بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب پیرامون انقلاب اسلامی, استاد شهید آیت الله مطهرى   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     fehrest -
     pir-01 - يادداشت ويراستار
     pir-02 - آزادى تفكر و عقيده
     pir-03 - ماهيت و عوامل انقلاب اسلامى ايران
     pir-04 - مصاحبه در سيماى جمهورى اسلامى پيرامون جمهورى اسلامى
     pir-05 - مصاحبه دكتر سروش با استاد شهيد
     pir-06 - عدالت اجتماعى سخنرانى در مسجد فرشته
     pir-07 - استقلال و آزادى
     pir-08 - معنويت در انقلاب اسلامى
     pir-09 - روحانيت و انقلاب اسلامى
 

 

 
 

روحانيت و انقلاب اسلامى

امشب در نظر دارم درباره روحانيت و انقلاب اسلامى ايران‏بحث كنم.اين مسئله از دو جنبه قابل بحث است،يكى مربوط به‏گذشته و آن اينكه روحانيت در اين انقلاب چه سهمى داشته و چطورشده كه به قول بعضى از آقايان،روحانيت اينچنين انقلابى شد وانقلابى از كار درآمد،وديگر در رابطه با نقش روحانيت در آينده‏انقلاب اسلامى ايران.

بحث امشب بيشتر ناظر به قسمت دوم خواهد بود.درباره‏قسمت اول گروه‏هاى به اصطلاح چپ،چه آنهائى كه در اظهار عقايدخود صريح هستند و رك و بى‏پرده سخن ميگويند و چه آنهائى كه‏يك پوشش اسلامى بر روى افكار خود كشيده‏اند در نوشته‏ها ونشريه‏ها و جزوات خود مينوشتند كه امكان ندارد روحانيت انقلابى‏بشود زيرا بر اساس اصول ماركسيسم-كه البته دسته دوم ميگفتندبر اساس اصول قرآنى-انقلاب از ناحيه طبقه محروم و بدليل‏محروميت آنها عليه طبقه مرفه و حاكم انجام ميگيرد.بر اساس همين‏بينش آنها عقيده داشتند كه امكان ندارد از ناحيه گروههاى وابسته‏به طبقه حاكم انقلاب صورت گيرد و از آنجا كه روحانيت در طول‏تاريخ وابسته به طبقه حاكم بوده است،نميتواند عليه همين طبقه انقلاب كند و اگر امروز ميبينيد كه روحانيت روحيه انقلابى بخودگرفته،اين صرفا دسيسه طبقه حاكم براى حفظ موجوديت‏خودش‏است.در واقع اين طبقه حاكم است كه در گوش روحانيت‏خوانده‏كه:چهره انقلابى بخود بگير تا به موقع بتوانى انقلاب را ترمز كنى‏و به اين ترتيب هم خودت را حفظ كنى و هم ما را.حتى در نشريه‏اى‏كه در اسفند پنجاه و شش از طرف يك گروه مخفى منتشر شده بود (1) خواندم كه به مردم هشدار داده بود گول اينها را-منظور روحانيت‏است-نخوريد زيرا اينها با دستگاه شاه ساخته‏اند و ميخواهند او راحفظكنند!

سالى كه رزم آرا ترور شد بعضى‏ها كه همه چيز را و هر حركتى‏را با بدبينى نگاه ميكردند و از سوى ديگر رزم آرا را كه در آن دوره‏قهرمان صحنه سياست‏به حساب ميآمد به ديده اعجاب مينگريستند،ميگفتند هر نقشه‏اى هست‏سياست رزم آرا است و حتى تير خوردن اورا هم ميگفتند اينهم نقشه خودش است!بعضى از روشنفكران ماهم در اين نوع تعصب به خرج دادنها دست كمى از آن بدبينيهاى‏دوره رزم آرا ندارند.اگر كسى نشريات اين به اصطلاح روشنفكران رامطالعه كرده باشد متوجه ميشود كه پيروزى انقلاب ايران بدست‏مذهبيها و روحانيون،اينها را بشدت بهت زده كرده است.و از آنجاكه با معيارهاى آنها چنين انقلابى امكان وقوع نداشت،اين بودكه در ابتدا بسيار تلاش كردند تا موضوع را به هر نحو شده توجيه‏و تاويل كنند و خلاصه اينكه بگويند اينهم كار خود رزم آرا است! ولى واقعيت‏بقدرى قوى بود كه تمام گروه‏ها،حتى چپ‏ترين آنهاچاره‏اى نديدند جز اينكه بگويند رهبرى روحانيت را ميپذيريم.آنهاپيش خود مى‏انديشند چرا ما كه دهها سال دم از انقلاب زديم و حزب‏درست كرديم و تشكيلاتى و طرحهايى داشتيم نتوانستيم كارى ازپيش ببريم،ولى اين آخوندها با اين امكانات كم،آنچنان ريشه‏يك رژيم 2500 ساله را در ايران كندند كه براى سياستمداران‏بزرگ دنيا هم غير قابل پيش بينى بود.حتى در خود ايران هم،جامعه شناسان ايرانى روحانيت را بعنوان دكورى در كنار سياست واقتصاد،بحساب ميآوردند و براى آناهميت چندانى قائل نبودند (2) .

در صحبت امشب،قصد ندارم به اثبات نقش روحانيت درنهضت‏بپردازم،اين جهتى است كه هيچكس منكر آن نيست.دراين جلسه ميخواهم بيشتر راجع به آينده نهضت و نقش روحانيت درتداوم انقلاب سخن بگويم.سؤال مهمى كه كمك زيادى به روشن شدن موضوع ميكند اينست كه چرا روحانيت در ايران چنين قدرتى‏دارد؟در جزوه‏اى كه چندى قبل منتشر شد (3) مقايسه‏اى كردم ميان‏روحانيت تشيع و تسنن.در آنجا گفته‏ام با اينكه ميان روحانيون وعلماى تسنن سخنان اصلاحى بيشتر از علماى شيعه عنوان شده وطرحهاى اصلاحى از جانب آنها بيشتر ارائه شده است،ولى آنهانتوانستند يك حركت اصلاحى عميق بوجود بياورند.بر عكس، علماى‏شيعه با اينكه كمتر در اين زمينه‏ها حرف زده‏اند در طول اين صدسال حركتهائى را رهبرى كرده‏اند كه نظير هيچكدامشان حتى درميان اهل سنت وجود نداشته است تا چهرسد به روحانيت مسيحى وامثال اينها...

يك امريكائى كه ظاهرا مسلمان شده است‏بنام حامدآلگار،كتابى نوشته بنام نقش روحانيت پيشرو در نهضت مشروطيت ايران‏كه به فارسى هم ترجمه شده است.البته نگارش وقايع تاريخى دراين كتاب از اول دوره قاجار آغاز شده.در اين كتاب بخوبى روشن‏شده است كه در طول دويست و پنجاه سال دوره قاجاريه،علماى شيعه‏همواره،درگير مبارزه با سلاطين و در كار رهبرى نهضت‏هاى ضدسلاطين بوده‏اند.اين كتاب با اينكه نقطه ضعفهاى كوچكى هم‏دارد-و آنهم البته به دليل آشنا نبودن به محيط ايران بوده است‏ولى در مجموع كتابى است كه بيطرفانه و بيغرضانه نوشته شده وبخوبى اين نكته را آشكار ميكند كه وحانيت‏شيعه همواره در كنارمردم بوده و همواره بسود مردم قيام و حركت ميكرده است.در همين‏نهضت ملى شدن نفت ايران كه خود شاهد آن بوديم،ديديم كه‏روحانيت‏به رهبرى مرحوم آيت الله خوانسارى و آيت الله كاشانى وهمكارى فدائيان اسلام چه نقش عظيمى داشتند،اگر قدرت و نفوذ كلمه اينها نبود محال بود كه نفت ايران ملى بشود.در نهضت‏ديگرى كه از پانزده خرداد به اين طرف آغاز شد روحانيت تنها نيروى‏پيشتاز بود و به طريقى هم وارد

