بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب تاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (ره), مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى (ره)   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     FEHREST -
     FOOTNT01 -
     FOOTNT02 -
     FOOTNT03 -
     FOOTNT04 -
     IRA00001 -
     IRA00002 -
     IRA00003 -
     IRA00004 -
     IRA00005 -
     IRA00006 -
     IRA00007 -
     IRA00008 -
     IRA00009 -
     IRA00010 -
     IRA00011 -
     IRA00012 -
     IRA00013 -
     IRA00014 -
     IRA00015 -
     IRA00016 -
     IRA00017 -
     IRA00018 -
     IRA00019 -
     IRA00020 -
     IRA00021 -
     IRA00022 -
     IRA00023 -
 

 

 
 

 

next page

fehrest page

back page

نقش آمريكا در جنايات شاه (2) 
آيا كارتر واقعا مدافع حقوق بشر است يا اين شعارى است كه براى انتخاب شدن براىرئيس جمهورى آمريكا مطرح كرده است ؟ و يا شعارى است عليه چند زندانى شوروى ؟ آيااو مدافع حقوق بشر است ؟ حال آنكه در ايران ، شاه دست نشانده خائن او حمام خون به راهانداخته است و او شاه را پشتيبانى مى كند، آيا كشتار بيحد و حصر شاه را در سرتاسرايران نمى بيند و نميداند؟ لابد آقاى كارتر پشتيبانى از اين جنايتكاران تاريخ را كهروى جلادان تاريخ را سفيد كرده است ، دفاع از حقوق بشر مى دانند.(474) نقش آمريكا در جنايات شاه (3) 
چه شد كه در ظرف سى و هفت سال آنهمه جنايات بر ما شد و اخيرا با دست اين شخصآنهمه كشتار مى شد و در حكومت آقاى كارتر بود و ايشان ابدا حس انساندوستى شاناسباب اين نشد كه يك تقاضائى لااقل از اين شخص بكند كه نكن اين كار را.(475)
نقش آمريكا در جنايات شاه (4) 
در طول پنجاه سال هم در حكومت اين رضاخان و محمدرضا به اين ملت با دست آنها ظلم وخيانت كردند و جنايات آنها اخيرا بالا گرفت و اين جنايات به پشتيبانى از ابرقدرت هاخصوصا آمريكا بود، به طورى كه تحمل ديگر از اين ملت ما برداشته شد.(476)
نقش آمريكا در جنايات شاه (5) 
ما يك ملتى هستيم كه مى گوئيم كه ، اعلام مى كنيم به همه دنيا كه ما اينقدر جريمه برما وارد شده ، اموالمان اينقدر به غارت رفته و به جيب آقاى كارتر و امثالش رفته است ،به دست اين آدم ، آنقدر جنايات به اين مملكت واقع شده است ، آنقدرقتل و غارت وارد شده ، ما اين را مى خواهيم بياوريم اينجا و محاكمه اش كنيم ببينيم چرا اينكارها را كرده .(477)
نقش آمريكا در جنايات شاه (6) 
چه خوب بود كه شما مسيحيين و شما روحانيين مسيح يك مدتى مانديد در ايران و بهشهرهاى مختلف ايران و به دهات و روستاهاى مختلف ايران مى رفتيد و مشاهده مى كرديدآثار جرم آن كسى را كه طرفدار او روساى جمهور آمريكا بودند، آن كسانى كه آمريكابه ما تحميل كرد و روساى جمهور آمريكا تحميل ما كردند. اى كاش مى رفتيد و مى ديديدكه جرم هايى كه واقع شده است در ايران چه جرم هايى است ، اى كاش در آن وقتى كه شاهمخلوع ايران بود مى آمديد و به شما اجازه مى دادند كه برويد و زندان هاى ما را ببينيد،ببينيد در اين زندان ها به علماى اسلام ، به روشنفكرهاى ايران ، به محصلين ايران ، بهدانشگاهى هاى ايران چه گذرد. ببينيد كه در اين بيغوله هايى كه در زيرزمين ايجاد كردهبودند و جوان هاى متعهد ما را براى اينكه آزادى مى خواستند، براى اينكهاستقلال خواستند، در اين بيغوله ها با آنها چه رفتار كردند. من اگر بخواهم براى شماكليات مسائل را هم بگويم وقت ضيق است لكن بدانيد با اين ملت همچو رفتار كردند كههيچ وحشى اى با هيچ وحشى عمل نمى كند. پاهاى بعضى از جوان هاى ما را با اره بريدند،بعضى از جوان هاى ما را روى تابه گذاشتند و سرخ كردند، در حضور پدرها، پسرها رادست بريدند، پسرهاى كوچك را براى اقرار گرفتن از پدر، كارهايى كردند كه خجلتآور است گفتنش و كارهايى كردند كه به استناد اينكه ما مامور هستيم از طرف دولت هاىبزرگ و مامور براى وطن مان هستيم و مستند مى شد همه اينها به روساى جمهور آمريكا وامثال آنها، كارهايى شده است كه ملت مسيح را اگر مطلع بشوند سرافكنده مىكند.(478)
نقش آمريكا در جنايات شاه (7) 
جنايات شاه مخلوع چيزى نيست كه از ياد ملت رفته باشد و يا بشود از ياد برد. بر همهروشن است كه محمدرضا پهلوى ما را از هر جهت وابسته به امريكا كرده بود، چه از نظراقتصادى و سياسى و چه از نظر فرهنگى و نظامى و چه از نظر معنوى و خصلت هاىانسانى و اگر مهلت مى يافت ، به اسلام ضربه جبران ناپذير مى زد. همه مى دانند كهدست او و پدرش به خون بزرگ و كوچك اين مرز و بوم آغشته است . كشتار دستجمعى وزندان و شكنجه و تبعيد از امور رايج رژيم اين پليد بود. شاه به حمايت و پشتيبانىدولت امريكا دست به اين جنايات وحشيانه زد و ملت ما را از هستى ساقط كرد.(479)
نقش آمريكا در جنايات شاه (8) 
