بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب صحیفه نور جلد 16, امام خمینی (ره)   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     FEHREST -
     SAHIFE01 -
     SAHIFE02 -
     SAHIFE03 -
     SAHIFE04 -
     SAHIFE05 -
     SAHIFE06 -
     SAHIFE07 -
     SAHIFE08 -
     SAHIFE09 -
     SAHIFE10 -
     SAHIFE11 -
     SAHIFE12 -
     SAHIFE13 -
     SAHIFE14 -
     SAHIFE15 -
 

 

 
 

 

next page

fehrest page

تاريخ : 23/10/60
بـــيـــانـــات امـــام خـمـيـنـى در ديـدار با ريس جمهور، نخست وزير، رئيس مجلس و كليهاعضاىهياءت دولت
مـبـارك آن روزى اسـت كـه بـتـوانـيـم خـودمـان را بـسـازيـم و بـهدنبال آن كشور را
بسم الله الرحمن الرحيم
مـتقابلا تبريك اين عيد سعيدى كه ولادت دو شخصيت بزرگ اسلامى است به همه آقايان وبه ملت ايران و دولت ايران و همه مسلمين جهان عرض مى كنم . و اين روز، روز مباركى استو بـراى مـا مـبـارك آنـوقـتـى اسـت كـه خـودمـان بـتـوانـيـم خـودمـان را بـسـازيـم ودنـبـال آن كـشـور را. هـر اصـلاحـى نـقـطـه اولش خود انسان است . اگر چنانچه خود انسانتـربـيـت نـشـود نـمـى تـوانـد ديـگـران را تـربـيـت كـنـد و شـمـا ديـديـد كـه در آنطول سلطنتها از اول تا حالا و اين سلطنتهاى اخيرى كه بسياريتان همه اش را درك كرديد وبـعـضـى از شـمـا بـعـضـى اش ‍ را كه چون كارها دست اشخاصى بود كه تربيت اسلامىنـداشـتـنـد و خـودشـان درسـت نـشـده بـودنـد، بـراى خـاطر همين نقيصه بزرگ كشور ما راكـشـانـدنـد به آنجائى كه ملاحظه مى كنيد و ملت ما را هم كشاندند به آنجائى كه سالهابايد طول بكشد تا اينكه انشاءالله اصلاح بشود. از اين جهت آن چيزى كه بر همه ما لازماسـت ابتدا كردن به نفس خودمان است و قانع نشدن به اينكه همان ظاهر درست بشود، و ازقـلبـمـان شـروع كـنـيـم ، مـغـزمـان شـروع كـنـيـم و هـر روزدنـبـال ايـن بـاشـيـم كـه روز دومـمـان بـهتر از روز اولمان باشد. و اميدوارم كه اين مجاهدهنفسانى براى همه ما حاصل بشود و دنبال آن مجاهده براى ساختن يك كشور. و ما آن روز عيدداريـم كـه مـسـتمندان ما، مستضعفان مابه زندگى صحيح رفاهى و به تربيت هاى صحيحاسلامى انسانى برسند.
و مـلاحـظه مى كنيد كه اين امر، امرى است كه الان بر دوش شما آقايان است . يعنى اصلاحدولت و اصلاح ادارات و اصلاح جامعه و بازسازى همه اينها الان مسؤ وليتش به دوش همهمـاسـت و خـصـوصـا شـما آقايانى كه در راءس امور هستيد و اگر چنانچه همت نگماريد بهايـنـكـه بـى اغـمـاض مـسـائل را در وزارتـخـانـه هـا و در ادارات و در هـر جـا كـه هـسـتحل كنيد و باز در بين اينها اشخاصى باشند كه بخواهند نگذارند امور به مجراى اسلامىخـودش انسانى خودش جريان پيدا بكند چه بسا كه ما قدم را به واپس برداريم . اداراترا بـايـد بـا تـمـام قدرت تصفيه كنيد، نه تصفيه از هر فردى كه منحرف است ، آنها راتـصـفـيـه بـه يـك مـعنا و تاءديب و تصفيه ، و تهذيب آنهائى هم كه هستند لكن باز ادراكنـكـرده انـد مسائل اسلامى را. و اسلام براى ما همه چيز آورده است و ما بايد استفاده كنيم ازآنها و امروز روز استفاده است . اين اسلام بود كه ما را بر مشكلات تا حالا، آنهم آن مشكلاتبسياربزرگ تاكنون غلبه داده
اسـت . مـاهـا هـيـچ كدام نمى توانستيم اين كار را بكنيم و اين اسلام است كه ملت ما را منسجمكـرده اسـت و الان دارد انـعـكـاس حـقـيـقـى را بـه سـاير جاها هم مى اندازد و ما اميدواريم كهانـشـاءالله ايـن پـرتـو اسـلامـى در هـمـه كشورهاى اسلامى بلكه همه كشورهاى مستضعفينخـودنـمـائى كـنـد و هـمـه انـشـاءالله تـربـيـت بـشـونـد هـمـانـطـورى كـهآمـال اسـلام و پيغمبر اسلام بوده است . پيغمبر اسلام براى اينكه مردم تربيت نمى شدندغصه مى خورد به طورى كه خداى تبارك و تعالى او را تسليت مى داد، در مشقت بود، خداىتبارك و تعالى به او خطاب مى كند كه ما قرآن را نفرستاديم كه تو در مشقت باشى . وبـراى مـلتـهـا از پـدر بـراى اولادش ، از پـدر مـهربان براى اولادش بر ملتهاى عالم اوبـيـشتر غصه مى خورد و كافرها را وقتى كه مى ديد اينها به مجراى طبيعى انسانى نمىآمـدنـد، بـراى آنـها متاءسف بود و هر انسانى بايد اينطور باشد كه متاءسف باشد براىآنـهائى كه نمى آيند به خط اسلام و خط انسانيت . بعضى از علماى بزرگ از قرارى كهشنيدم فرموده اند كه من براى اشخاص منحرف بيشتر دعا مى كنم براى اينكه آنها بيشتراحتياج به دعا دارند. دل هاى انسانها، انسانهاى متعهد دلهائى است كه رئوف و مهربان برهمه بشر است و همين جنگ هائى كه پيغمبر اكرم ميكردند يا تحميلى بوده و يا گاهى وقت هاهـم اتـفـاق مـى افـتـاد كه ابتدائى بوده است ، همان ها هم آثار رحمت الهى بوده است براىايـنـكـه بـه دنـبـال تـهذيب يك ملت ها، آنهائى كه تهذيب بردارند بايد تهذيب بشوند وآنـهـائى كـه مانع از تهذيب ملتها هستند بايد از سر راه برداشته بشوند. اين يك رحمتىاسـت ، صـورتش را انسان خيال ميكند كه كشتار است لكن واقعش بيرون كردن يك موانعى ازسر راه انسانيت است و در ايران هم اين مساءله كه مى بينيد كه در همه جا براى ما هى طرحمـى شـود كـه ايـنها آدم مى كشند، اينها خيال مى كنند كه ايران آدم مى كشد، ايران تا امروزيـك دانه آدم را نكشته است ، ايران يك سباعى را كه حمله كردند بر همه چيز اسلام ، ملت ،انـسانيت ، آنها را اگر بتواند تهذيب مى كند و اگر بتواند با حبس ، آنها را نگه مى داردتـا تـهـذيـب بـشـود و اگـر نـتـوانـد تـصـفـيه مى كند. اين همان كارى است كه همه انبيا ازاول خـلقـت تـا حـالا كـرده انـد و آن اشـخـاصـى را كـه ديـگـرقـابـل اصـلاح نـبـوده انـد، آن اشـخـاص را يـا غـرق كرده اند و يا از بين برده اند. در هرصـورت تـمـام انـبيا از صدر عالم تا كنون ، تمام انبيا يك جلوه رحمتى بوده است از خداىتـبـارك و تـعـالى و چـنـانـچـه مـوجـوديت همه ما جلوه رحمت حق تعالى است . همين طور هدايتخداوند تبارك و تعالى به واسطه انبيا يك رحمت بزرگى است بر همه ، رحمه للعالميناسـت پـيـغـمـبـر و هـمـه انـبيا رحمت بوده اند و اين براى اين است كه اين بشر متوجه نيست ،جـاهـل اسـت نـمـى داند چه خبر است آن طرف ، نمى داند كه راه انسانيت را اگر طى نكند چهخـواهـد گـذشت بر او. از اين جهت آنهائى كه راه را مى دانند، مى دانند كه اين بشر به چهظـلالتـى مـى افـتـد و بـه چـه زحـمـتـهـائى دچـار مـى شـود ازاعـمـال خـودش ، از افـكار فاسد خودش . همه چيز هم از خود آدم است . هيچ چيزى تهيه نشدهاسـت بـراى مـا كـه از سـابـق تـهـيه كرده باشند كه ما را بخواهند عذاب بدهند، همه اينهاچـيـزهـائى اسـت كـه مـا خـودمـان تـهـيـه مى كنيم . هر عملى كه ما در اينجا انجام مى دهيم يكصـورت بـرزخـى دارد و يـك صـورت مـلكـوتـى دارد و مـا بـه او مـى رسـيـم .عمل خوب همين طور است و عمل بد هم همين طور است . بنابراين آنهائى كه ، انبيا و اوليائى
كه راه ها را مى دانستند، عواقب را مى دانستند، براى بشر غصه مى خوردند و جانفشانى مىكـردنـد كـه مـردم را نـجـات بـدهـنـد. يك جانفشانى است و فعاليتى است كه ميخواهد خودشبرسد به نوائى مردم را وادار مى كند به شيطنت ، جوانها را وادار مى كند كه خودشان رابـه كـشتن بدهند تا بعد بيايد او زمام امور را به دست بگيرد. اين يك طور است . يك طورهـم ايـن هـست كه همه چيزش را فداى بشر مى كند براى تهذيب بشر. انبيا اينطورند. انبيايـك روزشـان بـراى خـودشـان صرف نشده است ، يك ساعتشان توجه به خودشان نبوده ،همه توجه به اين بوده است كه اين مريض ها را، اينهائى كه دارند خودشان را به چاه مىاندازند، اينهائى كه دارند خودشان را به عاقبتهاى بسيار بد مى اندازند، اينها را نجاتبـدهـنـد. مـا هم بايد آنقدرى كه در توانمان است البته ما كوچكتريم از اينكه بگوئيم كهانـبـيـا مـى كـردنـد مـا هـم مى خواهيم بكنيم آنقدرى كه در توانمان هست براى نجات ملت ها،بـراى نـجات ملت خودمان و براى نجات ملتهاى ديگر از اين ظلمت هائى كه برايشان پيشآمده است ، از اين گرفتارى هائى كه برايشان پيش آمده است ما بايد فعاليت بكنيم و ايناشـخـاصـى كـه در خـلاف واقع شدند و خودشان ملتفت نيستند خصوصا اين جوانهاى تازهرس ، ايـن جـوانـها، اين دخترها، اين پسرها كه اين بى انصاف ها اينها را به خط اعوجاجىكـشـانـدنـد، انـحـرافـى كشاندند اينها را، ما جديت بايد كنيم به اينكه انشاءالله تربيتبـشـونـد ايـنـهـا. هـر كس صحبت مى كند صحبت بكند كه اينها را به راه راست برگرداند،تـربـيـت كـنـد. آنـهـائى كـه در حبس هستند تربيت بشوند انشاءالله . و آن راهى كه انبياءداشـتـنـد همين بود كه تربيت و تهذيب . انبيا براى انسان آمدند، براى انسان سازى آمدندهيچ كار ديگرى نداشتند، آمدند اين انسانها را كه در صورت انسانند و دارند بر خلاف راهمى روند اينها را به راه راست ، به راه مستقيم هدايت كنند.
و مـن امـيـدوارم كـه ايـن عـيد مبارك باشد بر تمام اسلاميان ، بر تمام مستضعفان و بر ملتشريف ايران ما كه بحمدالله ملت خوبى است و دولت و همه چيزى كه الان ما داريم ، مجلسمان ، دولتمان ، قوه قضائى مان ، بحمدالله الان همه خوبند و ما مى خواهيم خوبتر باشندو هـمـه شـمـا ميخواهيد خوبتر باشند و اميدوارم كه همه اينها با اين انسجامى كه الان هست ونعمتى كه خداى تبارك و تعالى به همه ما عنايت كرده است كه من گمان ندارم از اولى كهحكومت تشكيل شده در دنيا تا حالا يك همچو مجلسى اينطورى ، همچو مجلس ‍ خودمانى ، مجلسصفابين اشخاصى كه هر كدام در يك مركزى براى خودشان مثلا چه هستند، الان همه با همهـسـتيم ، همه با هم صحبت مى كنيم ، همه با هم مشكلات را مى گوئيم و توجه مى كنيم بهمـشكلات و من گمان نكنم كه همچو چيزى تا حالا بوده و اين يك نعمتى است كه خداى تباركو تـعالى به ما عنايت كرده است و ما اميدواريم كه قدر اين نعمت را بدانيم و شكر اين نعمتبه اين است كه براى خدا و براى اسلام كار بكنيم و همه جهدمان اين باشد كه اين ملت راو خـصـوصـا اين مستضعفين و اين مستمندان را انشاءالله ما از آن مشكلاتى كه دارند، محروميتهـائى كـه در طول تاريخ اينها كشيده اند ما بتوانيم و شماها بتوانيد انشاءالله آنها را ازايـن مـحـرومـيـت هـا نجات بدهيد و همه آنها را انشاءالله به رفاه در دنيا و آخرت انشاءاللهبرسانيد.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
تاريخ :3 2/10/60
بيانات امام خمينى در جمع ائمه جمعه استان گيلان
اصولا دعوت به اسلام ، دعوت به وحدت است
بسم الله الرحمن الرحيم
يـكى از بركات اين انقلاب اين است كه ما با آقايان و روحانيون همه كشور تماس نزديكداريـم و آقـايـان عـلمـا و ائمـه جـمـعـه تـشـريـف مـى آورنـد و بـا هـم صـحـبـت ودرددل مـى كـنيم . آنچه مى خواهم عرض كنم اين است كه اسلام براى ما همه چيز آورده ، همينقـضـيـه وحـدت در قـرآن كـريـم بـا تـعـبـيرهاى مختلف روى آن پافشارى شده و به مردمگـوشـزد شـده اسـت . آنـچـه مـهـم اسـت ايـن اسـت كـه مـسـلمـيـن بـه اسـلام و قـرآنعـمـل كـنند. اسلام همه مسائلى را كه مربوط به زندگى بشر در دنيا و آخرت است و آنچهرا مـربـوط بـه رشـد و تـربيت انسان و ارزش انسان است داراست . و هيچ مكتبى از مكتب هاىانـحـرافـى كـه الان رايـج اسـت ايـنـطـور عـنـايـتـى كـه اسـلام نـسـبـت بـهمـسـائل دارد، نـدارنـد. هيچ مساله اى نيست كه در اسلام نباشد تا بگوشيم كه ما آن را پيداكـرده ايـم . اسـلام همه چيز را گفته است لكن اشكال بر سر مسلمين است . همين مساله وحدتكه شما تذكر داديد، الان بحمدالله هفته وحدت است و به بركت اين مولود سعيد و فرزندبـزرگـوارش حـضـرت صـادق عـليـه السـلام بـشـر مـى تـوانـد بـهآمال خودش برسد.
ايـن وحـدت هـمـان چـيـزى اسـت كه در قرآن كريم درباره آن سفارش شده است و ائمه اطهارعليهم السلام مسلمين را به آن دعوت كرده اند. و اصولا دعوت به اسلام ، دعوت به وحدتاسـت . بـه ايـن معنا كه همه در كلمه اسلام با هم مجتمع باشند. لكن همانطور كه مى دانيد،نـگـذاشـتـنـد ايـن وحـدت تـحـقق پيدا بكند، خصوصا در اين عصرهاى اخير كه زيادتر بهاخـتـلافـات دامـن زده اند چون كارشناس هاى آنها فهميده بودند كه اگر اين اجتماع بزرگاسـلامـى بـهـم نـزديك بشوند و به هم بپيوندند ديگر هيچ قدرتى نمى تواند با اينهامقابله كند و نسبت به آنها سلطه جوئى كند. آنها تنها راه را در اين ديدند كه براى مقاصدشوم خود بين همه گروه ها تفرقه بيندازند. شما ديديد در گذشته ، در هر شهر و در هرمـحـله اى كـه دسـتـجـات مختلفى بودند، با هم اختلاف داشتند. آنها همه جا در سطح شهر وروسـتـا اخـتـلاف ايـجـاد كـرده بـودنـد، حتى بين خود روحانيون با هم و بين مردم نسبت بهيـكـديـگـر اخـتـلافات ايجاد مى كردند كه نگذارند اين مجتمع با هم اتحاد پيدا كنند. و معالاسـف در بـيـن بـالاترين افراد روحانى و بالاترين افراد روشنفكر هم اين مساله تاثيركـرده بود كه حتى آنها هم در اختلافاتى كه بايد جلويش را بگيرند، خودشان را هم واردمى كردند.
هر جا يك عالم عاقل متدين باشد، مسائل را اصلاح مى كند
البـتـه امـروز روزى اسـت كـه هـمـه ما مسائل را فهميده ايم و خود مردم هم فهميده اند و بهبـركـت ايـن انقلاب اسلامى ديد سياسى رعيت ها هم بالا رفته است . الان آنهائى كه اصلادخـالت در ايـنـگـونـه مـسـائل نـمـى كـردنـد، داخـل در ايـنمـسـائل شـده اند. امروز همه قشرهاى ملت مسائل را مى فهمند و رو به رشد هستند. زن ها كهدر گـذشـتـه از هـمـه چـيـز جـامـعـه مـحـروم بـودنـد، بـحـمـدالله در ايـنسـال هـاى اخـيـر بـه طور شايسته و با حفظ موازين شرعى وارد شده اند و خودشان داراىكـلاس و تـبـليغاتند. روحانيون بايد قدر اين مسائل را بدانند و بدانند كه اگر روحانىدرسـت شد، همه چيز درست مى شود و اگر خداى نخواسته روحانى فاسد شد، عالم فاسدمـى شـود و ايـن يـك واقـعـيـت است . من در جوانى در ايام تابستان كه گاهى به بعضى ازبلاد مى رفتم در بعضى جاها مى ديديم كه همه مردم خوبند از آن جمله محلات را مى ديديمكه همه مردمش متدين و خوبند، وقتى متوجه مى شديم ، مى ديديم كه عالم خوب در آنجاست. بـنـابـرايـن هـر جـا يـك عـالم عـاقـل و مـتـديـن بـاشـد،مـسائل را اصلاح مى كند و در مقابل اگر خداى نخواسته انحرافى در اين قشر پيدا بشوداين انحراف به مردم نيز سرايت مى كند.
امـروز مـسـؤ وليـت بـزرگـى به دوش همه ماهاست ، همه ائمه جمعه ، همه ائمه جماعت ، همهعـلمـاى بـلاد. امـروز خـدا ديـگـر از مـا هـيـچ عـذرى را نـمـى پـذيـرد. اگـر مـا در چـنـدسـال پـيـش از ايـن عـذر داشـتيم كه ما با سرنيزه نمى توانيم مقابله كنيم و اگر يك كلمهبگوئيم حبس ‍ است ، امروز ديگر تمام اين عذرها منقطع شده و خدا حجت را بر ماها تمام كردهاسـت . الان هـمـه شـمـا تـوانـائى داريـد كـه هـر كـدام محيط خودتان را با تفاهم با مردم ومـسـووليـن امـور اصـلاح كـنـيـد. امروز همه ما موظفيم كه عملا وحدت را در آن محلى كه هستيمايـجـاد كـنـيم ، شهريها در شهرها و روستائى ها در روستاها. اگر همه با هم تفاهم كنند وتـبليغ بشود به اينكه ما همه بايد با هم باشيم و همه با هم كار كنيم ، مسائلى كه هستحـل مـى شـود و بـحـمـدالله الان مـردم هـم حاضرند. مساله كمبود روحانى كه اشاره كرديد،اينطور نيست كه فقط شما كمبود روحانى داشته باشيد بلكه سرتاسر كشور كمبود داردو چـون كـه در زمـان ايـن دو پـدر و پسر فاسد همه چيز را از روحانيون گرفته بودند وفـقط براى آنها مسجدى مانده بود كه آن هم از نظر آنها بايد زير نظر فلان بازنشستهاداره مى شد و به اين ترتيب همه جهاتتان محدود بود و شما نمى توانستيد يك كلمه حرفبـزنيد و مسائل تان را بگوئيد. برخلاف امروز كه شما مى توانيد همه كارى را بكنيد وامـروز كـه وجـود افـراد لازم اسـت ، بـايـد حـوزه عـلمـيـه ايجاد كنند و افراد را براى آتيهتـربـيـت كـنـيـد. الان اگـر مـا در مـسـاله قـضـاوت كـه يـكـى ازمـسـائل مـهـم اسلام است و با نواميس و جان و مال مردم سر و كار دارد كمبود داريم براى ايناسـت كـه در گذشته قضاوت به دست روحانيون نبود تا افراد را تربيت كنند و اصلا درگـذشـتـه كتاب قضا يك كتاب منسى بود. در نتيجه امروز كه قضاوت آزاد شده است و بهدسـت شـمـا اداره مـى شـود، مـى بـيـنـيـم كـه افـراد نـداريـم و دچـارمشكل شده ايم كه انشاءالله با همت همه اين مشكل بر طرف خواهد شد.
والسلام عليكم ورحمه الله و بركاته
تاريخ : 26/10/60
بـــيـــانـــات امـــام خـــمـــيـــنـــى در ديـدار بـا فـرمـانـدهكل قوا و كليه فرماندهان سپاه پاسدارانانقلاب اسلامى در جنوب كشور
ايكاش من هم يك پاسدار بودم
بسم الله الرحمن الرحيم
شـمـا بـايـد خـدا را شـكـر كـنيد كه اين عمليات اسلامى به دست شما اجرا مى شود، هركستـوفـيـق ايـن عـمـل را نـدارد. امروز صبح بعد از ملاقات با تنى چند از پاسداران به اينفـكـر افـتـادم كـه ايـكـاش من هم يك پاسدار بودم ، اينها چه مى كنند و من چه كار. آنها مىرونـد بـا دشـمـن اسـلام مـى جـنـگند و من در اينجا هستم و نمى توانم . شما قدر خودتان رابدانيد، خداوند به شما عنايت داشته است كه شما را مهيا كرده است تا قرآن كريم و اسلامعـزيز و ميهن اسلامى را حفظ كنيد. نظام الهى مقرر كرده است تا شما براى خدمت به اسلامانـتـخـاب شـويـد و اين پيش خدا ثبت است و ملائكه الله و خداوند پشتيبان شماست و دلتانقـوى بـاشـد. هـر قـدمى كه براى اسلام بر مى داريد قدمى است الهى كه خدا براى شماپـيـش آورده اسـت . شـمـا روى تـدبـير و فكر عمل كنيد، ديگر نه از كشتن بترسيد و نه ازكـشته شدن . عمده اين است كه قصدتان خالص باشد كه بحمدالله هست . روحيه قوى اينجوانان بيست ساله از امورى است كه انسان را به تعجب وا مى دارد. مقصد امروز ما اين استكـه ايـن كـشـور آفت زده ، غربزده و سلطنت زده را به اسلام برگردانيم و غرضى غير ازاين نداريم .
از مسائلى كه خواستم تذكر دهم اين است كه نظم را كاملا رعايت كنيد. شجاعت غير از تهوراسـت . شـجـاعـت در جـنـگ حـركـتـى اسـت قـهـرمـانـانـه روى نـقـشـه و نـظـم و حـسـاب وحـال آنـكـه تـهـور بـى حـساب و نظم بر دشمن تاختن است . كارها بايد روى نظم و قاعدهصـورت گيرد. تكرار مى كنم كار وقتى روى نظم و قاعده و براى خدا بود ديگر خوفىنـيست چه كسى كشته شد و چه كسى كشت . انشاءالله شما مويد به جندالله باشيد و پيشبـرويـد. ديشب وقتى ديدم عراقى ها تعدادى زن را زير خاك كرده اند پيش خود گفتم ما هرچـه فـريـاد بـزنـيم و بخواهيم به دنيا بگوئيم كه اينها چه مى كنند، فايده ندارد. چونمـظـلوم هـسـتـيـم و نـمـى خـواهـيـم زيـر بـار كـسـى بـرويـم ، بـايـد ايـن فـشـارهـا را هـمتـحـمـل كـنـيم ، ولى چون براى خدا كار مى كنيم ديگر چه باك ، هر چه مى خواهند عليه ماتـبـليـغـات كـنـنـد و هـر چـه مـى خـواهـنـد مـا را بد جلوه دهند. اميرالمومنين على عليه السلامفـرمـودنـد تمام عالم اگر پشت به من كنند، من ابا ندارم . پس وقتى كار براى خدا باشدديـگـر چـه بـاك . هـركـس براى خدا بيشتر كار كند بيشتر فحش مى شنود، كما اينكه شماپاسداران از همه بيشتر توهين شديد. خداوند شما را موفق كند.
تاريخ : 28/10/60
بـــيـــانـات امـام خـمـيـنـى در ديـدار بـا وزيـر امـور خارجه و كارداران سفارتخانه هاىجمهورىاسلامى ايران
وظيفه اسلامى ماست تا حيثيت اسلام و كشورمان را حفظ كنيم
بسم الله الرحمن الرحيم
از اولى كه جمهورى اسلامى تشكيل شد، من درباره سفارتخانه ها و سفراى اين نظام ، بهوزراى امـور خـارجـه هـر دولتـى كـه روى كـار مـى آمـد تـذكـر دادم و تـاكـيـد مى كردم كهنـمـايـنـدگـان جمهورى اسلامى در خارج از كشور بايد با نظام اسلامى كاملا تطبيق كنند.اگـر افـراد و وضـع سفارتخانه و كيفيت اداره و برخوردها از سفارتخانه ها با جمهورىاسلامى مطابقت نداشته باشد، نبود سفارتخانه بهتر از بود آن است . اگر سفارتخانههـاى مـا مـثل سفارتخانه هاى زمان محمدرضا باشد ديگر چه توقعى است از اينكه قلم ها وزبـان هـا چـيـزى نـگـويـنـد و نـنـويـسـنـد. آنـهـا چـيـزهـائى را كـه نـيـسـتجـعـل مـى كـنـنـد، اگـر خداى نخواسته باشد چه ؟ لذا وظيفه اسلامى و ملى شما و ماست تاحـيـثـيـت اسلام و كشورمان را حفظ كنيم . شما كه خارج مى رويد سعى كنيد تا اشخاصى رابـرگـزيـنـيـد كـه انحراف نداشته باشند و اگر نمى توانيد يكمرتبه اصلاح كنيد، درفـكـر اصـلاح تـدريـجـى بـاشـيـد. هـمـه مـى دانيد كه مسؤ وليت وزارتخارجه به مناسبتسـروكـار داشـتنش با خارج بسيار سنگين است ، لذا سعى كنيد به هر مقدارى كه امكان داردسـفـارتـخـانـه هـايـتان را در مسير رشد و ترقى و تعالى اسلامى قرار دهيد و سعى كنيدنـشـريه اى داشته باشيد تا مسائلتان را بيان كنيد و به دروغ راديوها و روزنامه ها تاآنجا كه ميسر است ، جواب دهيد. انشاءالله روزى اين جمهورى موافق با خواست خداى تباركو تعالى گردد. خداوند شما را موفق و مويد كند.
تاريخ : 30/10/60
بـــيـــانـــات امـــام خـــمـــيـــنـــى در جـــمـــع ائمـــه اســـتـــان اصـــفـــهـــان وچـهـارمحال و بختيارى
تهذيب نفس در راس همه امور است
بسم الله الرحمن الرحيم
قـبـلا بايد از آقايان تشكر كنم كه در اين هواى سرد از راههاى دور، خصوصا كه بعضىآقـايـان نقاهت هم دارند، تشريف آورده اند اينجا و اميدوارم كه اين بركاتى كه به واسطهنـهضت حاصل شده است كه يكى اش هم همين مرابطه بين آقايان با هم باشد، مستدام باشدو هـمـيـشگى انشاءالله . من نكته اى كه آقايان هم مى دانند لكن تذكر است ، ما بايد ببينيمكـه بـيـشـتـر صـدمـه اى كـه اسلام خورده است از چه خورده است و از چه گروهى و بيشترچيزى كه اسلام به او اهميت داده است چه امرى است تا راه باز بشود براى كوشش ما كه درايـن امـرى كـه اهـتـمـام دارد اسلام در آن كوشش كنيم و جلوى آن چيزهائى كه بر اسلام واردشـده اسـت ، صـدمـاتـى كه بر اسلام وارد شده است ، انشاءالله جلويش گرفته بشود. منگـمـان مـى كـنـم كـه آن چـيزى كه به اسلام بيشتر از همه چيز ضرر زده است عدم تربيتصـحـيـح اسـت ، تـحـقـق پـيـدا نـكـردن تـهـذيـب و اخـلاق اسـلامـى اسـت . اگـر شـمـا درطـول تاريخ اسلام بلكه همه انبيا توجه كنيد و البته توجه داريد، آنقدرى كه اسلام ازاين اشخاص منحرف و غير مهذب صدمه خورده است و تمام اديان صدمه ديده اند، از هيچ چيزديـگر نديده اند. اصل اساس آن چيزى كه به مكتب هاى توحيدى ضرر رسانده است و مانعشده است از اينكه رشد پيدا كنند، همين غير مهذب بودن بود، گاهى از طرف اشخاصى كهعـلم دارنـد و مـهـذب نـيـسـتـنـد و بـيـشـتـر هـم از طـرف اشـخـاصـى كـهجـاهـل بـودند، كه مهذب نبودند. و معلوم نيست كه آنقدرى كه از طرف عالم غير مهذب اسلامصـدمـه ديده است ، از طرف جاهل غير مهذب با اينكه عددشان زياد است صدمه ديده است ، ازطـرف جاهل غير مهذب با اينكه عددشان زياد است صدمه ديده باشد. تمام مكتب انحرافى رااشـخـاص دانـشـمـنـد و مـلا ايجاد كردند، چه آن چيزهائى كه مذهب سازى بوده است ، آنها هماشـخـاص عـالمى بودند كه مذهب درست كردند، مذهب هاى انحرافى ، و چه مكتب هاى سياسىكـه آنـهـا هـم از جانب اشخاص دانشمند و عالم بوده است . و آنقدرى كه به مكتب توحيدى ازاين سنخ جمعيت كه عالم بودند و همه جور علمى هم شايد مى دانستند، صدمه خورده است ، ازهـيچ طايفه اى نخورده است . از اين طرف قرآن هم كه كتاب زنده الهى است ، اين هم آنقدرىكـه دنـبـال ايـن بـوده اسـت كـه تـهـذيـب كـنـد مـردم را،دنـبـال چـيـزهاى ديگر نبوده است . اصلا مى شود گفت كه قرآن براى همين مقصد آمده است ،براى اينكه بشر به اين مطلب از همه
چـيـز بـيشتر احتياج داشتند. قرآن كتابى است كه براى انسان سازى ، از تمام مراحلى كهانـسـان طـى مـى كند، قرآن در همه مراحلش ‍ دعوت دارد و راه دارد و تمام قصه هائى كه درقرآن نقل شده است ، گاهى هم تكرار شده است ، براى اين بوده است كه مساله اهميت داشتهاست و اين قصه ها راهنماى مردم بوده است و براى تهذيب بوده است . قرآن كتاب احكام نيست. كـليـات را، كـليـات احـكـام را، اصولش را ذكر فرموده است آن . قرآن كتاب دعوت است وكتاب اصلاح يك جامعه است كه بعد از اينكه به قرآن اصلاح شد جامعه ، به سنت نبى واخـبـار وارده از طـرف پـيـغـمـبـر اكـرم (ص ) بـه وسـيـله ائمـه هـدى و روات ، آنـهـاعـمـل بـشـود. از ايـن جـهت اين دو نكته اسباب اين مى شود كه ما توجه به اين بكنيم كه همخـودمـان را تـهـذيـب بكنيم ، براى اينكه اهم امور اين است نزد اسلام و اگر علم بلاتهذيبباشد ضررش از جهل بدتر است ، هم خودمان را تهذيب بكنيم و هم خودمان را متوجه به حقتـعـالى و احـكام حق تعالى بكنيم و هم جامعه را به اين راه دعوت كنيم كه الحمدلله امروزتقريبا همه مسائل تهذيبى و مسائل اخلاقى قابل دعوت است و هيچ مانعى از اين نيست . اگرسابق شما مى خواستيد كه بعضى از احكام الهى را منتشر كنيد يا بعضى از اخلاق فاسدهرا ذكـر بـكـنـيـد، حتى در يك جاى محدود هم نمى توانستيد، براى اينكه آنهائى كه مخالفشـمـا بـودنـد آنقدر فاسد بودند كه شما از هر صفت زشتى كه اسم مى برديد، آنها بهريـش مـى گـرفـتـنـد و جلوى شما را مى گرفتند و امروز بحمدالله اين فرصت براى ما،بـراى شـمـا آقـايـان عـلمـا، براى همه علماى اسلام در ايران پيش آمده است كه راه باز استبراى مهذب كردن مردم و دعوت مردم به صلاح . بنابراين ، آن چيزى كه در راس همه اموراسـت ، بـراى هـمـه مـاهـا اول تـهـذيـب نـفـس اسـت و درخـلال او تـهـذيـب مـردم است . اگر انسان خودش مهذب نباشد نمى تواند ديگران را تهذيبكند، حرف اثر ندارد. وقتى كه آقايان خودشان را تهذيب كردند، خصوصا ائمه جمعه كهسر و كارشان با توده هاى عظيم مردم است ، ائمه جماعت هم هست ، اما ائمه جمعه بيشتر الانمـورد تـوجـه هـسـتند، آنها بايد انشاءالله به مقام عالى تهذيب برسند و مردم را هم دعوتبـه ايـن مـطـلب بـكـنـنـد. تـمـام آن مـسـائلى كـه در اسـلام اسـت ، حـتـىمـسـائل سـيـاسـى اش ، مـسـائل تـهـذيـبـى اسـت ، بـراى درسـت كردن آدم است . ما نبايد همهمـسـائل را حـالا دنـبـال مـسـائل سـيـاسـى قـرار بـدهـيـم ، بـايـد هـمـهمـسـائل را دنـبال مسائل اسلامى و خصوصا اين وجهه تهذيب مردم . شما ملاحظه مى فرماييدكـه لحـن قـرآن در اين باب از همه ابواب ديگر لحنش زيادتر و بيشتر تاكيد در آن دارد،چندين آيه قسم هست و بعدش (قد افلح من زكيها و قد خاب من دسيها) او به ما مى فهماندكـه اساس ‍ مسائلى كه همه چيز به آن درست مى شود، آن تهذيب است و اساس همه مسائلىكـه انـحـرافـى اسـت ، ايـن عـدم تـهذيب است و (دسى ) در نفس انسان است ، (دسى )شيطان است . بنابراين بايد ما سرلوحه همه امورمان را اين قرار بدهيم .
شايد هيچ انقلابى مثل انقلاب ايران مورد تهاجم واقع نشده باشد
البـتـه گـرفتارى الان براى ما، براى ملت خيلى زياد است ، يعنى شايد در هيچ انقلابىايـنـطور مثل انقلاب ايران مورد تهاجم واقع نشده باشد، براى اينكه انقلاب هاى ديگر ياانقلاب هاى چپى بوده يا
راسـتـى بـوده . اگـر چـپـى بوده چپى ها تاييدش مى كردند، راستى ها مخالفش بودند واگـر بـعـكـس بـوده آنـها تاييد مى كردند و آن دسته مخالف بودند. اما انقلاب اسلامى ازبـاب اينكه از اول اسلامى بوده اينطور نبوده است كه يك نفر فرض كنيد كه غربزده ياشـرق زده آمـده باشد و انقلاب كرده باشد و مردم را دعوت به انقلاب كرده باشد، كودتاكـرده بـاشـد. مـسـاله كـودتـا نـبـوده اسـت ، مـسـاله قـيـام يـك مـلت براى اينكه از دست ظلمداخـل و خـارج بـه تـنـگ آمـده اسـت . قـيـام يـك مـلت اسـت درمقابل همه قدرت ها، مهيا هم بايد باشد براى اينكه همه قدرت ها به او تهاجم كنند و هيچتـوقـع مـا نـداريـم كـه امريكا با ما سر مصالحه داشته باشد يا شوروى . همه اينها مىبينند كه اگر اين انقلاب در ايران انشاءالله به ثمر برسد و آنطورى كه خواست اسلاماست تحقق پيدا بكند، ناچار اين انقلاب به خارج صادر مى شود، هيچ احتياجى به اين نيستكـه كسى هم برود اين كار را بكند البته تكليف است كه دعوت بشود همه جا، اما اگر اينانـقـلاب را مـردم دنـيـا كـه الان متوجه به آن هستند، هم زورمندها متوجهند كه احساس خطر مىكـنـنـد و هـم مـظـلوم هـا مـتـوجـهـنـد كه شايد اين راهى باشد براى نجات ، اين انقلاب اگرانـشـاءالله بـه آن مـقـصـد اعـلاى خودش برسد و اسلام در اينجا حكومت داشته باشد و هيچحيثيت ديگرى غير اسلام نباشد، اين خطرى است براى قدرت هاى بزرگ و وابستگان آنها وراه امـيـدى اسـت بـراى مـسـتـضـعفان جهان ، همان معنائى كه تمام انبيا از صدر عالم تا حالادنبال او بودند. همه انبيا آمدند و با قلدرها دعوا كردند. البته آنهائى كه مى خواهند انبيارا قـبـول نكنند و وابستگان به انبيا را محكوم كنند، آنها مى گويند كه دين براى اين استكه مردم را تخدير كند، اينها تخدير مى كنند و قدرت هاى بزرگ مى چاپند. ولى هر كسنـگـاه كـنـد بـه سـيـره انـبيا از صدر عالم تا حالا، مى بينيد كه آنى كه اطراف انبيا جمعشـدنـد مـظـلوم هـا هـسـتند، آنى كه مقابل انبيا بودند قلدرها بودند. ما هيچ نبى اى را سراغنـداريم كه با يك قلدرى ساخته باشد به ضد ملت خودش و هيچ وصى نبى اى را سراغنداريم كه ساخته باشد به ضد ملت خودش . اين سيره انبيا از صدر عالم تا زمان خاتمهـمـيـن بـوده اسـت كه در مقابل اين قدرت هائى كه ظالم بودند، منتها هر كدام در يك محيطىبـودنـد، از آنـجـا شروع كردند. حضرت موسى در يك محيطى بوده از آنجا شروع كردند.لكـن مـقـصـد ايـن بـوده اسـت كـه ريشه استكبار را از جهان بكنند و مردم مظلوم را از اين ظلمهـائى كـه بـر ايـشـان مـى شود نجات بدهند. از اين جهت با شما دو طايفه به شما توجهدارد، يـك طـايـفه مستكبرين و سودجوها و طوايفى كه به آنها وابسته هستند، آنها را توقعنـداشـتـه بـاشـيـد كـه بـا شـمـا صلح بكنند، آنها نخواهند صلح كرد، آنها همه شان همانبـرنـامـه فـرعـون ها را دارند كه سر سازش ‍ هيچ ندارند، و يك دسته هم مستضعفين جامعههـسـتـنـد كـه اكـثـريـت و يـك اكـثـريـت مـحـروم هـسـتـنـد، ايـن دسـتـه هـم بـا شـمـا هـسـتند. هيچاشـكـال نـدارد كـه ايـن برنامه شما اگر چنانچه در خارج تحقق پيدا كند، تمام مظلوم هاىجـهـان دورش جـمـع مـى شوند. حالا مثل !!! زمان هاى !!! زمان سابقى كه انبيا بودند نيست ،بـراى ايـنـكـه انـبـيـا چـقـدر زحـمـت بـكـشـنـد كـه از يـك شـهـرى بـه شـهـر ديـگـرمـنـتـقـل كـنـنـد. خـوب ، هـيـچ وسـايـل نـبـود. در مـكـه بـايـد سـيـزدهسـال رسـول اكـرم باشند و نتوانند مطلب خودشان را به حجاز برسانند، تا برسد بهجـاهـاى ديـگـر بـخـواهـنـد بـرسـانـنـد. چـقـدر مـعـطـلى دارد. قـاصـدى بـايد برود، چند ماهطول مى كشد تا برسد
بـه آنـجا، از اين مسايل . حالا هر مطلبى كه اينجا گفته مى شود، چند ساعت بعدش در همهدنيا منتشر است ، راديوها مى گويند كه چه مى كنند. لهذا الان حجت بر ما بيشتر است و اهميتتبليغ هم زيادتر، براى اينكه تبليغ شما در اينجا و تهذيب مردم آن نيست كه توى مسجدشما تهذيب داريد، مهذب مى كنيد مردم را. نخير، اين انعكاس پيدا مى كند و راديو مى گويدو خارج هم مى رسد. بنابراين ، ما امروز مواجه هستيم با همه قدرت ها كه مخالف ما هستند ومـظـلوم هـم هـسـتـيـم . تـمام تبليغاتى كه در تمام جاها هست ، تقريبا تمام جاها، آنهائى كهساكتند، ساكتند، آنهائى كه حرف مى زنند همه به ضد اسلام و به ضد جمهورى اسلامىصـحـبـت مـى كـنـنـد، آنـهـائى كـه يـك خـرده عـاقـل تـرنـد مـى گويند اينها اسلامى نيستند.دل مـثـلا كـارتر يا بگين براى اسلام مى سوزد كه ما چون اسلامى نيستيم ، آنها متاثرند!(اى واى ! چـرا اسـلام در ايـران تـحـقـق پيدا نمى كند؟!) آنها هم كه از خودمان هستند كهيـعنى ايرانى هستند، آنهائى كه در زمان حكومتشان با اسلام در جنگ بودند، حالا دلسوزىمـى كـنـند براى اسلام كه اين مملكت اسلامى نيست ! تمام هم و غم اينها كه در خارجه رفتندايـن اسـت كـه چـون اسـلامـى نـبـوده از ايـن جـهـت مـا پـشت كرديم به آن . و آنهائى كه بىعـقـل هـسـتـنـد، آنـهـا ديـگـر ايـن مـسـايـل را طـرح نـمـى كـنـنـد، آنـهـا اصـلش بـااصـل تـبـليـغـات اسـلام مخالف هستند. بنابراين شما مواجه هستيد امروز با تمام تبليغاتمـخـالف ، يـعـنـى هيچ شايد راديوئى پيدا نكنيد، الا اينكه مگر خيلى نادر باشد، الا اينكهحـمله مى كند به ايران ، به نهضت ايران ، به حكومت ايران ، به چه و همه هم تقريبا مىگـويـنـد كـه مـلت مخالف با اينهاست ، كانه چند نفر معمم آمدند بدون اينكه ملتى در كاربـاشـد، ارتش هم كه مى گويند مخالف با اينهاست ، نه اينكه ملتى باشد، بدون اينكهارتـشى باشد، بدون اينها زمام امور را به دست گرفتند. اين ملتى كه همه مى دانند، نهاين است كه ما مى دانيم ، آنها مى دانند مسائل را و مى دانند قضيه اينكه ملت چكاره است و چهمى كند و با كيست ، اينها را همه مى دانند لكن از باب اينكه خوب ، خود تبليغات يك مسالهاسـت ، لااقـل بـراى خـارج يـك جـوهـايـى درسـت مـى كـنـنـد. ايـنـهـا هـمـه شـاندنـبـال ايـن هـستند كه اين نهضت اسلامى را شكست بدهند كه مبادا در ايران درست تحقق پيداكـنـد و تـا آخـر دسـت آنـهـا كـوتاه بشود و مبادا از ايران به ساير جاها و منطقه هاى ديگرسـرايـت بكند و صدور پيدا بكند كه دست قدرت هاى بزرگ از جهان كوتاه بشود. از اينجـهـت آنـهـا روى ايـن زمـيـنـه بـا شـمـا مـخـالف هـسـتـنـد. لكـن آن چـيـزى كـهدل مـا و شـما و همه را گرم مى كند تاييدى است كه خداى تبارك و تعالى از ما مى كند، ماكـه خـودمـان قـدرتى نداريم و نداشتيم و نخواهيم داشت ، هر چه هست از اوست ، هر قدرتىكـه هـسـت از اوسـت ، مـنـتـهـا اگر ملت ها، اگر دولت با خدا باشند، خداى تبارك و تعالىتاييدشان مى كند و اگر چنانچه بر ضد باشند، خداى تبارك و تعالى رهايشان مى كندبـه حـال خـودشـان . بـنـابـرايـن مـا بـايـد كـارى بـكـنـيـم كـه درمـقـابـل ايـن قـدرت هاى بزرگى كه در مقابل ما هستند و اين تبليغات بزرگى كه الان مىشـود بـر ضـد ماها، كارى بكنيم كه بهانه ديگر دست آنها ندهيم . يك فرض كنيد كه امامجمعه اگر خداى نخواسته در يك محلى يك خطاى جزئى بكند، يك اشتباهى بكند، اين مسالهكم كم مى رسد به دست منافقين و امثال اينها و گروه هاى چپى ، اينها مى رسانند آن را بههمه جا و همه جا رويش تكيه مى كنند و بحث مى كنند. ما آن كارهائى كه نكرديم و
هيچ وقت هم در ايران نخواهيم كرد مثل كشتن بچه و كشتن غير بالغ و اينها، چقدر اينها دارندتكيه به آنها مى كنند كه خير، اين حكومت اسلامى دارد بچه ها را چه مى كند، بدون محاكمه، بـدون بـازرسـى ، هـمـيـن طـورى تـوى خـيـابـان هـا مـى ريـزنـد و مـى كـشـنـد وامـثـال ايـنـهـا. ايـن چـيزهائى كه همه مى دانند كه نشده است ، دارند براى ما مى گويند. آنچيزى كه خواص مختلفى دارد كه جاهاى ديگر ندارد، اين ، اين انقلاب اسلامى ايران است .اولا اسـلامـى اسـت ، هـيـچ انـگـيـزه اى غـيـر اسـلام نـدارد، يـعـنـى شـمـا از آناول كـشـور تـا آخـر كشور هر جا برويد، مردم فريادشان اين است كه ما جمهورى اسلام رامى خواهيم . ما اسلام را مى خواهيم . همين طور هم هست . يكى اينكه اين انسجامى كه پيدا شدهاسـت بين شان ، يعنى تمام ملت ما با هم منسجمند، يك عده قليلى هم هستند كه خوب ، همه جاعده قليل هست كه آنها مخالف با اسلام هستند والا توده هاى بزرگ مردم همراهند با شما. اينهم يك خصوصيتى است كه در اين انقلاب است .
همه مسوولين در سرتاسر كشور از خود مردم هستند
و يـك جـهـت ديـگـر هـم اين تحولى است كه پيدا شده در همه جا. شما ملاحظه بكنيد، شايد،بـعـضـى آقـايان يادشان بايد باشد، همين در زمان قاجار هم كه ديگر اين آخرى با ضعفزنـدگى مى كردند معذلك حكومت هايشان در هر جا حكم يك سلطان داشت ، حكم يك پادشاه راداشـت ، هر كارى مى خواست مى كرد و بسيارى از جاها را هم اجاره مى دادند. اين فرض كنيدكـه اسـتـانـدارى كه مى خواست يك جايى برود، آن والى كه مى خواست برود فرض كنيدوالى خراسان بشود، خراسان تيول او بود و آن وزير بالا و آن فرض كنيد كه امير و الا،آن يـك وجـهـى مـى داد خـراسـان را مى خريد. بنا هم بر اين بود كه تو برو هر كارى مىخـواهـى بـكـن ، مـا گـوش نمى دهيم به حرف هاى مردم . او مى رفت آنجا هر كارى دلش مىخـواسـت مـى كـرد، مـردم را هـر طـور مى خواست عذاب مى داد و البته آن پولى كه داده استبـايـد در آورد بـا اضافاتش ، پول ها هم در مى آمد. الان شما در سرتاسر كشور ملاحظهبـكـنيد از نخست وزير و رئيس ‍ جمهورش بگيريد تا آن پائين ها هر كه هست ، مى بينيد كهيك مردمى هستند كه از خود مردم هستند. رئيس جمهور يك طلبه اى بوده است سابق و بعد هميك آقايى شده است و بعد شده است رئيس جمهور. نه دستگاهى اينها را دارند و نه افكارىاينها را دارد و همين طور همه وزرا. اين وزرا گاهى وقت ها جمعيتى مى آيند اينجا و مخلوط بههم هستند، آدم تميز نمى دهد كه اين پاسدار هست يا وزير. من حكومت هاى كوچك را ديده ام كهوضـعـشـان چـطور بود و با چه وضعى بيرون مى آمدند. وقتى بيرون مى آمدند، مردم همهصـف مـى كـشـيدند برايشان تعظيم بايد بكنند. با بساط مى آمد بيرون يك حكومت فرضكـنـيـد كـه جـاى كـوچـكـى ، امـا حـالا نـخـسـت وزيـرش ‍ مـى آيـد، مـردم بـاشـنـدمـثل سايرين . اين هم يك مساله اى است كه الان در ايران تحقق پيدا كرده است . جاهاى ديگرنـيـست اين مسائل كه همه مردمى هستند و همه هم با هم هستند و لهذا هم مردم پشتيبان دولتند وهـم مـردم پـشـتـيـبـان ارتـشند، هم ارتش و دولت با مردم هستند و اين يكى از رمزهاى بزرگپيروزى اين چيز است .
فراوانى يكى از نعمت هاى بزرگى است كه ما داريم
و اما اينكه نبايد هيچ فرض كنيد كه اشتباهى باشد، نبايد هيچ گرفتارى باشد ، خوب ،چـطور نبايد و چطور مى توانند. شما فرض كنيد كه گرانى الان هست ، خوب ، همه ما مىدانيم گرانى هست اما با تمام قوا دارند كوشش مى كنند كه بتوانند، نمى توانند. انقلابواقـع شـده اسـت ، فـراوانـى اسـت ، اين يكى از نعمت هاى بزرگى است كه ما داريم . شماشـايـد خيلى هاتان شايد يادتان هست كه در همين جنگى كه به ما مربوط نبود، جنگ عمومىدوم كـه بـه مـا مربوط نبود، در ايران ديگر نان پيدا نمى شد. من يادم است كه در قم كهمى رفتند منزل و برمى گشتند، دكان نانوائى هيچ باز نبود، سنگكى اصلش در قم نبود،يك نان هائى ، در تهران كه بوديم يك نان هائى درست مى كردند كه رنگش با رنگ عباىشـمـا شـبـيه به هم بود، مردم اين نان ها را مى خوردند آنوقت ، امروز شما مى بينيد كه ازحيث ارزاق بحمدالله خدا لطف كرده است و از ارزاق مردم ديگر نگرانى ندارند گرانى هستالبـتـه ، امـا نـمـى شـود در يـك انـقـلاب هـيـج چيز نباشد، لازمه هر انقلاب اين است كه يكاخـتلافاتى باشد، يك عرض بكنم كه اشرار در اطراف چه بكنند. در هر شاه مردگى كهدر سـابـق واقع مى شد يكدفعه ايران به هم مى خورد، اشرار در اطراف چه بكنند. در هرشـاه مـردگـى كـه در سـابـق واقـع مـى شـد يـكـدفعه ايران به هم مى خورد، شاه مى مرديـكـدفـعـه خـان هـا سـر درمـى آوردنـد و دزدهـا سر درمى آوردند و به هم شلوغ مى شد تادوبـاره يـك زحمتى كشيده بشود، باز يك آرامش نسبى پيدا بشود، آن هم نسبى . والحمدللهحـالا ايـن مـسـائل كـم اسـت ، نـه ايـنـكـه نـيست ، هست ولى كم است . مردم ، اگر اينهائى كهيـادشـان اسـت جـنـگ دوم جـهـانـى كـه بـه مـا هـيـچ مـربـوط نـبـود، مـا سـرپـل بـوديم ، سر راه بوديم ، آمدند گرفتند اينجا را و به مجردى كه گرفتند، همه چيزنادر شد، ديگر هيچ پيدا نمى شد، حالا بحمدالله پيدا مى شود. حالا فرض كنيد يك چيزىكـم يـافـت بشود اين را نبايد ما هى بگوئيم كه ما چه بكنيم ، مردم بگويند ما چه بكنيم .خـوب ، مـردم كـه ديدند اين مسائل را، مردم كه ديدند اين گرفتارى را، مردم كه شنيده اندگرفتارى هاى جاهاى ديگر را، خوب ، براى چه شكايت مى كنند؟ بحمدالله فراوانى است، يـعنى گرسنگى نيست توى كار، اينطور نيست كه مردم نان پيدا نكنند، اينطور نيست كهمـردم ارزاق را نـتوانند پيدا كنند، كمياب گاهى مى شود اما آن هم ارزاق عمومى كمتر كميابمـى شـود. يـكـدفعه مى خواهند آقايان كه ، آنهائى كه توقع دارند و هى شكايت مى كنند،يـكـدفـعـه از آن حـال انـقـلابـى بـرگـردنـد بـه يـكحـال آرامـشى كه هيچ كسى در هيچ جا به ما كار نداشته باشد، خوب ، مايى كه الان مواجههـسـتـيـم با تمام قدرت هاى عالم ، همه از هر طرف به ما فشار مى آورند، همه از هر طرفبه ما مى خواهند ظلم بكنند معذلك دولت ايران و ملت ايران اينطور سر پاى خودش ايستادهاست ، در خودش جنگ است ، يك سال و نيم است كه جنگ است ، هر وقت جنگ باشد در يك جايى، هـمـه جـايـش بـه هـم مى خورد، جنگ است و همه جا آرامش است ، مناطق جنگى هم بحمدالله باقـدرت دارنـد پيش مى روند، توقع اين نبايد مردم بكنند، آقايان به مردم نصيحت كنند كهتوقع اينكه يكدفعه همه گرفتارى ها رفع بشود، يكدفعه شما در كدام حكومت از صدراسـلام تـا حـالا، حـكـومـت رسـول الله را بـگـيـرد و حكومت اميرالمومنين سلام الله عليه را وبـعـدش هـم كه دست هاى آنهائى بودند كه فروختند، خوب ، ملاحظه كنيد كه در همان زمانحضرت امير همچو نبود كه همه اينهائى كه
مـى رونـد اطـراف و از طـرف چـيـز، هـمـه شـان يك مردم سيرى باشند، اصلش بسياريشانكـارهـاى خـلاف هـم مـى كـردنـد، افـرادى بـاعـث نـاراحـتى ، حضرت امير هم چيز مى كردند،حـضرت امير هم اقدام مى كرد چيز مى نوشت به آنها، در صورتى كه آنوقت آرامش بود درهـمـه جـا، الا زمـان حضرت امير، البته از داخل خيلى خراب بود. در هر صورت من گمان مىكنم كه ما اگر چنانچه راجع به اين گرفتارى هاى جزئى كه داريم و آن گرفتارى هاىبـزرگ بـحـمدالله رفع شده است ، آنقدر كارها شده است براى اين مردم ، اگر راجع بهايـن گـرفـتـارى هـاى جزئى كه هست و لازمه يك انقلابى هست و بايد هم دنبالش بروند وهـمـيـشه هم گفته مى شود كه دنبالش برويد، اگر راجع به اينها، خوب ، اينها ناشكرىبكند، يك وقت خداى نخواسته عنايت خدا برگردد از ما. ما بايد شكر نعمت هاى خدا را بكنيم. شـمـا در سـرتـاسـر ايـران الان يك مشروب فروشى ديگر نمى بينيد. خوب ، بايد چهبـشـود؟ يـك دانـه از آن خـانه هائى كه بود شما مى دانيد، همه تان شنيديد البته كه درسـرتـاسـر شـهـر، مـا هـمـدان كـه بـوديـم مـى گفتند مشروب فروشى در همدان بيشتر ازنـانـوايـى اسـت ، بيشتر از كتابفروشى است ، تهران بدتر از آنجا، الان شما سرتاسرايران وقتى بيائى ببينى يك همچو كارهاى خلاف نيست . اين كارهاى خلاف آقايان كه مضربه حال اسلام بود و آنطور راهى كه آنها داشتند پيش مى رفتند كه خجالت دارد كه انساناسـمـش را بـبـرد كـه آنـهـا مـى خـواستند چه بكنند، مى خواستند چه بساطى درست بكنند وبحمدالله دست آنها كوتاه شد و مملكت الان يك مملكت نيمه اسلامى است . البته گرفتارىهـسـت از بـاب ايـنـكه نمى شود اين گرفتارى ها يكدفعه رفع بشود. بايد مردم را هدايتكـنـيـد و انـشـاءالله مـسوولين هم با شماها موافقت مى كنند، شما هم با مسوولين موافقت مىكـنـيـد در سـاخـتـن مـمـلكـت و در سـاخـتن مردم . و مردم هم بايد توجه بكنند به اينكه دولتدنـبـال ايـن هـسـت كـه بـسـازد و آنـطورى كه گزارش داده مى شود از جهاد سازندگى و ازسـايـر كـارهـايـى كـه تـاكـنـون شـده اسـت ، در ظـرف آن پـنـجـاهسـال بـه قدر اين دو سال با همه اين گرفتارى هائى كه دولت داشته است ، نشده است .آمـار وقـتـى داده مى شود، خوب ، آمار داده مى شود، وقتى آمار را مى دهند راجع به ساختمانمـدرسـه ، در تـمـام دوره آنـهـا بـه انـدازه ايـن دوره ، شـايـد اين دوره نصف تمام آن دوره هاباشد، چيز درست كرده باشند، مدرسه درست كرده باشند. چقدر حمام ، چقدر مسجد، چقدر راهكشيدند، چقدر كار كردند. خوب ، كارهايى است كه شده ، ما نبايد هى انگشت بگذاريم روىآن كـه نـشـده اسـت . خـوب ، يك قدرى هم اظهار تشكر از اين كه شده است بايد بكنيم ، يكقـدرى هـم مـردم را آگـاه كـنـيـم بـه اينكه در انقلاب فراوانى نعمت بودن ولو گران استگرانى سرسام آور هم است لكن بودن اين نعمت در بين مردم ، اين يكى از نعمت هاى بزرگخداست كه در انقلابات ديگر اين حرف ها نيست در كار. الان هم در بعضى از جاهائى كه يكانـقـلابـى شـده اسـت ، از عـدم ارزاق و از نبودن اينهاست ، ناله مى كند. بنابراين ما نبايدتوقع داشته باشيم كه همه مسائل درست بشود و تمام افرادى كه دارند كار مى كنند، دردولت هستند، تمامشان يك آدم هاى مهذب باشند. نيست همچو چيزى ، نمى شود يك همچو چيزى. ما نداريم الان كسانى كه بروند همه جا و مردم را دعوت كنند. حوزه ها مجهز نيستند، براىايـن كـارهـا نـبـودنـد، از بـاب ايـنـكـه هـمـه چـيـز از دست آنها خارج بود، حتى تبليغ نمىتوانستند درست بكنند، از
ايـن جـهـت نـمـى توانستند اين كار را... الان ما كمبود داريم نسبت به روحانيت ، كمبود داريمنـسـبـت به مبلغ ، كمبود داريم نسبت به اين مسائل و بايد به تدريج درست بشود. مايوسنشويد و انشاءالله با خدا هستيم و خدا با ما هست . ما مى خواهيم كه مملكت را اسلامى اش كنيمبـه هـمـه مـعـانـى ، هـمه شما آرزويتان هم همين است كه اين مملكت اسلامى بشود و همه احكاماسـلام در آن جـارى بـشـود و يـك هـمـچـو آرزويـى كـه ما داريم ، خداوند ما را تاييد مى كندانـشاءالله . انشاءالله خداوند همه شما را تاييد كند، موفق باشيد، مويد باشيد و مردم راهـدايـت كنيد، مشكلات را طورى كنيد كه مردم خيال نكنند كه ما الان مشكلاتى داريم كه ديگرقـابـل حـل نـيـسـت . نـه ، مـشـكـلاتـى هـسـت ، البـتـه هـسـت امـا دنـبـالش هـسـتـنـد وقابل حل است ، انشاءالله حل مى شود همه . والسلام عليكم ورحمه الله و بركاته
تاريخ : 2/11/60
فرمان امام خمينى به آيت الله مهدوى كنى
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب مستطاب حجت الاسلام آقاى حاج شيخ محمدرضا مهدوى كنى دامت افاضاته
جـنـابـعالى را به عضويت ستاد انقلاب فرهنگى منصوب مى نمايم . اميد است با همكارى وهـمـفـكـرى بـا اعضاء محترم اين ستاد و نيز افراد صاحب نظر متعهد و اساتيد و دانشجويانمـحـتـرم و مـسـوول ، در هـر چـه سـريـعـتـر بـازگشائى دانشگاه هاى كشور كوشش نمائيد.انـشـاءالله مـلت شريف ايران در آينده اى نزديك شاهد فعاليت علمى دانشگاهى در سراسرايران باشند.
تـوفـيق جنابعالى و ساير اعضاء محترم و همه افرادى كه در اين زمينه كوشش مى نمايندرا از خداوند متعال خواستارم .
والسلام عليكم
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 2/11/60
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب مستطاب حجت الاسلام آقاى حاج شيخ احمد احمدى دامت افاضاته
جـنـابـعالى را به عضويت ستاد انقلاب فرهنگى منصوب مى نمايم . اميد است با همكارى وهـمـفـكـرى بـا اعضاء محترم اين ستاد و نيز افراد صاحب نظر متعهد و اساتيد و دانشجويانمـحـتـرم و مـسـوول ، در هـر چـه سـريـعـتـر بـازگشائى دانشگاه هاى كشور كوشش نمائيد.انـشـاءالله مـلت شريف ايران در آينده اى نزديك شاهد فعاليت علمى دانشگاهى در سراسرايران باشند.
تـوفـيق جنابعالى و ساير اعضاء محترم و همه افرادى كه در اين زمينه كوشش مى نمايندرا از خداوند متعال خواستارم .
والسلام عليكم
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 4/11/60
بـيـانـات امـام خـمـيـنـى در جمع اساتيد، اعضاى هياءت مديره و دانشجويان مدرسه عالىعـلومتـــربـــيـــتـــى و قـــضــائى قـم ، مـسـؤ ولان سـتـاد مـركزى جهاد سازندگى ،فـرمـانـدهـان سـپـاه پـــاســـداران ، گـــروهـــى از مـــســـؤ وليـــن جـــمـعـيـتهلال احمر، طلاب و اقشار مردم كاشان وانديمشك
چيزهايى كه بر ضد اين نهضت است به دست خود ملت از سر راه برداشته مى شود
بسم الله الرحمن الرحيم
مـن بـايـد تـشـكـر كنم از آقايانى كه در اين سرما و زحمت تشريف آوردند اينجا و اينجا رامفتخر كردند به وجود شريف خودشان ، هم از بانوان و دوشيزگان قم و هم از علماى اعلامحـوزه عـلمـيه و هم از پاسداران و هم از جهاد سازندگى و ديگران و آقايان طلاب كاشان .انـشـاءالله خـداونـد همه ما و شما را موفق كند كه به اسلام و خواست اسلام تا آخرين نفسپايدار باشيم و از هيچ توطئه يا تهديدى خوف نداشته باشيم .
ما چند جور گرفتارى داريم ، يك جور گرفتارى هاى داخلى كه همه مى دانيد از جهت جنگ واز جهت فسادهائى كه گروه هاى فاسد مى كنند و از جهات كمبودهايى كه داريم ، اينها بهنـظـر مـى آيد كه خيلى اسباب اين نشود كه ما عقب نشينى كنيم . ما و شما آقايان و همه ملتكـه هـمـه بـا هـم هـسـتـنـد، گـرفـتـارى هـاى داخـلى راحـل مـى كـنـنـد و امـروز يك گرفتارى غيرقابل حلى ما نداريم . البته كمبودهايى داريم ازقـبـيـل كمبود قاضى ، كمبود مبلغ كه اين به عهده علماى حوزه علميه قم و ساير حوزه هاستكـه بـا كـمـال كـوشـش در ايـن مـطـلب پـافـشـارى كـنـنـد و وجـود قـاضـى امـروز خـيـلىمـحـل احـتـياج است و چند هزار قاضى ما لازم داريم ، ايران لازم دارد و آن بايد به همت والاىعلماء بلاد و مدرسين محترم حوزه علميه قم ايدهم الله تعالى اين كمبود ولو به دراز مدت ،امـا نـه خـيـلى دراز مـدت ، ايـن كـمـبـود انـشـاءالله حـل بـشـود وحـل مـى شـود. و هـمين طور تربيت مبلغين ، مبلغين امروز خيلى مورد احتياج است . در شهرها، درروسـتـاهـا، در مـنـاطـق جـنـگى و همه جا، در كارخانه ها، همه جا مبلغ مورد احتياج است و كمبودداريـم . بـسـيارى از اوقات مى آيند اينجا و شكايت دارند از اينكه نداريم مبلغ . بايد بازحوزه علميه خصوصا حوزه هاى علميه همه جا خصوصا حوزه علميه قم همت كنند كه اين نقيصهرا هم انشاءالله رفع كنند و مساله اى نيست و خواهد رفع شد.
جنگ هم يك مساله اى بود كه انسان خيال مى كرد كه يك هائله اى است براى ما و يك

next page

fehrest page

 

 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation