بشماره (109) مراجعه شود. نسخه حاضر از باب ششم تا بيستم مىباشد.نستعليق، شاه بنده ابن شاه رضا، 27 صفر، 1073 عناوين و نشانها شنگرف، جلد شميز شيرى، عطف تيماج مشگى.189 گ، 23 س، 17×26 سم.معارج النّبوة فى مدارج الفتوّة
(تاريخ ـ فارسى)
از : معينالدين محمد بن محمد مسكين فراهى (907)تاريخ مفصل زندگانى پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) است در يك مقدمه و چهار ركن و يك خاتمه، و هر يك داراى چند واقعه و فصل. نسخه حاضر بخش اول كتاب مىباشد، و برگها نامنظم. خصوصيّات اين كتاب 1ـ تفسير عرفانى. 2ـ بيرون آوردن لطيفهها و نكتهها از قضايا. 3ـ آوردن اشعار از خود يا ديگران. تكيه بر ايدرويش، ايدرويش. اين كتاب را به سال 891 نگاشته است.آغاز افتاده : «مالك نشده بود او شام و يمن و نجد را مالك شد، و به تصرف او به اقطاس مصر رسيد».انجام افتاده: «در وقت هجرت هاجر بوده است با رضيع او يعنى اسماعيل(عليه السلام)، آنجا احتياج به آن تقدير لفظ موضعى بود».نستعليق، عربى نسخ، عناوين و نشانها شنگرف، جلد شميز عطف و گوهاشهها تيماج.146 گ، 15 س، 5/16×26 سم.گنج بخش 4/2004، آنجفى 9/75.* * *من لايحضره الفقيه
است در يك مقدمه و چهار ركن و يك خاتمه، و هر يك داراى چند واقعه و فصل. نسخه حاضر بخش اول كتاب مىباشد، و برگها نامنظم. خصوصيّات اين كتاب 1ـ تفسير عرفانى. 2ـ بيرون آوردن لطيفهها و نكتهها از قضايا. 3ـ آوردن اشعار از خود يا ديگران. تكيه بر ايدرويش، ايدرويش. اين كتاب را به سال 891 نگاشته است.آغاز افتاده : «مالك نشده بود او شام و يمن و نجد را مالك شد، و به تصرف او به اقطاس مصر رسيد».انجام افتاده: «در وقت هجرت هاجر بوده است با رضيع او يعنى اسماعيل(عليه السلام)، آنجا احتياج به آن تقدير لفظ موضعى بود».نستعليق، عربى نسخ، عناوين و نشانها شنگرف، جلد شميز عطف و گوهاشهها تيماج.146 گ، 15 س، 5/16×26 سم.گنج بخش 4/2004، آنجفى 9/75.* * *من لايحضره الفقيه
، آنجا احتياج به آن تقدير لفظ موضعى بود».نستعليق، عربى نسخ، عناوين و نشانها شنگرف، جلد شميز عطف و گوهاشهها تيماج.146 گ، 15 س، 5/16×26 سم.گنج بخش 4/2004، آنجفى 9/75.* * *من لايحضره الفقيه
من لايحضره الفقيه
(حديث ـ عربى)
از : شيخ صدوق محمد بن على بن بابويه قمى (381)يكى از چهار كتاب روايتى است كه نزد شيعه اصول ناميده شده و به روايتهايشان اهميت فراوان مىدهند، داراى (5963) حديث مرسل و مسند در (666) باب مىباشد، و در آخر اسانيد روايات مفصل آمده است.زمانى كه مؤلف در بلخ بود با شريف ابوعبداللّه محمد بن الحسن مشهور به نعمه ملاقات نموده شريف درخواست كرد كتابى دراحكام فقه مانند كتاب «من لايحضره الطبيب» محمد بن زكرياى رازى (311) تأليف نمايد، مؤلف اين خواهش را پذيرفت و اين كتاب را از منابع روايتى صحيح شيعه گرد آورد.نسخه حاضر جلد سوم از كتاب القضاء تا پايان كتاب مىباشد.آغاز : «كتاب القضاء و الأحكام: قال ابوجعفر محمد بن على... قال ابوعبداللّه جعفر بن محمّد الصادق(عليه السلام) ايّاكم ان يحاكم بعضكم بعضاً الى اهل الجور».انجام : «و ما كان فيه عن سعد بن طريف الخفاف... عن الحسين بن علوان عن عمرو بن ثابت عن سعد بن طريف الخفاف».نسخ، خليل اللّه بن محمّد عليانى دامغانى، ظهر يكشنبه هفتم محرّم 1087، عناوين و نشانها شنگرف، داراى بلاغ تصحيح و مقابله در خدمت امير محمد خان و ملاّ على رضا سمنانيان در سمنان عصر چهارشنبه، شعبان 1088، عبدالصمد بن ابراهيم كوهزرى، ملكيت محمد مهدى با مهر بيضوى وى، و محمد بن الكاظم با مهر مربع «الواثق باللّه الغنى عبده محمد على» پشت برگ اول و آخر ديده مىشود، حاشيهنويسى از وافى و مصنف دارد، جلد شميز، عطف پارچه.225 گ، سطور مختلف، 19×5/24 سم.ذريعه 22/232، آقانجفى 1/145.رياض عالمگيرى (الرياض الثانيه)
ايّاكم ان يحاكم بعضكم بعضاً الى اهل الجور».انجام : «و ما كان فيه عن سعد بن طريف الخفاف... عن الحسين بن علوان عن عمرو بن ثابت عن سعد بن طريف الخفاف».نسخ، خليل اللّه بن محمّد عليانى دامغانى، ظهر يكشنبه هفتم محرّم 1087، عناوين و نشانها شنگرف، داراى بلاغ تصحيح و مقابله در خدمت امير محمد خان و ملاّ على رضا سمنانيان در سمنان عصر چهارشنبه، شعبان 1088، عبدالصمد بن ابراهيم كوهزرى، ملكيت محمد مهدى با مهر بيضوى وى، و محمد بن الكاظم با مهر مربع «الواثق باللّه الغنى عبده محمد على» پشت برگ اول و آخر ديده مىشود، حاشيهنويسى از وافى و مصنف دارد، جلد شميز، عطف پارچه.225 گ، سطور مختلف، 19×5/24 سم.ذريعه 22/232، آقانجفى 1/145.رياض عالمگيرى (الرياض الثانيه)
(طب ـ فارسى)
از : محمّد رضا بن ابوالفضل سليمان، طبيب شيرازى (ق 11)در طبّ سنتى براى عالمگير اورنگ زيب (1118) به سال 1087 در پنج رياض نگاشته است، نسخه حاضر رياض دوّم و در دوازده منظر مىباشد.آغاز : «اللّهم لانصر غيرك (كذا) فى كلّ الارادات، و لا معين لنا فى جميع الحالات فوفق وفق يا مجيب الدّعوات، و اختم و اختم يا خالق الحروف و الكلمات».انجام افتاده : «نافع للجبن الحار جدا بسقى رطل الى رطلين حلب من ساعته مع خمسة».نستعليق، عناوين و نشانها شنگرف، جلد گالينگور سرخ عطف و زاويهها تيماج حنائى، موريانه به كتاب آسيب رسانده.126 گ، سطور مختلف، 5/15×23 سم.گنج بخش 1/294.حاشية معالم الاصول
(اصول ـ عربى)
از : ؟حاشيهاى است بر معالم الاصول شيخ حسن بن زينالدين شهيد دوم (1011) به عنوان «قوله ـ قوله»، و به گفتههاى صاحب قوانين، و سيد استاد و برخى محشين معالم چون السيد الخليفه، و المحشى الصالح و المحشى المدقق نيز نظر دارد.آغاز افتاده: «عليه فقيه و عليم فلايكون الفقه به معنى العلم، فمدفوع اولا بما مرّ من ق و ثانياً بانّ المثبت مقدم سيما هنا لكثرته».انجام افتاده : «و فى المنتهى انّ الأمر تعلّق بجميع اجزاء الوقت، والوجوب مستفاد منه و فى العمدة الّذى يدل».نسخ، عناوين «قوله» و نشانها شنگرف، جلد تيماج مشگى، تصحيح شده و داراى بلاغ مىباشد.172 گ، 21 س، 15×21 سم.مكتوبات فيضى (فيّاضى)