در صدر اسلام،مبارزه رودررو و عليه قدرت حاكم تا زمان‏امام حسين(ع)بشكل برخوردهاى گسترده،ادامه يافت.اما از اواخرقرن اول و بخصوص قرنهاى دوم و سوم كه دوره ساير ائمه است،در دنياى اسلام دگرگونى خاصى پيدا ميشود.به اين معنى كه باگرويدن ملل مختلف به اسلام و با بسط قلمرو دنياى مسلمان،كم‏كم‏شمشيرها كنار گذاشته شد و در عوض كتابها به عنوان سلاحى تازه‏بكار گرفته شد.در همه سرزمينهاى اسلامى مردم با شور و ولع‏ميخواستند كتاب آسمانى دين تازه را بشناسند و بخوانند و بفهمند.دراين راه،تازه مسلمانان،عشقشان براى فهم و درك قرآن چند برابرديگر مسلمانها بود در همه جا مردم به دنبال كسى ميگشتند كه قرائت‏قرآن بداند و بتواند قرآن را از ابتدا تا انتها برايشان بخواند.اين روآورى به قرآن باعث رونق بازار مفسرها و محدثها شد.به خصوص‏كه بناى تفسير را براستفاده از حديث گذاشته بودند.خود اين توجه‏سبب پيدايش يك جريان انحرافى گرديد،جعل حديث. طبيعى‏است كه وقتى تقاضاى يك كالا خيلى زياد شد و عرضه به قدر كافى‏نبود،ميدان براى كالاى تقلبى هم باز ميشود.خدا رحمت كندمرحوم آيت الله بروجردى را كه اين نكته از يادگارهاى ايشان است. ايشان ميفرمود:در آن ايام وضع اينطور بود كه فى المثل كسى ازمدينه بلند ميشد و به اقصى بلاد خراسان سفر ميكرد.آنجا ميپرسيدنداين كيست؟ ميگفتند از صحابه پيامبر است.پيامبر را ملاقات كرده. همين يكى دو جمله كافى بود تا دهها هزار نفر دور اين آدم رابگيرند و از او طلب حديثى را بكنند كه خودش از لبهاى مبارك‏پيامبر شنيده است.خوب همه اين صحابه هم كه سالهاى متوالى باپيامبر نبودند،بلكه بسيارى از آنها سال آخر عمر پيامبر مسلمان شده‏بودند و از پيامبر تنها چند حديث و يا چند قصه ميدانستند،ولى‏هجوم و اقبال مردم سبب ميشد آنهائى كه ضعيف الايمان بودندكم‏كم از خودشان به جعل حديث ميپرداختند و از بازار گرم سوءاستفاده ميكردند (4) .بجز اين جريان انحرافى،جريانهاى فكرى ديگرى‏نيز پيدا شدند.از جمله اينكه در ميان اقوامى كه اسلام بميان آنهاراه يافته بود افرادى بودند وابسته به مذاهب ديگر.اينها در مقابل‏هجوم اسلام،به دفاع از مذاهب خود برخاستند.به دليل آزادى‏ابراز افكار و انديشه‏ها در آن زمان (5) انواع و اقسام مسائل-حتى‏آندسته از مسائلى كه در مخالفت صريح با اساس انديشه‏هاى اسلامى قرار داشتند-مطرح گرديد در اين مورد،داستان مفضل كه ازاصحاب امام صادق(ع)بود نمونهبسيار خوبى است.

امام صادق(ع)در زمان خود همان كار را ميكند كه پيامبر(ص)ويا على(ع)و يا حسين(ع) ميكرد،يعنى انجام رسالت و وظيفه با توجه به‏شرايط زمان و مكان خود.در شرايط زمان امام حسين(ع)مسئله اصلى‏اسلام يزيد و دار و دسته او بود.ولى در زمان امام صادق(ع)علاوه‏بر لزوم مبارزه با قلدر زمانه-كه امام خود بطور فعالانه در آن شركت‏داشت و نهضتهاى علوى را كه از روى خلوص نيت‏بودند،كاملاتاييد ميفرمود-مسئله مبارزه با نحله‏هاى فكرى و مكتبهاى انحرافى‏نيز مطرح بود.واضح است كه به دنبال انقلاب،آزادى از راه ميرسدو آزادى به همراه خود،تضاد افكار و عقايد و بحثهاى فلسفى وكلامى را مطرح ميكند.در اين هنگامديگر شمشير كارى از پيش‏نميبرد،اينجا اسلحه مناسب،درس و كتاب و قلم است.

وظيفه امام صادق در روياروئى با آنهمه انديشه‏هاى گوناگون‏از فرقه‏هاى مختلف كلامى، فقهى و فلسفى گرفته تا مذاهب يهود ومجوس و جاثليق(كاتوليك)و مكاتب دهرى و مادى-چه بود؟ رسالت امام صادق اين بود كه در اين جبهه به مبارزه برخيزد و راه‏راست و مكتب صحيح را به امت نشان بدهد.نظير وضع امام صادق،در زمان حضرت رضا(ع)نيز وجود دارد.در آن هنگام مامون كه خودمردى دانشمند بود،جلسات بزرگى با شركت رجال و شخصيتهاى‏بزرگ علمى و مذهبى فرق و مذاهب گوناگون تشكيل ميداد و آنها را به‏مناظره بايكديگر دعوت ميكرد.مباحثات امام رضا(ع)در اين جلسات‏بسيار آموزنده و روشنگر است.

