بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب عرفان اسلامی جلد 9, استاد حسین انصاریان   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     1 - عرفان اسلامي جلد 9
     10 - عرفان اسلامي جلد 9
     11 - عرفان اسلامي جلد 9
     12 - عرفان اسلامي جلد 9
     13 - عرفان اسلامي جلد 9
     14 - عرفان اسلامي جلد 9
     15 - عرفان اسلامي جلد 9
     2 - عرفان اسلامي جلد 9
     3 - عرفان اسلامي جلد 9
     4 - عرفان اسلامي جلد 9
     5 - عرفان اسلامي جلد 9
     6 - عرفان اسلامي جلد 9
     7 - عرفان اسلامي جلد 9
     8 - عرفان اسلامي جلد 9
     9 - عرفان اسلامي جلد 9
     FEHREST - عرفان اسلامي جلد9
 

 

 
 

معاشران ناباب

امام صادق (عليه السلام) مى فرمايد : هرگاه اميرالمؤمنين (عليه السلام) به منبر مى رفت مى فرمود :

براى مرد مسلمان شايسته است كه از برادرى و رفاقت با سه كس بپرهيزد :

هرزه گوى بدكار ، احمق ، دروغگو .

اما هرزه گوى بدكار كردارش را برايت مى آرايد و مى خواهد كه مانند او باشى و تو را در كار دنيا و آخرت كمك ندهد .

نزديكى با او جفاست و سخت دلى ، و ورود بر او خروج از منزل او براى تو ننگ است .

اما احمق تو را بخيرى وا نداد ، و براى دفع بدى از تو اميدى به او نيست ، و اگر چه خود را به تلاش اندازد و بسا كه خواهد به تو سودى رساند و زيانت بخشد پس مرگ او از زندگيش بهتر است و خموشى او بهتر از گفتار اوست و دورى از او بهتر از نزديكى با او است .

و اما دروغگو ، زندگى با او بر تو گوارا نيست ، هر چه گويى به ديگران باز گويد . و براى تو از ديگران سخن آورد ، و هر زمانى افسانه اى به سر رسانيد ، افسانه اى ماند آن بدنبال آن چسباند ، تا آنجا كه اگر راست هم گويد از او باور نشود ، و ميان مردم دشمنى افكند و آنان را از هم جدا كند و در سينه كينه ها بروياند ، از خداى عزوجل بپرهيزيد و خود را بپائيد .

عَنْ اَبي عَبْدِاللهِ (عليه السلام) : لا يَنْبَغي لِلْمَرْءِ الْمُسْلِمِ اَنْ يُواخِىَ الْفاجِرَ وَلا الاَْحْمَقَ وَلا الْكَذّابَ .

امام صادق (عليه السلام) مى فرمايد : براى شخص مسلمان سزاوار نيست با بدكار و احمق و دروغگو رفاقت كند .

امام صادق (عليه السلام) از على بن الحسين (عليه السلام) روايت مى كند كه به امام باقر (عليه السلام) فرمود : فرزندم با پنج كس همنشين مباش و گفتگو مكن و رفيق راه مشو ، من گفتم پدر جان آنها كيانند به من معرفى كن فرمود : از همنشينى با دروغگو بپرهيز ، كه چون سراب است دور را به تو نزديك و نزديك را به تو دور مى كند .

از رفاقت با فاسق بپرهيز ، زيرا او تو را به يك خوراك يا كمتر از آن مى فروشد ، با بخيل رفاقت مكن ، زيرا او مال خود را به وقت سختى تو از تو دريغ كند ، با بى خرد دوستى نداشته باش زيرا مى خواهد به تو سود رساند ، ضرر مى رساند ، با كسى كه قطع رحم مى كند همنشين مباش زيرا من او را در سه جاى كتاب خدا ملعون يافتم سوره محمد 23 ـ 24 سوره رعد 25 سوره بقره 27(42) .

فعاشِر الْخَلْقَ للهِِ تَعالى وَلا تُعاشِرْهُمْ لِنَصيبِكَ مِنَ الدّنْيا وَلِطَلَبِ الْجاهِ وَالرِّياءِ وَالسُّمْعَةِ ، وَلا تَسْقُطَنَّ بِسَبَبِها عَنْ حُدُودِ الشَّريعَةِ مِنْ بابِ الْمماثَلَةِ وَالشَّهْوَةِ فَاِنَّهُمْ لا يُغْنُونَ عَنْكَ شَيْئاً ، وَتَفُوتُكَ الاْخِرَةُ بِلا فائِدَة .