ملت و دولت ايران قادر نيستند كه جميع اسناد جرائم پنجاه ساله رژيم سابق و جرائمبيش از سى سال دولت آمريكا را به شما نمايندگان محترم (480) عرضه دارند.چطور ممكن است اسناد قتل ها و شكنجه هاى وحشيانه و زندان هاى رژيم سفاك گذشته را درطول پنجاه سال از سراسر كشور جمع آورى كنند و چگونه مى توانند اسناد و اسامىشهداى مسجد گوهرشاد(481) و قتل عامهاى مكرر درطول سلطنت غاصبانه محمدرضا و از 15 خرداد 42 تا زمان سقوط رژيم را خصوصا در دوسه سال اخير را جمع آورى كرده و عرضه نمايد و چطور مى توانند تمام قراردادهاىتحميلى از طرف دولتمردان آمريكا توسط شاه خائن عليه ملت مظلوم ايران را مفصلاارائه دهند. و چطور ممكن است قبرستان هاى شهداى ما را كه در سراسر ايران بر اثركشتارهاى دسته جمعى بوجود آمده است ارائه دهند. و چگونه ممكن است معلولين از 15 خرداد42 تا سال هاى اخير را كه در شهرهاى سراسر كشور متفرقند به شما ارائه دهند. آنچهدولت مى تواند ارائه دهد اسناد ناچيزى است كهعمال دولت آمريكا نرسيده اند تا آنها را محو كنند و اسنادى است كه حتى بعد از سقوطشاه در اصطلاح سفارت آمريكا موجود است .(482) نقش آمريكا در جنايات شاه (9) 
بعد از اين كه آنها از اين كشور رفتند و رضاخان رفت ، زمان محمدرضاشاه ، ايران مركزآمريكا و محل تاخت و تاز آنها شده بود و مصيبت بيشتر بود، چرا كه هم قواى آنها زيادبود و هم مردم اسلحه نداشتند و هم جوانان به فساد كشيده شده بودند، به صورتى كهنمى شود آن را تصور نمود.(483)
نقش اسرائيل در جنايات شاه (1) 
سؤ ال اگر شما روابط خود را با اسرائيل به عنوان كشورى كه به مردم ظلم مى كند،قطع كنيد، آيا فكر نمى كنيد شما به همان دليل روابط خود را با بعضى ازدول غرب نيز قطع كنيد؟ جواب ما با هر كشورى كه بخواهد ظلم كند مخالفيم ،حال اين كشور چه در غرب باشد و چه در شرقاسرائيل حقوق مردم عرب را غصب كرده است ، با او مخالفت خواهيم كرداسرائيل بزرگترين حامى شاه مى باشد و مسؤول تبليغات ساواك باشد و اسرائيل بدين ترتيب شريك در جنايات ساواك و شاه مىباشد.(484)
نقش اسرائيل در جنايات شاه (2) 
راجع به اين قتل هايى كه شد، به ما گفته بودند كه ازاسرائيل آمده ولى من سند درست نداشتم در چند روز پيش از اين يك نفر آمد اينجا گفت كهفلان آدم يك شخصى را كه من حافظه ام حالا نمى تواند ضبط كند، گفت كه آمده است پيشمن گفته است كه ما مى خواستيم برويم براى آبادان و براى كجا، در بين راه يك جايىايستاديم كه بپرسيم راه از كدام طرف است ، ديديم يك سرباز آنجا ايستاده ، صدا كرديمديديم كه او زبان فارسى نمى داند، عربى با او صحبت كرديم عربى يكى بلد بودبا او صحبت كرد ديديم كه عرب است و عربى ، عرب اسرائيلى است و اين آدم هم خودش ‍اعتراف كرد كه من را از اسرائيل آورده اند اينجا، يكاتومبيل هم آنجا بود كه پر بود از سربازها كه از همين سنخ بودند اينها اين ملت ما رابا سربازهاى اسرائيل كشته اند ولى معذلك ملت ايستاد و كشته داد، جوان داد و ايستاد گفتكه نمى خواهيم نه ملت يك همچو نه اى است .(485)
نقش اسرائيل در جنايات شاه (3) 
چه كشيدند ملت ما، سران ملت ، طبقات مختلف ، روحانيون ، روشنفكرها، دانشگاهيها،بازاريها همه در رنج و عذاب بودند و چه اشخاصى كه در زندانهاى اينها كشته شد، بايك شكنجه هاى بسيار فجيع كه ما الان نمى توانيم تصور آن شكنجه ها را بكنيم متخصصشكنجه از اسرائيل آورده بودند كه اسرائيلى ها تربيت كنند اشخاص شكنجه چى را و آنهاشكنجه بكنند، بعضى از روحانيون را آنطورى كه براى مانقل كرده اند، پايش را اره كرده اند و بعضيها را روى تاوه گذاشتند و برق رامتصل كرده اند، بو داده اند آنها را و ما اينهائى كه به ما رسيده است از اينقبيل است ، لكن آنهائى كه بعد خواهد كشف شد، خواهيد فهميد كه چه به روزگار اينبدبختها و اين ملت اينها آوردند.(486)
نقش اسرائيل در جنايات شاه (4) 
من كه از زمان رژيم اسبق شاهد ظلم هائى بودم كه به اين ملت شد و در رژيم دوم و ماقبل اين رژيم ، رژيم منحوس پهلوى ما شاهد بوديم كه با اين ملت رفتار انسان باحيوانات هم نمى شد، حيواناتى بر ما مسلط شدند كه به هيچ چيز ما و به هيچ جهتشرفى كه انسان بايد داشته باشد احترام نمى گذاشتند، سبع هايى بر ما سلطه پيداكردند كه جوانان ما را در تحت ظلم و سبعيت خودشان و ستم خودشان در زندان ها از بين مىبردند و آنها را با فجيع ترين صورت آنها را ميكشتند و شكنجه ميدادند و حتى شكنجهگر از اسرائيل ميآوردند تعليم بكنند شكنجه را.(487)
نقش ابرقدرتها در جنايات شاه (1) 
ملت ما بيش از 50 سال است كه به واسطه انگلستان و آمريكا و تحت فشار آن رژيممنحوس بود. اينقدر جنايت بوسيله حكومت اين پدر و پسر در ايران شد كهقابل ذكر نيست . مملكت ما در زمان اين پدر و پسر بكلى خراب شدند و آن چيزى كه آبادشد قبرستان هاى ما بود. قبرستان هاى ما را اينها به واسطه كشتار پر جمعيت كردند وبلاد ما را تهى . خزائن ما را به اغيار دادند و به اجنبى ، و همه چيز ما را پيوسته آمريكاو غير آمريكا كردند.
نقش ابرقدرتها در جنايات شاه (2) 
ما ريشه اين جناياتى كه اين شخص در طول سى و هفتسال تقريبا به ايران كرده است و اين خيانت هائى كه به ايران كرده است و اين آدم كشىهاى دستجمعى كه كرده است ما به دست بياوريم كه اين با امر كى بوده يك انسان ، يك آدمكه مى خواهد در يك مملكتى حكومت كند بى جهت اينقدر جنايت نميكند اينعامل اشخاصى بوده است خود ايشان هم مى گويد من مامور بودم براى وطنم ما مى خواهيم آنآمر را پيدا بكنيم كه آن كه امر كرده است كه ايشان در وطنش اينهمه جنايت بكند اين كيست وچه اشخاصى هستند؟(488)
نقش ابرقدرتها در جنايات شاه (3) 
ملت ما اخيرا پنجاه و چند سال گرفتار دو حاكم غير قانونى و جائر كه يكى از طرفانگليس ها بر ما تحميل شد و آن رضاخان بود و يكى هم از اجانب دولت هاى سه گانه كهيكى از آنها انگليس و يكى آمريكا و يكى شوروى بود و درطول اين پنجاه سال جناياتى كردند بر اين و خيانت هائى كردند بر اين ملت كه در چندروز و چند سال نمى تواند كسى احصاء كند بعضى از جنايات و خيانت هاى اينها در دستنيست ، كسى اطلاع ندارد، فقط خودشان اطلاع دارند و بعضى نزديكانشان كه آنها هم دردست نيستند.(489)
نقش ابرقدرتها در جنايات شاه (4) 
در شرايطى كه جلادان رژيم ستمشاهى پر وبال و برگ و شاخه شجره طيبه آزادى را مى شكستند، همه جهانخواران در يك اقدام هماهنگتبليغاتى و بين المللى شاه را متمدن و مترقى ، و آزادى طلبان و مسلمانان را مرتجع وخواسته هاى اسلامى آنان را ارتجاع سياه معرفى كردند و در ادامه همان سياست سركوببود كه در كربلاى خون رنگ ايران جنايات يزيديان را ده ها بار در عاشوراها وتاسوعاها تكرار نمودند و مملكت ما را به جزيره آرام و ثبات آمريكا و به قبرستان وخرابه اين ملت مبدل ساختند.(490)
مجامع بين المللى و جنايات شاه (1) 
ما مى بينيم كه بعضى از اشخاص كه ادعا مى كنند كه ما حقوق بشر را ملاحظه مى كنيم وجمعيت هاى حقوق بشر در طول اين 50 سال كه دولت غاصب پهلوى و پسر پهلوى بر اينملت غلبه كرد و بر اين ملت با غصب ، تمام چيزهاى ملت را برد، درطول اين 50 سال جوانان ما در زندان ها بسر بردند و چه بسا جوانانى ما داشتيم كه درحبس پاى آنها را اره كردند و آنها را روى تاوه ها بو دادند و تا آن زمان آخر هم اينها درحبس و شكنجه بودند. دژخيمان شاه سابق آنها را از هستى ساقط كردند و اين مدعيانهمراهى با حقوق بشر در اين طول مدت نديديم كه يك صحبتى بكنند، يك استنكارىبكنند.(491)
مجامع بين المللى و جنايات شاه (2) 
در ظرف پنجاه سال همه را در تحت فشار قرار داده اند. اينها جناياتى به اين ملت كردندكه اگر چنانچه دادگاه ها نبود خود ملت مى ريختند و آنها را مى كشتند. دادگاه هاكنترل كردند عواطف ملت را، ملتى كه در خيابان ها جوان هاى خود را به خون آغشته ديدندبا امر همين امثال اينها، با امر همين شاه و با امر همين هويدا(492) و با امر همين نصيرى وامثال اينها، طاقت ندارد كه اينها را زنده ببيند. اينهائى كه مدعى حقوق بشر هستند و حالابراى امثال هويدا سينه زنى مى كنند و اظهار تاثر و تاسف مى كنند، اينها آيا طرفدارحقوق بشرند يا طرفدار مملكت ها و حكومت ابرقدرتند؟ اگر اينها طرفدار حقوق بشرندچه شد كه در مدت پنجاه سال اين بشر در اينجا زير شكنجه بود، اعدام بود؟ اين بشرىرا كه در اينجا با تابه سرخ مى كردند و بشرى را كه پاى او را مى بريدند با اره ،اينها نفس ‍ نكشيدند، امروز نفس مى كشند و امروز تبليغات مى كنند . مگر اينها كه كشتهشدند بشر نبودند؟ مگر اينها حقوق نداشتند؟ مگر حق بشر اين نيست كه اگر كسى ، كسىرا كشت قصاص بكند؟ اين حق بشر است ، حق اشخاصى كه از اولاد او يااز بقاياى اوست كهقصاص كند از اينها، لكن عمده اين است كه اين جامعه هاى حقوق بشر در خدمت ابرقدرت هاهستند با اسم حقوق بشر. اين جامعه هائى كه براى حقوق بشر فريادزنند، حقوق بشر رامى خواهند پايمال كنند. اين روزنامه نويس ها و مطبوعاتى كه به اسم بشر دوستىانتشار اين اكاذيب را مى كنند، اينها در خدمت ابرقدرت ها هستند، اينها حقوق بشر راپايمال مى كنند. من از شما جمعيتى كه الان در ايران براى بررسى اوضاع ملت ما واوضاع كشور ما تشكيل جلسه داده ايد، بعد از تشكر خواستارم كه شما اوضاع ايران رابررسى كنيد و آنطور كه هست منعكس كنيد، بررسى كنيد كه آيا اين مردم در اينجا دارندقتل عام مى كنند اين مردم از گورستان ها بيرون مى كنند اجساد را و تكه تكه مى كنند؟ مردمدارند آتش مى زنند؟ اين را بررسى كنيد ببينيد كه قضيه ، قضيه انتقامجوئى به معناىغير انسانى است يا خير؟ دادگاه هائى است كه بعد از اينكه جرم هاى اينها ثابت شد، اينهامحكوم به اعدام مى شوند كه اگر اين دادگاه ها نبود و اگر جلوگيرى از اين مردم بهواسطه دادگاه نبود، آنوقت مردم خودشان قيام مى كردند براى اينكه آنهائى كه كشتارعمومى كردند در يك ملتى ، آنهائى كه فجايعى پيش ‍ آوردند و در آبادان يك دستهبزرگى ، قريب چهار صد نفر آدم را سوزاندند(493) ، اينها را دارند اعدام مى كنند، نهاينكه اشخاص عادى را.(494)
مجامع بين المللى و جنايات شاه (3) 
اينها در ايران نبودند ببينند چه شد و در پنجاهسال و بيشتر بر ايران چه گذشت و بر جوان هاى ما اخيرا چه گذشت ، لكن اطلاع دارند،همچو نيست كه اينها بى اطلاع باشند. اينها مطلع هستند كه شاه سابق و شاه جلوتر باايران چه كرد و جنايات اين دو تا مرد يا نامرد به ايران چه بود، خيانات اينها را اينهااطلاع دارند. اين جمعيتى كه ادعا مى كنند جمعيت حقوق بشر و حالا براى حقوق بشر دارندسينه مى زنند كه ( چرا اين عده را كه تا حالا كشته شده است چرا كشته شد، اين يكخشونتى است ) اينها خشونت هائى كه در عصر اين پدر و پسر بود ناديده گرفتند، آنقتل هائى كه به دست عمال اينها واقع شد و گاهى هم به دست خود محمد رضا واقع شدآنها را اصلش نظرى به آن ندارند.(495)
مجالس شوراى ملى و سنا (1) 
شما خيال مى كنيد كه اين وكلائى كه شاه خودش انتصاب مى كند و به ملت هم كه مربوطنيست ، خودش است ؟ نخير، اينها را سفارتخانه اسم هايشان را هم نوشتند قبلا مى آورندمى دهند كه اينها بايد وكيل بشوند اين حالا نبوده ، در زمان رضاخان هم بود، ازسفارتخانه ها منتهى در يك وقت اين سفارت انگليس اين كارها را مى كرد، سابقش هم لابدسفارت روس ‍ مى كرده است ، حالا سفارت آمريكا مى كند، شايد هم با هم باشند، انگليس وچين و شوروى و امريكا تفاهم كرده باشند، براى خوردنمال مردم تفاهم هم مى كنند او گازش را مى برد، اين نفتش را، اين وكلاى ما ديكته امريكاست، از شاه هم بود مى گفتيم خوب باز اهل مملكت است ، با آنكه ايناهل مملكت اينجورى ما نمى خواهيم لكن اين خودش هم اين را نمى گويد، اين را از آنجا مىنويسند كه اينها بايد وكيل بشوند، او هم عينا ارجاع مى دهد؟ به دستگاه هاى اجرائى مىگويد آنها وكيل بشوند مردم چكاره اندمردم چه ، به مردم چه كار دارند اينها، مردم بايددست تو سرشان زد، مردم بايد كار بكنند و هيچ نخورند،عمل بكنند و خوراك ، آنى كه از آنها پيدا مى شود، به جيب ايشان برود و آن چيزيكهزيادش آمد، كارتر و امريكا زيادش آمده به جيب عائله شاه برود و پهلوى وضع مردم چهاست ؟ وضع مردم كتك است ، خوب يك چيزى بايستى بخورند.(496)
مجالس شوراى ملى و سنا (2) 
اول اشكالى كه به تمام افراد مجلس هست ، اينست كه شما مى دانيد، شما را نمى شود گفتداخل در مجارى امور نبوديد واز ماوراى جو آمديد، شما توى اين مردم مطلعتر از خود اين ملتهستيد و ميدانيد كه آمدن شما در مجلس به تصويب مردم ، انتخاب مردم نبوده است ، اينانتصاب شاه هست ، ماموريت شاه هست ، از سفارت ليست آوردند، و تعيين كردند شما را شمااين را مى دانيد و رفتيد مجلس اول اشكالى كه به آنهائى كه الان مى گويند ما ملى هستيم، اول اشكال اين است كه شما چرا تو اين مجلس رفتيد؟ مى گويند مجبور بوديم ؟ آخركسى شما را مجبور نكرد كه حتما بيائيد برويد تو مجلس ، خودتان هم داوطلب بوديد ورفتيد، با همه كارها هم موافقت كرديد حالا مى گوييد كه ، ديديد يك ورقى ، خوب ، اينطرفى دارد ميآيد، مى خواهيد براى خودتان جا درست كنيداشكال اين است كه براى چه شما تو مجلسى كه انتصاب است و خلاف قانون اساسى استيك همچو مجلس مخالف قانون اساسى است ، قانون اساسى مردم را به آنهااختيار داده است، كسى حق ندارد دخالت بكند.(497)
مجالس شوراى ملى و سنا (3) 
تمام قوانينى كه در اين پنجاه سال گذشته است و تمام مجالسى كه در اين پنجاهسال تاسيس شده است هيچ يك از اينها مطابق قوانين نبوده هيچ مجلسى تاكنون ما نداشتيمكه موافق قوانين باشد، حتى در اوايل سلطنت رضاخان كه يك قدرى قدرتش كم بود، درتهران فقط كه مركز بود يك آزادى به مردم داده بودند، يك آزادى فى الجمله كه وكلائىتعيين كند و آن وكلاى تهران بودند كه مخالفت مى كردند،مثل مرحوم مدرس و يك عده اى كه تبع ايشان بودند، لكن در شهرستان هاى ديگر وكلا راخودشان تعيين مى كردند و خودشان هم آرا براى مردم درست مى كردند و خودشان آرا را مىريختند در صندوق و هر چه بود دست خودشان ، دست فرماندارهائى كه درآنجا يا ارتشىكه در آنجا بود يا شهربانى هائى كه بودند كه همهعمال خودشان بودند، آرا را شب ها درست مى كردند و پر مى كردند اين صندوق ها را ازآراء آنى را كه دلشان مى خواست يك مجلسى كه همه وكلاى آن ملى باشند و در مقدراتمملكت ما بخواهند دخالت كنند و مصالح و مفاسد را تشخيص بدهند ما نداشتيم ازاول .(498)
مجالس شوراى ملى و سنا (4) 
با زور سر نيزه مجلس درست مى كرد كى مجلس ، مجلس ما بود؟ همين مردك گفت كه اينمجلس هائى كه درست كردند اينها، از سفارتخانه ها مى آوردند وليستش را مى دادند منتهاحالا ديگر نه ، اينطور نيست ، حالا ديگر مملكت خيلى قدرتمند شده ، ديگر اينطورها نيست !خودش را مسخره مى كند.(499)
مجالس شوراى ملى و سنا (5) 
ما تا حالا نداشتيم يك همچو حكومتى كه مال ملت باشد، اسمش بود، اصلا بعد از زمانمشروطه تا حالا نشده ، اين اسمش بود كه ملت نمى دانم خودشان انتخابات بكنند،خودشان وكيل بدهند، لكن شما مى دانيد كه هيچ وقت شماها راى نداشتيد، در اينطول تاريخ ، اينها همه را خود آنها مى كردند و كاش خودشان مى كردند، شاه گفت در يكاز نطق هايش ، همين شاه دوم در يكى از نطق هايش گفت كه ليست مى دادند از سفارتخانه هاو مجبوربوديم كه اين ليست را عمل بكنيم ، وكلا را آنها ليست مى دادند كه ما وكلا را تعيينبكنيم ما هم تعيين مى كرديم . منتها او مى خواست بگويد كه حالا ديگر آنطور نيست وحال آنكه اين وقت بدتر بود.(500)
مجالس شوراى ملى و سنا (6) 
هر كسى در هر شهرى كه هست طول اين بيست ، سى سالى كه همراه با اين مردم بوده مىداند كه اينها كدام يكيشان از ريشه هاى آنهاست كدام يكى شان نيستند، مى فهمند كى بودهاست كه در آنجا خوش رقصى كرده و كى بوده است كه نه ، آنطور نبوده مخالف بوده ونتوانسته صحبت كند،شناسند مردم آنى را بايد انتخاب بكنند كه مى شناسند كه به اينملت خدمتگزار است و دلش براى اين طبقه ضعيف مى سوزد ما نمى خواهيم يك مجلس اعياندرست كنيم مجلس سنا را، مجلس اعيان به آن گويند، ما مى خواهيم اعيان را از بين ببريم ،آدمشان كنيم آنها را، آن اعيانى كه در مجلس سنا نشستند و آنقدر خيانت به مملكت ما كردند آنمجلس را ما اصلا بستيم درش را مجلس شيوخ و مجلس اعيان و مجلس سنا، اينها يك دستهمفتخوارى بودند، پيرمردهاى آخر عمرشان بعد از همه خيانت ها، پيرمردهائى بودند كهآنجا مى رفتند جمع مى شدند و عرض مى كنم شايد رفيقش هم كه نشسته بود راجع بهاينكه دوايش چه است يا غذايش چه است صحبت مى كرد وپول اين ملت را مى خورد اين را درش را بستند، تمام شد ديگر، ما مجلس سنا نداريم.(501)
مجالس شوراى ملى و سنا (7) 
شما همه مى دانيد و ملت هم مى داند كه اين سه قوه اى كه در زمان طاغوت بود، نمى شودگفت كدام خبيث تر از كدام بودند. قوه مقننه ما به دست اشخاصى افتاده بود كه بهاعتراف شاه مخلوع از طرف سفارتخانه ها تعيين مى شدند و ملزم بودند اينها همان ها رابه كار وا دارند و از اين راه ماهيت قوه مقننه بر ملت ما روشن مى شود كه ليستى كهامريكا بدهد و نوكر او اجراء كند، بهتر از اين مجلسى كه ما داشتيم و بهتر از سنائى كهما داشتيم ، يعنى آنها داشتند، نخواهد بود. آنها درطول مدتى كه متصدى بودند هيچ گاه قدمى براى خدا بر نمى داشتند، اگر اينها براىخداخواستند قدم بردارند، حتما نه آمريكا آنها را پيشنهاد مى كرد و نه شاه مخلوع آنها راتعيين مى كرد . ما از همان حرف شاه ، شاه مخلوع سند اتخاذ مى كنيم كه اين قوه مقننه چهجور اشخاصى بودند.(502)
مجالس شوراى ملى و سنا (8) 
من ديگر سراغ ندارم كه يك نفر وكيلى كه در مجلس هاى اخير بود، بعد از آنكهامثال مدرس را از بين بردند، من ديگر سراغ ندارم كه يك كسى آنطورى كه اسلام مىخواهد، باشد مجلس را هم قبضه كرد، يعنى مجلس ‍ را هم به خدمت اجانب وا داشتند تبع اودولت هم اينطور مى شود، دولتى كه اين مجلس تعيين بكند و با دستور اين شاه و شاهنما عمل بكند، مجلس هم افرادى را بر سر كار مى آورد كه همه در خدمت آنها باشند و راديوو تلويزيون و دستگاه هاى تبليغاتى تمام در خدمت آنها يكسر بودند هر كس روزنامه هاىآنوقت را بخواند يا اگر نوارهائى از آنوقت باقى بود بشنود، ميفهمد كه نقشه اين بودكه يا در خدمت دولت اجانب باشند و اخيرا خصوصا در خدمت آمريكا و يا يك افرادى باشندكه بى تفاوت باشند.(503)
مجالس شوراى ملى و سنا (9) 
ما ديديم كه اسلام و كشور ايران چه صدمات بسيار غمانگيزى از مجلس ‍ شوراىغيرصالح و منحرف ، از بعد از مشروطه تا عصر رژيم جنايتكار پهلوى و از هر زمانبدتر و خطرناكتر در اين رژيم تحميلى فاسد خورد و چه مصيبت ها و خسارت هاىجانفرسا از اين جنايتكاران بى ارزش و نوكرماب به كشور و ملت وارد شد در اين پنجاهسال يك اكثريت قلابى منحرف در مقابل يك اقليت مظلوم موجب شد كه هر چه انگلستان وشوروى و اخيرا آمريكا خواستند با دست همين منحرفان از خدا بى خبر انجام دهند و كشور رابه تباهى و نيستى كشانند. از بعد از مشروطه هيچ گاه تقريبا به مواد مهم قانوناساسى عمل نشد. قبل از رضاخان با تصدى غرب زدگان و مشتى خان و زمين خواران و درزمان رژيم پهلوى به دست آن رژيم سفاك و وابستگان و حلقه به گوشان آن.(504) (505)
بخش دوم : دوره رضاخان ، فصل سوم : سياست فرهنگى شاه 
اضمحلال فرهنگ (1) 
آنچه مى توان گفت ام الامراض است ، رواج روز افزون فرهنگ اجنبى استعمارى است كه درسال هاى بسى طولانى جوانان ما را با افكار مسموم پرورش داده وعمال داخلى استعمار برآن دامن زده اند و از يك فرهنگ فاسد استعمارى جز كارمند وكارفرماى استعمار زده حاصل نمى شود بايد كوشش كنيد مفاسد فرهنگ حاضر رابررسى كرده و به اطلاع ملت ها برسانيد و با خواست خداوندمتعال آن را عقب زده و به جاى آن فرهنگ اسلامى انسانى را جايگزين كنيد تا نسلهاى آيندهبا روش آن كه انسانسازى و عدل پرورى است ، تربيت شوند.(506)
اضمحلال فرهنگ (2) 
اگر عدالت در بين زمامداران نباشد، اين مفاسدى است كه داريد مى بينيد، اسلحه دستاشخاص غير صالح ، اسلحه دست اشخاص ناصالح ، اشخاص بى انصاف ، بيعدالتاينها از اين طرف آدمكشى مى كنند، از آن طرف عدالت اجتماعى ، عدالت اجتماعى از آن طرففشار مى آورند به زنها كه بايد بى حجاب بشويد، از آن طرف آزادى نسوان ، آزادىنسوان اينها مضحكه است ، آزادى نيست .(507)
اضمحلال فرهنگ (3) 
در ايران بنابراين بوده است كه يك فرهنگ وابسته ، فرهنگ وابسته به معناى اينكه يكفرهنگى داشته باشيم ما، دانشگاه داشته باشيم نگويند دانشگاه داريم ، دانشكده ، دانشگاه، دانشسرا همه اين الفاظ موافق با فرم تمدن ، الفاظش را داشته باشيم لكن محتوىنداشته باشد كه كه صورت شبيه تمدن ولى تو خالى از اولى كه مدارس در ايران ،مدرسه اى كه خواسته كه يك رشدى بكند، در ايران تاسيس شده ، ازاول اينطور بوده منتهى به اين فساد نبوده ، ازاول اينطور بوده كه بنابر اين بوده است كه نگذارند يك فرهنگ حقيقى و واقعى يكتحصيلكرده هاى صحيح در ايران پيدا بشود و مزاحمت خواهند كرد. با مقاصدى كه آنهادارند و با منافع آنها منافعشان چپاول كردن مال اين ملت است ، مزاحمت دارد اينها ازاول نقشه را جورى كشيدند كه اين فرهنگ ، يك فرهنگى كهقابل اين باشد كه اين جوان هاى ما را ترقى بدهد و يك جوان فرهنگى صحيح باربياورد، از اين مانع شدند و حالا ديگر به آن شكوفايى مسئله اى كه آنها خواستند درآمدهكه اصلش هيچ فرهنگ ما صورت فرهنگ به معناى واقعى ندارد و جوان هاى ما راعمرهايشان را دارند ضايع مى كنند يعنى رفتن در اين دانشكده و در اين دانشگاه ها جزتضييع عمر معلم و متعلم چيزى نيست معلم ها هم اين را مى دانند، متعلم ها هم اين را مى دانندهمه مى دانند لكن وضع اينطورى است ما كه مى گوئيم بايد اين ورق برگردد، پيچيدهبشود تمام اين نقشه هايى كه خارجى ها به دست اينعمال خبيث شان در ايران پياده كرده اند بايد اينها برداشته بشود، براى اين است كه مامى بينيم كه هر جا دست بگذاريم فاسد است ، اگر ما يك مدرسه و دانشگاه به معناىحقيقى داشتيم چطور وقتى كه ثروتمندهاى ما، خود عاليجناب وقتى يك كسالت پيدا ميكنندبايد از خارج يا بياورند يا اينها را منتقل كنند به خارج ، بايد بروند لندن خودشان رامعالجه كنند اگر ما چطور از لندن هيچ وقت نمى آيند تهران خودشان را معالجه كنند ياجاى ديگر بروند، بايد از اينجا برويم ، از ايران بايد بروند به لندن براى معالجه، اين دليل بر اين است كه ما طبيب نداريم به معناى حقيقى ، طبيب داريم ، طبيب چيز همگرفته تصديق هم گرفته ، ديپلم هم دارد، همه چيز دارد، پروفسور هم به او مىگويند اما به معناى واقعى ندارد، محتواى ندارد، صورت است ، يك چيزى كه نه ، منظورماين است كه تغيير كرده ، از همان لغات است كه تغيير كرده است ، پروفسور هم هست يعنىاين لفظ را گذاشته اندروى يك معنايى كه آن معنا را ندارد محتواى ندارد و لهذا وقتى كهيكى مريض مى شود مى گويند نه ، بايد برود لندن ، خود طبيب ها، به طبيب هم كه آمده ،مى گويند اينجا، اينجا ديگر معذوريم بروند، ايشان بروند لندن اين فقر ماست درفرهنگ ، فقر ماست در دانشگاه ها، در دانشكده ها و اينها مى خواهند ما فقير باشيم ، براىچه ما طبيب داشته باشيم ؟ بايد يك قدرى از اين ملت احتياج داشته باشد به ، وابستهباشد، ملت هم مى خواهند وابسته باشد به اين دولت هاى ديگر و به ملت هاىديگر.(508)
اضمحلال فرهنگ (4) 
سؤ ال : همان طور كه مى دانيد، انقلاب فلسطين دراوايل ژانويه سال 1965 شروع شد و پس از شكست 1967، قدرت و گسترش يافت . آيااخبار آن به ملت ايران مى رسيد؟ به چه وسيله اى ؟
جواب : آرى ، خبر مى رسيد به همان وسيله اى كه به ساير كشورهارسيد. البته رژيمايران سعى مى كرد كه اخبار جنگ مسلمانان با كفار را به نفع كفار گزارش كند و اين كاررا هميشه كرده است و هميشه اعراب را مشتى مردمى كهمسايل را درست درك نميكنند معرفى كرده است . رژيم ، يكى از پشتيبانان بزرگاسرائيل است . راديو ايران و وسايل ارتباط جمعى همه - چه آنها كه از خود رژيم است وچه آنها كه زير فشار رژيم بودند- به نفعاسرائيل كار مى كردند و اين ما بوديم كه از اول با تمام برنامه ها مخالفت كرديم واكنون نيز مى كنيم .(509)
اضمحلال فرهنگ (5) 
فرهنگ ما را يك فرهنگ عقب نگه داشته درست كرده است ، فرهنگ ما را اين عقب نگه داشته بهطورى كه الان جوان هاى ما تحصيلاتشان در اينجا تحصيلات تام و تمام نيست و بايد بعداز اينكه يك مدتى در اينجا يك نيمه تحصيلى كردند آن هم با اين مصيبت ها، آن هم با اينچيزها، بايد بروند در خارج تحصيل بكنند ما پنجاهسال است ، بيشتر از پنجاه سال است دانشگاه داريم و قريب سى و چندسال است كه اين دانشگاه را داريم لكن چون خيانت شده است به ما، از اين جهت رشد نكرده ،رشد انسانى ندارد، تمام انسان ها و نيروى انسانى ما را از بين برده است اين آدم.(510)
اضمحلال فرهنگ (6) 
مملكت ما را با اسم تمدن بزرگ ، همه چيزش را به عقب زدند، فرهنگ ما، يك فرهنگاستعمارى است كه نمى گذارد بچه هاى ما تربيت و رشد پيدا كنند، بعد از تقريبا هفتادسال مدرسه داشتن و سى و چند سال يا بيشتر، دانشگاه داشتن ، معذلك اگر لوزه اى رابخواهند عمل بكنند، مى گويند كه بايد برود به لندنعمل بكند، اگر يك كسى سينه اش مثلا درد داشته باشد يا يك مرض چه ، بايد برود بهخارج ، براى اينكه نگذاشته اند نيروى جوان هاى ما رشد و تربيت پيدا بكند.(511)
اضمحلال فرهنگ (7) 
مى خواستند اين خواهرها را بكشند به يك كارهائى كه نه اينكه بى تفاوتشان كنند،فاسدش بكنند و اسباب اين بشوند كه ديگران را هم به فساد بكشند. مقصد اين بوداينكه طرح ميكردند كه بله ، ما آزاد- زنان و آزاد مردان ، ما آزاد كرديم ، مثلا پانزده ميليونزن را آزاد كرديم ، آن آزادى كه آنها مى خواستند چه بود؟ مردها آزاد بودند تازن ها آزادباشند؟ يا آزادمردان و آزاد زنان در چى ؟ شما آزاد بوديد در چى ؟ ما آزاد بوديم در چه ؟مردها آزاد بودند؟ بله ، در يك چيزهائى آزاد بودند و آنها هم دامن مى زدند در اينكه يكمراكز فسادى درست بكنند.(512)
اضمحلال فرهنگ (8) 
يك كشورى كه لااقل در اين پنجاه و چند سال كه ما شاهد بوديم آنطور به هم ريخته وخراب و آشفته و همه چيزش عقب مانده و اقتصادش ‍ ورشكسته تقريبا و همه چيزش را عقبرانده و فرهنگش يك فرهنگ فاسد استعمارى ، يك همچو كشورى الان به دست شما افتادهاست و به دست ملت كشورى كه پنجاه و چند ساللااقل در طول تاريخ از همه اطراف كوشش كردند كه عقب مانده باشد و آشفته ، شما اميداين را هم نداشته باشيد كه به مجرد اينكه آن سد بزرگ شيطانى شكسته شد ما بهبهشت موعود برسيم . ما به يك خرابه رسيده ايم ، يك خرابه اى كه فرهنگشسال هاى طولانى لازم دارد تا عوض بشود. مغزها كه در آن رژيم تربيت شده است بهتربيت خاصى ، طول يك نسل مى خواهد تا اينكه تغيير بكند. همه چيز بايد تغييربكند.(513)
اضمحلال فرهنگ (9) 
شما ديديد كه در زمان محمدرضا براى يك مرض خيلى جزئى بود، آپانديس بود ياشبيه به او، از خارج طبيب آوردند و مى دانيد كه يك كسى ادعاى اين را دارد كه من رهبر اينملت هستم و من مى خواهم اين كشور را به تمدن بزرگ برسانم و آنهمه تبليغات براىاين مساله كردند تا او را يك شخصيت بزرگى نشان بدهند، از يك همچو شخصيت بهقول خودشان بزرگ ، يك همچو عملى چه غائله اى و چه فاجعه اى براى مملكت ايجاد مىكند در نظر خارج و در نظر داخل . در خارج ايجاد مى كند اين مطلب را كه اينها اگرچنانچه طبيب متخصصى راجع به يك همچو امرى هم داشتند، خوب ديگر لازم نبود از خارجبيايد. در داخل هم ، بى اعتبار كردن اطبا و دكترهاى ما بود. اين يك مساله اى نبود كهاتفاقى انسان اينطور مى فهمد، مساله اتفاقى نبود كه اين آدم از باب اينكه به اينوابسته اش علاقه داشت مى خواست كه از خارج بياورد، يك مساله برنامه ريزى شده اىبود كه شخصيت را بگيرند از اين كشور.(514)
اضمحلال فرهنگ (10) 
خدا مى داند كه اگر آن قدرت محفوظ مانده بود تا حالا چه به سر اسلام در اينجا آوردهبود، اگر مهلت پيدا مى كرد اين رژيم غير انسانى ، اسلام را از محتواى خودش بكلىخالى مى كرد و يك صورت بى محتوا، حتى صورت را هم نمى گذاشت حفظ بشودفجايعى كه در زمان او واقع شد، تاريخ اميد است كه ثبت كند و متفكران و متوجهان بهمسائل بنويسند و باشد در مخزن ها تا ببينند اشخاصى كه بعدها مى آيند بنا بر اينبود كه اصل اسلام در اينجا محو بشود، شروع كردند تاريخ اسلام را تغيير دادند وشروع كردند و جوان هاى ما را از اسلام مى خواستند جدا كنند، مواد مخدره و موادى كه انسانكش است ، در اينجا به دست همين خاندان پهلوى خريده مى شد و پخش مى شد. اين نهبراى اين بود كه فقط منافع مادى مى خواستند، براى اين بود كه اطاعت امر آنها را بكنندكه بايد ايران عقب مانده بماند و يك عده افيونى و هروء ينى و عياش نمى توانند كشورخودشان را حفظ كنند، آنها بنشينند و چرت بزنند و آنها مخازن آنها را خالى كنند.(515)
اضمحلال فرهنگ (11) 
بنى اميه قصد داشتند كه اسلام را از بين ببرند. و در رژيم گذشته نيز افرادىمثل يزيد، خلاف شرع مى كردند و به اسم دروازه تمدن بنا داشتند كه دانشگاه ها رافاسد و مردم عادى را سرگرم به مسائل شهوانى كنند، كه اگر مردم انقلاب نكرده بودندو چند سال ديگر مملكت دست آنها بود همه چيز خراب مى شد كه با عنايت خداوند آنمسائل از بين رفت .(516)
اضمحلال فرهنگ (12) 
از نقشه هاى شيطانى قدرت هاى بزرگ استعمار و استثمارگر كهسال طولانى در دست اجراء است و در كشور ايران از زمان رضاخان اوج گرفت و در زمانمحمدرضا با روش هاى مختلف دنباله گيرى شد، به انزوا كشاندن روحانيت است كه درزمان رضاخان با فشار و سركوبى و خلع لباس و حبس و تبعيد و هتك حرمات و اعدام وامثال آن و در زمان محمدرضا با نقشه و روشهاى ديگر كه يكى از آنها ايجاد عداوت بيندانشگاهيان و روحانيان بود، كه تبليغات وسيعى در اين زمينه شد و مع الاسف به واسطهبى خبرى هر دو قشر از توطئه شيطانى ابرقدرت ها نتيجه چشمگيرى گرفته شد از يكطرف از دبستانها تا دانشگاه ها كوشش ‍ شد كه معلمان و دبيران و اساتيد و روساىدانشگاه ها از بين غرب زدگان يا شرق زدگان و منحرفان از اسلام و ساير اديان انتخابو به كار گماشته شوند و متعهدان مومن در اقليت قرار گيرند كه قشر موثر را، كه درآتيه حكومت را به دست مى گيرند، از كودكى تا نوجوانى و تا جوانى طورى تربيتكنند كه از اديان مطلقا و اسلام بخصوص و از وابستگان به اديان خصوصا روحانيون ومبلغان متنفر باشند و اينان را عمال انگليس در آن زمان و طرفدار سرمايه داران و زمينخواران و طرفدار ارتجاع و مخالف تمدن و تعالى در بعد از آن معرفى مى نمودند و ازطرف ديگر با تبليغات سوء روحانيون و مبلغان و متدينان را از دانشگاه و دانشگاهيانترسانيده و همه را به بى دينى و بى بند و بارى و مخالفت با مظاهر اسلام و اديانمتهم مى نمودند. نتيجه آن كه دولتمردان مخالف اديان و اسلام و روحانيون و متدينانباشند:، و توده هاى مردم كه علاقه به دين و روحانى دارند مخالف دولت و حكومت و هرچه متعلق به آن است باشند و اختلاف عميق بين دولت و ملت و دانشگاهى و روحانى راه رابراى چپاولگران آنچنان باز كند كه تمام شوون كشور در تحت قدرت آنان و تمامذخاير ملت در جيب آنان سراير شود، چنانچه ديديد به سر اين ملت مظلوم چه آمد و مىرفت كه چه آيد.(517)