همه اينها كه عرض كردم براى روشن كردن اين نكته بودكه وقتى اوضاع زمانه آنگونه شود كه شناخت‏حق از باطل دشوار و صعب گردد،اصلى‏ترين وظيفه رهبر دينى نشاندادن صراط مستقيم ومبارزه با انحرافها و تحريفها است.اگر امام حسين(ع)در زمان امام‏صادق و يا امامرضا ميبود،بى‏ترديد همانگونه عمل ميكرد كه آن دوبزرگوار عمل كردند.

براى نهضت ما نيز چنين آينده‏اى كه در آن بازار عرصه افكارداغ باشد،قابل پيش بينى است. از اين رو لازمست روحانيت دههابرابر گذشته،خود را تجهيز كند.روحانيت احتياج به تقويت دارد،احتياج به برنامه و كار منظم و حساب شده دارد.در برابر روحانيون‏مردم قرار دارند كه بمراتب بيشتر از گذشته به هدايت و راهنمائى وارشاد احتياج دارند.روحانيت‏بايد بسرعت‏بهفكر چاره بيفتد و تا اين‏سيل عظيم به راه نيفتاده است،خود را براى مقابله با آن آماده كند.

وحدت و تشكيلات،خوشبختانه در تهران تا حدودى بوجودآمده است.منظورم جامعه روحانيت و شوراى روحانيت است كه‏تشكيل شده.من اميدوارم اين نمونه در سراسر ايران تعميم پيداكند و همه روحانيت‏به يكديگر متصل و مرتبط بشوند و بتوانند ازاين طريق خودرا به بهترين وجهى تجهيز كنند.

مساجد از جمله بهترين پايگاههاى روحانيت‏به حساب ميآيند. نگاهى به وضع مساجد نشان ميدهد كه بعد از انقلاب،اغلب مساجدخلوت شده است،يك دليل اين امر اين است كه تا قبل از پيروزى‏انقلاب مساجد به بهترين نحو نقش انقلابى خود را انجام ميدادند. در آنها همان مسائلى مطرح ميشد كه مردم خواستارش بودند.امابعد از پيروزى انقلاب،مساجد،خود را با اين تغيير هماهنگ نكردند. اكنون ضرورت احياى مسجد بيش از هر زمان ديگر احساس ميشود. البته لازمست در كنار مسجد راديو و تلويزيون هم برنامه‏هاى مذهبى‏داشته باشند. حزب اسلامى و كانونهاى تعليمات سياسى و مذهبى هم بايد بوجود بيايند.مردم از طريق اين كانونها،ميبايد تعليمات‏و آموزشهاى سياسى ببينند.اما اگر همه اين نهادها،جاى مسجد رابگيرند،آنوقت فاجعه بوجود ميآيد.راه جلوگيرى از اين فاجعه تعطيل‏اين نهادها نيست،بلكه اين مساجدند كه بايد در وضع خود تجديدنظر كنند و در اين ميان سهم عمده و نقش اصلىبه دوش روحانيت‏است.

انقلاب ايران اگر در آينده بخواهد به نتيجه برسد و هم چنان‏پيروزمندانه به پيش برود، مى‏بايد باز هم روى دوش روحانيون و روحانيت‏قرار داشته باشد.اگر اين پرچمدارى از دست روحانيت گرفته شودو به دست‏به اصطلاح روشنفكران بيفتد،يك قرن كه هيچ،يك نسل كه‏بگذرد،اسلام به كلى مسخ ميشود.زيرا حامل فرهنگ اصيل اسلامى،در نهايت‏باز هم همين گروه روحانيون متعهد هستند.به اين دليل‏لازمست روحانيت را اصلاح كرد.نه اينكه آنرا از بين برد.ثابت نگاه‏داشتن سازمان روحانيت در وضع فعلى نيز به انقراض آن منتهى خواهدشد. اين مطلب را حدود ده سال است كه بارها و بارها تكرار كرده‏ام‏و گفته‏ام كه روحانيت‏يك درخت آفت زده است و بايد با آفتهايش‏مبارزه كرد.اما كسى كه ميگويد دست‏به تركيب اين درخت نزنيد،معناى‏سخنش اين است كه با آفتهاى آنهم مبارزه نكنيد و اين باعث ميشودكه آفتها،درخت را از بين ببرند.آن كسى نيز كه ميگويد اصلا اين‏درخت را بايد از ريشه كند، اشتباه بزرگى مرتكب ميشود.زيرا اگراين درخت كنده شود،ديگر هيچكس قادر نخواهد بود تا نهال جديدى‏به جاى آن بكارد.به اين ترتيب آينده انقلاب اسلامى ايران،پيوندزيادى با آيندهروحانيت دارد.

