|
شرح :
مجلسى (ره ) گويد: شايد مراد از مدح بيان آن چيزهائى است كه دلالت بر بزرگوارىذات و صفات او دارد بدون ملاحظه نعمت ، و مراد بستايش وثناء: اعتراف به نعمتهاى او وشكرگزارى بر آنها است .
شرح :
|
|
شرح :
مجلسى (ره ) گويد: گاهى گفته شود كه تمجيد گفتن ((اللّه اكبر)) است ، و تحميد((الحمدلله )) است ، و تسبيح ((سبحان )) است ، وتهليل ((لا اله الا الله )) است ، و ثناء آن است كه نعمتهائى كه خداوند بر بنده عطافرموده بشمارد، ولى دور نيست كه معانى اينها را تعميم دهيم كهشامل گردد هر چه را باين معانى برسانند و اختصاصى باين الفاظ مخصوص نداشتهباشد چنانچه تمجيد بر ((لا حول و لا قوة الا بالله )) نيز اطلاق شده است .
توضيح:
در حديث (2) دعايى بود كه هم ترجمه بفارسى شد و هم شرح بعضى ازفقرات آن را در آخر حديث ذكر كرديم ، ولى چون از اين پس آخر كتاب دعا بيشتر احاديثمشتمل بر دعاهايى است كه رسول خدا (ص ) يا ائمه معصومين صلوات اللّه عليهم اجمعيندستور خواندن آنها را فرموده اند، و ترجمه و شرح آن براى خوانندگان پارسى بسياركم فائده بود، زيرا با دستور و سيره اى كه بر خواندن دعاها بمتن عربى آن رسيده ، واز طرفى تمامى اين دعاها در كتب ادعيه با ترجمه اش براى كسانيكه بخواهند از معانى آناستفاده كنند موجود بود، بدين جهت حديثهايى كه از اين پسمشتمل بر دعا است ، قسمتى از آن كه مربوط بكيفيت خواندن آن دعا است و يا چيزهاى ديگرىكه از متن دعا مورد نظر بيرون است ترجمه خواهد شد، ولى از ترجمه متن دعاها خوددارىمى شود جز در پاره اى از موارد كه مناسب باشد.
توضيح :
|
توضيح:
در حديث (2) دعايى بود كه هم ترجمه بفارسى شد و هم شرح بعضى ازفقرات آن را در آخر حديث ذكر كرديم ، ولى چون از اين پس آخر كتاب دعا بيشتر احاديثمشتمل بر دعاهايى است كه رسول خدا (ص ) يا ائمه معصومين صلوات اللّه عليهم اجمعيندستور خواندن آنها را فرموده اند، و ترجمه و شرح آن براى خوانندگان پارسى بسياركم فائده بود، زيرا با دستور و سيره اى كه بر خواندن دعاها بمتن عربى آن رسيده ، واز طرفى تمامى اين دعاها در كتب ادعيه با ترجمه اش براى كسانيكه بخواهند از معانى آناستفاده كنند موجود بود، بدين جهت حديثهايى كه از اين پسمشتمل بر دعا است ، قسمتى از آن كه مربوط بكيفيت خواندن آن دعا است و يا چيزهاى ديگرىكه از متن دعا مورد نظر بيرون است ترجمه خواهد شد، ولى از ترجمه متن دعاها خوددارىمى شود جز در پاره اى از موارد كه مناسب باشد.
|
|
توضيح :
انفاق در لغت عرب بمعناى خرج كردن و بخشيدن و يا دادنمال بكسى و نفقه دادن و امثال اين معانى است ، و در اين آيه شريفه طبرسى (ره ) در مجمعالبيان گويد: يعنى آنچه از مال خود را در راه خير صرف كنيد پس خداى سبحان عوض آنرا بشما عطا فرمايد، اما در دنيا باينكه نعمت شما را افزون كند، و اما در آخرت پاداش آنبهشت است ، و كلبى گفته : آنچه در راه خير صدقه دهيد خداوند عوض آنرا بشما بدهد يادر دنيا و يا براى آخرتتان ذخيره كند، و جابر از پيغمبر (ص ) حديث كند كه فرمود: هركار معروفى صدقه است و هر چه مرد بوسيله آن آبروى خود را نگهدارد صدقه است ، وهر چه انسان خرج كند خدا ضامن عوض آن است مگر آنچه در بنا و نافرمانى باشد.
توضيح:
پيش از اين گذشت كه دعا كردن در پنهانى هفتاد برابر يا بيشتر از دعاهاىآشكار است و مجلسى (ره ) وعده كرده كه ميان آن دسته از روايات را در اين جا جمع كند و ازاين روى در اينجا گويد:
بسا توهم شود كه ميان اينجا و آنچه گذشت كه دعاى پنهانى ثوابش بيشتر است منافاتاست و ممكن است بدو وجه جواب داده شود:
(اول ): اجتماع در اجابت مؤ ثرتر است گرچه ثوابش كمتر است
(دوم ): اين در جائى است كه رياء و خودنمائى ماءمون باشد، و آنچه در آن باب گذشت درصورتى است كه از رياء ايمن نيست .
توضيح:
مجلسى (ره ) در ضمن شرح قسمتهاى حديث وجوهى براى تاءخير در اجابت دعا ازآن استفاده نموده كه تا هشت وجه آن را ذكر كرده است(اول ) حقارت و پستى دنيا و اينكه تاءخير بآخرت بهتر است . (دوم ) اينكه از شرايطاجابت دعا اينست كه در هر حال نبايد دست از دعا برداشت چه درحال آسودگى و چه در حال سختى (سوم ) شكيبائى در تاءخير آن (چهارم ) اينكه كسب خودرا حلال كند، يا اينكه دعائى باجابت رسد كه حرامى در برنداشته باشد. (پنجم ) قطعرحم نكند (ششم ) اظهار دشمنى با مردم نكند (هفتم ) اينكه اگر زود باجابت رسد موجبحرص بر دنيا گردد و نعمتهاى خدا در نظر خوار و كوچك شود (هشتم ) آنكه بواسطهفراوان شدن مال و ثروت و قدرت در خطر اداء نكردن حقوق آن افتد، و سپس در آخرگفتارش گويد: و در اين حديث فوايد بسيار و حقيقتهاى فراوانى است براى كسى كهپديده حقيقت و يقين در آن بنگرد.
|
*باب اجتماع براى دعا كردن*بَابُ الِاجْتِمَاعِ فِي الدُّعَاءِ |
|
توضيح:
پيش از اين گذشت كه دعا كردن در پنهانى هفتاد برابر يا بيشتر از دعاهاىآشكار است و مجلسى (ره ) وعده كرده كه ميان آن دسته از روايات را در اين جا جمع كند و ازاين روى در اينجا گويد:
بسا توهم شود كه ميان اينجا و آنچه گذشت كه دعاى پنهانى ثوابش بيشتر است منافاتاست و ممكن است بدو وجه جواب داده شود:
(اول ): اجتماع در اجابت مؤ ثرتر است گرچه ثوابش كمتر است
(دوم ): اين در جائى است كه رياء و خودنمائى ماءمون باشد، و آنچه در آن باب گذشت درصورتى است كه از رياء ايمن نيست .
|
|
|
*باب عموميت دادن در دعا و براى همه دعا كردن*بَابُ الْعُمُومِ فِي الدُّعَاءِ |
|
*باب كسيكه اجابت دعايش بتاءخير افتد*بَابُ مَنْ أَبْطَأَتْ عَلَيْهِ الْإِجَابَةُ |
|
توضيح:
مجلسى (ره ) در ضمن شرح قسمتهاى حديث وجوهى براى تاءخير در اجابت دعا ازآن استفاده نموده كه تا هشت وجه آن را ذكر كرده است(اول ) حقارت و پستى دنيا و اينكه تاءخير بآخرت بهتر است . (دوم ) اينكه از شرايطاجابت دعا اينست كه در هر حال نبايد دست از دعا برداشت چه درحال آسودگى و چه در حال سختى (سوم ) شكيبائى در تاءخير آن (چهارم ) اينكه كسب خودرا حلال كند، يا اينكه دعائى باجابت رسد كه حرامى در برنداشته باشد. (پنجم ) قطعرحم نكند (ششم ) اظهار دشمنى با مردم نكند (هفتم ) اينكه اگر زود باجابت رسد موجبحرص بر دنيا گردد و نعمتهاى خدا در نظر خوار و كوچك شود (هشتم ) آنكه بواسطهفراوان شدن مال و ثروت و قدرت در خطر اداء نكردن حقوق آن افتد، و سپس در آخرگفتارش گويد: و در اين حديث فوايد بسيار و حقيقتهاى فراوانى است براى كسى كهپديده حقيقت و يقين در آن بنگرد.