اضمحلال فرهنگ (13) 
از توطئه هاى بزرگ آنان ، چنانچه اشاره شد و كرارا تذكر داده ام ، به دست گرفتنمراكز تعليم و تربيت خصوصا دانشگاه ها است كه مقدرات كشورها در دست محصولات آنهااست . روش آنان با روحانيون و مدارس علوم اسلامى فرق دارد با روشى كه در دانشگاه هاو دبيرستان ها دارند، نقشه آنان برداشتن روحانيون از سر راه و منزوى كردن آنان است ،يا با سركوبى و خشونت و هتاكى كه در زمان رضاخانعمل شد ولى نتيجه معكوس گرفته شد، يا با تبليغات و تهمت ها و نقشه هاى شيطانىبراى جدا كردن قشر تحصيل كرده و به اصطلاح روشنفكر كه اين هم در زمان رضاخانعمل مى شد و در رديف فشار و سركوبى بود و در زمان محمدرضا ادامه يافت بدون خشونتولى موذيانه .(518)
اضمحلال فرهنگ (14) 
راديو تلويزيون و مطبوعات و سينماها و تئاترها از ابزارهاى موثر تباهى و تخديرملت ها، خصوصا نسل جوان بوده است در اين صدسال اخير بويژه نيمه دوم آن چه نقشه هاى بزرگى از اين ابزار، چه در تبليغضداسلام و ضدروحانيت خدمتگزار و چه در تبليغ استعمارگران غرب و شرق كشيدهشد.(519) (520)
از بين بردن نيروى انسانى (1) 
سپاه دانش ، سپاه چه ، سپاه دين ، اين راهمه مردم مى دانند كه اين سپاه دانش براى چهرفته است توى اين دهات و قصبات . اينها همه اش براى ثناخوانى براى ايشان است ،همه اش براى تبليغ باطل است ، همه اش ‍ مامور اين هستند كه اين مردم را عقب نگه دارند،اين مردم را تبليغات بكنند كه اين مردم همه اش تابع شاه باشند،( چه امر خداوند و چهامر شاه ) باشد منطق مردم . تمام اين كارهائى كه اين آقا كرده است ، براى اين مملكت اينهارا برگردانده است به عقب .(521)
از بين بردن نيروى انسانى (2) 
بنده در اين مدت كه از ايران خارج بودم و دعاگوى همه آقايان بودم و حالا كه برگشتمبه خدمت آقايان براى خدمت گذارى ، خدمت به روحانيت ، خدمت به آقايان علما و فضلا،خدمت به جامعه ايرانى ها، حالا مى بينيم كه رفقايى كه ما داشتيم ، با ريش سياه اينجاگذاشتيم با ريش ‍ سفيد تحويل مى گيريم . ما اشخاصى در زندان داشتيم كه وقتى كهاز پيش ‍ ما رفتند در زندان ، سالم بودند، قوى بودند، وقتى كه از زندان بيرون آمدند،آنهايى كه زنده مانده اند و از زندان بيرون آمده اند، ضعيف شده اند، پير مرد شده اند،مريض شده اند. اين نيروهاى انسانى كه از دست ما رفته است ، اين از همه چيزها بالاتربود. جناياتى كه سلسله پهلوى در جامعه ما كرد، شايد هيچ جناياتى بالاتر از اينجنايات نبود كه نيروهاى فعاله انسانى ما را يا از بين بردند يا فعاليتهاى آنها را خنثىكردند براى مدتهاى زياد. آنهايى كه بايد به اين امت خدمت كنندمثل علماى اعلام و اشخاص روشنفكر، اينها را در زندان بردند، صرف نظر از آن زجرهايىكه به اينها كردند، آن خلاف انسانيتهايى كه با اين اولياء خدا كردند، اين نيرو را هدردادند، يعنى نيرويى كه بايد در جامعه فعال باشد، اگر مدرس ، عده اى را تربيت بكن ،اگر محصل است . خودش تربيت بشود، اگر فعاليتهاى سياسى دارد، فعاليت سياسىبكند، فعاليتهاى مذهبى دارد، فعاليتهاى مذهبى بكند، تمام اينها را اينها به هدردادند.(522)
از بين بردن نيروى انسانى (3) 
شما آقايان شايد بهتر از من مطلع باشيد كه در اين پنجاهسال حكومت سياه پهلوى ، براى ايران تقريبا بايد گفت هيچ نگذاشتند، يعنى سرمايههاى انسانى را و سرمايه هاى مادى ما را اينها از بين بردند. دانشگاهها كه بايد سرمايهانسانى براى ما درست كنند، اين ها به وضع عقب افتاده اى نگه داشتند و دستور داشتند كهنگذارند آنجاها كه يك انسان كامل و خدمتگزارى بار بيايد و سرمايه هاى ماديمان آنكهزيرزمينى بود نفت بود، دادند به اين و آن و در ازاء آن چيزهائى گرفتند كه به درد مانمى خورد.(523)
از بين بردن نيروى انسانى (4) 
پنجاه و چند سال است كه پير مردهاى ما، آن هايى كه به سن من يا يك قدرى هم كمتر هستندپنجاه و چند سال است كه عذاب اليم اين طايفه را كشيدند و شما جوان ها هم بيست و چندسال است كه ديديد هر چه ديديد و شنيديد هر چه شنيديد. همه ذخائر ما را از بين بردند،نيروى انسانى كه از همه ذخائر بالاتر است از بين بردند، انسان هاى ما را كه بايدمقدرات اين مملكت در دست آنها باشد و مملكت را آباد كنند، معنويتش ‍ را آباد كنند . ماديتش راآباد كنند، اين نيروها را از دست ما گرفتند يا به مراكز فحشا كشيدند.(524)
از بين بردن نيروى انسانى (5) 
پنجاه و چندسال اينها در راس اين مملكت بودند و خرابكارى كردند و خودشان چون خراببودند، آنهايى كه نزديك به اينها بودند خراب شدند، دسته بعد كه نزديك به اينخرابى ها بودند آنها هم خراب شدند، همين طور از بالا خرابى شروع شد تا قشرهاىپائينى همه جا را فاسد كردند اينها كه الان قحطالرجال است ، در مملكتمان نمى توانيم يك افراد صحيح مهذب را پيدا كنيم الا چند، كمهستند اينها و اين براى اين است كه اينهاپنجاه و چندسال آنقدر كه به ذخائر انسانى ما صدمه زدند، به ذخائر ملى و مملكتى ما آنقدر صدمهنزدند بلكه همه را هم دزديدند لكن مهم اينها بود.(525)

next page

fehrest page

back page

 

 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation