بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب تاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (ره), مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى (ره) ( )
 
 

بخش های کتاب

     FEHREST -
     FOOTNT01 -
     FOOTNT02 -
     FOOTNT03 -
     FOOTNT04 -
     IRA00001 -
     IRA00002 -
     IRA00003 -
     IRA00004 -
     IRA00005 -
     IRA00006 -
     IRA00007 -
     IRA00008 -
     IRA00009 -
     IRA00010 -
     IRA00011 -
     IRA00012 -
     IRA00013 -
     IRA00014 -
     IRA00015 -
     IRA00016 -
     IRA00017 -
     IRA00018 -
     IRA00019 -
     IRA00020 -
     IRA00021 -
     IRA00022 -
     IRA00023 -
 

 

 
 

 

next page

fehrest page

back page

رفراندوم تاسوعا و عاشوراى 99 (5) 
سؤ ال : تظاهرات روزهاى يكشنبه و دوشنبه ، مجاز اعلام شده بود، آيا اين بدين مفهوم استكه شاه توانسته كنترل اوضاع را به دست بگيرد؟
جواب : ابدا، شاه نتوانسته جريانات را در دست گيرد علت اجازه دادن به تظاهرات ،ترس از انقلاب بوده است .(1126)
رفراندوم تاسوعا و عاشوراى 99 (6) 
سؤ ال حضرت آيت الله پس از اين دو روز تظاهرات عظميم ، نتايجى كه از اين مترتب استبه نظر شما چيست ؟
جواب : تظاهراتى كه در ايران واقع شد و سرتاسر ايران را فرا گرفت ، رفراندمىبود زنده براى سقوط شاه ، نتيجه اين است كه شاه الان بر حسب همه نظرها نبايدقانونيت داشته باشد و از اين به بعد هم بايد با او معامله غيرقانونى كرد.(1127)
رفراندوم تاسوعا و عاشوراى 99 (7) 
اكنون با در نظر گرفتن رفراندم تاسوعا و عاشورا كه غير رسمى بودن شاه و دولترا به جهانيان ثابت نمود، بر ملت است كه به حكم اسلام و قانون ، از اطاعت شاه و دولتسرپيچى كنند، ماليات نپردازند و كليه اعتصابات ادارات و موسسات و شركت هاىدولتى ، خصوصا اعتصاب شركت نفت را، تا رفتن شاه و دولت ادامه دهند و بر ملت استكه با گسترش ‍ اعتصابات خود از آنان پشتيبانى نمايند.(1128)
رفراندوم تاسوعا و عاشوراى 99 (8) 
در ايران از اول محرم مردم شروع كردند به (ضمن عزاداريهائى كه كردند) اظهار انزجاراز حكومت شاه و در تاسوعا و عاشورا با كمال آرامش مردم پياده روى كردند و سلطنتمحمدرضاشاه را نفى كردند ايشان مى گويد كه (مردم همچو اختيارى نداشتند، اين اسباباين شده است كه شاه امر كرده است كه روز بعدش مردم را بكشند) اين تظاهرات آرام كهمردم كردند و سرنوشت خودشان را در اين روز تعيين كردند، اين آيا مطابق منطق آقاىكارتر نيست ؟ و اين را يك امر انحرافى ايشان تلقى مى كنند كه مردم يك مملكتى ، تماممردم يك مملكتى نسبت به سرنوشت خودشان حق دارند؟...
آيا اين تضاهر آرامى كه مردم در اين دو روز كردند يعنى هيچ شلوغى نكردند و به دنياثابت كردند كه ايران مى تواند كنترل خودش را در اشياء بگيرد و سرنوشت خودش رابه طور عقلايى ، به طور صحيح تعين كند، خوب اين موجب اين شد كه فردا از شبيازدهم شروع شد، شروع شد به كشتار مردم ، اينجا چه باعث شده است كه مردم كشتارشدند؟ خوب ، باز در جنگ صفين اين مطلب پيش مى آيد كه خوب اين آمده به جنگ و اينها همرفتند به جنگ و آنها اينها را كشتند. حالا معاويه مى تواند، يك همچو مغلطه اى بكند كه آنكسى كه اين را فرستاده به جنگ ، اين كشته است ، خوب اين منطق معاويه است ، اين يكمغلطه اى است كه كرده است معاويه . اينجا از او هم بدتر است ، براى اينكه اينجا بهجنگى نرفته بودند، اينها در خيابان هاى تهران و در خيابان هاى ساير شهرها راه افتادهبودند و مى گفتند كه ما شاه را نمى خواهيم ، اين جنگ است ؟ آيا كسى بگويد كهسرنوشت مملكت من به دست خود من هست ، حقوق بشر براى ما و همه عالم اين مطلب راقايل هستند كه هر بشرى نسبت به سرنوشت خودش ‍ آزاد است ، مى تواند راى آزاد بدهد هرمملكتى مى تواند سلطان اگر داشته باشد، تعيين كند، رئيس جمهور اگر بخواهد داشتهباشد، تعيين كند، حكومت بخواهد، تعيين كند براى مملكتش ، هر شكلى كه اين افراد مملكتبخواهند اداره بشوند، به حسب حقوق بشر آنشكل بايد ممضى باشد، همه دولت ها هم بايد او را تصديقش بكنند خوب مردم همين مطلببود، ديگر بيشتر از اينكه چيزى نبود روز دهم و نهم ، روز تاسوعا و عاشورا غير از اينمطلب چيزى نبود كه همه روزنامه نويس ها، همه مجله نويس ها اين را ديدند، اينهائى كهرفتند در ايران و تماشا كردند اين مسائلى كه در ايران واقع شد، همه ديدند كه يكمملكتى است كه اهاليش ‍ با آرامش ، چندين ميليون جمعيت در سرتاسر مملكت با آرامش راهافتادند، مرد و زن بزرگ و كوچك توى خيابان ها و حرفشان اين بوده است كه ما اين شاهرا نمى خواهيم .(1129)
رفراندوم تاسوعا و عاشوراى 99 (9) 
شاه با آن عظمت فرعونى به تعظيم و اظهار عجز درمقابل ملت برخاست و به تبديل مهره هاى نرم به خشن پرداخت . ملت با غرور اسلامى خودنه آن توبه را قبول نمود و نه از آن نرمى فريب خورد و نه به آن خشونت اعتنا كرد ودر تاسوعا و عاشوراى 99 با رفراندم بى نظير و آرام خود كه به تصديق ناظرانداخل و خارج در تاريخ بى نظير بود قدرت مهار شده خود را ثابت و سقوط وعزل محمدرضا پهلوى رابراى چندمين بار اعلام كرد.(1130) (1131)
حمله به موسسات دولتى (1) 
سؤ ال : خشم ملاهاى محلى و تظاهركنندگان ، غالبا بر عليه هدفهاى اماكن عمومى زيادىمتوجه شده و بانك ها و سينماها به آتش كشيده شده و مغازه هاى بزرگ به تاراج رفتهاست .
جواب : به آتش كشيدن سينماها و بانك ها مسبوق به درخواست ما نبوده است ، رژيم شاه اينتاسيسات را براى تخريب اقتصاد و فرهنگ كشور در حد افراط مورد استفاده قرار داده استو به همين جهت هدف مخالفت مردم شده اند مردم عصبانى نيستند، آگاه هستند. در غرب اطلاعكافى از نقش تخريبى اين موسسات ندارند، نمى دانند كه بانك ها به شدت مردم رااستثمار كرده اند، زمينه توليد مردم زحمتكش را به سود شركت هاى بين المللى و توسعهبازار فرآورده هاى خارجى از بين برده اند سينماها كارشان از بين بردن روحيه مقاومت درنسل جوان كشور بوده است ، امروزه اين امر مورد اقرار گردانندگان دستگاه هاى تبليغاتىخود رژيم نيز هست البته مردم از راهنمائى هاى صميمانه و صادقانه ما پيروى مىكنند.(1132)
حمله به موسسات دولتى (2) 
برادران و دوستان من ! ملت عزيز ايران ! خبرى موثق دريافت نمودم كه لازم است شما رامطلع كنم توطئه اى از خارج كشور و به دست نفع جويان در دست اجراست كه بايد ملتايران با كمال هوشيارى و شجاعت آن را خنثى كنند، مى خواهند به مجرد رفتن شاه دستههائى از مزدوران و اشرار را وادار كنند كه به اسم ملت مسلمان حمله به ارتش و سربازهاو شهربانى ها و ديگر موسسات دولتى و نظامى كنند و با تبليغاتى كه براىنيروهاى نظامى و انتظامى كرده اند، به عنوان دفاع آنان را بهقتل عام مردم بيدفاع وادار نمايند بدخواهان كه مى خواهند براىچپاول بيشتر مال ملت مظلوم ، شاه خائن را حفظ و يا برگردانند از يك سو در بينسربازان و نظاميان و ساير قواى انتظامى دست به اشاعه دروغ مى زنند كه ملت مىخواهد همه شما را از بين ببرد و از سوى ديگر اشرار و اجيرانى را به اسم ملت وادار بههجوم به دستگاه هاى نظامى و انتظامى مى كنند تا ملت را درمقابل نيروى ارتش و انتظامى قرار داده و نتيجه مطلوب خود را بگيرند.(1133)
فرار شاه (1) 
ايشان (آنطورى كه از ايشان نقل شده است ) گفته اند كه اگر من بروم (من يك سه ماهىمى خواهم بروم براى اينكه يك ناراحتى هايى دارم ، سه ماه مى خواهم بروم ) ديگر بهغرب نفت نخواهد رسيد.(1134)
فرار شاه (2) 
فرار محمدرضا پهلوى را كه طليعه پيروزى ملت و سرلوحه سعادت و دست يافتن بهآزادى و استقلال است به شما ملت فداكار تبريك عرض ‍ مى كنم شما ملت شجاع و ثابتقدم به ملت هاى مظلوم ثابت كرديد كه با فداكارى و استقامت مى توان بر مشكلات هر چهباشد غلبه كرد و به مقصد هر چه دشوار باشد رسيد گرچه اين ستمگر با دست آغشتهبه خون جوانان ما و جيب انباشته از ذخاير ملت از دست ما گريخت ولى به خواست خداوندمتعال به زودى به محاكمه كشيده خواهد شد و انتقام مستضعفين از او گرفته خواهد شد لكنقطع دست ستمكار از ادامه ظلم ، به دست ستمديدگان فورى است او رفت و به هم پيمانخود اسرائيل دشمن سرسخت اسلام و مسلمين پيوست و جرائم و آشفتگى هائى را به جاىگذاشت كه ترميم آن جز به تاييد خداوند متعال و همت همه طبقات ملت و فداكارى اقشاركاردان و روشنفكر ميسر نخواهد شد.(1135)
فرار شاه (3) 
خروج شاه اولين مرحله پيروزى ملت ماست و ما مشكلات زياد در پيش ‍ داريم ملت ما بايدبداند كه مجرد رفتن شاه پيروزى نيست ، بلكه طليعه پيروزى است البته اين طليعه رامن به ملت ايران تبريك عرض مى كنم و بايد توجه داشته باشند كه همانطورى كهطليعه پيروزى است ، طليعه خلع سلطه اجانب است و اين تبريكش بيشتر از تبريك رفتنشاه است .(1136)
فرار شاه (4) 
شاه رفت و رژيم شاهنشاهى فرو ريخت دزدان بيتالمال سرمايه ها را خارج كردند و يكى پس از ديگرى گريختند ملت شجاع در اولينفرصت به حساب آنان خواهد رسيد اينان رفتند و آشفتگى ها و خرابى بسيارى را برجاىگذاشتند كه با خواست خدا و همت ملت بايد ترميم شود، گرچه سالهاطول خواهد كشيد.(1137)
فرار شاه (5) 
ما يك قدم جلو رفتيم تا اينكه اين شخص را از مملكت بيرون كرديم ، او مى خواست كه ماهارا بيرون كند و مى گفت كه هر كه وارد حزب رستاخيز نشده است بايد از اين مملكت بيرونبرود شما بحمدالله با هم متحد شديد و اتفاق كلمه شما باعث شد كه آن كارى كه مىخواست سر شما بياورد شما سر او آورديد، بيرونش كرديد بعدها هم كسى نمى تواند اورا بياورد اگر مى توانستند نگهش مى داشتند نگه داشتن آسان تر از بيرون رفتن وبرگشتن است ، البته آنها به فكر هستند گفته مى شود كه در طياره كه داشته مى رفتهاين خبيث امر مى كرده كه كودتا كنيد طياره در هوا بوده و باز از هواى نفسش دستبرنداشته از آنجا اينجور گفته مى شود امر كرده كه كودتا كنيد در همين چند روز هم مىگويند در يكى از پادگان ها امروز هم باز براى من نوشته اند دستور داده بودند بهاينكه برويد شهر همدان را كودتا كنيد و بمباران كنيد و بساط درست كنيد گوش ندادند،اعتصاب غذا كردند و گوش ندادند و الان هم اين پادگان در بستمال ملت است .(1138)
فرار شاه (6) 
وحدت كلمه باعث شد كه نه شاه با تمام قوائى كه داشت و نه آنهايى كه پشتيبانى ازاو مى كردند مثل قدرت آمريكا، شورروى ، چين ، انگلستان ، همه اينها پشتيبانى مى كردندلكن بواسطه همين قدرت ملت ، همه آنها هم پشتيبانى شان را از او دست برداشتند، خودشهم فرار كرد و مع الاسف كه فرار كرد و نتوانست ملت او را گير بياورد و كارهايى را كهكرده بود، لااقل يك مقداريش را بتواند جبران بكند، براى اينكه او اينقدر جنايات كرده استكه هيچ بشر نمى تواند جبران آنها را بكند، جزاى آنها را بدهد. آن ، هزاران شخص را بىخانمان كرده است ، هزاران شخص را دربدر كرده است ، هزاران جنايات كرده است . آنقدرىكه از براى يك آدم است ، مقابل يك آدم مى شود كشتش ،مقابل صدها هزار آدم كه نمى شود.(1139)
فرار شاه (7) 
محمدرضا در عين حال كه خودش يك قدرت عظيم بوددنبال او هم همه قدرت ها، همه قدرت هائى كه در عالم بودند با او موافق بودند و با مامخالف ، معذلك اين نهضت چون يك نهضت الهى بود، نه يك نهضت ماديگرائى ، نهضت ملى ،يك نهضت الهى ، يك نهضت اسلامى بود از اين جهت پيروز شد و تمام قدرت ها نتوانستنداين شيطان را نگه دارند. او رفت و ديگر برگشت ندارد.(1140)
فرار شاه (8) 
اين اشتباه نشود كه ما مى خواستيم كه او برود، رفت ، تمام شد. خير، تمام نشده است . اينمانع از كار بود چون مانع بود كه ما به مقصد برسيم با او معارضه كرديم . او نمىگذاشت كه عدل الهى تحقق پيدا بكند، او نمى گذاشت كه مملكت ما يك مملكت اسلامى با يكحكومت عادل باشد و محقق بشود اين رژيم ، از اين جهت معارضه شد با او، او رفت.(1141)
فرار شاه (9) 
من در همين مدرسه (1142) شاه را نصيحت كردم و نشنيد، شما كه چيزى نيستيد. عصرعاشورا من گفتم كارى نكن كه ملت تو را بيرون كند، نشنيد و كارى كرد كه ملت بيرونشكرد.(1143)
فرار شاه (10) 
اگر شاه به نصايح روحانيون توجه كرده بوده و خدمت به اين ملت كرده بود، سقوطنمى كرد لكن خدمت نكرد و خيانت كرد و پشتوانه مردمى را از دست داد و وقتى كه مردمشنيدند رفت شادى كردند، چنانچه در رفتن پدرش هم شادى كردند. حكومت ها بايد عبرتبگيرند از اين وضعى كه در ايران پيش آمد و بدانند كه وضع براى اين بود كه محيطاختناق به طورى پيش آوردند كه اختناق انفجار آورد.(1144)
فرار شاه (11) 
همه قشرها، چه دولت هاى اسلام (الا كمى از آنها) و چه ابر قدرت ها كه همه شان پشتيبانمحمدرضا بودند، همه بودند، به من پيغام ها مى دادند خصوصا از آمريكا و مى خواستندكه او باشد چنانچه خودش هم وسايطى ايجاد كرد كه باشد و هر چه قدرت است دست ماهاباشد و ايشان سلطنت بكنند (و من مى دانستم دروغ مى گويد) معذلك اين قدرت ها نتوانستندنگه دارند.(1145)
فرار شاه (12) 
من به اين پسر نادانش گفتم كه تو نكن كارى كه همانطورى كه پدرت رفت و شادىكردند براى رفتن تو هم شادى بكنند و نشنيد و ديديد كه براى رفتن اين بيشتر شادىكردند و حق هم همين بود، چرا؟ براى اينكه بين مردم پايگاه نداشت .(1146)
فرار شاه (13) 
رژيم سابق را فرستاديم بحمدالله به خارج و دفنش كرديم و ديگر هم زنده نخواهد شدانشاء الله .(1147)
فرار شاه (14) 
محمدرضا هم شما شاهدش بوديد كه وقتى كه از اينجا رفت (من نبودم در ايران لكنگفتند) ايران غرق شادى بود. اين را ديگر شماها ديديد چرا؟ براى اينكه جدا بودند اينهااز ملت ، فرماندار به قول شما از ملت جدا بود. وقتى كه يك حكومتى ، آنوقت هم اينمتعارف بود كه وقتى حكومت معزول مى شد فرار مى كرد فرماندار يك جائى . اين كرارا،اين ديگر مساله اى بود كه آنوقت ها كرارا اتفاق مى افتاد، شايد در زمان اينها نشد اماقبلا اين مساله بود كه فرماندار يك جائى ، حكومت يك جائى وقتى حكم عزلش مى آمد، نمىتوانست آنجا ديگر باشد فرار مى كرد شب فرار مى كرد كه مبادا مردم غارتش كنند،بريزند و چه بكنند، براى اينكه از مردم جدا بودند، آنوقتى كه قدرت دستش بود، بامردم بدرفتارى مى كرد، مردم از او جدا، او از مردم جدا و آنوقتى كهمعزول مى شد، مى بايست فرار كند برود. اگر چنانچه اين محمدرضا گوش كرده بود آنچيزى كه به او تزريق مى شد، گفته مى شد كه با مردم ملت بايد آن كسى كهخيال مى كند كه راس است ، با ملت بايد بسازد تا اينها پشتيبان او باشند، اگر ملتپشتيبانش بود، خوب اين قضايا پيش نمى آمد.(1148)
فرار شاه (15) 
روزى كه اين خبيث فرار كرد از ايام الله بود كه يك ملتى كه هيچ نداشت ، يك قدرت راشكست . به طورى كه نتوانست بماند. نه قدرت خودش ، قدرت همه دنيا ايستاده بودمقابل شما. من مطلع بودم دنيا ايستاده بود پشتيبان ، پشتيبان خودشاول ، پشتيبان وارث آن ، كه اين شخص بختيار باشد ثانيا، ايستاده بودنددنبال او كه نگهشان دارند.(1149)
فرار شاه (16) 
من به اين دومى چيز كردم (نصيحت ) كه كارى نكن كه وقتى رفتى ، مردم شادى كنندچنانچه با پدرت كردند، اين را ديگر خود شما ديديد، من نبودم اينجا كه وقتى ايشانرفت مردم چه كردند، خيابان ها را چراغانى كردند علاوه بر اينكه كمك نمى كردنداينطور بودند براى اينكه جبهه را يك جبهه مقابل قرار داده بود.(1150)
فرار شاه (17) 
من به پسر بى رشد او سفارش دادم كه نكن كارى كهمثل پدرت وقتى اگر از بين بروى مردم شادى بكنند نشنيد و بعد وقتى كه رفت ملت ماشادى ها كردند، در خيابان ها شادى هاى زياد كردند.(1151)
فرار شاه (18) 
از قرارى كه من شنيدم همين محمدرضا در اواخرسال جناياتش وقتى كه ايران قيام كرد و آن بساط را و آن نهضت را، انقلاب را بپا كرد وديدند خارجى ها كه نمى توانند اين را ديگر اينجا نگه دارند، ديگر اين عروسك به دردنمى خورد گفتند (از بعضى اشخاصى كه نقل كردند كه از خود آنها بودند و حاضرقضيه بودند) كه وقتى از طرف آمريكا با او آمدند و گفتند كه شما بايد ديگر برويد،او همانطور كه نشسته بود يك قلم دستش بود لرزيد و قلم از دستش افتاد.(1152)
فرار شاه (19) 
در رژيم سابق هم چه امريكا و چه شوروى ، چه فرانسه و ساير قدرت ها مى خواستندشاه را نگاه دارند و عده اى هم از ايران آمدند در فرانسه كه بگذاريد شاه باشد و سلطنتكند نه حكومت ، ولى نشد. او رفت .(1153) (1154)
شوراى انقلاب و دولت موقت (1) 
به موجب حق شرعى و بر اساس راى اعتماد اكثريت قاطع مردم ايران كه نسبت به اينجانبابراز شده است ، در جهت تحقق اهداف اسلامى ملت ، شورائى به نام شوراى انقلاباسلامى مركب از افراد با صلاحيت و مسلمان و متعهد و مورد وثوق موقتا تعيين شده و شروعبه كار خواهند كرد اعضاء اين شورا در اولين فرصت مناسب معرفى خواهند شد. اين شوراموظف به انجام امور معين و مشخصى شده است ، از آنجمله ماموريت دارد تا شرايط تاسيسدولت انتقالى را مورد بررسى و مطالعه قرار داده و مقدمات اوليه آن را فراهم سازددولت موقت در اولين فرصت كه مناسب و صلاح دانسته شود به ملت معرفى و شروع بهكار خواهد نمود دولت جديد موظف به انجام مراتب زير است :
الف - تشكيل مجلس موسسان از منتخبين مردم به منظور تصويب قانون اساسى جديدجمهورى اسلامى .
ب - انجام انتخابات بر اساس مصوبات مجلس موسسان و قانون اساسى جديد.
ج - انتقال قدرت به منتخبين جديد.(1155)
شوراى انقلاب و دولت موقت (2) 
سؤ ال حضرت آيت الله اهداف شوراى انقلاب چيست ؟
جواب : هدف اين است كه شوراى انقلاب يك حكومت موقتى ايجاد كند كه آن حكومت موقت ،مجلس موسسان را تاسيس كند براى تصويب قانون اساسى و بعد بقيه كارها.(1156)
بنا به پيشنهاد شوراى انقلاب ، بر حسب حق شرعى و حق قانونى ناشى از آراء اكثريتقاطع قريب به اتفاق ملت ايران كه طى اجتماعات عظيم و تظاهرات وسيع و متعدد درسراسر ايران نسبت به رهبرى جنبش ابراز شده است و به موجب اعتمادى كه به ايمانراسخ شما به مكتب مقدس ‍ اسلام و اطلاعى كه از سوابقتان در مبارزات اسلامى و ملى دارم ،جنابعالى (1157) را بدون در نظر گرفتن روابط و حزبى و بستگى به گروهىخاص ، مامور تشكيل دولت موقت مى نمايم تا ترتيب اداره امور مملكت و خصوصا انجامرفراندوم و رجوع به آراء عمومى ملت درباره تغيير نظام سياسى كشور به جمهورىاسلامى و تشكيل مجلس موسسان از منتخبين مردم جهت تصويب قانون اساسى نظام جديد وانتخاب مجلس ‍ نمايندگان ملت بر طبق قانون اساسى جديد را بدهيد. مقتضى است كهاعضاى دولت موقت را هر چه زودتر با توجه به شرايطى كه مشخص ‍ نموده ام تعيين ومعرفى نماييد. كارمندان دولت و ارتش و افراد ملت با دولت موقت شما همكارىكامل نموده و رعايت انضباط را براى وصول به اهداف مقدس انقلاب و سامان يافتن اموركشور خواهند نمود. موفقيت شما و دولت موقت را در اين مرحله حساس تاريخى از خداوندمتعال مسئلت مى نمايم .(1158)
بازگشت امام به ايران (1) 
اينجانب انشاء الله تعالى به زودى به شما مى پيوندم تا در خدمت شما باشم و با همتشجاعانه شما به رفع مشكلات كوشا بوده و با هم صدا و هم قدم شدن همه اقشار ملتبر فسادها غلبه كنيم دوستان عزيزم خود را براى خدمت به اسلام و ملت محروم مهيا كنيد،كمر به خدمت بندگان خدا كه خدمت به خداست ببنديد من با توفيق خداوند تعالى پس ازچند روزى در خدمت شما خواهم بود و در پشت سر شما به سربازى خود ادامه خواهمداد.(1159)
بازگشت امام به ايران (2) 
من از خداى تبارك و تعالى سلامت همه شما را مى خواهم و من از اينكه اين مدت شما زحمتكشيديد عذر مى خواهم خداوند شما همه را حفظ بكند و سلامت بدارد و ما حالا مى رويم بهاين مملكت ببينيم كه آيا چه مى شود هر چه كه بشود همين است ما بنا داريم كه برويم ،حالا چه از بين راه برگرديم و باز هم خدمت شما باشيم و چه برويم و پياده بشويم وآنجا چه بشود و من اين را هم بايد بگويم به شما آقايان كه به آقاى يزدى و بعضىاز آقايان گفتم كه من بيعتم را از شماها برداشتم عرض مى كنم كه ممكن است كه آنطورىكه اينها تهيه ديدند در اين سفر خطر در كار باشد و منميل ندارم كه به خاطر من شماها خداى نخواسته در خطر بيفتيد من سنم ديگر گذشته ، شماحالا جوانيد
يكى از حضار: من به خانم ها عرض كردم كه آقا فرمودند احيانا خانم ها در هواپيمانباشند آنها گفتند كه من خدمتتان عرض كنم مگر امام حسين حضرت زينب و خواهران خويش راهمراه نبردند.
امام : خوب ، حالا امام حسين ، امام حسين بود ما يك جور ديگر است و ضعمان . نخير منميل دارم زحمت خانم ها نباشم ، آقايان هم همين طور. گمان مى كنم كه اگر اينطور بشود كهمن بروم على حده و بعد آقايان بيايند بهتر است .(1160)
بازگشت امام به ايران (3) 
من مى خواستم كه فردا را در ميان ملت باشم و هر رنجى كه آنها مى برند من هم با آنهاباشم لكن دولت خائن از اين امر مانع شده و همه فرودگاه ايران را بست من پس از بازشدن فرودگاه ها بلافاصله به ايران خواهم رفت و به او خواهم فهماند كه شما غاصبهستيد و خائن به ملت ما و ملت ما ديگر تحمل شما نوكرهاى خارجى را نخواهدكرد.(1161)
بازگشت امام به ايران (4) 
از اينكه ايادى اجانب فرودگاه هاى سراسر ايران را به روى من بسته اند، به ناچارتصميم گرفتم كه روز يكشنبه 29 صفر به كشور برگشته و چون سربازى در كنارشما به مبارزه عليه استعمار و استبداد تا پيروزى نهايى ادامه دهم .(1162)
بازگشت امام به ايران (5) 
سؤ ال : چرا تصميم رفتن به ايران را به تاخير انداختيد؟
جواب : تصميم من همانطور كه بوده است ، هست ولى دولت غيرقانونى براى حفظ منافعاجانب مانع ورود من به ايران شده است و من در اولين فرصت به ايرن خواهم رفت و حقوقملت ايران را خواهم گرفت آنهائى كه به ملت ايران خيانت مى كنند، بايد كنار بروند ومن چون گذشته در تصميم خود باقى هستم و ملت ايران بايد در تصميم خود باقى باشدبر احدى از افراد ملت جايز نيست كه در اين موقع حساس كه امر بين موت و حيات استبنشيند و ساكت باشد.(1163)
بازگشت امام به ايران (6) 
آن وقت هم كه در سختى بودم و هجوم از اطراف بود، تهديدات از اطراف ، از آمريكا بود،از ايران بود و مى خواستند مانع بشوند از اينكه من بيايم به ايران ، و آن نقشه ها راكشيدند، و بحمدالله آن نقشه ها نقش بر آب شد من از آنوقت مطمئن اگر مطمئن نشدم خيلىاحتمال مى دادم كه مسئله ، مسئله غير عادى باشد و بود همينطور. و لهذا همه اين تهديداتىكه شد و توصيه هائى كه شد، از قبل دولت ايران بوسيله دولت فرانسه و امريكا بهوسايل مختلف ، اينها همه قوت داد ذهن مرا كه اينها توطئه مى خواهند ببينند، از رفتن من بهايران ، اينها يك خوفى در دلشان هست و رفتن من را مى خواهند تعويق بيندازند: ( زودرساست حالانرويد.) به صورت اينكه با ما مى خواهند يك مثلا نوازشى از ما بكنند، يكمصلحت بينى و من ديدم كه دشمن ها نمى خواهند مصلحت ما را ببينند، مصلحت خودشان اين است .من اين را فهميدم عازم شدم به اينكه نه ، بايد بروم . توصيه ها هم ، از رفقاى ما هم ،از دوستان ما هم توصيه مى شد كه حالا زود است ، لكن من اصرار آنها را از آن فهميدم كهنه زود نيست حالا بايد رفت و اينها در صددند كه همه قوا را جمع بكنند و يك توطئه اىاست در كار.(1164)
بازگشت امام به ايران (7) 
ما كه در پاريس بوديم تماس مى گرفتند با ما از طرف آمريكا كه ابتدائا به اينكه ماپشتيبان هستيم ، چه ، چه بعد هم كه به اينكه شما يك قدرى صبر كن حالا زود است ، حالانرويد حالا زود است كه ما هم توطئه را فهميده بوديم . با هيچ ماغلبه كرديم بر همهچيز و اين را براى همين نكته بود كه ما همه با هم بوديم .(1165)
بازگشت امام به ايران (8) 
بنده كه در پاريس بودم بيشتر از همه از امريكا هى سفارش مى شد كه شما بگذاريداينها بمانند، شما نرويد، حالا اخيرا كه خود مرديكه رفته بود و بختيار كه جنايتش كمتراز او معلوم نيست باشد بود، در ايران بود و نخست وزير بود بهخيال خودش ، از طرف آمريكا هى سفارش مى شد. مى آمدند گاهى به اسم اينكه من يكبازرگان هستم و گاهى با ساير آقايانى كه آنجا بودند ملاقات مى كردند با خود من ،ملاقات مى كردند كه آنها به من برسانند كه شما حالا نرويد ايران ، حالا زود است شمابرويد ايران . من از همان اول فهميدم كه وقتى دشمن ما مى گويد شما نرويد، معلوم مىشود كه رفتن ما صلاح است و لهذا ما كوشش كرديم براى آمدن و اعلام كرديم كه هر وقتباز شد راه ، ما مى رويم ، اينها راه را بستند. ما گفتيم هر روزى كه راه باز شد ما حركتمى كنيم ، آنها هم كه نمى توانستند تا آخر راه را ببندند، همان روز هم كه راه باز شد ماآمديم و بعد هم معلوم شد كه به صلاح بوده است .(1166)
بيعت همافران با امام (1) 
هم افسرهايشان ، هم درجه دارهايشان ، هم سربازهايشان ، اينها از آنها برگشته بودند،اگر امر هم مى كردند، اطاعت نمى كردند، حتى من آنطور كه شنيدم بختيار وقتى كه مىخواسته برود، در همين راهى كه داشته ميرفته كه برود، امر كرده است كه به عنواناينكه خوب ، نخست وزير است ، امر كرده است كه آن را بمباران كنيد، گوش به اوندادند.(1167)
بيعت همافران با امام (2) 
كارى كه شما عزيزان در اين روزها، در روز نوزدهم (1168) انجام داديد از حيث معنويتبزرگترين كارها و با ارزش هاى دنيائى هم بزرگترين ارزش ‍ ها بود آن روزى كه بازپيروزى به آنجا نرسيده بود كه مورد اطمينان باشد و شما در معرض خطر بزرگبوديد، از جان گذشته و به اسلام پيوستيد و از سپاه اسلام شديد.(1169)
بيعت همافران با امام (3) 
افتخار و آفرين بر ارتشى كه در اوج تصميم جاودانه خود حصار تعبد طاغوت را شكستو برج و باروى رژيم سلطنت و حكومت دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهى را به آتش كشيدو خود را از قيود حاكميت ستمگران و مستشاران آمريكايى كه با هزارانآمال و آرزو براى منافعشان از ايران جزيره ثبات ساخته بودند، رهايى بخشيد. گرچهسران وابسته و خودفروخته ارتش تا آخرين لحظه حيات ننگين حكومت پهلوى تلاش ‍فراوانى براى نجات تخت و تاج سلطنت نمودند، ولى تصميم شجاعانهپرسنل شريف ارتش اعم از افسران و درجه داران و سربازان آنچنان كوبنده و قاطع بودكه مجال تفكر و تصميم را از دشمنان خدا و خلق گرفت و پيوستن ارتش خصوصا نيروىهوايى به صفوف الهى ملت ، لحظه شادى بندگان خدا و ياس و نااميدى ستمگرانگرديد كه آن روزها و ساعات شيرين و پرخاطره عشق ارتش به اسلام و ميهن اسلامى ،هرگز از ياد ملت ايران نمى رود و حقا نيروى هوايى سهم بيشترى ادا كرده است . پيوستنارتش به مردم معرف ارزش واقعى ارتش و موجب كينه توزى جهانخوارانگرديد.(1170)
طراحى كودتا (1) 
احتمال اين هست كه شاه خائن كه در حال رفتن است ، دست به يك جنايت بزرگترى بزند وآن يك كودتاى نظامى است كه كرارا تذكر داده ام كه اين آخرين ضربه اوست و لكن ملتدلير مى داند كه در ارتش به جز تنى چند سرسپرده و خونخوار كه از قرار مذكور درپست هاى مهم مستقر شده اند و به من نيز معرفى كرده اند، جناح هاى شريف ارتش به اينسرسپردگان اجازه نخواهند داد تا دست به چنين جنايتى كه مخالف با مليت و مذهب آنان استبزنند.(1171)
طراحى كودتا (2) 
بالاتر از اين عايده چيست كه يك رژيم 2500 ساله ظلم را كه ريشه هايش ‍ در اعماق اينمملكت رفته شما كنديد در ظرف چند ساعت ؟ البته مقدماتش طولانى بود لكن آنوقت كهقيام حقيقى شد و آنها خواستند كودتا بكنند، كودتا مى خواستند بكند، اين كودتا بود،شما شكستيد در ظرف چندين ساعت و همه چيز را فرو ريختيد.(1172)
طراحى كودتا (3) 
يكى از ايام بزرگ خداى تبارك و تعالى ، آن شبى بود كه كودتا كردند اينها، آن شبىكه ما تهران بوديم و اعلام حكومت نظامى روز هم شد كه روز هم كسى بيرون نيايد و آنشب ، بعدها به ما اطلاع دادند كه اينها آن شب بنا داشتند كه تمام سران قوم ، هر كسگوشش مى جنبيد بكشند و تصفيه كنند تمام بشود كار. خدا نخواست . آن قيام ملت و آن قيامنورانى ملت ، ملت متعهد كه بعدش كه اينها قيام كردند، نيروهاى آن طرف هم به اينطرف ملحق شدند، هى ملحق شدند، يك مساله اى بود كه الهى بود و من ايام الله بود. اين رااز ياد نبريد كه تمام چيزها را جمع كردند و تمام كيدها را درست كردند براى اينكه در يكشب بريزند كودتا كنند و همه اشخاصى كه احتمال مى رود يك كارى از آنها بيايد همه رااز بين ببرند، ملت را باز برگردانند به آنحال اول ، خدا نخواست . اين يكى از ايام الله بود كه شما ملت شريف نورانى با قلب هاىپر از ايمان نترسيديد و آن روز ريختيد به خيابان ها بااينكه اعلام حكومت نظامى بود،ريختيد به خيابان ها و خنثى شد آن چيزى كه آنها مى خواستند. مى خواستند خيابان هاخلوت بشود تانك ها را بياورند همه جا مستقر بكنند و شبمشغول آن جنايت بشوند. همه قدرت ها دنبال اينها بودند، همه قدرتها، نه فقط قدرتابرقدرت ، ديگران هم بودند، آنهائى كه به نرخ روز كارهايشان را ميكنند، نان را بهنرخ روز مى خورند همه آن روز پشتيبانى مى كردند، معذلك خداى تبارك و تعالى باشما مرحمت فرمود شما را بر اين قدرت هاى بزرگ پيروز كرد.(1173)
طراحى كودتا (4) 
معجزه ديگر همين توطئه اى بود كه براى كودتا در همان شب هاى آخر كه ما در تهرانبوديم اينها ديده بودند و قبلش توطئه اين بود كه حكومت نظامى را روز هم اعلام بكنند ماهم هيچ خبر از هيچ نداشتيم . اعلام بكنند مردم توى خيابان ها نيايند، قواى انتظامى هم تمامرا بگيرند، تمام خيابان ها و اينها را- قواى انتظامى - و آلاتى كه آنها دارند، تانك ها رابياورند مستقر كنند و بنابراين بود كه در همان شب بريزند و هر كس را كهاحتمال بدهند كه اين يك مثلا چيزى هست ، از بين ببرند و بعد هم چه بكنند، ما هم هيچ اطلاعنداشتيم ( من حيث لايحتسب ) قضايا واقع شد كه مثلا گفته شد كه بشكنيد اين اعتصاب را،اين نظام را، اين حكومت نظامى را، خوب ، مردم شكستند و آنها نتوانستند كه بياورندچيزشان بكنند، بعد آن درگيرى ها پيدا شد. مرحوم قرنى (1174) ، خدا رحمتش كند،اينجا بود به من گفت كه مقاتله بين ، جنگ ما بين مردم و قواى دولتى در آن شب سه ساعتو نيم بود. با سه ساعت و نيم دست هاى خالى بر تانك و توپ ومسلسل و اينها غلبه كرد.(1175)
طراحى كودتا (5) 
اين يك كمكى بود كه خداى تبارك و تعالى به ملت ما كرد كه اينها به فكر اين نيفتادندكه توپ وتانك را بريزند و مردم را بكشند و تهران را خراب كنند و به هم بريزند وهر چه مى خواهد بشود، اگر هم يكدفعه نقشه را كشيدند كه در زمان بختيار اين نقشهكشيده شد. آن روزى كه اعلام حكومت نظامى - روز- دادند. بعدها به ما گفتند بناى اين بودتانك ها و توپ ها را بياورند در خيابان ها و مستقر كنند و شبش بريزند و اشخاصى كهاحتمال مى دهند كه مخالف با آنها باشند، آنها را از بين ببرند، آن را هم خدا خواست كهنشد.(1176)
طراحى كودتا (6) 
آن شبى كه مى خواستند اينها كودتا بكنند، ما تهران بوديم و يك شب بنا بود كودتابكنند، به ما هم اطلاع دادند حتى آمدند اصرار هم بعضى كردند كه شما از اين خانهبياييد بيرون ، گفتم نه ، همين جا هستم آن شبى كه اينها مى خواستند كودتا بكنند وبناى آنها، بعدها ما فهميديم كه بناى آنها بر اين بوده است كه هر كساحتمال بدهند كه چه باشد بكشند، از بين ببرند و اعلام كردند حكومت نظامى روز را كهروز هم نبايد بيرون بياييد، خدا خواست كه شكسته شد، من هيچ فكر نمى كردم كه اينروى چيست ، بعد به من گفتند كودتاست ، فكر نمى كردم كه اين حكومت نظامى را براىچه دارند تاسيس مى كنند، ما براى اينكه يك مقابله اى با آنها كرده باشيم گفتيم به ايناعتنا نكنيد به اينها، بعد معلوم شد كه اين را خدا خود پيش ‍ آورده كه اين نقشه اى كه اينهاكشيدند كه حكومت نظامى روز درست بكنند و تمام خيابان ها را بگيرند و تمام قدرتهايشان را در اينجاها مجهز كنند و با هر چيزى كه دارند در خيابان ها نصب كنند، كودتاكنند و بساط را تمام كنند، مردم آمدند خنثى كردند، مردم ريختند بيرون و خنثىكردند.(1177)
طراحى كودتا (7) 
مرحوم قرنى به من گفت كه سه ساعت و نيم ، سه ساعت و نيم غلبه كرد ملت بر رژيم .يعنى آنوقتى كه آنها كودتا مى خواستند بكنند در تهران ما بوديم و آنها بنا داشتندكودتا بكنند و جلويش گفتند روز هم بايد بيرون نياييد، حكومت نظامى را روز قرار دادند.آن حكومت نظامى روز را خدا خواست كه شكسته شد. آنها به من بعد گفتند كه اينها بناداشتند كه كودتا بكنند و خيابان ها را وقتى كه مردم نيستند، خيابان ها را همه را بگيرندو شبش كودتا بكنند، مردم كه ريختند در خيابان ها اينها اين طرحى كه داشتند خنثىشد.(1178) (1179)
يوم الله 22 بهمن (1) 
بسم الله الرحمن الرحيم
ملت شجاع ايران ! خواهران و برادران آگاه تهران ! اكنون كه به خواست خداوندمتعال پيروزى نزديك است و نيروى ارتش عقب نشينى و عدم دخالت خودشان را در امورسياسى ابراز و پشتيبانى خودشان را از ملت اعلام كرده اند، ملت عزيز و شجاع باكمال مراقبت از اوضاع و در عين حفظ آمادگى براى دفاع احتمالى در صورتى كه نيروىارتش به پادگانهاى خود رفته اند، آرامش و نظم را حفظ نمايند. اگر اخلالگرانبخواهند با آتش سوزى و خرابكارى فاجعه به بار آورند ، آنان را به وظيفه شرعى وانسانيشان آگاه گردانند و نگذارند اين قبيل كارها موجب هتك حرمت ملت شود و بهسفارتخانه ها حمله نكنند و اگر خداى نخواسته ارتش باز به ميدان آمد، واجب است آنان رابا شديدترين وجه دفع كرده با تمام نيرو و قدرت از خود دفاع نمايند. اينجانب بهامراى ارتش اعلام مى كنم كه در صورت جلوگيرى از تجاوز ارتش و پيوستن آنان بهملت و دولت قانونى ملى اسلامى ، ما آنان را از ملت و ملت را از آنان مى دانيم و مانندبرادران با آنان رفتار مى نماييم .
از خداوند متعال پيروزى مردم دلاور ايران را خواستارم .
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى (1180)
يوم الله 22 بهمن (2) 
پيام امام خمينى به ملت ايران
بسم الله الرحمن الرحيم
ملت مسلمان و قهرمان و مبارز ايران ! در اين لحظه حساس كه به لطف خداوند تعالىمبارزات قهرمانانه شما سدهاى استبداد و استعمار را يكى پس از ديگرى مى شكند وانقلاب اسلامى شما شكوفه هاو ميوه هاى خود را آشكار مى سازد، لازم مى دانم ضمن اظهارتشكر و قدردانى از يك يك شما برادران و خواهران چند نكته را يادآورى نمايم : شما درجريان مبارزات گذشته رشد اسلامى و انقلابى خود را آشكار كرده ايد و اكنون بيش ازپيش لازم است كه اين رشد را به جهانيان نشان دهيد تا جهانيان بدانند مردم مسلمان ايرانمى توانند بدون قيمومت اين و آن ، راه سعادت خود را انتخاب نمايند. لهذا از شما مى خواهمكه
اولا - مانع آشوب و هرج و مرج بشويد و نگذاريد آشوبگران مغرض به عملياتى ازقبيل غارت ، آتش سوزى ، مجازات متهمان و از بين بردن آثار علمى و فنى و صنعتى وهنرى و اتلاف اموال عمومى و خصوصى دست بزنند. دشمن براى خراب كردن چهره نهضتاز طريق نفوذ دادن افراد مفسد مغرض در ميان توده مسلمان دست به چنين كارها مى زنند تانهضت ما را ارتجاعى و وحشيانه قلمداد نمايند. من اكيدا اعلام مى كنم كه هر كس دست بهچنين عملياتى بزند از جامعه انقلابى ملت مطرود و در پيشگاه خداوندمتعال مسئول است .
ثانيا - توجه داشته باشيد كه انقلاب ما از نظر پيروزى بر دشمن هنوز به پاياننرسيده است . دشمن از انواع وسايل و دسايس بهره مند است وتوطئه ها در كمين ماست . تنهاهوشيارى و انضباط انقلابى و اطاعت از فرمانهاى رهبرى و دولت موقت اسلامى است كههمه توطئه ها را نقش بر آب مى سازد.
ثالثا - افرادى از دشمن كه به عنوان اسير در اختيار شما قرار مى گيرند هرگز موردخشونت و آزار قرار ندهيد. همچنان كه سنت اسلامى است به اسيران محبت و مهربانى كنيد والبته دولت اسلامى به موقع آنها را محاكمه و عدالت را در مورد آنها اجرا خواهد كرد. ازهمه شما برادران و خواهران عزيزم مى خواهم كه با دولت موقت انقلابى اسلامى كه وارثيك سلسله خرابى هاى دولتهاى فاسد گذشته است همكارى نماييد تا بهحول و قوه الهى هر چه زودتر با همكارى يكديگر ايران اسلامى آباد و آزاد را مورد غبطهجهانيان بسازيم .
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى (1181)
يوم الله 22 بهمن (3) 
پيام امام خمينى به ملت ايران
بسم الله الرحمن الرحيم
ملت معظم ايران ! اهالى سلحشور تهران !
در اين موقع كه پيروزى نهائى ملت عزيز نزديك است ، لازم است به تذكرات زير بهطور تكليف شرعى - الهى و تعهد ملى توجه نمايند، متخلف از آن مخالف خداوند تعالى وخائن به كشور و نهضت اسلامى است . اكنون كه دستگاه ديكتاتورى و ستمكارى برچيدهشد، بايد از هر نوع خرابكارى و چپاول و آتش سوزى و ظلم احتراز شود و بر عموم استكه از اينگونه اعمال غير اسلامى و غير انسانى به شدت جلوگيرى نمايند. آنان كه دستبه اين اعمال وحشيانه مى زنند خائن به مملكت و مخالف نهضت اسلامى هستند. بايد ملت تابر قرارى نظم از طرف دولت موقت ، نظارت در حفظ مراكز عمومى ازقبيل وزارتخانه ها و بانك ها و ديگر مراكز دولتى و ملى بنمايند واموال ملت را نگذارند هدر برود. ملت عزيز! نگذاريد بدخواهان منعكس كنند كه با به همخوردن رژيم فاسد، هرج و مرج و خرابكارى جاى آن را گرفته است . به فرصتطلبانى كه مى خواهند با ماسك انقلابى از رژيم منقرض پشتيبانى كنند و نهضت را بدنامنمايند، مهلت فعاليت ندهيد و ملت مسلمان بايد ابتكار را به دست بگيرد. مامورينى كه ازطرف جناب آقاى نخست وزير اسلامى ماموريت دارند، سربازان انقلابند و بايد با آنانهمكارى كنيد و اگر مخالفين مردم مسلمان خواستند كارشكنى كنند از آنها جلوگيرى كنيد.لازم است مردم هر چه زودتر از خيابان ها به مساجد و مراكز عمومى تشريف برده و مردم رادعوت به صلاح و سداد كنند و از اعمال خلاف شرع و خلاف مسير نهضت به شدتجلوگيرى نمايند و با بيانى رسا مردم را از هرج و مرج و خرابكارى باز دارند و حكمشارع مقدس را ابلاغ نمايند. اكنون كه قواى انتظامى ازقبيل ارتش و ژاندارمرى و شهربانى به ملت پيوسته اند، بر عموم ملت لازم است كه بههيچ وجه تعرض به آنان نكنند و آن را چون برادر نگهدارى كنند و بر علماء اعلام است كهمردم را ارشاد كنند كه از قواى انتظامى كه تحت لواى حكومت اسلامى آمده اند، حمايتنمايند.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى (1182)
يوم الله 22 بهمن (4) 
روز22 بهمن روزى بود كه ارتش و ملت به هم پيوستند و روزى بود كه ارتش ازطاغوت به الله برگشت و با تكبير پشتيبانى امت بر طاغوت غلبه كرد و اين معنا بايدسرمشق ما باشد در تمام زندگى ، كه اگر يك ملتى همه قشرهايش با هم بودند ويكپارچه بودند هيچ قدرتى نمى تواند در مقابل آنها ايستادگى كند و آسيبى به آنهابرساند.(1183)
يوم الله 22 بهمن (5) 
22 بهمن بايد سرمشق ما باشد در طول زندگى و براىنسل هاى آينده كه همه آنها 22 بهمن را كه غلبه ايمان بر كفر و الله بر طاغوت و اسلامبر كفر بود، بايد حفظ كنند و بزرگ بشمارند، بزرگ بشمارند روزى را كه خداىتبارك و تعالى به ملت ما منت گذاشت كه اين ملت را يكپارچه كرد و ملت را غلبهداد.(1184)
بخش چهارم : دوران مبارزه و قيام ، فصل هفتم:عوامل پيروزى
امداد الهى (1) 
شما هم ببينيد در اين برهه اى از زمان كه تقريبا يكى دوسال بعدش ‍ نيست ، البته اولش از خرداد بود، خرداد چه بود و بعدش يك غفلتىحاصل شد و از يك سال و نيم ، دو سال پيش از اين شروع شد، اين اجتماعى كه الان ملت ماكرده كه من اعتقادم اينست كه هيچ دستى نمى تواند اينطور وحدت كلمه را درست كند الادستخدا.(1185)
امداد الهى (2) 
من در پاريس كه بودم و مى شنيدم كه تمام مردم بلاد از آن اقصى بلاد تا مركز، از دهاتكوچك تا شهرستان هاى بزرگ همه با هم متحد شدند و همه يك كلمه مى گويند و آن اينكهسلسله پهلوى نه و جمهورى اسلامى آرى . من آنجا اينطور فهميدم كه اين دست ، دست غيباست . انسان نمى تواند اين وحدت را تحصيل كند.(1186)
امداد الهى (3) 
اين كار بشرى نبود، اين كار خدائى بود. بشر مى تواند يك شهر را، يك منطقه را آزادكند، اما نمى تواند يك اجتماع را اين چنين به حركت در آورد كه با دست خالى يك سلطنت دوهزار و پانصد ساله را واژگون كند. در چهارم آبان (1187) ، در بازار بزرگ تهران ،از ترس پاسبانى كسى تصور نمى كرد كه بتواند يك پرچم نزند، چطور مى شود اينحركت به اين عظمت را بشرى دانست ؟ كار، كار الهى بود، كار خدا بود، همه اقشار وطبقات متحد شدند و ريشه اين جنايتكار را از بيخ و بن بر انداختند و بر عليه استعمارمبارزه كردند چون خداى بزرگ پشتيبان اين ملت بود، كار به سامان رسيد و انقلابپيروز شد.(1188)
امداد الهى (4) 
من همان وقت هم كه در پاريس بودم ، وقتى كه مى شنيدم كه آمدند بعضى ها پيش من مىگفتند كه يك نفر آمد گفت كه من در دهات كجا و كجا رفتم و ديدم كه صبح كه مى شودآخوند ده جلو مى افتد و مردم دنبالش تظاهر مى كنند، حتى يك قلعه اى كه من آن قلعه راديدم و در اطراف ماست ، آن قلعه را اسم برد (كه آن قلعه شايد آنوقت كه من ديدمش يكقلعه اى ده ، پانزده مثلا خانوار در آن ممكن بود كه هر خانوارى يك اطاق داشته باشد وتوى بيابان پهلوى يك كوهى بود كه اين طرف و آن طرفش هم هيچ چيزى نبود) گفت كهمن در آن قلعه هم (قلعه حسن فلك (1189) به آن مى گويند) رفتم و ديدم توى آن قلعههمان حرف هاست كه در تهران است . من همان وقت مطمئن شدم به اينكه مساله ، مساله بشرىنيست .(1190)

next page

fehrest page

back page