بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب صحیفه نور جلد 16, امام خمینی (ره)   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     FEHREST -
     SAHIFE01 -
     SAHIFE02 -
     SAHIFE03 -
     SAHIFE04 -
     SAHIFE05 -
     SAHIFE06 -
     SAHIFE07 -
     SAHIFE08 -
     SAHIFE09 -
     SAHIFE10 -
     SAHIFE11 -
     SAHIFE12 -
     SAHIFE13 -
     SAHIFE14 -
     SAHIFE15 -
 

 

 
 

 

next page

fehrest page

back page

وارد شـدن مـا در عـراق نـه بـراى ايـن بـوده است كه ما عراق را مى خواهيم تصاحب كنيم يابصره را. ما وطنمان بصره و شام نيست ، ما وطنمان اسلام است ، ما تابع احكام اسلام هستيم. اسلام به ما اجازه نمى دهد كه يك كشور مسلمى را ما تحت سلطه قرار بدهيم و ما نخواهيمهـيـچ وقـت ، تـوجـه بـه اين نخواهيم پيدا كرد. شماها چه داعى داريد كه دائما دم از اين مىزنـيـد كـه ايران خطر است براى ما؟ ايران خطر است براى آمريكا، ايران خطر است براىشـوروى ، نـه بـراى شـمـا. ايـران رحـمـت اسـت بـراى شما. شما بيائيد و به ايران دستبـرادرى بـدهـيـد تـا بـفـهـمـيـد لذت بـرادرى را و بـفـهـمـيـد كـه زنـدگـى اسـتـقلالى درمقابل آنهمه چيزهائى كه طمع داريد از خارجى ها، زندگى استقلالى از همه آنها بهتر است. چرا شما با ايران مخالفت مى كنيد؟
بحمدالله بعضى از كشورهاى منطقه به خود آمدند و از آن راهى كه داشتند برگشتند. و منامـيـدوارم كه همه كشورهاى منطقه و دولت هاى منطقه به خود بيايند و مطمئن باشند كه يكايـران قـدرتـمـنـد اسـلامـى بـراى آنـها بهتر است از آمريكا و شوروى . آنها فقط مصالحخـودشـان را در نـظـر دارنـد و اسـلام مـصالح كشورهاى اسلامى و مسلمانان ، همه را، بلكهمـصـالح بـشـر را. مـا بـه هيچ كشورى طمع نداريم و به هيچ كشورى حقى نداريم و خداىتـبـارك و تـعـالى بـه مـا اجـازه نـداده اسـت كـه در هـيـچ كـشـورى دخـالت بكنيم مگر آنكهمـثـل دفـاع بـاشـد كـه امـروز مـا بـا ايـن دولت فـاسـد عـراق درحـال دفـاع هـسـتيم . و البته بايد ملت ما بدانند كه جنگ ما تمام نشده است و آن توطئه اىكـه ديـده بـودنـد كه ما را متوجه كنند به لبنان و از اين راه به ما ضربه بزنند، آن همبـه خـواسـت خـداى تـبـارك و تـعـالى فـاش شـد و مـا بـنـايـمـان بـر ايـن اسـت كـهاول عراق بايد از شر اين مفسدين و از شر اين غاصبين فارغ بشود و بعد از آن انشاءاللهبه قدس .
تمام كشورهاى اسلامى بدانند كه ايران ابدا نظرى به كشورهاى آنها ندارد. ايران براىجـمـعيت خودش همه چيز دارد و اينطور نيست كه يك كشور سركش باشد كه بخواهد همه چيزرا در تـحـت سـلطـه خود بياورد. ايران براى خدا قيام كرده است و براى خدا ادامه مى دهد وجز دفاع ، جنگ ابتدائى با هيچ كس نخواهد كرد.
هر كدام كه امروز به صدام كمك كنيد، خيانت به اسلام كرده ايد
لكـن مـن بـايـد تـذكـر بـدهـم ، هشدار بدهم به اين بعضى از اين كشورها كه باز هم كمككـارى مـى كـنـنـد بـه دشـمـن اسـلام . مـن هـشدار بدهم كه توجه داشته باشيد براى آتيهخـودتـان زحـمـت توليد نكنيد. شما هر كدام كه امروز به صدام كمك كنيد، خيانت به اسلامكـرده ايـد و مجرم هستيد پيش اسلام . اگر تا امروز عذرى مى تراشيديد كه ما از عراق مىتـرسـيـم ، امروز ديگر آن عذر نيست . عراق يعنى حكومت عراق خودش را هم نمى تواند حفظكـنـد تـا چـه رسـد بـه ايـنكه بخواهد به شما تعدى كند. اين عذر، منقطع است امروز. و مااگر ببينيم بعضى دولت ها باز كمك مى كنند، كمك نظامى مى كنند، كمك مالى مى كنند بهدولت عـراق ، آنـها را مجرم مى شناسيم و انشاءالله با آنها اگر برنگردد معامله مجرم مىكنيم و احكام اسلام را درباره آنها جارى مى كنيم . و من نصيحت مى كنم باز به آنها كه ديرنيست و امروز هم برگرديد و لااقل كمك نكنيد به اين مجرم اصلى و به آن مجرم اصلى تركه آمريكا باشد.
خـداونـد انـشـاءالله هـمـه كـشـورهاى اسلامى را از شر اين مفسدين ، از شر اين ستمكاران وجهانخواران حفظ كند و حكومت هاى اسلامى را بيدار كند كه به وظايف خودشان ، به وظايفاسلامى و انسانى خودشان عمل كنند و همه در كنار هم برادر باشند و دست جنايتكاران را ازكـشـورهاى خودشان قطع كنند. و خداوند انشاءالله ما را از خدمتگزاران اسلام قرار بدهد. وامـيـدوارم كـه بـا دعاى شما كه از آستان قدس آمده ايد و باز به آنجا انشاءالله با سلامترجـوع مـى كـنـيـد، مـا هـم بـتـوانـيـم بـه آسـتـان بـوسـى آن حـضـرتنائل آئيم .
والسلام عليكم و رحمه الله
تاريخ :12/5/61
پـاسـخ امـام خـمـيـنـى بـه نـامـه وزير كشور در مورد كسب تكليف پيرامون سرپرستىكميتههاى انقلاب اسلامى
بسمه تعالى
بـا تـشـكـر از جـنـاب حـجـت الاسلام آقاى مهدوى كه با همه توان در خدمت كوشا هستند و باتـاسـف از اسـتـعـفاى ايشان ، جناب حجت الاسلام آقاى ناطق نورى را به سرپرستى كميتههـاى انـقـلاب اسـلامـى در سـراسـر كـشـور مـنصوب نمودم . اميد است تمام افراد كميته ها وحـضـرات روحـانـيـون كـه در كـمـيته ها هستند با جناب ايشان همكارى و كمك نمايند. توفيقايشان را در خدمت به اسلام و مسلمين خواهانم .
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 14/5/61
فـــرمـــان امـــام خــمـينى به حجت الاسلام موسوى خوئينى ها در مورد سرپرستى حجاجبيتالله الحرام
بسم الله الرحمن الرحيم
جـنـاب حجت الاسلام آقاى سيد محمد خوئينى ها دامت افاضاته با فرا رسيدن ايام حج ، اينفـريـضـه بـزرگ عـبـادى ، سياسى و اجتماعى كه در بين عبادات بزرگ از ويژگى هاىخـاص بـرخـوردار است و خداوند تبارك و تعالى مسلمانان جهان را با شرايط خاص دعوتنـمـوده اسـت تـا در ضـمـن بـجـا آوردن اين فريضه بزرگ از امورى كه در بلاد مسلمين ازجهات اجتماعى و سياسى مى گذرد مطلع شده و اگر گرفتارى هائى دارند با يكديگر درمـيـان گذاشته و حتى الامكان در رفع آن كوشا باشند و مع الاسف بسيارى از مسلمانان بهواسـطـه كـج روى هـا و يـا كج فهمى هاى بعضى عناصر و يا دسيسه هاى بعضى از دستانـدركاران سودجو بعد سياسى اين عبادت شريف را به طاق نسيان سپرده اند، جنابعالىرا به سمت نماينده خويش و سرپرست حجاج محترم ايران منصوب نمودم كه با بينش خاصسـيـاسى كه داريد به امور حجاج از ابعاد مختلفه رسيدگى نموده و براى احياء اين سنتبـزرگ الهـى در خـطـاب هـا و مـراسم دينى ، مسلمين را به وحدت كلمه و اتحاد مسير دعوتنموده و آنان را از آنچه در لبنان عزيز و ايران مجاهد و افغانستان مظلوم ، از ستمكاران وجـهـانخواران مى گذرد مطلع نمائيد و حجاج محترم بلاد را به وظايف بزرگ خود در مقابلهبا چپاولگران بين المللى و تجاوزكاران آشنا نمائيد.
البـتـه عـلمـاء محترمى كه در اين سفر هستند، چه آنان كه با تقاضاى اينجانب مشرف شدهاند و چه ديگران ، جنابعالى را تاييد مى فرمايند و حجاج محترم موظفند كه به راهنمائىهـاى شـمـا گـوش فـرا دهـند و از خطوطى كه براى آنان ترسيم مى نمائيد اطاعت نموده وتجاوز ننمايند تا انشاءالله تعالى اين فريضه عظيم با محتوا و ابعاد متعددش بجا آوردهشود.
بديهى است كه متصديان امور كه به هر مناسب كارشان با اين فريضه و با حجاج محترممـرتـبـط اسـت ، بـراى هـمـاهنگ نمودن كارها موظفند با شما همكارى و از ارشاداتتان استفادهنمايند. اميد است حجاج محترم كشورهاى اسلامى در وحدت كلمه كوشا و از اخوت ايمانى كهخداوند تعالى بين مسلمين امر فرموده است غفلت ننمايند و از تفرقه افكنى كه كار شيطانو شياطين انسى است احتراز نمايند.
والسلام على عبادالله الصالحين
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 16/5/61
بـــيـانـات امـام خـمـيـنـى در ديـدار بـا مـدير عامل ، معاونين ، مديران و مسوولان بخش هاىمختلفسازمان صدا و سيماى جمهورى اسلامى
هر قدمى كه ما جلو مى گذاريم تبليغات سوء دشمنان زيادتر مى شود
بسم الله الرحمن الرحيم
مـن اول بـايـد تـشـكـر كـنـم از شـمـا بـرادرهـا كـه در ايـنمـحـل بـسيار حساس خدمت مى كنيد و تقدير كنم از شما كه انشاءالله بعدها هم به همين خدمتبه طور شايسته انجام وظيفه كنيد.
شما خودتان مى دانيد كه اين مركز، مركز بسيار حساس و مهمى است كه اگر يك فيلم ، يكصـحبت در محل آنجا بشود و براى جمهورى اسلامى مناسب نباشد، فورا در همه جا پخش مىشود. امروز اين رسانه ها طورى هست كه همه كس به آن گوش مى كند و در خارج هم منعكستـا يـك حدودى مى شود و مساله بسيار حساس است و شما مى دانيد كه دشمن هاى اسلام چونمنافع شخصى خودشان از بين رفته ، واقعا همه با اين دستگاه و همه دستگاه هاى دولتىو دسـتـگـاه هـاى اسـلامـى مـخـالفـنـد و مـا بـايـد كـوشـش كـنـيـم كـه درمـقـابل اينهمه تبليغاتى كه هر روز دارد مى شود، آن هم تبليغات بسيار بد، كه اگر يكنـفـر عـاقـل درسـت نـگـاه كـنـد مـى فهمد كه اين تبليغات چه جور تبليغاتى هستند و دروغبـودنـش را مـا كـه در اين محيط هستيم مى دانيم لكن خوب ، ممكن است در جاهايى اشخاصى ،افرادى باشند، بى اطلاع باشند و گمان كنند كه واقعا يك همچو مسائلى مى گذرد. شمامـى دانـيـد كـه الان مـسـائلى كـه بـه جـمـهـورى اسـلامـى نـسـبـت مـى دهـنـد ازقـبـيـل ايـنـكـه كـودك ها را مى كشند، زن هاى آبستن را مى كشند، اشخاصى كه فلج هستند ونـاقـص الخـلقـه هـسـتـنـد ايـنـهـا جـلو مـى فـرسـتـنـد كه راه را باز كنند برايشان ، از اينقبيل هر روز هست . من با اينكه كم نگاه مى كنم اين چيزهايى كه مى آورند، نوشته هايى كهمـى آورنـد، لكـن آن حـسـاس هـايـش را كـه نـگـاه مـى كـنـم مـى بـيـنـم كـه هـر روز ايـنمـسـائل هى دارد زيادتر مى شود يعنى هر قدمى كه ما جلو مى گذاريم ، تبليغات زيادترمـى شـود البـته در بين همين تبليغاتى هم كه مى شود، گاهى از آنها يك مسائلى سر مىزنـد كـه بـه نـفـع مـاسـت و ما رويهمرفته بايد حساب اين را بكنيم كه ما بايد خدمتگزاراسلام باشيم .
كسى كه براى خدا كار مى كند در هيچ جهت شكست نمى خورد
مـا بـايـد بـراى خـدا كـار بـكـنـيم . كسى كه براى خدا كار مى كند در هيچ جهت شكست نمىخـورد. بـر فـرض ايـنـكـه !!! مـا بريزند و يكى از قدرت هاى بزرگ ، مثلا فرض كنيدبريزند و همه ايران را از بين
بـبـرنـد، مـا باز شكست نخورده ايم . در تاريخ محفوظ است اين فداكارى همه ملت ما، و هركس بخواهد جلوى اين را بگيرد، ديگر نمى تواند. تاريخ ثبت كرده است اين امور را.
و البـتـه مـا بـايـد خـيلى به فكر اين باشيم كه اين دستگاهى كه مهمترين دستگاه شايدبـاشـد در تـبـليـغـات مـا، اين دستگاه از حيث سيما و از حيث صدا هر دو اسلامى باشد يعنىكـوشـش بشود در اينكه هر قدمى كه بر مى داريد، يك قدمى باشد براى اسلام برداريدتـا ايـنـكه كارتان عبادت باشد. از اول كه اين جمهورى كه پيروز شد، من به اشخاصىكـه مـتـكـفل اين امور بودند و در راس اين قضيه واقع شده بودند، هى اين مطلب را سفارشمـى دادم ، لكـن بعضى از آنها كه بعدها معلوم شد كه مردم غير صحيحى هستند، هى عذر مىآوردنـد كه ما مشغوليم و داريم درست مى كنيم و نمى شود و چه و كذا. لكن حالا بحمداللهمى بينيم كه دارد مى شود و اميدواريم كه به كوشش ‍ اين آقاى محترم ، آقاى رفسنجانى ،برادر آن آقاى رفسنجانى ، انشاءالله اين مسائل درست بشود و اين دو تا برادر انشاءاللهخـدمـت خـودشان را به اسلام و ايران بكنند. ايشان در تبليغات و ايشان هم در همه چيزها. والبـتـه فـيـلم هـا، بـايد كسانى كه فيلمسازند، بايد معلوم بشود كه اينها چكاره اند، چهجـور بـوده اند، وضع روحى شان ، وضع زندگى شان ، وضع معاشرت هايشان قبلا چهجـور بـوده اسـت ، آيـا تـحـول حـاصـل شـده بـرايـش ،تـحـول روحـى ، يـا اينكه باز همان ته مانده هاى سفره شاه هست در قلب هاشان ؟ آن كسىكـه مـى خواهد فيلم درست كند گاهى وقت فيلم را، خوب ، بسيارى ها متوجه نمى شوند چىاسـت ، لكـن مـحـتـوايـش رويـهمرفته انسان يك وقت مى بيند كه يا طرف چپ است ، يا طرفراسـت اسـت ، يـا رو بـه فـسـاد اسـت . اين ، بايد خيلى دقت بشود. يعنى ما همه موظفيم بهايـنـكه كارى انجام بدهيم كه موافق با مقصد جمهورى اسلامى كه همان مقاصد اسلامى استبـاشـد و هـيـچ خـوفى از اين نداشته باشيم كه ما اگر فرض ‍ كنيد فلان فيلم را درستكنيم ، به ما نمى گويند كه اينها چه هستند. ما بالاخره در اين دنيا الان معرفى شديم بهيـك ملت ارتجاعى و يك ملتى كه ، تقريبا يك هيولائى از جمهورى اسلامى دارند درست مىكـنـنـد كـه كـسـانـى كه در اينجا نيستند خيال مى كنند كه الان ، الان در تهران يك دسته اىريخته اند دارند بچه كوچك ها را مى كشند و زن ها را چه مى كنند.
آدمكشى و چپاولگرى با اسم (اسلام راستين )
اين انقلاب ، يك خصوصيتى دارد و آن اينكه انقلاب اسلامى است و همه جناح ها با، الا كمى، بـا ايـن جـهـت اسلامى اش مخالفند. حتى اشخاصى كه در ايران بودند و آن گروه هايىكـه بـودنـد و ايـنـها، حتى اينها هم از اسم اسلام مى ترسند و اگر اسم اسلام را ببرند،اسـلام را بـه يـك جـور ديگرى در پيش خودشان تعبير مى كنند، اسلام راستين اسمش را مىگـذارنـد، كه ايران اسلام ندارد ما بايد بيائيم اين اسلام راستين را چه بكنيم . آنوقت درضـمـن اينكه اسلام راستين را مى خواهند چه بكنند، اين آدمكشى ها و اين بساط را همه را آنهاراه مى اندازند به اسم اسلام راستين .
مـا بـراى اداى وظـيـفـه اسـلامـى ، وجـدانـى و مـلى وارد شـديـم در مـيـدان جـنـگ مـا ازاول مـن گفته ام كه ما به شرط اينكه پيروز بشويم در ميدان نيامده ايم . ما براى اداء يكوظيفه اسلامى ، وجدانى ، ملى وارد شديم در اين ميدان و همه ملت ايران كه وارد شده اند درايـن مـيـدان و الان بـحـمـدالله هـمه وارد هستند، توجه دارند و فهميده اند كه اين گروه هاىمـخـالف ، يـا ايـن قدرت هاى مخالف ، چه دردى دارند. ما مى دانيم كه آنها دردشان به اينچـيـزهـا دوا نـمى شود و ديگر هم مايوس انشاءالله بايد بشوند. و ما انشاءالله اميدواريمكـه در همه ابعاد اين جمهورى پيروز باشيم و جنگ مان هم انشاءالله زودتر تمام بشود. وشـمـا و هـمه مى دانند كه ما اهل جنگ نيستيم كه بخواهيم برويم يك كشورى را بگيريم ، ياكـشـور گـشـائى بـكـنـيـم . مـا دنـبـال ايـن هـستيم كه دنيا در صلح و آرامش باشد. اسلام ازاول داراى يك همچو مقصدى بوده و خصوصا در بين مومنين ، در بين مسلمين ، اخوت را سفارشفرموده است ، بلكه ايجاد تشريع فرموده است .
مـا بـايـد بـا هـمـه بـرادر بـاشـيـم ، بـا هـمـه ، هـمـه مـسـلمـيـن بـرادر بـاشـيـم و درمـقـابل كفار بايستيم ، نه اينكه ما در مقابل مسلمين بايستيم . خوب ، ما ناچاريم الان ، دفاعداريـم مـى كنيم . ما تاكنون يك قدم براى جنگ بر نداشته ايم ، اينها همه دفاع است . الانهـم كـه مـا وارد شـديـم در خاك عراق ، براى دفاع است ، نه براى چيز ديگر. بيايند آنهاكـارهـا را انـجـام بـدهند، ما فورا بر مى گرديم . بيايند آنها چيزهائى را كه بايد انجامبـدهـنـد، انـجام بدهند ما فورا بر مى گرديم . نه ما بصره را مى خواهيم ، بصره برادرمـاسـت مـا مـى خـواهـيـم كـه چه بكنيم . و ما هميشه احتراز داريم از اينكه در بصره يك وقتىخـونـى بـريـزد و در ساير شهرهاى بغداد، براى اينكه ما، مى دانيد كه آنها با صدام ازاول بـد بـودنـد. مـلت عـراق از حـالا بـد نـيـسـت ، ازاول بـا ايـن حـزب بـد بـود بـراى ايـنكه ملت عراق ، اشخاصى كه علاقه مند بودند بهآنها، آنها را اينها از بين بردند، مثل آقاى حكيم كه مردم علاقه مند بودند، مرجع شان بود،آنـطـور بـا ايـشـان عـمـل كـردنـد، ايـشـان را در خـانـه تـقـريـبـا حـبـس كردند و ريختند درمـنـزل ايـشـان در بـغـداد كـه رفـتـه بـودنـد بـراى مـعـالجـه ، ريـخـتـنـد درمـنـزل ، ايـشـان را تـفـتـيـش كـردنـد، در مـنـزل يـك مـرجـعـى . و مـردم مـتـوجـه بـه ايـنمـسـائل هـسـتـنـد كـه ايـنـهـا از اول بـا اسـلام بـد بـودنـد، ازاول با مسلمين بد بودند.
صدام ديگر از بين رفته است
حالا كه صدام ديگر از بين رفته است ، حالا هى شعار اسلام مى دهد و شعار صلح دوستى ،و مـى گـويـد مـا هـم دفـاع كـرديـم . حالا ايشان از ما ياد گرفته است كه ما مى گوئيم مادفـاع ، مـا واقـعـيـت را مـى گـوئيـم ، او هـم مـى گـويـد مـا ازاول مـى خـواسـتيم دفاع كنيم از عراق . خوب ، كى به شما حمله كرده بود كه مى خواستيددفاع كنيد؟ و (ما پيروز شديم از باب اينكه نگذاشتيم كه مثلا اينها بريزند همه عراقرا بگيرند!!) خوب ، حالا ايشان پيروز باشند، اما با پيروزى كنار بروند. همانطورىكـه بـا پـيـروزى عـقـب نـشـسـتـنـد، با پيروزى هم بروند سراغ يك كار ديگرى ، بروندپـاريـس بـا آن ديـگـران كـه هـسـتـنـد، بـا آنـهـا بـنـشـيـنـنـد و ايـشـان هم يك دولت عراقىتشكيل بدهند. حالا كه ما از همه قسم داريم ، ما از شاه گرفته ،
شاه قانونى تا نخست وزير قانونى ، تا رئيس جمهور قانونى ، تا همه چيز قانونى ماالان در خـارج داريـم ، خـوب ، ايـشـان هـم بـرونـد آنـجا قانونا همه چيز را درست كنند، اينمـانـعـى نـيست . هميشه توجه داشته باشيد كه كارهايتان در محضر خداست در هر صورت ،همه اينها با ما مخالفند و ما بايد به توجه به اسلام ، توجه به خداى تبارك و تعالى، اتـكـال بـه خـداى تـبـارك و تـعـالى ، فـرامـوش نـكـردن خـداى تـبـارك و تـعـالى رامـشـغـول كـار بـاشيم . و شمائى كه ، برادرانى كه در يك همچو مركز مهمى واقع شديد،هـميشه توجه داشته باشيد كه كارهايتان در محضر خداست . همه كارها، چشم هائى كه بههم مى خورد در محضر خداست ، زبان هائى كه گفتگو مى كند در محضر خداست و دست هائىكـه عـمـل مـى كند در محضر خداست و فردا ما جواب بايد بدهيم . اگر ما جواب را براى آنطـرف تـهـيه كرديم ، هيچ باكى از هيچ چيز نداريم ، لكن اگر خداى نخواسته نتوانستيمجـواب درست كنيم براى آن طرف ، بايد متاسف باشيم و توبه كنيم . من از خداى تبارك وتـعـالى سـلامـت و سعادت شما را مى خواهم و از زحمت هاى شما تشكر مى كنم و اميدوارم كهبـيـشـتـر زحـمـت بـكـشيد، بيشتر براى اسلام كار بكنيد. مائى كه از خدا هستيم ، براى خدابـايـد صـرف كنيم وقت خودمان را، براى خدا بايد خودمان را صرف كنيم . انشاءالله همهموفق و مويد باشيد.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
تاريخ : 17/5/61
بـــيـانـات امـام خـمـيـنـى در ديـدار بـا وزيـر كـشـور، فـرمانده ژاندارمرى ، استاندارانسـراسـركـشـور و گـروهـى از مـسـؤ ولان وپرسنل دواير سياسى !!! ايدئولوژيك ژاندارمرى جمهورىاسلامى
تمام عالم محضر حق تعالى است
بسم الله الرحمن الرحيم
از اينكه آقايان استاندارها و پرسنل ژاندارمرى در اينجا حاضرند و من مواجه با اين چهرههـاى مصمم هستم ، قدردانى مى كنم . من از زحمات همه آقايان ژاندارمرى در همه جا، كه الانبـراى اسـلام فداكارى مى كنند و همين طور استاندارها كه در محلى كه هستند خدمت مى كنند،تشكر و تقدير مى كنم و براى همه آنها دعا مى كنم . من امروز بنا دارم كه موعظه كنم شماآقـايـان را و هـمه ارگانهائى كه در ايران هستند، بلكه همه ملت را. ما همه ، تمام افرادىكـه در كـشـور مـشـغـول يـك خـدمـت هـسـتـنـد و هـمـيـن طـور مـلت كـه آن هـم بـحـمـداللهمـشـغـول خـدمـت بـه ايـن جـمـهـورى اسـلامـى هـسـتـنـد، مـا هـمـهمـسـوول هـستيم (كلكم راع و كلكم مسئول ). ما در همه امور، در همه كارهائى كه انجام مىدهـيـم ، در امـورى كـه در افكار ما مى گذرد، در محضر حق تعالى هستيم ، تمام عالم محضراوسـت . خـلجـان هائى كه در قلوب همه مى گذرد، در محضر اوست . و ما همه در هر امرى كهدر دسـت مـاسـت و در هـر مـسـووليتى كه در اين كشور به عهده داريم ، مسؤ وليت بزرگىپـيـش خـداى تبارك و تعالى داريم . تمام افرادى كه در جبهه ها به جنگ مشغولند و تمامكسانى كه جان خودشان را فداى اسلام مى كنند، همه اينها در محضر خداى تبارك و تعالىهـستند و اجر هيچ يك از افراد ضايع نخواهد شد. چيزى كه براى خداست باقى است . (ماعندكم ينفذ و ما عندالله باق ) هر چيزى كه از ما هست ، اينها از بين مى رود و آن چيزى كهبراى خداست و تقديم به محضر خداست او باقى مى ماند.
امروز آبروى جمهورى اسلامى بسته است به آبروى متصديان امر
مـن بـه هـمـه كـسـانـى كـه در اين كشور الان مشغول يك خدمت هستند عرض مى كنم كه توجهداشـتـه بـاشـيـد كـه آبـروى جـمهورى اسلامى كه آبروى اسلام است ، حفظ كنيد. جمهورىاسـلامـى امـروز آبرويش بسته است به آبروى متصديان امر و هركس در هر مقامى كه هست ،مسؤ وليت به اندازه حجم آن مقام دارد. حجم مسؤ وليت به اندازه حجم مقامى است كه شخصيتها دارند يا گروه ها دارند و توجه كنيد كه مبادا خداى نخواسته كارهائى از شما، از گروههائى كه در اين كشور خدمت مى كنند، سر بزند
كه با جمهورى اسلامى سازش نداشته باشد. بايد كارها را تطبيق بدهيد با اسلام و باجـمـهـورى اسـلامـى . اگـر فـى المـثـل شما در هر مقامى كه هستيد، از مقام رياست جمهور تابـيـايـد بـه آنـجـائى كـه بـه مـردم عـادى مـنـتـهى مى شود و افرادى كه در اين دستگاه هامشغول خدمت هستند، از آن كارمند كوچك و آن كسى كه دم در براى پذيرش اشخاص گماشتهشـده انـد تـا آن مـقـام بـالايـى كـه بـايـد رسـيـدگـى بـه امـور مـسـلمـيـن بـكـند، همه آنهامـسوول هستند. كجروى ها در محضر خداست و راست روى ها هم در محضر اوست . ما بايد فكرايـن بـاشـيم كه اين كارهائى كه به عهده ما قرار داده شده است ، اين كارها را طورى انجامبدهيم كه مرضى خداى تبارك و تعالى باشد و ما اگر اينجا بتوانيم از مسؤ وليت مقاماتايـنـجـا يـك وقت شانه تهى كنيم يا كارى بكنيم كه آنها توجه نكنند، ملائكه الله هستند وثبت مى كنند و يك روزى سوال مى شود از ما.
طبق موازين اسلامى خدمت كنيد
گاهى مى شود كه كارهاى به ظاهر اسلامى ، لكن با بى توجهى و خلاف اسلام واقع مىشود. فى المثل اشخاصى مى خواهند خدمت بكنند، پاسدارها مى خواهند خدمت بكنند، پليس مىخـواهـد خـدمـت بـكـنـد و قـصـدش هـم خـدمـت اسـت ، لكـن گـاهـى در كـيـفـيـتعمل ، طورى مى شود كه معصيت مى شود. مثلا من از اين كارهاى جزئى ، خرده كارى ها شروعمـى كـنم . مثلا مى خواهند در كميته ها، در جاهايى كه براى بسيج مهيا هستند مى خواهند اينهاخـدمت بكنند، لكن گاهى همين هايى كه مى خواهند خدمت بكنند، يك كارهايى انجام مى دهند كهبـا مـوازيـن اسـلامـى درست در نمى آيد، مثل اينكه نصف شب ها شروع مى كنند به فرياد وشـعـار دادن و دعـا خـوانـدن و تـكـبـير گفتن ، در صورتى كه همسايه ها هستند و ناراحت مىشوند، مريض ها هستند، معلولين هستند، بيمارستان ها هست و اينها رنج مى برند و شما يكچيزى را كه مى خواهيد عبادت باشد، معصيت كبيره مى شود. اگر در سحر فرض بكنيد يكعـده اى بـخـواهـنـد دعـاى وحـدت بـخـوانـنـد، خـوب مـى شـود درداخـل مـنـزل خـودشـان ، در داخـل آن مـحـلى كـه هـسـتـنـد، در آنداخل ، خودشان بخوانند، براى خدا مى خواهند بخوانند و بلندگو اگر دارند، بلندگو رادر داخل بگذارند كه صدا بيرون نيايد. گاهى پيش من اشخاصى مى آيند و شكايت مى كنندكـه تـمـام آرامش ما را بعضى از اين گروه ها به هم مى زنند و حتى ما خواب نداريم . شمامـى خـواهـيد يك كار عبادى بكنيد، مى خواهيد تظاهر كنيد، مى خواهيد چه بكنيد، تبليغ كنيد،دعا بخوانيد شما، دعا بين خودتان و خداست .
فـرضـا بـخـواهـيـد يـك اجـتـمـاعـى باشد كه در آن اجتماع ، دعا خوانده بشود، اينجا نبايدبـلنـدگوهاى بزرگ را، پر قوه را بيرون بگذارند و تمام افرادى كه در اين محله هستنديا محله هاى دور هستند، رنج ببرند از اين كار. اينها معصيت كبيره است كه الان متوجه شديد،ديـگـر عـذر نـداريـد. اذيـت مـسلم و آزار مومنين ، از بزرگترين گناهان كبيره است . شما مىخـواهـيـد تـبـليـغ كـنـيـد، در بـيـن خـودتان مى خواهيد بكنيد، بكنيد، مانعى ندارد. در مراكزخـودتـان هر چه مى خواهيد دعا بكنيد، هر چه مى خواهيد تبليغ كنيد، هر چه مى خواهيد شعاربدهيد لكن ملاحظه مردم ضعيف را، مردمى كه روز، كار كردند و حالا
مى خواهند استراحت كنند، اين مرضائى كه در بيمارستان ها هستند، اين معلولينى كه از خودشـمـا هـسـتـند و در جنگ ها معلول شده اند و حالا مى خواهند استراحت كنند، اين فريادهاى شمانـمـى گـذارد آنـهـا اسـتراحت كنند. اين يك امر پائينى است كه من عرض كردم ، كه از اينجابـايـد رتـبـه رتـبـه بالا برود. مثلا فرض كنيد كه شما مى خواهيد، پاسدارهاى عزيز وسـايـر اشـخـاصى كه متصدى اين امور هستند، مى خواهند يك خانه اى را كه فهميده اند كهخـانـه تـيـمـى اسـت ، آنـجـا را قـبـضـه كـنند، البته بايد هم بكنند لكن قبلا بايد آنطوربررسى بشود كه صد در صد اين خانه ، خانه تيمى است كه خداى نخواسته يك وقت دريـك خـانـه اى بـه خـيـال خانه تيمى وارد بشوند به يك عده زن و بچه مردم و تا آمده اندبفهمند چى است ، چند تا از بچه هايشان يا خداى نخواسته تلف شده اند يا زخمى شدند.شـما كار اسلامى مى خواهيد بكنيد، لكن يك وقت سر از يك كار بسيار جنايت بزرگى سردر مـى آورد. بـايـد تـمام امورى كه انجام مى دهيد متوجه باشيد كه در محضر خداست و مسؤوليت شما داريد، مسؤ وليت اينجا هم دارند لكن آن مهمش مسؤ وليت الهى است . يا در فرضبفرمائيد كه هر يك از اين ادارات دولتى كه هست ، كه مى خواهند خدمت كنند به مردم ، از آنكسى كه دم در هست ، پيشخدمت هست ، تا آنجائى كه مثلا جاى رئيس هست ، بايد توجه داشتهبـاشـنـد كـه همه خدمتگزار اين مردم هستند، همه اجير اين مردم هستند، اجرت از اينها دارند مىگـيـرنـد بـراى خـدمت و بايد با مردم رفتارشان رفتار انسانى ، اسلامى باشد. اينطورنـبـاشـد كه يك كسى حالا احتياج پيدا كرده كه پيش اين فرض كنيد رئيس برود، از دم در،ناملايم ببيند. خوب ، در رژيم سابق اين مسائل بود و همه ما مناقشه مى كرديم ، اگر حالاهـم بـنا باشد كه يك همچو مسائلى باشد، اين به آبروى اسلام ضرر مى زند. آنوقت مىگـفـتـنـد رژيـم شاهنشاهى ، حالا شما يك كار نكرده را در تبليغاتى كه در خارج مى شود،بـوق مـى زنـند برايش ، فرضا از اينكه يك كارى انجام بدهيد، يك كارى خداى نخواستهبـرخـلاف مـوازين انجام بدهيد يا فرض كنيد در جبهه ها كه بحمدالله همه شماها منسجم ومـشـغـول خدمت هستيد، وقتى كه اسرا را مى گيريد، اسراى مجروح را مى گيريد يا اسراىسـالم را مـى گيريد، توجه بكنيد كه اينها اسير شما هستند، اينها امروز تحت سلطه شماهـسـتـنـد و شما با اسرا بايد رفتارتان رفتار بسيار اسلامى و انسانى باشد كه وقتىايـن اسـرا يـك وقـتـى در محال خودشان رفتند، همه براى شما تبليغ كنند، نه اينكه خداىنـخـواسـتـه بـراى يـك كـار جـزيـى ، ايـنـهـا دشـمـن بـشـونـد و وقـتـى رفـتـنـد، درمحال خودشان تبليغ سوء بكنند. اينها مسائلى است كه بايد تمام جهاتش را ملاحظه كرد.استاندارى ها موظفند به اينكه تمام افرادى كه در حيطه فرمان آنها هست تحت نظر داشتهباشند. تمام اين افراد خدمت بايد بكنند، خدمتگزار هستند، استاندارها خدمتگزار هستند، خدمتايـنـهـا بـالاتـر اسـت ، مـسؤ وليت اينها هم بالاتر است ، بايد اينها خدمت به مردم بكنند وتـوجه كنند كه مبادا يك وقت يك كسى احتياج به استاندار داشته باشد نتواند او را ببيند،ايـن هـمـان طـاغوت است كه نمى گذارد اينطور بشود. اگر بنا باشد كه حالا هم باز اينتـشـريـفاتى كه در آن زمان بود باشد، نمى شود كه ما جمهورى را اسلامى حساب كنيم .البـتـه نـظـام ، لازم اسـت و هـرج و مـرج نـيـسـت لكن زياده روى كردن و مردم را تحت فشارگذاشتن ، اين يك مساله غيراسلامى است . همه استاندارها
مـوظـفـنـد كه در اين محلى كه مى روند، نسبت به همه كسانى كه زير دست او هستند، توجهداشته باشد كه مبادا يك وقتى بر خلاف موازين اسلامى واقع بشود.
قاضى بر شفير جهنم است
و از ايـنـهـا بـالاتـر قـضـات هـسـتـنـد، قـاضـى هـائى كـه جـان ومال و ناموس مردم در قبضه آنها و تحت نظر آنهاست . آنها بايد توجه بكنند، دقت بكنند ومـلاحظه بكنند كه مبادا يك وقت يك مظلومى را آنها به اسم ظالم به حبس بيندازند يا خداىنـخـواسـته به اعدام . اينها در اين دنيا مسؤ وليت دارد، اگر از زيربار مسؤ وليت اين دنيافـرار كـنـيـد، از زير بار مسؤ وليت خدا فرار نمى توانيد بكنيد. قاضى بر شفير جهنماسـت . (عـلى شفير النار) او لب جهنم نشسته است . همه چيز مردم دست اين قضات است ،چه قضات دادگاه هاى انقلاب و چه قضات دادسراهاى دادگسترى ها. بايد توجه بكنند اينقضات به اينكه اينها هم خدمتگزار هستند و كارشان بسيار حساس و مسؤ وليت شان بسياربـزرگ و اگـر خـداى نـخـواسـتـه لغـزشـى بـكـنـنـد و جـان يـك مـسـلم ،مال يك مسلم ، ناموس يك مسلم به واسطه خطاى آنها، به واسطه خداى نخواسته تعمد آنهاآسـيـب بـبـيـنـد، در ايـن دنيا بايد محاكمه بشوند و اگر اينجا فرار از محاكمه كردند، دربـارگـاه حـق تـعـالى هـيـچ نمى توانند فرار كنند. همه كسانى كه در اين كشور به خدمتمـشـغـول هـسـتند، اينها بايد همه توجه داشته باشند كه آبروى اسلام كه مظهر بزرگشالان جـمـهورى اسلامى است و ايرانى ها بحمدالله اين اسلام را در اينجا، اين رژيم اسلامىرا در اينجا پياده كردند، بايد حفظ كنند، آبروى جمهورى اسلامى را حفظ كنند، بهانه دستبهانه جوها كه بدون بهانه هم به ما تاخت و تاز مى كنند، بهانه ديگر دست آنها ندهند.
همه مردم موظفند در دفاع از جمهورى اسلامى و نواميس مسلمين
و بـايـد شـمـا آقـايـان ، تـمـام قـواى نـظـامـى و انـتـظـامـى بـدانـنـد كـه مـا الان هـم درحـال جنگ هستيم ، جنگ ما تمام نشده است ، جنگ ما هست . هميشه بين اسلام و غيراسلام جنگ است .و مـا بـايـد تـوجـه بكنيم به اينكه اين كارى را كه همه مان الان قيام برايش كرديم و آنجـمهورى اسلامى است و ابقاى جمهورى اسلامى ، بايد دفاع از آن بكنيم . همه مردم موظفنددر دفـاع از ايـن جـمـهـورى اسـلامى . امروز كه در سرحدات ما جنگ است و آنها مى گويند ماخـارج شديم از كشور اسلامى بكلى ، و گاهى هم از باب نفهمى ، اقرار مى كنند كه نه ،مـا وارد هـستيم در آنجا، به طور كنايه اقرار مى كنند، ما الان در آنجا به دفاع مشغوليم ومـشغول دفاع از اسلام ، دفاع از حيثيت مسلمين ، دفاع از نواميس مسلمين هستيم . و مادامى كه درآنـجا احتياج هست بر افراد، تمام افراد، تمام ، بى استثنا، آنهايى كه مى توانند، قدرتدارند، براى آنها لازم است كه احتياج سرحدات را از حيث افراد و از حيث چيزهائى كه احتياجدارد آنـجـا، در آن تـامـيـن كـنند. البته يك واجب عينى نيست ، يك واجب كفائى است . مادامى كهاحـتـيـاج هست ، بر همه واجب است . اگر يك دسته اى رفتند و كار را انجام دادند يعنى محتاجديگر نبودند، از ديگران ساقط
اسـت ولى مـادامى كه احتياج است ، به تمام افراد عينا واجب است لكن يك دسته اى اگر كاررا انـجـام دادنـد، از ديـگران ساقط مى شود. امروز هم باز احتياج هست ، باز كشور ما محتاجبـه افراد جانباز، افراد سلحشور، افراد فداكار براى اسلام است و ما الان در همان مرزىكـه هـسـتـيـم و در همان مقدارى كه وارد در خاك عراق شديم براى دفاع از اسلام و دفاع ازمـملكت اسلامى ، بايد ما اين كار را به اتمام برسانيم . و مادامى كه و مادامى كه آنها بهشـرايـط مـا عـمـل نـكـردنـد، جـنـگ مـا بـاقى است . به مجرد اينكه بگويند ما خارج شديم ،پذيرش ندارد، ما بايد خودمان بفهميم كه آنها خارج شدند و ما مى دانيم كه آنها الان هم دركشور ما هستند و الان هم در بسيارى از جاها ساكن هستند و سنگر دارند و از خارج هم هر روزتقريبا، آبادان را و بعضى شهرهاى ديگر را بمباران مى كنند. مادامى كه وضع اينطورىاسـت و مادامى كه آنها به شرايطى كه قرار داده شده است و شرايط، همه شرايط عقلائىاسـت ، شـرايـطـى اسـت كـه همه عقلاى عالم اين شرايط را مى پسندند و ما هيچ زورگوئىنـداريـم و نـمـى خـواهـيـم تـحـمـيـل بـكـنـيـم . مـا بـا شـرايـطـمـان ، شـرايـطـى كـه ازاول گفته شده است و تا حالا هم همان شرايط هست ، در آن شرايط پايبند هستيم و مادامى كهايـن شـرايـط حـاصـل نـشده است ، ما در حال جنگ هستيم و ما با كسانى كه اشرار هستند نمىتوانيم صلح كنيم .
تذكر به ائمه جمعه و ساير روحانيون
مـن انـشـاءالله امـيدوارم كه شما، خود آقايان و كسانى كه ، در روحانيونى كه ، روحانيونمـحـتـرمى كه سر و كار با آقايان دارند، در اين امورى كه پيش مى آيد هدايت كنند كه مباداخـداى نـخـواسته يك جوانى توجه به مسائل نداشته باشد و يك كارى انجام بدهد كه باجـمـهـورى اسـلامـى مـنـاسب نيست . بايد روحانيون آنها را تذكر بدهند. و يك تذكر هم بهروحانيون هست ، به ائمه جمعه و جماعات و روحانيون ديگرى كه با مردم سر و كار دارند.آنـهـا هـم بـايـد تـوجـه بـكـنـنـد بـه اينكه اين جمهورى اسلامى ربطش به آنها بيشتر ازديـگـران اسـت و ايـن جـمـهـورى اسـلامـى اگر از (خداى نخواسته ) يك نفر روحانى صدمهبـبـيـنـد، بـيـشـتـر از ديـگـران مـواخـذه دارد. بايد آقايان توجه بكنند، در رفتارشان ، دركـردارشـان ، در گـفـتـارشـان ، چـيـزهـائى كـه مـضـر بـهحـال جـمـهـورى اسـلامـى اسـت ، نـزنـند. مسائلى كه با جمهورى اسلامى مخالف است و آنهاگـمـان مـى كـنـنـد كـه نـبـايـد هـر مـسـاله اى را گـفـت ، نـگـويـنـد. و بـايـد مـامـسـائل اسـلامـى را بـا طـريق اسلام و شكايات را به طريق اسلامى رسيدگى كنيم يعنىقضات رسيدگى كنند و علماى اعلام هم در همه جا كه هستند و خصوصا ائمه جمعه ها كه باگـروه هـاى زيادى سر و كار دارند، بايد توجه بكنند كه در گفتارشان ، در رفتارشانهمه چيز اسلامى باشد و خداى نخواسته يك مطلبى كه فرض كنيد كه يك استاندار را درمـحـل خـودش تـضـعـيـف مـى كـنـد، يـك قـوه قـضـائيـه را درمـحـل خـودش تـضـعـيـف مـى كـنـد، از ايـنـها احتراز كنند كه ما الان محتاج به اين هستيم كه دركشورمان آرامش باشد. و البته قضات بايد رسيدگى كنند به همه امور. و من اميدوارم كههـمـه مـا مـوفـق باشيم به خدمت كردن به اين ملت هاى مظلومى كه در تحت فشار ستمكارانالان دارند دست و پا مى زنند و ملت مظلوم
لبـنـان كه الان در زير پاى صهيونيست دارد دست و پا مى زند و مع الاسف دادرسى براىآنـهـا نيست و حكومت ها غفلت دارند از مسائل ، يا هواهاى نفسانى نمى گذارد كه آنها به دردايـن مـردم ، به داد اين برسند. از خداى تبارك و تعالى سلامت و سعادت همه مسلمين دنيا راخواستارم و از خدا مى خواهم كه قدرت نظامى و انتظامى آنها را هر چه بيشتر قوى كند كهدر خـدمـت بـه اسـلام و خـدمـت بـه مـسـلمـانـان كـوشـا باشند. انشاءالله همه شما و همه ملتسعادتمند باشند.
والسلام عليكم و رحمه الله
تاريخ : 25/5/61
بيانات امام خمينى در جمع ائمه جمعه استان بوشهر
بسم الله الرحمن الرحيم
مى خواهند بين دو قشر اهل سنت و علماى شيعه اختلاف ايجاد كنند
مـن از تشريف فرمائى آقايانى كه از راه دور آمده اند، متشكرم . همانگونه كه بارها گفتهام ، اين هم از بركات اين جمهورى است كه مى توانيم از نزديك علماى بلاد را ملاقات كنيمو مسائل را با هم در ميان گذاريم كه اميد است اين رو به مستدام باشد.
مسائلى را كه شما اشاره كرديد، در طول تاريخ بوده است . طرح مساله جدا بودن سياستاز روحانيت ، چيز تازه اى نيست . اين مساله در زمان بنى اميه طرح شد و در زمان بنى عباسقوت گرفت . در اين زمان هاى اخير هم كه دست هاى بيگانه در ممالك باز شد، آنها هم بهايـن مـسـاله دامن زدند به طورى كه مع الاسف بعضى از اشخاص متدين و روحانيون متعهد همباورشان آمده است كه مثلا اگر يك ملايى در مسائل سياسى وارد بشود، به او ضربه مىخورد. اين يكى از نقشه هاى بزرگ استعمار است كه بعضى باور كردند.
مـن امـيـدوارم ائمـه جـمـعـه كـه در هـمـه جـا هـسـتـنـد، چـه در مـنـاطـق بـرادراناهـل سـنـت و چه شيعه ، به اين مساله زياد توجه كنند كه الان هم اشخاصى هستند كه قصداخـلال دارنـد و مـى خـواهـنـد بين اين دو قشر اختلاف ايجاد كنند و اين يك مصيبتى است براىمسلمين كه باز هم گاهى زمزمه مى شود، ولى بحمدالله كم شده است و توطئه اخلالگرانشكست خورده است .
چـنـد روز قـبـل نـامـه اى بـه مـن نـوشـتـنـد كـه در بـعـضـى از مـنـاطـقمـثـل سـيـسـتـان و بـاخـتـران افـرادى در مـجـالس مـذهـبـى و در بـعـضـى خـطـبـه هـامـسـائل تـفـرقـه افـكـنـى را عـنـوان كـرده انـد كـه خـود بـرادراناهل سنت هم به آنها اعتراض كرده و گفته اند حالا وقت اين حرف ها نيست .
شما نمى دانيد كه آقايان اهل سنت و علماى شيعه مدت هاست كه زحمت مى كشند كه تفرقه راكـنـار بگذارند و كسانى كه پيغمبرشان و دينشان يكى است ، همراه و برادر باشند، لكنافـرادى كـوشـش مـى كـنـنـد كـه تفرقه ايجاد كنند و شما خوب مى دانيد كه چه كسانى ازتفرقه سود مى برند.
شـمـا بـه مـردم تـوجـه دهـيـد كـه ايـنـگـونـه كـارهـا كـه از ايـنقبيل افراد سر مى زند، به نفع مسلمين نيست و آنها خيرخواه ما نيستند. اينگونه كارها و اينتفرقه ها خدمت به امپرياليسم و خدمت به دشمن است . شما آقايان به اين نماز جمعه اهميتدهيد. اين هم از بركات جمهورى اسلامى است كه اين سنت
سـيـاسـى الهـى تـرويج شود به طورى كه تمام خارجى ها متوجه آن شده اند كه اميدوارمانشاءالله باقى بماند.
شـمـا در رابطه با محروميت آن مناطق فرموديد، من هم مى دانم . رژيم سابق بنايش به اينبـود كـه مـردم را در مـحـرومـيـت نگاه دارد. من اميدوارم كه اين جنگ تمام بشود و دولت هم كهمـهـيـاسـت بـراى خـدمـت ، خـدمـتـگـزار اسـت ، خـدمـت كـنـد. البـتـه نـمـى دانـيـد كـه كـار،مـشـكـل اسـت لكـن بـا پـشـتـيـبـانـى و مـوافـقـت مـردم كـارهـا آسـان مـى شـود. كـمـا اينكه تاحـال هـم چنين بوده و مردم پيشقدم شده اند و خرابى هاى جنگ را كه دولت به تنهايى نمىتوانست حل كند، حل مى كنند.
امـروز مـا بايد همه با هم و پشتيبان يكديگر باشيم . اگر قشرى با قشر ديگر مخالفتكـند، كم كم زياد مى شود و باعث شكست خواهد بود. من اميدوارم همه بتوانيم تبليغاتى كهبـر عـليـه مـاسـت ، خـنـثـى كـنـيـم و وحـدت كـلمـه بـيـن هـمـه ايـجـاد شـود و بـرادراناهـل تـسنن و تشيع با هم باشند و همين رويه دنبال شود تا بتوانيم كار كنيم . خداوند همهرا توفيق دهد.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
تاريخ : 31/5/61
بـــيـــانـــات امـــام خـــمـــيـــنـــى در جـــمـــع روحـــانـــيـــون كـــاروان هـــا حـــج،پـــرســنـل دادسـتانى مركز، دادسراها و دادگاه هاى انقلاب اسلامى دادستانى ارتشجمهورىاسلامى
امروز توقع ملت از شما آقايان روحانيون بسيار زياد است
بسم الله الرحمن الرحيم
امـروز سـر و كـار مـا با آقايان روحانيين است بيشتر، و كسانى كه آنها هم صبغه روحانىانشاءالله دارند و در محضر روحانيين مشكل است كه انسان بتواند همه حرف ها را عرض كند.مسائل بسيار زياد است ، مربوط به آقايان روحانيون به طور عموم و مسائلى مربوط بهروحـانـيـونى كه با كاروان هاى حج مشرف مى شوند كه مخصوص آنهاست ، و مسائلى كهمـربـوط بـه قـضـات و دادسـتـان هـاى كـشـور اسـت ، ومسائل ديگرى كه معلوم نيست كه ما مجال كنيم ديگر عرض كنيم مگر مختصرى .
آنـكـه مـربوط به قشر روحانيون است ، خود آقايان بهتر مى دانند كه روحانيون در هر جاكـه هـسـتـنـد، آن روحـانـى اى كـه در راس روحـانـيـت مـثـلا واقـع اسـت ،مـثـل مـراجـع ، تـا آن روحـانـى اى كـه در يـك روسـتـا، در يـك دهمـشغول خدمت به اسلام است . امروز توقع ملت ، بلكه توقع مستضعفان و ملت هاى جهان ازشما آقايان روحانيون ، در هر جا هستيد، بسيار زياد است . و امروز شما غير از ديروزى استكـه در سـلطـه نـظـام فـاسـد پـهـلوى و در تحت ستم ستمكاران جهان بوديد. آن روز اگرچنانچه سكوتى ، قصورى بود، مى پذيرفتند كه آقايان نمى توانند الان مسائلشان راآنـطـور كـه هـسـت ، مـسـائل اسـلام را آنـطـور كـه هـسـت ، قـدرت نـدارنـد كـهعـمـل كـنـنـد و بـه مـردم بـرسـانـنـد، ولى امـروز ايـن مـسـالهحـل شـده اسـت و بـحـمـدالله هـمـه آقـايـان در هـر جـا كـه هـسـتـنـد بـا آزادى مـى تـوانـنـدمسائل را طرح كنند و با آزادى مى توانند مردم را ارشاد كنند.
اگر امروز راجع به هر قضيه اى كه براى ملت ، قضاياى عمومى كه براى ملت پيش مىآيـد و خـداى نـخـواسـتـه روحـانـيـونـى كـه ارتـبـاط بـا آنمـسـائل دارنـد، قصورى بكنند يا اشتباهى بكنند، اين اشتباه و قصور ديگر در محضر خداىتـبـارك و تـعالى و در پيشگاه مردم پذيرفته نيست . ديگر ما نمى توانيم بگوئيم كه ماچه بكنيم ، سازمان امنيت است و ما كارى ازمان نمى آيد. ما الان ، شما آقايان الان در مسائلىكـه پـيـش مـى آيـد آزاديـد كـه مـطالبى كه مربوط به اسلام است ، مطالبى كه انحرافواقـع مـى شـود در هـر جـا، آن مـسـائل را ارشاد كنيد، مردم را ارشاد كنيد، كارمندان دولت راارشاد كنيد و مسائل را با خود آنها در پيش بگذاريد و انحرافات را رفع كنيد. گرفتارىهاى سابق ، همه شما، اكثر شما يك مقداريش
را مـشـاهـده كـرده اسـت و بـعـضـى شـمـا كـه سـنـتـان بـالاسـت ، ازاول تا حالا، تا زمان انقراض اين رژيم فاسد، ديده ايد كه چه كارهائى بوده است و شمابـا چـه اشـخـاصـى مـواجه بوديد و چه اشخاصى حكومت بر ملت مى كرد و حكومت بر اينمستضعفين مى كرد. ما به شكرانه اين معنا كه از آن گرفتارى هاى بسيار عجيب و غريب كهدر طول تاريخ نظيرش مثل اين پنجاه سال اخير واقع نشد، به شكرانه نجات از او، امروزبـايـد به خداى تبارك و تعالى كه ما را از اين گرفتارى بزرگ نجات داده است ، شكركـنـيـم و شـكـر اين است كه ما الان خدمت كنيم . شكر لفظى بايد بكنيم ، اما شكر حقيقى آناست كه ما در ازاى رهايى از اين رژيم فاسد كه همه چيز ما را به باد فنا داد و مى خواستبدهد، اينكه ما امروز كارى بكنيم كه خداى تبارك و تعالى از ما راضى باشد.
بـر تـمـام كـسـانـى كـه مـى تـوانـنـد يا اجتهادا يا تقليدا قضاوت كنند واجب است كه درقضاوت وارد بشوند
امـر مـهـم ، مـسـاله قـضاوت است . از امورى كه شايد در كم امرى اسلام آنقدر به آن توجهداشـتـه اسـت ، مـسـاله قضاوت است و مساله دادسراها و دادگاه ها كه سر و كارشان با همهچـيـز مـردم اسـت . بايد اين معنا را من عرض كنم كه قضاوت از امورى است كه واجب است بهطـور كـفـائى ، و واجب كفائى قبل از آنكه پيدا بشود به مقدار كفايت ، بر آحاد، واجب است .يعنى اگر يك قضاوتى زمين بماند يا يك جايى منحرفين وارد قضاوت بشوند، بر تمامكـسـانـى كـه مـى تـوانند يا اجتهادا يا تقليدا قضاوت كنند، بر همه اينها واجب است كه درقـضـاوت وارد بـشـونـد و رفـع احـتـيـاج را بـكـنـنـد. مـا امـروز وقـتـى كـهاحـتـمـال ايـن مـعـنا را بدهيم ، يا اينكه با آقايانى كه متصدى امور قضايى و دادگاه هستندصـحـبـت مى كنيم ، از اين معنا كه ما كم داريم قاضى ، آن مقدارى كه لازم داريم كم است ، واگـر چنانچه در حبس ها از اين منحرفين يا محتمل الانحراف ها باشند و نتوانسته اند آنها رارسـيـدگى كنند، براى كمبود قاضى است . اين يك امرى است كه براى نجات فرض كنيديك عده اى كه محتمل است كه اينها بيگناه باشند يا گناهشان اندك باشد، واجب است بر همهاشـخـاصـى كـه از آنـهـا قضاوت مى آيد در اين امر، داوطلب بشوند تا به امر قضا واداربـشـوند و اين نقيصه را از بين ببرند. مدرسين محترم حوزه علميه قم كه بحمدالله بسيارفـعـال هـسـتـنـد، بـايـد ايـن مـساله را در حوزه علميه قم مطرح كنند كه امروز اشخاصى كهصلاحيت دارند ولو تقليدا براى قضاوت ، اين اشخاص اسم نويسى كنند و بيايند در اينمـواردى كـه ، زنـدان هـايـى كـه اشـخـاص هـسـتـنـد، تـا ايـنـكـهحل اين قصه بشود كه مثلا اشخاصى بايد زود كارشان تمام شود و ما نداريم افراد. اينيـك امـر واجـبـى است يعنى بر همه واجب است ، تا آنوقتى كه آن مقدارى كه احتياج است برآورده بـشـود. گـاهـى وقـت ها انسان به واسطه احتياط، خلاف احتياط مى كند. احتياط مى كندفلان آقا كه امر قضا مشكل است و نمى شود رفت و نمى شود كرد، اينطور چيزها، با اينكهواجـب كـفـائى ، واجـب عـيـنـى اسـت اول بـه هـمـه ، وقـتـى يـك عـده اىعـمـل كـردنـد و كـفـايـت حاصل شد، آنوقت از ديگران ساقط مى شود، و الا همه معاقب هستيم .اگر چنانچه قضا به زمين بماند، احتياط بر اين است كه وارد بشوند،
يـعـنـى امرى است واجب ، معلوم الوجوب ، اين احتياط مى كنند، اين عذر نمى تواند باشد. يااشـخـاصـى مـثـلا مـى خواهند ادامه بدهند تحصيلاتشان را و بايد هم ادامه بدهند، اما در يكوقـتـى كـه يـك واجـبـى بـه عـهـده آنـهـا هست ، نمى توانند به اين امر مستحب بسيار ارزندهمـشـغـول بـاشـنـد، بـايـد بـرونـد ايـن كـار را بـه اندازه كفايت انجام بدهند كه مبادا خداىنـخواسته يك نفر آدم بيگناه به كارش رسيدگى نتوانستند بكنند. بايد بيايند آقايان ووارد بـشـونـد و رسـيـدگى بكنند. و اين امر را من امروز به عهده مدرسين قم و علماء مشهد واصفهان و جاهاى ديگرى كه حوزه هاى علميه هست ، از آنها اين عهده آنها مى گذاريم كه آنهاخـودشـان بـه فـكـر ايـن بـاشـنـد كـه افـراد را بـخواهند و افراد را تشويق كنند، به هرتـرتـيـبى كه مى توانند، و تعزير كنند از اينكه يك امر واجب شرعى است ، نمى شود يكامـر واجـب شـرعـى زمـين مانده و من مشغول نماز شب بشوم . وقتى آن واجب شرعى است ، اگرمـزاحـم بـا هـر مـسـتـحـبـى بـشـود، آن واجـب شـرعـى را بـايـد مـنعـمـل كـنم . اين يك مساله است كه لازم است كه تذكر داده بشود و آقايان مدرسين هم و علماىاعـلام بـلاد هـم تـذكـر بـدهـنـد و ايـن نـقـيـصـه را كـم كـنـنـد تـا ايـنـكـه ايـنمشكل حل بشود.
قضات بر وفق شرع عمل كنند، به قوانين سابق اعتنا نكنند
مساله ديگر، قضيه باز راجع به قضاوت است كه بايد خيلى توجه بكنند آقايان قضات، آقايان دادستان ها، كسانى كه متكفل اين امر مهم اسلامى هستند، كه مسؤ وليت اين زياد استو لازم هـم هـسـت كـه شـمـا مـسـؤ وليـت را بـه عـهـده بگيريد. بايد وارد شد لكن در يك امربـزرگـى اسـت ، توجه بكنند كه جان و مال و ناموس يك ملت در دست اين قضات است و دردسـت ايـن دادگاه هاست و مسوول اين مسائل هستند و بايد تا آن مقدارى كه مى توانند، تا آنمقدارى كه قدرت دارند، توجه بكنند به مصالح عمومى اسلام . نه اين كه گناهكار است ،از او بـگـذرنـد، و نـه آن كه خداى نخواسته گناهكار نيست ، يك وقتى مبتلا بشود. قاضىبـايـد يك آدم قاطعى باشد كه در دو طرف قضيه قاطعيت داشته باشد. اگر يك كسى بهحـسـب حكم شرع بايد اين را كشت ، ترحم نكنند، جايز نيست . اگر بايد فرض ‍ بفرمائيدكـه حـبس و تعزير بشود، تعزير بكنند و اگر يك كسى خداى نخواسته يك آدمى است كهگـنـاهـكـار نبوده است ، بدون وقفه او را تبرئه كنند و بدون وقفه او را آزاد كنند. قاضىبايد اينطور باشد، فكرش اينطور، نه رئوف و مهربان باشد كه جنايتكاران را هم بهاو رافـت كـنـد، آن هـم جنايتكارهائى كه يك نمونه اش را من و شما در چند شب پيش ديديم وپـشـت انـسـان را لرزانـد و بسيار نمونه دارد كه ما نديديم . اينهائى كه بعدها معلوم مىشود، تا آخر هم كه معلوم نمى شود، در بارگاه خدا معلوم مى شود، بعدها معلوم مى شود،ما كمى اش را ديديم ، يك نمونه اش اين بود كه چند شب پيش از اين ديديد كه انسان نمىتـوانـد بفهمد كه يك آدم كه از اول به فطرت الهى متولد شده است تا اين حد جنايتش مىرسـد. تـصـور ايـن مـعناها براى انسان مشكل است . من گمان ندارم كه هيچ حيوانى نسبت بهحـيوان ديگر اينطور بكند. خوب ، يك همچو مسائل هست آنوقت اگر چنانچه يك آقاى قاضىرافـتـش بـگـيـرد كـه امثال اينها را با آنها ملايمت بكند، يعنى نمى گويم كه زايد بر آنمقدارى كه قضاء الهى اجازه مى دهد، ابدا حتى يك سيلى نبايد
بـزنـنـد. امـا آنـى كـه بـه حـسـب حـكـم شـرع ، حـكـمـشقتل است ، مسامحه نكنند. از آن طرف هم طورى باشد كه اگر چنانچه يك نفر آدم بيگناه است، حتى مانع بشود از اينكه يك حرف تند به او بزنند. آنها هم كه گناهكارند حق نيست بهايـنـكـه بـا آنـهـا مـعـامـله غـيـرانـسـانـى بـكـنـنـد. آنـهـا مـسـتـحـق قـتـلنـد، بـايـدقـتـل بشوند، مستحق اعدامند، اعدام بايد بكنند، اما زايد بر آن بخواهند كارهائى بكنند، اينرا بـدانـنـد كـه مـسـوول هستند. و همين طور متصديان حبس و زندان ها بايد اين معنا را توجهداشـتـه بـاشـنـد، چـه اشـخـاص كـه در راس هـسـتـنـد و چـه اشـخـاصـى كـهمـشـغـول اجـراى عمل هستند، بايد اين معنا را توجه بكنند كه حدود الهى معنايش اين نيست كهيك كسى كه مستحق قتل است ما فحش به او بدهيم ، جايز نيست اين ، يا به او سيلى بزنيم، حـق نـيست ، يعنى قصاص دارد اين . يك نفر آدم جانى كه دارند مى برند بكشندش ، اگرشـمـا يـك سـيـلى بـزنـيـد، او بـايـد حـق دارد به شما سيلى را عوض بزند و خلاف شرعكرديد. گمان نكنيد كه حالا كه اين آدم توى حبس آمده است ، ما بايد با او رفتار بد كنيم ،انشاءالله نمى كنيد و نبايد بكنيد. و همين طور قضات محترم شرع ، بايد موازين را با دقت، با كمال دقت موازين را عمل بكنند و خداى نخواسته يك وقت برخلاف موازين اسلامى واقعنشود. مائى كه مدعى هستيم كه جمهوريمان جمهورى اسلامى است ، احكام اسلام بايد در اينجـمـهـورى اجـرا بـشـود. يـكـى از امـور مـهم ، قضيه زندان هاست ، يكى از امور مهم ، قضيهدادگـاه هـاست ، دادسراهاست ، دادگسترى هاست . اگر بنا باشد كه حالا هم خداى نخواستهمثل زمان رژيم سابق ، در دادگسترى ها كارهاى خلاف شرع بشود، خوب ، ما بايد فاتحهايـن جـمـهـورى را بـخـوانـيم . و اين مكرر سفارش ‍ شده است كه اگر قوانين نداريد، بايدبـخـشـنـامـه كـنـيـد كـه تـمـام قـضـات بـر وفـق شـرععمل كنند، به قوانين سابق اعتنا نكنند.
و من حالا هم اعلام مى كنم به تمام سرتاسر قضات كشور، كسانى كه متصدى قضا هستند،كـسـانـى كـه در دادگسترى هستند، تمام قوانينى كه در زمان طاغوت بوده است و برخلافشـرع بـوده اسـت ، تـمام بايد دور ريخته بشود و مسووليتش به گردن من ، تمام را دوربريزيد و به جاى او قوانين شرع را عمل بكنيد.
شـوراى قضائى !!! بايد !!! اگر نكردند اين كار را خداى نخواسته ، حالا بخشنامه كنندبـه هـمـه سـرتـاسر كشور، به دادستان ها و به دادگاه ها و به دادگسترى ها و به همهايـنـهـا امـر كـنـند به اينكه تمام احكامى كه به حسب قانون ، قانون فاسدى كه گذراندهانـد، تـمـام ايـنـها فاسد است و مگر حالا گاهى پيدا بشود كه مطابق شرع باشد، خوب ،آنـهـا را عـمـل بـايـد بـكـنـنـد و آن چـيـزهـائى كـه بـرخـلاف شـرع اسـت هـيـچ كس حق نداردعمل بكند و هر كه عمل بكند، علاوه بر اينكه پيش خداى تبارك و تعالى رو سياه است و عذراينكه ما به قانون عمل مى كنيم ، غلط است . كدام قانون ؟ قانون مخالف با اسلام ؟ قانونمـخـالف بـا شـرع ؟ نـبـايـد بـه آن عـمـل بـشـود. شـمـا اگـر بـا قـانـون سـابـق هـم بازعـمـل بـكـنـيـد، خـوب ، يكى از ماده هاى متمم قانون اساسى سابق اين بود كه هيچ قانونىبـرخـلاف شـرع ، قـانـون نـيـسـت . مـنـتـهـا پـيـشـتـر بـه آنعـمل نشده سابقا به آن عمل نكردند. بنائا عليه آن چيزهائى كه به اسم قانون آورده اندو بر خلاف شرع است ، به حسب قانون اساسى زمان سابق هم قانون نيست .

next page

fehrest page

back page

 

 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation