بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب صحیفه نور جلد 16, امام خمینی (ره)   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     FEHREST -
     SAHIFE01 -
     SAHIFE02 -
     SAHIFE03 -
     SAHIFE04 -
     SAHIFE05 -
     SAHIFE06 -
     SAHIFE07 -
     SAHIFE08 -
     SAHIFE09 -
     SAHIFE10 -
     SAHIFE11 -
     SAHIFE12 -
     SAHIFE13 -
     SAHIFE14 -
     SAHIFE15 -
 

 

 
 

 

next page

fehrest page

back page

امروز بايد با هم باشيد و دشمن مشترك را دفع كنيد
و در رژيم سابق ، زمان رضاشاه مى خواستند اين عشاير را از بين ببرند و بسيارى شانرا از بين بردند. الان بحمدالله آنها هم يك قدرتى هستند با شما دوست و رفيقند. همه باهـم دوسـت بـاشـيـد، هـمـه بـا هـم رفـيـق بـاشـيـد تا اينكه بتوانيد اين بار را به منزلشبـرسـانـيـد و مطمئن باشيد كه تا ايران به اين وضعى كه فعلا هست ، و بحمدالله داردجلو مى رود. خيلى از اشخاصى كه بدبين بودند به اسلام و بدبين هم هستند، هى اميد اينرا داشـتـند كه اسلام همين چند ماهى بيشتر، باز مهلت مى دادند، يك چند ماه ديگر، يك چند ماهديـگـر، يـك سال ديگر، و حالا ديدند كه سه سال گذشت و رو به انسجام بيشتر و اينجاثـبـات بـيـشـتـر اسـت . و مـن امـيـدوارم كـه هـر چـه عـمـر ايـنطـفـل زيـادتـر بـشود و عمرش طولانى تر بشود، بر آن فعاليت و بر آن قوه هاى خودشافزوده بشود و انسجامش هم زيادتر بشود. و اين اشخاصى كه به اميد اين نشسته اند كهدوباره ايران برگردد، سلطنت طلب مى خواهد دوباره ايران به سلطنت برگردد، ديگرانمى خواهند يك جمهورى دموكراتيك غير مذهبى ، با تعبير غير مذهبى ، غير مذهبى درست بكنند،ايـنـهـا هـمه شان به قبرستان خواهند رفت و نمى توانند انشاءالله . و اما شرطش اين استكـه : (ان تنصرواالله ينصركم ) خداى تبارك و تعالى تعليق كرده ، اين نصرت خدادنـبـال نـصـرت مـاسـت . مـا اگـر از خـدا نـصـرت كـرديـم و بـراى خـدا، بـراى ديـن خـداعمل كرديم ، كه يكيش همين است كه گله ها اگر داريم ، الان باشد، الان بايگانى كنند گلههـا را، بعدها كه درست شد اگر باز گله اى باقى ماند مى شود انسان يك كارى بكند، اماامـروز وقـت ايـنـكـه مـن از يـك كسى اوقاتم تلخ باشد، يك چيزى بگويم كه يك وقت خداىنخواسته براى او مضر باشد، يا شما يك چيزى بگوئيد، يا ارتشى ها يك چيزى بگويندايـن امـروز نـبـايـد مطرح بشود. همه بايد تمام با هم باشيد و يك دشمن مشترك آمده است وبـايد اول دشمن مشترك را دفعش كنيد، بعد كه دشمن مشترك دفع شد، خوب ، گله ها بعدهااميد است كه حل بشود، اگر
هم حل نشد، آسان است آن بعدها. حالا من هم دعا مى كنم به شما و اميدوارم كه همين حيثيتى كهداريـد الان ، بـحـمـدالله شـمـا الان در بـيـن هـمـه دنـيا، الان ايران ، اگر همه رسانه ها رامـلاحـظـه كـنـيـد، ايـران مـطرح است همه جا، در همه دنيا مطرح است ايران و همه از اين جنبشايرانى و اسلامى وحشت دارند. با اينكه ملت هاى اسلامى و دولت اسلامى ، ملت ها كه وحشتنـدارند دولت هاى اسلامى هم نبايد وحشت داشته باشند، براى اينكه ايران بنا ندارد بهايـنـكـه دولت هـاى اسلامى را كنار بگذارد، چى بشود، اميد دارد اسلام موفق بشود، آنها همخـودشـان را بـا اسـلام تـطـبيق كنند. همه ما با آنها موافق هستيم و دشمن مشترك ما كه امروزاسـرائيـل و آمـريكا و امثال اينهاست كه مى خواهند حيثيت ما را از بين ببرند و ما را تحت ستمدوبـاره قرار بدهند، اين دشمن مشترك را دفع بكنيد، بعد كه دفع كرديد دشمن مشترك را،آنـوقـت ديـگـر هـر كـسى در محل خودش براى خودش حكومت هست و براى چى . انشاءالله كهمـوفـق بـاشـيـد و مـويـد، و مـن دعـا مـى كـنـم بـه شـمـا و دعـا كـنـيـد كـه مـنغـافـل نـشـوم از ايـن دعاگوئى . انشاءالله خداوند همه تان را حفظ كند و در پناه امام زمانسلام الله عليه به عنايت حق تعالى از عنايت حق تعالى برخوردار باشيد.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
تاريخ : 14/3/61
پـــيـــام امـــام خـــمــيـنـى بـه شـركـت كـنندگان در اردوى عشايرى واحد بسيج مستضعفينسپاهپاسداران انقلاب اسلامى
بسم الله الرحمن الرحيم
سـلام بـر عـشـايـر دليـر ايـران . سـلام بـر سـلحـشـوران غـيـورى كـه درطـول تـاريـخ اسـلامـى ايـران پـيـوسـتـه بـر سـر مـرزهـا و در حـاشـيـه كـويـرهـا و دردل كوه ها و در پهندشت صحراها و در هر نقطه عشايرى ديگر از اين كشور عزيز و پهناورپـيـوسـتـه سـرسـخـت تـريـن مـدافـعـان اسـلام و مـيـهـن اسـلامـى راتـشـكـيـل داده و راه هـرگـونـه تـوطـئه اى را بـر دشـمـنان اسلام بسته ايد. درود بر شماعـزيـزانـى كـه احـيـانـا سـخـت تـريـن شـرايـط اقليمى و بيشترين كمبودها و محروميت هاىزنـدگـى را مـتحمل شده و دشوارى ها را بر خود هموار ساخته ايد، ولى نه تنها آلت دستبيگانگان و افراد خود فروخته و نوكران بى اختيار و فرارى از ملت قرار نگرفته ايد،كـه هـمه آنها را از ميان خود طرد كرده و بيرون رانده ايد. درود بر شما شير مردان و شيرزنـانـى كه با بسيج عشايرى و ارسال كمك هاى مالى و همكارى هاى ديگر، چه در خط مقدمجـبـهـه و چـه در پـشـت جـبـهـه ، مـوجـبـات دلگـرمـى رزمندگان دلير ما را فراهم ساخته وپشتوانه محكمى براى جنگجويان و وسيله اى براى كشف و خنثى كردن توطئه هاى دشمنانمـا گـشـته ايد. من از اينجا بر شما عزيزان درود مى فرستم و دست شما را به گرمى مىفشارم و اميدوارم همچون گذشته سدى محكم و نفوذناپذير در برابر دشمنان اسلام و وطناسلامى خويش باشيد و محيط پاك و باصفاى عشايرى خود را از نفوذ تبليغات زهرآگين ومـسموم ناپاكان و جيره خواران بيگانه پرست سالم نگه داريد و راه هرگونه توطئه اىرا بـر آنـهـا بـبـنديد و با هوشيارى كامل نقشه هاى خائنانه شان را نقش بر آب كنيد. اميداست خداى تعالى نيز شما را در پيمودن اين راه مقدس ‍ يارى كرده و توفيق دهد و شما نيزدر تـمـام مـراحـل زندگى هيچ گاه خدا را از ياد نبريد. در خاتمه از مسوولان محترم مملكتىنيز مى خواهم كه در كنار مسؤ وليت هاى سنگين ديگرى كه دارند، هر چه بيشتر و سريعتردر رفـع مـشـكـلات و كمبودهاى شما بكوشند و انشاءالله تعالى با پايان گرفتن جنگ وبـازسـازى مـناطق جنگى رسيدگى به وضع شما عزيزان و رفع نابسامانى هاى شما رادر اولويت قرار دهند.
والسلام عليكم و رحمه الله
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 15/3/61
پيام امام خمينى به مناسبت سالروز 15 خرداد
بسم الله الرحمن الرحيم
با سپاس بى حد به خداوند متعال ، امروز به روز 15 خرداد 61 رسيديم . سالروز خرداد42 خمير مايه نهضت مبارك ملت بزرگ ايران و روز بذر انقلاب اسلامى ماست . ملت عزيزبايد اين خميرمايه و بذر پر بركت را در عصر عاشوراى 83 جستجو كند، عصر عاشوراىمـصـادف با ساعات شهادت نصرت آفرين سيد مظلومان سرور شهيدان ، عصر عاشورائىكـه خـون طاهر و مطهر ثارالله و ابن ثاره به زمين گرم كربلا ريخت و ريشه انقلاباتاسـلامـى را آبـيـارى نـمـود. ملت عظيم الشان در سالروز شوم اين فاجعه انفجارآميزى كهمصادف با 15 خرداد 42 بود با الهام از عاشوراى آن قيام كوبنده را به بار آورد. اگرعـاشـورا و گـرمـى و شـور انـفـجـارى آن نـبـود، مـعـلوم نـبـود چـنـين قيامى بدون سابقه وسـازمـانـدهى واقع مى شد. واقعه عظيم عاشورا از 61 هجرى تا خرداد 61 و از آن تا قيامعـالمـى بقيه الله اروحنالمقدمه الفدا، در هر مقطع انقلاب ساز است . آن روز يزيديان بادست جنايتكاران گور خود را كندند و تا ابد هلاكت خويش و رژيم ستمگر جنايتكار خويش رابـه ثـبـت رساندند، و در 15 خرداد 42 پهلويان و هواداران و سردمداران جنايتكارشان بادسـت ستمشاهى خود گور خود را كندند و سقوط و ننگ ابدى را براى خويش بجا گذاشتندكه ملت عظيم الشان ايران بحمدالله تعالى با قدرت و پيروزى بر گور آتشبار آنانلعنت مى فرستد.
سـالروز 15 خـرداد 60، بـا 61 كـه ايـنـك شـاهـد آنـيـم فـرق بـسـيـار دارد. درسـال 60 مـع الاسـف كـشـور و مـلت شـريـف گـرفـتـارى هاى زياد داشت كه گرفتارى جنگتـحـمـيـلى و خـيانت بعضى عناصر آتش افروز براى بيگانگان و خرابكارى هاى عناصرفـاسـد از مـنافقان تا ديگر گروهك هاى منحرف تروريست منجر به شهادت عده كثيرى ازعزيزان متعهد به اسلام و جمهورى اسلام گرديد، ولى بحمدالله تعالى در سالروز 15خـرداد 61 رزمـنـدگـان قـدرتـمـند ما با فداكارى و عاشق پيشگى كه پشتوانه آنان عنايتحـضـرت بـاريـتـعالى و توجه خاص حضرت بقيه الله روحى لمقدمه الفدا، و پشتيبانىملت بزرگوار در سراسر كشور است بر جنگ آفرينان پيروز شدند و اكنون قدم هاى آخررا بـر مـى دارنـد و صـدامـيـان تـبـهـكـار نـفـس هـاى احـتـضـار را مـى كـشـند و بساط مفسدانداخـل و گـروهـك هـاى مـزدور بـا هـمـت پـاسـداران ، كـمـيـتـه هـا وپـرسـنـل شـهـربـانـى و بـسـيـج و هـمـكـارى مـلت عـزيـز در هـم پـيـچـيـده شـد. درسـال 60 با فعاليت زياد خائنان و وابستگان به آمريكا مى رفت تا ميان سپاه پاسداران، اين جوانان متعهد
فداكار با ارتشيان رزمنده عزيز كه فداكارى همگان را در جبهه ها مشاهديم با دست پليدجنايتكارانى سياست باز و تروريست هائى جنايت پيشه با حيله هائى شيطانى شكاف پيداشـود و خـداونـد مـى داند كه كشور مظلوم ما با اين نقشه شوم به كجا كشيده مى شد و بهمـلت شـريـف چـه ها مى گذشت و به سر اسلام چه ها مى آمد و به خواست خداوند بزرگ وهـمـت مـجـلس شـوراى اسـلامـى و پـشـتـيـبـانـى مـلت شـريـف درسـال 60، در سال 61 سالروز خرداد، اين جرثومه هاى فساد و خيانت و اين جنايت پيشگانآمريكائى از صحنه خارج و به قبرستان نسيان سپرده شدند.
امـروز بـا سـپـاس بـه الطـاف خـداونـد مـتـعـال نـيـروهـاى مـسـلح آنچنان از انسجام و وحدتبـرخـوردار هـسـتـنـد كـه دل هاى بدخواهان پليد را به وحشت مرگبار افكنده اند و به رغمتـبـليـغـات دروغـيـن رسـانـه هـاى گروهى دشمنان ياوه سرا، بين قواى مقننه و قضائيه واجـرائيـه و بـيـن آنـان و مـلت آنـچنان وحدت كلمه و اخوت ايمانى برقرار است كه تاريخنـظـيـر آن را نديده و بازگو ننموده است . و اينجانب اميدوارم كه اين بارقه الهى كه بهبـركـت اسـلام و تـعـهـد بـه آن براى كشور ايران جلوه كرده است براى هميشه برقرار وپايدار باشد.
بگذار دشمنان شكست خورده و بدخواهان منزوى كه دستشان از همه چيز كوتاه شده است خودرا بـه ايـن دروغ هاى مفتضح و آرزوهاى بچگانه دلخوش كنند كه ايران بر سر قدرت درتب و تاب است و روحانيون بر سر به دست گرفتن زمام امور صف بندى مى كنند و ايرانپـس از فـلانى در آتيه نزديك به اغتشاش كشيده مى شود و جمهورى اسلامى به جمهورىغـيـر مـذهـبـى دمـوكـراتـيـك مـبـدل مـى شـود. و بـايـد بـدانـنـد كـه ايـن آرزوهـاى بـهخـيـال خـود طـلائى را بـه گـور خـواهند برد. و بحمدالله تعالى ايران عزيز به جائىرسـيـده اسـت كـه بـيـن هـمه ارگان ها و گروه ها اخوت ايمانى قرآنى برقرار است و بهمـرتـبـه اى از ثـبات رسيده است كه با مردن اشخاص ، هر كه باشد، آسيب نخواهد ديد. وايـن رسـانـه هـاى دروغ ساز گروهى آنچنان مبتلا به خلافگوئى و تناقض پراكنى شدهاند كه شايد به غير از دوستان خيالپرداز و اميدپرور آنان كسى گوشش به اين دروغ هابدهكار نباشد.
مـا در زنـدگـى خـود در ايـن انـقـلاب اسـلامـى چـيـزهـايـى ديـده ايـم وقـبل از آن صحنه هائى ديده بوديم باور نكردنى و شگفت انگيز، از دوره افتادن رضاخاندر تكايا و شمع روشن كردن تا قرآن طبع نمودن محمدرضا و احرام حج بستن ، از عابد وزاهـد و مـسـلمان شدن صدام تا اسلام شناس شدن كارتر و تا به حكم جهاد مسلمانان عليهايـران تـهديد كردن بلندگوى بگين و ريگان و شايد اگر زندگى ادامه پيدا كند اينانرا در صـف هـاى جـمـاعـت و محراب عبادت ببينيم . درست در زمانى كه جمهورى اسلامى براىحـفظ سرزمين هاى اسلامى و حراست از حرمين شريفين ، مسلمانان را به وحدت اسلامى دعوتمى كند و يا للمسلمين مى گويد، از مركز وحى براى خنثى نمودن اين فرياد پيشنهاد جهادعـليـه ايـن دعـوت را كـرده و بـه نـفـع آمـريـكـا دشـمـن اسـلام واسـرائيل كه براى گرفتن از فرات تا نيل و سلطه بر حرمين شريفين كوشش مى نمايد،سينه چاك مى زنند. در مدت قريب دو سال كه صدام عفلقى به كشور اسلامى ايران تجاوزنمود و شهرهاى مسلمان عرب ايرانى را خراب ، و كوچك و بزرگ آن سامان را
بـا آتـش تـوپ هـا، و مـوشـك هـا و سـايـر سـلاح هـا بـهقـتـل رسـانـد، دولت هاى جهانخوار و بستگان آنان او را محكوم نكردند و سازمان هاى حقوقبـشـر و امـثـال آنـان دم فـرو بـسـتـه بودند، ولى امروز كه لاشه نيمه جان صدام و حزبكافر بعث عراق در بغداد نفس هاى آخر را مى كشند همه بوق هاى تبليغاتى و رسانه هاىگروهى جهانخواران و تمام وابستگان به آنان با تبليغات و رفت و آمدهاى پى در پى ،صـلح طـلب شـده اند و استمداد از اسرائيل و مصر و اردن مى كنند و گاهى آمريكا ايران راتـهـديـد مـى كـند و هنوز نفهميده است كه ايران كه براى كوتاه شدن دست آنان با انگيزهشـهـادت قـيـام نـمـوده اسـت و جـهـاد در راه خـداونـد را بـه جـان ودل مـى خـرد از تـهـديـد امـثال او باك ندارد. و اگر مسلمانان جهان از خواب برخيزند و بايارى خداوند دست اتحاد ايمانى به هم دهند هيچ قدرتى نمى تواند آنها را تهديد كند. ومقامات ايرانى آنان را به برادرى و اتحاد در هر مقطع دعوت كرده اند. و اميد است كه بهخـود آيند و شرافت انسانى و اسلامى خويش را فداى قدرت هاى شيطانى نكنند و به جاىآنـكـه بـا جـمـهـورى اسـلامـى ايـران كه براى نجات آنان و كشورهاى اسلامى حاضر بهپشتيبانى از آنان است دست اخوت دهند، به مخالفت برنخيزند و خود را فداى صدام عفلقىو اربـابـانـش نـكـنـند. و در غير اين صورت ملت بزرگ و قواى مسلح برومند ايران در هرپيشامدى كه به دست خود آنان تحقق پيدا كند خود را در پيشگاه مقدس ‍ خداوند بزرگ ملتهـاى اسـلامـى مـسـوول نـمـى دانـد و مـلت ايـران نـمـى تـوانـد درمقابل پيشامدهائى كه اسلام يا كشورهاى اسلامى را خصوصا مهبط وحى و حرمين شريفين راتهديد مى كند بى تفاوت باشد.
مـلت ايـران هـمـچـون ساير مسلمانان جهان در مقابل مشكلات و خطرهائى كه براى اسلام دردسـت اجـراسـت ، در پـيـشـگـاه خداى قادر مسوول است و امروز از خطرناكترين امور طرح كمپديـويـد و طـرح فـهـد است كه اسرائيل و جنايات او را تحكيم مى كند. همه ما بويژه دولتعـربـسـتـان در مـقـابـل اسـلام و قـرآن كـريـم و نـسـل هـاى آيـنـدهمـسـوول مـى بـاشـيـم . و مـن خـوف آن دارم كـه خـداى نـخواسته يك روز ملت ها و دولت هاىاسـلامـى بـه خـود آيـنـد كـه بـا دسـت آمـريـكـاى جـنـايـتـكـاراسرائيل به خواست هاى ظالمانه و جنايتكارانه خود برسد و از مسلمين كارى ساخته نشود.من طرفدارى از طرح استقلال اسرائيل و شناسائى او را براى مسلمانان يك فاجعه و براىدولت هـاى اسـلامـى يـك انـفجار مى دانم و مخالفت با آن را يك فريضه بزرگ اسلام مىشمارم و به خداوند بزرگ از اين نقشه ها كه به دست مسلمان نماها براى اسلام كشيده مىشود پناه مى برم .
ملت بزرگ ايران سالروز 15 خرداد را كه يوم الله است زنده نگه مى دارد و افتخار قياممـلت را كـه بـا مـشـت گـره كـرده و خـون طـاهـر خـويـش درمـقـابـل سـتـم شـاهـى پـهـلوى ايـسـتـاده و پـايـه استوار انقلاب اسلامى را كه سرنگونىقدرتمندترين جنايتكار منطقه را در پى داشت ريخت ، از ياد نمى برد و الان فداكارى ها ومجاهدات جوانان برومند كشور اسلامى را كه پايه گذارى خروج از ظلمات به سوى نورو از حـقـارت بـه سـوى سـرافـرازى و از اسـارت بـه سـوىاستقلال را نمود بزرگ مى شمارد و عاشوراى فرياد زن (هيهات مناالذله ) و 15 خردادو ديـگـر ايـام الله را كـه در پـى داشـت و از نـور الهـى عـاشـورا فـروغ و از شـمـسجـمـال حـسـيـنـى گـرمـى و از پـرتـو هـدايـت او مـعـرفـت بـه وظـيـفـه و از اسـتـقـامـت او درمقابل
بـاطـل اسـتـوارى فـرا گرفت ، ارجمند مى دارد. خداوند تعالى اين ملت را كه از 15 خرداد42 تـا 22 بـهـمـن 57 و از آنـوقـت تـاكـنـون بـراى اقـامـهعـدل الهـى از هـر چـه داشـتـه اسـت گذشته است و عزيزان برومند خود را كه قامت رشيد وبـلنـد آنـان چـون ابـديـت اسـتـوار و گـرمـى خـودشـان چـون عـشـق بـهجمال جميل حق روح افزا بود، به پاى دوست به قربانگاه فرستادند، با نور هدايت خودارشـاد و بـا جـلوه قـدرت ازلى خـود بـرومـنـد و بـا بـارقـه روانـبـخـش خود در احقاق حق وابـطـال اسـتـوار و پـايـدار فـرمـايـد و ايـن وحـدت و صـلابت را از آنان سلب ننمايد. ولاحول ولا قوه الا بالله
والسلام على عبادالله الصالحين
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 15/3/61
پاسخ امام خمينى به نامه اعضاى هيات مؤ سس بنياد 15 خرداد
بسم الله الرحمن الرحيم
ايـن بـنـيـاد پـر بـركـت كه در راه جامعه است ، مورد تاييد اينجانب است ، چنانچه متصديانمـحـتـرم آن مـورد وثـوق و اطـمـيـنان مى باشند. انشاءالله در اين خدمت ارزنده اسلامى موفقباشند و اميد است دولت و ملت شريف از پشتيبانى اين بنياد دريغ ننمايند و اميد است بنيادشـريـف بـراى روسـتـاهـاى مـحـروم و دور افـتـادگـان اولويـتقائل شوند. خداوند تعالى توفيق خدمت همگان را براى رفاه قشر مظلوم عنايت فرمايد.
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 16/3/61
بيانات امام خمينى در جمع ائمه جمعه استان زنجان
بسم الله الرحمن الرحيم
كـسـى كـه بـخـواهـد بـه جـنـت و لقـاءالله بـرسـد بـايـد زحـمـت راتحمل كند و دلسرد نشود اول بايد از آقايان كه زحمت كشيده و به اينجا تشريف آورده اندتشكر كنم . چيزى كه امروز به آن مبتلا هستيم و ممكن است براى ما پيش آيد، قضايائى استكـه بـعـد از پـيـروزى جـنگ براى ما ممكن است پيش بيايد. آمريكا معلوم نيست به اين زودىطـمـعـش را از ايـن كشور قطع كند. ملت ايران درصدد است به آن وضعى كه سابق داشت وبـه آن اسـارت هـائى كـه از هـمه طرف براى او بود و به آن محروميت هائى كه در سابقداشـت و آن خـلاف مـوازيـن اسـلامـى كـه در سـابـقعمل مى شد برنگردد. از اين جهت ما بايد خودمان را براى مقاومت مهيا كنيم . روحانيون بايدايـن وظـيـفـه را بـه طـور شايسته عمل كنند و مردم را هميشه مهيا نگه دارند. بعضى از مردمشـايـد نـدانـنـد كـه چه قضيه اى واقع شده است . شخصيت هائى كه از خارج مى آيند و ياگـاهـى بـراى مـن پـيـام مى فرستند، مى گويند شما نمى دانيد چه كرده ايد و در دنيا چهشـده اسـت . حـق هم همين است . ما آن كارى را كه اين ملت در پناه اسلام و امام زمان سلام اللهعـليـه انـجـام داده اسـت ، عـمـقـش را نـمـى توانيم بفهميم ، بايد به تدريج فهميد كه چهحـادثـه اى پـيـش آمـده است . لكن تا آن اندازه اى كه ما مى دانيم و از لحن تمام رسانه هاىگـروهـى مـعـلوم اسـت ايـن نـيـسـت كـه دشـمنان ضربه خورده اند و اينهمه دروغپردازى ها وشيطنت ها امر عادى نيست . در دنيا جنگ ها، كشتارها و خيلى خرابى ها واقع مى شود، اما وقتىكـه مـلاحظه مى كنيم ، مى بينيم كه از آن مسائل كمتر منعكس مى شود. اما مى بينيم نسبت بهمسائلى كه به نفع ايران است ، آن را كوچك جلوه مى دهند و آنجا كه به ضرر ايران است ،بـزرگ جـلوه اش مـى دهـنـد. ما بايد آن مقاومت و روح اسلامى را حفظ كنيم و آن سختى ها كهبه خود پيغمبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم وقتى كه در مكه و مدينه بودند و برحضرتش ‍ گذشته است ، به ياد آوريم . بايد فكر كنيم كه پيغمبر چه كرده است ، او يكبـشـر اسـت ، امـا وظيفه دارد و خدا به او امر كرده است كه بايد استقامت كنى . همانطور كهپـيـغـمـبـر بـه اسـتـقـامـت و مـقاومت مامور است ، هر كس كه همراه اوست و به او گرويده استماموريت دارد استقامت كند. (فاستقم كما امرت و من تاب معك ) ما بايد مردم را روشن كنيمبـه كـارى كـه كـرده انـد و سـابـقه نداشته است . هر انقلابى كه شده متكى به قدرتىبوده است ، اگر از يك جبهه ضربه مى ديده خودش را متكى به جبهه ديگر مى كرده است .اين كارى كه شما و ملت ما كرده اند، نمونه است كه در اين سده هاى اخير
به اين شكل نبوده است كه ملتى بخواهند خودش باشد و به آنچه كه دارد بسازد و خودشرا بـه جائى برساند كه به ديگران احتياج نداشته باشد. بايد توده هاى مردم به اينكـار بـزرگـى كـه كـرده انـد آشـنـا بـشوند. كار بزرگ است ، ولى زحمت زياد دارد. همينديروز كه مردم به خيابان ها ريختند و راهپيمائى كردند، صدام ، ايلام را كه مردم محرومىدر آنـجـا زنـدگـى مـى كـنـنـد، در حـال راهـپـيـمـائى بـمـبـاران مـى كـنـد كـه تـاكـنـونچـهـل نفر شهيد شده اند و دويست نفر مجروح . يك چنين جنايت بزرگى اگر از طرف ايرانواقـع مـى شـد، مـى ديـديـد كـه رسـانـه هـاى گـروهـى خـارج چـه مـى كـردنـد، ولىحـال كـه عـراق يـك چـنـيـن جـرمـى را مـرتـكـب شـده اسـت ، مـسـاله را بـه صـورت جـزئىنـقـل مـى كـنـنـد و دنـبـالش مى گويند كه صدام گفته است اين به عنوان تلافى صورتگـرفـتـه است كه ايران با بصره چه كرده است . صدام دروغى مى گويد كه عذرى پيداكـنـد و يـك چـنـيـن جـنـايتى را مرتكب شود و ما بايد منتظر يك چنين جناياتى باشيم . نبايدبـگـوئيـم چـرا شـده . چـرايش معلوم است ، شما اسلام را مى خواهيد و آنها مى گويند نبايداسلام را بخواهيد. دولت مصر با صراحت مى گويد اين جمهورى اسلامى نبايد باشد و بادولت اسـرائيـل بـراى كـوبـيـدن اسـلام مـتـحـد مـى شـود. مـصـر واسـرائيـل بـا هـم پـيـمـان مـى بـنـدند كه بر ضد ايران به كمك عراق بروند. چرا بايدكشورهاى اسلامى به اين وضع باشند كه اسرائيل به لبنان حمله كند و آنها بى تفاوتبـاشـنـد و بـرخـى از آنها با اسرائيل دوستى داشته باشند؟ ما بايد به راه خودمان ادامهدهيم و مقاومت كنيم . ائمه جمعه و جماعت بايد به مردم بفهمانند كه كارى كه كرده اند زحمتدار اسـت و كـسـى كـه بـخـواهـد بـه جـنـت و لقـاءالله بـرسـد بـايـد زحـمـت راتـحـمـل كـنـد و دلسـرد نـشـود. امروز حفظ اين دولت يك واجب شرعى است . من اميدوارم موفقباشيد و همه موفق شويد به اين جمهورى خدمت كنيد و در تاييد همه مقامات و تحكيم وحدتبين خودمان و آشنا كردن مردم به وظايف خطيرشان كوشا باشيم و من هم اميدوارم به وظيفهخود كه دعاگوئى است ، موفق باشم .
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
تاريخ : 17/3/61
پـيـام امـام خـمـيـنـى بـه مـناسبت حمله رژيم اشغالگر قدس به جنوب لبنان و بمبارانايلام
بسم الله الرحمن الرحيم
انالله و انا اليه راجعون
مـن كـلمـه مـبـاركـه اسـتـرجـاع را نـه بـراى جـنـايـاتاسـرائيـل و شـهـادت و آسـيـب بـسـيـارى از مـسلمانان مظلوم جنوب لبنان عزيز مى گويم ،گرچه آن هم استرجاع دارد، و نه براى شهرها و روستاهاى آن كشور اسلامى كه به دستجـنـايـتـكـار رژيـم صـهـيـونـيـسـتـى كـافـر اسـرائيـل ،اشـغـال و خـراب شـده اسـت ، گـرچـه آن هـم اسـتـرجاع دارد، و نه براى آواره شدن هزارانخـواهـران و بـرادران آن مـحـيـط مـظـلوم اسـلامـى ، گـرچه آن هم استرجاع دارد، و نه براىفـلسطينى هاى مظلوم زير ستم اسرائيل ، گرچه آن هم استرجاع دارد، و نه براى شهادتبـيـش از چـهـل نـفـر زن و مـرد و كـودك شـيـرخوار ايلام كه به دست جنايتكار صداميان ، درحال شعار بر ضد آمريكا و اسرائيل خونخوار، هدف بمب واقع ، و آسيب بيش از دويست نفرمسلمان عشايرى بى گناه و خرابى مسجد، تكيه ، بيمارستان و خانه هاى مظلومان ، گرچهآن اسـتـرجـاع دارد، بـلكـه بـراى بـى تـفـاوتـى كـشـورهاى اسلامى يعنى حكومت هاى آنهااسترجاع مى كنم و ايكاش فقط بى تفاوتى بود.
مـن اسـتـرجـاع بـراى پـشـتـيـبـانـى بـسـيـارى از حـكـومـت هـا ازاسـرائيل و صدام ، اين دو ولد نامشروع آمريكا مى كنم . من و هر مسلمانى در هر جا هست بايداسـتـرجـاع كـنيم براى كمك هاى مادى و معنوى دولت هاى كشورهاى اسلامى به آمريكا راسجـنـايـتـكـاران و اسرائيل و بعث عفلقى عراق ، پياده كننده منويات شوم آمريكا و صهيونيسمجـهـانـى . هـر مـسـلمـان غـيـرتـمند بايد استرجاع كند براى پيشنهاد حكم جهاد با يك كشورمـخـالف اسـرائيـل بـه اتـهـام دروغـيـن دريـافـت اسـلحـه ازاسرائيل و كوشش در راه به رسميت شناختن اسرائيل متجاوز به كشور اسلامى لبنان و بهشهادت رساندن هزاران مسلمان بيگناه جنوب آنجا.
اسـرائيل متجاوز جنايتكار تاييد بايد شود و آمريكاى راس متجاوزين ، با ذخاير كشورهاىمظلوم مستمند اسلامى ، كمك مادى و با كوشش هاى رسانه هاى گروهى منطقه اسلامى ، كمكسـيـاسـى و معنوى شود و فلسطين و سوريه بايد تنها بمانند. صدام صددرصد مخالفاسـلام بـايـد در تـجـاوز بـه ايـران و هـلاكـت حـرث ونسل ناحيه مسلمان عرب نشين و غيره آنان تاييد تبليغاتى و كمك هاى مادى و نظامى شود وكشور اسلامى ايران كه براى احياء اسلام و قرآن كريم بپا خاسته بايد تنها باشد.
ايـنـهـا و مـطـالب بـسيار ديگر، مصائبى براى مسلمانان است كه بايد دستجمعى استرجاعكنند، اينجانب مصيب هاى عظيمى را كه بر برادران مظلوم بى يار و ياور جنوب لبنان واردشـده است و همچنين مصائب وارده بر مظلومان ايلام و ديگر مناطق جنگزده ايران تسليت عرضنـمـوده و بـراى شـهـدا در طـول دفـاع هـاى مظلومانه اين دو كشور اسلامى رحمت و مغفرت وبـراى بـازمـانـدگـان آنـان صبر و استقامت از خداوند تعالى مسئلت مى نمايم و از خداوندتـعـالى مـى خواهم كه اين دولت هاى بى توجه به مصالح كشورهاى اسلامى و بى اعتنابـه احـكـام قـرآن كـريـم را از خـواب غـفلت بيدار نمايد و دشمنان اسلام و مسلمين را منكوبفرمايد.
والسلام على من اتبع الهدى
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 23/3/61
بـــيـــانـــات امـــام خـــمـــيـــنـــى در جـــمـــع فـــرمـــانـــدهـــان لشـــكـــرهـــا و يـــگـانهـاىمستقل نيروى زمينى و مديريت ها و معاونت هاى ارتش جمهورى اسلامى
ايـنـهـمه هياهو و سر و صدا و مخالفت ابرقدرت ها، حكايت از عمق پيشرفت هاى نظامى وطبيعى شما مى كند
بسم الله الرحمن الرحيم
قبلا من تشكر مى كنم از اينكه در يك همچو روزى كه انشاءالله مفتاح تمام پيروزى هاست ،خـدمـت شـمـا جـوانـان عزيز و رزمنده رسيدم . آنچه كه از خارج هميشه به ما خبر مى رسد وآنـهـائى كـه مـى رونـد اطـلاع بـه مـا مـى دهـنـد و گاهى بعضى شخصيت ها به ما پيام مىفـرسـتند كه شما عمق اين كارى كه كرديد، خودتان هم نمى دانيد. تمام اين بررسى هاىظـاهـرى و پـيـشرفت هاى ظاهرى اين نيروهاى اسلامى است . عمق اين پيشرفت هاى ظاهرى همهـمانطورى كه به ما گفته مى شود، پيام مى فرستند، براى خودمان هم باز خيلى واضحنـيـست كه جمهورى اسلامى و اين نهضتى كه در ايران پيدا شده است ، در همان عمق طبيعى ومـاديـش چه دگرگونى اى در همه ارزش ها ايجاد كرده است و شما بايد بدانيد كه ملت ها،حتى آن ملت هائى كه الهى هم نيستند، اينها همه شان كه جزء مستضعفان جهان هستند و هميشهدر تـحـت سـلطـه مـسـتـكـبـران بـوده انـد، امـيـد دوخـتـه انـد بـه ايـن نـهـضـتى كه در ايرانحـاصل شده است و اين يك مساله بزرگى است كه در همين بعد طبيعى براى رزمندگان ما وبـراى مـلت مـا حـاصـل شـده اسـت كه عمقش آنقدر زياد است كه همه قدرت هاى خارجى و همهرسـانـه هـاى خارجى به ضد اين قيام كرده اند. اگر اين امر عادى بود نبايد اينهمه هياهودر دنـيـا راه بـيـفـتـد، ايـنـهـمـه سـر و صـدا بلند بشود، اينهمه مخالفت بشود. هر چه عمقمـخـالفـت رسـانـه هـاى گـروهى و قدرت هاى بزرگ زيادتر باشد، كشف مى كند كه عمقپيشرفت هاى نظامى و طبيعى شما بيشتر است . اگر يك امر عادى بود، نبايد اينقدر امريكادنبالش باشد كه اين را با هر حيله اى كه باشد، در همين جا خفه كند. اين يك امر غير عادىاسـت حـاصـل شده است و ما در عمق ظاهرى اين قضيه هم كه ملاحظه كنيم ، با همين ارزش هاىظاهرى كه مورد بررسى رسانه هاى گروهى است ، مورد بررسى مقامات نظامى دنياست ،اين يك عمق زيادى دارد كه كم كم دارد براى دنيا ظاهر مى شود و تاكنون آن عمق معنوى كهدر ايـن نـهضت و در اين ملت حاصل شده است ، در خارج كمتر به اين توجه شده است . تمامنـظـرهـا رفـتـه اسـت روى مـسـائل نـظامى و پيشرفت هاى نظامى كه تصديق دارند كه اينيورش هايى كه از طرف اين
رزمـندگان ايرانى حاصل مى شود، اينها سابقه ندارد، وضعش يك وضع ديگرى است غيراوضـاع جـنـگ هـاى دنـيـا. ايـنـهـا هـمـه تـوجـه بـه هـمـيـن پـيـشـرفـت هـا و شـكـسـت هـا وامـثـال ايـن دارنـد. نـظـر دارنـد بـه ايـنـكـه ايـران بـا ايـنـكـه يـك جمعيت محدودى هست ، بهچهل ميليون بيشتر نمى رسد اين جمعيت و تمام قدرت ها هم با آن مخالفت كرده اند و بعد ازانـقـلاب هـم هـسـت ، كـه انـقـلاب خـودش يـك چـيـزى اسـت كـه هـر جـا كـهحاصل مى شود اوضاع را به هم مى زند، نظام را به هم مى زند، لكن وقتى ملاحظه كردندكـه امـروز مـا در سـال چـهـارم انـقـلاب واقـع هـسـتـيـم و هـمـه چـيـزمـان بـهـتـر ازاول اسـت ، يـعـنـى اگـر اول يـك نـقـصـى در نـظـام ما داشتيم ، نقصى در نيروهاى نظامى وانتظامى داشتيم ، نقصى در انسجام گروه هائى كه همه مسلحند داشتيم ، امروز آن نقص رفعشده است . اينها همه روى حساب هاى مادى حساب شده است ، ما عمق اين مساله را از جهت معنوىواقـعـا نـمـى تـوانـيـم ادراك كـنـيـم . يـك جـمـعـيـتـى كـه درطـول تـاريـخ و خـصـوصا اين رژيم سابق كوشش كردند كه اين جمعيت را از همه چيز بىخبر نگه دارند، از همه اوضاع دنيا، كوشش كردند كه اين جوان هاى ما كه بايد خدمت بكنندبه اين كشور، ابتلا پيدا كنند به مواد مخدره ، به جاهائى كه شهوانى هست . آنهمه مراكزشـهـوت و آنـهـمـه مـراكـز فـحـشـا درسـت كـردنـد و عـرضـه كـردنـد بـر ايـن مـلت درطـول ايـن ده هـا سـال اخير كه شدت پيدا كرد و در زمان محمدرضا از همه وقت بيشتر شدتداشـت و شـمـا از جـهـت اخـلاقـى و فـرهـنـگى ايران بايد اين معنا را اعتقاد كنيد كه اگر اينانـقـلاب بـه داد ايـران نـرسـيـده بـود، ايران در سراشيبى محو و فنا واقع شده بود كهاصـلا اسـمـش از تـاريخ بايد محو بشود. به طورى تبليغات شده بود كه همه چيز ما رامـى خـواسـتند وابسته كنند به غير و به ما حالى كنند كه شما هيچ كارى ازتان نمى آيد،اصـلا جـنگ معنا هيچ ندارد، شما نمى توانيد اصلا جنگ بكنيد با هيچ جا اصلا ما در اين سهسـال ، نـزديـك بـه چـهـار سـال ، يـعـنـى وارد در چـهـارسـال كـه شـديم اين عمق پيشرفت ظاهرى را به دنيا حالى كرديم ، به حكومت هاى بزرگدنـيـا بـه قـدرت هـاى بزرگ دنيا. اين كارى كه شما برادرها و دوستان شما و همقطارهاىشـمـا انـجـام دادند، حالى كردند به آنها كه ما در عين حالى كه يك جمعيت كمى هستيم ، لكنتوانائى اين را داريم كه با هر قدرتى مقابله كنيم .
خدا متحول كرد اين جمعيت را به يك جمعيت حزب اللهى و اين را شرق و غرب نمى توانندبفهمند
لكن آن عمق دومى كه اساس مطلب است كه عمق معنوى اين قضيه باشد. آقا، يك كشورى كهسـال هـاى طـولانـى زحـمت كشيده اند، يك قشر از روشنفكر با قلم ، با تبليغ ، با تعليمزحـمـت كـشيده اند، يك قشر مطبوعاتى و رسانه هاى گروهى با همه قدرت زحمت كشيده اندكـه ايـن كـشـور را از خـودش تـهـى كنند، يعنى اعتقادشان را گفت اينطور كنند، مغزشان راشـسـتـشو كنند و اينها را معتقد كنند به اينكه شما هيچ نيستيد، بايد تحت لواى يا شرق ياغـرب ، غـرب مـى گـفـت تحت لواى غرب ، شرق مى گفت تحت لواى شرق ، بايد زندگىكـنـيـد والا هـيـچ كـارى از شـمـاها ساخته نيست . و شما يك وارد شد اين انقلاب بر يك همچوجمعيتى كه لااقل در اين پنجاه سال ، بيشتر از هميشه تحت اينطور تربيت ها بودند.
دانـشـگـاهـش اينطور تربيت مى كرد و ارتشش را اينطور تربيت مى كردند و همين طور همهچـيـزش را. عـمـق مـعـنـوى ايـن ، ايـن اسـت كـه در مـدت كـمـتـر از يـكسـال بـايـد بـگـوئيـم آنـچـنـان تـحـول در ايـن جـمـعـيـتحـاصـل شـد و آنـچـنان منقلب شد اين جمعيت به يك موجود ديگر، آن جمعيت رفاه طلب به يكجـمـعـيت سلحشور و جنگجو، آن جميعت ميان تهى از كارهائى كه بايد خودش انجام بدهد بهيـك جـمـعـيـت مـتـفكر در امور خودش ، و زحمتكش براى كشور خودش و رفتن رو به كفا براىزنـدگـى خـودش و اگر به داد اين جمعيت خداى تبارك و تعالى نرسيده بود، خدا مى داندكـه مـسـاله فـحـشـا را بـه كـجا رسانده بودند. شما شايد خيلى هايتان مطلع باشيد از آنقـصـه اى كه در شيراز اتفاق افتاد و آن بساطى كه درست كردند و آن عقدى كه واقع شدمـا بين يك پسر و يك مرد. اينها دنبال يك همچو چيزى بودند. مى خواستند اين كشور را بهايـنـجـا بـرسـانـنـد. خـدا بـه فـريـاد ايـن مـلت رسـيـد، مـلت مـظـلوم ، ومتحول كرد اين جمعيت را به يك جمعيت حزب اللهى ، يك جمعيتى كه همه چيزش را دارد براىخدا مى دهد. اين مساله مهم است ، اين مساله اى كه آن اشخاصى كه در صدد تهذيب هستند، درصـدد تـزكيه نفس هستند، پنجاه سال زحمت مى كشند، بعد از زحمت هاى فراوان پنجاه سالهبـه يـك مـقـامـى مـى رسـنـد و اين جوان ها را خداى تبارك و تعالى آنطور در ظرف يك مدتبـسـيـار كـم مـتـحـول كـرد بـه يـك مـقـامـى كـه آنـهـائى كـه پـنـجـاهسـال زحـمـت كـشيده اند نرسيده اند به اين مقام ، نرسيده اند به آنجا كه غير از خدا اصلاهيچى نخواهند، شهادت را اينطور طالب باشند. اينطور شهادت را در بر بگيرند. اين يكمساله مهمى است ، ما هميشه بايد در نظر داشته باشيم كه اين مساله ، مساله عادى نيست كهيـك نـفـر آدم ، صـد نـفـر آدم ، هـزار نـفـر آدم يـا هـمـه بـتـوانـنـد انـجـامـش بدهند. يك كشورچـهـل مـيـليـونى كه با بى بند و بارى مى خواستند اينها را بار بياورند و همه قدرت هادنـبـال ايـن مـعـنـا بـودنـد و هـمـه تـبـليـغـات و هـمـه گـفـتـار و هـمـه نـوشـتـه هـادنـبـال ايـن بـود، يـكـدفعه متحول بشود به يك كشورى كه همه حزب الله هستند و همه آنچـيزهائى كه شهوى بود و آن چيزهائى كه مربوط به شهوات نفسانيه بود، دور ريختندو ايـسـتـادنـد در مـقـابـل قـدرت هـاى بـزرگ و شـكـسـت دادنـد آنـهـا را، ايـنتـحـول ، تـحـولى اسـت كـه شـرق و غـرب نمى توانند بفهمند، آنها هر چيزى مى توانندبـفـهـمـنـد، هـمين در سطح ماديت اشيا را ارزيابى مى كنند كه كدام پيروز شد، كدام پيروزنـشـد، در سـطـح مـعـنـويـت ايـنـهـا نـمـى تـوانـنـد اصـلا تـصـور كـنـنـد كـه يـك كـشـورچهل ميليونى چطور متحول شده است به يك چيزى كه جوان هايشان را مى دهند و گريه مىكنند كه كاش يكى ديگر هم داشتند. دست و پايشان را از دست داده اند و تاثرشان به ايناست كه من ندارم كه باز بروم . و اين صحنه هاى بسيار نورانى كه در جبهه ها، شما كههستيد، بهتر از ما مى دانيد كه چه صحنه هايى است ، وقتى كه آقايان مى آيند اينجا با منصـحـبـت مـى كـنند، واقعا انسان تعجب مى كند از اينكه اين چه شد، چه قضيه اى واقع شدهاست كه اينطور تحول حاصل شد؟ البته چون قدرت خداست ، تعجبى ندارد، با قدرت خداواقـع شـده اسـت و مـا امـروز و آخـر، اول هـمـه جـا نـصـر را بـايـد از خـدا بدانيم ، نصرتمال اوست ، ما چيزى نيستيم ، نصرت ، نصرتى است كه او به ما داده است .
تا حالا سابقه ندارد كه روحانى و ارتشى و پاسبان و پاسدار در كنار هم باشند و دركنار هم جنگ بكنند
ايـن قـدرتـى كه الان در ايران هست كه همه رويش حساب دارند مى كنند، همه كشورها رويشحساب مى كنند و بدون جهت بسيارى از كشورها هم ترسيده اند، اين يك قدرتى است كه خداداده است ، اين يك چيزى نيست كه ما بتوانيم تحصيلش بكنيم ، اين چيزى است كه خدا به ماعـنـايـت فـرموده است بنابراين ما بايد روى همين مساله هميشه تكيه بكنيم ، روى اين مسالهكه ما خودمان چيزى نيستيم و هر چه هست مبداء غيبى دارد و آن مبداء غيبى است كه ما را كمك مىكـنـد، آقا، شوخى نيست كه يك جمعيت كثيرى با زحمت هائى يك دژى براى خودشان ، به آندژهـاى مـحـكـم درست بكنند و در پناه آن دژ باشند و يك جمعيت كمى از بيابان به آنها حملهبـكـنـند و تسليم بشوند آنها، تسليم براى اين است كه مى ترسند، ترس را كه در آنهاايـجـاد كـرده اسـت ؟ مـا كـه جـمـعـيـت مان به اندازه آنها نبود، ما كه در بيابان بوديم و درمعرض اينكه آسيب ببينيم و آنها در پناهگاه ها بودند و در دژهايى كه درست كرده بودند وايـن خـوف را هـم نـداشـتند، اين يك خوفى بود كه خداى تبارك و تعالى در قرآن هم از آناطـلاع داده اسـت كـه در صـدر اسـلام خـدا يـك قـسـم از چـيـزهائى كه پيروز مى كرد كشوراسـلامـى را، هـمـيـن بـود كه رعب در دل مقابلين آنها القا مى فرمود. ما مرهون اين رحمت هاىبـزرگ الهـى هـستيم و در عين حال مرهون اين ملت هستيم كه اينطور همه با هم كمك مى كنند.سابقه اصلا ندارد، از اول تاريخ تا حالا سابقه ندارد كه روحانى و ارتشى و پاسبانو پـاسـدار و امـثـال ايـنـهـا در كـنار هم باشند و در كنار هم جنگ بكنند اصلا اين سابقه اىنـدارد. هـيـچ جـا، نه حالا سابقه دارد، بعدها هم معلوم نيست كه ، مگر به بركت اسلام جاىديـگـر پـيـدا كـنـد يـك هـمـچـو چـيزى كه همه شان با هم باشند. و اين صحنه هائى كه درسـنـگرها كه اينها همه با هم هستند براى من نقل مى كنند، واقعا صحنه هائى است كه اعجازآميز است و قدر اين صحنه ها را بدانيد.
و امـا بـعـضـى مـسـائلى كه ما الان در پيش داريم ، شما مى دانيد كه ما از اولى كه اين جنگشـروع شـد تـا حالا، چه آن روزى كه صدام كوس قادسيه براى خودش مى زد و چه امروزكـه ديگر اسمى از او نيست و رفته است آنجائى كه خدا مى داند، ما مسائلمان مسائلى بودهاست كه يكى بوده ، آن هم براى اين است كه يك مسائلى كه ما گفتيم ، يك چيزى نبوده كهمـى خـواستيم تحميل كنيم ، يك چيزى بوده است كه وقتى عرضه كنيم به همه عقلاى دنيا وهـمـه جـنـگـنـده هـاى دنـيـا عـرضـه كـنـيـم بـه آنـهـا، از مـا مـى پـذيـرنـد. مـا ازاول مـى گـفـتـيـم كـه شـمـا ريـختيد در منزل ما، در شهرهاى ما، در كشورها ما، حمله كرديد وغـافـلگـيرانه وارد شديد در كشور ما و آن همه خرابى كرديد و آن هم جرم كرديد و آنهمهكـشـتار كرديد، بايد برويد بيرون . يكى از شرايط ما اين است كه برويد بيرون . اينرا چه انسانى مى تواند بگويد كه اين شرط، يك شرط تحميلى است ؟ خوب ، دزد آمده درخـانـه مـا و اثـاث مـا را بـرداشـتـه و جـمـع كـرده مـى گـويـد حـالا بـيا صلح كنيم ، اينهامـال مـن . خـوب هـمين است ديگر، اينها دزدهائى بودند كه ريختند به اين كشور و هر چه همبـود در ايـن شـهـرهـا بـرده انـد، هر چه مردم مال داشتند، اگر يك مقدارش را توانستند خوداينها
حمل كنند از محلشان ، كرده اند، اگر نه ، آنها برده اند و از بين برده اند و آنهمه خرابىكـرده انـد و خـرابـى هـائى كـه در هـيـچ جـا مـتـعـارف نـيـسـت(مـغـول هـم كـه بـه اين حمله كرده ، اينطور نبوده است كه وقتى يك شهرى را مى گيرد تاآخـر خـرابـش كـنـد) شـهرهاى ما را اينطور كرده اند اينها. خوب ما مى گوئيم كه شما واردشـديـد بـه مـا و ايـنـهمه جرم كرديد، حالا مى گوئيد كه بيائيد با هم صلح كنيم ، صلحكـنـيـم يـعـنـى خـوزسـتـان مـال شـمـا، يـعـنـى آنـقـدرى كـه شـمـا گـرفـتـيـدمـال شـما. نه ، هيچ وقت ، هيچ كس نمى پذيرد. ما مى گوئيم شما بدون قيد و شرط بايدبـيـرون بـرويد، اگر هم بيرون نرويد بيرونتان مى كنيم ، بهتر هم براى خودتان هميناسـت كـه بـيـخـود ايـن جـوان هـاى بـيـچاره را به زور نياوريد و به كشتن بدهيد، خودتانبرويد بيرون . اين يك مساله اى است كه همه عقلاى دنيا مى پسندند از ما كه كسى آمده استمـنـزل شـما و خرابكارى كرده ، حالا به او مى گوئيد برويد بيرون . اگر مى خواهيد يكتفاهمى بشود، بايد برويد بيرون .
ما اگر صلح بكنيم ، معنايش تشويق كردن اين جانى است
مـساله دوم ، مساله خسارت هائى كه وارد كردند، قضيه جبران خسارت يك جهت مادى دارد، يكجهت سياسى و معنوى . جهت ماديش گرچه خيلى زياد است براى ما، اينطورى كه همه شهرهارا خـراب كـرده انـد و هـر چـه مـا داشـتيم ، به هم زده اند و البته جوان هاى ما هر دانه ايشارزش هـمـه لشـگـر آنها را داشت و از دست ما گرفته شدند اينها. ارزش مادى قضيه خيلىزيـاد نـيست ، عمده ارزش ‍ معنوى است و ارزش سياسى مساله ، اگر بنا باشد كه يك كسىبـيـايـد، هـر چـه جـرم دارد بـكند و هر چه دستش مى رسد جنايت وارد كند و بعد بگويد كهخوب حالا ديگر صلح مى كنيم ، !!! من مى رويم بيرون !!! من مى روم بيرون . بسيار خوب، صلح مى كنيم خوب ، اين جنايتى كه كردى چى ؟ اگر ما اين مطلب را اغماض كنيم ، نه ازباب اين است كه يك مساله مثلا مادى را اغماض كرديم ، يك مساله معنوى را ما اغماض كرديم، يـعنى يك ستمگر و يك گروه ظالم را ما تشويق كرده ايم به اينكه باز بكنيد. فردا همبـاز دوبـاره بـرگـردنـد و هـمين بساط را در آورند بعد هم بگويند كه آقا بسيار خوب ،بـاز صـلح مـى كـنـيـم . هـى خـلاف كـنـنـد و هـى بـگويند صلح مى كنيم . اين بايد جلويشگـرفـتـه بـشـود، در دنـيـا بـايـد ايـنطور تعدياتى كه واقع مى شود، جلويش گرفتهبـشـود. يـكـى از مـواردى كـه بـايـد، جـهتى كه بايد به او جلوگيرى بشود اين است كهخسارت هايى كه وارد شده بايد بدهيد. الان مى گوييد كه ما، دروغى هم مى گويند البته، كـه ما بيرون مى رويم و قبول مى كنيم فلان ، خوب ، بسيار خوب ، الان بروند بيرونو همين حالا كارشناس ها هم بيايند و جريمه هاى اينها را ارزيابى كنند كه چقدر بوده ، يكگـروه ديـگـر هـم بيايند و ارزيابى كنند كه كى مجرم است . ما اگر مجرم را امروز رهايشكـنـيـم ، امـروزى كـه مـا قـدرت داريـم ، مـا آن روزى هـم كـه صـدام آن كـوس كذا را مى زد،مـسـائلمـان هـمـين بود، امروز هم كه قدرت دست ماست و صدامى در كار نيست ، امروز هم همانحـرف هـا را مـا مـى زنـيـم و آن حـرف اين است كه مجرم بايد معلوم بشود كى است ، اگر مامـجـرم هـسـتـيـم ، دنيا به ما هر چه مى خواهد بگويد و اگر آنها مجرم هستند، بايد همانطورحكومت بشود، به طور عدالت حكومت بشود. ما عدالت را مى خواهيم ، ما هيچ وقت طالب جنگ ازاول نبوديم . اگر
چـنـانـچـه عـراق بـه مـا حـمله نكرده بود، ما دفاع نمى كرديم . اما دفاع ما كرديم ، ما جنگنـكـرديـم تـا حـالا. در عـيـن حالى كه رزمندگان ما و فرماندهان ارتش و سپاه به ما گفتنداجـازه بـدهـيـد مـا وارد بشويم در آنجا و با آنها چه بكنيم ، خوب ما هم ، ما مى خواهيم دفاعبـكـنـيم ، دفاع كه يك مساله عقلى است ، يك مساله اى است كه حتى حيوانات هم اصلا وقتىبـخـواهند حمله كنند دفاع مى كنند. دفاع يك مساله طبيعى است ، ما هميشه دفاع كرده ايم تاحـالا، هـيـچ وقـت جـنـگ نـكـرده ايـم . مـا كـه مـى گـوئيـم كـه مـا جـنـگـجـو نـيـسـتـيـممـثـل شماها، ما صحيح مى گوئيم و شاهد داريم و آن ، اين است كه از ما دفاع است ، شمائىكـه مـى گـوئيـد مـا صـلح طـلبـيـم ، مـى خـواهـيـد كـه صـلح طـلبـى شـمـامثل صلح طلبى اسرائيل است تا حالا، اسرائيل هم حالا مى گويد بيائيد صلح كنيم . يعنىچه ؟ يعنى وارد شده است و شهرهاى لبنان را گرفته است و حالا مى گويد كه ما، بيائيدحـالا ديـگـر آتـش بـس كـنـيـم . آن روز آتـش بـس اسـت كـه بـا مـشـت بـزنـنـداسرائيل را بيرونش كنند از شهرهاى خودشان و آنوقت بگويند كه بسيار خوب ، حالا آتشبس ، بنشينيد مجرم را بفهميم كى است . آنوقت هم صلح همين طورى نبايد بشود، مجرم بايدمـعـلوم بـشـود كـى اسـت . اسـرائيـل بيايد هر چه جرم دارد بكند، بعد بگويد كه خوب ، ماديـگـر كـارى نـداريـم ، شـمـا بـرويـد سـراغ كـارتـان ، ايـنـجـا هـم كـه مـا گـرفـتـيـممـال خـودمـان ، معنى آتش بس اين است ؟ همان آتش بس صدامى است ، اين آتش بسى است كهاسـرائيـلى هـم دارد چـيـز مـى كند، يعنى همه چيزمان را داديم ، حالا بس . بسم الله تشريفبـيـاوريـد حـالا ديـگـر بـا هـم چـون ، صـورت هم را ببوسيم و اينهائى را هم كه برديد،مـال شما باشد. آتش بسى هم كه اينها الان دارند اظهار مى كنند، همان وقت هم كه آتش بسكنند، سه ساعت بعدش آبادان را تيرباران مى كنند و آدم مى كشند، در صورتى كه آبادانجنگجو نيست ، آبادان يك جمعيتى دارند مشغول كسب خودشان هستند. اينها مى گويند كه اينهاكـردنـد و مـا كرديم ، كى ؟ كدام وقت اينها به اين شهرهاى شما كارى كردند؟ اينها هم باشما جنگ دارند شما هم با اينها جنگ داريد. شمايى كه مى گوئيد آتش بس ، بسيار خوب ،مـى گـوئيـد كـه چون اينها به ما چى كردند، ما هم كرديم ، اينها به شهر شما كردند يابـه شـما؟ شما بايد تلافى به خود اينها بكنيد، شما تلافى به آبادان مى كنيد، همانكـارهـائى كـه از اول به آبادان مى كرديد، حالا هم همان كارها را داريد مى كنيد و اين آتشبـس نـيـسـت . مـا همان شرايطى كه از اول گفتيم ، حالا هم همان شرايط را مى گوئيم ، كهيكى بيرون رفتن تمام اين ارتشى هاى عراق و اين جنگنده هاى عراق از كشور ما بدون قيدو شـرط، هـيـچ قـيـد و شـرطـى در كـار نـيست . حالا كه مى گويند ما بيرون مى رويم ، !!!ايشان !!! اينها مى گويند بيايند، ما بيرون مى رويم كه شما بيائيد رد بشويد، لكن بهشـرط ايـنـكـه صـلح بـاشد تمام بشود مساله ، يعنى به شرط اينكه ما هر چه ضرر بهشـمـا زديـم ، هـر چه جنايت كرديم هيچ . اين مضحك است واقعا، يك جمعيتى مى خواهند بيايندكـمـك كنند شما را، شما مى گوئيد حالا كه مى خواهيد كمك بكنيد، پس دست برداريد از اينادعـاهـائى كـه داريـد، شـما مجرم را ديگر لازم نيست بشناسيد، بيائيد صلح بكنيم با هم ،لازم نـيـسـت كه اينهمه جريمه ها كه وارد شده است به شما، تلافى بشود. اين معناى آتشبـس نـيـسـت ، ايـن مـعـنـاى صـلح نـيـسـت . مـا هـمـان مـطـلبـى را كـه ازاول گـفـتـيـم ، هـمـه دولتـمـردان مـا هـمان مطلب را مى گويند. بايد بى قيد و شرط اينهابيرون بروند، نروند،
بيرونشان مى كنيم بى قيد و شرط و اگر زيادتر بمانند براى خودشان ضرر زيادتردارد، هـر چـه بـمـانند، ضررش براى آنها زياد است و بايد تمام چيزهائى كه به ما واردكرده اند، ما حالا مقدارش را نمى دانيم ، كارشناس بايد بيايد بگردد مقدارش را معلوم كندكه چقدر مقدارش است ، آن هم بايد تحقق پيدا كند و بايد مجرم هم معلوم بشود كه كى هست .و مـا بـعـد مـعـنـوى ايـن كـار را داريم . ما اگر عراق دست بردارد، اين حزب بعث از عراق وبرود گم شود سراغ كارش و مردم عراق خودشان ، اين مردم مظلوم خودشان براى خودشانحـكـومـت تعيين كنند، يك شاهى از آنها نمى خواهيم براى اينكه آن بعد معنوى ديگر نيست دركـار و آن مـجـرم رفـت ، تمام شد. آن بعد معنوى نيست در كار ديگر، ما بعد معنوى قضيه رابـايـد چـيـز بـكـنـيـم . مـا مـسـوول ايـن جـوان هـا هـسـتـيـم ، مـامـسـوول ايـن ارتش هستيم ، ما مسوول اين زن ها و مردهائى كه بچه هايش و جوانش را از دستداده انـد، هـستيم . مگر ما مى توانيم كه بى قيد و شرط بگوئيم كه بيائيد صلح بكنيم ،چـون مـا مـى خـواهيم برويم كمك شما بكنيم ؟ اين مسلك اسلام نيست كه ما بخواهيم كمك آنهابـكنيم و يك رشوه هم بدهيم . بله ، بعضى حكومت ها اينطورى هستند، نفت هايشان را مى دهندو التـمـاسـشـان هـم مـى كـنـنـد، ايـن حـكـومـت ، اسـلامـى نـيست اينطور. ما آن چيزهائى كه ازاول گفته ايم ، تا حالا سرش هستيم ، يك قدم اينطرف و آنطرف نيست در كار، نمى خواهيمكـه تحميل كنيم ، يك چيز غير عقلى و غير عقلائى بگوئيم و نمى خواهيم از آن چيزى كه هرعقلى مى پذيرد، عقب بنشينيم ، آن هم به واسطه آن بعد معنوى كه دارد، به واسطه اينكهآدم جـانـى را نـبايد در جنايتش تشويق كرد. ما اگر صلح بكنيم . معنايش تشويق كردن اينجـانـى است به جنايتش . ما صلح مى خواهيم ، خيلى هم مى خواهيم اما صلح بى قيد و شرط.مـعـنـايـش ايـن اسـت كـه شـمـا همين جا كه هستيد باشيد، يا خير، برويد بيرون ، لكن ديگربـاقـيـش هـر چه هست شده است ديگر، هر چه مى خواهد بشود شده است ، نخير، اين به حيثيتاسـلام ضـرر مـى زنـد اينطور اغماض و حق ندارد كسى اينطور اغماض كند. البته راه دادنبـراى رفـتـن بـه سـوريه براى طرف شدن با آنها يك مساله اى نيست كه شما به ما منتداشـتـه بـاشـيـد، ما به شما منت داريم اگر روى قواعد عادى باشد،البته چون يك تكليفالهى است ، به هيچ كس هم منت نداريم ، اما نبايد شما از ما يك چيزى بگيريد كه مى خواهيمبـيـائيـم كـمـكـتـان . شـمـائى كـه مـى گـوئيـد كـه مـا بـااسـرائيـل مـخالف هستيم و مى دانم كه دروغ شما مى گوئيد كه شرط اينكه شما بيائيد ازاينجا رد بشويد اين است كه صلح بشود و هر چى كه ما كرديم ديگر هيچ ، اين معنى صلحاسـت ! اين معنى راه دادن است ! شما معلق مى كنيد راه دادن را به چيزى كه نشود. دنيا بايدايـن را بـدانـد كـه ما حاضريم صلح كنيم ، حاضريم پيش برويم در آنجا، لكن در عرضاينكه اينها دارند كنار مى روند و يكى از شرايط را مى گويند، ما خودمان مى پذيريم درعـرض ايـن دو گـروه بـيـايـنـد. در همين پانزده روزى كه اينها بنا دارند، فرض كنيد كهدروغ نمى گويند، مى خواهند بروند، در عرض اين بيايد يك گروه مورد توجه همه ، بينالمـللى ، بيايد رسيدگى كند به اين جرم هائى كه اينها كرده اند، به اين خسارت هائىكـه بـه شهرهاى ما وارد شده ، به روستاهاى ما وارد شده ، البته يك خسارت هائى به ماوارد شـده اسـت كـه قـابـل جـبـران نـيـسـت و آن جـوان هـاى مـاسـت ، ايـن ديـگـرقابل جبران نيست ، اينها آنطرف بايد در آن پيشگاه خدا بايد اينها رسيدگى
بـشـود. در عرض اينكه شما مى گوئيد ما كنار مى رويم و بيائيد ما ديگر راه مى دهيم بهشـمـا، در عـرض ايـنـكـه شـمـا كـنـار مـى رويد يك گروه بيايند رسيدگى كنند به اينكهجـنـايـات را چـقـدر بـوده ، چـقـدر ضرر زده ايد شما به ايران و يك گروه هم توافق كنيدبـيـايـد كـه رسـيـدگـى كـنـد بـه ايـنـكـه مـجـرم كـى اسـت ، ايـنـهـا وقـتـىحـاصـل شـد، امـا راه دادن شما به ما براى رفتن آنجا، شما بايد يك چيزى هم دستى بدهيدكـه مـا مى خواهيم برويم با دشمن هاى شما جنگ بكنيم ، اگر شما راست مى گوئيد كه بااسـرائيـل مـخـالف هـسـتـيـد و نـمـى خـواهـيـد بـا ايـن بـهـانـه يـك كلاهى سر ما بگذاريد وخيال مى كنيد كه ايران توجه به اين مسائل ندارد و كسانى كه در راس امور هستند، توجهبـه ايـن مـسـائل نـدارنـد، شما اگر نمى خواهيد كه يك توطئه اى داشته باشيد و يك كارخلافى بكنيد، خوب ، راه بدهيد ما برويم .
اگر راست مى گوئيد كه با اسرائيل مخالفيد، بايد از ما خواهش كنيد كه به شما كمككرده و جلو اين را بگيريم
راجـع بـه مـسـائلى كـه مـا از اول گـفـتـيـم هـمـان مـسـائل هـسـت . حـالا مـاقـبـول مـى كـنـيـم از شـمـا كـه بـيـائيـد بـرويـد بـيـرون ،قـبـول ، بـسـم الله تـشـريـف بـبـريد اما نه اينكه بيرون ، تمام شد قضيه ، اين يكى ازچيزهائى است كه ما مى خواستيم ، دوتاى ديگرش مانده است كه بعد معنوى آن در نظر ماست، بـعـد سـيـاسـى آن در نـظـر ماست نه بعد مادى آن ، تا اينكه بگوئيد كه غمض عين كنيد،طـلبـى داريـد از مـا نـگيريد. شما مگر ما مى توانيم كه صرف نظر كنيم از يك چيزى كهجانى را به جنايت خودش تشويق مى كند؟ ما بايد جانى را در دنيا رسوا كنيم و جرمى كهكـرده اسـت ، از او بـگـيـريـم تـا ايـن امـور لااقـل مـحـدود بـشـود اگـر از بـيـن مـى رودلااقـل مـحدود بشود. اينطور نشود كه هر كسى افسار گسيخته بريزد شهرهاى ديگران رااز بين ببرد و اموال مردم را غارت كند و آتش بزند و بعد هم بگويد خوب ، بسيار خوب ،حـالا ديـگـر صـلح مى كنيم . اين صلح نيست ، اين معنايش اين است كه نخير شما بايد باجبه ما بدهيد تا ما با شما صلح كنيم و اين امروز آن روزى نيست كه شما اين حرف ها را مىزنـيـد، شـمـا ديـگـر ايـن حـرف هـا را بـايد كنار بگذاريد، شما ديگر قدرتى نداريد كهبتوانيد يك همچو مسائلى را بگوئيد و شما خيال كنيد كه ديگران به شما تقويت مى كنند،آن ديـگـران هـم مثل شما مى مانند. شما كه مال خودتان بود، اينطور از كار درآمد، يك جمعيتكمى اينطور خرمشهر را گرفت ، آنها كه از خارج اجير شما مى خواهند بشوند، آنها براىشـمـا مـى خواهند كار بكنند، براى خودشان مى خواهند كار بكنند، آنها با يك فوت از بينمـى رونـد. بـنـابـرايـن ، مـسـاله ايـن است كه ما امروز كه در اينجا مبتلا هستيم به يك همچوحـزبـى و در آنـجـا مـبـتـلا هـسـتـيـم بـه يـك هـمـچـو رژيـم فـاسـد، رژيـماسـرائيـل ، ما در هر دو جبهه حاضريم به اينكه جنگ بكنيم . اينجا كه از خودمان است و جنگمـى كـنيم ، آنجا هم از خود ما هست . ما حاضريم ، لكن راه دادن به ما براى رفتن ، بايد يكچـيـزى مـا بـه شـما بدهيم كه شما راه بدهيد، بايد ما مجرم را ديگر كار نداشته باشيم ،بـايـد بـنشينيم صلح كنيم ديگر با هم ، دست گردن به هم بيندازيم كه اينهمه آمدى جرمكردى ، براى اينكه حالا مى خواهى به من همراهى كنى ، بيا به من يك چيزى هم به ما بدهتا همراهى كنيم ! نه ، اين مساله

next page

fehrest page

back page

 

 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation