چهارم : امام ( ع ) به ايشان دستور داده است تا حركتشان به سمت جبهه نبرد و باز ايستادن ايشان از جنگ ،
بر طبق امر مالك باشد ، و بر اين مطلب وسيله قياس مضمرى توجّه داده است كه صغراى آن عبارت است از گفته امام ( ع ) : فانّه امرى زيرا آن فرمان من است . و به كنايه اين مطلب را بيان داشته است كه مالك ،
در جنگ و امثال آن دستورى نمىدهد ، مگر اين كه بجا و بموقع باشد ، زيرا اوامر امام ( ع ) اين چنين بوده است ، بنابر اين هر كسى كه موافق آن دستورها حركت كند پس دستورهاى امام ( ع ) نيز چنين است ، و مقصود امام ( ع ) اين نيست كه تمام اوامر مالك از كلّى و جزئى به طور معيّن و به تفصيل مطابق اوامر اوست ، بلكه
[ 137 ]
مقصود امام ( ع ) اين است كه به مالك قوانين كلّى سياسات و تدبير مدن و فنون جنگ را آموخته و او را به حدّى آماده كرده است كه مىتواند اجتهاد كند و جزئيات امور را از روى آموختهها استخراج نمايد .