بدان كه: «دعا» مغز همه عبادات است. (1)
و از اين جهت در فضيلت آن و امر به آنآيات و اخبار بىشمار وارد شده.و از كثرت اشتهار آنها احتياجى به ذكر آنها نيست.وادعيهاى كه از حضرت سيد المرسلين و ائمه طاهرين - عليهم السلام - رسيده است، دركتب ادعيه مذكور است.و هيچ مطلبى از مطالب دنيا و آخرت نيست مگر اينكهدعاهاى بسيار به جهت آن وارد شده، هر كه طالب آنها باشد رجوع به كتب دعواتكند.
بلى، از براى «دعا كننده» آداب و شرايط چند است، كه بايد مراعات آنها را منظورداشته باشد تا فايده دعا را ببيند.و دعاى او مستجاب گردد.و نورانيت دعا در نفس اوپيدا شود.
و از جمله شرايط، در اينجا چند شرط ذكر مىكنيم:
اول آنكه: اوقات شريفه را از براى دعاى خود اختيار كند، مثل روز عرفه و ماهرمضان و روز جمعه و وقتسحر و شبهاى قدر و شبهاى جمعه و امثال اينها.
دوم آنكه: حالتى را ملاحظه كند كه در آن حالت، استجابت دعا وارد شده، مثلحال آمدن باران و عقب نمازهاى واجب و ميان اذان و اقامه و وقت وزيدن بادها و درهنگامى كه روزه باشد.
سوم آنكه: با طهارت باشد، يعنى: وضو يا غسل داشته باشد.
چهارم آنكه: رو به قبله باشد.
پنجم آنكه: دستهاى خود را بلند كند به نحوى كه زير بغل او نمايان باشد،همچنان كه گدايان، دستخود را به جانب اغنيا دراز مىكنند.
و از حضرت پيغمبر - صلى الله عليه و آله - مروى است كه: «هيچ بندهاى دستخودرا به جانب خداوند جبار دراز نمىكند مگر اينكه خدا شرم مىكند كه دست او را تهىبرگرداند تا فضل و رحمتخود را در آن جاى ندهد» . (2)
پس چون دستخود را فرود مىآوريد بر سر و روى خود بكشيد.
ششم آنكه: آواز خود را پست كند و ميان جهر و اخفات دعا گويد، نه چندانآهسته باشد و نه بسيار بلند.
مروى است كه: «چون مردمان به خدمتحضرت پيغمبر - صلى الله عليه و آله - آمدند تا به نزديك مدينه رسيدند تكبير گفتند و صداى خود را به تكبير بلند كردند،حضرت فرمود: اى مردمان! آن كسى را كه مىخوانيد كر نيست و دور نيستبلكه درپيش گردنهاى شما است» . (3)
هفتم آنكه: در دعا كردن، متوجه سجع و قافيه نشود و سخن پردازى نكند، كه اينطريقه منافى خضوع و تضرع است.
هشتم آنكه: تضرع و زارى كند و با خضوع و خوف و خشيت و هيبتباشد.
در اخبار رسيده است كه: «چون خدا بنده را دوست دارد او را مبتلا مىسازد تاتضرع و زارى او را بشنود» . (4)
نهم آنكه: جزم داشته باشد به اينكه دعاى او اجابت مىشود.و يقين داشته باشد كهرد نخواهد شد.
از حضرت امام جعفر صادق - عليه السلام - مروى است كه: «چون دعا كنى بايدچنان گمان كنى كه حاجت تو بر در ايستاده است و داخل مىشود» . (5)
دهم اينكه: اصرار بر دعا كند و الحاح نمايد.و لا اقل سه مرتبه آن را تكرار كند.
يازدهم آنكه: قبل از دعا، ذكر خدا كند.و ثنا و ستايش او گويد.و تمجيد و تعظيماو كند.و صلوات بر پيغمبر و آل او فرستد.
دوازدهم آنكه: ابتدا اقرار به گناهكارى و عدم سزاوارى خود نمايد.
سيزدهم آنكه: توبه كند و از گناهان خود پشيمان شود.و اگر مظلمه بر گردن او باشدادا كند، يا عزم به ادا كردن آن نمايد.و اگر متمكن از اداى آن نباشد توفيق آن را از خداطلبد.
چهاردهم آنكه: به تمام همتخود رو به خدا آورد.و از هر چه غير اوست قطعاميد نمايد.
پانزدهم آنكه: لباس و مكان و غذاى او از حلال باشد. (و اين نيز از جمله شرايطعمده است) .
شانزدهم آنكه: حاجتخود را «بخصوصه» نام برد.
هفدهم آنكه: چون دعا كند تخصيص به خود ندهد، بلكه ديگران را در دعاى خودشريك سازد.
هيجدهم آنكه: گريه كند. (و اين نيز از شرايط عظيمه و آداب معتمده است) .
نوزدهم آنكه: دعا را تاخير نيندازد تا وقتحاجت، بلكه پيش از احتياج دعا كند.
همچنان كه وارد است كه: «در حال نعمت و آسانى با خدا آشنايى كنيد تا در وقتمحنت و دشوارى خدا با شما آشنايى كند» .
بيستم آنكه: - همچنان كه مذكور شد - در حاجتخود، اعتماد به غير خدا نكند، واميد بجز او نداشته باشد.
پىنوشتها:
1. بحار الانوار، ج 93، ص 300. 2. محجة البيضاء، ج 2، ص 289 3. محجة البيضاء، ج 2، ص 291. 4. محجة البيضاء، ج 2، ص 293. 5. محجة البيضاء، ج 2، ص 294
|