنعمل را كرديم و انتظارى از آقاى كارتر نداريم و پاداشى نمى خواهيم ، تمام مطلب ما ايناست كه كارتر، اين خيانتكار را به ما پس بدهد و شخص مجرمى كه در يك مملكتى به يكمـلتـى جـرم كـرده اسـت ، در تـمـام قوانين دنيا اين است كه بايد پس داده بشود به خود آنمـمـلكـت و ايـشـان !!! بـر تـمـام !!! بـرخـلاف تـمـام مـوازيـن عـقـلى و عـقـلائىعمل مى كند.
سوال : حضرت آيت الله ، به نظر ما يك مرد بسيار بسيار مهربان
مـى آييد، يك مرد مقدسى ، چهره مقدسى داريد. خيلى قيافه حضرت آيت الله مردمى هست و منهم به عنوان يك انسان فقط آرزو مى كنم ، دعا مى كنم كه خداى ناخواسته هيچگونه آسيبىبه اصطلاح وارد نشود به روابط بين دو تا مملكت ، چيز خارق العاده اى پيش ‍ نيايد.
سـوال : حـضـرت امـام آيـا جـنـابـعـالى يـا بـه طـور كـلى ايـران درحال حاضر با امريكا در حال جنگ هستيد؟
جـواب : جـنـگ مـقـصـود چـيست ؟ اگر مقصود اين است كه نظامى هاى ما با نظاميهاى امريكا درحـال جـنـگـند، همچو چيزى نيست و اگر جنگ اعصاب است ، آقاى كارتر جنگ اعصاب دارد پيشمـى آورد و مـا از هـمـه جـنگ ها هميشه گريزان هستيم و ما ملتى هستيم كه مسلم هستيم و سلم رابراى همه ملت ها آرزو داريم ، لكن آقاى كارتر نمى گذارند اين سلم باقى باشد. بقاءايـن سلم براى ما و براى ملت آمريكا و براى ملت هاى منطقه به اين است كه آقاى كارتراين انساندوستى شان را يك قدرى كنار بگذارند و شاه ........ كار نيست و ما با ملت امريكاابـدا خـلافـى نـداريـم ، نـزاعـى نـداريـم ، مـلت امـريـكـا هـممـثـل سـايـر ملت ها پيش ما هستند و ما در سلم هستيم با همه ملت ها، لكن اگر چنانچه يك وقتآقـاى كـارتـر بـخـواهـد يـك عـمـلى انـجـام بـشـود كـه بـرسـد بـه آنمسائل ، ما از آن هم استقبال مى كنيم .
سـوال : اگـر حضرت آيت الله اينقدر اطمينان داشتيد كه سفارت امريكا يك لانه جاسوسىهـسـت ، چـرا سـفـارت را تعطيل نفرموديد؟ چرا با امريكا قطع رابطه نفرموديد؟ چرا صبركـرديـد تـا يـك گـروه جـوان هـاى ايـرانـى بـرونـد و ايـن كار را انجام بدهند، سفارت راتصرف بكنند؟
جـواب : مـا هـرگـز احـتمال نمى داديم كه يك سفارت مركز جاسوسى باشد و جوان هاى مااگـر ايـن احـتـمـال را دادنـد و رفـتـنـد آن غـيـر از آنـى اسـت كـه مـناحـتـمـال بـدهـم ، مـن احـتـمـال ايـن مـطـلب را هـرگـز نـمـى دادم ، مـناحـتـمـال نـمـى دادم كـه آقـاى كـارتـر بـرخـلاف هـمـه مـوازيـن بـيـن المـللىعـمـل بـكند و اينجا را مركز جاسوسى و مركز توطئه و مركز حكومت بر ملت قرار بدهد ماحـالا بـعـد از ايـنـكه جوان هاى ما رفتند و شايد آنها روى اين احتمالات رفته باشند كه مننـمـى دانـم كـه آنـهـا روى چـه احـتـمـال رفـتند و مورد تاءييد همه ملت ما شده است ، الان مافهميديم اين مساله را و ما اين مركز جاسوسى را خواهيم بست و مادامى كه كارتر در راءسامور است معلوم نيست كه بتوانيم با دولت امريكا همكارى داشته باشيم .
سوال : ولى كارتر تا حداقل يك سال ديگر رئيس جمهور خواهد بود.
جواب : خوب قضيه روابط مربوط به دولت است و ما هر وقت توانستيم كه صلاح ديديمكه روابط را به كلى قطع كنيم و دولت صلاح دانست اين كار خواهد شد.
سـوال : آيـا ايـن چـيـزى اسـت كـه مـورد بـررسـى هـسـت درحال حاضر، آيا اين قطع روابط يك چيزى است كه الان دارد روى آن فكر مى شود.
جواب : بررسى مى شود.
سـؤ ال : اجـازه مـى فـرمـائيـد دو تـا از سـوالاتـى كـهقـبـول فـرمـوديـد سـوال كـنند؟ در سال هزار و نهصد و هفتاد و شش ايشان از قرار با شاهمصاحبه اى كردند در كاخ نياوران و در آن مصاحبه براى شاه قمست هائى از روانشناسانىكه مال سازمان سيا بودند برايش خواندند، آنها اين مرد را خيلى زيرك ولى قدرت طلب وخـطـرنـاك بررسى كرده بودند، هفته گذشته روزنامه نيوزويك تايم با جسارت بسياردر ايـن مورد راجع به حضرت آيت الله نظر داد، نظر عده اى از شخصيتهاى مختلف را جوياشـد، در واقـع حـضـرت آيت الله يك روانشناسى گفت كه روحيه انتقام در وجود شما بسيارقوى است ، ممكن است استدعا كنم در اين مورد توضيح بفرمائيد نظرتان را.
جـواب : ايـن روانـشـنـاس ها حفظى صحبت مى كنند يا سياسى ، حفظى بدون بررسى يا ازروى سـيـاست بحث ها را مى كنند. اما شاه را مى گفتند كه آدم باذكاوتى است ، اگر ذكاوتداشت مبتلا نمى شد به اين ابتلايى كه الان مبتلا شده است و به نصيحت علماء اسلام گوشمى كرد، اينكه مبتلاى به اين بليات شد براى اين است كودن بود و ذهنش صاف بود، نه.
و اما آن جهت ديگر كه خودخواه و قدرت طلب و اينها بود، همين طور هست و شايد يك مقدار همبـراى هـمين جهت بود كه ابتلائات پيدا كرد، و اما راجع به اينكه ، انتقامجو هستيم ، اين رابـايـد شـما خودتان از اين ملت و از اين اجتماع ملت بر يك مطلب توجه داشته باشيد، آياسى و پنج ميليون جمعيت ما همه انتقامجو هستند و از روى انتقامجوئى همچو قيامى كردند؟ ياسـى و پـنـحـج مـيـليـون خودشان را خواستند از زير بار ظلم و ستم و چپاولگرى و اينهاخارج بكنند؟
ايـن مـلتـى كـه مـى خـواهـنـد آزاد بـاشند، به كسى كه آزادى آنها را سلب كرده است با اومـخالفت مى كنند اين در لغت شما و در لغت اين روانشناسان انتقامجوئى است ؟ يك ملتى كهمـى خـواهـنـد اسـتـقـلال خـودشـان را بـه دسـت بـيـاورنـد و درمـقـابـل كسانى كه استقلال آنها را از آنها گرفته است قيام كردند، و نهضت كردند اين درلغت روانشناسان شما انتقامجوئى
است ؟ ما چه انتقامجوئى داريم ما مى خواهيم كه اين شخص بيايد اينجا و ما جناياتى كه اوكـرده اسـت اصـولش و ريـشه هايش را پيدا بكنيم و ملت هاى دنيا را خبردار بكنيم از اينكهدشمن بشريت چه اشخاصى هستند اين انتقامجويى نيست ، بلكه اين يك امر انسانى است كهملت قيام به او كرده و براى دفاع از خودشان قيام كردند، دفاع از مصالح يك مملكتى درلغت ما اسمش انتقامجوئى نيست ممكن است در لغت روانشناسان شما اسمش انتقامجوئى باشد ولغت ها جاى خودش را عوض كرده باشند.
سـوال : حـضـرت امـام اجـازه مـى فرمائيد كه ايشان بروند به سفارت سابق آمريكا و باگـروگـان هـا صـحـبـت بكنند و از سلامتيشان به اصطلاح و رفتار خوبى كه با آنها مىشود به دنيا بگويند.
جـواب : مـانـعى ندارد خوب بروند آنجا جوان هاى آنجا هستند و آنها هم مانعى پيششان نيستكـه كـسى برود ببيند !!! آنها !!! ببينند آنها سالمند و حالشان خوب است و در رفاه هستندابـدا چـيـزى كـه مـوجـب گـرفـتارى آنها باشد نيست ، فقط در يك محلى هستند كه حفاظت مىشوند و شما مطمئن باشيد كه آنها حفاظت مى شوند و ابدا آسيبى به آنها نخواهد وارد شد،اسلام اصلش با اين امور با اسير اسلام بسيار رفتار انسانى مى كند و او را از همه جهاتحفظ مى كند و ما هم تابع اسلام هستيم و جوان هاى ما هم دانشجوهاى اسلامى هستند و به آنهاحـتـمـا بـدانـيـد كـه رفـتـار خـوب مـى كـنـد حتى من پسرم را گفتم كه بايد آن جهت را شماگـوشـزد كـنـيـد و خـودتـان مشاهده كنيد و ايشان گفتند كه نه آنها حالشان خوب است و منامـيـدوارم كـه تـا آخـر هـم حال اينها خوب باشد و ابدا آسيبى به آنها وارد نشود و آنها ازامـريـكا بخواهند و از كارتر بخواهند كه وسائل آزادى آنها را او فراهم كند، ملت ما يك امرمـشـروعـى دارد، يـك حـرف مـشـروعـى دارد ايـن حـرف راقبول كنند، اينها هم آزاد خواهند شد.
سـوال : اجـازه مـى فـرمـائيد بگويم فقط خودشان بروند، مى فرمائيد كه خودشان تنهابروند.
جواب : اين را بايد با آنها تفاهم كنند.
تاريخ : 28/8/58
فرمان امام خمينى به حجت الاسلام نورى  
بسمه تعالى
جناب مستطاب حجت الاسلام آقاى حاج ميرزا حسين نورى دامت افاضاته
بـا تـوجـه بـه درخـواسـت هائى كه از سوى دانشجويان اسلامى مقيم اروپا در مورد اعزامجـنـابعالى به اروپا شده است ، مقتضى است جنابعالى با سوابقى كه داريد مسافرتىبـدانـجـا بنمائيد و از نزديك يه وضع آنان و احتياجات و كمبودهائى كه دارند رسيدگىكنيد و در رفع آنها به هر نحو صلاح مى دانيد اقدام نمائيد و به وظيفه حساس و خطيرىكه در اين برهه از زمان دارند آنان را آشنا سازيد تا به يارى خداى تعالى توطئه هاىدشـمـنـان اسـلام و مـعـانـديـن را خـنـثـى نـمـايـنـد و از راه انـتشارات و سخنرانى ها و ديگروسـائل ، جـلوى تبليغات شوم آنها را بگيرند. از خداى تعالى موفقيت همگان را در اين راهخواستارم . سلام اينجانب را به عموم آنان ابلاغ نمائيد.
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 29/8/57
بيانات امام خمينى در ديدار با جمعى از روحانيون  
محرم امسال ، ماه مبارزه با ام الفساد قرن آمريكا
بسم الله الرحمن الرحيم
ايـن مـاه مـحـرم بـا مـاه مـحـرم سابق فرق ها دارد، از جمله فرق ها اين است كه ما در ماه محرمسـابـق مـواجه بوديم با دستگاه ستمكار پهلوى چون دستگاه شاخه اى از فساد ام الفسادبـود و در ايـن مـاه ، در ايـن ماه محرم مواجه هستيم با ام الفساد، با آنهائى كه همه ملت هاىضـعـيـف را تـحـت سـيطره خودشان قرار داده اند و در هر جا يك مامورى گذاشتند سر ملت هابـراى چـپـاولگـرى . بـحـمدالله در آن مبارزه با آن شاخه كثيف به همت ملت عزيز ما و همتشما آقايان اهل منبر و خطباى سراسر كشور و خصوصا قم كه مبداء خيرات هميشه بوده است، بحمدالله ملت ما با اتكال به خداى تبارك و تعالى و وحدت كلمه پيروز شد.
كارتر و امثال او، توده هاى بزرگ ملت ها را، جزء جهان حساب نمى كنند
آقـاى كـارتـر در يك كلامى گفته است كه اگر چنانچه اين اشخاص ديپلمات را كه در اينلانـه جـاسـوسى هستند بخواهند بازداشت داشته باشند و آنها را محاكمه كنند خشم جهانيانبـرانـگـيخته مى شود. جهان در نظر اين مستكبرين غير جهان است . مستكبرين ، جهان را از آنديـد خـاص خـود اسـتـكـبارى و آن بيمارى روحى كه در آنها هست نگاه مى كنند و اين بيمارىمـوجـب ايـن شـده اسـت كـه تـوده هـاى بـزرگ ملت ها را اينها از جهان حساب نمى كنند. آقاىكـارتـر خـودش و يك عده اى كه شايد تمام جمعيتشان را ما حساب بكنيم در تمام مملكت ها ازاين قريب سه ميليارد جمعيت دنيا پنجاه هزار نيستند. آنهائى كه سران دولت هائى هستند كهديـگـران را وادار بـه جـور و تـعـدى مـى كـنـنـد. ايـن ديـدامـثال ايشان اين است كه همه ملت ها، اينها چيزى نيستند، آنى كه جزء جهان است و جهان استعـبـارت اسـت از يك عده معدودى امثال كارتر و دار و دسته او و آنهائى كه در ساير جاها هممع الاسف جزء دار و دسته او شده اند، همه جهان را عبارت از اين مى دانند. اين ديد مستكبريناسـت كـه سـايـر قشرهاى بزرگ ملت ها را آنهائى كه دريايى هستند كه كارتر و امثالشقـطـره است در مقابل آن درياها، آنها را اينها نمى بينند يعنى اين بيمارى ، اسباب اين شدهاست كه آنها را نبينند، از اين جهت وقتى كه در اريكه رياست جمهور نشسته است و با آن ديدبيمارگونه نگاه مى كند و مى بيند كه چند تا وزير در فلان جا و
چند تا مثلا اشخاصى كه راجع به مجالس خودشان هست و اينها، يا در جاهاى ديگر عددى ازاين وابسته ها ممكن است كه اينها خشمشان چه بشود، ايشان اينها را جهان حساب مى كند و مىگـويـد كـه اگـر چـنـانـچه اين ديپلمات ها را (اينها را ديپلمات حساب مى كند) اينهائى كهجـاسـوسى شان به حسب شواهد ثابت شده است ، اينها را ديپلمات حساب مى كند و جهان راهـم عـبـارت از هـمـان كـه خـودش بـيـنـد حـسـاب مـى كـند. اين بيمارى تا يك اندازه اى هم درمـحـمدرضا بود و همين بيمارى اسباب اين شد كه از بين رفت او. اين بيمارى كه خودش رابـبـيـند و چند تا از اين تملق گوهايى كه اطرافش هستند و آن دلقك هائى كه دور و برشهـسـتـند، همين ها را ببيند و ملت را اصلا به حساب نياورد، نفهمد كه هر مملكتى ملتش اساسهـسـتـنـد، دولت هـا يـك اقليتى هستند كه بايد براى خدمت اين ملت باشند و اينها فهمند كهدولت خـدمـتـگـزار مـلت بـايـد بـاشد، نه حاكم بر ملت . اين بيمارى در آن آدم هم بود كهخـودش را هـمـه چـيـز مـى دانـسـت و خـودش را فرمانفرما و خودش را همه ملت مى دانست ديگربـراى ديگران اصلا چيزى قائل نبود و همين اسباب اين شد كه به اين ملت اين خيانت ها راكـرد، هـمـه آن خـيـانـات هـم روى هـمين خيال بود كه نمى ديد كسى را كه بازخواست كند ازايـشـان ، بـه نـظـرش نـمـى آمـد كـه يـك قـدرت ديـگـرى هـم هـسـت درمـقابل سرنيزه و در مقابل مسلسل يك قدرت ديگرى هم هست و اين بيمارى اسباب اين شد كهاو مـشـغول شد به آن جنايات ، روى همان زمينه كه قدرتى غير از خودش نمى ديد و منتهىشد به اينكه ديديد و ديديم . ايشان هم همان بيمارى را يك قدرى بيشتر دارد براى اينكهاين بيمارى در هر چه قدرت زيادتر باشد اين بيمارى در آن زيادتر است .