(ادب ـ فارسى)
از : ابوالفيض بن شيخ مبارك بن شيخ خضر فيضى (فياضى) (1004)در دربار اكبرشاه هندى (1014) بوده است. اين كتاب را خواهرزاده و شاگرد وى در پنج لطيفه و سه منطوق گرد آورده است، بدين قرار:لطيفه 1 : عرايض بوالادرگاه.لطيفه 2 : مفاوضات فياضى بشر فاوعلما و عرفا.لطيفه 3 : بحكماى معاصر.لطيفه 4 : بسلاطين مظفر الأعلام.لطيفه 5 : به... و اخوان و اقارب.منطوقه اول: مناجات فايض البركات علامى، فهامى (برادر ابوالفيض)منطوقه دوّم: رقعات لطايف خير الانامى.منطوقه سوّم: مكاتيب متفرقه كه اعزّه و اقارب به شيخ فيضى نوشتهاند.بر خلاف تهمت بيدينى بفيضى و برادرش «علاّمى» ديباچه اين كتاب اشعارى از فيضى در مدح امامان در بر دارد، گويا علّت تهمت، شيعه بودن ايشان باشد.آغاز : «يا ازلى الظهور يا ابدى الخفا ... خاك ذرّه بيمقدار و بها، ونم قطره هست هست هست نما را».انجام : «رقاصى ترانه فال و سور غزل نمك احوال سوق رو رقصيده تا روى صبر».نستعليق، نام كاتب و تاريخ كتابت ندارد، موريانه آسيب فراوان رسانده، عناوين نانوشته، بيشتر كلمهها بىنقطه. جلد شميز پوست مارى، عطف و گوشهها تيماج قهوهاى.136 گ، 15 س، 12×21 سم.مؤلفين چاپى مشار 1/219 ، ريحانه 4/379.مفاتيح الشرايع
(فقه ـ عربى)
از : ملا محسن بن مرتضى، فيض كاشانى (1091)بشماره (50) مراجعه شود. نسخه حاضر جلد دوّم «فن العادات والمعاملات» مىباشد.نسخ، مير محمّد ابن ميرعمادالدين، اول شهر... الحرام، 1119. عناوين شنگرف، جلد تيماج مشگى، ترنجدار، فرسوده. برگهاى پايانى وصالى شده، تصحيح گرديده. پيش و پس از كتاب فوائدى آمده است.249 گ، 15 س، 12×5/20 سم.الحقايق
(اخلاق ـ عربى)
از : ملامحسن بن مرتضى، فيض كاشانى (1091)بشماره (238) مراجعه فرمائيد.نسخ، محمّد سنجر، 9 رجب، سال 1094، عناوين شنگرف، جلد تيماج سوختهيى سير، روغنى، روى برگ اول فهرست كتاب و مالكيت عبدالوهاب ملكى و محمد تقى، و غلام حسين ملكى، و مهر بيضوى «تلك الجنّة التى نورث من عبادنا من كان تقيا» و مهر مربع: «المتوكل على اللّه محمد تقى...» ديده مىشود. پشت برگ پايانى آمده: «لافقر عباداللّه الى عفوه و غفرانه محمد تقى المجلسى عفى عنه»198 گ، 19 س، 5/13×5/21 سم.قواعد نحوى؟
(نحو ـ فارسى)
از : ؟موضوع علم را به طور كلّى تعريف نموده و پس از آن كلمه و كلام را موضوع نحو معرفى كرده و سپس معنى كلمه و مفرد و كلام را گفته، و بعد از آن اسم و فعل و حرف و علائم هر يك را آورده است. از علم صرف در حدّ صيغههاى ماضى را دارد و بس، در خاتمه تركيب حمد را دارد.آغاز افتاده: «هر علمى چيزى است كه بحث كرده شود در آن علم از احوال آن چيز، مثلاً موضوع علم طب بدن انسان است».انجام : «و جرّ او بياء است، چه مذكر سالم است، و جمع مذكر سالم بياء مجرور مىشود».نسخ، عناوين شنگرف، جلد تيماج مشگى بدون مقوا، روى برگ پايانى مهر بيضوى «عيسى» و مهر بيضى شكل ديگرى «عبده الراجى محسن» و مهرهاى ديگرى هست.52 گ، 18 س، 5/12×5/21 سم.فرحنامه جلالى
(طب ـ فارسى)
از : ؟اسب و بز و جز اينها از حيوانات اهلى و وحشى و گياهان و چيزهاى ديگر را كه در طب كاربردى دارند به ترتيب حروف الفباء آورده، و آثار و خصوصيات هر يك را گفته است.نامى كه گفته شد روى جلد و برگ اول آمده، گويا همان است كه «ايضاح المكنون» فى الذيل على كشف الظنون 2/186 آورده و آن را از مطهر بن ابىالقاسم بن ابىسعيد جمالى معروف به يزدى مىداند كه آن را در ماه رمضان 560 به پايان برده است.آغاز : «الحمدللّه ربّ العالمين... خواص و منافع اسب: بدان كه از جانوران ذوات الأربع هيچ جانور».انجام افتاده : «و از آنجا به اطراف برند، و در تركستان و چين و خطا قيمتى دارد».نستعليق، نشانها و عنوانها شنگرف يا مشگى درشتتر، جلد شميز، عطف پارچه، از برگها افتاده است.137 گ، 15 س، 5/14×20 سم.ديوان راضى
(ادب ـ فارسى)
از : شيخ محمد رضا رازى تبريزى (ق 11)؟در حدود دو هزار و سيصد بيت است در غزلهاى عرفانىآغاز :«دست دعا سحر نه برآيد به سوى ما ----- شرم گناه پرده گذارد بروى مادر موج بحر عشق فتاديم چون حباب ----- ترسيم تا ز كف نرود آبروى ما».انجام:«گر نگاهى نكند يار سوى ما راضى ----- چه كند ديده ديدار و چه دارد جانى».نستعليق، راضى: (ناظم)، تاريخ كتابت ندارد، جلد شميز عطف و گوشهها گالينگور، مهر ده ضلعى هند «تعليقه دار كتبخانه سيد پيرپور» روى برگ اول ديده مىشود.80 گ، 16 س، 5/11×5/20 سم.ذريعه 9/347، كاروان هند 1/429.مجموعه
1ـ لوايح (1 پ ـ 23 ر)
(عرفان ـ فارسى)
از : نورالدين، عبدالرّحمن بن احمد جامى (898)در موضوع جسم ولطافت روح و وحدت وجود خدا و صرف الوجود بودن حق، و غير ذاتى بودن صفات با ديد عقل، وعين ذات بودن به حسب تحقق و حصول، و جز اينها از مباحث عرفانى.اين رساله در يك ديباچه و 35 لايحه با نثرى شيوا آميخته به نظمى زيبا آمده، و آن را بشاه همدان اهدا كرده است.آغاز : «لا احصى ثناء عليك، كيف و كل ثناء يعود اليك... خداوندا سپاس تو بر زبان نمىآريم، و ستايش تو بر تو نمىشماريم».انجام:«چون لاله توان بود درو گر پس از اين ----- لب بگشاى بنطق خاكت بدهن».
2ـ مرآت المحققين (23 پ ـ 44 پ)
(عرفان ـ فارسى)
از : شيخ محمود ابن امين الدّين شبسترى (730)در موضوع خداشناسى ونفس و اقسام آن و نيروهاى خدمتكار هر يك به روش فلسفى عرفانى: و در هفت باب آمده است.آغاز : «حمد بى حد و ثناى بيعدّ حضرت ذوالجلال را كه آثار قدرت او در عالم آفاق و انفس از آفتاب جهان تاب بر چشم اهل بصيرت تابانست».انجام اصل: «چون نظر بذات كنيم همه در تصرّف امر و قدرت يك ذات ببينيم، اينجا معنى وحدت روى نمايد».انجام نسخه: «ديگر مناسبت جسم با عنصر آتش آن است كه اگر آتش نباشد هيچ نباتى در زمين به درنيايد، و اگر بدر آيد هيچ».نسخ، برگ پايانى نونويس به نستعليق و مرمت شده.جلد تيماج مشكى خشك، عطف مرمت شده به تيماج حنائى سير.44 گ، 15 س، 5/12×5/19 سم.آقانجفى 1/131 (لوايح) و 134 (مرآت).الجواهر الفاخره
(حديث ـ عربى)
از : ابوحامد، محمد بن محمد غزالى (505)رواياتى در: آفرينش رسول اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) و ساير آفريدگان و رستاخيز و صراط و بهشت و دوزخ و فضيلت ماهها و جز اينها را با داستانهاى مناسب گرد آورده و در حدود هفتاد باب نگاشته است. فهرست بابهاى آغازين چنين است:1ـ باب خلق محمد(صلى الله عليه وآله وسلم) و خلق جميع المخلوقات منه.2ـ باب خلق آدم من جميع الأرض.3ـ باب فى ذكر الملائكة.4ـ باب فى ذكر خلق ملك الموت.5ـ باب فى ذكر كيفيّة اخذ ملك الموت.6ـ باب فى جواب الأرواح عند القبض.آغاز : «الحمدللّه ربّ العالمين... و على آله الطيبين الطّاهرين و اصحابه اجمعين و بعد جاء فى الخبر انّ اللّه تعالى خلق شجرة لها اربعة اغصان».انجام : «و ادخلنا بفضلك و كرمك الى جناتك جنات النعيم، برحمتك يا ارحم الراحمين و الحمدللّه ربّ العالمين».نسخ، سيد محمود، 1274 ، جلد شميز، عطف تيماج فرسوده پس از كتاب فهرست بابها و فضيلت ماه رمضان و نمازها و فوائد ديگرى آمده، موريانه آسيب رسانده است.100 گ، 15 س، 5/15×20 سم.لئالى مخزونه
و ساير آفريدگان و رستاخيز و صراط و بهشت و دوزخ و فضيلت ماهها و جز اينها را با داستانهاى مناسب گرد آورده و در حدود هفتاد باب نگاشته است. فهرست بابهاى آغازين چنين است:1ـ باب خلق محمد(صلى الله عليه وآله وسلم) و خلق جميع المخلوقات منه.2ـ باب خلق آدم من جميع الأرض.3ـ باب فى ذكر الملائكة.4ـ باب فى ذكر خلق ملك الموت.5ـ باب فى ذكر كيفيّة اخذ ملك الموت.6ـ باب فى جواب الأرواح عند القبض.آغاز : «الحمدللّه ربّ العالمين... و على آله الطيبين الطّاهرين و اصحابه اجمعين و بعد جاء فى الخبر انّ اللّه تعالى خلق شجرة لها اربعة اغصان».انجام : «و ادخلنا بفضلك و كرمك الى جناتك جنات النعيم، برحمتك يا ارحم الراحمين و الحمدللّه ربّ العالمين».نسخ، سيد محمود، 1274 ، جلد شميز، عطف تيماج فرسوده پس از كتاب فهرست بابها و فضيلت ماه رمضان و نمازها و فوائد ديگرى آمده، موريانه آسيب رسانده است.100 گ، 15 س، 5/15×20 سم.لئالى مخزونه
و خلق جميع المخلوقات منه.2ـ باب خلق آدم من جميع الأرض.3ـ باب فى ذكر الملائكة.4ـ باب فى ذكر خلق ملك الموت.5ـ باب فى ذكر كيفيّة اخذ ملك الموت.6ـ باب فى جواب الأرواح عند القبض.آغاز : «الحمدللّه ربّ العالمين... و على آله الطيبين الطّاهرين و اصحابه اجمعين و بعد جاء فى الخبر انّ اللّه تعالى خلق شجرة لها اربعة اغصان».انجام : «و ادخلنا بفضلك و كرمك الى جناتك جنات النعيم، برحمتك يا ارحم الراحمين و الحمدللّه ربّ العالمين».نسخ، سيد محمود، 1274 ، جلد شميز، عطف تيماج فرسوده پس از كتاب فهرست بابها و فضيلت ماه رمضان و نمازها و فوائد ديگرى آمده، موريانه آسيب رسانده است.100 گ، 15 س، 5/15×20 سم.لئالى مخزونه
(دعا ـ فارسى)
از : ملاّ احمد بن عباس بن على يزدىمختصريست درختمها و حزرها و دعاهائى كه تأثير آنها به تجربه رسيده، مشتمل بر هشت باب و يك خاتمه، باب اول درختمهاى سريع الاجابة و آن شصت و هفت ختم است. و خاتمه در آداب و شرايط دعا.آغاز : «الحمدللّه ربّ العالمين... امّا بعد اين رسالهايست مشتمل بر ختومى چند به جهت توسعه رزق و توانگرى و دفع فقر و...».انجام : «پس اكثرى از دعاها كه مستجاب نمىشود به جهت آن است كه بىآداب و شروط است».نسخ، اسداللّه تفريشى فرزند ميرزا عباسقلى معلّم، پنجم شعبان 1324، برخى از عناوين شنگرف، جلد شميز، عطف پارچه بين صفحه 64 و 65 افتاده است.65 گ، سطور مختلف، 14×5/19 سم.ذريعه 18/262قرابادين شفائى
(طب ـ فارسى)
از : سيد مظفّر بن محمّد حسينى شفائى (963)بشماره (143) مراجعه شود. نسخه حاضر: آغازش افتاده است.نسخ، دوّم رمضان در دارالسّلطنه قزوين 1051 جلد تيماج قهوهاى سير فرسوده، عناوين و نام داروها شنگرف.77 گ، 17 س، 13×5/19 سم.مجموعه
1ـ الاحاديث عن رسول اللّه و... (1 پ ـ 23 ر)
(حديث ـ فارسى)
از : ؟آيات و رواياتى از پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) و اميرمؤمنان(عليه السلام) در موضوع فضيلت علم و علما ونماز، زكوة و نكوهش خمر و جز آنها را گرد آورده و ترجمه نموده است. عنوانى كه گفته شد در پايان رساله آمده است.آغاز : «قوله تعالى و اسئلوا اهل الذكران كنتم لا تعلمون. يعنى به پرسيد و سؤال كنيد از اهل كتاب آنچه شما نمىدانيد».انجام : «و در مسجد بازار دوازده، و در خانه خود يك نماز باشد. صدق رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلّم».
2ـ حقّ اليقين و الصّراط المستقيم (23 ر ـ 157 ر)
و اميرمؤمنان(عليه السلام) در موضوع فضيلت علم و علما ونماز، زكوة و نكوهش خمر و جز آنها را گرد آورده و ترجمه نموده است. عنوانى كه گفته شد در پايان رساله آمده است.آغاز : «قوله تعالى و اسئلوا اهل الذكران كنتم لا تعلمون. يعنى به پرسيد و سؤال كنيد از اهل كتاب آنچه شما نمىدانيد».انجام : «و در مسجد بازار دوازده، و در خانه خود يك نماز باشد. صدق رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلّم».
2ـ حقّ اليقين و الصّراط المستقيم (23 ر ـ 157 ر)
در موضوع فضيلت علم و علما ونماز، زكوة و نكوهش خمر و جز آنها را گرد آورده و ترجمه نموده است. عنوانى كه گفته شد در پايان رساله آمده است.آغاز : «قوله تعالى و اسئلوا اهل الذكران كنتم لا تعلمون. يعنى به پرسيد و سؤال كنيد از اهل كتاب آنچه شما نمىدانيد».انجام : «و در مسجد بازار دوازده، و در خانه خود يك نماز باشد. صدق رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلّم».
2ـ حقّ اليقين و الصّراط المستقيم (23 ر ـ 157 ر)
(عقائد ـ فارسى)
از : ؟مختصريست در موضوع اصول پنجگانه اعتقادى و مسائل فقهى و به تعبير مـؤلف در معرفت واجبات علمى و معرفت واجبات عملى مشتمل بر 6 كتاب و يك خاتمه.آغاز : «بسمله، الحمدللّه ربّ العالمين، شكر بىنهايت موجودى را كه آفريدگار جهان است، و ثناى بىنهايت مر پادشاهى را كه دارنده زمين و زمان است».انجام: «و روش دين ايشان به هدايت خاندان است بيزارى نمودن از اين قوم».نسخ، عناوين نانوشته، كتاب دوّم روز شنبه، 1368 جلد گالينگور مشگى، عطف تيماج حنايى طلاكوب، تجليد جديد.157 گ، 15 س، 5/12×19 سم.شرح خوان خليل
(ادب ـ فارسى)
از : عبدالرزاق بن محمّد اسحاق حسين سورتىشرحى است مختصر بر خوان خليل نورالدين محمد ظهورى ترشيزى (1026 در ستايش عادلشاه ابراهيم (1037) بيجاپورى و چند تن از اميران روزگار او به نثر آميخته به نظم.آغاز، پس از ترجمه ترشيزى:«اى از تو بر اهل تخت و اكليل سبيل ----- گر ذكر جميل است و گر قدر جليل».از: حرفى است كه به معنى علّت و ابتدا و تجريد و بيان مىآيد، و ديگر معنىها دارد».انجام : «و واگوئى به كاف فارسى بازگفتن، حرف، حرف شنيده را و واگويه يعنى جرجا به هر دو جيم فارسى در زبان هندى باشد».نستعليق، نام كاتب و تاريخ كتابت ندارد،موريانه آسيب رسانده، جلد شميز، عطف گالينگور، تجليد نو.62 گ، 9 س، 5/13×5/18 سم.آقا نجفى 20/259، گنج بخش 3/1264.مجموعه
1ـ يوسف و زليخا (18 پ ـ 25 ر)
(عرفان ـ فارسى)
از : نورالدين عبدالرحمن بن احمد جامى (898)اورنگ پنجم از هفت اورنگ جامى است كه همه داستانهاى عرفانى منظوم مىباشند. نسخه حاضر بخش كوچكى است از يوسف و زليخا.آغاز :«سخن را خود سرانجامى نمانده است ----- از آن نامه به جز نامى نمانده استدر اين خمخانه شيرين فسانه ----- نمىيابم صدائى زان ميانه».انجام:«كشيدش بر جبين داغ غلامى ----- بر آمد زانگهش نام تمامى».
2ـ مراآت المحققين (26 ر ـ 39 پ)
(عرفان ـ فارسى)
از : شيخ محمود بن امينالدين شبسترى (730)بشماره (343) مراجعه شود.
3ـ اسرارالسلوك (42 پ ـ 58 ر)
(عرفان ـ فارسى)
از : صامت بروجردى (محمد باقر)در حـدود سيصـد و پنجاه بيـت است شامل: غزليّات عرفانى و اوصاف پير كامل و تجلّى ذكر، ظهور نور محمّدى(صلى الله عليه وآله وسلم)، سرشت انسان، ترقيات مواليد ثلاثه، ترقى جمادى به عالم نباتى، ترقى حيوان به عالم ملكوتى و جز آنها با تأويلهاى عرفانى.آغاز :«چون كنم حمد و ثناى پاك را ----- ره كجا بر حمد او ادراك راحق مبّرا از خيالات عقول ----- چون كند اوصاف او هر بوالفضول».انجام:«قصرها و مالها يكجا بماند ----- خواجه شوى زن بجاى مردشان؟».
4ـ اشعارى عرفانى (59 ر ـ 71 ر)
، سرشت انسان، ترقيات مواليد ثلاثه، ترقى جمادى به عالم نباتى، ترقى حيوان به عالم ملكوتى و جز آنها با تأويلهاى عرفانى.آغاز :«چون كنم حمد و ثناى پاك را ----- ره كجا بر حمد او ادراك راحق مبّرا از خيالات عقول ----- چون كند اوصاف او هر بوالفضول».انجام:«قصرها و مالها يكجا بماند ----- خواجه شوى زن بجاى مردشان؟».
4ـ اشعارى عرفانى (59 ر ـ 71 ر)
(عرفان ـ فارسى)
از : حسينىدر حدود پانصد بيت است در توحيد، نعت پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)، عشق، معرفت زكوة، روزه، نماز، حج، عارف، دل، روح، عقل، توكل: صابر، قرب و بعد،توفيق و شوق، غيب و حضور، تجريد و جز آنها از مطالب عرفانى.آغاز :«بسمله، باز طبعم را هواى ديگر است ----- بلبل جان را نواى ديگر استباز شهباز دلم پرواز كرد ----- تا چه رسم است اينكه باز آغاز كرد».انجام :«طول و عرضى خواستم اين نامه را ----- مصلحت نامد شكسته خامه را».
5ـ سير و سلوك به زبان رمز (71 پ ـ 75 ر)
، عشق، معرفت زكوة، روزه، نماز، حج، عارف، دل، روح، عقل، توكل: صابر، قرب و بعد،توفيق و شوق، غيب و حضور، تجريد و جز آنها از مطالب عرفانى.آغاز :«بسمله، باز طبعم را هواى ديگر است ----- بلبل جان را نواى ديگر استباز شهباز دلم پرواز كرد ----- تا چه رسم است اينكه باز آغاز كرد».انجام :«طول و عرضى خواستم اين نامه را ----- مصلحت نامد شكسته خامه را».
5ـ سير و سلوك به زبان رمز (71 پ ـ 75 ر)
(عرفان ـ فارسى)
از : ؟شرح هجران و فراق،و آتش سوزان اشتياق را به رمز مكتب رفتن و فراگيرى الف آغاز كرده، و در موضوع الف غوغاى دل را ذوقى و عرفانى به نثر و نظم، مختصر و زيبا به پايان برده است.آغاز : «اى درويش دلريش، واى آشناى بىخويش، ساعتى خاموش باش، و سراپا گوش، از عمر گذشته روايتى دارم، و از عيش با غم حكايتى».انجام:«ز يمن مقدم آن شاه عادل ----- جدا گردد ز هم ناحق و باطل».
6ـ لطيفه غيبيه (769 پ ـ 114 پ)
(عرفان ـ فارسى)
از : محمّد بن محمد دارابى (ق 11)پاسخ از خردهگيريهائى است كه بر اشعار حافظ شيرازى گرفتهاند، و از اين راه شعرهاى او را بىارج نشان دادهاند.اين كتاب در يك مقدمه و سه باب و يك خاتمه آمده است بدين قرار:مقدمه: در بيان اصطلاحات اهل عرفان.باب اول: در بيان ابيات مشكله.باب دوّم: در بيان معانى ابياتى كه به اصطلاح اهل عرفان است.باب سوّم: در بيان ابيات خلاف ظاهر.خاتمه: در تفألاتى كه از ديوان حافظ ظهور يافته است.آغاز : «فصيحترين كلامى كه فصحاى بلاغت شعار، و بلغاى فصاحت آثار، كتابه ديوان نمايند»انجام : «و از آن حالت سنگ مزار آن سر دفتر عشق را از بوسههاى پياپى ننگ شكر ساخت و الحمدللّه...».
7ـ ديوان سبزوارى (115 پ ـ 130 ر)
(عرفان ـ فارسى)
از : حاج ملا هادى بن حاج مهدى سبزوارى (1289)نزديك سيصد و پنجاه بيت غزليات عرفانى است با تخلص اسرار كه مطلع آن پيرامون نفس ناطقه انسانى است.آغاز :«ألا يا ايّها الورقى ثرى تثوى اطلعن عنها ----- كه اندر عالم قدسى ترا باشد نشيمنها».انجام:«همه نظام به نوبت به نزد كثرت ذات ----- همه دوام ولايت مر اسطوانه وحدت».نستعليق خوش، كتاب اول: عناوين شنگرف، پيش از كتاب پانزده برگ لغت عربى به فارسى، سه برگ نبض و اقسام آن و عروق فصد به نسخ و نستعليق آمده. دوم: سهشنبه ربيع الأول 1291، در حاشيه سؤال و جواب جبر و تفويض، و دو برگ از كتاب «حدائق السحر فى محاسن الشعر» رشيدالدين وطواط (578). سوّم: در متن و حاشيه آمده.چهارم نستعليق يحيى تفريشى متخلص به فانى در قريه كوكان پنجم روز چهارشنبه 6 جمادى الاول، 1295، عناوين ونشانها شنگرف، ششم نستعليق شكسته، رضاقلى فرزند محمد حسن دادمرزى، روز سهشنبه، 1295، براى برادرش آقا ميرزا يحيى.هفتم: نستعليق، برخى عناوين و نشانها شنگرف، جلد تيماج قهوهئى روشن، ضربى، بىمقوا.130 گ، سطور مختلف،12×18 سم.ريحانه 1/385 (يوسف و...)، ذريعه 9/590 (اسرار)، آقانجفى 16/341 (لطيفه)، ريحانه 2/422 و آقا نجفى 14/338 (ديوان اسرار).* * *رجعت
رجعت
(عقائد ـ فارسى)