گفتهاند بنابراين در آنجايی كه پای اراده و انتخاب و اختيار [ به ميان ]میآيد ( مثل كارهای بشر ، بلكه كارهای دنيا هم چون به انتخاب و ارادهالهی صورت میگيرد ) امكان پيش بينی نيست . اين حرف مهمل زمينهای بهدست ماديون داده است كه تا حدودی كه بتوانند مسأله پيشبينی را در دنيامسلم كنند و مسأله اراده و دخالت اراده و اختيار و انتخاب را بالنتيجهنفی كنند ، در صورتی كه اينها اصلا با همديگر ربط ندارد . قانون عليت يكقانون عمومی است كه سراسر هستی را فرا گرفته است و اساسا محال است كهموجودی از اين قانون خارج باشد ، میخواهد آن موجود مختار باشد يا ( مجبور) . حالا چه جور امكان اين قضيه هست كه يك موجود ، هم مختار باشد همتحت تأثير قانون علت و معلول و قانون جبر علی و معلولی ، مسأله جبر واختيار است كه الان مطرح نيست و اگر لازم باشد در خلال همين مباحث توحيد، جبر و اختيار را طرح میكنيم . به هر حال فرضا ما نتوانيم مسأله اختياررا در مقابل مسأله جبر ، اختيار داشتن بشر را در مقابل مجبور بودن اثباتكنيم ، اين را نمیتوانيم انكار كنيم و اين انكارپذير نيست . بنابراين ، اين قضيه كه اگر ما موضوع دترمينيسم را در كار آورديم خودبه خود مسأله اراده و انتخاب از ميان میرود ، به هيچ وجه از ميان نمیرود. صحبت در اين است ، منتها يك چيز ديگر هست و آن اين است كه آقایمهندس . . . در ضمن بيانشان اشاره كردند ماديين در لابلای حرفهايشان يكچيزی هم اضافه میكنند ، وقتی میگويند علت ، همان علت تامه ، بعدمیگويند علت تامه كه جز همين امور مادی چيز ديگری نيست . خوب ، بحثدر اين است كه علتهايی كه دخالت دارند ، آيا تنها همين علتهای مادیاست يا علت ديگری هم دخالت دارد ؟ يعنی عاملهايی كه در اين قضيهدخالت دارند ، آيا اين عاملها همين عاملهايی است كه ما به صورتعاملهای مادی نشان میدهيم با وضع كارشان يا يك عامل ديگری را هم در ايننظم عليت حتما بايد دخالت بدهيم ، يعنی اينها جزء علتاند نه تمام علت؟ بحث در اين نيست كه قانون عليت هست يا نيست ، بحث در اين همنيست كه آيا جبر علی و معلولی ، ضرورت علی و معلولی در كار هست يانيست ، و بحث در اين هم نيست كه علل يكسان معلول يكسان به وجودمیآورند يا به وجود نمیآورند ، بحث در عاملهايی است كه دخالت دارد .آيا مجموع عاملهايی كه دخالت دارد چندتاست ؟ به اصطلاح منطقيين آن وقتبحث ما با ماديين بحث صغروی میشود ، نه بحث كبروی ، يعنی روی آن اصلكلی ما با آنها |