|
|
|
|
|
|
موجوديت گروهكهاى منحرف (6) سؤ ال : موقعيت كمونيست ها را در ايران چگونه ارزيابى مى كنيد؟ تا چه اندازه وعلل ارزيابى ؟ نظر شوروى درباره وضع فعلى چيست ؟ جواب : كمونيست ها در ايران قدرتى ندارند. تقريبا همه ايرانيان مسلمان هستند و در ايننهضت ثابت كردند كه چقدر به اسلام علاقه دارند و حكومت اسلامى مى خواهند اما شوروىمانند ساير ابرقدرت ها پشتيبانى از شاه مى كند و اين ابرقدرتها با اين پشتيبانى مىخواهند شاه را حفظ كنند لكن دير شده است و نمى توانند او را حفظ كنند ملت ، شاه را نمىخواهند، او بايد برود.(637) موجوديت گروهكهاى منحرف (7) سؤ ال : آيا نمى ترسيد پوشش گروههاى ماركسيستى باشيد؟ جواب : اصولا ما گروه هايى كه داراى پايگاهى در بين مردم باشند، به عنوان گروه ياگروه هاى ماركسيتى نمى شناسيم و وجود هم ندارد. چند نفر بچه را بگذارند كنار كهآنان نه تنها از جامعه ايران شناختى ندارند بلكه هنوز بيش از دو سه كتاب هم مطالعهنكرده اند. مى بينيد كه چگونه شاه از اين عده در قالب حمله ، طرفدارى مى كند. مى بينيدكه همه از چند بچه چيزى ساخته اند. نهضت ما عميقا مذهبى است و نفوذ معنوى آن به حدىاست كه دنيا از آن وحشت كرده است .(638) موجوديت گروهكهاى منحرف (8) امروز چين سرخ به اصطلاح انقلابى ، امريكا مظهر استثمار جهانى و شوروى سرچشمهريا و دروغ و انگليس استعمارگر كهنه كار براى سركوبى ملتى كه مى خواهد روىپاى خود بايستد و هيچ گونه تمايلى نه به شرق و نه به غرب داشته باشد قيام واز شاه دفاع مى كنند و با اين وضع ، شاه باكمال بى شرمى ملت بى پناه ايرانى را معجونى از كمونيستهاى سرخ و مرتجعين سياهمى نامد ولى من يقين دارم كه پيروزى ملت آگاه ما حتمى است . موجوديت گروهكهاى منحرف (9) حزب توده ايران : اصل اين حزب توده را من اولش را مى دانم اين ابتدا حزب توده ، آن كسى كه حزب تودهرا ايجاد كرد، همسفر مكه ما بود، مى خواهم بگويم ازاول توده اى نبود، توده اى آن وقت بود كه شوروى درست كرده بود، اين همسفر مكه مابود، سليمان ميرزا(639) يك آدم مقدس مآبى بود و دو، سه نفر هم همراه خودش آوردهبود. خودش اولاد نداشت لكن يك كسى را به اولادىقبول كرده بود و او رابرداشته بود آورده بود مكه ، خودش هم يك آدم نمازخوانى در آنشهرها آن وقت هم كه تكبير سليمان نمازى وكذا كه برايش مى خواندند، كه ، اين نماز مىخواند، چرا شما تكفيرش مى كنيد؟ حزب توده به دست سليمان ميرزاى نمازى و طاعتى ومكه برو ايجاد شد و اين مستقيما از انگليس ها بود. آنوقت انگليس ها اينجا چيز داشتند، حالاامريكائى ها هستند. در دربار همين محمدرضاخان از همين كمونيست ها خدمتگزار بودند، از همينسران اينها خدمتگزار بودند. پس مطلب اينطور نيست كه ماخيال كنيم كه نه ، اينها كمونيست اند، كمونيست نيستند، اصلا كمونيست به آن معنا كهخودشان ادعا مى كنند كه ما طرفدار ضعفا و مستضعفين هستيم و مى خواهيم به مردم برسيم ،اصلا اينها آن نيستند، اينها طرفدار سرمايه دارها و طرفدار قلدرها هستند و مى خواهند مامحتاج به آنها باشيم و گندم ها را از آنها بياوريم و پولش را بدهيم و بعد هم نفت رابيايند ببرند.(640) موجوديت گروهكهاى منحرف (10) حدسى كه ما مى زديم كه اين اشخاصى كه خودشان را چپى معرفى مى كنند يا به نفعخلق به خيال خودشان معرفى مى كنند اينها عمال آمريكا هستند، نه اينكه مربوط به آنطايفه ديگر باشند. مى شود به آنها هم باشند اما بيشتر احتمالش اين است كه اينهاآمريكائى باشند، ساخته آنها باشند چنانكه اساس حزب توده را من يادم است ، آن كسىكه حزب توده را در ايران ايجاد كرد سليمان ميرزا بود. سليمان ميرزا همسفر من بود درمكه ، آدم نمازخوان و آدم مومن دو تا هم ، بچه از سر راه برداشته بود كه معامله اولادى باآنها مى كرد، آن هم برداشته بود آورده بود مكه ، اين توده به آن معنا كه اينها مىگويند نبود كه اعتقاد هيچ نداشته باشد. اصلا اين از طريق انگليس ها اين طرح را ريختهبود. آن وقت ، در آن وقتى كه سليمان ميرزا بود. زمان سابق بود، آمريكائى ها خيلى دراينجا چيز نداشتند بلكه هيچ ، اين كه زياد دست داشت انگليس ها بودند.(641) بخش دوم : دوره رضاخان ، فصل ششم : سياست اقتصادى شاه از بين بردن منابع ملى (1) امروز اقتصاد ايران به دست آمريكا و اسرائيل است و بازار ايران از دست ايرانى و مسلمخارج شده است و غبار ورشكستگى و فقر به رخسار بازرگان و زارع نشسته است واصلاحات آقايان ، بازار سياه براى آمريكا واسرائيل درست كرده است و كسى نيست كه به داد ملت فقير برسد.