
14- شاگردان آية الله العظمى اراكى
قبلا پنج نفر از شاگردان ايشان را ياد كرديم.
6- آيةالله حاج شيخ محمد شاهآبادى فرزند آيةاللهالعظمى ميرزا محمدعلىشاهآبادى متولد حدود سال 1339ق،مقدمات و ادبيات و سطوح را نزد والدماجدش و علماى تهران فرا گرفت و در درس خارج معقول و منقول پدر شركتواستفادهها كرد. پس از رحلت پدر بزرگوارش چندى به جاى پدر مسجد و محرابو تدريس را اداره كرد و سپس به قمهجرت نمود و سالها از درس آيةاللهالعظمىاراكى استفاده نمود. اكنون از مدرسان بزرگ حوزه علميه قم مىباشد كهدرس خارجفقه و اصول، و تدريس فلسفه و عرفان دارد. -دامتبركاته-
7- آيةالله حاج شيخ محمدتقى ستوده متولد 1340ق در اراك، مقدماتو سطوح اوليه را در اراك خواند و سپس به قممشرف و سطوح عالى را خواندو سپس از دروس خارج آيات عظام حاج آقا حسين بروجردى، آقا سيداحمدخوانسارى،حاج سيدمحمدرضا گلپايگانى، حاج شيخ محمدعلى اراكى و حاجسيدمحمد محقق داماد استفاده كرد.
ايشان كتابهاى شرح لمعه و رسائل و مكاسب و كفايه را حدود چهل سال درحوزه قم تدريس نموده و از مدرسان به نامحوزه بودند كه صدها بلكه هزارها نفر ازفضلا و طلاب از درسهاى ايشان بهره بردهاند متاسفانه چندى است كه بهخاطرعارضه چشم تدريس را ترك كردهاند. -دامتبركاته-
8- آيةالله حاج شيخ محسن حرم پناهى متولد 1347ق. پس از تكميلمقدمات از آيات عظام: حاج سيدمحمدتقىخوانسارى، حاج سيدمحمد حجت،حاج آقا حسين بروجردى، حاج سيدمحمدرضا گلپايگانى و حاج شيخمحمدعلىاراكى استفاده نمود. سالها است كه درس خارج فقه و اصول و درسهاى متفرقه ديگردارند و فضلا از محضرشاناستفاده مىكنند.
تاليفات ايشان:
1- بخشى از جامع احاديثالشيعة.
2- شرح وسيلةالنجاة اصفهانى.
3- شرح كفايةالاصول خراسانى.
4- تقريرات درس طهارت و صلاة آيةاللهالعظمى بروجردى.
قبرى كه در صحن مطهر حضرت معصومه نزديك مقبره مرحوم حاج شيخفضلالله نورى است، قبر جد دوم ايشان حاجملا آقا حسين مىباشد و پدر و اجدادايشان همه از علما و افاضل بودهاند.
9- آيةالله حاج شيخ على پناه اشتهاردى متولد 1339 در قصبه اشتهارد. درسال 1360ق به قم هجرت و سطوح را نزدآياتالله مرعشى نجفى، حاج شيخمرتضى حائرى، اديب تهرانى، شيخ عبدالرزاق قائينى و ديگران خواند و از دروسخارجآياتاللهالعظام حاج سيدصدرالدين صدر، حاج آقا حسين بروجردى، حاجسيد محمدرضا گلپايگانى و حاج شيخمحمدعلى اراكى ساليان دراز استفاده نمود.
ايشان از مدرسان مشهور حوزه علميه هستند و در طول حدود چهل سالتدريس صدها طلبه از محضر درسشان بهرهبردهاند.
تاليفات او:
1- مداركالعروة. چند جلد آن چاپ شده است.
2- تقريرات بحث صلاة جمعه آيةاللهالعظمى بروجردى.
3- تقريرات بحثهاى ضمان و غصب و ارثالزوجه و صلاة آيةالله بروجردى.
4- تقريرات اصول آيةالله بروجردى.
5- حاشيه وسيلةالنجاة.
6- حاشيه اجتهاد و تقليد عروةالوثقى.
7- كتاب رد شهيد جاويد.
8- تعليمات اخلاقى.
و خدمات علمى ديگر مانند تصحيح مجمعالفائده مقدس اردبيلىو ايضاحالفوائد فخرالمحققين و روضةالمتقينملامحمدتقى مجلسى و تنظيمو تاليف بخشى از جامع احاديثالشيعة.
10- آيةالله حاج سيدمحسن خرازى متولد 1357ق در تهران. مقدمات را درسالهاى حدود 1375 تا 1378 در تهران نزدآيةالله حاج شيخ احمد مجتهدىو ديگران خواند سپس به حوزه علميه قم مشرف و حدود هفتسال به خواندنسطوحاشتغال داشت.
برخى ازاساتيد سطح ايشان در قم:
آيةالله حاج ميرزاعلى آقا فلسفى.
آيةالله حاج شيخ محمدعلى معزى دزفولى.
آيةالله حاج شيخ رحمتالله فشاركى مطول.
آيةالله حاج شيخ مصطفى اعتمادى رسائلظ.
آيةالله حاج شيخ محمدتقى ستوده شرح لمعه.
آيةالله حاج ميرزاعلى مشكينى مكاسب.
آيةالله حاج سيدمحمدباقر سلطانى كفايةالاصول.
آيةالله حاج شيخ محمد شاهآبادى كفايةالاصول و حدود هفتسال گاهى هرروز و گاهى روزهاى تعطيلى فلسفه و كلام وعقائد.
از حدود سال 1384 تا چند سال قبل (حدود بيست و پنجسال) از درسخارج فقهاى بزرگ حوزه:
آيةاللهالعظمى حاج سيدمحمدرضا گلپايگانى.
آيةاللهالعظمى حاج سيدمحمد محقق داماد.
آيةاللهالعظمى حاج سيدحسن فريد اراكى.
آيةاللهالعظمى حاج شيخ محمدعلى اراكى. شركت در اين درس ساليانطولانى و تقريبا تا زمانى كه آن مرحوم تدريس راترك كردند ادامه داشت و برخىديگر(رحمةاللهعليهم اجمعين) استفاده كردند.
در دوران درس خارج با مرحوم شهيد سلطانى اشتهاردى و آيةالله حاج شيخابوالحسن مصلحى درسها را مباحثه و گاهىهم مباحثه كمپانى داشتند مباحثه باآقاى مصلحى سالهاى متمادى است كه ادامه داشته و هنوز هم ادامه دارد درمباحثهاين دو بزرگوار چند سال هم اينجانب شركت مىكردم انصافا بحثسودمندو مفيدى بود كه متاسفانه توفيق ادامه آن رانداشتم.
آيةالله خرازى از همان اوائل تحصيل به تدريس هم اشتغال داشتند و كتابهاىسطح را تدريس مىنمودند و نيز بحثهاىمتفرقه عقائد تفسير و غيره هم داشتند كهاز درسهاى مطلوب و مرغوب حوزه به شمار مىآمد.
از سال 1405 درس خارج فقه شروع كردند اجتهاد و تقليد عروهالوثقى،طهارت، جهاد، مكاسب محرمه را بحث كرده وادامه دارد.
از حدود سال 1411 درس خارج اصول را هم آغاز و ادامه دارد.
تاليفات چاپ شده ايشان:
ء- احياءالموات. فقه استدلالى.
- بدايةالمعارف. كتاب درسى حوزه است.
- رساله در معاد. (فارسى بسيار مفيد)
- كتابالامر بالمعروف و النهى عنالمنكر. فقه استدلالى.
- كلمة فى رحابالتقوى.
- رساله پيرامون عرف.
- رساله پيرامون تشريح و احكام آن.
- رساله پيرامون نقض حكم حاكم.
- رساله پيرامون ولايت عدول وثقات.
- رساله در اصول عقايد با استفاده از متون روايات.
- رساله پيرامون قاعده لطف.
- رساله پيرامون دفاع و انواع و اشكال آن. (خلاصه كتاب ديگرايشان است).
- رساله در اخلاق.
اين هشت رساله در مجله نور علم، مجموعه مقالات كنگره حضرترضاعليه السلام، مجله توحيد، كتاب بازشناسىخبرهاى تجاوز و دفاع و مجموعه مقالهكنگره شيخ مفيد چاپ شده است.
آثار چاپ نشده:
- حاشيه بر مكاسب. (بيع و خيارات)
- حاشيه بر كفايةالاصول.
- حاشيه بر چند جلد از جامعالمدارك آيةاللهالعظمى حاج سيداحمدخوانسارى.
- حاشيه بر اجتهاد و تقليد و نكاح مستمكالعروة.
- كتابالجهاد. (شرحالشرايع)
- حاشيه بر حاشيه مكاسب مرحوم كمپانى.
- حاشيه بر حاشيه كفاية مرحوم كمپانى.
- الدررالمنثورة فىالمسائلالمتفرقةالفقهية والاصولية.
- عمدةالاصول (ناتمام)
- كتاب انواع و اشكال دفاع.
- رسالة فى حقيقةالمعجزة.
- كتابالربا (شرح ربا عروةالوثقى است) ناتمام.
- كتابالخمس (شرحالعروة).
- كتابالضمان (شرحالعروة).
- تعليقه بر شرح تجريد (الهيات)
- تعليقه بر شرح باب حاديعشر.
- تعليقه بر شرح منظومه سبزوارى (الهيات).
- تعليقه برحاشيه شرح منظومه مرحومآيةاللهالعظمىحاج شيخ محمدتقىآملى.
- شرح خطبةالمتقين (عربى)
- شرح رسالةالحقوق للامامالسجادعليه السلام (ناتمام)
- حاشيه بر جلد دوم كتاب اقتصادنا شهيد آيةالله صدر.
- كتابالتوازن الاسلامى با همكارى چند نفر از اساتيد.
- كتابالحكومةالاسلامية با همكارى چند نفر از اساتيد.
- معارف اسلامى كتاب درسى دانشگاهها با همكارى چند نفر از اساتيد.
- كتاب اصول دين مؤسسه در راه حق با همكارى چند نفر از اساتيد.
- دوره پيشوايان مؤسسه در راه حق در پانزده جلد كوچك با همكارى چندنفر از اساتيد.
- روزنههايى از عالم غيب و شهود اين كتاب شامل حدود چهارصد داستان ازداستانهايى است كه مىتوان ايمان خوانندهرا محكمتر كند.
از بركات و خدمات آيةالله خرازى تاسيس مؤسسه در راه حق قم مىباشداين مؤسسه با سرپرستى ايشان و همكارى چندنفر از فضلا و اساتيد حدودسىسال است كه به خدمات فرهنگى و ارشاد نسل جوان و نيز برنامههاى سازندهحوزوىمشغول است و بحمدالله موفقيتهاى چشمگيرى داشته و همواره موردتاييد مراجع تقليد گذشته و امامراحل-رضواناللهتعالى عليهم- و رهبر معظمانقلاب دامتبركاته و ساير علما و مراجع بوده و هست.
قضاوت همه آشنايان با كار عظيم مؤسسه در راه حق اين است كه صفاو اخلاص و كوشش و گذشت آيةالله خرازى و نيزكوششهاى برادر عزيزمان حاجمحمود آقا لولاچيان (از هيئت مؤسس و مالى مؤسسه) براى اداره و تامين بودجهآنبيشترين سهم را در اين توفيقات داشته است.
آيةالله خرازى از آيات عظام:
مرحوم حاج سيداحمد خوانسارى.
مرحوم حاج سيدمحمدرضا گلپايگانى.
مرحوم حاج سيدمصطفى خوانسارى.
مرحوم حاج شيخ محمدعلى اراكى.
مرحوم حاج سيد شهابالدين مرعشى نجفى.
اجازه روايت دارند.
آيةالله خرازى از اعضاى جامعه مدرسين حوزه علميه قم و از چهرههاىمحبوب و محترم حوزه علميه قم و مورد احترامهمه مراجع تقليد و اساتيد و فضلاو حوزويان است و اين محبوبيت و مقبوليت از مصاديق انالذين آمنواو عملوالصالحاتسيجعل لهم الرحمن ودا مىباشد.
اينجانب كه بيش از چهل سال استبا ايشان آشنا و دوست و سالها هممباحثه و معاشر بودهام از ايشان جز خير، خوبى،اخلاص، تقوى، خداترسى،ترويج دين، رفع گرفتارى مؤمنان، غيرت دينى، كوشش در تحصيل، تدريسو كارهاى علمى ودينى نديدهام و همواره خود و همه حيثيات حوزوى خود رامديون رفاقت و صداقت و رفتار و كردار كريمانه ايشان مىدانمو هميشهدعاگويشان هستم، و دعاى خيرشان را موجب بركت در زندگى خود و خانوادهخود مىدانم -دامتبركاته- ء-آيةالله حاج شيخ غلامرضا صلواتى اراكى از مدرسان معروفسطوح عاليه.
- آيةالله سيدمحمدباقر خوانسارى فرزند آيةاللهالعظمى حاجسيدمحمدتقى خوانسارى.
- مرحوم آيةالله حاج شيخ جلال طاهر شمس گلپايگانى از مدرسانسطوح عاليه.
- آيةالله حاج سيدمهدى يثربى كاشانى امام جمعه كاشان.
- آيةالله حاج شيخ محيىالدين حائرى شيرازى امام جمعه شيراز.
- آيةالله حاج سيداسماعيل موسوى زنجانى امام جمعه زنجان.
- آيةالله حاج شيخ محمد يزدى رئيس قوه قضائيه.
- آيةالله حاج شيخ مرتضى مقتدايى دادستان كل كشور.
- آيةالله حاج شيخ مجدالدين محلاتى از علماى شيراز.
- آيةالله سيدكاظم نور مفيدى امام جمعه گرگان.
- آيةالله حاج شيخ ابوالقاسم محجوب جهرمى از اساتيد حوزه.
- مرحوم آيةالله شيخ على اوسط هاشمى همدانى از افاضل حوزه.
- آيةالله سيدمحمدباقر ابطحى اصفهانى از افاضل حوزه.
- آيةالله حاج شيخ على كريمى جهرمى از اساتيد حوزه.
- آيةالله حاج شيخ حسين كريمى از اساتيد حوزه.
- آيةالله حاج شيخ علىرضا الهى (داماد مرحوم آيةاللهالعظمى اراكى) ازاساتيد حوزه.
- آيةالله حاج سيدحسين كرمانى از افاضل حوزه.
- شهيد حاج شيخ مهدى شاهآبادى(رحمةالله عليه).
- شهيد حاج شيخ على حيدرى نهاوندى(رحمةالله عليه).
- شهيد حاج شيخ بهاءالدين محمدى عراقى(رحمةالله عليه).
- آيةالله حاج شيخ على نيرى همدانى از اساتيد حوزه.
- آيةالله حاج شيخ على ثابتى همدانى فرزند آيةالله حاج ميرزا محمدثابتى همدانى متوفاى 1365 استاد معروف زمانحاج شيخ عبدالكريم حائرى.
- آيةالله شيخ حسن معزى تهرانى از فضلاى حوزه.
- آيةالله سيدعلى مدرسى يزدى. رئيس حوزه علميه كرج.
- آيةالله شيخ محيىالدين فاضل هرندى از اساتيد حوزه.
- آيةالله حاج شيخ مهدى صادقى ملايرى از فضلاى حوزه.
- آيةالله حاج سيدحسن آل طه از اساتيد حوزه.
- آيةالله حاج سيدعباس ميريونسى از فضلا.
- آيةالله حاج شيخ اصغر قاضىزاده اراكى. سرپرستحوزه علميه مدرسهحاج محمدابراهيم اراك.
- آيةالله حاج شيخ اسدالله عندليب شيرازى از اساتيد حوزه.
- آيةالله حاج شيخ محمدحسين مسجد جامعى (از قدماى تلاميذ ايشان)
- آيةالله حاج شيخ حسن شريعتى كاشانى.
- آيةالله حاج سيدعلى ابطحى اصفهانى.
- مرحوم آيةالله حاج سيدحسين برقعى از افاضل و اساتيد حوزه.
- آيةالله جناب آقاى شيخ محمد تقى دانش.
- آيةالله حاج شيخ ابوالقاسم اشتهاردى.
- آيةالله موحدى كرمانى.
- آيةالله اجتهادى اراكى.
- آيةالله موحدى ساوجى.
- نويسنده اين سطور هم چند سال در درس ايشان حاضر مىشدم. درپايان همين بخش شرح حال خود را آوردهام.
اكنون كه شش نفر از شاگردان دروس سطح و چهل و چهار نفر از شاگرداندرس خارج آيةاللهالعظمى اراكى ياد شدمناسب است چند مطلب را اضافه كنم:
1- تتلمذ تعدادى از اين بزرگواران در شرح حالشان در كتاب گنجينهدانشمندان آمده، و تعدادى را هم خود اينجانباطلاع داشتم، و بقيه از سه شرححالى كه تا اين تاريخ براى آيةاللهالعظمى اراكى نوشته و منتشر شده اخذ شد.
2- شاگردان آن بزرگوار منحصر به اين پنجاه نفر نيستبلكه علاوه بر اينهاتعداد ديگرى هم در همان سه شرح حالى كه تاكنون منتشر شده ياد شدهاند كهمىتوانيد به آنها مراجعه فرماييد.
3- يكى از شاگردان آيةاللهالعظمى اراكى كه شايد هيچ كس به اندازه ايشاندروس آن مرحوم را درك نكرده باشد فرزندفاضل ايشان حضرت آيةالله حاج شيخابوالحسن مصلحى اراكى مىباشد ايشان سالها است كه به تدريس سطوحعاليهمشغولند و اخيرا كه فراغتى پيدا كردهاند درس خارج دارند و به حق و با اطلاعمىگويم ايشان از كسانى است كهشايستگى تدريس خارج فقه و اصول را دارندو درس ايشان براى فضلا و طلاب بسيار سودمند است.
نويسنده هنگام تنظيم مطالب اين كتاب از ايشان تقاضا نمودم شرح حالكوتاهى از خود بنويسند، محبت نمودهپذيرفتند:
اين جانب ابوالحسنبن محمدعلى مصلحى عراقى طبق نوشته مرحوم والدتقريبا يك ساعت و نيم به غروب مانده روزشنبه غره شهراللهالمبارك رمضان سال1353قمرى برابر با شهريور سال 1314شمسى در بلده طيبه قمصانهااللهعنالتصادم به دنيا آمدم.
پس از تكميل دروس دبستان با اصرار مرحوم آيةاللهالعظمى حاجسيدمحمدتقى خوانسارى (مرحوم والد با ادامهتحصيل در دبيرستان موافق نبود)وارد دبيرستان و پس از اتمام آن وارد دانشكده حقوق تهران شدم اما چون مرحوموالدبا ادامه تحصيل در دانشگاه مخالف، و ادامه تحصيل در رشته حقوق را پاگذاشتن بر روى قرآن كريم ناميدند، آن را ناتمامگذاشته و به تحصيل علومحوزوى پرداختم.
دروس سطوح را خدمت آياتالله: حاج شيخ محمدتقى ستوده، حاج شيخغلامرضا صلواتى، حاج ميرزا على مشكينى،حاج شيخ محمد شاهآبادىو ديگران خواندم.
و از درس خارج امام راحل -رضوانالله تعالى عليه- و آيةاللهالعظمى محققداماد و مرحوم والد استفاده كردم، البته ازدرس والد مرحوم كه حدود سى سالشركت مىكردم بيشترين بهره را بردم.
چند ماهى هنگام تشرف به نجف اشرف در درس خارج آيةاللهالعظمى حاجسيدابوالقاسم خويى و آيةاللهالعظمى حاجشيخ حسين حلى نيز شركت نمودم.
فلسفه را نزد آيةالله حاج شيخ حسينعلى منتظرى و اسفار را خدمت مرحومآيةالله حاج سيدمحمدحسين علامهطباطبايى خواندم و نيز در درس تفسير آنمرحوم شركت مىكردم.
از جلسات اخلاقى مرحوم آيةالله حاج شيخ عباس تهرانى كه جمعهها دركتابخانه مدرسه حجتيه بر قرار بود. و نيز درساخلاق شبهاى جمعه مرحوم حاجآقا حسين فاطمى قمى كه در منزلشان منعقد مىشد استفاده مىنمودم.
و خلاصه موجبات تكامل علمى و سير معنوى را خداوند متعال از هر جهتبراى حقير فراهم نمود. گر گدا كاهل بودتقصير صاحب خانه چيست.
آنچه از دروس سطح و سطوح عاليه خواندم موفق به تدريس آن هم بودم.چند سالى در مدرسه حقانى و چند سالى درمدرسه شهيدين و چند سالى درجامعةالزهرا تدريس و انجام وظيفه نمودم.
علت اصرار و علاقه عجيب مرحوم والد به حقير در ادامه تحصيلاتحوزوى آن بود كه هنگام سفر آيةاللهالعظمى حاجسيدمحمدتقى خوانسارى به مكهمعظمه از ايشان خواستند كه زير ناودان طلا دعا كنيد كه توفيق نصيب حالآقاابوالحسن شود. مرحوم والد مىفرمودند به آقاى خوانسارى عرض كردم كهمىترسم بعد از من زحمات چندين سالهمن كه به صورت نوشته و تاليفو تصنيف جمع شده به هدر برود، دعا كنيد اين فرزندم راه مرا ادامه دهد و براىمن قرةاعين (1) باشد.
و به من فرمودند: چون مرحوم آقاى خوانسارى مردى بود باصفا و باوفا،يقين دارم كه فراموش نكرده و دعا كرده، و دعاىاو كه مستجابالدعوه بود ردنمىشود و مكرر به من مىفرمودند: اگر به جايى برسى نتيجه دعاى آن مرد بزرگاست ومىفرمودند: تو درخت جواهر منى.
درس و بحث و تدريس به طور جد ادامه داشت تا دوران مرجعيت ايشان.
در زمان مرجعيت ايشان موقتا براى انجام چند كار مهم درس و بحث را تركگفته و به آن كارها پرداختم.
1- توضيحالمسائل امام خمينى-رضوانالله تعالى عليه- توسط چند نفر ازفضلا با فتاواى مرحوم والد در حاشيهعروةالوثقى تطبيق شده بود اما چون حاشيهعروة همه مسائل توضيحالمسائل را نداشتبراى تكميل آن به اتفاق آيةاللهخرازى(كه سالها استبا ايشان مباحثه داريم) مسائل را تنظيم و در نهايت از مرحوم والدنظر مىخواستيم و نظر ايشانرا درج مىكرديم.
2- تهيه مناسك حج و استخراج فتاوى و نظرات ايشان به همين نحوانجام شد.
3- استفتائات كثيرهاى كه از سراسر كشور و يا خارج از كشور مىشد هر جالازم بود از خود ايشان استفتاء مىشد و نظرمىدادند و گاهى هم به كمك برادرانعزيز حجةالاسلام والمسلمين آقاى حاج شيخ محمدتقى دانش آشتيانى،حجةالاسلام والمسلمين شيخ مهدى صادقى ملايرى، حجةالاسلام والمسلمينحاج شيخ خيرالله سليمزاده و آيةاللهخرازى مدارك مساله تهيه و در نهايتبه نظرآن مرحوم مىرسيد و پاسخ نوشته مىشد.
و اصولا جواب تمام استفتائاتى كه توسط نامه يا تلفن مىشد به تاييد نظرايشان مىرسيد و در نهايتخود ايشان اظهارنظر مىكردند و چون تنها اينجانب بهمبانى علمى ايشان آشنايى و احاطه كامل داشتم و نيز با بيان و نحوه صحبتايشانو صحبت كردن با ايشان آشنايى داشتم براى جواب استفتائات در بسيارى از مواردلازم بود كتابهاى متعددى رابراى ايشان بخوانم و گاهى مىشد كه چند روز پيرامونيك مساله وبهخصوص مسائل مستحدثه بحث وتبادلنظر مىشدتا به نتيجه نهايىو صدور فتواى جزمى برسد و اين فتاوا را بنده در دفترى مخصوص ضبط كردهام.
در هر صورت در اين چند سال اخير حجم سنگين اين گونه كارها منحصرا بهدوش اينجانب بود و از شخص ديگرىساخته نبود و لذا ايشان اخيرا مكررمىفرمودند تو درخت جواهر منى.
اين كارها به علاوه كمكهايى كه مرحوم والد در اين سن و سال و حال لازمداشتند و همه به دلائل خاصى به اينجانبمحول بود دراين چند سال مجالى براىتدريس و بحثباقى نمىگذاشت.
اما بعد از رحلت ايشان وحصول فراغت تدريس را آغاز و بحمدالله مانندسابق اشتغال جدى دارم.
اين بود نوشته آيةالله حاج شيخ ابوالحسن مصلحى فرزند فاضل مرحومآيةاللهالعظمى اراكى كه به تقاضاى اينجانبنوشتند. (2)
لازم است اضافه نمايم:
اينجانب سالهاى طولانى است كه با آيةالله مصلحى آشنا بوده و مدتى هم درمباحثه ايشان با آيةالله خرازى شركت واستفاده مىكردم اما ارادتى كه به ايشانداشتم در اين چند سال دوران مرجعيت مرحوم والدشان چند برابر شد زيرا درايندوران كه جدا براى ايشان امتحانى عظيم بود بسيار خوب از امتحان درآمدو خدماتى شايان توجه انجام داد.
1- بيت رفيع مرجعيتشيعهرا با كرامت ونزاهت فوقالعاده بالايىادارهكرد.
2- در مسائل مربوط به نظام اسلامى و انقلاب و مربوط به مرجعيتشيعهموضعگيريهاى صحيح داشت و حمايت ازاسلام و نظام اسلامى را وظيفه خوددانست و تحت تاثير امور مادى و دنيوى و شيطنتهاى گوناگون دشمنان ودوستانناآگاه قرار نگرفت.
3- بار مراجعات علمى و غير علمى سراسر كشور را با تحمل و درايتو امانت كامل به دوش كشيد.
4- وسائل چاپ و نشر آثار علمى آن بزرگوار را فراهم و حوزههاى علمىشيعه و فقها و فضلا را از اين راه بهرهمند نمود.
5- زهد و مرور با كرامت نسبتبه مال و بيتالمال را كاملا مراعات و سعىوافر داشت كه وجوهات در مصارف لازم وشايسته و تقويتحوزه و رفع گرفتارىمحرومان صرف شود.
6- به نظر اينجانب از مهمترين توفيقات ايشان پرستارى و كمك به آن پدربزرگوار و عظيمالشان و جلب رضايت وخوشنودى او بود كه اين خود موجبرضاى خداى منان خواهد بود.
در پايان بايد با صراحت و صداقت عرض كنم كه خداى متعال همانگونه كهآيةاللهالعظمى اراكى را براى اين دوره ازمرجعيت جهان تشيع ذخيره كرده بود فرزندبرومند ايشانآيةالله حاج شيخ ابوالحسن مصلحىرا نيز گويادرطولسالهابراىكمكبه آن بزرگوار از هر جهت آماده و مهيا مىساخته است. هنيئا لاربابالنعيم نعيمهم.
از آيةالله مصلحى اين دو اثر چاپ شده است.
1- التوازنالاسلامى با همكارى آيةالله خرازى و ديگران.
2- الحكومةالاسلامية با همكارى آيةالله خرازى و ديگران.
و بحمدالله پسران ايشان (نواده آيةاللهالعظمى اراكى) هم مشغول تحصيلعلوم حوزوى هستند به اميد اينكه بتوانندمدارج عالى را طى كرده مانند پدرو جدشان منشا خدمات دينى و فرهنگى فراوان گردند.
شرح حال اين بنده فقير حقير: رضا استادى (تهرانى)
تولد: در سال هزار و سيصد و شانزده هجرى در يك خانواده مسلمان در يكى ازمحلات جنوب تهران به دنيا آمدم.
پدرم: حاج خداداد استادى كه مردى با ايمان و اهل خير و كاسب بود حقعظيمى بر من دارد زيرا علاوه بر كمكهاىمعنوى، همواره از جهات مادى و ادارهزندگى رهين كمكهاى ايشان بودهام، در سال 1372 شمسى از دنيا رفت ودروادىالسلام قم درمقبرهاى كه خود تهيهكرده بود بهخاك سپرده شد. رحمةاللهعليه.
تحصيل: حدود هفتسالگى به دبستان رفتم، و تا دوازده سالگى ششكلاس ابتدايى را خواندم و سپس تا شانزده سالگىمشغول كسب و كار بودم، آنگاهبه وساطت دو نفر از مؤمنين با مسجد امينالدوله بازار تهران و مدرسه مروى آشناو بهتحصيل علوم دينى مشغول شدم.
سه - چهار سال در تهران از محضر آقايان: حاج شيخ عبدالكريم حقشناسامام جماعت مسجد امينالدوله، حاج شيخاحمد مجتهدى امام جماعت مسجدحاج ملامحمد جعفر، مرحوم حاج شيخ هادى مقدس واعظ، مرحوم حاجميرزاعبدالعلى تهرانى امام جماعت مسجد بزازهاى تهران، و ديگران استفاده كردم.
آنگاه به حوزه مقدسه قم آمده مشغول خواندن كتاب شرح لمعه شدم، و تاحدود هفتسال دروس سطح را مىخواندم، وپس از اين دوره حدود ده سال بهدرس خارج فقه و اصول حاضر مىشدم و از بدو پيروزى انقلاب به خاطر اشتغالبهتدريس و تاليف و ساير كارهاى علمى، از حضور در درسها محروم شدم و بنابرايندوران تحصيل اين حقير بيستسالبوده است.
عدهاى از اساتيد دوران سطح در قم
حاج شيخ محمدتقى ستوده.
حاج شيخ حسين نورى.
حاج شيخ ابوالقاسم خزعلى.
حاج شيخ محمد شاهآبادى.
حاج شيخ جعفر سبحانى.
حاج شيخ حسينعلى منتظرى.
حاج شيخ ناصر مكارم شيرازى.
حاج سيدمحمدباقر سلطانى بروجردى طباطبايى.
حاج شيخ احمد آذرى قمى.
حاج شيخ عبدالله جوادى آملى دامتبركاتهم و افاضاتهم.
ضمنا از جلسات اخلاق و توسل مرحوم حاج شيخ عباس طهرانى و مرحومحاج آقا حسين فاطمى گاهى استفادهمىكردم.
اساتيد دوران درس خارج
مرحوم حاج سيدحسن فريد اراكى.
مرحوم حاج سيدمحمد محقق داماد يزدى.
مرحوم حاج سيدمحمدرضا گلپايگانى.
مرحوم حاج سيدكاظم شريعتمدارى تبريزى.
مرحوم حاج شيخ محمدعلى اراكى.
مرحوم حاج سيدابوالقاسم خوئى (چند ماهى كه در نجف بودم).
مرحوم حاج سيدروحالله خمينى. امام راحل رضوانالله تعالى عليه (چندماهى كه در نجف بودم).
مرحوم حاج سيدمحمدباقر صدر. (چند ماهى كه در نجف بودم).
حاج سيدموسى شبيرى زنجانى دامتبركاته (چند ماه). (3)
و در طول اين بيستسال كه مشغول خواندن سطح و خارج بودم در بسيارىاز درسها و نيز گاهى به طور مستقل ازصديق متقى عادل خدوم آيةالله آقاى حاجسيدمحسن خرازى به عنوان هممباحثه و شريك بحثبهرهمند بودهام و ايشانرا برحقير حق عظيمى است. سلمهالله تعالى.
تدريس:
سالهاى متمادى است كه به اندازه وسع خود به تدريس سطح كتابهاى: شرحلمعه، اصول فقه مظفر، مكاسب، رسائل،كفايه، و نيز اصول عقايد، تفسير و غيرهاشتغال دارم.
اجازه:
براى تيمن و تبرك از مرحوم آقا سيد مصطفى صفايى خوانسارى و مرحوم حاجشيخ محمدتقى تسترى مؤلفقاموسالرجال و حضرت آيةالله نجومى اجازه روايتخواستم. آقاى خوانسارى و آقاى نجومى اجازههايى بسيار مفصل كههمه مشايخخود را در آن ياد كردهاند، و آقاى تسترى اجازهاى بسيار كوتاه در چند سطر، برايمنوشتهاند و تا كنون اجازهامور حسبيه از كسى نخواسته و نگرفتهام.
تاليف و تصحيح
از سال 1350 هجرى شمسى تا كنون كنار بحث و درس به تاليف و ترجمهو تصحيح و مانند اينها نيز مشغول بوده و آثارفراوانى هر چند بىارزش يا كمارزشدارم كه جز دو سه مورد همه آنها منتشر شده است.
تاليفات:
ء- فهرست كتابهاى خطى كتابخانه مدرسه فيضيه قم. سه جزء در دومجلد. چاپ قم.
- فهرست كتابهاى خطى كتابخانه عمومى آيةالله گلپايگانى. جلد دومو سوم. چاپ قم.
- فهرست كتابهاى خطى كتابخانه مدرسه حجتيه قم. چاپ قم.
- فهرست كتابهاى خطى كتابخانه مسجد اعظم قم. چاپ قم.
- فهرست كتابهاى خطى كتابخانه مدرسه مروى تهران. چاپ قم.
- فهرست صدو شصت نسخه خطى. چاپ قم (اين نسخهها به كتابخانهآيةاللهالعظمى مرعشى منتقل شد).
- آشنايى با چند نسخه خطى شامل فهرست نسخههاى خطى كتابخانهچهل ستون مسجد جامع تهران، و فهرستنسخههاى خطى كتابخانه شخصىآيةالله حاج سيداحمد زنجانى رحمةالله عليه، و نسخههاى خطى كتابخانهحاجسيدمهدى روحانى دامتبركاته. چاپ قم.
- فهرست نسخههاى خطى كتابخانه حسينيه شوشتريهاى نجف. اينفهرست كه اصل آن از آقاى اسماعيليان و تنظيم وتكميل آن از اين جانب است درجلد 11 و 12 نشريه دانشگاه چاپ شده است. چاپ تهران.
- فهرست نسخههاى خطى كتابخانه آقاى طبسى حائرى ساكن قم.
- فهرست نسخههاى خطى كتابخانه حاج شيخ على خوانسارى رحمةاللهعليه (اين نسخهها ظاهرا به مدرسه مهديهخوانسار منتقل شده است).
- فهرست نسخههاى خطى كتابخانه مرحوم آيةالله حجت كوهكمرى (ايننسخهها به كتابخانه آيةالله مرعشى منتقل شد).
- فهرست نسخههاى خطى كتابخانه مدرسه حجازيهاى قم (اين نسخههابه كتابخانه مدرسه آيةالله گلپايگانى منتقل شد).
- فهرست صد نسخه از نسخههاى خطى حاج آقا اسماعيل هدايتى قم(اين نسخهها و بقيه نسخههاى اين كتابخانه بهكتابخانه مدرسه آيةالله گلپايگانىمنتقل شد.)
اين پنج فهرست در مجله نور علم قم چاپ شده است.
- فهرست نسخه هاى خطى كتابخانه امامزاده هلالآران كاشان. در مجلهميراث جاويد چاپ شده است.
- فهرست نسخههاى خطى كتابخانه مرحوم آقا سيدمصطفى صفائىخوانسارى كه به كتابخانه آستان قدس رضوىمنتقل شد. (در يك جلد چاپشده است).
- فهرستدويستوسى نسخه خطى كه تازگى در تهران ديدهام (در مجلهنور علم چاپ شد و نسخهها به كتابخانه آستانقدس رضوى منتقل شده است).
- كتابنامه نهجالبلاغه، چاپ تهران.
- كتابنامه امام صادقعليه السلام، چاپ قم.
- اصول دين براى همه، چاپ قم.
- شورى در قرآن و حديث، چاپ قم.
- مدارك نهجالبلاغه، چاپ قم.
- تحقيق در يك مساله فقهى (ريش تراشى). چاپ قم.
- شفاعت در قرآن و حديث. چاپ قم.
- چهل داستان. چاپ قم.
- امامت در چند درس. چاپ قم.
- تحقيقى درباره دعاى ندبه. چاپ قم.
- توضيحى پيرامون غنيمت در آيه خمس. چاپ قم.
- بررسى قسمتى از كتاب شهيد جاويد چاپ قم. (اولين تاليف بندهاست).
- كلمات الاعلام حول جوازالشهادة بالولاية فىالاذان و الاقامة.چاپ قم.
- يادنامه علامه سيدابوتراب خوانسارى. چاپ قم.
- خاتميت از ديدگاه عقل و قرآن و حديث. چاپ تهران (ترجمه بخشى ازكتاب مفاهيمالقرآن استاد محترم آقاى سبحانىاست).
- ده رساله. چاپ قم (هفت رساله از اين ده رساله تجديد چاپ همانشمارههاى 20، 21، 22، 25، 26، و 27 و29 مىباشد.)
- چهل مقاله چاپ قم (سه مقاله از اين چهل مقاله همانها است كه بهشمارههاى 17 و 18 و 30 قبلا ياد شد.)
- سى مقاله چاپ انتشارات جامعه مدرسين قم (كتاب چهل داستان كهقبلا ياد شده در اين كتاب نيز درج شده است).
- مقدمهاى بر ملل و نحل چاپ انتشارات جامعه مدرسين.
- بيست مقاله چاپ انتشارات جامعه مدرسين.
- شرح احوال و آثار محقق حلى. (در دست تاليف).
- جلد پنجم مقالات. آماده چاپ.
- رسالهاى پيرامون لغتنامه دهخدا. در دست تنظيم و چاپ.
- همين كتاب شرح حال آيةاللهالعظمى اراكى رحمةالله عليه و رضوانه.
مقالات:
مقالات فراوانى نوشتهام كه در مجلات متعدد چاپ شده است و مجموع آنهاحدود صد و بيست مقاله است كه صد تاىآنها در چهار كتاب كه قبلا ياد شد: چهلمقاله، سى مقاله، بيست مقاله و ده رساله چاپ شده، بقيه كه تعدادى از آنها بهزبانعربى استبايد در يك جلد ديگر چاپ شود.
تصحيح و تحقيق ء
- جلد 42 و 43 جواهرالكلام. چاپ تهران و بيروت.
- الكافى فىالفقه ابوالصلاح. حلبى چاپ قم.
- تقريبالمعارف ابىالصلاح حلبى. چاپ قم.
- الرسائلالتسع محقق حلى. چاپ قم.
- شش رساله از الرسائلالعشر شيخ طوسى. چاپ قم.
- «المسلك» و «الماتعية» هر دو از محقق حلى. چاپ مشهد.
- كتاب معاد ملانعيما طالقانى جلد اول در دست چاپ در مشهد.
- احكامالصلاة تقريرات بحثشريعت اصفهانى از شيخ محمدحسينسبحانى (پدر استاد جعفر سبحانى) چاپ قم.
- نخبةالازهار فى احكامالخيار، تقريرات بحثشريعت اصفهانى بهضميمه سه رساله ديگر از شيخ محمدحسين سبحانى.چاپ قم.
- نفسالمهموم حاج شيخ عباس قمى به ضميمه نفثةالمصدور. چاپ قم.
- تسليةالفؤاد سيدعبدالله شبر با همكارى حضرت آقاى اشكورى.چاپ قم.
- الشمائلالمحمدية حاج شيخ عباس قمى. چاپ قم.
- قيضالقدير حاج شيخ عباس قمى. چاپ قم.
- الدرالنظيم حاج شيخ عباس قمى. چاپ قم.
- شرعةالتسمية ميرداماد. چاپ قم.
- چهارده رساله فارسى از حاج ميرزااحمد آشتيانى. چاپ قم.
- تفسير سوره حمد تاليف مرحوم آيةالله حاج آقا حسن فريد اراكى.چاپ قم.
- وسيلةالنجاة فى شرح دعاءالسمات، تاليف ملاعبدالواسع كاشانى.چاپ قم.
- پنج رساله عربى از حاج ميرزااحمد آشتيانى. چاپ قم.
- قرةالباصرة حاج شيخ عباس قمى. چاپ قم.
- سير و سلوك منسوب به سيد بحرالعلوم. چاپ قم.
- سير و سلوك ميرسيد حسين قزوينى. چاپ قم.
- خلاصةالتوحيد يكى از رجال دوره قاجار. چاپ قم.
- اصول دين ميرزاى قمى. چاپ قم.
- ارشادالمستبصر سيد عبدالله شبر. چاپ قم.
و بيست رساله ديگر كه غالبا در مجلات چاپ شده است اين بيست رساله بهضميمه شماره 19 تا 25 (كه مجموعا سى ويك رساله است) در دو جلد، اولىشامل 14 رساله عربى به نام «الرسائل الاربعة عشر» در قم، و دومى به نام «هفدهرسالهفارسى» در مشهد چاپ شده است.
اشراف و نظارت ءتعدادى از كتابها هم با اشراف و زير نظر اينجانب چاپ شده است.
- الحكومةالاسلامية فى احاديثالشيعةالامامية از انتشارات مؤسسهدرراه حق.
- التوازن الاسلامى... از انتشارات مؤسسه در راه حق.
- ده جلد از دوره چهارده جلدى تاليفات شيخ مفيد(ره) كه توسط كنگرهشيخ مفيد چاپ شد.
- دوره هفتاد و يك جلدى مقالات كنگره شيخ مفيد كه توسط همانكنگره چاپ شده است.
- دوره يازده جلدى انتشارات كنگره مقدس اردبيلى(ره)
- جلد چهارم جامعالشتات ميرزاى قمى(ره) از انتشارات مؤسسه كيهان(در دست انتشار است).
- دوره نه جلدى تاليفات فقه و اصول آيةاللهالعظمى اراكى رحمةالله عليهاز انتشارات مؤسسه در راه حق.
- دوره سه جلدى حياةالنبى تاليف حجةالاسلام و المسلمين حاج شيخقوام وشنوى چاپ انتشارات اسوه.
- دوره چهار جلدى تفسير نور تاليف حجةالاسلام والمسلمين قرائتى ازانتشارات مؤسسه در راه حق.
- ميزانالمطالب تاليف مرحوم آيةالله حاج ميرزاجواد آقا تهرانى ازانتشارات مؤسسه در راه حق.
11- هزار كتاب و رساله پيرامون نماز. چاپ قم.
منبر و تبليغ و سخنرانى
از آغاز طلبگى تا امروز كم و بيش منبر مىرفتهام و بايد به اينكار مفتخر باشم و درتعدادى از كنگرهها، سمينارها ومحافل علمى مانند كنگره شيخ انصارى، شيخفضلالله نورى، ميبدى، سيد حسن مدرس، اقتصاد اسلامى، ميرزاكوچكخان،سيد شرفالدين و كنگره حضرت رضاعليه السلام و غيره نيز سخنرانى داشتهام.
مسافرتها
دوبار به عتبات عاليات مشرف شده كه يكبار در كودكى و بار دوم آن در دورانتحصيل و چندماه به طول انجاميده است.يكبار قبل از انقلاب و دوبار پس ازانقلاب به مكه مشرف شدهام. يكبار در كودكى به همراه پدرم به سوريه، لبنانوبيتالمقدس رفتم و دوبار بعد از انقلاب به سوريه و زيارت حضرت زينب موفقگرديدهام كه بار دومش به منظور شركتدر سمينار تكريم مرحوم سيد شرفالديندر لبنان بود، و در اوايل انقلاب براى شركت در محفلى كه به نام امامحسينعليه السلام درلندن برپا بود دوهفتهاى در لندن بودهام. و مسافرت به خارج از كشورم منحصراهمينها بوده است.
كنگره شيخ مفيد و مقدس اردبيلى(ره)
از كارهاى علمى پر زحمتى كه توفيق انجام آن را با همكارى ديگران داشتهام تهيهو تنظيم و چاپ آثار اين دو كنگره است.تقريبا مدت سه سال قسمت عمدهاى ازوقتم را صرف اين دو كار بالنسبة عظيم و حجيم نموده و نتيجه كار هم به نظرافرادآگاه قابل قبول بوده است.
از يكى دو سال بعد از پيروزى انقلاب به عضويت جامعه مدرسين حوزهعلميه قم درآمدم و چند سالى است كه از اعضاىشوراى عالى حوزه علميه قم،و نيز يك سالى است كه مدير حوزه علميه قم هستم.
مدت شش سال از اعضاى هيات امناى دائرةالمعارف اسلامى (مربوط بهرهبر معظم انقلاب دامتبركاته) بودم اما بهعللى از ادامه عضويت عذر خواستم.
در اين اواخر دو سالى هم از هيات مشاور آن كتاخانه آستان قدس رضوىبودم كه اين خدمت هم ادامه پيدا نكرد.
و حدود سى سال است كه در خدمت آيةالله خرازى و ساير برادران به عنوانهيات مديره مؤسسه درراه حق قم انجاموظيفه مىكنيم و ظاهرا اين مؤسسه بعد ازمجله مكتب اسلام قديمىترين مؤسسه فرهنگى حوزه علميه قم مىباشد و تاكنونمنشا خدمات فراوانى، هم در ارتباط با حوزه و هم در ارتباط با سراسر كشور،و خارج از كشور، به خصوص در موردنسل جوان بوده است.
اين مؤسسه همواره مورد تاييد مراجع تقليد بوده و نيز همواره مشمولالطاف امام راحل رضوانالله تعالى عليه و رهبرمعظم انقلاب آيةالله خامنهاى دامتبركاته بوده و مىباشد.
پس از پيروزى انقلاب
قبل از پيروزى انقلاب از انقلابىها به حساب نمىآمدم و رنجى كه آنها بردهاندنبردم اما پس از انقلاب تا امروز كم و بيش،در راه حمايت و ترويج انقلاب خدماتىانجام دادهام و لااقل هميشه براى دوام و بقاء اين حكومت الهى و نيز مصونماندنآن از هر گونه انحراف دعاگو بودهام.
پايان
در خاتمه اين شرح حال (كه فقط به نقاط قوت زندگى خود كه همانها هم در واقعمىتواند نقاط ضعف باشد بسنده، و ازنقاط ضعف فراوان كه ياد آنها موجبشرمندگى استخوددارى كردم) بايد عرض كنم:
روزهاى اولى كه كتاب جامعالمقدمات را به ما درس دادند گفتند: «اول العلممعرفةالجبار و آخرالعلم تفويض الامراليه»پس افرادى چون بنده كه درس خوانده،مباحثه كرده، درس داده، و آثار و تاليفاتى هم دارند، عنوانهايى هم پيدا كردهانداماهمه اين علمها، و قيل و قالها، آنان را نورانى نكرده، و در عين عالم بودن، درظلمت و تاريكى به سر مىبرند و تمامتحصيلشان، نه «عرفان بالله» را آورده كه آغازعلم است، و نه «تفويضالامر الىالله» را كه انجام آن است. چنين اشخاصى كهيكىاز آنها بنده هستم نبايد به هيچ وجه خود را در زمره اهل علم به حساب آورندو احاديث فضيلت علم و عالم را دربارهخود پندارند.
آرى شصتسال عمر به غفلت گذشته، و در صفحات تاريخ زندگى خودهيچ خدمتخالصى به اسلام و تشيع نمىبينم ومعترف به گناهكارى و تقصيرو هواپرستى بوده و مىباشم و به خداى رحيم و كريم اميدوارم و از كسانى كه اينشرح حالرا مىخوانند ملتمس دعا هستم باشد كه لطف خداى منان و شفاعترسول او و ائمه هدى و فاطمه زهرا سلامالله عليهمو نيز دعاى دوستان و آشنايانو مؤمنان موجب نجاتم گردد.
قم-1375 هجرى شمسى
رضا استادى (مقدم)
پىنوشتها:
1) ربنا هب لنا من ازواجنا و ذرياتنا قره اعين.
2) البته مقصود ايشان از نوشتن اين شرح حال اين نبود كه عينا چاپ شود، بلكه منظور اين بود كهاينجانب با استفاده ازاين يادداشتها شرح حالى بنگارم اما حقير چاپ اصل نوشتار ايشان را سودمندتردانستم.
3) اينكه گفتهام شاگرد اين بزرگواران هستم يعنى در جلسه درسشان حاضر شدهام اما آيا چنان استفادهاىكردهام كهبتوانم خود را شاگردشان بنامم و گواهى بر فضل و علم اينجانب باشد، معلوم نيست، بلكه درمواردى عدمش معلوم است.
![]() | ![]() | ![]() |
14- شاگردان آية الله العظمى اراكى
قبلا پنج نفر از شاگردان ايشان را ياد كرديم.
6- آيةالله حاج شيخ محمد شاهآبادى فرزند آيةاللهالعظمى ميرزا محمدعلىشاهآبادى متولد حدود سال 1339ق،مقدمات و ادبيات و سطوح را نزد والدماجدش و علماى تهران فرا گرفت و در درس خارج معقول و منقول پدر شركتواستفادهها كرد. پس از رحلت پدر بزرگوارش چندى به جاى پدر مسجد و محرابو تدريس را اداره كرد و سپس به قمهجرت نمود و سالها از درس آيةاللهالعظمىاراكى استفاده نمود. اكنون از مدرسان بزرگ حوزه علميه قم مىباشد كهدرس خارجفقه و اصول، و تدريس فلسفه و عرفان دارد. -دامتبركاته-
7- آيةالله حاج شيخ محمدتقى ستوده متولد 1340ق در اراك، مقدماتو سطوح اوليه را در اراك خواند و سپس به قممشرف و سطوح عالى را خواندو سپس از دروس خارج آيات عظام حاج آقا حسين بروجردى، آقا سيداحمدخوانسارى،حاج سيدمحمدرضا گلپايگانى، حاج شيخ محمدعلى اراكى و حاجسيدمحمد محقق داماد استفاده كرد.
ايشان كتابهاى شرح لمعه و رسائل و مكاسب و كفايه را حدود چهل سال درحوزه قم تدريس نموده و از مدرسان به نامحوزه بودند كه صدها بلكه هزارها نفر ازفضلا و طلاب از درسهاى ايشان بهره بردهاند متاسفانه چندى است كه بهخاطرعارضه چشم تدريس را ترك كردهاند. -دامتبركاته-
8- آيةالله حاج شيخ محسن حرم پناهى متولد 1347ق. پس از تكميلمقدمات از آيات عظام: حاج سيدمحمدتقىخوانسارى، حاج سيدمحمد حجت،حاج آقا حسين بروجردى، حاج سيدمحمدرضا گلپايگانى و حاج شيخمحمدعلىاراكى استفاده نمود. سالها است كه درس خارج فقه و اصول و درسهاى متفرقه ديگردارند و فضلا از محضرشاناستفاده مىكنند.
تاليفات ايشان:
1- بخشى از جامع احاديثالشيعة.
2- شرح وسيلةالنجاة اصفهانى.
3- شرح كفايةالاصول خراسانى.
4- تقريرات درس طهارت و صلاة آيةاللهالعظمى بروجردى.
قبرى كه در صحن مطهر حضرت معصومه نزديك مقبره مرحوم حاج شيخفضلالله نورى است، قبر جد دوم ايشان حاجملا آقا حسين مىباشد و پدر و اجدادايشان همه از علما و افاضل بودهاند.
9- آيةالله حاج شيخ على پناه اشتهاردى متولد 1339 در قصبه اشتهارد. درسال 1360ق به قم هجرت و سطوح را نزدآياتالله مرعشى نجفى، حاج شيخمرتضى حائرى، اديب تهرانى، شيخ عبدالرزاق قائينى و ديگران خواند و از دروسخارجآياتاللهالعظام حاج سيدصدرالدين صدر، حاج آقا حسين بروجردى، حاجسيد محمدرضا گلپايگانى و حاج شيخمحمدعلى اراكى ساليان دراز استفاده نمود.
ايشان از مدرسان مشهور حوزه علميه هستند و در طول حدود چهل سالتدريس صدها طلبه از محضر درسشان بهرهبردهاند.
تاليفات او:
1- مداركالعروة. چند جلد آن چاپ شده است.
2- تقريرات بحث صلاة جمعه آيةاللهالعظمى بروجردى.
3- تقريرات بحثهاى ضمان و غصب و ارثالزوجه و صلاة آيةالله بروجردى.
4- تقريرات اصول آيةالله بروجردى.
5- حاشيه وسيلةالنجاة.
6- حاشيه اجتهاد و تقليد عروةالوثقى.
7- كتاب رد شهيد جاويد.
8- تعليمات اخلاقى.
و خدمات علمى ديگر مانند تصحيح مجمعالفائده مقدس اردبيلىو ايضاحالفوائد فخرالمحققين و روضةالمتقينملامحمدتقى مجلسى و تنظيمو تاليف بخشى از جامع احاديثالشيعة.
10- آيةالله حاج سيدمحسن خرازى متولد 1357ق در تهران. مقدمات را درسالهاى حدود 1375 تا 1378 در تهران نزدآيةالله حاج شيخ احمد مجتهدىو ديگران خواند سپس به حوزه علميه قم مشرف و حدود هفتسال به خواندنسطوحاشتغال داشت.
برخى ازاساتيد سطح ايشان در قم:
آيةالله حاج ميرزاعلى آقا فلسفى.
آيةالله حاج شيخ محمدعلى معزى دزفولى.
آيةالله حاج شيخ رحمتالله فشاركى مطول.
آيةالله حاج شيخ مصطفى اعتمادى رسائلظ.
آيةالله حاج شيخ محمدتقى ستوده شرح لمعه.
آيةالله حاج ميرزاعلى مشكينى مكاسب.
آيةالله حاج سيدمحمدباقر سلطانى كفايةالاصول.
آيةالله حاج شيخ محمد شاهآبادى كفايةالاصول و حدود هفتسال گاهى هرروز و گاهى روزهاى تعطيلى فلسفه و كلام وعقائد.
از حدود سال 1384 تا چند سال قبل (حدود بيست و پنجسال) از درسخارج فقهاى بزرگ حوزه:
آيةاللهالعظمى حاج سيدمحمدرضا گلپايگانى.
آيةاللهالعظمى حاج سيدمحمد محقق داماد.
آيةاللهالعظمى حاج سيدحسن فريد اراكى.
آيةاللهالعظمى حاج شيخ محمدعلى اراكى. شركت در اين درس ساليانطولانى و تقريبا تا زمانى كه آن مرحوم تدريس راترك كردند ادامه داشت و برخىديگر(رحمةاللهعليهم اجمعين) استفاده كردند.
در دوران درس خارج با مرحوم شهيد سلطانى اشتهاردى و آيةالله حاج شيخابوالحسن مصلحى درسها را مباحثه و گاهىهم مباحثه كمپانى داشتند مباحثه باآقاى مصلحى سالهاى متمادى است كه ادامه داشته و هنوز هم ادامه دارد درمباحثهاين دو بزرگوار چند سال هم اينجانب شركت مىكردم انصافا بحثسودمندو مفيدى بود كه متاسفانه توفيق ادامه آن رانداشتم.
آيةالله خرازى از همان اوائل تحصيل به تدريس هم اشتغال داشتند و كتابهاىسطح را تدريس مىنمودند و نيز بحثهاىمتفرقه عقائد تفسير و غيره هم داشتند كهاز درسهاى مطلوب و مرغوب حوزه به شمار مىآمد.
از سال 1405 درس خارج فقه شروع كردند اجتهاد و تقليد عروهالوثقى،طهارت، جهاد، مكاسب محرمه را بحث كرده وادامه دارد.
از حدود سال 1411 درس خارج اصول را هم آغاز و ادامه دارد.
تاليفات چاپ شده ايشان:
ء- احياءالموات. فقه استدلالى.
- بدايةالمعارف. كتاب درسى حوزه است.
- رساله در معاد. (فارسى بسيار مفيد)
- كتابالامر بالمعروف و النهى عنالمنكر. فقه استدلالى.
- كلمة فى رحابالتقوى.
- رساله پيرامون عرف.
- رساله پيرامون تشريح و احكام آن.
- رساله پيرامون نقض حكم حاكم.
- رساله پيرامون ولايت عدول وثقات.
- رساله در اصول عقايد با استفاده از متون روايات.
- رساله پيرامون قاعده لطف.
- رساله پيرامون دفاع و انواع و اشكال آن. (خلاصه كتاب ديگرايشان است).
- رساله در اخلاق.
اين هشت رساله در مجله نور علم، مجموعه مقالات كنگره حضرترضاعليه السلام، مجله توحيد، كتاب بازشناسىخبرهاى تجاوز و دفاع و مجموعه مقالهكنگره شيخ مفيد چاپ شده است.
آثار چاپ نشده:
- حاشيه بر مكاسب. (بيع و خيارات)
- حاشيه بر كفايةالاصول.
- حاشيه بر چند جلد از جامعالمدارك آيةاللهالعظمى حاج سيداحمدخوانسارى.
- حاشيه بر اجتهاد و تقليد و نكاح مستمكالعروة.
- كتابالجهاد. (شرحالشرايع)
- حاشيه بر حاشيه مكاسب مرحوم كمپانى.
- حاشيه بر حاشيه كفاية مرحوم كمپانى.
- الدررالمنثورة فىالمسائلالمتفرقةالفقهية والاصولية.
- عمدةالاصول (ناتمام)
- كتاب انواع و اشكال دفاع.
- رسالة فى حقيقةالمعجزة.
- كتابالربا (شرح ربا عروةالوثقى است) ناتمام.
- كتابالخمس (شرحالعروة).
- كتابالضمان (شرحالعروة).
- تعليقه بر شرح تجريد (الهيات)
- تعليقه بر شرح باب حاديعشر.
- تعليقه بر شرح منظومه سبزوارى (الهيات).
- تعليقه برحاشيه شرح منظومه مرحومآيةاللهالعظمىحاج شيخ محمدتقىآملى.
- شرح خطبةالمتقين (عربى)
- شرح رسالةالحقوق للامامالسجادعليه السلام (ناتمام)
- حاشيه بر جلد دوم كتاب اقتصادنا شهيد آيةالله صدر.
- كتابالتوازن الاسلامى با همكارى چند نفر از اساتيد.
- كتابالحكومةالاسلامية با همكارى چند نفر از اساتيد.
- معارف اسلامى كتاب درسى دانشگاهها با همكارى چند نفر از اساتيد.
- كتاب اصول دين مؤسسه در راه حق با همكارى چند نفر از اساتيد.
- دوره پيشوايان مؤسسه در راه حق در پانزده جلد كوچك با همكارى چندنفر از اساتيد.
- روزنههايى از عالم غيب و شهود اين كتاب شامل حدود چهارصد داستان ازداستانهايى است كه مىتوان ايمان خوانندهرا محكمتر كند.
از بركات و خدمات آيةالله خرازى تاسيس مؤسسه در راه حق قم مىباشداين مؤسسه با سرپرستى ايشان و همكارى چندنفر از فضلا و اساتيد حدودسىسال است كه به خدمات فرهنگى و ارشاد نسل جوان و نيز برنامههاى سازندهحوزوىمشغول است و بحمدالله موفقيتهاى چشمگيرى داشته و همواره موردتاييد مراجع تقليد گذشته و امامراحل-رضواناللهتعالى عليهم- و رهبر معظمانقلاب دامتبركاته و ساير علما و مراجع بوده و هست.
قضاوت همه آشنايان با كار عظيم مؤسسه در راه حق اين است كه صفاو اخلاص و كوشش و گذشت آيةالله خرازى و نيزكوششهاى برادر عزيزمان حاجمحمود آقا لولاچيان (از هيئت مؤسس و مالى مؤسسه) براى اداره و تامين بودجهآنبيشترين سهم را در اين توفيقات داشته است.
آيةالله خرازى از آيات عظام:
مرحوم حاج سيداحمد خوانسارى.
مرحوم حاج سيدمحمدرضا گلپايگانى.
مرحوم حاج سيدمصطفى خوانسارى.
مرحوم حاج شيخ محمدعلى اراكى.
مرحوم حاج سيد شهابالدين مرعشى نجفى.
اجازه روايت دارند.
آيةالله خرازى از اعضاى جامعه مدرسين حوزه علميه قم و از چهرههاىمحبوب و محترم حوزه علميه قم و مورد احترامهمه مراجع تقليد و اساتيد و فضلاو حوزويان است و اين محبوبيت و مقبوليت از مصاديق انالذين آمنواو عملوالصالحاتسيجعل لهم الرحمن ودا مىباشد.
اينجانب كه بيش از چهل سال استبا ايشان آشنا و دوست و سالها هممباحثه و معاشر بودهام از ايشان جز خير، خوبى،اخلاص، تقوى، خداترسى،ترويج دين، رفع گرفتارى مؤمنان، غيرت دينى، كوشش در تحصيل، تدريسو كارهاى علمى ودينى نديدهام و همواره خود و همه حيثيات حوزوى خود رامديون رفاقت و صداقت و رفتار و كردار كريمانه ايشان مىدانمو هميشهدعاگويشان هستم، و دعاى خيرشان را موجب بركت در زندگى خود و خانوادهخود مىدانم -دامتبركاته- ء-آيةالله حاج شيخ غلامرضا صلواتى اراكى از مدرسان معروفسطوح عاليه.
- آيةالله سيدمحمدباقر خوانسارى فرزند آيةاللهالعظمى حاجسيدمحمدتقى خوانسارى.
- مرحوم آيةالله حاج شيخ جلال طاهر شمس گلپايگانى از مدرسانسطوح عاليه.
- آيةالله حاج سيدمهدى يثربى كاشانى امام جمعه كاشان.
- آيةالله حاج شيخ محيىالدين حائرى شيرازى امام جمعه شيراز.
- آيةالله حاج سيداسماعيل موسوى زنجانى امام جمعه زنجان.
- آيةالله حاج شيخ محمد يزدى رئيس قوه قضائيه.
- آيةالله حاج شيخ مرتضى مقتدايى دادستان كل كشور.
- آيةالله حاج شيخ مجدالدين محلاتى از علماى شيراز.
- آيةالله سيدكاظم نور مفيدى امام جمعه گرگان.
- آيةالله حاج شيخ ابوالقاسم محجوب جهرمى از اساتيد حوزه.
- مرحوم آيةالله شيخ على اوسط هاشمى همدانى از افاضل حوزه.
- آيةالله سيدمحمدباقر ابطحى اصفهانى از افاضل حوزه.
- آيةالله حاج شيخ على كريمى جهرمى از اساتيد حوزه.
- آيةالله حاج شيخ حسين كريمى از اساتيد حوزه.
- آيةالله حاج شيخ علىرضا الهى (داماد مرحوم آيةاللهالعظمى اراكى) ازاساتيد حوزه.
- آيةالله حاج سيدحسين كرمانى از افاضل حوزه.
- شهيد حاج شيخ مهدى شاهآبادى(رحمةالله عليه).
- شهيد حاج شيخ على حيدرى نهاوندى(رحمةالله عليه).
- شهيد حاج شيخ بهاءالدين محمدى عراقى(رحمةالله عليه).
- آيةالله حاج شيخ على نيرى همدانى از اساتيد حوزه.
- آيةالله حاج شيخ على ثابتى همدانى فرزند آيةالله حاج ميرزا محمدثابتى همدانى متوفاى 1365 استاد معروف زمانحاج شيخ عبدالكريم حائرى.
- آيةالله شيخ حسن معزى تهرانى از فضلاى حوزه.
- آيةالله سيدعلى مدرسى يزدى. رئيس حوزه علميه كرج.
- آيةالله شيخ محيىالدين فاضل هرندى از اساتيد حوزه.
- آيةالله حاج شيخ مهدى صادقى ملايرى از فضلاى حوزه.
- آيةالله حاج سيدحسن آل طه از اساتيد حوزه.
- آيةالله حاج سيدعباس ميريونسى از فضلا.
- آيةالله حاج شيخ اصغر قاضىزاده اراكى. سرپرستحوزه علميه مدرسهحاج محمدابراهيم اراك.
- آيةالله حاج شيخ اسدالله عندليب شيرازى از اساتيد حوزه.
- آيةالله حاج شيخ محمدحسين مسجد جامعى (از قدماى تلاميذ ايشان)
- آيةالله حاج شيخ حسن شريعتى كاشانى.
- آيةالله حاج سيدعلى ابطحى اصفهانى.
- مرحوم آيةالله حاج سيدحسين برقعى از افاضل و اساتيد حوزه.
- آيةالله جناب آقاى شيخ محمد تقى دانش.
- آيةالله حاج شيخ ابوالقاسم اشتهاردى.
- آيةالله موحدى كرمانى.
- آيةالله اجتهادى اراكى.
- آيةالله موحدى ساوجى.
- نويسنده اين سطور هم چند سال در درس ايشان حاضر مىشدم. درپايان همين بخش شرح حال خود را آوردهام.
اكنون كه شش نفر از شاگردان دروس سطح و چهل و چهار نفر از شاگرداندرس خارج آيةاللهالعظمى اراكى ياد شدمناسب است چند مطلب را اضافه كنم:
1- تتلمذ تعدادى از اين بزرگواران در شرح حالشان در كتاب گنجينهدانشمندان آمده، و تعدادى را هم خود اينجانباطلاع داشتم، و بقيه از سه شرححالى كه تا اين تاريخ براى آيةاللهالعظمى اراكى نوشته و منتشر شده اخذ شد.
2- شاگردان آن بزرگوار منحصر به اين پنجاه نفر نيستبلكه علاوه بر اينهاتعداد ديگرى هم در همان سه شرح حالى كه تاكنون منتشر شده ياد شدهاند كهمىتوانيد به آنها مراجعه فرماييد.
3- يكى از شاگردان آيةاللهالعظمى اراكى كه شايد هيچ كس به اندازه ايشاندروس آن مرحوم را درك نكرده باشد فرزندفاضل ايشان حضرت آيةالله حاج شيخابوالحسن مصلحى اراكى مىباشد ايشان سالها است كه به تدريس سطوحعاليهمشغولند و اخيرا كه فراغتى پيدا كردهاند درس خارج دارند و به حق و با اطلاعمىگويم ايشان از كسانى است كهشايستگى تدريس خارج فقه و اصول را دارندو درس ايشان براى فضلا و طلاب بسيار سودمند است.
نويسنده هنگام تنظيم مطالب اين كتاب از ايشان تقاضا نمودم شرح حالكوتاهى از خود بنويسند، محبت نمودهپذيرفتند:
اين جانب ابوالحسنبن محمدعلى مصلحى عراقى طبق نوشته مرحوم والدتقريبا يك ساعت و نيم به غروب مانده روزشنبه غره شهراللهالمبارك رمضان سال1353قمرى برابر با شهريور سال 1314شمسى در بلده طيبه قمصانهااللهعنالتصادم به دنيا آمدم.
پس از تكميل دروس دبستان با اصرار مرحوم آيةاللهالعظمى حاجسيدمحمدتقى خوانسارى (مرحوم والد با ادامهتحصيل در دبيرستان موافق نبود)وارد دبيرستان و پس از اتمام آن وارد دانشكده حقوق تهران شدم اما چون مرحوموالدبا ادامه تحصيل در دانشگاه مخالف، و ادامه تحصيل در رشته حقوق را پاگذاشتن بر روى قرآن كريم ناميدند، آن را ناتمامگذاشته و به تحصيل علومحوزوى پرداختم.
دروس سطوح را خدمت آياتالله: حاج شيخ محمدتقى ستوده، حاج شيخغلامرضا صلواتى، حاج ميرزا على مشكينى،حاج شيخ محمد شاهآبادىو ديگران خواندم.
و از درس خارج امام راحل -رضوانالله تعالى عليه- و آيةاللهالعظمى محققداماد و مرحوم والد استفاده كردم، البته ازدرس والد مرحوم كه حدود سى سالشركت مىكردم بيشترين بهره را بردم.
چند ماهى هنگام تشرف به نجف اشرف در درس خارج آيةاللهالعظمى حاجسيدابوالقاسم خويى و آيةاللهالعظمى حاجشيخ حسين حلى نيز شركت نمودم.
فلسفه را نزد آيةالله حاج شيخ حسينعلى منتظرى و اسفار را خدمت مرحومآيةالله حاج سيدمحمدحسين علامهطباطبايى خواندم و نيز در درس تفسير آنمرحوم شركت مىكردم.
از جلسات اخلاقى مرحوم آيةالله حاج شيخ عباس تهرانى كه جمعهها دركتابخانه مدرسه حجتيه بر قرار بود. و نيز درساخلاق شبهاى جمعه مرحوم حاجآقا حسين فاطمى قمى كه در منزلشان منعقد مىشد استفاده مىنمودم.
و خلاصه موجبات تكامل علمى و سير معنوى را خداوند متعال از هر جهتبراى حقير فراهم نمود. گر گدا كاهل بودتقصير صاحب خانه چيست.
آنچه از دروس سطح و سطوح عاليه خواندم موفق به تدريس آن هم بودم.چند سالى در مدرسه حقانى و چند سالى درمدرسه شهيدين و چند سالى درجامعةالزهرا تدريس و انجام وظيفه نمودم.
علت اصرار و علاقه عجيب مرحوم والد به حقير در ادامه تحصيلاتحوزوى آن بود كه هنگام سفر آيةاللهالعظمى حاجسيدمحمدتقى خوانسارى به مكهمعظمه از ايشان خواستند كه زير ناودان طلا دعا كنيد كه توفيق نصيب حالآقاابوالحسن شود. مرحوم والد مىفرمودند به آقاى خوانسارى عرض كردم كهمىترسم بعد از من زحمات چندين سالهمن كه به صورت نوشته و تاليفو تصنيف جمع شده به هدر برود، دعا كنيد اين فرزندم راه مرا ادامه دهد و براىمن قرةاعين (1) باشد.
و به من فرمودند: چون مرحوم آقاى خوانسارى مردى بود باصفا و باوفا،يقين دارم كه فراموش نكرده و دعا كرده، و دعاىاو كه مستجابالدعوه بود ردنمىشود و مكرر به من مىفرمودند: اگر به جايى برسى نتيجه دعاى آن مرد بزرگاست ومىفرمودند: تو درخت جواهر منى.
درس و بحث و تدريس به طور جد ادامه داشت تا دوران مرجعيت ايشان.
در زمان مرجعيت ايشان موقتا براى انجام چند كار مهم درس و بحث را تركگفته و به آن كارها پرداختم.
1- توضيحالمسائل امام خمينى-رضوانالله تعالى عليه- توسط چند نفر ازفضلا با فتاواى مرحوم والد در حاشيهعروةالوثقى تطبيق شده بود اما چون حاشيهعروة همه مسائل توضيحالمسائل را نداشتبراى تكميل آن به اتفاق آيةاللهخرازى(كه سالها استبا ايشان مباحثه داريم) مسائل را تنظيم و در نهايت از مرحوم والدنظر مىخواستيم و نظر ايشانرا درج مىكرديم.
2- تهيه مناسك حج و استخراج فتاوى و نظرات ايشان به همين نحوانجام شد.
3- استفتائات كثيرهاى كه از سراسر كشور و يا خارج از كشور مىشد هر جالازم بود از خود ايشان استفتاء مىشد و نظرمىدادند و گاهى هم به كمك برادرانعزيز حجةالاسلام والمسلمين آقاى حاج شيخ محمدتقى دانش آشتيانى،حجةالاسلام والمسلمين شيخ مهدى صادقى ملايرى، حجةالاسلام والمسلمينحاج شيخ خيرالله سليمزاده و آيةاللهخرازى مدارك مساله تهيه و در نهايتبه نظرآن مرحوم مىرسيد و پاسخ نوشته مىشد.
و اصولا جواب تمام استفتائاتى كه توسط نامه يا تلفن مىشد به تاييد نظرايشان مىرسيد و در نهايتخود ايشان اظهارنظر مىكردند و چون تنها اينجانب بهمبانى علمى ايشان آشنايى و احاطه كامل داشتم و نيز با بيان و نحوه صحبتايشانو صحبت كردن با ايشان آشنايى داشتم براى جواب استفتائات در بسيارى از مواردلازم بود كتابهاى متعددى رابراى ايشان بخوانم و گاهى مىشد كه چند روز پيرامونيك مساله وبهخصوص مسائل مستحدثه بحث وتبادلنظر مىشدتا به نتيجه نهايىو صدور فتواى جزمى برسد و اين فتاوا را بنده در دفترى مخصوص ضبط كردهام.
در هر صورت در اين چند سال اخير حجم سنگين اين گونه كارها منحصرا بهدوش اينجانب بود و از شخص ديگرىساخته نبود و لذا ايشان اخيرا مكررمىفرمودند تو درخت جواهر منى.
اين كارها به علاوه كمكهايى كه مرحوم والد در اين سن و سال و حال لازمداشتند و همه به دلائل خاصى به اينجانبمحول بود دراين چند سال مجالى براىتدريس و بحثباقى نمىگذاشت.
اما بعد از رحلت ايشان وحصول فراغت تدريس را آغاز و بحمدالله مانندسابق اشتغال جدى دارم.
اين بود نوشته آيةالله حاج شيخ ابوالحسن مصلحى فرزند فاضل مرحومآيةاللهالعظمى اراكى كه به تقاضاى اينجانبنوشتند. (2)
لازم است اضافه نمايم:
اينجانب سالهاى طولانى است كه با آيةالله مصلحى آشنا بوده و مدتى هم درمباحثه ايشان با آيةالله خرازى شركت واستفاده مىكردم اما ارادتى كه به ايشانداشتم در اين چند سال دوران مرجعيت مرحوم والدشان چند برابر شد زيرا درايندوران كه جدا براى ايشان امتحانى عظيم بود بسيار خوب از امتحان درآمدو خدماتى شايان توجه انجام داد.
1- بيت رفيع مرجعيتشيعهرا با كرامت ونزاهت فوقالعاده بالايىادارهكرد.
2- در مسائل مربوط به نظام اسلامى و انقلاب و مربوط به مرجعيتشيعهموضعگيريهاى صحيح داشت و حمايت ازاسلام و نظام اسلامى را وظيفه خوددانست و تحت تاثير امور مادى و دنيوى و شيطنتهاى گوناگون دشمنان ودوستانناآگاه قرار نگرفت.
3- بار مراجعات علمى و غير علمى سراسر كشور را با تحمل و درايتو امانت كامل به دوش كشيد.
4- وسائل چاپ و نشر آثار علمى آن بزرگوار را فراهم و حوزههاى علمىشيعه و فقها و فضلا را از اين راه بهرهمند نمود.
5- زهد و مرور با كرامت نسبتبه مال و بيتالمال را كاملا مراعات و سعىوافر داشت كه وجوهات در مصارف لازم وشايسته و تقويتحوزه و رفع گرفتارىمحرومان صرف شود.
6- به نظر اينجانب از مهمترين توفيقات ايشان پرستارى و كمك به آن پدربزرگوار و عظيمالشان و جلب رضايت وخوشنودى او بود كه اين خود موجبرضاى خداى منان خواهد بود.
در پايان بايد با صراحت و صداقت عرض كنم كه خداى متعال همانگونه كهآيةاللهالعظمى اراكى را براى اين دوره ازمرجعيت جهان تشيع ذخيره كرده بود فرزندبرومند ايشانآيةالله حاج شيخ ابوالحسن مصلحىرا نيز گويادرطولسالهابراىكمكبه آن بزرگوار از هر جهت آماده و مهيا مىساخته است. هنيئا لاربابالنعيم نعيمهم.
از آيةالله مصلحى اين دو اثر چاپ شده است.
1- التوازنالاسلامى با همكارى آيةالله خرازى و ديگران.
2- الحكومةالاسلامية با همكارى آيةالله خرازى و ديگران.
و بحمدالله پسران ايشان (نواده آيةاللهالعظمى اراكى) هم مشغول تحصيلعلوم حوزوى هستند به اميد اينكه بتوانندمدارج عالى را طى كرده مانند پدرو جدشان منشا خدمات دينى و فرهنگى فراوان گردند.
شرح حال اين بنده فقير حقير: رضا استادى (تهرانى)
تولد: در سال هزار و سيصد و شانزده هجرى در يك خانواده مسلمان در يكى ازمحلات جنوب تهران به دنيا آمدم.
پدرم: حاج خداداد استادى كه مردى با ايمان و اهل خير و كاسب بود حقعظيمى بر من دارد زيرا علاوه بر كمكهاىمعنوى، همواره از جهات مادى و ادارهزندگى رهين كمكهاى ايشان بودهام، در سال 1372 شمسى از دنيا رفت ودروادىالسلام قم درمقبرهاى كه خود تهيهكرده بود بهخاك سپرده شد. رحمةاللهعليه.
تحصيل: حدود هفتسالگى به دبستان رفتم، و تا دوازده سالگى ششكلاس ابتدايى را خواندم و سپس تا شانزده سالگىمشغول كسب و كار بودم، آنگاهبه وساطت دو نفر از مؤمنين با مسجد امينالدوله بازار تهران و مدرسه مروى آشناو بهتحصيل علوم دينى مشغول شدم.
سه - چهار سال در تهران از محضر آقايان: حاج شيخ عبدالكريم حقشناسامام جماعت مسجد امينالدوله، حاج شيخاحمد مجتهدى امام جماعت مسجدحاج ملامحمد جعفر، مرحوم حاج شيخ هادى مقدس واعظ، مرحوم حاجميرزاعبدالعلى تهرانى امام جماعت مسجد بزازهاى تهران، و ديگران استفاده كردم.
آنگاه به حوزه مقدسه قم آمده مشغول خواندن كتاب شرح لمعه شدم، و تاحدود هفتسال دروس سطح را مىخواندم، وپس از اين دوره حدود ده سال بهدرس خارج فقه و اصول حاضر مىشدم و از بدو پيروزى انقلاب به خاطر اشتغالبهتدريس و تاليف و ساير كارهاى علمى، از حضور در درسها محروم شدم و بنابرايندوران تحصيل اين حقير بيستسالبوده است.
عدهاى از اساتيد دوران سطح در قم
حاج شيخ محمدتقى ستوده.
حاج شيخ حسين نورى.
حاج شيخ ابوالقاسم خزعلى.
حاج شيخ محمد شاهآبادى.
حاج شيخ جعفر سبحانى.
حاج شيخ حسينعلى منتظرى.
حاج شيخ ناصر مكارم شيرازى.
حاج سيدمحمدباقر سلطانى بروجردى طباطبايى.
حاج شيخ احمد آذرى قمى.
حاج شيخ عبدالله جوادى آملى دامتبركاتهم و افاضاتهم.
ضمنا از جلسات اخلاق و توسل مرحوم حاج شيخ عباس طهرانى و مرحومحاج آقا حسين فاطمى گاهى استفادهمىكردم.
اساتيد دوران درس خارج
مرحوم حاج سيدحسن فريد اراكى.
مرحوم حاج سيدمحمد محقق داماد يزدى.
مرحوم حاج سيدمحمدرضا گلپايگانى.
مرحوم حاج سيدكاظم شريعتمدارى تبريزى.
مرحوم حاج شيخ محمدعلى اراكى.
مرحوم حاج سيدابوالقاسم خوئى (چند ماهى كه در نجف بودم).
مرحوم حاج سيدروحالله خمينى. امام راحل رضوانالله تعالى عليه (چندماهى كه در نجف بودم).
مرحوم حاج سيدمحمدباقر صدر. (چند ماهى كه در نجف بودم).
حاج سيدموسى شبيرى زنجانى دامتبركاته (چند ماه). (3)
و در طول اين بيستسال كه مشغول خواندن سطح و خارج بودم در بسيارىاز درسها و نيز گاهى به طور مستقل ازصديق متقى عادل خدوم آيةالله آقاى حاجسيدمحسن خرازى به عنوان هممباحثه و شريك بحثبهرهمند بودهام و ايشانرا برحقير حق عظيمى است. سلمهالله تعالى.
تدريس:
سالهاى متمادى است كه به اندازه وسع خود به تدريس سطح كتابهاى: شرحلمعه، اصول فقه مظفر، مكاسب، رسائل،كفايه، و نيز اصول عقايد، تفسير و غيرهاشتغال دارم.
اجازه:
براى تيمن و تبرك از مرحوم آقا سيد مصطفى صفايى خوانسارى و مرحوم حاجشيخ محمدتقى تسترى مؤلفقاموسالرجال و حضرت آيةالله نجومى اجازه روايتخواستم. آقاى خوانسارى و آقاى نجومى اجازههايى بسيار مفصل كههمه مشايخخود را در آن ياد كردهاند، و آقاى تسترى اجازهاى بسيار كوتاه در چند سطر، برايمنوشتهاند و تا كنون اجازهامور حسبيه از كسى نخواسته و نگرفتهام.
تاليف و تصحيح
از سال 1350 هجرى شمسى تا كنون كنار بحث و درس به تاليف و ترجمهو تصحيح و مانند اينها نيز مشغول بوده و آثارفراوانى هر چند بىارزش يا كمارزشدارم كه جز دو سه مورد همه آنها منتشر شده است.
تاليفات:
ء- فهرست كتابهاى خطى كتابخانه مدرسه فيضيه قم. سه جزء در دومجلد. چاپ قم.
- فهرست كتابهاى خطى كتابخانه عمومى آيةالله گلپايگانى. جلد دومو سوم. چاپ قم.
- فهرست كتابهاى خطى كتابخانه مدرسه حجتيه قم. چاپ قم.
- فهرست كتابهاى خطى كتابخانه مسجد اعظم قم. چاپ قم.
- فهرست كتابهاى خطى كتابخانه مدرسه مروى تهران. چاپ قم.
- فهرست صدو شصت نسخه خطى. چاپ قم (اين نسخهها به كتابخانهآيةاللهالعظمى مرعشى منتقل شد).
- آشنايى با چند نسخه خطى شامل فهرست نسخههاى خطى كتابخانهچهل ستون مسجد جامع تهران، و فهرستنسخههاى خطى كتابخانه شخصىآيةالله حاج سيداحمد زنجانى رحمةالله عليه، و نسخههاى خطى كتابخانهحاجسيدمهدى روحانى دامتبركاته. چاپ قم.
- فهرست نسخههاى خطى كتابخانه حسينيه شوشتريهاى نجف. اينفهرست كه اصل آن از آقاى اسماعيليان و تنظيم وتكميل آن از اين جانب است درجلد 11 و 12 نشريه دانشگاه چاپ شده است. چاپ تهران.
- فهرست نسخههاى خطى كتابخانه آقاى طبسى حائرى ساكن قم.
- فهرست نسخههاى خطى كتابخانه حاج شيخ على خوانسارى رحمةاللهعليه (اين نسخهها ظاهرا به مدرسه مهديهخوانسار منتقل شده است).
- فهرست نسخههاى خطى كتابخانه مرحوم آيةالله حجت كوهكمرى (ايننسخهها به كتابخانه آيةالله مرعشى منتقل شد).
- فهرست نسخههاى خطى كتابخانه مدرسه حجازيهاى قم (اين نسخههابه كتابخانه مدرسه آيةالله گلپايگانى منتقل شد).
- فهرست صد نسخه از نسخههاى خطى حاج آقا اسماعيل هدايتى قم(اين نسخهها و بقيه نسخههاى اين كتابخانه بهكتابخانه مدرسه آيةالله گلپايگانىمنتقل شد.)
اين پنج فهرست در مجله نور علم قم چاپ شده است.
- فهرست نسخه هاى خطى كتابخانه امامزاده هلالآران كاشان. در مجلهميراث جاويد چاپ شده است.
- فهرست نسخههاى خطى كتابخانه مرحوم آقا سيدمصطفى صفائىخوانسارى كه به كتابخانه آستان قدس رضوىمنتقل شد. (در يك جلد چاپشده است).
- فهرستدويستوسى نسخه خطى كه تازگى در تهران ديدهام (در مجلهنور علم چاپ شد و نسخهها به كتابخانه آستانقدس رضوى منتقل شده است).
- كتابنامه نهجالبلاغه، چاپ تهران.
- كتابنامه امام صادقعليه السلام، چاپ قم.
- اصول دين براى همه، چاپ قم.
- شورى در قرآن و حديث، چاپ قم.
- مدارك نهجالبلاغه، چاپ قم.
- تحقيق در يك مساله فقهى (ريش تراشى). چاپ قم.
- شفاعت در قرآن و حديث. چاپ قم.
- چهل داستان. چاپ قم.
- امامت در چند درس. چاپ قم.
- تحقيقى درباره دعاى ندبه. چاپ قم.
- توضيحى پيرامون غنيمت در آيه خمس. چاپ قم.
- بررسى قسمتى از كتاب شهيد جاويد چاپ قم. (اولين تاليف بندهاست).
- كلمات الاعلام حول جوازالشهادة بالولاية فىالاذان و الاقامة.چاپ قم.
- يادنامه علامه سيدابوتراب خوانسارى. چاپ قم.
- خاتميت از ديدگاه عقل و قرآن و حديث. چاپ تهران (ترجمه بخشى ازكتاب مفاهيمالقرآن استاد محترم آقاى سبحانىاست).
- ده رساله. چاپ قم (هفت رساله از اين ده رساله تجديد چاپ همانشمارههاى 20، 21، 22، 25، 26، و 27 و29 مىباشد.)
- چهل مقاله چاپ قم (سه مقاله از اين چهل مقاله همانها است كه بهشمارههاى 17 و 18 و 30 قبلا ياد شد.)
- سى مقاله چاپ انتشارات جامعه مدرسين قم (كتاب چهل داستان كهقبلا ياد شده در اين كتاب نيز درج شده است).
- مقدمهاى بر ملل و نحل چاپ انتشارات جامعه مدرسين.
- بيست مقاله چاپ انتشارات جامعه مدرسين.
- شرح احوال و آثار محقق حلى. (در دست تاليف).
- جلد پنجم مقالات. آماده چاپ.
- رسالهاى پيرامون لغتنامه دهخدا. در دست تنظيم و چاپ.
- همين كتاب شرح حال آيةاللهالعظمى اراكى رحمةالله عليه و رضوانه.
مقالات:
مقالات فراوانى نوشتهام كه در مجلات متعدد چاپ شده است و مجموع آنهاحدود صد و بيست مقاله است كه صد تاىآنها در چهار كتاب كه قبلا ياد شد: چهلمقاله، سى مقاله، بيست مقاله و ده رساله چاپ شده، بقيه كه تعدادى از آنها بهزبانعربى استبايد در يك جلد ديگر چاپ شود.
تصحيح و تحقيق ء
- جلد 42 و 43 جواهرالكلام. چاپ تهران و بيروت.
- الكافى فىالفقه ابوالصلاح. حلبى چاپ قم.
- تقريبالمعارف ابىالصلاح حلبى. چاپ قم.
- الرسائلالتسع محقق حلى. چاپ قم.
- شش رساله از الرسائلالعشر شيخ طوسى. چاپ قم.
- «المسلك» و «الماتعية» هر دو از محقق حلى. چاپ مشهد.
- كتاب معاد ملانعيما طالقانى جلد اول در دست چاپ در مشهد.
- احكامالصلاة تقريرات بحثشريعت اصفهانى از شيخ محمدحسينسبحانى (پدر استاد جعفر سبحانى) چاپ قم.
- نخبةالازهار فى احكامالخيار، تقريرات بحثشريعت اصفهانى بهضميمه سه رساله ديگر از شيخ محمدحسين سبحانى.چاپ قم.
- نفسالمهموم حاج شيخ عباس قمى به ضميمه نفثةالمصدور. چاپ قم.
- تسليةالفؤاد سيدعبدالله شبر با همكارى حضرت آقاى اشكورى.چاپ قم.
- الشمائلالمحمدية حاج شيخ عباس قمى. چاپ قم.
- قيضالقدير حاج شيخ عباس قمى. چاپ قم.
- الدرالنظيم حاج شيخ عباس قمى. چاپ قم.
- شرعةالتسمية ميرداماد. چاپ قم.
- چهارده رساله فارسى از حاج ميرزااحمد آشتيانى. چاپ قم.
- تفسير سوره حمد تاليف مرحوم آيةالله حاج آقا حسن فريد اراكى.چاپ قم.
- وسيلةالنجاة فى شرح دعاءالسمات، تاليف ملاعبدالواسع كاشانى.چاپ قم.
- پنج رساله عربى از حاج ميرزااحمد آشتيانى. چاپ قم.
- قرةالباصرة حاج شيخ عباس قمى. چاپ قم.
- سير و سلوك منسوب به سيد بحرالعلوم. چاپ قم.
- سير و سلوك ميرسيد حسين قزوينى. چاپ قم.
- خلاصةالتوحيد يكى از رجال دوره قاجار. چاپ قم.
- اصول دين ميرزاى قمى. چاپ قم.
- ارشادالمستبصر سيد عبدالله شبر. چاپ قم.
و بيست رساله ديگر كه غالبا در مجلات چاپ شده است اين بيست رساله بهضميمه شماره 19 تا 25 (كه مجموعا سى ويك رساله است) در دو جلد، اولىشامل 14 رساله عربى به نام «الرسائل الاربعة عشر» در قم، و دومى به نام «هفدهرسالهفارسى» در مشهد چاپ شده است.
اشراف و نظارت ءتعدادى از كتابها هم با اشراف و زير نظر اينجانب چاپ شده است.
- الحكومةالاسلامية فى احاديثالشيعةالامامية از انتشارات مؤسسهدرراه حق.
- التوازن الاسلامى... از انتشارات مؤسسه در راه حق.
- ده جلد از دوره چهارده جلدى تاليفات شيخ مفيد(ره) كه توسط كنگرهشيخ مفيد چاپ شد.
- دوره هفتاد و يك جلدى مقالات كنگره شيخ مفيد كه توسط همانكنگره چاپ شده است.
- دوره يازده جلدى انتشارات كنگره مقدس اردبيلى(ره)
- جلد چهارم جامعالشتات ميرزاى قمى(ره) از انتشارات مؤسسه كيهان(در دست انتشار است).
- دوره نه جلدى تاليفات فقه و اصول آيةاللهالعظمى اراكى رحمةالله عليهاز انتشارات مؤسسه در راه حق.
- دوره سه جلدى حياةالنبى تاليف حجةالاسلام و المسلمين حاج شيخقوام وشنوى چاپ انتشارات اسوه.
- دوره چهار جلدى تفسير نور تاليف حجةالاسلام والمسلمين قرائتى ازانتشارات مؤسسه در راه حق.
- ميزانالمطالب تاليف مرحوم آيةالله حاج ميرزاجواد آقا تهرانى ازانتشارات مؤسسه در راه حق.
11- هزار كتاب و رساله پيرامون نماز. چاپ قم.
منبر و تبليغ و سخنرانى
از آغاز طلبگى تا امروز كم و بيش منبر مىرفتهام و بايد به اينكار مفتخر باشم و درتعدادى از كنگرهها، سمينارها ومحافل علمى مانند كنگره شيخ انصارى، شيخفضلالله نورى، ميبدى، سيد حسن مدرس، اقتصاد اسلامى، ميرزاكوچكخان،سيد شرفالدين و كنگره حضرت رضاعليه السلام و غيره نيز سخنرانى داشتهام.
مسافرتها
دوبار به عتبات عاليات مشرف شده كه يكبار در كودكى و بار دوم آن در دورانتحصيل و چندماه به طول انجاميده است.يكبار قبل از انقلاب و دوبار پس ازانقلاب به مكه مشرف شدهام. يكبار در كودكى به همراه پدرم به سوريه، لبنانوبيتالمقدس رفتم و دوبار بعد از انقلاب به سوريه و زيارت حضرت زينب موفقگرديدهام كه بار دومش به منظور شركتدر سمينار تكريم مرحوم سيد شرفالديندر لبنان بود، و در اوايل انقلاب براى شركت در محفلى كه به نام امامحسينعليه السلام درلندن برپا بود دوهفتهاى در لندن بودهام. و مسافرت به خارج از كشورم منحصراهمينها بوده است.
كنگره شيخ مفيد و مقدس اردبيلى(ره)
از كارهاى علمى پر زحمتى كه توفيق انجام آن را با همكارى ديگران داشتهام تهيهو تنظيم و چاپ آثار اين دو كنگره است.تقريبا مدت سه سال قسمت عمدهاى ازوقتم را صرف اين دو كار بالنسبة عظيم و حجيم نموده و نتيجه كار هم به نظرافرادآگاه قابل قبول بوده است.
از يكى دو سال بعد از پيروزى انقلاب به عضويت جامعه مدرسين حوزهعلميه قم درآمدم و چند سالى است كه از اعضاىشوراى عالى حوزه علميه قم،و نيز يك سالى است كه مدير حوزه علميه قم هستم.
مدت شش سال از اعضاى هيات امناى دائرةالمعارف اسلامى (مربوط بهرهبر معظم انقلاب دامتبركاته) بودم اما بهعللى از ادامه عضويت عذر خواستم.
در اين اواخر دو سالى هم از هيات مشاور آن كتاخانه آستان قدس رضوىبودم كه اين خدمت هم ادامه پيدا نكرد.
و حدود سى سال است كه در خدمت آيةالله خرازى و ساير برادران به عنوانهيات مديره مؤسسه درراه حق قم انجاموظيفه مىكنيم و ظاهرا اين مؤسسه بعد ازمجله مكتب اسلام قديمىترين مؤسسه فرهنگى حوزه علميه قم مىباشد و تاكنونمنشا خدمات فراوانى، هم در ارتباط با حوزه و هم در ارتباط با سراسر كشور،و خارج از كشور، به خصوص در موردنسل جوان بوده است.
اين مؤسسه همواره مورد تاييد مراجع تقليد بوده و نيز همواره مشمولالطاف امام راحل رضوانالله تعالى عليه و رهبرمعظم انقلاب آيةالله خامنهاى دامتبركاته بوده و مىباشد.
پس از پيروزى انقلاب
قبل از پيروزى انقلاب از انقلابىها به حساب نمىآمدم و رنجى كه آنها بردهاندنبردم اما پس از انقلاب تا امروز كم و بيش،در راه حمايت و ترويج انقلاب خدماتىانجام دادهام و لااقل هميشه براى دوام و بقاء اين حكومت الهى و نيز مصونماندنآن از هر گونه انحراف دعاگو بودهام.
پايان
در خاتمه اين شرح حال (كه فقط به نقاط قوت زندگى خود كه همانها هم در واقعمىتواند نقاط ضعف باشد بسنده، و ازنقاط ضعف فراوان كه ياد آنها موجبشرمندگى استخوددارى كردم) بايد عرض كنم:
روزهاى اولى كه كتاب جامعالمقدمات را به ما درس دادند گفتند: «اول العلممعرفةالجبار و آخرالعلم تفويض الامراليه»پس افرادى چون بنده كه درس خوانده،مباحثه كرده، درس داده، و آثار و تاليفاتى هم دارند، عنوانهايى هم پيدا كردهانداماهمه اين علمها، و قيل و قالها، آنان را نورانى نكرده، و در عين عالم بودن، درظلمت و تاريكى به سر مىبرند و تمامتحصيلشان، نه «عرفان بالله» را آورده كه آغازعلم است، و نه «تفويضالامر الىالله» را كه انجام آن است. چنين اشخاصى كهيكىاز آنها بنده هستم نبايد به هيچ وجه خود را در زمره اهل علم به حساب آورندو احاديث فضيلت علم و عالم را دربارهخود پندارند.
آرى شصتسال عمر به غفلت گذشته، و در صفحات تاريخ زندگى خودهيچ خدمتخالصى به اسلام و تشيع نمىبينم ومعترف به گناهكارى و تقصيرو هواپرستى بوده و مىباشم و به خداى رحيم و كريم اميدوارم و از كسانى كه اينشرح حالرا مىخوانند ملتمس دعا هستم باشد كه لطف خداى منان و شفاعترسول او و ائمه هدى و فاطمه زهرا سلامالله عليهمو نيز دعاى دوستان و آشنايانو مؤمنان موجب نجاتم گردد.
قم-1375 هجرى شمسى
رضا استادى (مقدم)
پىنوشتها:
1) ربنا هب لنا من ازواجنا و ذرياتنا قره اعين.
2) البته مقصود ايشان از نوشتن اين شرح حال اين نبود كه عينا چاپ شود، بلكه منظور اين بود كهاينجانب با استفاده ازاين يادداشتها شرح حالى بنگارم اما حقير چاپ اصل نوشتار ايشان را سودمندتردانستم.
3) اينكه گفتهام شاگرد اين بزرگواران هستم يعنى در جلسه درسشان حاضر شدهام اما آيا چنان استفادهاىكردهام كهبتوانم خود را شاگردشان بنامم و گواهى بر فضل و علم اينجانب باشد، معلوم نيست، بلكه درمواردى عدمش معلوم است.