بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب یادنامه آیة الله العظمی اراکی,   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     001 - يادنامه آية الله العظمى اراكى
     002 - يادنامه آية الله العظمى اراكى
     004 - يادنامه آية الله العظمى اراكى
     006 - يادنامه آية الله العظمى اراكى
     008 - يادنامه آية الله العظمى اراكى
     009 - يادنامه آية الله العظمى اراكى
     010 - يادنامه آية الله العظمى اراكى
     011 - يادنامه آية الله العظمى اراكى
     012 - يادنامه آية الله العظمى اراكى
     013 - يادنامه آية الله العظمى اراكى
     014 - يادنامه آية الله العظمى اراكى
     015 - يادنامه آية الله العظمى اراكى
     018 - يادنامه آية الله العظمى اراكى
     019 - يادنامه آية الله العظمى اراكى
     021-1 - يادنامه آية الله العظمى اراكى
     021-3 - يادنامه آية الله العظمى اراكى
     022-1 - يادنامه آية الله العظمى اراكى
     022-2 - يادنامه آية الله العظمى اراكى
     022-3 - يادنامه آية الله العظمى اراكى
     023 - يادنامه آية الله العظمى اراكى
     025 - يادنامه آية الله العظمى اراكى
     027 - يادنامه آية الله العظمى اراكى
     028 - يادنامه آية الله العظمى اراكى
     029 - يادنامه آية الله العظمى اراكى
     030 - يادنامه آية الله العظمى اراكى
     fehrest - يادنامه آية الله العظمى اراكى
 

 

 
 

next page index page back page

1- عراق سلطان‏آباد اراك

عراق عجم

ايالت «جبال‏» را در قرون وسطى «عراق‏» (باقيد) «عجم‏» ناميده‏اند تا با «عراق‏عرب‏» اشتباه نشود. ياقوت حموى در اينخصوص گويد: ايرانيان در اين زمان كلمه‏«عراق عجم‏» را به جاى ايالت جبال به كار مى‏برند... . (1)

جبال

برخى از شهرهاى مشهور ناحيه جبال: همدان، بروجرد، نهاوند، اسدآباد، دينور،كرمانشاه، زنجان، ابهر، سمنان، قم،كاشان، اصبهان و طالقان.

نواحى‏چهارگانه جبال عبارت‏بوده است ازكرمانشاه و همدان و رى واصفهان.

و برخى گفته‏اند: جبال يا قوهستان (كوهستان) ناحيه‏اى است كه از يك‏جانب به نواحى هرات پيوسته و از آنجا امتداديافته تا به نهاوند و همدان و بروجردمى‏پيوندد.

حمدالله مستوفى در كتاب «نزهة‏القلوب‏» گويد: ولايت عراق عجم شامل‏چهل پاره شهر است‏حدودش ولايات آذربايجان وكردستان و خوزستان و فارس‏و... و به جيلانات پيوسته است و طولش از سفيدرود تا يزد صد و شصت فرسنگ‏و عرض آناز جيلانات تا خوزستان صد فرسنگ... . (2)

در كتاب «سرزمينهاى خلافت‏شرقى‏» آمده: اسم عراق هنوز در حال حاضربه كار مى‏رود زيرا آن قسمت از ايالت قديمجبال كه در جنوب باخترى تهران واقع‏شده ميان اهالى محل به ولايت عراق معروف است و چهار شهر بزرگ: كرمانشاه،همدان، رى و اصفهان از زمان قديم بزرگترين شهرهاى نواحى چهارگانه ايالت‏جبال بوده‏اند. (3)

در كتاب «گزارشنامه‏» آمده: عراق عجم شامل شهرهاى اصفهان، گلپايگان،همدان و اراك فعلى بوده، و اين اصطلاح يعنىعراق عجم بيشتر در اصطلاح‏گويندگان و شعرا وارد گرديده است. اشعار فارسى را به سه سبك خراسانى‏و عراقى وآذربايجانى تقسيم كرده و سبك هندى را نيز به آن افزوده‏اند. (4)

در كتاب «تاريخ عراق عجم‏» تاليف سال 1334ق آمده است:

در عصر حاضر ممالك عراق عجم به چندين ولايات منقسم است كه‏هركدام حكمران مخصوص داشتند... و در اين زماندر وسط معموره ايران،ممالك عراق عجم عبارت از ولايات مفصله‏الذيل است: همدان، عراق، قم،ساوه و زرند، قزوين،خمسه، طهران، كاشان ولايات ثلاثه (كمره، گلپايگان،خوانسار) اصفهان، يزد، ملاير، تويسركان، نهاوند، دامغان، سمنان،شاهرودو بسطام.