پـناه دادن اين مجرم (شاه ) خودش يك شكست سياسى است براى كارتر، لكن نمى تواندبفهمد
در شـكـسـت شـاه ، آمـريـكا (يعنى دولت آمريكا، ما هر وقت از آمريكا صحبت بكنيم يا از جاىديـگـرى ، مـگـر ايـنكه اسم ببريم ، ملتشان مراد نيست ما با ملت ها هيچ مقابله اى نداريم .مـلت هـا هـم با ما مقابله ندارند، ملت آمريكا) در شكست محمدرضا يك شكست اقتصادى خورد ويك قدرى هم شكست سياسى و هر چه هم كوشش كرد آقاى كارتر براى اينكه محمدرضا رانگهدارد و اخيرا هم كرارا پيش ما فرستاد كه مثلا ايشان باشد و فلان و بعد هم بختيار رامى خواست نگه دارد ولى نتوانست و شكست خورد. آن يك شكستى بود، گر چه بزرگ بودلكـن در مقابل اين شكست دوم كه خواهد خورد كوچك است . پناه دادن يك نفرى كه مجرم است وقـريـب سـى و چند سال مجرم بوده است و 35 ميليون جمعيت ما به مجرميت او شهادت مى دهند(يك عده اى ممكن است كه بدانند و شهادت ندهند) لكن 35 ميليون جمعيت دانند و صدها ميليونجمعيت ساير ممالك دنيا مى دانند كه اين آدمى مجرم بود، آدمى ستمكار بود، جنايتكار بود واين ملت را آنقدر در جنايت كشيد و اين ملت را آنقدر محروم كرد و آنقدر حبس و تبعيد و كشتاركـرد، پـنـاه دادن ايـن ، خودش يك شكست سياسى است در دنيا لكن بيمارى كه آقاى كارتربـه آن مـبـتـلاسـت ايـن را نمى تواند بفهمد و باقى اشخاصى كه جاسوس هستند و در اينلانـه جـاسـوسى هستند و نفرستادن اين مجرم ملت ما را به ملت ما برنگرداندن ، اين هم يكشـكـسـتـى اسـت كـه از اين شكست دومى بالاتر است براى اينكه اگر ايشان نفرستند، ممكناسـت كـه ايـنـهـا محاكمه بشوند و اگر محاكمه بشوند، كارتر مى فهمد چه اش هست ، چهخواهد شد.
ما روى موج هاى نفت نشسته ايم ، و دنيا نفت مى خواهد
كـارتـر گاهى ما را از نظامى ، گاهى ما را از جهات اقتصادى مى ترساند و خودش هم مىدانـد كه اين طبل ميان تهى است كه دارد مى زند و نه همچون عرضه نظامى دارد و نه از اوگـوش مـى كنند. باز اين اشتباه روى همان بيمارى كه اين ابرقدرت ها دارند، اين باز يكاشـتـبـاهـى اسـت كـه گـمـان مـى كـنـد كـه تـمـام كـشـورهـامثل يك انگشتر در دست اوست كه اگر يك وقت گفت كه مثلا گندم نفروشيد به ايران ، تمامكـشـورهـا دسـتـشان را به سينه مى گذارند و تعظيم مى كنند و مى گويند چشم ، و ايشانفـهـمـيـد ايـن را كه حتى در كشور خودش ‍ هم از او اطاعت نكردند، وزير كشاورزى خودش همگـفت كه امرى است غير صحيح . و ما چه احتياجى داريم به گندم آمريكا، ما نفت داريم ما آنرا داريـم كـه آن سـيـاسـتـمـدار بـزرگ انـگـلسـتـان در زمـان جـنـگ(چـرچـيـل ) وقـتـى كه مواجه بودند با آلمان و تقريبا (از ترس ‍ اينكه حالا ديگر بايدشكست بخورند، وقتى كه آمد در ظاهر (در مجلس انگلستان صحبت كرد و مصيبت هاى خودشرا كـه مـا چـه شـديـم ، چـه شـديـم ، كـجـا شـكـسـت خـورديـم ، آخـرش گفت كه اما پيروزىمـال آن اسـت كه روى موج هاى نفت نشسته است . ما روى موج هاى نفت نشسته ايم . شما غارتكـرديد ما را، نفت هاى ما را برديد در ازاى آن به ما تفنگ و توپ داديد، آن توپ و تفنگىكه و آن سلاح هايى كه براى خودتان بود، نه براى ما. ما نفت داريم ، دنيا نفت مى خواهد،آمـريـكا را نمى خواهد دنيا. دنيا كارتر را نمى خواهد، دنيا نفت مى خواهد. ما كه نفت داريم ،مـمـلكـت هـاى ديـگـر بـه مـا خـضوع خواهند كرد، نه تو كه مى خواهى رياست جمهورى پيدابـكـنـى راهـش را نـمـى دانى تمام دست و پاهاى اين براى اين است كه در بعد از اينكه ايندوره گـذشـت بـاز او را رئيـس جـمـهـور كـنـنـد لكـن سـوراخ دعـا را گـم كـرد اوخـيـال مـى كـرد كـه اگـر ارعـاب كـند مملكت ايران را و اگر بگويد ما حصار اقتصادى دورايران مى كشيم و به اقتصاد ايران ضرر زنيم ملت ملت او براى او دست مى زنند و بعد همچـنـيـن مى شود كه رئيس جمهور بشود لكن فهميد اين معنا را كه الان قشر بزرگى از ملتكـه سـيـاهـپـوسـت هـا بـودنـد از او جـدا شـدنـد. پـانـصـد نفر از ملاهاى ، روحانيون مسيحىسـيـاهپوست برخلاف او چيز كردند. و براى ايران تظاهر كردند و بعد هم ديگران خواهندكـرد جـز آنـى كـه آنها را از جهان مى داند، بله آن عده ، اگر جهان عبارت از آن عده اى استكـه رفـيـق و دوسـت آقاى كارتر هستند، تمام جهان با اوست نه آمريكا و اما اگر جهان آنىاست كه هست و به دوش مستضعفين است ، جهان عبارت از مستضعفين هستند، اگر جهان عبارت ازآن واقـعـيـتـى است كه هست ، كه مستضعفين هستند كه جهان را اداره مى كنند و اين مستكبرين جزفـسـاد ايـجاد نمى كنند چيز ديگر، جهان اگر آن هست آن جهان با شما موافق نيست . آن جهانموافق نيست كه
يـك رئيـس جـمـهـورى كـه ادعـا مـى كـند كه من طرفدار حقوق بشر هستم ، آنقدر بشر را بهتباهى بكشد و آنقدر بكشد. يك كسى كه دعوى اين مى كند كه من حقوق بشر را حفظ مى كنماز او نـمـى پـذيرند كه تويى كه مى گويى من حقوق بشر را حفظ مى كنم ، ايران بشرهـسـتـنـد، ايـرانـى هـا بـشـر هـسـتـنـد، چـه شـد كـه در حـكـومـت شـمـا ايـن چـنـدسال و در حكومت اسلاف شما پنجاه سال اين ملت اينهمه زجر ديدند و نه شما و نه اسلافشـمـا كـه مـدعـى ايـن هـسـتـيد كه ما طرفدار حقوق بشر هستيم و نه مجلس هايى كه تاسيسكـرديد، شماها براى اينكه ما را بازى بدهيد هيچ يك كلمه اى نگفتيد كه چرا محمدرضا اينكـارهـا را مى كند بلكه طرفدارى كرديد از او، بلكه كوشش ‍ كرديد كه باقى بماند او.مـضـحـك ايـن بـود كـه در آنـوقتى كه شدت خفقان در ايران بود كارتر مى گفت كه آزادىزيـاد بـه ايـران دادنـد از ايـن جـهـت ايـن صـداهـا درآمـده است !! مردم فرياد كه مى زنند مىگـويـنـد آزادى مـى خـواهـيم چون آزادى شان زياد است !! اينها تخمه كردند از آزادى !! اينروى همان بيمارى است كه اينها دارند.

next page

fehrest page

back page

 

 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation