|
|
|
|
|
|
حديث : 483 - عن اميرالمؤمنين عليه السلام قال : بين الكفر على اربع دعائم الفسق والغلو و الشك و الشبهه و الفسق على اربع شعب على الجفاء و العمى و الغفله و العتو والغلو على اربع شعب على التعمق بالراى و التنازع فيه و الزيغ و الشقاق و الشكعلى اربع شعب على المريه و الهوى و التردد و الاستسلام و الشبهه على اربع شعباعجاب بالزينه و تسويل النفس و تاول العوج و لبس الحقبالباطل و النفاق على اربع دعائم على الهوى و الهوينا و الحفيظه و الطمع و الهوى علىاربع شعب على البغى و العدوان و الشهوه و الطغيان و الهوينا على اربع شعب على الغرهو الامل و الهينه و المماطله و الحفيظه على اربع شعب على الكبر و الفخر و الحميه والعصبيه و الطمع على اربع شعب الفرح و المرح و اللجاجه و التكاثر. ترجمه : 483 - اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: اى پسرم ! كفر بر چهار ستون استوار است :يكى هرزگى و بيراهه رفتن ، ديگرى زياده روى و ديگرى دودلى و ديگرى پوشيدگىو مبهم بودن كار. و هرزگى خود بر چهار بخش است : بر ستمگرى و روى گردانى (ازحق ) و كورى و غفلت و سركشى . و زياده روى نيز بر چهار شاخه است : بر كنجكاوى(ناصواب ) و نزاع و درگيرى در راى و انحراف (از حق ) و دشمنى و زير بار حق نرفتن .دو دلى نيز بر چهار پايه است : بر جدال (گفت و شنودباطل ) و خواهش نفسانى و سرگردانى و خودباختن (گردن نهادن به گمراهى ). وپوشيدگى و ابهام در كار نيز بر چهار بخش است : بر شگفت زده شدن به سبب زينت وآرايش ظاهرى و آراستن نفس چيزى را و باز گرداندن (امور و آراء) به كجى و پوشاندنحق به باطل . و دو رويى بر چهار پايه استوار است : بر خواهش نفسانى و رفق و مدارا(ملايمت نابجا) و نخوت و شهوت و نافرمانى . و ملايمت (نابجا) بر چهار بخش است :بر اميد بيهوده و آرزو و آهستگى و سهل انگارى . و نخوت و غرور بر چهار شاخه است :بر خود بزرگ بينى و به خود نازيدن و غيرت (بى جا) و سرسختى نمودن . و طمع نيزبر چهار بخش است : بر شادمانى و خوش خراميدن و لجاجت و زياده طلبى . حديث : 484 - عن على بن الحسين عليه السلامقال : ان المنافق ينهى و لاينهى و يامر بما لاياتى و اذا قام الى الصلاه اعترض قلت :يا ابن رسول الله و ما الاعتراض ؟ قال : الالتفات و اذا ركع ربض ، يمسى و همه العشاءو هو مفطر و يصبح و همه النوم و لم يسهر ان حدثك كذبك و ان ائتمنته خانك و ان غبتاغتابك و ان وعدك اخلفك . ترجمه : 484 - امام سجاد عليه السلام فرمود: همانا كه منافق (ديگران را از كار زشت ) بازمى دارد ولى خود باز نمى ايستد و چيزى امر مى كند كه خود انجام نمى دهد و هنگامى كهبراى نماز به پا مى ايستد به حالت اعتراض است . - رواى گويد: - عرض كردم : اىفرزند رسول خدا! حالت اعتراض چگونه است ؟ حضرت فرمود: يعنى به دور و بر خودنگاه مى كند. و هنگامى كه به ركوع رود گويى شترى است كه زانو زده است (يعنىركوع وى با تعظيم پروردگار همراه نيست )، شب مى كند در حالى كه همه همتش خوردنغذاى شبانه است و حال اينكه روزه دار نبوده و ناشتا خورده است و صبح مى كند در حالىكه همه همتش خوابيدن است و حال اينكه شب زنده دارى نكرده است ، اگر با تو سخنگويد به تو دروغ مى گويد و اگر او را در كارى امين گردانى به تو خيانت مى كند واگر حضور نداشته باشى از تو غيبت مى كند و اگر به تو وعده دهد به وعده اش وفانمى كند. حديث : 485 - و عن عبدالملك بن بحر رفعهمثل ذلك و زاد فيه و اذا ركع ربض و اذا سجد نقر و اذا جلس شغر. ترجمه : 485 - از طريق عبدالملك بن بحر نيز شبيه اين روايت آمده است و در آن دو جمله اضافدارد: و هنگامى كه به ركوع رود گوئيا شترى است كه زانو زده است و هنگامى كه بهسجده رود گويى به زمين نوك مى زند (يعنى با شتاب به سجده مى رود و بر مى خيزد)و هنگامى كه مى نشيند پاى خود را باز مى كند. حديث : 486 - عن النبى صلى الله عليه و آله فى وصيه طويلهقال : سياتى اقوام ياكلون طيب الطعام و الوانها و يركبون الدواب و يتزينون بزينهالمراه لزوجها و يتبرجون تبرج النساء و زينتهنمثل زى الملوك الجبابره هم منافقو هذه الامه فى آخر الزمان شاربون بالقهوات لاعبونبالكعاب راكبون الشهوات تاركون الجماعات راقدون عن العتمات مفرطون فى الغدواتيقول الله تعالى : (فخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصلاه و اتبعوا الشهوات فسوفيلقون غيا). ترجمه : 486 - پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در ضمن سفارشى طولانى فرمود: بهزودى گروه هايى مى آيند كه طعام پاكيزه و رنگارنگ مى خورند و بر چهارپايان سوارمى شوند و همانند زنى كه براى همسرش خود را مى آرايد خويشتن را آرايش مى كنند وهمانند زنان زينت خود را به ديگران مى نمايانند و به مانند پادشاهان ستمگر رفتار مىكنند آنان در آخر زمان منافقان اين امت هستند قهوه ها مى نوشند و نرده بازى مى كنند و برمركب شهوتها سوار مى شوند و حضور در جماعت هاى مسلمين را ترك مى كنند، شامگاهان رادر خواب به سر مى برند و بامداد را به سهل انگارى مى گذرانند خداوند