محور معاشرتت با مردم رسيدن به جيفه دنيا نباشد ، دنيا را با كوشش و زحمت و فعاليت خود همراه با عزت و آبرو بدست آور ، از پى جاه و خود نشان دادن و ريا و شهرت وارد معاشرت مشو ، كه همه اينها علل افتادن در چاه ضلالت ، و رسيدن به هلاكت است .

در معاشرت سعى كن از حدود الهى خارج نگردى ، و به رنگ افراد بد در نيايى و دچار شهوت و دورى از عبادت نگردى ، و به نقص و عيب نيفتى ، كه اينگونه معاشرت سودى ندارد ، بلكه آخرتت را از دستت خواهد گرفت .

وَاجْعَلْ مَنْ هُوَ اَكْبَرُ مِنْكَ بِمَنْزِلَةِ الاَْبِ وَالاَْصْغَرَ بِمَنْزِلَةِ الْوَلَدِ وَالْمِثْلَ بِمَنْزِلَةِ الاَْخِ ، وَلا تَدَعْ ما تَعْلَمُهُ يَقيناً مِنْ نَفْسِكَ بِما تَشُكُّ فيه مِنْ غَيْرِكَ ، وَكُنْ رَفيقاً في اَمْرِكَ بِالْمَعْروفِ وَشَفيقاً في نَهْيِكَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَلا تَدَعِ النَّصيحَةَ في كُلِّ حال ، قالَ اللهُ تَعالى : وَقُولُوا لِلناسِ حُسْناً وَاقْطَعْ عَمَّنْ تُنْسيكَ وُصْلَتُهُ ذِكْرَاللهِ وَتَشْغَلُكَ اُلْفَتُهُ عَنْ طاعَةِ اللهِ فَاِنَّ ذلِكَ مِنْ اَوْلِياءِ الشَّيْطانِ وَاَعْوانِهِ وَلا يَحْمِلَنَّكَ رُؤْيَتُهُمْ عَلىَ الْمُداهَنَةِ عِنْدَ الْخَلْقِ فَاِنَّ في ذلِكَ الْخُسْرانَ الْعَظيمَ .

در معاشرت آن كس كه از تو بزرگ تر است ، او را همانند پدر و كوچك تر را همانند فرزند و همانند را چون برادر بدان .

آنچه را به يقين نسبت به خود مى دانى در برابر آنچه را نسبت به ديگران شك دارى بى توجه مباش ، كه انسان عيوب حتمى خود را بپردازد منفعت دارد ، ولى پرداختن به آنچه در ديگران شك دراد گناه و جرم و زيان و خسارت است .

در امر به معروف اهل مدارا باش و در نهى از منكر جانب محبت را از دست مگذار ، و در هر حال نصيحت به دوست و رفيق و به تمام مردم را ترك مكن كه خداوند فرموده با نيكى با مردم سخن بگو .

با كسى كه تو را از ياد حضرت حق فراموشى مى دهد ترك رابطه كن ، و با هر كسى كه دوستيش مانع از اطاعت حق است قطع رفاقت كن ، كه اين گونه مردم از اولياء ياران شيطانند .

رو در روئى با مردم و ديدن و اختلاط با آنان سبب انحراف و سستى تو نسبت به حق مردم نگردد كه در اين سستى و روى دربايستى خسران بزرگى است .

فيض آن محقق و عالم بصير و شوريده مست و بلبل باغ عرفان در زمينه دوستى و رفاقت دو شعر عالى دارد كه يادآورى آن دو شعر در پايان اين فصل بجاست :

بيائيد ياران به هم دوست باشيم *** همه مغز ايمان بى پوست باشيم
نداريم پنهان زهم عيب را *** كه ناصاف و بيغش به هم دوست باشيم
بود غيب ما و شهادت برابر *** قفاهم بطورى كه در روست باشيم
بود دوستى مغز و اظهار آن پوست *** چه حيف است ما حاصل پوست باشيم
مكافات بد را نكوئى بياريم *** اگر بد كنيم آن چنان كوست باشيم
بكوشيم تا دوستى خوى گردد *** به هر كو كند دشمنى دوست باشيم
نداريم كارى به پنهانى هم *** همين ناظر آنچه در روست باشيم
ز اخلاق مذمومه دل پاك سازيم *** بر اطوار يارى كه خوشوقت باشيم
بود سينه ها صاف و دلها منّور *** چو آئينه كان مظهر روست باشيم
گريزيم زاهل شقاق و شقاوت *** طلبكار يارى كه نيكوست باشيم
نداريم از دامن يار حق دست *** بكوشيم تا آنچنان كوست باشيم
خدا را اگر دوست داريم بايد *** كجا در حقيقت خدا دوست باشيم
نباشيم تا با خدا دوستان دوست *** چگونه به حق ما خدا دوست باشيم
بيائيد تا ناظر روى حق بين *** از آن رو كه آئينه اوست باشيم
بيائيد خود را به دريا رسانيم *** چرا بسته آنچه در جوست باشيم
برآئيد چون فيض از پوست ياران *** كه تا جملگى مغز بى پوست باشيم
بيا تا مونس هم يار هم غم خوار هم باشيم *** انيس جان غم فرسوده بيمار هم باشيم
شب آيد شمع هم گرديم وبهر يكدگر سوزيم *** شود چون روز دست و پاى هم دركار هم باشيم
دواى هم شفاى هم براى هم فداى هم *** دل هم جان هم جانان هم دلدار هم باشيم
بهم يكتن شويم و يك دل و يكرنگ و يك پيشه *** سرى در كار هم آريم و دوش بار هم باشيم
جدائى را نباشد زهره اى تا در ميان آيد *** بهم آريم سر برگرد هم پرگار هم باشيم
حيات يكديگر باشيم و بهر يكديگر ميريم *** گهى خندان زهم گه خسته و افكار هم باشيم
به وقت هوشيارى عقل كل گرديم بهر هم *** چون وقت مستى آيد ساغر سرشار هم باشيم
شديم از نغمه سازى عندليب غم سراى هم *** به رنگ و بوى يكديگر شده گلزار هم باشيم
به جمعيت پناه آريم از باد پريشانى *** اگر غفلت كند آهنگ ما هشيار هم باشيم
براى ديده بانى خواب را بر خويشتن بنديم *** زبهر پاسبانى ديده بيدار هم باشيم
جمال يكديگر گرديم و عبى يكديگر پوشيم *** قبا و جبه و پيراهن و دستار هم باشيم
غم هم شادى و هم دين هم دنياى هم گرديم *** بلاى يكديگر را چاره و ناچار هم باشيم
بلا گردان هم گرديده گرد يكديگر گرديم *** شده قربان هم از جان و منت دار هم باشيم
يكى گرديم در گفتار و در كردار و در رفتار *** زبان و دست و پا يك كرده خدمتكار هم باشيم
نمى بينم به جز تو همدمى اى فيض در عالم *** بياد مساز هم گنجينه اسرار هم باشيم

عارف دلسوخته ، عالم عامل ، داناى راه و محرم اسرار حضرت الهى قمشه اى در اين زمينه مى فرمايد :

بيا تا شمع هم پروانه هم يار هم باشيم *** در اين گلشن بهار هم گل هم خار هم باشيم
پريشان خاطران برگرد هم از جان و دل گرديم *** ز شهر آوارگان در دشت غم غمخوار هم باشيم
به صحراى صفا در پرده با هم رازهم گوئيم *** به گلزار وفا هم ناله و هم زار هم باشيم
شبان تيره را روشن كنيم از مهر يكديگر *** در اين تاريك محفل شمع گل رخسار هم باشيم
زيك رنگى بهم آئينهوار اوصاف هم گوئيم *** به يكتائى دل هم ديده بيدار هم باشيم
به جان سوزى رفيق شعله هاى اشتياق هم *** به دلدارى حريف خصم آتش بار هم باشيم
چو ياران نبى در صفحه توحيد بنشينيم *** صفاى هم گل هم باغ هم گلزار هم باشيم
اويس و بوذر و سلمان و مقداد و حبيب هم *** كميل و زيد و حجر و ميثم عمار هم باشيم
گروهى بى سر و سامان سر اندر راه هم بازيم *** سپاهى گم شده سلطان سپه سالار هم باشيم
رقيب از آتش افزود كه ما را آشيان سوزد *** پناه هم زآب ديده خون بار هم باشيم
عدوى كينه جو بر هم زند گر آشيان ما را *** خرابى را وطن سازيم و جغدزار هم باشيم
در اين سختى طبيب درد بى درمان هم گرديم *** بدين زندان گروه بيدلان دلدار هم باشيم
متاع جان پاك ما رقيب ارقدر نشناسد *** بهاى گوهر هم رونق بازار هم باشيم
شب ظلمت چراغ شادى از صحبت برافروزيم *** به روز هوشيارى رهبر افكار هم باشيم
حريفان مست و تيرانداز و ما پرواى هم داريم *** رقيبان رند و غافل گير و ما هشيار هم باشيم
گر از دام بلا رستيم هم پرواز هم گرديم *** ور از تير فلك خستيم در طومار هم باشيم
الهى دشمنان دادند دست دوستى با هم *** چرا ما دوستان پيوسته در پيكار هم باشيم

پايان شب جمعه ليلة الرغائب برابرا با ششم رجب 1407

 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation