چگونگى وضع عباده مادر جعفر برمكى از عجائب روزگار آنكه فواره زندگى برمكيان آنچنان سرنگون شد كه محمد بنعبدالرحمان هاشمى نقل مى كند روز عيد قربانى بود، نزد مادرم رفتم ، ديدم زنىفرتوت با لباسهاى مندرس نزد مادرم نشسته و صحبت مى كند، مادرم گفت : اين زن را مىشناسى ؟ گفتم : نه ، گفت : اين ((عباده )) مادر جعفر برمكى است ، من وقتى كه او راشناختم با او قدرى صحبت كردم و لحظه به لحظه از وضع او تعجب مى كردم ، تا آنكهاز او پرسيدم اى مادر از شگفتيهاى دنيا چه ديده اى ؟ پس از آنكه سر از بدن جعفر برمكى جدا كردند، بدنش را به فرمان هارون به بغدادبرده و بر سر جسر بغداد آويختند، تا وقتى كه هارون عازم خراسان بود، دستور داد آنراآتش زدند و سوزاندند. از ستارگان آسمان ادب و از بزرگترين سخن سرايان تاريخ ، حسن بن اسحاق معروفبه ابوالقاسم فردوسى است . (80) خواجه حسن ميمندى (87) در دربار سلطان محمود، تقرب خاصى داشت ، سلطان به اوگفت هر گاه فردوسى هزار شعر گفت ، هزار مثقال طلا به او بده . يكى از فرازهاى برجسته تاريخ اسلام ، كه در آن امر به معروف و نهى از منكر ياران واصحاب بزرگ پيامبر اكرم (ص ) بسان عمار و ياسر و ابوذر غفارى و... منعكس شده وتبليغات پى گير و مستدل و مستحكم اين مردان آزاده ، اثر رسانده و بسيار چشمگيرىداشته ، با زندگى فئودالى عثمان ارتباط دارد. در اينجا نخست بطور فشرده نمودارى ازچهره خلافت عثمان را به اتكاء اساتيد و مدارك اسلامى ترسيم مى كنيم و سپس به ذكرشيوه امر به معروف و نهى از منكر بعضى از اصحاب چون عمار و ابوذر مى پردازيم تااز اين رهگذر نيز به جهان بينى اسلام و انديشه درست اسلامى پى ببريم . 2 - از خلافهاى عثمان اين بود كه مروان بن حكم بن عاص ، تبعيد شده پيامبر (ص ) رابه مدينه آورد و منصب وزارت خود را به وى بخشيد، مروان با پدرش در عصر رسولخدا(ص ) آنچنان در نفاق و فساد غوطه ور بودند كهرسول اكرم (ص ) با آن ((خلق عظيم )) دستور داد، تا اين پدر و پسر را از مدينه طردكنند. تا رسول اكرم (ص ) حيات داشت مروان و پدرش مطرود و ملعون بودند، عثمان هر چهاز آنها شفاعت كرد، شفاعتش قبول نشد. (94) 3 - او فوق العاده بيت المال مسلمين را مورد اجحاف خود قرار مى داد و آنرا بطور بىحساب بخويشان خود مى بخشيد. 4 - عثمان در سال 28 هجرى يعنى در پنجمينسال خلافت خود دستور داد براى خود قصرى عالى كه اطاقهاى زيبا و تالارهاى وسيع وبالكن هاى خوش نما داشته باشد بسازند، اين نخستين قصرى بود كه به خاطر يكمسلمان در شهر مدينه ساخته مى شد، در آغاز اين ساختمان مردم مدينه فقط مى توانستندطرح عمارت و فعاليت معمارها و بناها را تماشا كنند و وقتى كه اين قصرمجلل ساخته و پرداخته شد از چهار طرف سر و صداى مسلمين بلند شد. 5 - عثمان در سال 29 هجرت براى انجام مناسك حج به مكه رفت دستور داد در صحراىمنى ، براى مقام خلافت خود، سراپرده گران قيمت برپا ساختند، در صورتى كه ازروزى كه اسلام مكه را فتح كرد يعنى از سال دهم هجرت تاسال 29 هجرت در طى اين نوزده سال هيچ كس به خود جراءت نمى داد كه در صحراى منىبه اين تشريفات و مراسم اين چنين بپردازد، در حقيقت در محيطى كه در پرتو مناسك حج ،همه مى بايست يكسان جلوه كنند و صحراى عرفات و منى هم چون صحراى قيامت باشد كهكفن پوشيده به درگاه الهى پيشانى عجز و تواضع بر خاك بگذارند، عثمان در سايهخيمه هاى قيمتى بنشيند و خاطرات زمان جاهليت را بازگرداند! عمار ياسر در رديف محبوبترين اصحاب رسول اكرم (ص ) بود و پيامبر (ص ) دربارهاش فرمود: ((الحق مع عمار حيثما دار)): ((حق با عمار است ، هر جا كه او بگردد حق بااوست ))، اين مرد خدا كه سرانجام در سن 94 سالگى در ركاب على (ع ) در جنگ صفينشهيد شد، كارهاى خلاف عثمان را مى ديد و احساس مسئوليت مى كرد، و دهان به اعتراض وامر به معروف و نهى از منكر مى گشود. ابوذر غفارى را در مورد مبارزه با خلافهاى عثمان مى توان قهرمان مبارزه ناميد، او كه ازمردان بزرگ تاريخ اسلام بود و موقعيت بس عظيمى از نظر مسلمين داشت ، در برابرتهديدهاى عثمان نهراسيد و در اين شرائط سخت ، دو وظيفه مقدس امر به معروف و نهى ازمنكر را بطور كامل ايفا كرد. مبارزات و تبليغات ابوذر به همين منوال ادامه داشت ، تا آنكه عثمان براى حفظ موجوديتخود، ابوذر را به شام تبعيد كرد، تا در آنجا تحت نظارت و تهديدهاى معاويه ، بلكهسكوت كند و صدايش به جائى نرسد، ولى وقتى كه ابوذر به شام رفت ، طولى نكشيدكه چهره شام را دگرگون كرد، صريحا در ملا عام به معاويه اعتراض مى كرد و مكرر درمورد قصر سبزى كه معاويه ساخته بود، مى گفت : ((اى معاويه اگر اين قصر را ازمال خدا ساخته اى خيانت است و اگر از مال خود ساخته اى اسراف مى باشد.))(109) خستگى و آزار بسيار در اين راه به ابوذر رسيد، گوشت رانهايش ريخت و وقتى كه بهمدينه رسيد چند روزى بسترى بود، ولى پس از آنكه از بستر برخاست ، همان برنامهسابق را با لحنى جدى تر ادامه داد. در حقيقت ابوذر براى دفاع از حريم اسلام و انجام وظيفه مقدس امر به معروف و نهى ازمنكر، اين صدمات را متحمل مى شد و لذا براى بزرگداشت او لازم بود كه از طرف حقپرستان تاءييدى بعمل بيايد، از اينرو با اينكه عثمان اخطار كرده بود كه كسى ابوذررا بدرقه نكند. و ماءمور جلادش مروان را براى ممانعت از بدرقه گماشته بود، اماشخصيت هاى بزرگى چون على (ع )، حسن و حسين (ع ) وعقيل و عمار وعده اى از بنى هاشم ، ابوذر را بدرقه كردند و هر يك با گفتارى ابوذر راستودند و تبليغات او را بجا و شايسته معرفى كردند. ارابه زمان مى گشت ، سال 14 هجرى فرا رسيد مسلمين براى جنگ با سپاه فارس بهقادسيه (116) روانه شدند، سپاه بيكران فارس با تجهيزات لازم آماده جنگ با مسلمينبودند. در طول تاريخ اسلام ، مسلمين بارها پيروز شدند و حكومتى بزرگ و دولتى مقتدرتشكيل دادند و بارها شكست خوردند، هر يك از اين پيروزيها و شكست هاعلل و اسبابى داشت كه آگاهى از آنها مايه بيدارى و عبرت مسلمين و درس بزرگى براىآنها است . قسطنطنيه كه با برقرارى حكومت سلاطين عثمانى به ناماسلامبول مبدل شد، شهر با سابقه و پرخاطره و عظيمى است كه شش بار نام آن عوضشده و تاريخ پر ماجرا و كهن دارد.
|