تعالى مىفرمايد: (پس بعد از آنان كسانى جانشين شدند كه نماز را ضايع كردند و از خواهش هاپيروى نمودند پس زود باشد كه شر را ببينند) (138) حديث : 487 - عن جعفر بن محمد عن آبائه عليه السلام فى وصيه النبى صلى اللهعليه و آله لعلى عليه السلام قال : يا على خلق اللهعزوجل الجنه لبنتين لبنه من ذهب و لبنه من فضه - الى انقال - فقال الله جل جلاله : و عزتى و جلالى لايدخلها مدمن خمر و لانمام و لاديوث و لاشرطى ولا مخنث و لانباش و لاعشار و لاقاطع رحم و لاقدرى يا على كفر بالله العظيم من هذهالامه عشره القتات و الساحر و الديوت و الناكح المراه حراما فى دبرهاء ناكح البهيمهو من نكح ذات محرم و الساعى فى الفتنه و بائع السلاح مناهل الحرب و مانع الزكاه و من وجد سعه فمات و لم يحج - الى انقال : - يا على تسعه اشياء تورث النسيان اكل التفاح الحامض واكل الكزبره و و الجبن و سور الفار و قراءه كتابه القبور و المشى بين امراتين و طرحالقلمه و الحجامه فى النقره و البول فى الماء الراكد. ترجمه : 487 - امام صادق عليه السلام از پدران بزرگوارش روايت كند كه در وصيت پيامبراكرم صلى الله عليه و آله به على عليه السلام آمده است كه فرمود: اى على ! خداعزوجل بهشت را خشتى از طلا و خشتى از نقره آفريد - تا آنجا كه فرمود: پس خداوندجل جلاله فرمود: به عزت و بزرگى ام سوگند كه چند گروهداخل بهشت نمى شوند: كسى كه مداومت بر خوردن شراب دارد، سخن چين ، كسى كه دربارهزن خود غيرت نداشته باشد، پاسبان (ستمگران )، مرد زن صفت ، كسى كه نبش قبر مىكند، باجگير، كسى كه با خويشان قطع رابطه كند، كسى كه منكر قضا و قدر الهى است. اى على ! از اين امت ده گروه اند كه به خداوند بزرگ كافر گشته اند: تهمت زننده (يابد زبان يا دروغگو) و جادوگر و مردى كه درباره زن خود غيرت و تعصب ندارد و مردىكه به حرام از عقب با زنى نزديكى كند و كسى كه با حيوانى مجامعت كند و كسى كه بامحرم خود مباشرت كند و كسى كه در ايجاد فتنه سخن چينى كند و كسى كه به كسانى كهبا مسلمانان در جنگ هستند اسلحه بفروشد و آنكه از پرداخت زكات خوددارى مى كند و كسىكه استطاعت رفتن به حج را بيابد ولى به حج نرود تا بميرد - تا آنجا كه فرمود: -اى على ! نه چيز است كه باعث فراموشى مى شود: خوردن سيب ترش و خوردن خياربزرگ و خوردن پنير و خوردن نيم خورده موش و خواندن نوشته روى سنگ قبرها و راهرفتن بين دو زن و انداختن و پرت كردن شپش و حجامت كردن در گودى بالاى پشت گردن وبول كردن در آب راكد. حديث : 488 - قال الصادق جعفر بن محمد عليه السلام : من لميبال ما قال و ما قيل فيه فهو شرك شيطان و من لميبال ان يراه الناس نسيا فهو شرك شيطان و من اغتاب اخاه المومن من غير تره بينهما فهوشرك شيطان و من شغف بمحبه الحرام و شهوه الزنا فهو شرك شيطان ثمقال عليه السلام : ان لولد الزنا علامات احدها بغضنااهل البيت و ثانيها ان يحن الى الحرام الذى خلق منه و ثالثها الاستخفاف بالدين و رابعهاسوء المحضر للناس و لايسى ء محضر اخوانه الا من ولد على غير فراش ابيه او حملتبه امه فى حيضها. ترجمه : 488 - امام صادق عليه السلام فرمود: كسى كه باكى ندارد كه چه مى گويد و چهدرباره اش گفته مى شود چنين كسى شريك شيطان است و كسى كه باكى نداشته باشدكه مردم او را بى ارزش و بى مقدار بدانند شريك شيطان است و كسى كه بدون اينكهبين اينكه بين او و برادر مومنش بدى و امر ناپسندى باشد غيبت او را كند چنين كسى شريكشيطان است و كسى كه دلباخته و شيفته محبت حرام و شهوت زنا شود چنين كسى شريكشيطان است - سپس فرمود: - براى كسى كه از راه زنا متولد شده است نشانه هايى هست :يكى از آنها اينكه دشمن ما اهل بيت است و دوم اينكه به سوى همانعمل حرامى كه از ان زاده شده است (يعنى زنا) اشتياق وميل دارد و سوم اينكه دين را سبك مى شمرد و چهارم اينكه حضور او براى مردمان بد وناپسند است و كسى حضورش مايه ناخرسندى برادرانش نمى شود مگر اينكه بر غيربستر پدرش (يعنى از راه زنا) متولد گشته باشد يا اينكه مادرش درحال حيض به او حامله شده باشد. حديث : 489 - و خطب اميرالمؤمنين عليه السلام فى عيدالفطر - الى انقال : - اطيعوا الله فيما نهاكم عنه من قذف المحصنه و اتيان الفاحشه و شرب الخمر وبخس المكيال و شهاده الزور و الفرار من الزحف . ترجمه : 489 - اميرالمؤمنين عليه السلام در روز عيد فطر خطبه اى خواند... - تا آنجا كهفرمود: - خداوند را در امورى كه شما را از آنها نهى فرموده است اطاعت كنيد. آن امورعبارتند از: نسبت ناروا دادن به زن شوهردار و انجام زشتكارى (زنا) و نوشيدن شراب وكم گذاردن پيمانه (كم فروشى ) و شهادت دروغ و فراز از جهاد. حديث : 490 - عن الصادق جعفر بن محمد عن ابيه عن آبائه عليه السلامقال : قال رسول الله صلى الله عليه و آله : ان الله تبارك و تعالى كره لكم ايتهاالامه اربعا و عشرين خصله و نهاكم عنها كره لكم العبث فى الصلاه و كره المن فىالصدقه و كره الضحك بين القبور و كره التطلع فى الدور و كره النظر الى فروجالنساء و قال يورث العمى و كره الكلام عند الجماع وقال يورث الخرس و كره النوم قبل العشاء الاخره و كره الحديث بعد العشاء الاخره و كرهالغسل تحت السماء بغير مئزر و كره المجامعه تحت المساء و كرهدخول الانهار الا بمئزر و قال فى الانهار عمار و سكان من الملائكه و كرهدخول الحمام الا بمئزر و كره الكلام بين الاذان و الاقامه فى صلاه الغداه حتى تنقضىالصلاه و كره ركوب البحر فى هيجانه و كره النوم فوق سطح ليس بمحجر وقال من نام على سطح ليس بمحجر فقد برئت منه الذمه و كره ان ينامالرجل فى بيت وحده و كره للرجل ان يغشى امراته و هى حائض فان غشيها و خرج الولدمجذوما او ابرص فلا يلومن الا نفسه و كره ان يغشىالرجل امراته و قد احتلم حتى يغتسل من احتلامه الذى راى فانفعل و خرج الرجل مجنونا فلا يلومن الا نفسه و كره ان يكلمالرجل مجذوما الا ان يكون بينه و يبنه قدر ذراع وقال فر من المجذوم فرارك من الاسد و كره البول على شط نهر جار و كره ان يحدثالرجل تحت شجره مثمره قد اينعت او نخله قد اينتعت يعنى اثمرت و كره انينتعل الرجل و هو قائم و كره ان يدخل الرجل البيت المظلم الا ان يكون بين يديه سراج اونار و كره النفخ فى الصلاه . ترجمه : 490 - امام صادق عليه السلام از پدر بزرگوارش و ايشان از پدرانش روايتفرموده كه : رسول خدا صلى الله عليه و آله فرموده : اى امت من ! خداوند تبارك و تعالىبراى شما بيست و چهار خصلت ناپسند شمرده است و شما را از آنها باز داشته : بازى درنماز و منت گذاردن در پرداخت صدقه و در گورستان و بين قبرها خنديدن و چشم دوختن بهخانه ها (نگاه كردن به درون خانه هاى مردم ) و نظر كردن به فرج زنان كه اين باعثكورى مى شود و سخن گفتن در هنگام جماع كه اين موجب گنگى (كودك ) مى شود و خوابيدنپيش از نماز عشاء و سخن گفتن بعد از نماز عشاء و بدون لنگ در زير آسمانغسل كردن و جماع كردن در زير آسمان و بدون لنگ به درون نهر آب وارد شدن زيرا درنهرها ساكنانى از ملائكه هستند و بدون لنگ وارد حمام شدن و سخن گفتن بين اذان و اقامهدر نماز صبح مگر اينكه نماز به پايان برسد و سوار شدن بر كشتى در دريا زمانىكه دريا ناآرام است و خوابيدن بر بالاى بامى كه اطراف آن سنگ چين نشده و حفاظ نداردزيرا كسى كه بر چنين بامى بخوابد تعهد (اينكه سقوط نكند) از او برداشته مى شود وتنها خوابيدن مرد در خانه و در نزديكى كردن مرد با همسرش درحال حيض ، پس اگر در اين حال با او مجامعت كرد و فرزندى مبتلا به جذام و پيسى از آنهابه دنيا آمد پس تنها خودش را بايد سرزنش كند، و نزديكى كردن مرد با همسرش درحالت احتلام مگر اينكه از احتلامش غسل كند ولى اگرغسل نكرد و با حالت احتلام با همسرش مجامعت نمود و فرزندش ديوانه متولد شد هيچكسجز خود را سرزنش نكند، و سخن گفتن با شخصى كه مبتلا به جذام است مگر اينكه بين اوو جذامى به اندازه يك ذرع فاصل باشد - و فرمود: از جذامى بگريز همچنانكه از شيرمى گريزى ، و بول كردن بر كناره جويى كه آبش جارى است ، و قضاى حاجت نمودن درزير درختى يا نخلى كه ميوه دارد و هنگام چيدن ميوه ها فرا رسيده ، و كفش پوشيدن مرد درحال ايستاده ، و داخل شدن در خانه تاريك مگر اينكه در دستش چراغى يا پاره اى آتشباشد، و دميدن در حال نماز. حديث : 491 - عن جعفر بن محمد عن آبائه عليه السلام فى وصيه النبى صلى اللهعليه و آله لعلى عليه السلام قال : يا على كره الله لامتى العبث فى الصلاه . ترجمه : 491 - امام صادق عليه السلام از پدران بزرگوارش روايت كند كه : در وصيتپيامبر صلى الله عليه و آله به على عليه السلام آمده است كه فرمود: اى على ! خداوندبر امت من بازى كردن در نماز را ناپسند شمرده است . حديث : 492 - عن رسول الله صلى الله عليه و آلهقال : ثلاثه لايدخلون الجنه مدمن خمر و مددمن سحر و قاطع رحم و من مات مدمن خمر سقاهالله من نهر العرطه قيل : و ما نهر العرطه ؟ قال : نهر يجرى من فروج المومسات يوذىاهل النار بريحهن . ترجمه : 492 - رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: سه گروه به بهشتداخل نمى شوند: كسى كه مداومت در خوردن شراب دارد و كسى كه پيوسته به سحر وجادوگرى مى پردازد و كسى كه قطع رحم نموده (با خويشان خود رابطه اش را قطعنموده ) و كسى كه دائم الخمر باشد و از دنيا برود خداوند او را از (نهر عرطه )سيراب مى گرداند. عرض شد كه : (نهر عرطه ) چيست ؟ حضرت فرمود: نهرى است كهاز (خونابه و چرك ) فرج زنان تبهكار جارى است و بوى بد آناهل آتش را آزار مى دهد. حديث : 493 - عن ابى جعفر عليه السلام قال :قال رسول الله صلى الله عليه و آله : اخبرنىجبرئيل ان ريح الجنه يوجد من مسيره الف عام و ما يجدها عاق و لاقاطع رحم و لا شيخ زان ولا جار ازاره خيلاء و لافتان و لا منان ولا جعظرى قلت : و ما الجعظرى ؟قال : الذى لايشبع من الدنيا قال : و فى حديث آخر و لا حيوف و هو النباش و لازنوق و هوالمخنث و لاجراض و لاجعظرى و هو الذى لايشبع من الدنيا. ترجمه : 493 - امام باقر عليه السلام فرمود: رسول خدا صلى الله عليه و آله فرموده است :جبرئيل عليه السلام به من خبر داد كه بوى بهشت از فاصله هزار ساله فهميده مى شود ولى چند گروه بوى آن را نمى يابند: آزار دهنده به پدر و مادر و قطع كننده پيوندخويشاوندى و پيرمرد زناكار و همسايه اى كه جامه تكبر بر تن نموده (با همسايگانمتكبرانه رفتار مى كند) و سخن چين فتنه گر و منت گذارنده و جعظرى (139) - رواىگويد: - عرض كردم جعظرى كيست ؟ حضرت فرمود: كسى كه از دنيا سير نمى شود. - درحديث ديگرى آمده است كه از جمله كسانى كه بوى بهشت را در نمى يابند: كسى كه نبشقبر مى كند و كسى كه خود را به هيئت زنان در آورد و كسى كه سخت اندوهگين (بر دنياىخويش ) است (همواره آب دهان خود را با اندوه شديد بر دنيا فرو مى برد) و كسى كه ازدنيا سير نمى شود. حديث : 494 - عن سعيد بن علاقه قال سمعت اميرالمؤمنين عليه السلاميقول : ترك نسج العنكبوت فى البيت يورث الفقر والبول فى الحمام يورث الفقر و الاكل على الجنابه يورث الفقر والتخلل بالطرفاء يورث الفقر و التمشط من قيام يورث الفقر و ترك الفقر و الزنايورث الفقر و اظهار الحرص يورث الفقر و النوم بين العشاءين يورث الفقر و النومقبل طلوع الشمس يورث الفقر و اعتياد الكذب يورث الفقر و كثره الاستماع الى الغناءيورث الفقر و رد السائل الذكر بالليل يورث الفقر و ترك التقدير فى المعيشهيورث الفقر و قطيعه الرحم تورث الفقر ثمقال عليه السلام : الا انبئكم بعد ذلك بما يزيد فى الرزق ؟ قالوا: بلى يا اميرالمؤمنينفقال : الجمع بين الصلاتين يزيد فى الرزق و التعقيب بعد الغداء و بعد العصر يزيدفى الرزق و صله الرحم تزيد فى الرزق و كسح الفناء يزيد فى الرزق و مواساهالاخ فى الله عزوجل يزيد فى الرزق و البكور فى طلب الرزق يزيد فى الرزق والاستغفار يزيد فى الرزق و استعمال الامانه يزيد فى الرزق وقول الحق يزيد فى الرزق و اجابه الموذن تريد فى الرزق و ترك الكلام على الخلاءيزيد فى الرزق و ترك الحرص يزيد فى الرزق و شكر المنعم يزيد فى الرزق واجتناب اليمين الكاذبه يزيد فى الرزق و الوضوءقبل الطعام يزيد فى الرزق و اكل ما يسقط من الخوان يزيد فى الرزق و من سبح اللهكل يوم ثلاثين مره دفع الله عنه سبعين نوعا من البلاء ايسرها الفقر. ترجمه : 494 - سعيد بن علاقه گويد: از اميرالمؤمنين عليه السلام شنيدم كه مى فرمود: چندچيز موجب فقر و نادارى مى شود: باقى گذاردن تار عنكبوت در خانه ، وبول كردن در حمام ، و خوردن در حال جنابت ، وخلال نمودن دندان با چوب درخت گز، و ايستاده شانه كردن ، و نهادن خاكروبه در خانه ،و سوگند دروغ ، و زنا كردن ، و آشكار نمودن حرص ، و خوابيدن بين نماز مغرب و عشاء،و خوابيدن قبل از طلوع خورشيد، و عادت كردن به دروغگويى ، و زياد گوش دادن بهغناء، و شبانه مرد سائل را رد كردن ، و ترك تدبر و انديشيدن در امور زندگانى ، وقطع كردن و بريدن پيوند خويشاوندى ، اينها امورى است كه همگى موجب فقر و نادارىمى شود، - سپس فرمود: - آيا پس از اين شما را نسبت به آنچه كه باعث زيادى در رزق وروزى مى شود آگاه نسازم ؟ عرض كردند: آرى اى اميرمومنان ! حضرت فرمود: چند چيزموجب زيادى رزق و روزى مى گردد: جمع نمودن بين دو نماز (ظهر و عصر و مغرب و عشاء)،و خواندن تعقيبات نماز بعد از نماز صبح و نماز عصر، و به جاى آوردن صله رحم ، وجارو كردن و روفتن صحن حياط خانه يا گرداگرد و اطراف خانه ، و يارى رساندن بهبرادر دينى در راه خداى عزوجل و صبح زود در طلب رزق رفتن ، و استغفار نمودن ، وامانتدارى كردن ، و گفتن سخن حق ، و اجابت نمودن (و تكرار نمودن اذان ) موذن ، و سخننگفتن در مستراح ، و ترك كردن حرص ، و به جاى آوردن شكر نعمت دهنده ، و دورى كردناز قسم دروغ ، و وضو گرفتن پيش از خوردن غذا، و خوردن آنچه كه از سفره مى ريزد، وكسى كه خداوند را در هر روز سى مرتبه تسبيح گويد (به پاكى ياد كند) خداوند هفتادنوع بلا و گرفتارى را از او دور مى كند كه آسانترين آنها فقر ست . حديث : 495 - عن النبى صلى الله عليه و آله انهقال فى حجه الوداع : ان من اشراط القيامه اضاعه الصلاه و اتباع الشهوات والميل مع الاهواء و تعظيم المال و بيع الدنيا بالدينن فعندها يذاب قلب المومن فى جوفهكما يذاب الملح فى الماء مما يرى من المنكر فلا يستطيع ان يغيره ثمقال : ان عندها يكون المنكر معروفا و المعروف منكرا و يوتمن الخائن و يخون الامين ويصدق الكاذب و يكذب الصادق ثم قال : فعندها اماره النساء و مشاوره الاماء و قعودالصبيان على المنابر و يكون الكذب ظرفا و الزكاه مغرما و الفى ء مغنما و يجفوالرجل والديه و يبر صديقه ثم قال : فعندها يكتفىالرجال بالرجال و النساء بالنساء و يغار على الغلمان كما يغار على الجاريه فى بيتاهلها و يشبه الرجال بالنساء و النساء بالرجال و يركبن ذوات الفروج السروج فعليهممن امتى لعنه الله ثم قال : ان عندها تزخوف المساجد كما تزخرف البيع و الكنائس وتحلى المصاحف و تطول النازات و تكثر الصفوف و القلوب متباغضه و الالسن مختلفهثم قال : فعند ذلك تحلى ذكور امتى بالذهب و يلبسون الحرير و الديباج و يتخذون جلودالنمر صفافا ثم قال : فعندها يظهر الربا و يتعاملون يالغيبه و الرشا و يوضع الدينو ترفع الدنيا ثم قال : و عندها يكثر الطلاق فلا يقام لله حد و لن يضر الله شيئا ثمقال : و عندها تظهر القينات و المعازف و تليهم شرار امتى ثمقال : و عندها حج اغنياء امتى للنزهه و يحج اوساطها للتجاره و يحج فقرا و هم للرياء والسمعه فعندها يكون اقوام يتعلمون القرآن لغير الله فيتخذونه مزامير و يكون اقواميتفقهون لغير الله و يكثر اولاد الزنا يتغنون بالقرآن و يتهافتون بالدنيا ثمقال : و ذلك اذا انتهكت المحارم و اكتسب الماثم و تسلط الاشرار على الاخيار و يفشو الكذبو تظهر الحاجه و تفشو الفاقه و يتباهون فى الناس و يستحسنون الكوبه و المعازف وينكر الامر بالمعروف و النهى عن المنكر الى انقال : فاولئك يدعون فى ملكوت السماء الارجاس الانجاس . ترجمه : 495 - پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در آخرين حج خود (حجه الوداع ) فرمود:همانا از نشانه ها و علامات (پايان دنيا و) بر پاشدن قيامت چند چيز است :مهمل گذاردن و واگذاردن نماز، و پيروى نمودن از خواسته هاى نفسانى ، وميل نمودن به هواها و خواهشها و بزرگ شمردنمال و دارايى ، و فروختن دين در مقابل دنيا، در آن زمان قلب مومن در درونش گداخته و ذوبمى گردد همچنانكه نمك در آب حل مى شود زيرا (با چشم خويش ) منكر و ناروا را مى بيندولى توانايى تغيير آن را ندارد. در آن هنگام ، ناروا روا مى گردد و روا ناروا جلوه دادهمى شود و خيانتكار امين شمرده مى شود و به امين نسبت خيانت داده مى شود و دروغگو راراستگو مى دانند و به راستگو نسبت دروغ داده مى شود. در آن زمان زنان به رياست واميرى مى رسند و كنيزكان مورد مشورت قرار مى گيرند و كودكان بر منبرها مى نشينند ودرغگويى زيركى و كياست شمرده مى شود و دادن زكات خسارت و تاوان دانسته مى شود وفى ء (140) را براى خود غنيمتى مى دانند و شخص به پدر و مادر خود جفا و ستم مىكند ولى به دوست خود نيكى مى كند. در آن هنگام ، مرد به مرد و زن به زن خوشنود استاز غلامان همانگونه كه از كنيزان در خانه مولاى خود بهره برده مى شود، بهره مى برند،و مردان خود را شبيه زنان سازند و زنان خود را به هيئت مردان در آورند، و زنان بر زينهاسوار شوند، پس بر چنين كسانى از امت من لعنت خدا باد. همانا در آن هنگام ، مسجدها بهمانند كلسياى يهود و نصارى آذين بندى شوند و قرآنها به زينت آراسته گردند و منارهها بلند ساخته شود و صفها زياد شود ولى دلها با يكديگر كينه و دشمنى و زبانهامختلف باشد. در آن هنگام ، مردان امت من خود را با طلا مى آرايند و لباس حرير و ابريشممى پوشند و پوست يوزپلنگ را پيش زين اسب خود قرار مى دهند. در آن زمان ، ربا آشكاراگرفته مى شود و با يكديگر نديده معامله مى كنند و رشوه مى ستانند و دين پايين آوردهمى شود و دنيا بالا برده مى شود. در آن زمان ، طلاق زياد مى شود، پس حدى از حدودالهى اقامه نمى شود و اين هرگز به خداوند ضررى نمى رساند. در آن هنگام ، زنانخواننده و آلات نواختن آشكار مى شوند و بدترين هاى امت من بهدنبال آنها راه مى افتند. در آن زمان ، ثروتمندان امت من براى گردش و تفريح و طبقهمتوسط براى تجارت نمودن فقيران براى ريا و خودنمايى به سفر حج مى روند. در آنهنگام ، گروه هايى هستند كه قرآن را براى غير خدا مى آموزند و آن را به صورت سرودو آواز مى خوانند و گروه هايى هستند كه براى غير خدا علم دين فرا مى گيرند، وزنازادگان زياد مى شوند، قرآن را به صورت غنا مى خوانند و به دنيا هجوم مى آورند،و اين امور و نشانه ها در زمانى است كه حرمت محارم برداشته مى شود و نيازمندى و فقرآشكار مى گردد و مردم به يكديگر فخرفروشى مى كنند و سازها وطبل را نيكو مى دانند و از امر به معروف و نهى از منكر خوددارى مى شود - تا آنجا كهفرمود: - آنان كسانى هستند كه در ملكوت آسمانها به عنوان پليد و ناپاك خوانده مىشوند. حديث : 496 - عن ابى عبدالله عليه السلامقال : سته لاتكون فى المومن العسر و النكد و اللجاجه و الكذب و الحسد و البغى(اقول : المراد المومن الكامل الايمان او هو نفى بمعنى النهى ). ترجمه : 496 - امام صادق عليه السلام فرمود: شش چيز در مومن وجود ندارد: دشوارى(بدخويى ) و كم خيرى و لجاجت و سرسختى و دروغگويى و حسد ورزيدن و ستم كردن . (مرحوم شيخ حر عاملى گويد: مراد از مومن در اين حديث ، مومنى است كه در رتبهكمال ايمان قرار دارد يا اينكه نفى در اين حديث به معناى نهى است ). 50 - باب تحريم طلب الرئاسه مع عدمالوثوق بالعدل 50 - باب تحريم رياست طلبى زمانى كه به عدالت خود اطميناننداشته باشى حديث : 497 - عن ابى الحسن عليه السلام انه ذكر رجلافقال : انه يحب الرئاسه فقال : ما ذئبان ضاريان فى غنم قد تفرق رعاوها باضر فىدين المسلم من الرئاسه . ترجمه : 497 - از امام رضا عليه السلام روايت است كه ايشان نام شخصى را برد و فرمود: اورياست را دوست دارد. سپس فرمود: دو گرگ وحشى شكارى در گله گوسفندى كهچوپانهايش از آن جدا شده اند پر ضررتر نيستند از رياست طلبى در دين مسلمان. حديث : 498 - عن ابى عبدالله عليه السلامقال : من طلب الرئاسه هلك . ترجمه : 498 - امام صادق عليه السلام فرمود: كسى كه طالب رياست باشد هلاك مى شود. حديث : 499 - عن ابى حمزه الثمالى قال : قال لى ابوعبدالله عليه السلام : اياك والرئاسه . ترجمه : 499 - او حمزه ثمالى گويد: امام صادق عليه السلام به من فرمود ناز رياستطلبى بر حذر باش . حديث : 500 - عن عبدالله بن مسكان قال : سمعت ابا عبدالله عليه السلاميقول : اياكم و هولاء الروساء الذين يتراسون فو الله ما خفقتالنعال خلف الرجل الا هلك و اهلك . ترجمه : 500 - عبدالله بن مسكان گويد: از امام صادق عليه السلام شنيدم كه مى فرمود: ازاين روسا كه به رياست رسيده اند بر حذر باشيد، سوگند به خدا كه كفشها پشت سركسى به صدا در نيامد جز اينكه آن شخص هلاك گشت و ديگران را نيز به هلاكت افكند. حديث : 501 - عن جويريه بن مسهر قال : اشتددت خلف اميرالمؤمنين عليه السلامفقال يا جويريه انه لم يهلك هولاء الحمقى الا بخفقالنعال خلفهم . ترجمه : 501 - جويريه بن مسهر گويد: به تندى در پشت سر اميرالمؤمنين عليه السلام راهمى رفتم كه حضرت به من فرمود: اى جويريه ! اين نادانان هلاك نگشته اند مگر به سببصداى كفشها در پشت سرشان . حديث : 502 - قال ابوعبدالله عليه السلام : ملعون من تراس ملعون من هم بها ملعون منحدث نفسه بها. ترجمه : 502 - امام صادق عليه السلام فرمود: كسى كه (بدون داشتن صلاحيت ) مهتر و رئيسگردد ملعون است و كسى كه براى رياست هم گمارد و تلاش كند ملعون است و كسى كهبا خود درباره رئيس شدن سخن گويد ملعون است . حديث : 503 - عن ابى مياح عن ابيه قال سمعت ابا عبدالله عليه السلاميقول : من اراد الرئاسه هلك . ترجمه : 503 - ابى مياح از پدرش روايت كرد كه از امام صادق عليه السلام شنيدم كه مىفرمود: كسى كه رياست را قصد كند هلاك مى گردد. حديث : 504 - عن ابى الربيع الشامى عن ابى جعفر عليه السلامقال : لى يا ابا الربيع لا تطلبن الرئاسه و لاتكن ذنبا ولاتاكل الناس بنا فيفقرك الله . ترجمه : 504 - ابى ربيع شامى از امام باقر عليه السلام روايت كرد كه حضرت فرمود: اىابا ربيع ! رياست را طلب مكن و دنباله رو (رئيس ) هم مباش و به بهانه مااهل بيت از مردم مخور كه خداوند بيچاره و فقيرت خواهد كرد. حديث : 505 - عن محمد بن مسلم قال : سمعت ابا عبدالله عليه السلاميقول : اترى لا اعرف خياركم من شراركم بلى و الله ان شراركم من احب ان يوطا عقبه انهلابد من كذاب او عاجز الراى . ترجمه : 505 - محمد بن مسلم گويد: از امام صادق عليه السلام شنيدم كه مى فرمود: آيا مىپندارى كه نيكان شما را از بدانتان باز نمى شناسم ؟ آرى سوگند به خدا بدترينشما كسى است كه دوست دارد كه در پشت سرش گام بردارند (پشت سرش راه بيفتند).چنين كسى به ناچار يا دروغگو است و يا انديشه اش ناتوان است . حديث : 506 - عن ابى جعفر عليه السلام قال : و اما قولك ان قومى كان لهم عريف فهلكفارادوا ان يعرفونى عليهم فان كنت تكره الجنه و تبعضها فتعرف عليهم ياخذ سلطانجائر بامرى مسلم فيسفك ذمه فتشرك فى دمه و لعلكلاتنال من دنياهم شيئا. ترجمه : 506 - امام باقر عليه السلام فرمود: و اما اينكه مى گويى : قوم من عريفى (141)داشته اند كه مرده و مى خواهند مرا عريف قوم كنند، پس اگر از بهشت كراهت دارى و آن رادوست ندارى پس عريف آنان شو. (در نتيجه اگر) سلطان ستمگر مرد مسلمانى را دستگيركند و خونش را بريزد تو در خون او شريك خواهى بود و شايد به چيزى از دنياى آنانهم نرسى (بهره اى از دنيا نبرى ). حديث : 507 - عن على بن الحسين عليه السلام انهقال : اياك ان تتراس فيضعك الله و اياك ان تستاكل فيزيدك الله فقرا و اعلم انك ان تكن ذنبا فى الخير خير لك من ان تكون راسا فىالشر. ترجمه : 507 - امام سجاد عليه السلام فرمود: بر حذر باش از اينكه طلب رياست و مهترىكنى كه خداوند فقر و نادارى ات را افزون مى كند و بدان كه اگر در كار خير دنباله روباشى براى تو بهتر است از اينكه در كار شر سر (و پيشرو) باشى . حديث : 508 - عن ابى عبدالله عليه السلامقال : ما لكم و للرثاسات ؟ انما المسلمون راس واحد اياكم والرجال فان الرجال للرجال مهلكه . ترجمه : 508 - امام صادق عليه السلام فرمود: شما را چه به رياست ها؟ همانا مسلمانان بهمنزله يك تن هستند، بر حذر باشيد از اينكه به سردمداران (ستمگر) نزديك شويد زيراآنان مردان (حقجو و حقگو) را به هلاكت مى افكنند. حديث : 509 - عن النبى صلى الله عليه و آلهقال : لايومر احد على عشره فما فوقهم الاجى ء به يوم القيامه مغلوله يداه فان كانمحسنا فك عنه و ان كان مسيئا يزيد غلا على غله . ترجمه : 509 - پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: هيچ كس بر ده نفر يا بيشتر اميرىو رياست نمى كند مگر اينكه در روز قيامت با دستانغل و زنجير شده آورده مى شود پس اگر (در زمان رياستش ) نيكوكار بوده وغل و زنجير از او برداشته مى شود و اگر بدكار بوده و برغل و زنجيرش افزوده مى گردد. حديث : 510 - عن الصادق عن آبائه عن النبى صلى الله عليه و آله فى حديث المناهىقال : الا و من تولى عرافه قوم اتى يوم القيامه و يداه مغلولتان الى عنقه فان قامفيهم بامر الله اطلقه الله و ان كان ظالما هوى به فى نار جهنم و بئس المصير. ترجمه : 510 - امام صادق عليه السلام از پدران بزرگوارش روايت فرمود: كه پيامبر اكرمصلى الله عليه و آله در حديث مناهى فرموده است : آگاه باشيد كه هر كس كارگزارىگروهى را به عهده گيرد در روز قيامت با دستانى به گردن زنجير شده مى آيد پساگر در بين آن گروه به دستور خدا قيام نموده باشد خداوند او را آزاد مى سازد ولىاگر به ستم رفتار كرده باشد در آتش جهنم افكنده مى شود و بد بازگشتگاهى است . 51 - باب استحباب لزوم المنزل غالبا مع التيان بحقوق الاخوان لمن يشقعليه اجتناب مفاسد العشره 51 - باب استحباب اينكه كسى كه دورى از مفاسد معاشرت با ديگران براىاو دشوار است غالبا در خانه خود به حقوق برادران دينى رسيدگىكند حديث : 511 - عن ابى عبدالله عليه السلامقال : ان قدرتم ان لاتعرفوا فافعلوا و ما عليك ان لم يثن الناس عليك و ما عليك انتكون مذموما عند الناس اذا كنت عندالله محمودا - الى انقال : - ان قدرت على ان لا تخرج من بيتك فافعل فان عليك فى خروجك ان لاتغتاب و لاتكذب و لاتحسد و لاترائى و لاتتصنع و لاتداهن ثمقال : نعم صومعه المسلم بيته يكف فيه بصره و لسانه و نفسه و فرجه . ترجمه : 511 - امام صادق عليه السلام فرمود: اگر مى توانيد كه شناخته نشويد پس چنينكنيد، و وقتى كه تو در نزد خداوند پسنديده و ستوده اى ، ثنا نكردن مردم بر تو، چهزيانى به تو مى رساند و نكوهش نمودن مردم بر تو، چه ضررى براى تو دارد. - تاآنجا كه فرمود: - اگر مى توانى كه از خانه ات بيرون نروى چنين كن زيرا بر توسزاوار است كه در بيرون رفتنت به غيبت نيفتى و دروغ نگويى و حسد نورزى و ريا وخودنمايى نكنى و ظاهر سازى ننمايى و چاپلوسى نكنى ، وه كه خانه چه كنج عزلتخوبى براى مسلمان است كه در آن جلو چشم و زبان و نفس و عورت خود را مى گيرد (و آنهارا از ارتكاب گناه باز مى دارد). حديث : 512 - عن ابى عبدالله عليه السلامقال : قال له رجل : جعلت فداك رجل عرف هذا الامر لزم بيته و لم تيعرف الى احد مناخوانه قال : كيف يتفقه هذا فى دينه ؟ ترجمه : 512 - مردى به امام صادق عليه السلام عرض كرد: قدايت شوم ، مردى از شيعيان هستكه به امامت شما آگاه است ولى پيوسته در خانه اش مى ماند و طالب شناخت هيچ يك ازبرادرانش نيست . حضرت فرمود: چنين كسى چگونه در دينش فهم پيدا مى كند؟ حديث : 513 - عن ابى الحسن موسى بن جعفر عليه السلام فى حديثطويل انه قال : يا هشام الصبر على الوحده علامه قوهالعقل فمن عقل عن الله اعتزل اهل الدنيا و الراغبين فيها و رغب فيما عندالله و كان الله انسهفى الوحشه و صاحبه فى الوحده و غناه فى العيله و معزه من غير عشيره . ترجمه : 513 - امام موسى بن جعفر عليه السلام در حديثى طولانى فرمود: اى هشام ! صبرنمودن بر تنهايى نشانه توانايى عقل است پس كسى كه خداوند را درك كند ازاهل دنيا و ميل كنندگان به دنيا كناهرگيرى مى كند و به آنچه كه در نزد خداوند است رغبتو ميل پيدا مى كند و خداوند مونس و حشت او و همدم تنهايى او مى شود و در هنگام فقر، غناىاو به خداوند است و بدون اينكه قوم و قبيله اى داشته باشد خداوند عزت دهنده اوست . حديث : 514 - عن الفضيل قال سمعت ابا عبدالله عليه السلاميقول : طوبى لكل عبد لومه عرف الناس قبل ان يعرفوه . ترجمه : 514 - فضيل گويد: از امام صادق عليه السلام شنيدم كه فرمود: خوشا بهحال هر بنده اى نكوهش كننده (كه نفس خويش را همواره بر دنياطلبى ملامت كند) و پيش ازآنكه مردم او را بشناسند مردم را بشناسد. حديث : 515 - عن اميرالمؤمنين عليه السلام فى حديثقال : طوبى لمن لزم بيته و اكل كسرته و بكى على خطيئته و كان من نفسه فى تعب والناس منه فى راحه . ترجمه : 515 - اميرالمؤمنين عليه السلام در حديثى فرمود: خوشا بهحال هر بنده نكوهش كننده (كه نفس خويش را همواره بر دنياطلبى ملامت كند) و پيش از آنكهمردم او را بشناسند مردم را بشناسد. حديث : 516 - عن ابى عبدالله عليه السلام عن آبائه عن على عليه السلامقال : ثلاث منجيات تكف لسانك و تبكى على خططئتك و يسعك بيتك . ترجمه : 516 - امام صادق عليه السلام از پدرانش و ايشان از على عليه السلام روايت كنندكه فرمود: سه چيز است كه مايه نجات است : زبانت را نگاه داى و بر گناهت گريه كنىو خانه ات براى تو فراخ باشد (و به خاطر رفتار خود يا خانواده ات از خانه خودگريزان نباشى ). (مرحوم شيخ حر عاملى گويد: وجه جمع بين اين اخبار و اخبارى كه از رهبانيت و بريدن ازمردم نهى مى كنند اين است كه اخبار اين باب چنانكه در عنوا باب گذشت بر مواردىحمل مى شود كه دورى از مفاسد معاشرت با ديگران براى شخص دشوار است ). 52 - باب تحريم اختتال الدنيا بالدين 52 - باب حرام بودن فريفتن (مردمان ) دنيا به وسيله دين حديث : 517 - عن يونس بن طبيان قال سمعت ابا عبدالله عليه السلاميقول : قال رسول الله صلى الله عليه و آله : ان اللهعزوجل يقول : ويل للذين يختلون الدنيا بالدين وويل للذين يقتلون الذين يامرون بالقسط من الناس وويل للذين يسير المومن فيهم بالتقيه اءبى يغترون ام على يجترءون ؟ فبى حلفت لاتيحن لهم فتنه تترك الحليم منهم حيران . ترجمه : 517 - يونس بن ظبيان گويد: از امام صادق عليه السلام شنيدم كه فرمود:رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود كه : همانا خداوندعزوجل مى فرمايد: واى بر كسانى كه (مردمان ) دنيا را به وسيله دين مى فريبند و واىبر كسانى كه مردمانى را كه به عدل و داد فرمان مى دهند مى كشند و واى بر كسانى كهمومن در ميان آنان با حالت تقيه سير مى كند. آيا به خاطر (صبر و مداراى ) من فريفتهمى گردند يا بر من دليرى مى كنند؟ پس به خودم سوگند كه براى آنان فتنه اى رامقدر مى كنم كه آن فتنه شخص بردبار را هم سرگشته و حيران مى گرداند. حديث : 518 - عن رسول الله صلى الله عليه و آله انهقال فى آخر خطبه خطبها: و من عرضت له دنيا و آخره فاختار الدنيا و ترك الاخره لقىالله و ليست له حسنه يتقى بها النار و من احد الاخره و ترك الدنيا لقى الله يوم القيامهو هو عنه راض . ترجمه : 518 - رسول خدا صلى الله عليه و آله در آخرين خطبه اى كه خواند فرمود: هر كسكه دنيا و آخرت به او عرضه گردد و او دنيا را بر آخرت برگزيند خداوند را درحالتى ديدار خواهد كرد كه هيچ حسنه اى كه به وسيله آن از آتش دوزخ حفظ شود همراه اونيست ولى كسى كه آخرت را برگزيند و دنيا را ترك كند خداوند را در روز قيامت درحالتى ديدار خواهد كرد كه از وى خوشنود است . حديث : 519 - عن جعفر بن محمد عن ابيه عليه السلامقال : ان الله تبارك و تعالى انزل كتابا من كتبه على نبى من انبيائه و فيه انه سيكونخلق من خلقى يلحسون الدنيا بالدين يلبسون مسوك الضان على قلوب كقلوب الذئاب اشدمراره من الصبر و السنتهم احلى من العسل و اعمالهم الباطنه انتن من الجيف افبى يغترون اماياى يخادعون ام على يجترون ؟ فبعزتى حلفت لاتيحن لهم فتنه تطا فى خطامها حتىتبلغ اطراف الارض تترك الحليم منهم حيران . ترجمه : 519 - امام صادق عليه السلام از پدر بزرگوارش روايت فرمود: همانا كه خداوندتبارك و تعالى كتابى از كتابهايش را بر پيامبرى از پيامبرانش فرو فرستاد و در آنكتاب آورد كه : به زودى گروهى از آفريدگان من پا به عرصه وجود خواهند گذارد كهدنيا را به وسيله دين مى ليسند و پوستهاى ميش را بر خود مى پوشند ولى قلبهايىهمچون قلب گرگها دارند و دلهايى كه از (صبر زرد) هم تلخ ترند و زبانهايشانشيرين تر از عسل و كردارهاى پنهانى آنان بدبوتر از مردار است آيا مرا فريب مى دهنديا به من نيرنگ مى زنند و يا اينكه بر من دليرى مى كنند پس به عزتم سوگند مىخوردم كه براى آنان فتنه اى را مقدر مى كنم كه مهارش رهاست تا آنجا كه آن فتنه بهاطراف و جوانب زمين مى رسد و شخص بردبار را (نيز) سرگردان و حيران وا مى گذارد. 53 - باب وجوب تسكين الغضب عن فعل الحرام و ما يسكن به 53 - باب وجوب آرام نمودن قوه غضب از اينكه موجب ارتكاب حرام شود و بيانآنچه كه غضب را بر طرف مى كند حديث : 520 - قال ابوعبدالله عليه السلام : انما المومن الذى اذا غضب لم يخرجه غضبهمن حق و اذا رضى لم يدخله رضاه فى باطل و اذا قدر لم ياخذ اكثر مما له . ترجمه : 520 - امام صادق عليه السلام فرمود: به درستى كه مومن كسى است كه در هنگامخشم ، خشمش او را از حق بيرون نبرد و در هنگام خوشنودى ، خوشنودى اش وى را بهباطل داخل نكند و در هنگام قدرت و توانايى بيش از آنچه كه متعلق به خود اوست رانگيرد. حديث : 521 - عن ابى عبدالله عليه السلامقال : قال رسول الله صلى الله عليه و آله : الغضب يفسد الايمان كما يفسدالخل العسل . ترجمه : 521 - امام صادق عليه السلام روايت فرمود كه :رسول خدا صلى الله عليه و آله فرموده است : خشم ايمان را تباه مى كند همچنانكه سركهباعث تباهى و فساد عسل مى گردد. حديث : 522 - قال ابو عبدالله عليه السلام : الغضب مفتاحكل شر. ترجمه : 522 - امام صادق عليه السلام فرمود: خشم كليد هر بدى است . حديث : 523 - عن ميسر قال ذكر الغضب عند ابى جعفر عليه السلامقال : ان الرجل ليغضب فما يرضى ابدا حتىيدخل النار فايما رجل غضب على قوم و هو قائم فليجلس من فوره ذلك فانه يذهب عنهرجز الشيطان و ايما رجل غضب على ذى رحم فليدن منه فليمسه فان الرحم اذا مست سكنت. ترجمه : 523 - ميسر گويد: در نزد امام باقر عليه السلام سخن از خشم به ميان آمد، حضرتفرمود: همانا (گاه باشد كه ) مرد خشمگين مى شود و هرگز خوشنود نمى شود مگر اينكهداخل دوزخ شود. پس هر مردى كه بر قومى خشم گرفت اگر در حالت ايستاده است سريعابنشيند زيرا اين نشستن ، پليدى شيطان را از او مى زدايد و هر مردى كه بر خويشاوندخود خشمگين شد بايد به او نزديك شود و با او تماسحاصل كند زيرا اگر با خويشاوندان تماسحاصل شود آرامش پيدا مى كند. حديث : 524 - عن ابى عبدالله عليه السلامقال : قال رجل للنبى صلى الله عليه و آله : يارسول الله علمنى فقال : اذهب فلا تغضب . ترجمه : 524 - امام صادق عليه السلام فرمود: مردى به پيامبر اكرم صلى الله عليه و آلهعرض كرد: اى رسول خدا! چيزى به من بياموز، حضرت فرمود: برو و خشمگين مشو.
|
|
|
|
|
|
|
|