سؤالى كه در ابتداى سخنم مطرح كردم در اينجا پاسخ‏ميگويم.اينكه روحانيت‏شيعه توانسته است در طول تاريخ منشاءحركتهاى بزرگ بشود،ولى روحانيتهاى ديگر نتوانسته‏اند،دودليل‏عمده دارد:

دليل اول- ويژگى خاص فرهنگ روحانيت‏شيعه است.خودفرهنگ شيعى يك فرهنگ زنده و حركت زا و انقلاب آفرين است.اين‏فرهنگى است كه از روش على(ع)و از انديشه‏هاى او تغذيه ميكند،اين فرهنگى است كه در تاريخ خود عاشورا دارد.صحيفه سجاديه ودوره امامت و عصمت دويست و پنجاه ساله دارد.هيچ يك ازفرهنگهاى ديگر چنين عناصر حركت زائى در خود ندارند.دليل دوم- اينكه روحانيت‏شيعه-كه بدست ائمه شيعه پايه‏گذارى شده است‏از ابتدا اساسش تضاد با قدرتهاى حاكم بوده است.بقول حامدآلگاردر همان كتابى كه ذكرش گذشت اساس روحانيت‏شيعه برانكارحقانيت پادشاه است.روحانيت‏شيعه از نظر معنوى متكى به خدا واز نظر اجتماعى متكى به مردم است و هيچگاه جزو دولت نبوده است. اما در مقابل،مثلا روحانيت تسنن از همان ابتدا،وابسته به دستگاه‏حاكم بوده است.از همان زمان كه ابو يوسف به سمت قاضى القضات‏هارون منصوب شد و در عين حال سمت مفتى اعظم را هم بدست‏آورد،مشخص بود كه ديگر پايگاهى در ميان مردم نميتوانست‏داشته باشد.در زمان خود ما افرادى نظير شيخ محمد عبده كه ازروشنفكران روحانيون اهل تسنن مصر است وقتى اعتبار پيدا ميكندكه آقاى خديو عباس به اسمش ابلاغ صادر ميكند و الا مردم مصرمفتى بودن او را بى‏اعتبار ميشمارند.و يا شيخ محمد شلتوت،مصلح‏بزرگ مصرى را جمال عبد الناصر بايد به اسمش ابلاغ صادر كند ووقتيكه توى اتاقش مينشيند ميبايد عكس جمال عبد الناصر بالاى‏سرش باشد.مشخص است كه اين افراد ديگر نميتوانند پايگاه مردمى‏داشته باشند و نخواهند توانست عليه قدرت حاكم قيام كنند.اماروحانيت‏شيعه از ابتدا بر اساس بى‏نيازى از قدرتهاى حاكم پايه‏گذارى شد و هميشه سلاطين و بزرگان مجبوربودند آستان آنها را ببوسند و پيشانى به درگاه آنها بسايند (6) .

پس سر ديگر اينكه روحانيت توانسته انقلابها را رهبرى كند،استقلال است و اين حقيقت كه آنها هيچگاه عضو دستگاههاى دولتى‏و غير دولتى نبوده‏اند.از آنها ابلاغ نميگرفته‏اند،عكس آنها را به‏خانه‏اشان راه نميداده‏اند.در آينده هم بايد اين ارزشها براى روحانيت‏محفوظ بماند. امام صريحا فرموده‏اند كه من موافق نيستم حتى درجمهورى اسلامى روحانيون پستهاى دولتى بپذيرند البته بعضى ازكارها در صلاحيت روحانيت است،از قبيل استادى،معلمى، قضاوت...اما روحانيون نبايد كار دولتى بپذيرند،آنها بايد در كناردولت‏بايستند و آنرا ارشاد كنند.آنها بايد بر فعاليت دولت نظارت ومراقبت داشته باشند.شايد يك طريق معقول براى اعمال اين نظارت،تاسيس همان دايره امر به معروف و نهى از منكر است كه ميبايد مستقل‏از دولت عمل كند.روحانيت‏بايد در حفظ مساجد كوشا باشد.امامت‏جماعت‏بايد محفوظ بماند. روضه‏ها و ذكر مصيبتها بايد محفوظبمانند،اما لازمست اصلاح شوند و تحريفات و جعلها ودروغها ازآنها حذف و پيراسته گردد.

سخن آخر اينكه روحانيت در حفظ و تداوم انقلاب نقشى‏اساسى بعهده دارد و ميبايد با كوشش همه جانبه،مكان شايسته خودرا حفظ بكند و در صف اول حركت مردم همچنان بههدايت آنها ادامه‏بدهد.

و السلام

پى‏نوشتها:

1- رجوع شود به ماهنامه توفان‏«ارگان حزب كمونيست كارگران ودهقانان ايران‏»شماره 15، دوره چهارم تحت عنوان‏«نه خدا،نه شاه،نه قهرمان‏»و به كليه نشريات گروه‏«فرقان‏»در جريانانقلاب و بخصوص بهمن 57.

2- يكى از نويسندگان غير مذهبى كه سالها قبل جزو ايدئولوگهاى حزب توده بود و بعدها تا حد زيادى در نظراتش تحول پيدا شد،چندى قبل در يكى از مجلات مقاله‏اى نوشته بود و نهضت فعلى ايران را با ديد نسبتا بى‏طرفانه‏اى تحليل كرده بود.در آن مقاله نويسنده، مقايسه‏اى ميان اين نهضت و نهضت مشروطيت و ملى شدن نفت‏بعمل آورده و متذكر شده بود كه گناه شكست در دو نهضت قبلى به گردن لائيكهاست-يعنى آنها كه سياستشان از مذهبشان انگيخته نميشود و تمايلات مذهبى چندانى ندارند-در ابتدا هر كدام از اين دو نهضت،دو نيرو،نيروى مذهبى‏ها و نيروى لائيكها با هم براه افتادند،ولى در موقع بهره‏بردارى، لائيكها به اين فكر افتادند كه مذهبى‏ها را عقب بزنند و همين سبب شكست هر دوى اين نهضتهاشد.در انقلاب فعلى نيز اغلب روشنفكران،فكر ميكردند تنها دو نيروى تعيين كننده در جامعه وجود دارد،يكى نيروى اقتصادى و ديگرى نيروى سياسى.هيچكس نمى‏توانست پيش بينى كند نيروى ديگرى در بطن جامعه وجود داشته باشد كه از همه نيروهاى ديگرقدرتمندتر و ريشه‏دارتر است و همانست كه بالاخره انقلاب را به پيروزى ميرساند.

3- نهضتهاى اسلامى در صد ساله اخير-استاد مطهرى-انتشارات صدرا.

4- البته اين امر سواى تحريفاتى است كه با قصد و غرض از طريق دستهاى پيدا و ناپيداىآنها كه هدفشان نابودى اسلام بود،صورت ميگرفت.

5- كه بسيار به وضع كنونى ما شباهت داشت.

6- زمانى كه در قم بودم،سالهاى اول مرجعيت مرحوم آيت الله-بروجردى اعلى الله مقامه الشريف،روزى يكى از بازاريهاى معروف و متدين تهران،مبلغ زيادى پول بابت وجوه شرعيه را به شكل يك حواله روى يك تكه كاغذ نوشته بود و به وسيله شخصى كه به قم مى‏آمد خدمت آقا فرستاده بود.تكه كاغذ را كه بدست آيت الله دادند،ايشان آنرا به كنارى انداختند و فرمودند ديگر از اين نوع وجوهات براى ما نفرستيد،شما خيال مى‏كنيد داريد سر ما منت مى‏گذاريد.روحانيت عزيزتر و شريفتر و محترم‏تر از اين است كه اين چنين مورد توهين قرار بگيرد.اين رهبر شيعى است كه تا اين حد استغنا نشان مى‏دهد.بعد هم آن بازرگان براىعذرخواهى به قم آمد و آنقدر التماس و زارى كرد تا عذرش پذيرفته شد.

 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation