|
|
|
|
|
|
1- وحى و نبوت ، ص 169؛ استاد شهيد، اين مطالب را به استناد مقاله آقاى مجتهدزنجانى در كتاب ((محمد خاتم پيامبران )) جلداوّل نوشته اند. 2- سيره نبوى ، ص 29 3- انسان كامل ، ص 168. 4- سيره نبوى ، ص 73. 5- امامت ، مجموعه آثار، ج 4، ص 879. 6- امامت ، مجموعه آثار، ج 4 ص 879 و 880. 7- امامت ، مجموعه آثار، ج 4، ص 894 و 795. 8- بيست گفتار، ص 194. 9- بحارالانوار، ج 15، جزء اول ، ص 56، چاپ كمپانى ،نقل از كافى . 10- بحارالانوار، ج 15، جزء اول ، ص 56، چاپ كمپانى ،نقل از كافى . 11- عدل آله ى ، مجموعه آثار، ج 1، ص 179 و 180. 12- وسائل الشيعه ، چاپ مكتبة المحمدى قم ، جزء چهارم از جلد 2، ص 1208. 13- وسائل الشيعه ، چاپ مكتبة المحمّدى قم ، جزءدوّم از جلد 2، ص 1206، سورهمحمّد، شماره 33. 14- خصال صدوق ، باب ثلثه ، شماره 93. 15- عدل الهى ، مجموعه آثار، ج 1، ص 234. 16- قيام و انقلااب مهدى (عج )، مقاله شهيد، ص 108. 17- خدمات متقابل اسلام و ايران ، ص 74، بهنقل از سنن ابى داود، ج 2 ص 625 18- خدمات منقابل اسلام و ايران ، ص 75، بهنقل از روضة الكافى ، ج 8، روايت 203. 19- خدمات متقابل اسلام و ايران ، ص 75. 20- خدمات متقابل اسلام و ايران ، ص 129، بهنقل از سفينة البحار، ج 2، ص 692 و 693، ماده ((ولى )) 21- خدمات متقابل اسلام و ايران ، مجموعه آثار، ج 14، ص 80 و 81. 22- خدمات متقابل اسلام و ايران ، مجموعه آثار، ج 14، ص 81 و 82، و نيز سيرهنبوى ، ص 119، به نقل از: طبقات الكبرى ، ج 1، ص 260، تاريخ طبرى ، ج 2، ص295. 23- ابن اثير در كامل التواريخ ، ج 2، ص 228 گويد: ((و كانت ردة الاسوداوّل ردة فى الاسلام على عهد رسول اللّه .)) 24- خدمات متقابل اسلام و ايران ، مجموعه آثار، ج 14، ص 13 و 14. 25- خدمات متقابل اسلام و ايران ، مجموعه آثار، ج 14، ص 84 و 85. 26- خدمات متقابل اسلام و ايران ، مجموعه آثار، ج 14،ص 90 - 85. 27- سيره نبوى ، ص 69 و 70. 28- وحى و نبوت ، ص 175. 29- وحى و نبوت ، ص 175. 30- سيره نبوى ، ص 139. 31- سيره نبوى ، ص 107 . 32- زندگى جاويد يا حيات اخروى ، ص 28 و 29 . 33- مسئله حجاب ، ص 25 به نقل از كافى ، ج 5، ص 496 . 34- مسئله حجاب ، ص 27 به نقل از كافى ، ج 5، ص 567 . 35- گفتارهاى معنوى ، ص 77 . 36- گفتارهاى معنوى ، ص 156 و 157 . 37- گفتارهاى معنوى ، ص 159. 38- نظام حقوق زن در اسلام ، ص 56 و 57 . 39- نظام حقوق زن در اسلام ،صص 219 - 217 . 40- نظام حقوق زن در اسلام ، ص 271 . 41- نظام حقوق زن در اسلام ، ص 273 . 42- نظام حقوق زن در اسلام ، ص 348 . 43- نظام حقوق زن در اسلام ، ص 349 . 44- جاذبه و دافعه على (ع ) ، ص 108 و 109 . 45- مستدرك الصحيحين ، ج 3، ص 131. اين داستان با كيفيت هاى مختلف به متجاوزاز هيجده نقل در كتب معتبر اهل سنت نقل شده است . 46- جاذبه و دافعه على (ع )، ص 97 و 98 . 47- گفتارهاى معنوى ، ص 21 و 20 . 48- خطبه 51، نهج البلاغه ، صبحىصالح . 49- مثنوى مولوى ، ص 97، نقل از صفحه 65 و 66، انسانكامل . 50- استاد در كتاب داستان راستان در داستانى تحت عنوان ((كابين خون )) به اينماجرا اشاره كرده اند اما بيشتر به جريان خوارج پرداخته اند و فاجعه دلخراشقتل مولا على (ع ). 51- جاذبه و دافعه على (ع ) ، ص 111 تا 122 . 52- سيره حلبى ، ج 2، ص 335 - 345. مستدرك حاكم ، ج 3، ص 33. طبرى ،بحار، كنز الفوائد نيز نقل كرده اند. 53- سيره نبوى ، ص 133 و 134. 54- پيرامون انقلاب اسلامى ، ص 106 . 55- سيرى در نهج البلاغه ، ص 106 . 56- سيرى در نهج البلاغه ، صص 157 و 158 . 57- سيرى در نهج البلاغه ، ص 157 . 58- سيرى در نهج البلاغه ، صص 183 و 184 . 59- گفتارهاى معنوى ، ص 262 . 60- انسان كامل ، ص 44. البته آنچه كه تحت عنوان فرمايشات مولا آوردن شدبيشتر مضمون گفتار آن حضرت است تا ترجمه دقيق آن . 61- منتهى الامال ، چاپ جاويدان ، ج 1، ص 214 . 62- نهج البلاغه ، صبحى صالح ، ص 379.نقل از ص 45 - 48 انسان كامل . 63- انسان كامل ، ص 69 . 64- نهج البلاغه ، صبحى صالح ، ص 421 . 65- تحف العقول ، ص 135 . 66- انسان كامل ، صص 69 - 71 . 67- استاد شهيد، در پاورقى كتاب خود تذكر داده اند كه اين عدد به حسب آنجه منشمرده ام مى باشد، اگر در شمارش اشتباه نكرده باشم . 68- سيرى در نهج البلاغه ، ص 10 . 69- گفتارهاى معنوى ، ص 236 و 237 . 70- پيرامون انقلاب اسلامى ص 62 . 71- نهج البلاغه ، خطبه 207 . 72- مجموعه آثار، ج 3، ص 325 و 326. 73- فلسفه اخلاق ، ص 249 . 74- سيرى در سيره نبوى ، ص 58 . 75- سيرى در سيره نبوى ، ص 114 . 76- سيرى در سيره نبوى ، ص 256 . 77- سيرى در سيره ائمه اطهار، ص 47 . 78- سيرى در سيره ائمه اطهار عليهم السلام ، ص 49 . 79- نساء/ 98. 80- توبه / 106. 81- توبه / 60. 82- كافى ، كتاب الايمان و الكفر باب اصناف الناس . 83- كافى ، كتاب الايمان و الكفر باب اصناف الناس . 84- مجموعه اثار، ج 1، ص 322 و 323 . 85- كافى ، ج 2، باب الضلال ، ص 401 . 86- مجموعه اثار، ج 1، ص 326 و 325 . 87- كافى ، ج 2، ص 464 . 88- مجموعه آثار، ج 1، صص 331 و 332 . 89- مجموعه آثار، ج 1، ص 333 . 90- مجموعه آثار، ج 3، ص 301 . 91- سوره هود، آيه 46 . 92- بحار الانوار، ج 10 (چاپ قديم ) ص 65 . 93- مجموعه آثار، ج 1، ص 335 . 94- كتاب بيست گفتار، صص 136 - 139 . 95- سيره نبوى ، صص 97 و 98، به نقل از نفثة المصدور، محدث قمى ، ص 46 . 96- انسان كامل ، ص 15 و 16 . 97- گفتارهاى معنوى ، ص 257- مقدارى در استنتاج تصرف شده است . 98- نظام حقوق زن در اسلام ، ص 208 و 209 99- سوره نمل . 100- كتاب بيست گفتار، ص 248 . 101- سوره يوسف ، آيه 33.(انسان كامل ، ص 81). 102- وحى و نبوت ، ص 20. استاد اين داستان را بر اساس خطبه 190 نهجالبلاغه نوشته اند. 103- صافات / 102 104- صافات / 102 105- بقره / 124 106- امامت ، مجموعه آثار، ج 4، ص 919 - 921 107- شرح ابن ابى الحديد، چاپ بيروت ، ج 2، ص 863 108- عدل آلهى ، مجموعه آثار، ج 1، ص 334 109- عدل آلهى ، مجموعه آثار، ج 1، ص 237 پاورقى . 110- سيرى در نهج البلاغه ، صص 11 و 12 111- سيرى در نهج البلاغه ، صص 19 و 20 112- توحيد، مجموعه آثار، ج 4، ص 332 و 333 113- توحيد، مجموعه آثار، ج 4، ص 333 و 334 114- نبوت ، مجموعه آثار، ج 4، صص 473 و 474 115- نبوت ، مجموعه آثار، ج 4، صص 474 و 475 116- نبوت ، مجموعه آثار، ج 4، صص 492 و 493 117- نبوت ، مجموعه آثار، ج 4، صص 493 و 494 118- نبوت ، مجموعه آثار، ج 4، صص 519 و 520 119- نبوت ، مجموعه آثار، ج 4، صص 524 و 525 120- نبوت ، مجموعه آثار، ج 4، ص 487 121- نبوت ، مجموعه آثار، ج 4، ص 490 - 492 122- سلسلة الذهب . 123- ولاءها و ولايتها، مجموعه آثار، ج 3، ص 275. 124- تاريخ الحكماء، ابن قفطى ، ص 277. 125- خدمات متقابل اسلام و ايران ، مجموعه آثار، ج 14، ص 472 و 473 126- 1) مقدمه انجوى بر ديوان حافظ،نقل از حافظ شيرين سخن تاليف مرحوم دكتر محمّد معين . 2) خدمات متقابل اسلام و ايران ، مجموعه آثار، ج 14، صص 501 - 503 127- نامه دانشوران ، ذيلاحوال بوعلى سينا 128- مجموعه آثار، ج 14، صص 567 و 568 129- خدمات متقابل اسلام و ايران ، مجموعه آثار، ج 14، ص 573. 130- پيرامون انقلاب اسلامى ، ص 195. 131- احياء تفكر اسلامى ، صص 77 و 78 132- احياء تفكر اسلامى ، ص 95. شهيد مطهرى اين مطالب را در زمان حيات پدربزرگوارشان فرموده بودند و هم اكنون كه چندينسال از وفات مرحوم آقاى حاج محمّد حسين مطهرى مى گذرد ما زمانهاىافعال حكايت را از حال به ماضى تبديل كرده ايم . 133- انسان كامل ، ص 171 و 172 134- انسان كامل ، صفحه آخر. 135- انسان كامل ، صص 25 و 26. اين داستان را از كتاب نامه دانشوراننقل كرده اند. 136- گفتارهاى معنوى ، ص 255، مقاله هجرت و جهاد. 137- قرآن ، حشر، 59/18 و 19 138- قران ، بقره 2/110 . 139- براى آگاهى بيشتر، رجوع كنيد به كتاب : تعليم و تربيت در اسلام ، صص233 و 234. 140- مسئله حجاب ، ص 117 و 118 . 141- امدادهاى غيبى در زندگى بشر، صص 89 و 90. 142- حماسه حسينى ، ج 1 صص 298 و 299. 143- امدادهاى غيبى (مقاله رشد اسلامى ) ص 163 - 164 144- سيره نبوى ، ص 124. 145- سيره نبوى ، ص 114. 146- آشنايى با علومى اسلامى ، اصول فقه ، فقه ، ص 75. 147- استاد شهيد، ذيل اين داستان مرقوم فرموده اند كه : هر چند اين داستان در ماخذمعتبر نقل شده ولى با توجه به سال فوت محقق اردبيلى و جلوس شاه عباسقابل خدشه و نيازمند به تحقيق است . 148- فطرت ، ص 51 . 149- فطرت ، صص 51 و 52. 150- فطرت ، صص 59 و 60 151- گفتارهاى معنوى ، ص 164 152- گفتارهاى معنوى ، ص 149 و 150 153- اين توضيح را ما با توجه به تذكر كوتاه مرحوم استاد شهيد نوشته ايم . 154- گفتارهاى معنوى ، صص 228 - 226. توضيح اينكه در فرهنگ اسلامى هجرت به دو معنىاستعمال شده است : يكى هجرت از هواهاى نفسانى و ديگرى هجرت از مكان و جايى كهانسان بدان دلبستگى دارد، از اين رو هجرت انفسى و هجرت آفاقى نيز تعبير كرده اند. 155- مقدمه ((مؤ سسه مطالعات اسلامى مكگيل )) بر شرح منظومه سبزوارى چاپ آن مؤ سسهنقل از كتاب مذاهب و فلسفه در قرون وسطى تاءليف كنت گوبينو. 156- مجموعه آثار، ج 14 ص 524 - 524 157- مجموعه آثار، ج 14، صص 527 و 528 . 158- مقدمه رساله ولايت حكيم قمشه اى ، ص 2. 159- مقدمه آقاى همايى بر كتاب برگزيده ديوان سه شاعر اصفهان ، ص 21. 160- مقدمه آقاى همايى بر كتاب برگزيده ديوان سه شاعر اصفهان . 161- مجموعه آثار، ج 14، صص 529 و 530 162- خدمات متقابل اسلام و ايران ، صص 647 و 648 163- گفتارهاى معنوى ، ص 230 و 231 164- همان كتاب با استفاده از مطالب پاورقى . 165- گفتارهاى معنوى ، صص 42-39 166- گفتارهاى معنوى ، صص 44 و 45 167- جاذبه و دافعه على (ع )، ص 85-82، بهنقل از سيره ابن هشام ، ج 3، ص 173-169 168- جاذبه و دافعه على (ع )، ص 77 169- جاذبه و دافعه على (ع )، ص 37-36 بهنقل از بحارالانوار، ج 2، ص 282-281 چاپ جديد و التفسير الكبير فخر رازى ،ذيل آيه نه سوره كهف .
170- سفينة البحار، ج 1، ص 201، ماده حب . 171- جاذبه و دافعه على (ع )، ص 59 172- جاذبه و دافعه على (ع ) ص 86 و 87 بهنقل از شرح ابن ابى الحديد، چاپ بيروت ، جلد سوم ، ص 574، سيره ابن هشام ، ج 2،ص 94 173- اين عشق به رهبرى با همان ويژگى و شور و حماسه هاى صدر اسلام در زمانسلف صالح رسول اللّه حضرت امام خمينى مد ظله العالى دگر بار تجديد گرديد. 174- جاذبه و دافعه على (ع )، ص 24 175- عدل الهى ، مجموعه آثار، ج 1، صص 181 و 182 176- تاريخ ابن خلكان ، ج 3 ، ص 131 و 132 177- كافى ، چاپ آخوندى ،ج 1، ص 170. خدمات متقابل اسلام وايران ، مجموعه آثار، ج 14، ص 456 و 457 178- قيام و انقلاب مهدى (ع )، مقاله شهيد، ص 97 179- بيست گفتار، ص 56(نام اين زن سوده حمدانيه در تواريخ ذكر شده است .) 180- انسان كامل ، ص 61 به نقل از اصول كافى . 181- عدل آله ى ، مجموعه اثار، ج 1، ص 103 182- مثنوى ، ص 588، البته اين داستان را مولوى از بابتمثيل نقل كرده است . 183- انسان كامل ، صص 120-117 184- البته اين داستان تمثيلى است كه استاد شهيد از مثنوىنقل مى كند. 185- انسان كامل ، صص 42 و 43 186- البته آنچه كه ذكر شد يك تمثيل است از مرحوم ملاى رومى در مثنوى اما بهعنوان يك واقعيت اجتماعى نيز قابل تجربه است . زيرا اكثرا ملاك خوب و بد ها راقضاوتهاى عامه مردم و تبليغات مكرر تعيين مى كند و بسيارى از تقليدهاى نابجا در ادابو عادات و رسوم فردى و اجتماعى در اثر القائات و تلقيناتى است كهاعمال مى شود و مقاومت در برابر اين قضاوتها و تلقينات جز با عقلى هدايت شده و روحيهاى قوى در سايه تعاليم اسلام ميسر نيست . 187- عدل آله ى ، مجموعه آثار، ج 1، ص 303 188- پيرامون انقلاب اسلامى ، ص 47-46 بهنقل از عروة الوثقى اثر سيد جمال الدين اسدآبادى ، ص 224 و 223. استاد شهيدمطهرى مى نويسد: كه خود سيد جمال چنين كارى را كرد. 189- احياء تفكر اسلامى ، ص 26 190- مسئله حجاب ، ص 30 191- وضع در همه كشورها و حكومتها تقريبا به همين صورت است و اين فقط درايران اسلامى است كه نمايندگان واقعى مردم با برخوردارى از اگاهيهاى اجتماعىومعيارهاى مكتبى و استقلال راى در امر قانونگذارى تصميم مى گيرند. 192- هشتى : در اصطلاح محلى است يعنى چرا سرت گذاشتى ؟ 193- سيره نبوى ، ص 115 194- امدادهاى غيبى در زندگى بشر(مقاله رشد اسلامى )، صص 183-181 195- سيره نبوى ، ص 73 196- زخرف / 31. 197- مدثر/25-18 198- وى كتابى نوشته در اعجاز قران كه مرحوم ابن الدين آن را ترجمه كرده استو كتاب خوب و نافعى است آگر جه علمى و فنى است . 199- نبوت ، مجموعه آثار،ج 4، ص 545 و 546 200- عدل آله ى ، مجموعه آثار، ج 1، ص 302 201- سيره نبوى ، ص 75 202- سيره نبوى ، ص 67 203- سيره نبوى ، ص 67 و 68 204- انسان كامل ، ص 169 و 168 205- انسان كامل ، ص 170 206- انسان كامل ، ص 23 207- انسان كامل ، ص 14-12 208- گفتارهاى معنوى ، ص 54-51، چاپ صدرا. 209- حماسه حسينى ، ج 1، ص 10 210- مرحوم آقا محمّد على ، پسر مرحوم وحيد بهبهانى است كه هر دو مردان بزرگكىبوده اند. مرحوم آقا محمد على به كرمانشاه رفت و خيلى هم نفوذ و اقتدار پيداكرد. 211- حماسه حسينى ، بخش نخست ((تحريفهاى عاشورا))، ص 47 212- اين خلاصه اى است از مطالب مبسوطى كه استاد شهيد در اين زمينه بيان داشتهاست . 213- حماسه حسينى ، ج 1، صص 192 و 193. آنچه ماذيل اين داستان به عنوان نتيجه آورديم اجمالى است از بوضيح م صلى كه استادشهيدتقرير فرموده اند. 214- حماسه حسينى ، ج 1، ص 44 و 45. استاد شهيد اين حكايت را بهنقل از حاجى نورى بيان كرده است . 215- سوره بقره ، آيه 194 216- حماسه حسينى ، ج 1، صص 262 و 263 217- حماسه حسينى ، ج 1، ص 109 و 110 218- حماسه حسينى ، ج 1، ص 185 219- حماسه حسينى ، چاپ صدرا، ج 2، ص 29-21 220- از اينجا معلوم مى شود كه آنجه در كتابهاى مدارس گذشته آمده بود و در آنانگيزه قيام حسين (ع ) را نامه هاى مردم كوفه معرفى مى كردند حرفى است بى اساس وخلاف واقع ، زيرا امام حسين (ع ) قيام و نهضت خويش را از مدينه اغاز كرده بود و در حالىكه نامه هاى مردم كوفه پس از دو ماه اقامت در مكه بدست آن حضرت مى رسد. كتاب حماسه حسينى ، ج 2، صص 31 و 32. 221- حماسه حسينى ، ج 2، ص 34. 222- دو مركز نيرو در كشور اسلامى آن روز وجود داشت : كوفه و شام 223- حماسه حسينى ، ج 2، ص 32. 224- حماسه حسينى ، ج 2، ص 34. 225- حماسه حسينى ، ج 2، ص 33. 226- حماسه حسينى ، ج 1، ص 201 227- استاد شهيد مى نويسد: يكى از اشتباهاتى كه نويسنده شهيد جاويد در اينجاكرده است به نظر من اين است كه براى عامل دعوت مردم كوفه ارزش بيش از خدقائل شده است گويى خيال كرده كه عامل اساسى و صلى اين است . عمچنن كطالب ارزنده ومهم ديگر ى را ذيل حكايت فوق آورده اند كه از استحكام و لطافت خاصى برخوردار است .رجوع شود به : صص 265-267، ج 2، حماسه حسينى . 228- حماسه حسينى ، ج 2، صص 62-60 229- گفتارهاى معنوى ، ص 127 و 128 230- حماسه حسينى ، ج 1، صص 246-244 231- قيام و انقلاب مهدى ، به ضميمه شهيد، صص 134-124. 232- گفتارهاى معنوى ، صص 126-125 233- گفتارهاى معنوى ، صص 97و98 234- حماسه حسينى ، ج 2، صص 215-212 استاد شهيد يه هنگام نقل اين مصيبت بيش از هميشه متاثر بوده اند و بشدت مى گريسته اندو لذا عمق احساس او را فقط مى توان با گوش دادن به نوار آن مرحوم دريافت . 235- گفتارهاى معنوى ، صص 239 و 240 236- بعد از همين دعاى اباعبداللّه دو سهسال بيشتر طول نكشيد كه مختار عمر سعد را كشت و اين در حالى بود كه پسر عمر سعددر مجلس مختار حاضر بود آمده بود پيش مختار براى شفاعت پدرش . سر عمر سعد را درحالى كه بر روى آن پارچه اى كشيده شده بود در مجلس مختار آوردند يك وقت به پسرشگفتند آيا سرى كه اينجاست ، مى شناسى ؟ پارچه را برداشت تا سر بريده پدرش را ديد بى اختيار از جا حركت كرد. مختار گفت :او را به پدرش ملحق كنيد. 237- گفتارهاى معنوى ، ج 1، صص 205 و 202 238- گفتارهاى معنوى ، ج 2، ص 85 239- حماسه حسينى ، ج 1، صص 55-50 240- در اينجا استاد شهيد تذكر فرموده اند: در متن تاريخ ندارد كه على (ع ) گفتهباشد هدفت و منظور من چيست اما آنها كه به روشن بينى على (ع ) معترف و مومنند من گومندعلى (ع ) آن آخر كار را پيش بينى مى كرد. 241- حماسه حسينى ، ج 2، صص 88-85 242- گفتارهاى معنوى ، ص 266 243- گفتارهاى معنوى ، ص 243 244- گفتارهاى معنوى ، ص 243 245- گفتارهاى معنوى ، ص 162-160 246- حماسه حسينى ، ج 1، ص 32 و نيز ج 2، ص 146 247- گفتارهاى معنوى ، ص 263 248- حماسه حسينى ، ج 1، ص 302
|
|
|
|
|
|
|
|