(642) از بين بردن منابع ملى (2) با اسم ملى كردن جنگل ها، ملى كردن مراتع ، ملى كردن آب ها، ملى كردن رودخانه ها، آبهاى زيرزمينى ، تمام جاهاى خوب را به شركت بزرگ امريكايى يا صهيونيستى ياانگليسى دادند. دشت هايى كه براى مراتع جورى بوده است كه نوشتند (الان نوشته اشپيش من است ) نوشتند كه وقتى كه شوهر ملكه انگلستان آمد، رفت از دشت ارژن (643) فقط از دور ملاحظه كرد آنجا را و گفت كه بهترين جايى است كه در دنيا هست ، بهترينمرتع است از براى دامپرورى هر جور دامى ، اينها ملى كردند و بعد هم به انگليسى هادادند و الان هم آن طور كه به من نوشتند الان نوشته موجود است ملكه انگلستان با يك عدهاز ثروتمندهاى آنجا و شركت هاى آنجا اينجا را دارند چه مى كنند براى دامپرورى كهگوشت درست كنند، حالا براى خارج درست كنند يا به ما هم يك مقدارش را بدهند خدا مىداند دشت عمران كه اطراف قزوين است مى گويند بهترين جاست از براى زراعت ، تماممردم آنجا را از آنجا كوچ دادند و آوردند بيرون ، دادند دست يهودى ها، به اروپا، دادنددست آنها، آنها الان دارند آنجا استفاده مى كنند، شركت هاى امريكايى و صهيونيستى دارنددر آنجا بهره بردارى مى كنند و اين زمين هايى كه بهترين زمين هاست از براى كشت و زرعدر دست آنهاست و اين ملت بيچاره گرسنه مانده است . ...دشت مغان از دشت هايى است كهباز ملى كردند و مردمش را بيرون كردند و دامدارها از بين رفتند، اين را هم دادند دست يكدسته ديگرى . اين سد دز را كه هفتصد ميليون براى ساختن آن است و يك ميليارد و دويستميليون دلار يا تومان هم خرج كردند براى كانالى كه آب برساند به آنجا، اين هم درتقديم اعليحضرت است و دار و دسته ايشان .(644) از بين بردن منابع ملى (3) الان ماليات قدرتمندها نمى دهند، تقسيم اراضى قدرتمندها نشده است ، قدرتمندها، اينحرف ها نيست . علم (645) تا پريروز هم همه املاكش سر جاى خودش بود براى اينكهوزير دربار بود و نخست وزير بود. نيست اين حرف هاحرف است اين حرف ها، اصلاحات ،بازى بود. اين حرف ها انقلاب سفيد همه اش بازى بود.(646) از بين بردن منابع ملى (4) سؤ ال : براى برنامه هاى اصلاحى شاه كه به عنوان (انقلاب سفيد) يا (انقلاب شاه ومردم ) مطرح است ، چه اهميتى قايل هستيد؟ امروزه شما درباره اصلاحات ارضى چگونهفكر مى كنيد؟ و اثرات آنرا را بر جمعيت روستائى و مهاجرت مداوم آنها چگونه مى بينيد جواب : اصلاحات ارضى شاه جز برنامه اى براى از بين بردن كشاورزى ايران وتحميل اقتصاد تك محصولى بر جامعه ما چيزى نبود، به طورى كه امروز اكثر نيازهاىغذايى ما از خارج وارد مى شود. با برهم خوردن وضع كشاورزى ، دهقانان ، دهات و زمين هارا رها كرده و به شهرها هجوم آورده اند. سياست غلط شاه هم در مورد صنايع مونتاژ، نهتنها مشكلى را حل نكرد و زندگى روستائيان مهاجر را حتى در حدقابل تحمل تامين ننمود، بلكه كشور را هر چه بيشتر وابسته به اجانب كرد كه اثراتسوء اقتصادى آن غير قابل محاسبه است .(647) از بين بردن منابع ملى (5) دامداريش را به هم زدند، كشاورزيش را به هم زدند، همه زندگى را به هم زدند. مراتع مارا ، مراتع سرسبز خوب ما كه بعضى مراتعش را اشخاص كارشناس كه آمدند ديدند،گفتند بهترين مراتع براى دامدارى است ، در دنيا از اين مرتع بهتر نيست ، اين را به يكدسته اى دادند كه يكى اش ملكه انگلستان است از قرارى كه به من نوشته بودند و يكعده ديگرى از آن مفتخورها، به آنها داده اند، اجاره دادند به اصطلاح خودشان . دامدارى رااز بين بردند، حالا ملت ايران با گوشت هاى عرض مى كنم كه - يخزده نجس دارندزندگى مى كنند كه از بلاد ديگرى مى آورند برايشان ، يخزده ، خراب ، فاسد و حرامميت است در صورتى كه ايران يك ناحيه اش وقتى كه دامدارى حسابى بود كافى بودبراى همه ايران و مابقيش بايد صادر بشود.(648) از بين بردن منابع ملى (6) محمدرضا پهلوى ، اين خائن خبيث براى ما رفت ، فرار كرد و همه چيز ما را به باد دادمملكت ما را خراب كرد، قبرستان هاى ما را آباد كرد مملكت ما را از ناحيه اقتصاد خرابكرد.(649) از بين بردن منابع ملى (7) الان ما پس از اينكه انشاء الله دولت انقلابى هم تحقق پيدا بكند راه بسيار دورى داريمبراى ترميم خرابيهايى كه در اين پنجاه و چندسال در مملكت ما به اسم تمدن بزرگ ، به اسم آزادى كذا تحقق پيدا كرده است . اينهارفتند و فرار كردند و خزائن مملكت ما را يا به باد دادند يا همراه بردند و ما وارث يكمملكت در هم ريخته هستيم .(650) از بين بردن منابع ملى (8) الان وقتى كه شما مملكت خودتان را ملاحظه مى كنيد، هر جا كه برويد در هر موسسه اىكه دست بگذاريد يك موسسه خراب مى بينيد. فرهنگ شما يك فرهنگ استعمارى است يكفرهنگ صحيح نيست . ارتش تحت حمايت مستشاران آمريكا و تحت تربيت آنها بودند. زراعت مارا بكلى از بين بردند، صنعت ما را از بين بردند. با اسم تمدن بزرگ ، بكلى خرابكردند اين مملكت را و بازار درست كردند براى كشورهاى بزرگ خصوصا براىآمريكا.(651) از بين بردن منابع ملى (9) عمده مطلب ايران كشاورزى بود اينها به اسم اصلاحات ارضى كشاورزى را بكلى از بينبردند و ايران شد يك بازارى كه دستش را هى دراز مى كند پيش دولت هاى خارجىخصوصا امريكا، گندم بده ، جو بده ، نمى دانم چه ، با اينكه ايران اگر خودشكشاورزى را بكند، بايد صادر بكند به ساير ممالك ، نبايد بگيرد از آنجا. همه چيز مارا از بين بردند، دامدارى ما را از بين بردند، مراتع ما را، مراتعى كه به تصديق خودخارجى ها گفتند بهترين مراتع براى دامدارى ، غنى ترين مراتع براى دامدارى ، مرتعفلان جاست و من هم اسمش را يادم نيست ، اين را دادند به ملكه انگلستان و چند نفر ازدوستان او، اين را به او دادند و الان نمى دانم حالا الان وضعشان چطور است . تمام مراتعما را از بين بردند به اسم ملى كردن ، مردم را دستشان را منقطع كردند و خودشانچاپيدند و رفتند و همين طور جنگل هاى ما را به اسم ملى كردن ، خودشان به اشخاص خارجفروختند و استفاده اش را كردند، نفت را هم كه همه مى دانيد كه چطور بردند و هيچ چيز همندادند به ما.(652) از بين بردن منابع ملى (10) اين دروازه تمدنى كه شاه مخلوع مى خواست به روى ما باز بكند يعنى قدرت ها را بر مامسلط كند و همه دارائى ما را ببرد و چند تا عروسك براى ما بفرستد، نفت ما را ببرند وبراى ما پايگاه براى خودشان درست بكنند، ما اين تمدن بزرگ را مى خواهيم چه بكنيم ؟اين تمدن است ؟ اين پدر و پسر و خصوصا اين پسر كشور ما را به عقب راند و همه چيز مارا به باد داد به طورى كه اگر الان همه ملت دستشان را به هم بدهند و دستشان را بههمه داده اند بحمدالله و بخواهند تعمير كنند آن چيزى كه در اين قريب پنجاهسال بر ما گذشته است و آن چيزى كه از بيست و چندسال پيش از اين به وسيله آمريكا بر مملكت ما گذشته است ،سال هاى طولانى لازم است تا ما ترميم كنيم اينها را.(653) از بين بردن منابع ملى (11) محمدرضا گفته بود كه من مملكت را خراب مى كنم مى روم ، درست گفت ، خراب كردند ورفتند منتها ما خيال مى كرديم كه خرابى به اين است كه مثلا بمباران كنند و بروند، آنهاخراب بدتر كردند براى اينكه بمباران يك دفعه مى شود و تمام ، اما اينها ريشهاقتصاد ما را از بين بردند.(654) از بين بردن منابع ملى (12) آنها به اسم اينكه ما مى خواهيم پيشرفت داشته باشيم و مملكت ما مملكت صنعتى باشد،مساله اصلاحات ارضى را بهانه كردند قضيه آنها قضيه كلاغى شد كه مى خواست راهرفتن كبك را ياد بگيرد كه راه رفتن خودش را هم فراموش كرد، كه خدا خواست و مملكت رااز دست آنها گرفت و مسائل و تصميمات به دست خود مردم افتاد.(655) (656) وابستگى اقتصادى (1) خطر بزرگى كه براى اسلام و استقلال و كيان مملكت به واسطه اين تصويبنامه كهشايد به دست جاسوسان يهود و صهيونيستها تهيه شده براى نابودىاستقلال و بهم زدن اقتصاد مملكت ، به قوت خود به نظر دولت آقاى علم باقى است ودولت خود را ذيحق مى داند كه به آن عمل كند، هر چند مخالف قانون شرع يا قانوناساسى باشد يا برخلاف احساسات دينى و ملى بيست ميليون جمعيت ايران يا تمام مسلمينباشد... اينجانب حسب وظيفه شرعيه به ملت ايران و مسلمين جهان اعلام خطر مى كنم ، قرآن كريم واسلام در معرض خطر است استقلال مملكت و اقتصاد آن در معرض قبضه صهيونيستهاست كهدر ايران به حزب بهائى ظاهر شدند و مدتى نخواهد گذشت كه با اين سكوت مرگبارمسلمين ، تمام اقتصاد اين مملكت را با تاييد عمال خود قبضه مى كنند و ملت مسلمان را ازهستى در تمام شوون ساقط مى كنند. تلويزيون ايران پايگاه جاسوسى يهود است ودولتها ناظر آن هستند و از آن تاييد مى كنند. ملت مسلمان تا رفع اين خطرها نشود، سكوتنمى كنند و اگر كسى سكوت كند در پيشگاه خداوند قاهر،مسوول و در اين عالم محكوم به زوال است .(657) وابستگى اقتصادى (2) هدف ، اسلام است ، استقلال مملكت است ، طرد عمالاسرائيل است ، اتحاد با كشورهاى اسلامى است الان تمام اقتصاد مملكت در دستاسرائيل است ، عمال اسرائيل اقتصاد ايران را قبضه نموده اند، اكثر كارخانجات در دستآنها اداره مى شود، تلويزيون ، كارخانه ارج ، پپسى كولا. دو هواپيمايى كه قرار بود حجاج را به مكه ببرندمال اسرائيل بود، بعد دولت عربستان سعودى به اينعمل اعتراض كرد و ناچار شدند از اين عمل خوددارى كنند امروز حتى تخم مرغ ازاسرائيل وارد مى كنند، بايد صفها را فشرده كنيد، اينهاعمال استعمار هستند، بايد ريشه استعمار را كند.(658) وابستگى اقتصادى (3) بسيارى از اين مفاسد از همان هيئت حاكمه و خانواده حاكم مستبد و هوسران سرچشمه مىگيرد. اين حكام هستند كه اماكن فساد درست مى كنند، مراكز فحشا و ميگسارى مى سازند وموقوفات را صرف ساختن سينما مى كنند. اگر اين تشريفات پرخرج سلطنتى و اين ريخت و پاشها و اختلاسها نبود بودجه مملكتكسر نمى آورد تا در برابر امريكا و انگليس خاضع شوند و تقاضاى قرض و كمك كنند.مملكت به خاطر اين ريخت و پاشها و اختلاسها محتاج شده است ، و گرنه نفت ما كم است ؟يا ذخاير و معادن نداريم ؟ همه چيز داريم ، لكن اين مفتخوريها و اختلاسها وگشادبازيهايى كه به حساب مردم و از خزانه عمومى مى شود مملكت را بيچاره كرده است .اگر اينها نبود احتياج پيدا نمى كرد كه از اينجا راه بيفتد برود امريكا در برابر ميز آنآن مردك (رئيس جمهور امريكا) گردن كج كند كه مثلا به ما كمك كنيد. وابستگى اقتصادى (4) اصلاحات ارضى براى ما كردند، چه كردند؟ آن اصلاحات ارضى كه خدا ان شاء اللهلعنتشان كند، اينها اين كار را كردند كه زراعت را از دست مردم بكلى گرفت و الان طورىشده است كه تمام اين چيزهائى كه روى هم بگذارند اگر اين مجله راست گفته باشد سىسه و روز والا ممكن است كمتر هم باشد اگر يك روز نياند اين كشتى ها و آنهايى كه يكبازار درست كرده اند براى اين چيزهائى كه مى خواهند، آذوقه ها را بفرستند اينجا، بازاردرست كرده اند، اصلاحات ارضى يعنى بازار درست كردن براى مملكت خارجى است ، اينهاگندمهايشان را دريا مى ريختند زياد بود، دريا مى ريختند اصلاحات ارضى خوب حالاگندم را به ايران مى فرستند و وقتى ايران فرستادندپول مى گيرند، چرا به دريا بريزند؟ زراعت ايران را فلج كردند، حالا همه چيز از آنجامى آيد، همه چيز از خارج مى آيد شما ببينيد مجلات را، اينها گاهى وقت ها خودشان خيلى بامبالغه ، خيلى با مباهات كه ما چقدر گندم وارد كرديم ، چقدر جو وارد كرديم ، چقدر مثلاچهوارد كرديم ، خوب بيچاره ، اينكه بايد خجالت بكشيد، شمايى كه بايد گندم صادركنيد، شما كه يك آذربايجانتان بس بود برايتان و باقيش را بايد صادر كنيد، حالانشستيد مباهات مى كنيد كه مائيم كه بايد وارد كنيم بايد خجالت بكشيد از اين اصلاحاتارضيتان و هكذا و هكذا همه اصلاحاتتان .(659) وابستگى اقتصادى (5) از آن (طرف اصلاحات ، اصلاحات ارضى ، چه ) از آن طرف بازار براى امريكا درستمى كنند تمام اصلاحات ارضى ما اين شد كه ما يك گوشه اى از مملكت مان براى تماممملكت مان آذوقه داشت باقيش بايد ميرفت بيرون وپول ميگرفتند، حالابه هرچه دست مى زنى مى گويند از خارج بايد بيايد آن وقت همافتخار مى كنند به اين كه ما آنيم كه گندم از خارج آورديم ، جو از خارج آورديم ،پرتقال از خارج آورديم ، تخم مرغ از خارج آورديم گريه دارد اين و حيا در كار نيستاصلاحاتشان هم يك همچنين اصلاحاتى است كه همه آن مفسده است .(660) وابستگى اقتصادى (6) زراعت ما را بكلى به هم زدند به اسم اصلاحات ارضى كه تز امريكا بود. اصلاحاتارضى به ما چه مصيبت ها وارد آورد؟ مصيبتى كه وارد آورد، تمام زراعت هاى ايران را از بينبرد، يك مملكت زراعى كه يك استان آذربايجان يا خراسانش مى توانست كه قوت اين ملترا بدهد حالا رسيده به آنجائى كه براى 30 روز يا 33 رو (فوقش )33 تمام زراعتايران براى 33 روز جمعيت فعلى ايران 33 كافى است مابقيش از كجاست ؟ مابقيش يكبازار درست كردند براى امريكا، آنها زياد داشتند، مى سوزاندند يا به دريا مى ريختند،حالامى دهند پول مى گيرند، نفت مى گيرند، اين يك باب كه زراعت ما را از بين بردند وما شديم جيره خوار آنها و بازار براى آنها مصرف ما شديم .(661) وابستگى اقتصادى (7) مى رويم سراغ اصلاحات ارضى كه اين هم خودش از لغات اصلاحات ، مى بينيم كه آنقدركه فاسد كردند اين زراعت ما را، آنقدر كشاورزى ما را برگرداندند به هيچ و منهدم كردندكه ما در همه چيز محتاجيم ، دستمان را دراز كرده ايم بهاسرائيل كه به ما حتى ميوه بدهد هر چه گندم ، جو، چه ، هى دائما دارد مى آيد كه اگر يكروز جلويش را بگيرند اين ملت بايد گرسنگى بخورد مى گويند براى سى روز ياسى و سه روز، تمام زراعت ايران براى سى و سه يا سى روز ايران كافى است ،مابقى آن را بايد از خارج بياورند يك مملكتى كه صادركننده بود حالا بايد اينطورباشد اصلاحات ، كلمه اصلاحات محتوى ندارد، لفظ، لفظ خوبى است ، خيلى قشنگ ،انقلاب سفيد، انقلاب سفيد، انقلابش انقلاب است اما سياه هست سرخ است . اينها، همه اينحرف هائى كه اينجاست همه اش همان الفاظى است كه خيلى لفظ قلمبه است و جالب است ،نقاشى شده است الفاظ اما اين الفاظ را روى چه گذاشتند؟ وقتى زير اين لفظ را مىبينيم ، چه دارد، كى ، چه چيز را معرفى مى كند؟ وقتى زير پرده را مى بينيم ، محتوىندارد، الفاظى است كه براى دلخوشى ماها، دلخوشى ملت ، آن وقت كه ملت نمى توانستصدا بكند و غافل بود از اين مسائل ، حالا اينجورى است محتوى ندارد اصلاحات ارضىيعنى بازار درست كردن براى آمريكا و شعب آمريكا و اذناب . ما بازار مصرفيم ،بايدآنها گندم هايشان زيادى است كه گاهى از زيادى براى اينكه خراب مى شود مىريزند به دريا، خوب چه بهتر كه اصلاحات ارضى كه شروع كردند، آن گندم ها راديگر به دريا نمى ريزند، اصلاحات ارضى شده است ، گندم ها ديگر تو دريا ريختهنمى شود، گندم ها را مى دهند و پول مى گيرند .(662) وابستگى اقتصادى (8) اينها كارهائى كردند كه بعضى ازآن كارها ابتدائا شايد به نظر اشخاص غافل يك كار مثبت مفيد بود و كارهاى ديگرى كردند كه بااسم اصلاح ، با اسم تمدنانجام دادند، كارهائى را كه فسادش كشف شد مثلا اصلاحات ارضى . اصلاحات ارضىابتدائا خيلى سر و صدا كردند كه (ما مى خواهيم براى دهقانان چه ، ديگر رعيت واربابى از بين رفت ، دهقان شدند، همه چه ) از اين حرف هائى كه در روزنامه هانوشتند، در راديوها گفتند در نطق ها پخش كردند كه مردم راگول بزنند لكن حالاما فهميديم ، قبلا هم مى دانستيم ، حالا ملت فهميد كه قضيهاصلاحات نبود نمى خواستند دهقان را آزاد كنند، نمى خواستند دهقان و طبقه مستمند را بهنوائى برسانند بلكه مقصد اين بود كه ايران را بازارى كنند از براى آمريكا وكشاورزى ايران را تباه كنند تا محتاج بشود ايران به آمريكا در همه چيز كه الان باز ايناحتياج به خارج هست . صحبت از اصلاحات ارضى بود لكن فهميديم كه به فساد كشيدندمملكت را.(663) وابستگى اقتصادى (9) مملكت ما يك آذربايجانش اگر چنانچه درست كشاورزى بشود، يك خراسانش اگر درستكشاورزى بشود بر ايمان كافى است ، مابقيش بايد صادر بكنيم مع الاسف با اسماصلاحات ارضيه ما را به اين روز نشاندند كه مى بينيد و چيزهاى ديگر ما هم همينطور.(664) وابستگى اقتصادى (10) شما مى دانيد كه يك كشور به اين عرض و طول و بزرگى كه همه جايش را خرابكردند، كشاورزيش را با اسم اصلاحات خراب كردند، كارخانه هاى ما را همه را وابستهكردند، تمام شوون ما، فرهنگ ما، اقتصاد ما، ارتش ما همه وابسته بودند.(665) (666) غارت اموال ملى (1) اگر زلزله اى در گوشه كشور رخ دهد، يك راه درآمد و حرامخوارى به روى سودجويانحاكم باز مى گردد تا به نام زلزله زدگان جيب خودشان را پر كنند. در قراردادهايىكه حكام ستمكار و چند ظاهرا مليتى با دولتها يا شركتهاى خارجى مى بندند ميليونها ازپول ملت را به جيب مى زنند و ميلونها از پول ملت را عايد خارجيان و اربابان خود مىكنند. اينها جريانات سيل آسايى از حرامخوارى است كه پيش چشم ما صورت مى گيرد وهنوز ادامه دارد، چه در تجارت خارجى و چه در باصطلاح قراردادهايى كه براى استخراجمعادن يا بهره بردارى از جنگلها و ساير منابع طبيعى بسته مى شود، يا براى كارهاىساختمانى و راهسازى يا خريد اسلحه از استعمارگران غربى و استعمارگران كمونيست . غارت اموالملى (2) آنهايى را كه به عناوين مختلف هستى مردم را غارت مى كنند بايد نهى كرد. اين مطالب دربعضى مواقع در خود روزنامه ها ديده مى شود منتها گاهى به صورت شوخى است وگاهى به صورت جدى كه بسيارى از چيزهايى كه به اسمسيل زدگان يا زلزله زدگان جمع آورى مى كردند خودشان خوردند! يكى از علماى ملايرمى گفت كه ما براى مردگان حادثه اى يك كاميون كفن برديم ماءمورين نمى گذاشتند بهآنها برسانيم و مى خواستند بخورند! غارت اموال ملى (3) دامدارى را اينها به كلى از بين بردند، مراتع ما را كه جاى دامدارى بود گرفتند، ملىكردند به اصطلاح خودشان معنى ملى هم اين است كه خود ايشان ملتند، اصلا تمام ملتعبارت از شاه است و عائله شاه . يك چيزى را مى گويند ملى شد يعنى خودمان داريم مىخوريم ، ديگر ملت كه نداريم ما، ديگران بروند سراغ كارشان ، چه هستند اينها، يك مشتمردم همين طورى ، بازارى و دانشگاهى ، به چه درد مى خورند، ملت يعنى شاه و دار ودسته شاه ! ملى كردند مراتع را، ملى كردند جنگل ها استفاده كنند،جنگل ها را دادند به اين طرف و آن طرف و آن طرف ، فروختند به اينها و منافعش راخوردند و رفتند سراغ كارشان . ما نمى دانيم اينها دارند چه مى كنند.(667) غارت اموال ملى (4) حرف ما اين است كه اين ياغى را اينها بالاى سر ما گذاشتند، انگلستان از آنطرفتاييدش مى كند و آمريكا از آنطرف تاييدش مى كند و چين ازآنطرف تاييدش مى كند وشوروى از آن طرف تاييدش ميكند، همه هم براى منافع خودشان است نوكرى از اين احمقترو بهتر براى آنها نيست كه همه چيز ملت خودش را به رايگان به آنها بدهد گازش راشوروى ببرد و نفتش را آمريكا و انگلستان ببرد و هر كس يك گوشه اش را گرفته داردمى برد، مراتعش را ملكه انگلستان ، مراتع سرسبز خوب ما را به ملكه انگلستان و چندنفر ديگر واگذار كردند (به طورى كه به من نوشته بودند)جنگل هايش را به يك شركت ديگر و هر چيزش الان ، هر يك طعمه اى است كهمثل اين سگ هاى لاشخور كه دور طعمه اند، هر كس مى كشد طرف خودش ايران الان اينطورىشده يك طعمه اى است براى اين نفتخوارها و لاشخورها، آنها دارند از هر طرف مى كشند آنرا و قوه مجريه اش هم عبارت از محمدرضاخان پهلوى است .(668) غارت اموال ملى (5) حالا كه چندين بيليون پول را از ايران خارج كرده اند كه صورت هايش را آوردند و ماديديم لابد شماها هم ديديد حالا تازه به فكر اين افتادند كه بعد از اينكه بردند وخوردند و از بين بردند به فكر اينكه نه ديگر نبايد بيرون ببريم كدام را نبايدبيرون ببريد؟ بردند تمام شد آنكه مربوط به شاه و مربوط به كسانى كه از دار ودسته شاه بود اين خائن ها بردند هشتصد ميليون هر كدامشان ، دويست ميليون ، سيصدميليون دلار، دويست ميليون دلار، پانصد ميليون دلار، چقدر دلار بردند يك صورت خيلىبلندى آوردند ما هم ديديم كه چه اشخاصى بردند، از نظامى گرفته ، از دربارىگرفته ، از وزرا گرفته تا اجزاء سازمان امنيت گرفته ، همين هايى كه همهحول و حوش خودش بودند و اين ملت را غارت كردند، پولهايشان را در بانك ها گذاشتند،حالايى كه مى بينند احتمال اين است كه يك وقتى جلويشان را بگيرندپول هايشان را نقل كردند به خارج .(669) غارت اموال ملى (6) يك آدمى است كه همه چيز ما را از دست داده و برده است از بين ، همه منافعى كه در اين مملكتقابل اين است كه برده بشود و مردم از آن استفاده بكنند، خود ملت از آن استفاده بكند،ايشان يا خورده است يا داده است به ديگران خورده اند يا خودش در بانك هاى خارج جمعكرده مثل پدرش كه جواهرات ايران را برداشت و رفت منتها انگليس ها از او گرفتند بين راهو بردند يا خودش برده است و پول هاى ايران را اين شصت هزار نفرى كه مى گويند كهجزء اشخاصى است كه به او مربوط هستند و از رفقايش هستند و از فاميلش هستند و ازاينها هستند، به اينها داده خورده اند و يا به ارباب ها داده خوردنده اند، به كارتروامثال كارتر و به آمريكا و به ديگران داده .(670) غارت اموال ملى (7) خيلى كارها زير پرده دارند اينها، اينقدر از پول هائى كه خارج شده است كه صورتهايش را الان فرستاده بودند قبلا هم داده بودند صورت شركت هائى كه با زور شركتدرست كردند، صورت پول هائى كه در خارج فرستادند اينهائى كه شما مى بينيد يكمقدارى است كه واضح است آن پول هائى كه آنها در سر بردند و ما اطلاع نداريم ، آنخيانت هائى كه به ما كردند و ما مطلع نيستيم ، بعدها اگر مطلع شده باشنداهل تاريخ ، در تاريخ ضبط مى شود.(671) غارت اموال ملى (8) شاه اين اموالى را كه الان دارد، اين اموالى را كه به خارجمنتقل كرده است ، اينها همه مشروع است ؟ يا استفاده غيرمشروع است ؟ اگر استفاده مشروع مىدانيد، خود شما مجرم تر از همه مجرم ها هستيد و تا ديروز هم اين را نمى گفت ، امروزشروع كرده واگر غيرمشروع مى دانيد، شاه رامجرم مى دانيد، به اقرار شما شاه مجرم است، يك شخصى است كه استفاده هايى از ملت كرده است ، دزدهايى از ملت كرده وغارتگريهايى كرده است و خيانت به ملت كرده است و شاه به حسب قوانين اگر خائنباشد، شاه نيست بنابراين شما مقر به اين هستيد كه از طرف شاهى مبعوث شديد كهخائن به مملكت است و اموال مملكت را چپاول كرده است خوب شما وعده مى دهيد كه من محاكمهمى كنم اين اشخاصى كه خيانت كرده اند، خوب شاه را بگيريد، شما كه چنين قدرتىداريد شاه را بگيريد، نگذاريد فرار كند، محاكمه كنيداموال مردم را از او بگيريد(672) .(673) غارت اموال ملى (9) ما پنجاه سال يود مبتلا بوديم به حكومت رضاخان و محمد رضاخان كه در اين پنجاه سالىكه او بود خيانت خيلى زيادتر شده از آن پنجاهسال اول واين بيست و هشت سال و سى و هشت سال دوم كه زمان ايشان بود خيانت زيادترشد تا آن وقت . اين شخص براى ما هيچى نگذاشت ، اينها فرار كردند،اموال اين ملت را برداشتند و رفتند. به من نوشته بودند، حالا يادم نيست جائى كه مجلهبود يا در يك جائى كه اين را براى من فرستادند كه يك ويلائى يك خواهر ايشان (كدامخواهر است آن را هم نمى دانم ) خريده اند به فلان قدر و اين فلان قدر هم يادم نيست .اينكه يادم هست اين است شش ميليون دلار خرج گلكارى ، مى فهميد؟ تصور مى توانيدبكنيد؟ ما مى توانيم بفهميم يعنى چه ؟ شش ميليون دلار، سى و هفت ميليون تومان خرجگلكارى اين ويلاى خانم شده از مال كى ؟ پدر ايشان كه آمد كودتا كرد چه چيز داشت ؟سيصد عباسى از مال اين ملت بود واز مال ماها بود ديگر. اين ملت را اينها فقير كردند وبرداشتند. اين مال خودش اين مال عائله خودش كه در چيز بود كه سه بيليون دلار بودنمى دانم ياتومان ، سه بيليون و چند صد دلار آنها كه اتباعشان بودند آن سرلشكرهاو آن ارتشبدها و آن كذا و كذا آنها هم برداشتند و رفتند.(674) غارت اموال ملى (10) اخيرا نوشته بود روزنامه كه در اين اخير، در اين آخر يك همچو تعبيرى حالا درست يادمنيست كه پانزده ميليارد يا بيست و سه ميليارد دلار - ميليارد- بيست و سه ميليارد دلاريعنى بيست و سه هزار ميليون دلار، اگر اينها را پهلوى هم بچينند تا كره مشترى همخواهد رفت اينطور اينطور پهولى هم يكى يكى بچينند. اين قلم هائى است كه آخرى بردهاند خارج ، در بانك سوئيس چه دارند خدا مى داند؟ نمى توانيم ما بفهميم . اين قلمى كهگفتم مال خود اين مرديكه است ، نه مال خودش و اتباعش ،مال خود اوست . ماهى پنجاه ميليون فرح خانم از نفت مى گرفته ، پنجاه ميليون ، سىميليون ، سى ميليون از نفت مى گرفته ، حالا از جاهاى ديگر چه مى گرفته ، در تمامشركت هايى كه در ايران بوده است اينها شريك بودند، سهيم بودند، سهيم بودند نهاينكه خريدند، صاحب كارخانه ها يا براى اينكه مردم را بچاپند اينها را شريك كردند يااينكه اگر اشخاصى بودند كه اهل چاپيدن نبودند، براى اينكه محفوظ باشند از مامورينساواك و امثال ذلك اينها را شريك قرار دادند كه شريك دزد باشند كه - قافله - رفيققافله هم بشوند.(675) غارت اموال ملى (11) پول هاى اين ملت را از بانك هاى اينجا، مبالغى بسيار هنگفت ، حيرت انگيز، هر يك از اينهاقرض كردند و همان جواهرات و چيزهائى كه بايد ببرند، آنقدرى كه مى توانستند ازاينجا بردند و بانك هاى خارجى مثل بانك سوئيس ومثل آمريكا و ديگر بانك ها از ذخائر ما و از پول هاى ما به اسم اينها يا به اسم خود اوكه بيشتر از همه و يا به اسم اتباع و عشيره او در آن بانك ها هست و همهمال ملت است ، اينها ملت را غارت كردند و رفتند.(676) غارت اموال ملى (12) چند مرتبه /در/، در پيراهنى كه مى خواستند براى فرح درست كنند، براى تاجگذارىگمانم بود، چند مرتبه طراح ها با طياره ها رفت و آمد كردند و چقدر الان من يادم نيست ،خرج اين شد، براى اينكه يك پيراهن را درست بكنند. آن وقت خوشمزه اين بود كه در يكىاز گفته هايش اين بود كه ما بچه هايمان را لباس عوضى اين را به آن كوچيكه مىپوشانيم اين در روزنامه ها بود، اين آدمى كه سه مرتبه طياره بايد برود و برگرددتا اين طرح را درست بكند و چقدر، صد وپنجاه هزار تومان نمى دانم چقدر بود كه براىطرح يك پيراهن درست مى كنند، مى خواهند چه بكنند؟ مى خواهند شما را خوابكنند.(677) (678) بخش دوم : دوره رضاخان ، فصل هفتم : سياست نظامى شاه سياست نظامى شاه (1) ملت بيچاره در حال فقر و گرسنگى به سر مى برند و هياءت حاكمه ايران هر روز آنهمه ماليات را از مردم گرفته صرف ولخرجيهاى خود مى كند. طياره فانتوم مى خرد تانظاميان اسرائيل و عمال آن در كشور ما تعليمات نظامى ببينند.اسرائيل - كه اكنون با مسلمانها در حال جنگ است و كسانى كه او را تاءييد كنند، آنان نيزبا مسلمانها در حال جنگ مى باشند - به طورى پر و بالش در مملكت ما باز شده و بهطورى مورد، تاءييد دستگاه حاكمه قرار گرفته كه نظاميان او براى ديدن تعليمات بهكشور ما مى آيند! مملكت ما پايگاه آنها شده ، بازار ما هم دست آنهاست و اگر همين وضعباشد و مسلمانان به همين سستى بمانند مسلمين را ساقط خواهند كرد. سياست نظامى شاه (2) اسرائيل كه امروز دشمن شناخته شده اسلام و مسلمان هاست و مدت هاست كه باملل مسلم در حال جنگ است ، به دست دولت خبيث ايران در تمام شوون اقتصادى ، نظامى وسياسى دخالت دارد و بايد گفت ايران به صورت پايگاه نظامىاسرائيل و در واقع امريكا درآمده است .(679) سياست نظامى شاه (3) الان يك مملكت گرفتارند، الان تمام مملكت ايران گرفتار است به اين آدم ، اين آدم هم ماموراست از براى اينكه سركوبى كند و نگذارد كه منافع اجنبى از بين برود، نگذارد كه نفتبراى خود شما بماند، مامور است ، ايشان را براى اين كار اصلش آورده اند، ايشان مىگويد كه براى وطنم ، خدمت براى وطنم ، ماموريت براى وطنم ، صحيح هست ، مامور استبراى وطنش اما از طرف آمريكاست ، از طرف آمريكا مامور است كه اين مملكت را تا پرتگاهنيستى برساند، اين مامور است كه تمام نفت ما را به آمريكا بدهد و در ازايش يك قدرىآهنپاره بخرد به منفعت آنها اين اسلحه هائى كه الان خريدارى مى شود، اين اسلحه ها بهدرد خود ايران نميخورد، اين اسلحه ها همان اسلحه هايى است كه اينها مى خواهند كه در يكمركزى باشد كه اگر يك جنگى پيدا شد بين آمريكا مثلا با شوروى ، اينها داشته باشنديك اسلحه اى در يك محلى ايران يكى از مراكزى است كه آنها مى خواهند اسلحه داشتهباشند، نفت ما را مى برند اسلحه براى خودشان مى آورند اينجا، مى آورند ايران ،پايگاه درست مى كنند در ايران براى اينكه اگر جنگى پيش آمد داشته باشند اين پايگاهرا. خيال نكنيد كه حالا در ازاى نفت به ما اسلحه مى دهند، ما اسلحه اى كه نمى توانيماستعمال كنيم به چه دردمان مى خورد؟ اسلحه اى است كه در ايران كسى نيست بتوانداستعمال بكند، اسلحه هايى است كه خود اينها مى خواهند اينجا باشد، اگر نفت هم نگرفتهبودند اسلحه هايشان را مى آوردند اينجا و پايگاهشان را محكم مى كردند كه مبادا يك وقتىشوروى به آنها حمله كند، حالا چه بهتر كه نفت ما را ببرند و پايگاه درمقابل اينكه نفت ما را مى برند، مى خواهند نفعى به ما برسانند! پايگاه براى خودشاندرست كنند. اين چيزى است كه ما از نفت عايدى داريم آنوقت چه نفتى مى برند؟ بعضىاشخاص كه رفتند، رفته بودند سابقا (حالا شايد زيادتر از اينمسائل باشد) ديده بودند، گفتند كه يك آدم صاف همين طور ايستاده مى رود توى اين لولهها لوله ها به اين بزرگى چقدر ذيحق شدند، كشتى ها در چند دقيقه پر مى شوند از نفت وخارج مى شوند اين نفتى است كه قاعده اش اين بود كه اين مملكت تا آخر زندگيش را بهآن بگذراند، اين نفت را شاه مى گويد تا چندسال ديگر، تا سى سال ديگر تمام مى شود، كى تمامش مى كند؟ تمام مى شود، اما ازايشان بايد پرسيد كه اين نفت را كى دارد تمام مى كند؟ اين ذخيره بزرگى كه بايدطبقه از آن ارتزاق كنند و مملكت ما محفوظ بماند و آباد بشود به واسطه درآمد آن ، تا سىسال ديگر ايشان مى گويد تمام مى شود اين ، تا سىسال ديگر كى تمامش مى كند؟ شما تمامش داريد مى كنيد، شاه دارد اين مخازن به اينبزرگى را كه خدا به ما داده است ، دارد تمام مى كند در ازايش خوب چه گير ما مى آيد؟گير ملت چه مى آيد؟ بايد پرسيد كه شما در ازاى نفت چه چيز مى گيريد؟ (اسلحه مىگيريم ) اسلحه براى چه مى گيريد؟ مگر شما مى توانيد با شوروى جنگ كنيد، مگرشما مى توانيد با امريكا جنگ بكنيد؟ شما براى سركوبى مردم وطن خودتان همين تفنگهاى خودتان كافى است ، ديگر محتاج به اينكه از آمريكا بياوريد نيست ، شما همين تفنگهائى كه داريد براى اينكه بازارى هاى ما را، جوان هاى ما را، دانشگاهى هاى ما را،دخترهاى ما را، پسرهاى ما را، خانم هاى ما را، آقاهاى ما را بكوبد خوب ، اين بس استديگر، اين ديگر آن دستگاه عظيمى كه در مقابل اين نفت عظيم مى گوئيد مى آيد در ايران ،اين غير از اين معناست كه اين پايگاهى است براى خود آنها؟ يعنى نفت را مى برند، نفعشرا خودشان مى برند، هم خود نفت را مى برند هم مقابلش را مى برند، اينمال خودشان است .(680) سياست نظامى شاه (4) ما فريادمان اين است كه بايد اين ملت هر چه داردمال خودش باشد و خودش اداره خودش را بكند، ما مستشار نمى خواهيم از امريكا، شصت هزارمستشار كه اينقدر بودجه دارد كه من و شما تصورش را نمى كنيم ، اين بودجه مملكت راصرف مستشارها ديگر نكنيد اين خيلى عجيب است ، پايگاه براى آنها درست مى كنند،مستشاران مى آورند خرجش را ما بايد بدهيم نفتمان را مى دهيم براى درست كردن پايگاهآخر شما حساب بكنيد اين را و بعد مطالعه كنيد در اين امور، يك اسلحه هايى كه ايران بهدردش به هيچ وجه نمى خورد اين مال جنگ هاى بزرگى است كه بين دو تا ابرقدرت يكوقتى اين جنگ ها مى شود، يك همچو اسلحه هايى براى ما نيست ، ما يك همچو اسلحه هايىنداريم ، ما مسلسل ها و اينها كافى مان است ، آنقدر كه مى توانيماستعمال كنيم براى تنظيم امور داخلى خودمان ما كه نمى خواهيم جنگ بكنيم ، مگر ما باشوروى حالا ما مى توانيم جنگ كنيم يا با آمريكا مى توانيم جنگ كنيم ؟ ما با بازار تهرانمى توانيم جنگ كنيم ، خوب مسلسل ها بس است ما با دانشگاه و جوان هاى دانشگاهى مىتوانيم جنگ كنيم ما حالا رسيديم به آنجايى كه با دبستانى ها، با اين بچه هاى هشتساله و نه ساله جنگ بكنيم ! همين ديروز خواندم كه تلفنى آمده بود همين ديروز ياپريروز باز ريخته اند توى يك دبستان و بچه ها را زده اند وشل كرده اند، و چه كرده اند خوب ما، اين مسلسل ها براى كشتناهل ملت خودمان كافى است ديگر محتاج به آن چيزها نيستيم ، پس آنهامال ما نيست ، مال كس ديگر است ، مال آنى است كه مى توانداستعمال كند، مال آنى است كه به دردش مى خورد، آن امريكاست ، آن وقت آن نفت را داديم وپايگاه براى خود آنها درست كرديم يعنى براى اينكهپول نفت باشد، مستشارها را آورديم براى مطالعه در اين امور و پولش را ما مى دهيم.(681) سياست نظامى شاه (5) مابايد الان هر چه قدرت داريم اعمال كنيم كه دست اينها را كوتاه كنيم از اين مخازن خودمانو از اين مخازن ملت تا اينكه نفت يك مقدارى بنيه و دوام داشته باشد نفت زياد است منتهىزياد مى خورند، مى برند، نفت ها را مى برند و دارند مى برند و مجان مى برند، مىبرند و براى خودشان عوضش پايگاه درست مى كنند. اسلحه به ما مى دهند! مگر اسلحهبه ما مى دهند؟! اسلحه براى آمريكاست كه پايگاه در ايران درست بكند كوه هاى طرفچيز را، كردستان را، كجا را ، تمام اينها را پايگاه براى امريكا دارند درست مى كننداسلحه ، ما اين اسلحه ها به دردمان نمى خورد، اسلحه اى كه ما نمى توانيم بدانيم چطوراسلحه را به كار مى برند، به درد ما نمى خورد از آن طرف نفت مى برند، از آنطرفاسلحه براى خودشان مى فرستند در اينجا، به نفع خودشان اسلحه را مى فرستند بهايران براى اينكه پايگاه دارند، با اين اسم كه عوضپول نفت است كه صداى مثلا شوروى و اينها هم زياد درنيايد، به اسم اينكه ما محتاجيمبه اينكه مملكتمان چه باشد، بايد قدرتمان چه باشد. چند سال پيش از اين ، خود اين شخص گفت ، خود اين شاه گفت كه ما اسلحه نمى خواهيم ، مااحتياجى به اسلحه نداريم ، ما براى اداره امور خودمان اسلحه داريم به اندازه كافىراست مى گويد، براى كشتن مردم كه اين چيزها را نمى خواهد، همينمسلسل ها كه دارند، كه دارند مى كشند، كار ديگرى ايشان ندارد جز آدمكشى ، جز اينكه ملتخودش را بكشد همين آدمى كه ميگفت ما اسلحه نمى خواهيم ، بعد از اينكه از طرف امريكا امربه او شد كه بايد اسلحه را ببرى و آنجا پايگاه بايد درست بكنى به اسم عوض نفت ،گفت (ما بايد اسلحه داشته باشيم و قدرت هاى ديگرى كه همجوار ما هستند اسلحه زياددارند)، يك چيزهائى گفت (عراق اسلحه اش عبارت از اسلحه اى است كه در يك روز مىتواند چه كند) همه اش دروغ ، اسلحه ما مى خريم ؟ اسلحه براى ما نيست ، اسلحه براىخود امريكاست آنها مى خواستند پايگاه درست كنند، مى ديدند كه اگر همچو مستقيما بيايندبگويند كه پايگاه مى خواهيم درست كنيم ، شوروى از آن طرف ايستاده و اسباب نزاع مىشود، به اسم اينكه ما نفت مى گيريم و پول نفت را با كالا مى دهيم ، (كالايش هم عبارت ازاسلحه است ) با اين اسم براى خود امريكا در ايران پايگاه دارند درست مى كنند درد ملت مااين است كه يك آدم خيانتكارى است ، خيانتكار، پسر خيانتكار، پدر خيانتكار، خودش همخيانتكار.(682) سياست نظامى شاه (6) الان وضع نظامى ما و وضع ارتش ما يك وضع ارتش انگلى است . ارتشى است كه تحتنظام امريكا و به نفع امريكا دارد اداره مى شود.چهل و پنج هزار، پنجاه هزار، بعضى مى گويند شصت هزار از مستشاران امريكا ومفتخوارهاى امريكا ريخته اند به جان ما و در مملكت ما هستند، آنهمه پايگاه ها براىخودشان در اينجا درست كرده اند، اشغال نظامى است مملكت ما،اشغال امريكائى است مملكت ما. اين آقا مى گويند كه (به خطر مى افتد)!! از اين خطربيشتر؟! زراعت ما بكلى از بين رفت ، اين خطر نبود؟! حالا شما مى خواهيد خطر را رفعكنيد؟ شما همان بوديد كه در حكومت شما اين قضيه پيدا شد و امريكا به ماتحميل كرد و من همان بودم كه به شما پيغام دادم كه آقا نكنيد اين كار را، اين زراعت ما رابه زمين مى زند. خدا مى داند به فرستاده ايشان گفتم كه كنيد اين كار را، شما ملتفتهستيد خودتان داراى ملك هستيد، ملتفت هستيد كه نمى توانند اينها اداره بكنند به زمين خواهدخورد اين زراعت مملكت . تو بودى كه زراعت مملكت را به زمين زدى براى خاطر امريكا، حالاشما مى خواهيد اصلاح بكنيد كه مبادا يك وقتى تسلط بر ما پيدا كنند؟! الان ما مستقليم ؟!قدرت ، يك قدرت مستقله اى ايستاده و همه را جلوگيرى كرده است و ما يك مملكتمستقل و متمدن و آزادمردان و آزادزنان داريم ؟! ما مى خواهيم كه يك مملكت قدرتمند كه قدرتشمتكى به ملت باشد، الهام از ملت بگيرد، اگر يك ارتش متكى بر ملت باشد، نه آنقدرت مى تواند كارى بكند نه آن قدرت كارى بكند.(683)
|
|
|
|
|
|
|
|