حدود حاليه عراق: از طرف شمال به خاك ساوه و زرند، و غربا به همدان‏و ملاير، و جنوبا به بروجرد و كمره و شرقا بهمحلات و قم اتصال دارد. (5)

حكومت‏نشين ولايت عراق شهر جديدالبناء سلطان‏آباد است.

سالهاى دراز يوسف‏خان سپهدار، حكمران عراق و رئيس قشون بود و چون‏به مرور در عراق تمكن فراوانى به هم بسته بوداز جانب دولت اجازه تحصيل كردكه شهر جديدى درخور مقر حكومت عراق تاسيس نمايد، على‏هذا در سال 1227شروعبه عمليات آبادى شهرى نمود (6) و آن را به نام سلطان ايران «سلطان‏آباد»نام نهاد و در كمال جمال و برج و باره، و راستهبازارش در غايت متانت و حصانت‏اتمام يافت. (7)

فراهان

لغت فراهان از لغات قديمى و از دير زمان نام همين محل بوده است. در تاريخ قم كه‏در اواسط نيمه دوم قرن چهارمنوشته شده بيش از ده جا با همين كلمه روبرومى‏شويم و مى‏بينيم دهستانى را به همين نام ياد كرده است و حدود پنجاهده را ازتوابع آن دانسته است. (8)

ميرزا ابوالحسن فراهانى صاحب كتاب «شرح ديوان انورى‏» و شيخ على نقى‏فراهانى صاحب «رساله حرمت دخانيات‏»ازدانشمندان سده دهم و يازدهم هجرى‏و گروهى ديگر از دانشمندان منسوب به همين فراهان هستند. (9)

صاحب «تاريخ اراك‏» مى‏نويسد:جلگه وسيع فراهان كه شهر اراك در جنوب‏شرقى آن قرار گرفته است اكنون به چندبخش تقسيم مى‏شود كه مركز آن فراهان‏و شمال آن آشتيان و جنوب شرقى آن مشك‏آباد است. (10)

در كتاب «فرهنگ جغرافيايى ايران‏» آمده: فراهان از سه قسمت‏به نام بالاو پايين و سادات، تشكيل مى‏گردد و يكى ازقراى مهم فراهان «هزاوه‏» است كه ازقراى خوش آب و هواى فراهان سادات است همانجا كه مولد رجالى ماننداميركبير،ميرزا بزرگ فراهانى و ميرزا ابوالقاسم قائم‏مقام فراهانى است. (11)

فرمهين (12) (كه مركز بلوك فراهان است) و كل بلوك فراهان، و فراهان فعلى،همه جزئى از عراق عجم به شمار مى‏آمدهاست.

اراك - عراق - سلطان‏آباد - شهرنو

در جاى شهر فعلى اراك ده بزرگى به نام «دسكره‏» يا «دستجرده‏» وجود داشته كه ازآثار آن ده، قناتى به نام قنات ده باقىمانده است. بعد از خرابى اين ده بزرگ (كه‏تاريخ خرابى آن هم تا كنون معلوم نگرديده است) جاى آن باير بوده است تادراوايل دولت زنديه هشت‏قلعه در جاى آن ده به ترتيب زير ساخته شده است:

1- قلعه نو كه خرابه‏هاى آن در طرف جنوب شهر، بين خود شهر و قصبه‏«كرهرود» باقى بود.

2- قلعه حاج طهماسب در زير قلعه نو.

3- قلعه سليم‏كه‏خرابه‏هاى آن درزمينهاى «ورزنه‏» جزء مزارع شهر واقع شد.

4- قلعه خان‏بابا.

5- قلعه آزاد مرادآباد كه گويا نزديك «ورزنه‏» بوده است.

6- قلعه آ(قا) سميع در نواحى پل گردو.

7- حصار در غرب رودخانه. (ده كهنه كه آن هم جزء حصار بوده است.)

8- قلعه قادر كه نزديك «كرهرود» واقع شده بود.

يوسف‏خان گرجى اين قلاع هشتگانه را خراب و شهر عراق (سلطان‏آباد) راتاسيس كرد و مردم آن قلاع را طوعا و كرها بهشهر كوچانيد. (13)

علت ايجاد شهر را چنين نقل مى‏كنند: در آن وقتى كه هيات مسيوگاردان‏فرانسوى جهت تنظيم قواى چريكى ايران بهصورت نظام جديد به اين سرزمين‏گسيل شدند دو دسته از داوطلبان نظام اوامر سرداران فرانسوى را زودتر و بهترفراق‏گرفتند، اول جوانان آذربايجانى بودند كه به نام «سرباز» خوانده شدند و مستقيم زيرنظر عباس ميرزاىنايب‏السلطنه قرار گرفتند، دوم جوانان عراقى و مازندرانى بودندكه به نام «جانباز» در تحت‏سرپرستى يكى از آجودانهاىمخصوص يعنى‏يوسف‏خان گرجى اداء وظيفه مى‏كردند. يوسف‏خان كه خود مردى متعين‏و ثروتمند بود در صدد ايجادقلعه‏اى برآمد و جاى كنونى شهر اراك را براى آن درنظر گرفت، و در حين ساختمان، صورت شهرى به آن داده شد. (14)

يوسف‏خان در سال 1222 منصب سپهدارى يافت و به حكومت عراق قبل‏از بناى شهر جديد منصوب شد. فتحعليشاه درسال 1227 قمرى او را با جمعى ازسركردگان خود به اتفاق محمدعلى ميرزا دولتشاه براى سركوبى عبدالله‏پاشا والى‏بغدادفرستاد والى به شيخ جعفر كاشف‏الغطاء(ره) (15) كه شاه هم به او ارادت داشت‏متوسل شد و او در اين باب وساطت كرد وكار به مسالمت و مصالحه انجاميد.عباس ميرزاى نايب‏السلطنه در سال 1238قمرى يوسف‏خان را براى دفع اكراد كه‏بهسلماس و آن حدود تجاوز كرده بودند فرستاد و در جنگى كه روى داد اكرادشكست‏خورده فرار نمودند و جاهاى آنان بهدست‏يوسف‏خان افتاد.

در سال 1240 كه فتحعليشاه حاكم اصفهان را معزول و محمدميرزا پسر سى‏و هشتم خود را در سن سيزده سالگى ملقببه سيف‏الدوله كرد و به جاى وى‏منصوب نمود، يوسف‏خان سپهدار به وزارت او تعيين شد اما يوسف‏خان در همين‏سالدرگذشت و منصب او به پسرش غلامحسين‏خان كه در سن هفده سالگى بودداده شد و وى داماد فتحعليشاه نيز گرديد. (16)

دركتاب «دانشنامه‏ايران واسلام‏»آمده: اراك نام كنونى (نام سابق عراق) براى‏سلطان‏آباد پيشين درجلگه فراهاندرحاشيه سلسله‏كوههاى زاگرس (17) واقع شده، و باتاسيس انبارهاى سوخت وآب در سالهاى جنگ،هميت‏شهرافزايش‏فراوانى يافت.

نام شهر چنانكه امروز نوشته مى‏شود شكل اصلى آن كه «عراق‏» بود را پنهان‏مى‏سازد كه بر ناحيه واقع در داخله خميدگىرود قره‏سو (18) در جنوب ساوه و مغرب‏قم اطلاق مى‏شده است ولى منشا اصلى اين نام به احتمال قوى «عراق عجم‏»است‏كه از زمان سلجوقيان به بعد به تمام ناحيه شمال غربى ايران اطلاق مى‏شد، كه آن رااز عراق عرب يعنى بين‏النهرينمتمايز مى‏ساخت.

خود شهر را در سال 1223 (كذا) سردار يوسف‏خان گرجى بنياد نهاد و آن رابه عنوان پايگاهى براى تجديد سازمان ارتشايران به اسلوب امروزى به‏كار مى‏بردو بعد آن را سلطان‏آباد نام نهاد و از اين‏رو بر اساس يك نقشه منظم وچهارگوش‏ساخته شده و ديواره‏هاى آن با برجهاى متعددى محافظت مى‏شده است.

يكى از فرزندان نامى اين شهر شاعر و روزنامه‏نگار اواخر دوره قاجاريه ميرزامحمدصادق اديب‏الممالك اميرى بود. (19)

در «لغت‏نامه دهخدا» آمده: اراك (سلطان آباد عراق) از شمال محدود است‏به‏فراهان، از مشرق به‏خاك قم، از جنوببه‏محلات و كزاز و از مغرب به كوه شازند.

بناى آن جديد و در سال 1189هجرى شمسى (20) توسط يوسف‏خان معروف‏به گرجى در زاويه غربى دشت فراهان بنا شده وشكل آن منظم و به صورت مربع‏مستطيل است. (21)

در كتاب «سيماى ايران‏» آمده: بناى اوليه شهر اراك در سال 1231 هجرى‏قمرى به دستور فتحعلى‏شاه قاجار به وسيلهيوسفخان گرجى (سپهدار) فرمانده‏پادگان محل بنا گرديد و به نام قلعه سلطان‏آباد ناميده شد.

در سال 1316شمسى نام «سلطان‏آباد» به «اراك‏» تغيير يافت. هدف از ايجادو احداث اين شهر در ابتدا پايگاهى نظامىبوده تا بتواند در حفظ منطقه مؤثر واقع‏شود به همين جهت است كه ساختمان اوليه شهر به صورت قلعه‏اى بوده كهچهاردروازه‏داشته‏است.و درسالهاى صلح وآرامش‏ديوارهاى‏حفاظتى‏شهر برداشته شد. (22)

در كتاب «گزارشنامه‏» مى‏خوانيم:

اراك نام فعلى شهرى است كه در زمان فتحعليشاه قاجار (1227ه .ق) به‏مباشرت يوسف‏خان گرجى به عنوان قلعه جنگىبنياد گرديد.

قلعه مزبور در سال 1272 به وسيله محمدحسن‏خان امير نظام برادر ميرزاتقى‏خان اميركبير تمصير و تشجير شد و ازاطراف تجار و كسبه به شهر نو بنياد روى‏آوردند حتى در اوايل قرن چهاردهم ه .ق يكى از شهرستانهاى بسيار آباد،گرديدو متجاوز از پنجاه كمپانى خارجى در اين شهر شعبه داشته و به كار و كسب مشغول‏بودند. درسال 1307ه .ق تا1310كمپانى(انگليسى معروف به) زيگلر (23) قلعه‏بزرگى‏در شهر ساخت كه قسمت اعظم آن بعدها باقى مانده و به قلعه فرنگىمعروف شد.

شهر اراك در بدو امر به نام «قلعه سلطان‏آباد» (به نام فتحعليشاه قاجار)و سپس با حذف عنوان قلعه و نيز با عنوان«شهرنو» در نامه‏هاى موجود آن زمانهاديده مى‏شود غلامحسين‏خان و پدر او يوسف‏خان هردو از سپهداران موردتوجه‏دولتهاى مربوطه بوده‏اند نامه‏هايى كه براى آنان فرستاده مى‏شد با عنوان: «لشگرعراق‏» و سپس با حذف كلمه«لشگر» بود كه همين لفظ عراق علم شهر گرديد و اسم‏سلطان‏آباد به تدريج از زبانها افتاد و در سال 1317شمسى كهراه‏آهن جنوب از كناراين شهر عبور كرد و ايستگاهى در كنار شهر احداث شد نام ايستگاه را اراك گذاشتندو سپس شايداز طرف وزارت كشور به تمام آباديهاى واقع در سر راه راه‏آهن‏بخشنامه شد كه اسم آباديهاى مجاور با ايستگاههاىمربوطه به همان نام خوانده‏شود از اين رو عنوان «عراق‏» تبديل به «اراك‏» گرديد. البته اول كسى كه عراق را اراك‏خواندهميرزاآقاخان كرمانى (24) است در اين شعرش:

عروس جهان است ملك اراككه سرتاسرش مشك بيزاست‏خاك (25)

شهر اوليه يا قلعه سلطان‏آباد داراى چهار دروازه بود: آنكه به طرف شرق باز مى‏شد:دروازه شهرجرد به نام ده مجاور ياروبرو، و آنكه به طرف شمال مى‏رفت دروازه‏رازان به نام ده روبرو، و آنكه به طرف غرب مى‏رفت دروازه حاج علينقى، ودروازه‏جنوب را به مناسبت جهت، دروازه قبله مى‏ناميدند.

اين چهار دروازه چنان نصب شده بود كه اگر شخصى در ميان چهار سوق‏مى‏ايستاد و مانعى هم در بين نبود چهار دروازهبه خوبى نمايان بود. (26)

در كتاب «تاريخ اراك‏» آمده: شهر اراك فعلى قبل از سال 1317شمسى به نام‏«عراق‏» و پيش از آن به اسم «سلطان آباد» ودر بدو امر عنوان «قلعه سلطان‏آباد»داشته است تاريخ بناى شهر را چنانچه در افواه معروف است‏به حساب جمل‏«نموديوسف ثانى بناى مصر جديد» يعنى 1231ه .ق ضبط نموده‏اند اما چيزى كه‏قابل ذكر است آنكه بناى شهرى مشتمل برحدود پنج‏هزار خانه و چهار راسته بازارمسقف و نيز مشتمل بر بناى بزرگ ارك دولتى و مدرسه و تعداد زيادى مسجدوحمام -با توجه به اينكه بانى شهر اكثر ايام خود را در جبهه جنگهاى ايران‏و عثمانى و ايران و روس به سر مى‏برده، و نيزسالهاى جنگ خيلى طولانى‏بوده-نمى‏توان به طور قطع به سال معينى نسبت داد بلكه درباره آن بايد گفت طرح‏شهر درسال فلان ريخته شده و بناى آن در خلال سنوات فلان تا فلان لااقل ده‏بيست‏سال طول كشيده است تا صورت شهرى بهخود گرفته و قلعه به اتمام رسيده‏است مع‏الوصف آنچه از تواريخ استفاده مى‏شود اين است:

در كتيبه‏اى كه در عمارت نظميه كه تا سال 1308شمسى خراب نشده بودتاريخ بناى شهر 1227 ضبط شده بود.

در كتيبه‏اى ديگر در راهرو ارك دولتى تاريخ بناى ارك 1228 نوشته شده بود.

اعتمادالسلطنه در جلد چهارم مرآت‏البلدان كه سال تاليفش 1296 مى‏باشددر ضمن واژه جوامع مى‏نويسد:

جامع عراق «سلطان‏آباد» مشهور به «شهر نو» كه به اصطلاح حاليه شهر عراق‏همان است كه از بناهاى مرحوم سپهدار وقريب هفتاد سال است كه اين شهر بناشده است. (27)

از كتاب «اكسيرالتواريخ‏» (28) اعتضادالسلطنه نقل شده: بناى شهر اراك به دست‏يوسف‏خان گرجى و هزينهدويست‏هزارتومان در تاريخ 1228 بوده است. (29)

در كتاب «بستان‏السياحه‏» كه تاريخ پايان تاليفش 1248 مى‏باشد آمده:

سلطان‏آباد قصبه‏اى است مابين فراهان و كزاز و كمره و قلعه‏اى محكم دارد...كه آن را يوسف‏خان گرجى سپهدار خسروايران حسب‏الفرمان بنا نموده و در تعميرو تنسيق آن اهتمام تمام فرموده قريب هزارخانه در آن است و اين قصبهدارالاماره‏غلامحسين‏خان سپهدار (فرزند يوسف‏خان) شهريار ايران است. (30)

و در ماده: «شهر نو» مى‏نويسد: و قصبه ديگر [به اين نام] در عراق است كه درايام سلطان‏فتحعليشاه‏قاجاريوسف‏خان‏گرجى‏كه‏منصب سپهسالارى‏داشت‏بنا نمودو بعد به پسرش غلامحسين‏خان كه سپهدار لقب داشت منتقلگرديد و اكنون درضبط ديوان اعلى‏است و به‏«سلطان‏آباد» مشهوراست كه در حرف سين‏مذكور شد. (31)

آقاى دهگان مى‏گويد: از نوشته‏هاى بالا استفاده مى‏شود كه بناى شهر اراك‏در سالهاى 1227 تا 1231 بوده و به احتمالقوى طرح ريزى و تسويه زمين‏و مقدمات بنا از سال 1227 شروع و لااقل قسمتى از بنا در سال 1231 قابل‏سكونت گرديدهاست. (32)

آقاى دهگان در جاى ديگر مى‏نويسد:

قلعه سلطان‏آباد يا بلده عراق در بدو تاسيس به منظور قلعه جنگى بنا شده‏بود ومنظور بانى، بيشتر ازانتخاب اين محلبه‏منظور جنبه سوق‏الجيشى بوده است.اين قلعه كه در بين ولايات «كزاز» و «فراهان‏» در مقابل «دربند كرهرود» قرارگرفته‏براى جلوگيرى (به گفته مورخان وقت) از اشرار فراهان جاى متناسبى بوده است.

قلعه سلطان آباد محصور به ديوارى ضخيم و خندقى عميق (به عمق‏هشت‏متر) بوده عمارات دولتى در قسمت‏شمالشهر واقع شده است. در اطراف‏شهر هشت‏برج احداث شده بود در سال 1244 فتحعليشاه در هنگام بازديد شهرپنج عرادهتوپ براى حفاظت قلعه سلطان‏آباد در اختيار سپهدار (پسر يوسف‏خان‏گرجى سپهدار اول) آنجا گذاشت.

اين شهر تا سال 1271 محل سكونت‏سپهدار قشون عراق بوده و نظرى كه‏دولت‏به آنجا داشت همان جنبه سوق‏الجيشىشهر بوده، و در اين سال به نقل‏اعتمادالسلطنه، (33) ميرزا حسن‏خان نايب‏الحكومه عراق دكاكين شهر سلطان‏آبادو باغات وعمارات ديوانى را مرمت و تعمير و غرس اشجار كرده و از بلاد ديگر ازهرقبيل ارباب‏صنايع به‏اين شهرآورده‏سكنى‏داد.چنانچه‏مرحوم‏صنيع‏الملك (34) مرقوم‏داشته‏تجار وارباب صنايع شهر فعلى‏اراك همه‏از جاهاى‏ديگر واز بلادمجاوردعوت‏شده‏اند، اكثر تجار اين شهر آذربايجانى، اصفهانى، كاشانى و خوانسارى مى‏باشند،و صنعتگران شهر بيشتر از مردمبروجرد و شهرهاى مجاور تشكيل شده است، ازبوميان قديم كمتر كسى را مى‏شناسيم كه به شغل تجارت يا صنعتمشغول باشد.

نگارنده اين سطور حدس مى‏زند كه حوزه علميه اراك هم از همين سالها(يعنى‏1270 به‏بعد) فعال شده باشد گرچهمدرسه سپهدار قبلا بنا شده‏بوده است.

مصلح‏آباد

از نظر تقسيمات كشورى روستاى مصلح‏آباد جزء حومه اراك مى‏باشد اين روستا درجنوب جلگه فراهان و شمال اراكقرار گرفته است.

مصلح‏آباد از شمال با امام‏زاده على و روستاى حاتم‏آباد و زمينهاى كشاورزى‏روستاى حاتم‏آباد هم جوار است و از شرق باكمال‏آباد عليا، و در ضلع جنوبى‏مصلح‏آباد مزارع آن و كمال‏آباد سفلى قرار دارند، و از غرب با روستاهاى نظام‏آباد،خليج‏آباد و شريف‏آباد هم‏مرز است.

بر اساس‏شواهد موجود، مصلح‏آباد در قرن‏دوازدهم هجرى بنا گرديده است.

در ميان اهالى روستا و مردان و زنان كهنسال اين روستا حكايتى درباره‏تاريخچه آن وجود دارد كه مى‏گويند:

شخصى به نام «سليمان‏لو» از اهالى قفقاز در زمان فتحعليشاه قاجار به ولايت‏عراق عجم و منطقه فراهان تبعيد مى‏گرددوى كه فرد متمولى بوده، در محلى كه‏امروز به رضى‏آباد مشهور است اقامت مى‏گزيند و بخشهاى وسيعى اززمينهاى‏كشاورزى منطقه را خريدارى و به مالكيت‏خويش در مى‏آورد. سليمان‏لو صاحب‏فرزندى است‏به نام«محمدحسين‏» كه وى با كمك فرزندانش رشته قناتى را درزمينهاى خود حفر مى‏كند كه مظهر آن قنات در زمينهاىروستايى كه امروز آن رامصلح‏آباد مى‏نامند ظاهر مى‏گردد اين محمدحسين به‏خاطر بهره‏گيرى از آب قنات‏مذكورزمينهاى منطقه را مالك شده و كم‏كم به آبادى و عمران منطقه پرداخته‏و روستاى جديدى به نام مصلح‏آباد را بنيانمى‏گذارد. (35)

اما نقل ديگر كه با نام مصلح‏آباد هم تناسب كامل دارد اين است كه‏محمدحسين‏خان افشار متخلص به مصلحى(جدآية‏الله‏العظمى اراكى) اين روستا رااحداث نموده كه شرح آن در بخش هفتم اين كتاب خواهد آمد.

پى‏نوشتها:

1) معجم‏البلدان، ج‏2، ص 99 و 103 و ج 4، ص 93.

2) نزهة‏القلوب، ص 51، چاپ 1336 شمسى.

3) .

4) گزارشنامه، ص 276.

5) تاريخ عراق عجم، ص 365.

6) تاريخ عراق عجم، ص 376.

7) تاريخ اراك، ج‏2، ص 116.

8) گزارشنامه، ص 178 و تاريخ اراك، ج‏1، ص 153.

9) گزارشنامه، ص 178-181.

10) تاريخ اراك، ج‏3، ص 2.

11) به لغت‏نامه دهخدا رجوع شود.

12) گزارشنامه، ص 185.

13) تاريخ اراك، ج‏2، ص 104 و 105.

14) گزارشنامه، ص 271.

15) فقهاى بزرگ شيعه، متوفاى 1228.

16) شرح حال رجال ايران، ج‏4، ص 477.

17) در مغرب ايران و مشرق تركيه و شمال عراق واقع است. لغت‏نامه دهخدا.

18) سد مشهور ساوه بر روى قره‏سو بوده است.

19) دانشنامه ايران و اسلام، ج‏11، ص 1444.

20) 1327 هجرى قمرى.

21) لغت‏نامه دهخدا.

22) سيماى ايران، ص 444، تاليف ايرج افشار سيستانى.

23) تاريخ عراق عجم، ص 395. تجارتخانه انگليسها كه معروف به قلعه فرنگى است‏به مصارف زياد مديراولى آن به سليقهممتاز مسيو اشتراوس آلمانى بنا شده است.

24) ميرزا عبدالحسين‏خان معروف به ميرزاآقاخان متوفاى 1314.

25) گزارشنامه، ص 274.

26) گزارشنامه، ص 276-277.

27) تاريخ اراك، ج‏2، ص 107.

28) اعتضادالسلطنه (على‏قلى ميرزا فرزند فتحعليشاه) متوفاى 1298 و كتاب اكسيرالتواريخ در تاليفات اوياد شده است.به شرح حال رجال ايران، ج‏2، ص 447 رجوع شود.

29) تاريخ اراك، ج‏2، ص 108.

30) بستان السياحه، ص 309.

31) بستان السياحه، ص 320.

32) تاريخ اراك، ج‏2، ص 109.

33) صاحب مرآت البلدان و كتابهاى ديگر.

34) صنيع‏الملك لقب ديگر همان اعتمادالسلطنه است.

35) رساله مصلح آباد، ص‏21.

 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation