بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب حدیث بی کم و بیشی, محمدکاظم محمدى باغملایى   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     fehrest -
     h01 - شرح گلشن راز - حديث بى كم و بيشى
     h02 - شرح گلشن راز - حديث بى كم و بيشى
     h04 - شرح گلشن راز - حديث بى كم و بيشى
     h05 - شرح گلشن راز - حديث بى كم و بيشى
     h06 - شرح گلشن راز - حديث بى كم و بيشى
     h07 - شرح گلشن راز - حديث بى كم و بيشى
     h08 - شرح گلشن راز - حديث بى كم و بيشى
     h09 - شرح گلشن راز - حديث بى كم و بيشى
     h10 - شرح گلشن راز - حديث بى كم و بيشى
     h11 - شرح گلشن راز - حديث بى كم و بيشى
     h12 - شرح گلشن راز - حديث بى كم و بيشى
     h13 - شرح گلشن راز - حديث بى كم و بيشى
     h14 - شرح گلشن راز - حديث بى كم و بيشى
     h15 - شرح گلشن راز - حديث بى كم و بيشى
     h16 - شرح گلشن راز - حديث بى كم و بيشى
     h17 - شرح گلشن راز - حديث بى كم و بيشى
     h18 - شرح گلشن راز - حديث بى كم و بيشى
     h19 - شرح گلشن راز - حديث بى كم و بيشى
     h20 - شرح گلشن راز - حديث بى كم و بيشى
     h21 - شرح گلشن راز - حديث بى كم و بيشى
     h22 - شرح گلشن راز - حديث بى كم و بيشى
     h23 - شرح گلشن راز - حديث بى كم و بيشى
     h24 - شرح گلشن راز - حديث بى كم و بيشى
     h25 - شرح گلشن راز - حديث بى كم و بيشى
     h26 - شرح گلشن راز - حديث بى كم و بيشى
     h27 - اخلاق معاشرت
     h28 - اخلاق معاشرت
     h29 - اخلاق معاشرت
 

 

 
 
back pagefehrest pagenext page

جوهر = در علم منطق ماهيتى است كه قائم به ذات است مانند: انسان فانى است.
اِعراب = حركت حرف آخر در كلمات عربى را گويند.
آيات وقوف = آيات وقف، آياتى كه وقتى در قرائت به آن مى رسيم، لحظه اى مكث  مى كنيم.
مراتب = جمع مرتبه، مراتب عالم، مراتب موجودات.
در كتاب عالم عرض و جوهر كه دو ماهيت اند به ترتيب همچون اعراب و حروف در قرآن هستند به عبارت ديگر اعراب و حروف در قرآن دو حقيقت اند كه شامل تمام آيات و سوره ها مى شوند و جوهر در كتاب عالم مثل حروف است در قرآن و

ــــــــــــــــــــــــــــ
1. لاهيجى، شرح گلشن راز، صص 162 و 163.
2. غزليات سعدى، به كوشش دكتر خليل خطيب رهبر، جلد اول، ص 436.

[140]

عرض در كتاب عالم مثل اعراب است. يعنى در عالم آفرينش عرض تابع جوهر است و در قرآن اعراب تابع حروف است و مراتب موجودات نيز همچون آيات وقوف است كه در قرآن مى باشند.
200) ازو هر عالمى چون سوره اى خاص ----- يكى زان فاتحه وان ديگر اخلاص
از كتاب عالم هر عالمى همچون سوره اى خاص است كه در قرآن واقع شده است و همان طور كه در هر سوره، آياتى چند وجود دارد كه بيان كننده احكام و مراتب و احوال مختلف است، هر عالم نيز داراى مراتبى چند است كه هر يكى مظهر اسم كلّى اند. يكى از آن عوالم به جاى سوره فاتحة الكتاب است كه اولين سوره قرآن است و يكى ديگر به جاى سوره اخلاص است كه از آخرين سوره هاى قرآن است.
201) نخستين آيتش عقل كل آمد ----- كه در وى همچو باى بسمل آمد
عقل كل = شامل كليه مراتب انسانى است. عقل كل را آدم نيز گويند (پدر).
مصراع اول اشاره به حديث «انّ اوّل ما خلق الله العقل»(1) دارد.
اولين آيه اى كه در كتاب عالم آمده است عقل كل است كه در مراتب موجودات، اين عقل كل به جاى باى «بسم الله» است كه در قرآن آمده است، به عبارت ديگر همان طور كه «بسم الله الرحمن الرحيم» آيه اول هر سوره از قرآن است، عقل كلّ نيز اولين مرتبه از مراتب موجودات عالم است.
202) دوم نفس كلّ آمد آيت نور ----- كه چون مصباح شد در غايت نور
نفس كلّ = صورتى روحانى از عقل كل است، نفس كلّ را حوا گويند (مادر) دومين آيه از آيات كتاب عالم، نفس كلّ است كه در مرتبه دوم بعد از عقل كلّ واقع شده است.
ــــــــــــــــــــــــــــ
1. نخستين چيزى كه خداوند آفريده عقل بود.

[141]

مصباح = چراغ.
اين بيت اشاره به آيه «الله نور السموات و الارض مثل نوره كمشكوة فيها مصباح المصباح فى زجاجة الزجاجة كانها كوكب دُرّى»(1) دارد. يعنى خداوند نور آسمانها و زمين است. نور او به مَثَل، مانند چراغدانى است كه در آن چراغ باشد و آن چراغ هم در شيشه اى و آن شيشه گويى ستاره اى درخشان است.
همان طور كه اشياء به وسيله نور ظاهر و آشكار مى گردند، در نفس كلّ كه مظهر علم حق است نيز، همه موجودات آشكار مى شوند يعنى نفس كلّ همچون چراغى است كه عالم به واسطه او نورانى و روشن گشته است.
203) سيم آيت درو شد عرش رحمان ----- چهارم آيت الكرسى همى خوان
مصراع اول اشاره به آيه «الرحمن على العرش استوى»(2) و مصراع دوم اشاره به آيه «وسع كرسيّه السموات و الارض»(3) دارد.
عرش = فلك اطلس، فلك الافلاك، جاى بلند.
سومين آيه از آيات كتاب عالم، عرش است كه آنرا «فلك الافلاك» مى خوانند و در مقابل آيه «الرحمن على العرش استوى» قرار گرفته و چهارمين آيه از آيات كتاب عالم، فلك هشتم است كه آنرا «آيت الكرسى» مى خوانند و در مقابل «وسع كرسيه السّموات و الارض» قرار دارد.
204) پس از وى جرمهاى آسمانى است ----- كه در وى سوره سبع المثانى است
بعد از فلك هشتم، هفت فلك ديگر ـ زحل، مشترى، مريخ، شمس، زهره، عطارد،
ــــــــــــــــــــــــــــ
1. نور، آيه 35.
2. طه، آيه 5 (خداى مهربان بر عرش مستوى است).
3. بقره، آيه 255، (كرسى او، آسمانها و زمين را در بر گرفته است).

[142]

قمر ـ مى باشند كه از كتاب عالم همين جرم هاى آسمانى است كه در قرآن به نام «سبع سموات» از آن ها ياد شده و در مقابل هر آيه از سبع المثانى از كتاب آسمانى آمده است. و همين نكته كافى است كه بدانيم در مقابل هر آيه اى از كتاب عالم، آيه اى از آيات قرآنى واقع است.
سبع المثانى = منظور سوره فاتحة الكتاب است، «سبع» به معنى عدد هفت و «مثانى» به معنى دوتايى و «سبع المثانى» هفت دوتايى منظور است كه در سوره فاتحه الكتاب هفت كلمه دوتايى وجود دارد، كه در مقابل هفت فلك آمده است و منظور شيخ محمود شبسترى همين مى باشد و يا اينكه چون در سوره فاتحه الكتاب هفت آيه وجود دارد و در هر نماز دوبار خوانده مى شود «سبع المثانى» گفته اند يعنى هفت دوتايى»(1)
205) نظر كن باز در جرم عناصر ----- كه هر يك آيتى هستند باهر
عناصر = منظور عناصر اربعه ـ آب، باد، خاك و آتش ـ است.
باهر = روشن، آشكار
بعد از توجه به آيات «سبع المثانى» كه به افلاك هفت گانه مشهورند، به عناصر اربعه ـ آب، خاك، باد و آتش ـ كه اركان اصلى آفرينش هستند، توجه كن كه هركدام از آنها آيه اى روشن از كتاب عالم مى باشند.
206) پس از ايشان بود جرم سه مولود ----- كه نتوان كردن اين آيات معدود
سه مولود = جماد، نبات و حيوان و به آن جهت مولود گفته اند كه از عناصر اربعه زاييده شده اند.
ــــــــــــــــــــــــــــ
1. شرح گلشن راز، تصحيح دكتر جواد نوربخش، ص 83.

[143]

بنا بر اين بعد از اركان اربعه، مواليد سه گانه قرار گرفته اند كه به سبب انواع و اقسامى كه دارند در كتاب عالم به شمارش درنمى آيند و از حدّ بيرون هستند. قابل توجه اينكه، عناصر اربعه را امهات و هفت ستاره يا هفت فلك كه از آنها نام برده شد، آباء علوى ـ پدران آسمانى ـ و سه مولود در اين بيت را مواليد سه گانه مى گويند.
207) به آخر گشت نازل نفس انسان ----- كه بر ناس آمد آخر ختم قرآن
در مراتب موجودات، انسان آخرين آيه اى است كه از كتاب عالم نازل گشته است و چون انسان آخرين موجودى است كه خداوند او را آفريده است به همين سبب در سوره «ناس» در قرآن كه آخرين سوره قرآن است از انسان نام برده شده است و «ناس» آخرين كلمه آيه نيز مى باشد. «من الجنة و الناس»(1)

قاعده در بيان تفكر درباره آفاق

208) مشو محبوس اركان و طبايع ----- برون آى و نظر كن بر صنايع
اركان = عناصر اربعه، اركان اربعه كه عبارتند از: آب (رطوبت)، خاك(يبوست)، باد(برودت)، آتش(حرارت).
طبايع = چهار طبع انسان عبارتند از: خون، سودا، بلغم، صفرا كه آنرا اخلاط چهار گانه نيز گويند.
صنايع = موجودات الهى
شيخ محمود شبسترى در اين بيت جنبه هاى آموزشى و ارشادى را در نظر داشته است و به سالك نصيحت مى كند كه خود را در محدوده طبيعت حبس و
ــــــــــــــــــــــــــــ
1. ناس، آيه 6.

[144]

زندانى مكن و از زنجير اسارت و قيود تعلقات جسمانى و لذات شهوانى نجات بده و گامى چند فراتر آى و در آفرينش موجودات الهى انديشه كن.
209) تفكر كن تو در خلق سماوات ----- كه تا ممدوح حق گردى در آيات
در آفرينش آسمانها تفكر كن و از چگونگى بوجود آمدن آنها آگاه شو تا به واسطه اين تفكر، ممدوح حق گردى و خداوند در آيات قرآن تو را مدح و ستايش كند.
مصراع اول اشاره به آيه «يتفكّرون فى خلق السموات و الارض ربنا ما خلقت هذا باطلاً سبحانك فقنا عذاب النار»(1) دارد.
210) ببين يك ره كه تا خود عرش اعظم ----- چگونه شد محيط هر دو عالم
يك ره = يك بار
عرش اعظم = فلك الافلاك
عرش = جاى بلند
دو عالم = دنيا و آخرت
يك بار به عرش اعظم كه بزرگترين جسم از اجسام عالم است نگاه كن كه چگونه دو عالم را احاطه كرده است و در حديث آمده است كه:
«ارض الجنّة الكرسى و سقفها عرش الرّحمن و منها تفجّرت الانهار»(2) همچنين اين نكته اشاره به آيه «انّ جهنّم لمحيطة بالكافرين»(3) دارد. پس عرش رحمن محيط بر هر دو عالم مى باشد.
211) چرا كردند نامش عرش رحمان ----- چه نسبت دارد او با قلب انسان
ــــــــــــــــــــــــــــ
1. آل عمران، آيه 191.
2. زمين بهشت عبارت از كرسى و سقف بهشت عرش رحمانى است و از همان بهشت جوى هاى آب بيرون آيد.
3. توبه، آيه 49 (جهنم محيط بر كافران است).

[145]

چرا سقف بهشت را عرش رحمن ناميدند؟ البته ناگفته پيداست كه به سبب جامعيت اسماء الهيّه، رحمن اسم حق است. همچنين عرش رحمن چه رابطه اى با دل انسان دارد؟
در خصوص ارتباط دل آدمى با عرش رحمن، همين بس كه حضرت محمد(صلى الله عليه وآله)فرموده است: «قلب المؤمن عرش الله»(1) بنا بر اين در آفاق، عرش و در انفس نيز دل انسان جلوه و مظهر اسم رحمن است و چون دل هم از عالم غيب و هم از عالم شهادت برخوردار مى شود پس شاهد و شامل بر احكام هر دو عالم است بنابر اين دل، عرش اعظم خواهد بود.
212)چرا در جنبشند اين هر دو مادام ----- كه يك لحظه نمى گيرند آرام
در اين بيت منظور از هر دو، عرش و دل است. با توجه به «قلوب العباد بين اصبعين من اصابع الرّحمن يتقلّبها كيف يشا»(2) دل انسان همواره مانندعرش در حركت است. شيخ محمود شبسترى: چرا دل انسان و عرش رحمن، پيوسته در جنبش و حركت اند و يك لحظه آرام نمى گيرند؟ سبب اين حركت دائمى شأن الهى است زيرا «كل يوم هو فى شأن».(3)
213) مگر دل مركز عرش بسيط است ----- كه اين چون نقطه آن دور محيط است
عرش = ب203
بسيط = گسترده، خالص، آنچه كه از اجسام مختلف الطبايع تركيب نيافته باشد مانند افلاك.
ــــــــــــــــــــــــــــ
1. قلب مومن عرش خداوندى است.
2. دل بندگان بين دو انگشت از انگشتان خدا است و او زير و رو مى كند آن دلها را به هر گونه كه بخواهد.
3. الرحمن، آيه 29.

[146]

گويى كه دل انسان مركز عرش مى باشد زيرا كه دل همچون نقطه و عرش دايره اى است كه محيط بر آن نقطه مى باشد. پس ناگفته پيداست كه عرش دايره اى است و چون داراى حركت است پس حركت عرش دورى است و حركت دورى تابع حركت مركز است.
214) بر آيد در شبانروزى كما بيش ----- سراپاى تو عرش اى مرد درويش
درويش = صاحبدل، عارف، كسى كه در دلش انوار الهى تابيده و از خود فانى گشته و به حق باقى شده باشد.
عرش كه نام ديگرش فلك معدل النهار است در مدت يك شبانه روز حداقل يك بار گرد سراپاى تو عارف شوريده دل مى گردد و تو را طواف مى كند. در اين بيت مقصود اصلى شيخ محمود شبسترى از حركت افلاك، كوشش صاحبدلان و كاملان واصل است كه حق را مشاهده كرده اند و به همين خاطر درباره حضرت محمد(صلى الله عليه وآله)آمده است كه: «لو لاك لما خلقت الافلاك»(1)
215) ازو در جنبش اجسام مدوّر ----- چرا گشتند يك ره نيك بنگر
ازو = از او، از عرش، از فلك الافلاك
اجسام مدوّر = افلاك و ستارگان
گشتند = گرديدند، چرخيدند
يك ره = ب210
دليل آنكه بقيه افلاك و ستارگان به واسطه حركت فلك الافلاك مى گردند و در جنبش اند چيست؟ يك بار به دقت نگاه كن و علّت اين حركت ها را پيدا كن.
ــــــــــــــــــــــــــــ
1. اگر به خاطر وجود تو نبود افلاك را نمى آفريدم.

[147]

216) ز مشرق تا به مغرب همچو دولاب ----- همى گردند دايم بى خور و خواب
دولاب = چرخ چاه، كه با حركت دوّار خود دلو را از چاه پر آب بالا مى آورد.
افلاك و ستارگان با حركت فلك الافلاك، پيوسته همچون دولاب از مشرق تا مغرب مى گردند و همواره در اين حركت دورى بى خور و خواب هستند يعنى از گردش نمى ايستند. بى خور و خواب افاده عدم توقف و استراحت را دارد.
217) به هر روز و شبى اين چرخ اعظم ----- كند دور تمامى گرد عالم
چرخ اعظم = فلك الافلاك، عرش اعظم، سرعت حركت فلك الافلاك به حدّى است كه در هر شبانه روز يك دور تمام گِرد عالم مى چرخد كه مى گويند هشتاد هزار سال است.
218) وزو افلاك ديگر هم بدينسان ----- به چرخ اندر همى باشند گردان
افلاك ديگر نيز با حركت فلك الافلاك و به تبعيت از آن از مشرق به مغرب مى گردند.
219) ولى بر عكس دور چرخ اطلس ----- همى گردند اين هشت مقوّس
بر عكس = در جهت خلاف
چرخ اطلس = فلك الافلاك، عرش اعظم
مقوّس = قوس دار، كمانى شكل، مدوّر
هشت مقوّس = هشت افلاك كه دايره هستند.
بدان كه حركت اصلى فلك الافلاك از مشرق به جانب مغرب است، ولى حركات اصلى هشت افلاك ديگر بر خلاف جهت حركت فلك الافلاك است. يعنى حركات هشت افلاك از مغرب به جانب مشرق است پس هر كدام از اين افلاك داراى دو

[148]

حركت هستند يكى حركت عرضى كه با حركت فلك اعظم از مشرق به مغرب است و ديگر حركت ارادى كه از مغرب به مشرق مى گردند.
220) معدّل كرسى ذات البروج است ----- كه او را نه تفاوت نه فروج است
مُعدِّل = راست كننده،فلك نهم، فلك معدل نيز گفته اند.
كرسى = فلك نهم، فلك البروج، ذات الكرسى نيز گويند.
ذاتَ البروج = فلك هشتم، داراى دوازده ستاره است كه آنرا برج هاى دوازده گانه گويند.
تفاوت = فاصله، بُعد
فروج = گشادگى ها، شكاف ها
فلك نهم يا فلك معدل، كرسى فلك هشتم است كه دارنده برج هاى دوازده گانه است و چون فلك معدل، محيط بر فلك البروج است، گويى همچون كرسى اى است كه فلك ذات البروج بر روى آن نشسته و استوار شده است و فلك ذات البروج از فلك معدّل دور نمى شود و به يكديگر متصل اند و شكافى بين آنها نيست.
مصراع اول بيت اشاره به آيه «والسماء ذات البروج»(1) دارد. يعنى سوگند به آسمانى كه داراى برج هاست.
و مصراع دوم اشاره به آيه «افلم ينظروا الى السماء فوقهم كيف بنينها و زيّنّها و مالها من فروج»(2) يعنى آيا به آسمان نگاه نمى كنند در بالاى سر آنان كه چگونه آنرا ساختيم و بياراستيم و آنرا شكاف نيست.
221) حمل با ثور و جوزا و خرچنگ ----- برو بر همچو شير و خوشه آونگ
ــــــــــــــــــــــــــــ
1. بروج، آيه 1.
2. ق، آيه 6.

[149]

شيخ محمود شبسترى با توجه به اينكه فلك هشتم را داراى دوازده برج مى داند در اين بيت به نام آنها اشاره مى كند.
حَمَل = بره، نام صورت فلكى است برابر فروردين ماه.
ثور = گاو، نام صورت فلكى است برابر ارديبهشت ماه.
جوزا = دو پيكر، نام صورت فلكى است برابر خرداد ماه.
خرچنگ = سرطان، نام صورت فلكى است برابر تير ماه.
خوشه = سنبله، نام صورت فلكى است برابر شهريور ماه.
اسد = شير، نام صورت فلكى است برابر مرداد ماه.
پس اين برج ها بر فلك البروج همچون شير و سنبله آويزان شده اند.
222) دگر ميزان و عقرب پس كمان است ----- ز جدى و دلو و حوت آنجا نشان است
ميزان = ترازو، نام صورت فلكى است برابر مهر ماه.
عقرب = كژدم، نام صورت فلكى است برابر آبان ماه.
كمان = قوس،نام صورت فلكى است برابر آذر ماه.
جَدْى = بزغاله، نام صورت فلكى است برابر دى ماه.
دلو = سطل آب، نام صورت فلكى است برابر بهمن ماه.
حوت = ماهى، نام صورت فلكى است برابر اسفند ماه.
ديگر بروج دوازده گانه ميزان و عقرب و كمان و جدى و دلو و حوت مى باشد كه در فلك البروج وجود دارد.
223) ثوابت يك هزار و بيست و چارند ----- كه بر كرسى مقام خويش دارند.
لازم است بدانيم كه كواكب دو قسم مى باشند: كواكب سيّار كه هفت تا مى باشند،

[150]

و كواكب ثابت كه به آنها ثوابت مى گويند و تعدادشان 1024 مى باشد و در فلك البروج يا كرسى كه فلك هشتم است، جاى دارند.
224) به هفتم چرخ كيوان پاسبان است ----- ششم برجيس را جاى و مكان است
كيوان = فلك هفتم و نام ديگرش زحل است و شغل پاسبانى دارد.
برجيس = فلك ششم و نام ديگرش مشترى است.
كيوان در فلك هفتم است و در آنجا پاسبانى و نگهبانى مى كند و فلك ششم جاى برجيس است.
225) بود پنجم فلك مرّيخ را جاى ----- به چارم آفتاب عالم آراى
مرّيخ = فلك پنجم است و نام ديگرش بهرام است و شغل تيراندازى دارد.
مريخ در فلك پنجم است و به تيرانداز فلك معروف است. همچنين آفتاب در فلك چهارم جاى دارد كه آرايش عالم به واسطه نور اوست و محاسبه زمان و ماه و سال با حركت اين فلك مى باشد.
226) سيم زهره دوم جاى عطارد ----- قمر بر چرخ دنيا گشت وارد
چرخ دنيا = فلك اول را گويند.
عطارد = نام ديگرش تير است.
زهره = خنياگر و موسيقى دان فلك است.
قمر = نخستين سيّاره آسمان
زهره كه شغل خنياگرى فلك را عهده دار است در فلك سوم جاى دارد و فلك دوم، جايگاه عطارد است و قمر كه به چرخ دنيا معروف است در فلك اول فرود آمده و در آنجا مستقر است.

[151]

227) زحل را جدى و دلو مشترى باز ----- به قوس و حوت كرد انجام و آغاز
در هر برج، اگر قدرت و نور يكى از كواكب بيشتر شود آن را خانه آن كوكب مى نامند. و هر برج دو خانه دارد. يكى خانه شرف كه غايت شدت نور آن كوكب و ديگرى خانه زوال كه غايت ضعف آن كوكب است و در برج مقابل قرار دارد. بنا بر آنچه كه گفته شد خانه زحل، يكى جدى است و ديگرى دلو و خانه مشترى يكى قوس است و ديگر حوت. پس زحل و بعد از آن مشترى در ابتدا و انتهاى اين دو برج خانه خود كرده اند.
228) حمل با عقرب آمد جاى بهرام ----- اسد خورشيد را شد جا و آرام
بر اساس آنچه كه در بيت قبل گفته شد هر يك از كواكب هفت گانه دو خانه دارند ولى آفتاب و ماه فقط يك خانه دارند.
برج حمل و عقرب جايگاه و آرامگاه برج بهرام هستند و برج اسد جايگاه آفتاب مى باشد و آفتاب در آن جا آرام و قرار مى يابد.
229) چو زهره ثور و ميزان ساخت گوشه ----- عطارد رفت در جوزا و خوشه
گوشه = خانه، استراحتگاه.
هنگامى كه زهره، برج هاى ثور و ميزان را جايگاه و خانه خود قرار داد، عطارد نيز برج هاى جوزا و خوشه را خانه خود ساخت و در آنجا آرام گرفت.
230) قمر خرچنگ را هم جنس خود ديد ----- ذنب چون رأس شد يك عقده بگزيد
قمر = نخستين سيّاره آسمان و در فلك اول واقع است و با گردش آن فلك به دور زمين مى چرخد.»(1)
ــــــــــــــــــــــــــــ
1. گلشن راز(باغ دل)، ص153.

[152]

همجنس = به آن سبب گفته است كه قمر و خرچنگ هر دو در جايگاهى سرد و  تر  هستند.
آفتاب داراى مدارى است كه از ميان برج ها مى گذرد و آن را منطقة البروج مى خوانند و ماه نيز داراى مدارى ديگر است كه در دو نقطه مقابل هم، اين دو مدار يكديگر را قطع مى كنند كه آن دو نقطه تقاطع را عقده مى گويند پس يك نيمه از مدار ماه در جانب شمال و يك نيمه ديگر در جانب جنوب است و آن عقده كه ماه از آن مى گذرد و در شمال واقع است رأس و آن عقده كه ماه از آن مى گذرد و در جنوب واقع است ذنب مى گويند و به سبب آنكه در شكل مانند سر و دم اژدها است به رأس و ذنب مشهور شده است و رأس را «سعد» و ذنب را «نحس» دانسته اند.
با اين بيان شيخ محمود شبسترى معتقد است كه ماه چون خرچنگ را هم ـ جنس خود يافت، آنجا را خانه خود ساخت و ذنب همچون رأس يك عقده را انتخاب  كرد.
231) قمر را بيست و هشت آمد منازل ----- شود با آفتاب آنگه مقابل
قمر داراى بيست و هشت منزل است و هر روز، قمر در يك منزل از اين منازل مى باشد و چون اين منازل را طى مى كند چهارده منزل كامل در ميان ماه و آفتاب واقع مى شود. و به تدريج كه از آفتاب دور مى شود نورش بيشتر مى شود تا پس از طى چهارده منزل كه در مقابل آفتاب قرار مى گيرد و اين حالت را بدر گويند و چون از مقابل ماه بگذرد نورش كمتر مى شود تا به هلال تبديل شود.
232) پس از وى هم چو عرجون قديم است ----- ز تقدير عزيزى كو عليم است

[153]

عرجون = چوب خشك خوشه خرما را گويند(در گويش بوشهرى، آن را پَنْگ بر وزن زنگ مى گويند).
قديم = كهنه، فرسوده
ماه در طى منازل خود هنگامى كه از مقابل آفتاب دور و به آن نزديك مى شود نور آن كمتر مى شود تا مثل حالت اوليّه همچون چوب خشك خوشه خرما هلالى و قوس دار مى شود. و اين افزونى و كاهش نور ماه به واسطه حكمت خداوند است كه همانا او دانا و آگاه است.
مصراع اول اشاره به آيه «والقمر قدّرناه منازل حتى عاد كالعرجون القديم»(1) دارد يعنى براى ماه آسمان منازلى مقدّر كرديم تا اينكه مانند چوب خشك خوشه خرما، منحنى و باريك شد. و مصراع دوم اشاره به آيه «و الشمس تجرى لمستقر لها ذالك تقدير العزيز العليم»(2) دارد. يعنى آفتاب بسوى قرار گاهى كه براى او است حركت مى كند و اين تقدير خداى دانا است.
233) اگر در فكر گردى مرد كامل ----- هر آيينه كه گويى نيست باطل
اى سالك اگر در انديشيدن و تفكر درباره نعمت ها و آفريده هاى خداوند به درجه يقين رسيده و عارفى كامل و واصل به حق شده باشى و حقايق را چنانچه هست ببينى، هر آيينه خواهى گفت كه افلاك و كواكب با آن بزرگى و عظمت و اختلافى كه در حركات آنها وجود دارد، باطل نبوده و همه بنا به حكمت خداوند بزرگ، در جنبش و حركت اند.
همان طور كه آيه «يتفكّرون فى خلق السموات و الارض ربّنا ما خلقت هذا باطلاً
ــــــــــــــــــــــــــــ
1. ياسين، آيه 39.
2. سوره ياسين، آيه 38.

[154]

سبحانك فقنا عذاب النار»(1) ناظر بر اين مطالب است.
234) كلام حق همى ناطق بدين است ----- كه باطل ديدن از ضعف يقين است
كلام خداوند در قرآن ناظر بر همين معنى است كه باطل دانستن حكمت هاى الهى و آفريدن آسمان ها و زمين و هر چه در آنهاست از ضعف يقين و عدم ايمان است. زيرا آنان كه ايمان آورده و به يقين واصل شده اند، مى دانند كه آفرينش هر ذرّه اى از عالم، بدون علم و حكمت خداوند نمى باشد.
همچنين اين بيت اشاره به آيه «و ما خلقنا السّماء و الارض و ما بينهما باطلاً ذالك ظن الذين كفروا فويل للذين كفروا من النّار»(2) دارد. يعنى آسمانها و زمين را بيهوده نيافريديم و اين گمان كسانى است كه كافر باشند پس واى بر مردمان كافر، از  آتش.
235) وجود پشّه دارد حكمت اى خام ----- (نباشد در وجود تير و بهرام)
اى انسان ناپخته و نادان و بى نصيب از عبرت و آگاهى، هيچ چيزى در عالم بدون حكمت و مشيّت خداوند آفريده نشده است و در آفرينش پشّه به آن كوچكى و ضعيفى نيز حكمتى است. چطور مى توان تصور نمود كه در آفريدن تير و بهرام حكمتى وجود نداشته و آنها را بيهوده و عبث آفريده باشند؟ اين بيت ناظر بر آيه «و فى خلقكم و ما يبثّ من دابّة آيات لقوم يوقنون»(3) است، يعنى در خلقت شما و چيزهايى كه از جانداران بر زمين پراكنده اند، نشانه هايى بر وجود آفريدگار است و اين را مردم با يقين خواهند دانست.
ــــــــــــــــــــــــــــ
1. آل عمران، آيه 191.
2. صاد، آيه 27.
3. جاثيه، آيه 4.

[155]

236) ولى چون بنگرى در اصل اين كار ----- فلك را بينى اندر حكم جبّار
اصل اين كار = پيدايش وجود، آفرينش موجودات
حكم = فرمان
پس اگر در آفرينش موجودات خوب دقت كنى و نيكو بنگرى خواهى دانست كه پيدايش افلاك نيز همچون ساير مخلوقات عالم، محكوم حكم الهى است و همه با حكمت و اراده او آفريده شده اند.

back pagefehrest pagenext page
 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation