مثل معروفی را بيان میكند كه مكرر در سخنرانيها ذكر كردهام ، مثل سيل وكف روی آب . میگويد كفهای روی آب زود از بين میروند ولی آب باقیمیماند ، بعد میگويد اين ، مثل حق و باطل است . و حق و باطل را هماينطور تعريف میكند : آنچه نافع و مفيد است باقی میماند و آنچه كهفايدهای ندارد حذف میشود . مسئله آينده دين كه باقی خواهد بود يا نه ، مربوط میشود به نقشی كه ديندر تكامل ماهيت انسان ، در تكامل معنويت و انسانيت انسان دارد يعنینقشی كه در حسن رابطه انسان با خود و با انسانهای ديگر دارد كه هيچ چيزیقادر نيست و نخواهد بود ( نه در گذشته چنين قدرتی داشته است و نه درآينده خواهد توانست ) جای آن را بگيرد . پس مسئله اين خواهد شد كه درآينده ، جامعه بشريت يا منقرض خواهد شد و بشر بدست خود تباه خواهدگرديد ، با يك خودكشی دسته جمعی بشريت از روی زمين برچيده خواهد شد ، ويا جامعه بشريت به سرنوشت واقعی خودش كه تكامل همه جانبه است : تكاملدر رابطهاش با طبيعت ، تكامل در آگاهی ، تكامل در قدرت ، تكامل درآزادی ، تكامل در عواطف ، تكامل در احساسات انسان دوستی و . . . خواهدرسيد و در همه اينها تكامل انسان حقيقت پيدا خواهد كرد كه اين اعتقادیاست كه ما داريم و در درجه اول اين اعتقاد را از تعليمات دينی خودمانالهام گرفتهايم . در يك سخنرانی تحت عنوان امدادهای غيبی در زندگی بشردر همين دانشگاه اين مطلب را عرض كردم كه اين خوش بينی نسبت به آيندهبشريت و تكامل واقعی زندگی بشريت و به بن بست نرسيدن آن را [ فقط ] ماداريم و عرض كردم كه چگونه مكتبهای ديگر از نظر |