زياد كنيد ، به اين عدد ميل میكنيد و اگر تعداد آزمايش به بینهايت ميلكند ، حتما به اين عدد میرسيد . قضيه ديگری هم در قانون احتمالات است و آن اينكه میگويند : احتمالوقوع دو حادثه متواتر حاصل ضرب عدد احتمالی آنهاست . به عنوان مثال اگركسی كه سواد ندارد و حروف را نمیشناسد پشت يك ماشين تحرير بنشيند ،احتمال اينكه حرف " ب " را ابتدا بزند 1 / 32 است ( يك حرف از 32حرف الفبا ) . اما احتمال اينكه " ب " دربيايد و پشت سرش حتمان "دربيايد 1 / 32 x 1 / 32 يعنی تقريبا 1 / 1000 است ، يعنی احتمال آنخيلی ضعيف است ، و احتمال اينكه پشت سر آنها " ی " دربيايد x 1 / 321 / 32 x 1 / 32 يعنی تقريبا 1 / 32000 است و احتمال اينكه اين آدمبیسواد همانطوری كه روی ماشين تحرير انگشت میزند ، شعر " بنیآدم اعضایيكديگرند ، كه در آفرينش زيك گوهرند " را تايپ كند 1 / 32 به توانفرضا 70 است كه در عرف میگويند ممتنع و محال است ، در حالی كه از لحاظرياضی اين عمل امكان وقوع دارد ، منتها عدد احتمالی به سمت صفر ميل كردهاست . در نظم طبيعت كه هر قطعهاش را در نظر بگيريم خيلی پيچيدهتر ازيك ماشين تحرير است : چشم ، دستگاه تناسلی ، طبيعت ، افلاك ، ميكروب، اتم و . . . احتمال اينكه بين اينها رابطهای نباشد و يك فرد غيرذیشعوری اينها را به وجود آورده باشد ، عددی است كه به سمت صفر ميل كردهاست . به هر حال میگويند چون صفر نيست ، پس احتمال دارد يك چيزی باشد، يعنی احتمال دارد ناظم اين طبيعت شاعر نباشد . همين اندازه میپذيريم ،شما هيچ چيزی را در طبيعت به اين اندازه يقين نداريد و همين اندازهاعتقاد به وجود خدا برای ما كافی است . استاد : صحبت آقای مهندس . . . در دو سه قسمت بود . قسمت اول مربوطبه اين بود كه رابطهای ميان علت صوری و علت غايی [ وجود دارد ] . البتهشكی نيست كه همه اين چهار علت با همديگر ارتباط دارند . اين مثالهايیكه عرض كرديم ، اول هم عرض كردم مثال در مصنوعات بشری است و اينمثالها از جنبههايی درست است ، از جنبههايی ضعيف است . همه علتهایچهارگانه با همديگر ارتباط دارند : علت مادی ، علت صوری ، علت فاعلی ،علت غايی . اگر مقصودتان ارتباط است كه بدون شك اين جور است ، ولیاگر مقصود اين است كه علت صوری و علت غايی هر دو يك چيز است ، نه ،يك چيز نيست ، به اين معنا كه آن نامش علت صوری است انتخاب شدهاست و هدفی از انتخاب آن بوده است . هدفی كه از انتخاب آن بوده اثریاست كه بر |