بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب عصمت, ( )
 
 

بخش های کتاب

     01 - کليات
     02 - پيشگفتار
     03 - واژه شناسى
     04 - عصمت و اختيار
     05 - ناسازگارى با طبيعت انسانى
     06 - عصمت در اديان ديگر
     07 - پى آمدهاى اعتقاد به عصمت
     08 - عصمت در دريافت و ابلاغ وحى
     09 - عصمت در اعتقادات
     10 - عصمت از گناه
     11 - عصمت از خطا
     12 - تفاوت درجات معصومان
     13 - برخورد اصحاب پيامبر با مسأله عصمت
     14 - تفاوت عصمتِ قبل و بعد از نبوّت
     15 - عصمت امامان
     16 - عصمت انسان هاى ديگر
     17 - عصمت حضرت زهرا
     18 - آيه تطهير
     19 - امام على
     20 - نقش شيعه در رواج انديشه عصمت
     21 - منابع و مآخذ
     22 - پاورقي ها
     fehrest -
 

 

 
 

واژه شناسى

ش1) واژه عصمت از چه زمان در معناى امروزى آن به كار رفته است؟

عصمت در لغت به معناى منع كردن و بازداشتن است و به همين معنا در برخى از آيات و روايات به كار رفته است. براى نمونه

الف) (لا عاصم اليوم من امر الله الا من رحم)(1)امروز هيچ كس را از قهر خدا جز به لطف او پناه نيست. (تنها رحمت او است كه مانع از عذاب مى گردد)م

ب) (و الله يعصمك من الناس)(2) خدا تو را از شر و آزار مردمان محفوظ خواهد داشت..ج) (الاعتبار يفيد العصمة)(3)م عبرت گيرى (از كارهاى ديگران) مصونيت آدمى را به دنبال دارد. (و از آزمودن دوباره اعمال ناپسند جلوگيرى مى كند)م

د) (ان التقوى عصمة لك فى حياتك)(4) تقواى الهى (از آلودگى به گناه) بازتان مى دارد..گفتنى است كه بازداشتن و منع كردن همواره با جبر و اكراه همراه نيست، بلكه در مورد كسى كه به پند و اندرز بسنده مى كند و دائره اختيار ديگرى را تنگ نمى نمايد نيز مى توان اين واژه را به كار گرفت.(5).از سوى ديگر، از ديدگاه آيات و روايات، پيامبران و امامان از هر گونه گناه و خطايى در امانند. براى بيان اين حقيقت، الفاظ و تعابير گوناگونى به كار رفته كه واژه عصمت نيز يكى از آن ها است، چنان كه پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى فرمايد: (انا و على و الحسن و الحسين و تسعة من ولد الحسين مطهرون معصومون)(6) من و على و حسن و حسين و نه نفر از فرزندان حسين، پاك و معصوم هستيم

امير مؤمنان على(عليه السلام) نيز با اشاره به اين حقيقت كه خداى حكيم را نشايد كه به اطاعت و پيروى همه جانبه از كسى فرمان دهد كه از آلوده شدن به گناه در امان نيست، مى فرمايد: (انما امر الله ـ عزوجل ـ بطاعة الرسول لانه معصوم مطهّر لا يأمر بمعصيته)(7) «دليل آن كه خداوند مردم را به اطاعت (همه جانبه) از پيامبر مى خواند آن است كه وى پاك و معصوم است و به گناه فرمان نمى دهد.»م

اين، تنها نمونه اى است از رواياتى كه پيشينه كاربرد واژه عصمت را مى نمايانند و بر اين پندار كه پيدايش اين اصطلاح، سالها پس از ظهور اسلام و در زمان رواج انديشه هاى كلامى بوده است،(8) خط بطلان مى كشند، با اين همه، براى بهره گيرى از معارف دينى نبايد تنها از واژه هايى سراغ گرفت كه به تدريج در معناى امروزى شان به كار رفته يا در اين معانى رواج يافته اند. قرآن كريم، بى آن كه واژه عصمت را به كار گيرد، با بيان هاى گوناگون دامان انبيا و اوليا را از هر گونه گناه و خطايى مى زدايد.(9) پيامبر گرامى اسلام و اميرمؤمنان نيز، افزون بر اين واژه، تعابير ديگرى به كار مى برند كه در رسايى و گويايى چيزى از آن كم ندارد، چنان كه پيامبر اكرم در تفسير آيه تطهير مى فرمايد: (فانا و اهل بيتى مطهرون من الذنوب)(10) «من و اهل بيتم از گناه پيراسته ايم.»م