بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب صحیفه نور جلد 17, امام خمینی (ره)   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     FEHREST -
     SAHIFE01 -
     SAHIFE02 -
     SAHIFE03 -
     SAHIFE04 -
     SAHIFE05 -
     SAHIFE06 -
     SAHIFE07 -
     SAHIFE08 -
     SAHIFE09 -
     SAHIFE10 -
     SAHIFE11 -
     SAHIFE12 -
     SAHIFE13 -
     SAHIFE14 -
     SAHIFE15 -
 

 

 
 

 

next page

fehrest page

back page

مـبـارك وقـتـى اسـت كه ، تبريك عظيم در وقتى است كه مسلمين توجه بكنند به گرفتارىهـائى كـه دارنـد و تـوجـه بـكـنـنـد بـه ايـنـكـه از كـجـا ايـن گـرفـتـارى هـا آمـده اسـت وعـلل آمـدن ايـن گرفتارى ها چيست و راه نجات از آن چيست . ائمه جمعه كه در اين هفته در اينكـشـور سـتـمـديـده و انقلابى آمدند و انشاءالله در فرصت هاى ديگر هم اين نحو اجتماعاتخـواهـد بـود، بايد بررسى بكنند از علل انحطاط افكار مسلمين و بررسى بكنند از اينكهآن چـيـزى كه استعمار را بر مسلمين استيلا داد و آن عللى كه باعث شد كه استعمار بر همهمـقـدرات كـشـورهـاى اسـلامى و همه مستضعفين جهان حكمفرما باشد، آن ارزيابى كنند در اينسمينارها و مجالس مهم شان و راه را، علل را، كيفيت سلطه آنها را بيابند و راه علاج را، چهبـايـد كـرد، چـه شده است و چه بايد كرد. البته بسيارى از آقايان مى دانند كه استكبارجـهـانـى از چـه راهـى وارد شـد در ايـن كـشـورهـا، به دست خود اشخاصى كه از اين ملت هابـودنـد، با طرح هاى خود دولت هاى عقب مانده و دولت هاى بى توجه به مصالح مسلمين وآنـهـائى كـه متعلق به اين دولت ها بودند، از نويسندگان و گويندگان و خطبا و احياناائمـه جـمـعـه و جـماعات ، آنها با تبليغاتى كه الهام مى گرفتند به حسب ظاهر از قدرتهـاى خـارجـى ، درصدد اين برآمدند كه آن چيزى كه از همه قدرت ها بالاتر مى تواند درمـقـابـل اجـانـب و قـدرت هـاى اجـنـبى بايستد اسلام است و اين را با بررسى هاى دانشمندانكشورهاى خارجى بررس دقيق شده
اسـت و تـنها راه نجات خودشان را اين مى دانند كه اسلام در اين كشورها يا نباشد يا محتوانـداشـتـه بـاشـد. يـا نـباشد را خيلى مى دانند موفقيت پيدا نمى كنند، لكن محتوا نداشتن رامـوفـق شـده اند و اميد توفيق هم دارند و اگر مسلمين بيدار نشوند و توجه نكنند، اين امر واين برنامه دنبال مى شود.
رسول الله پايه سياست را در ديانت گذاشته است
يكى از امور مهمى كه همه ، بسيارى از آقايان مى دانند، قضيه (كه براى سلطه آنهاست )انـزواى روحـانـيـت از جـامـعـه هـاسـت و براى اين امر نقشه هاى مختلف است از آن جمله جدايىسـيـاسـت از ديـانـت كـه مـع الاسـف ايـن نـقـشـه بـسـيـار مـوثـر بوده است و گرفته است وگـرفـتـارى هاى مسلمين اكثرا، بلكه همه از اين راه بيشتر بوده است تا راه هاى ديگر. الانهـم بـوق هـاى اسـتـعـمـارى و آنهائى كه سرسپرده استعمار هستند اين فرياد را مى زنند واسلام را از سياست جدا مى دانند و براى مسلمان جايز نمى دانند كه در سياست دخالت كند ودامـن مـى زنـد بـه ايـن حرف ، به اين مطلب ، روحانيونى كه وابسته به دولت ها هستند ودربـارى هستند آنها دامن مى زنند به اين مطلب ، خصوصا در اين عصر و آقايان ائمه جمعهو جماعات و همه خطباى كشورهاى اسلامى بايد اين مطلب را به مردم برسانند كه بنابرمـنـطـق ايـن طـايـفه كه مى گويند (بايد مسلمان در سياست دخالت نكند) و او را طرد مىكنند و لعن شايد بكنند بايد رسول الله را طرد كنند.
رسـول الله پـايـه سـيـاسـت را در ديـانـت گـذاشـتـه اسـت .رسـول الله صـلى الله عـليـه و آله و سـلم تـشـكـيـل حـكـومـت داده اسـت ،تـشـكـيـل مـراكـز سياست داده است و ساير خلفاى اسلام تا آنجائى كه به انحراف كشيدهنـشـده بـود و در صـدر اسـلام ، بـايـد هـمـه آنـهـا را نفى كنند، بايد آنها را اين آخوندهاىدربارى و اين سلاطين نوكرماب بايد پيغمبر اكرم و خلفاى اسلام را طرد كنند و بگويندكـه آنـهـا مـسـلم نـبودند، براى اينكه آنها دخالت در سياست كردند. سياستى كه در صدراسلام بود يك سياست جهانى بود. پيغمبر اسلام دستش را دراز كرده بود در اطراف عالم وعـالم را داشـت دعـوت مـى كـرد بـه اسـلام و دعـوت مـى كـرد بـه سـيـاست اسلامى و حكومتتـشـكـيـل داد و خـلفـاى بـعـد حـكـومـت تـشـكـيـل دادنـد. در صـدر اسـلام از زمـانرسول خدا تا آنوقتى كه انحراف در كار نبود، سياست و ديانت توام بودند، اين آخوندهاىدربارى و اين به اصطلاح سلاطين آمريكائى يا شوروى يا بايد پيغمبر و پيغمبران را وخـلفـاى پيغمبر و پيغمبران را تخطئه كنند يا بايد خود و حكومت هاى خود را تخطئه كنند.امـر دايـر بـيـن اين دو است و از اين خارج نيست . نمى شود منطقى كه در مكه از سياست ما راتخطئه مى كند و مسلمين را كه مى خواهند شعار بر ضد ستمگران بدهند جلوگيرى مى كندو در ساير بلاد كه بعضى از ائمه دربارى ، ائمه (اگر باشد بينشان ) جمعه دربارىو ائمه جمعه دربارى در يك دو راهى واقع هستند، هر كدام را مى خواهند اختيار كنند. يا اختياركـنـنـد كـه اسـلام را نـه رسـول الله و نه بعد از او خلفا و نه آنهائى كه متصديان اموراسلام بوده از اصحاب و از وابستگان به آنها در صدر اسلام آنها مسلم نيستند
يـا اقـرار كـنند كه خودشان و حكومت هايى كه در بلاد خودشان هست مسلم نيستند. جمع مابينايـن دو نـخـواهـد شد، سر اين دو راهى همه هستند و گرفتارى مسلمين هم در همين است كه بهآنـهـا تـزريـق كـرده انـد، تـبليغ كرده اند كه روحانيون بايد بروند در كنج مدرسه ها ومـسـجـدها و بعضى مسائل اسلام را بگويند، نه همه را. اساس مطلب اينجاست كه اسلام آياديـن سـيـاسـت اسـت و بـا سـيـاسـت بـه هـمـه ابـعـاد، بـامـسائل اجتماعى ملت ها به همه ابعاد، با مسائل اقتصادى و فرهنگى و همه چيزهايش با همهافـراد تـوام اسـت يـا ايـنـكه اسلام بايد منزوى باشد و در صدر اسلام آنهائى كه حكومتدادنـد هـمـه در اشتباه بودند. اگر مسلمين مطلع بشوند كه اين بوق هاى استعمارى ، آنها رادارند از اسلام جداكنند و اسلام زدايى مى كنند و محتواى اسلام را از آن چيزى كه دارد خالىمـى كـنـنـد مـنـجـمـله مـسـاءله امـامـت جـمـعـه ، در صـدر اسـلاممـسـائل سـيـاسـى در مـسـجـد بـه وسـيـله آنـهـائى كـه امـام جـمـعـه بـودنـدحل و فصل مى شد و نقشه هاى جنگ در آنجا كشيده مى شد و مع الاسف ما را رساندند به آنجاكـه در خـطـبـه هـاى جـمعه جز چند كلمه موعظه و تحذير از اينكه نبادا در امور دخالت كنيدچـيزى نبوده است . يا نماز جمعه نبود يا اگر بود، محتوا نداشت ، يا حج را نمى گذاشتندبـرونـد و اگـر مـى گـذاشـتـنـد، حج بى محتوا بود. حجى كه يك مجمع عمومى است براىمـسـلمـيـن و هـمـه مـسـلمـيـن در آنـجـا گـرفـتـارى هـاى ايـام سـالشـان را بـايـدحـل بـكـنـنـد و بـايـد هـمـه دور هـم بـنـشـيـنند و دانشمندان آنها، عقلاى آنها دور هم بنشينند ومسائل اسلامى را طرح كنند و گرفتارى هايى كه در هر كشور هست كه از دست حكومت ها اينگـرفـتـارى هـا بـوده است يا از دست قدرت هاى بزرگ بوده است خاطرنشان كنند و در راهحـلش فـكـر كـنـنـد، نـقـشـه بـكـشـنـد، حـج را بـه يـك صـورت بـى مـحـتـوا ومـبـتذل بيرون آورده اند و امروز هم كه يك طايفه اى از مسلمين از ايران و غير ايران در فكرايـن هـسـتـنـد كـه در آن مـجـمـع عـمـومـى مـسـائل اسـلامـى ، گـرفـتـارى مـسـلمـيـن ،مسائل اجتماعى ، مسائل ديگرى كه گرفتارند مسلمين ، مسائلى كه قدرت هاى بزرگ براىآنـهـا پـيـش آورده انـد و گـرفـتـارى هـائى كـه حـكومت ها براى آنها پيش آورده اند در آنجاحـل و فـصـل بـشـود مـعذلك به يك صورت مبتذلى در آورده بودند و به مردم هم باوراندهبـودنـد بـه اينكه غير از اين چيزى نيست و امروز هم كه يك طايفه اى مى خواهند اين كار راتجديد كنند، با تمام قوا مخالفت مى كنند. امروز هم بعضى از آخوندهاى دربارى ايران راتـكـفـيـر مـى كند و مسلمين ايران را مسلم نمى داند براى اينكه آنهابا آمريكا مخالفند و چهبـر جرمى بالاتر از اين و چه چيزى كه انسان را از اسلام بيرون ببرد بالاتر از اينكهبه آمريكا و اسرائيل كسى جسارت كند! اين گرفتارى هاى شما مسلمان هاست .
ائمه جمعه بايد مردم را بيدار كنند و مسلمين را در صحنه نبرد بياورند
و اين ائمه جمعه هستند كه در بلاد بايد اين مسائل را به مسلمين بفهمانند و گمان نكنند كهاگـر اينها در مجمع عمومى مسلمين اين مسائل را طرح بكنند حكومت هاى آنها ديگر بتواند بهآنها آزارى بدهد. امروز اگر ائمه جمعه كه از همه بلاد اطراف آمده اند وقتى كه رفتند دربـلاد خـودشـان در هـمان جمعه اول گرفتارى هاى مسلمين را و اينكه راه گرفتارى چى استگرفتارى چه بوده است ، علل
گـرفتارى چه بوده و راه حل آن چى است و راه نجات چى است به مردم بفهمانند، اگر همهبـا هـم ايـن مـسائل را طرح كنند، مطمئن باشيد كه حكومت ها نمى توانند شما را آزار بدهند.مـسـائل ايـران را بـبـرنـد، مـسـائل سـيـاسـى ايـران را،مـسـائل اجـتماعى ايران را، مسائل اسلامى ايران را ببرند و به همه ملت ها عرضه كنند كهايران توانست در مقابل طاغوت ، آن هم طاغوتى كه از همه اين طاغوت بچه ها بالاتر بودبـايـسـتد و او را از كشور خودش بيرون كند و به جاى او اسلام را جانشين كند. همانطورىكـه ايـران بـا تـوده هـاى مـلت تـوانـسـت ايـن كـار را بـكـنـد و روحانيون و نويسندگان وگويندگان مبداء اين امر شدند، آقايان هم هر جا بروند همين امر را بگويند، مردم را بيداركـنـند، مردم را هوشيار كنند، بفهمانند به مردم دردها را و بفهمانند راه درمان را. مجرد اينكهآقايان در يك مجلسى يا در مجالسى بنشينند و پيش خودشان نطق كنند و چيز بنويسند اينكافى نيست ، خوب است ولى كافى نيست . بايد اين در اسلام ، در همه ممالك اسلامى پخشبشود، مطالب ايران پخش بشود در مقابل همه بلندگوهايى كه الان از اسلام ترسيده اندو مى بينند كه ايران مى خواهد كه اسلام را در خود و در ساير بلاد اسلامى عرضه كند وتـرويج كند، در مقابل همه بوق ها كه ايران را مى كوبند و همه گويندگان كه ايران رااسلامى نمى دانند و ايران را مملكت اختناق دانند، مملكت آدمكشى مى دانند، مملكتى مى دانند كهبـچـه هـا را مـى كـشند و زن هاى آبستن را، و اين نيست جز اينكه از ايران ترسيده اند و مىخـواهـنـد ايران را بكوبند پيش مسلمين . ائمه جمعه ها كه در همه بلاد هستند و تشريف آوردهاند اينجا و اوضاع ايران را ديدند و اميد است كه به بعضى از بلاد ديگر هم سفر كنند واگر چنانچه سفر كنند به خوزستان و آنهمه جناياتى كه آمريكا در خوزستان كرده است وآنـهـمه جناياتى كه عمال آمريكا در بلاد عرب نشين ايران كرده است به اسم عجم ، ببينيدآقـايـان و بـبـيـنـنـد كه طرز تفكر آن آخوندهاى دربارى چيست و طرز تفكر آن سلاطين جورچـيـسـت . بـايـد عـمـل كـرد، گـفـتـار تـنـهـا فـايـده نـدارد،عمل لازم است . مسلمين بايد در ميدان بيايند، در صحنه بيايند، علماى اسلام بايد در صحنهبيايند، همانطورى كه علماى كشور ما آمدند و نتيجه گرفتند بايد مسلمين را آنها در صحنهبـيـاورنـد، بـايـد بـا تـبـليـغـات ، مـسـلمـيـن را در صـحـنـه نـبـرد بـيـاورنـد كـه دسـتعـمـال دولت هـاى بـزرگ را كـوتـاه كـنـنـد يـا آنـهـا را خـاضـع كـنـنـد درمقابل اسلام .
من اگر بخواهم همه گرفتارى هاى مسلمين و راه هاى آن را بگويم ، نه احاطه خيلى دارم بهآن چيزها و نه وقت شما اقتضا مى كند و نه حال من ، لكن شمائى كه در اينجا تشريف آوردهايـد و مـجـالس داريـد و گرد هم هستيد و بررسى اوضاع را مى كنيد يكى از بررسى هاىمهم قضيه گرفتارى هائى است كه ما پيدا كرديم از ابرقدرت ها و راه هائى است كه آنهابـه آن راه هـا نـفـوذ پـيـدا كـردنـد در كـشـورهـاى اسـلامـى ودنبال فهميدن درد، دوا را هم بايد بررسى بكنيد و من اميدوارم كه موفق بشويد. وقتى كهبـراى خـدا و بـراى رضـاى او كـار بكنيد مطمئن باشيد كه خداوند هم هدايت مى كند شما رابـه راه رسـيدن به مقصد و هم با شما اعانت مى كند و همراهى مى كند و اين مطلب در ايرانتحقق پيدا كرد. شما ملاحظه كنيد ايران كه با يك جمعيت كمى بدون هيچ سلاح و بدون هيچتـشـكـيـلات در مـقـابـل يـك قـدرت بـزرگـى كـه دوهـزار و پـانـصـدسال بر اين كشور حكومت جائرانه كردند و امروز هم يعنى در زمان ما هم
قدرت هاى بزرگ همه با او كمك بودند، همه به او سلاح مى دادند، همه به او امكانات مىدادنـد، ايـن مـلت كـوچـك در مـقـابل همه اين قدرت ها، چه قدرت هاى شرقى و چه قدرت هاىغـربـى ايـسـتـاد و از خـوف از مرگ نترسيد و متحول شد به يك انسان هاى الهى كه عاشقديـدار خداى تبارك و تعالى و عاشق شهادت هستند و مقصد خودشان را پيش بردند و دارندپـيـش مـى بـرنـد. سـاير كشورها هم همين بايد باشد، دولت ها را آگاه كنند، اگر خاضعشـدنـد دولت هـا و حـاضـر شدند به مضامين اسلامى رفتار كنند، بپذيرند آنها را و اگرحاضر نشدند، با آنها ستيز كنند و نترسند از چيزى .
گرفتارى هائى كه مسلمين دارند از دست قدرت هاى بزرگ است
گرفتارى هاى مسلمين همه از اين قدرت هاى بزرگ و تزريق كردن آنها و تلقين كردن آنهابه نوكرهاى خودشان در منطقه ها و تمام گرفتارى هايى كه مسلمين دارند از دست اينهاستو تـا از دسـت ايـنها نجات پيدا نكنند گرفتارى ها رفع نمى شود. بايد ديد با چه حقىآمـريـكـا از آن طـرف دنـيـا دسـتـش را دراز مى كند به اين طرف دنيا و در كشورهاى اسلامىدخـالت مـى كـنـد و مى خواهد مقدرات كشورهاى اسلامى را او تعيين كند. اين ننگ براى مسلميننـيـسـت كـه يك كشورى كه دشمن خدا شمرده مى شود، يعنى سرانش ، يك دولتى كه دشمناسـلام شـمـرده شود و دشمن بشريت شمرده مى شود، از آن طرف دنيا دستش را دراز كند بايك ميليارد جمعيت مسلم مقدرات كشورهاى اسلامى را او تعيين كند؟ و نگويند تو چكاره اى كهدر لبـنان دخالت مى كنى ؟ تو چكاره كه در مصر دخالت مى كنى ؟ ما دست او را شكستيم وقطع كرديم و از كشور خودمان بيرونشان كرديم . امريكا مى گويد كه ما در منطقه منافعداريم ! چرا بايد او در منطقه ما منافع داشته باشد؟ چرا بايد منافع مسلمين منافع امريكابـاشـد و او در مـنـطـقـه مـنـافـع داشـتـه بـاشـد و يـكـىسـواءل نـكـند اين را، يكى از كشورها سواءل نكند اين را از آمريكا كه شما چكاره هستيد كهآمـديـد مـى خـواهـيد مقدرات اين منطقه را درست كنيد؟ شما چكاره ايد؟ شما چرا آمديد؟ همه اينمـجـالسـى كـه بـه دست خود اين قدرت هاى فاسد ايجاد شده هم ، ساكت نشستند، با اينكهدخـالت دولتـى در دولت ديـگـر ايـن مـسـائل عـمـومـى دنـيـاست كه نبايد بشود لكن او بهصـراحـت دخـالت مى كند و دولت هاى مرتجع بسيار كثيف هم با صراحت از او مى خواهند كهدخـالت بـكـنـد و اين مجلس هاى عمومى نمى گويند چرا دخالت مى كنى ، تو از آن ور دنياچـكـاره اى كه آمدى اينجا مقدرات مردم را مى خواهى دخالت كنى ، مقدرات مسلمين را مى خواهىدخـالت كـنـى . و از او اسـفـنـاكتر قضيه اسرائيل است كه بوق هاى استعمارى تا امروز هماسـرائيـل را دارنـد تـرويـج مـى كـنـنـد و در عـيـن حـال ايـران را مـتـهـم مـى كـنـنـد كـه ازاسـرائيـل اسـلحـه مـى خرد و با هم هستند و گاهى هم مى گويند ايرانى ها با امريكائى هاهـسـتـنـد. ايـرانـى كـه از بيشتر يا حدود بيست سال تا حالا در همه صحبت هاى گويندگانمـتـوجـه شـان ، اسـرائيـل در صـدر مـسـائل شـان بـوده اسـت و مـخـالفـت بـااسـرائيـل در صـدر مـسـائل شـان بـوده اسـت ايـران را مـتـهـم مـى كـنـنـد بـه ايـنـكـه ازاسـرائيـل چـيـز مـى آورنـد، آنـوقـت عـراقـى كـه از اسـرائيـل پـشـتـيـبـانـى مـى كـنـد واسرائيل از او پشتيبانى مى كند، او نه اسرائيلى نيست ، او بر
ضد اسرائيل است ! اينها مصيبت هائى است كه مسلمين نشسته اند گوش و چشم باز و قلب هادر عـمـاء، بـايد چه كرد؟ اى ائمه جمعه بلاد اسلامى و كشورهاى اسلامى ! بايد چه كرد؟چـرا مـا بـه ايـن روز نشانده شديم كه آمريكا از آن ور دنيا بيايد و مقدرات كشورهاى ما راتـعـيـيـن كند و مقدرات علماى اسلام را تعيين كند ولو با دست ديگران و به صراحت بگويدكـه مـن مـنـفـعـت دارم در مـنطقه و دخالت آشكار در منطقه بكند و مسلمين نشسته باشند و ناظربـاشـنـد؟ اى ائمـه جـمـعـه هـمه بلاد اسلامى ! مردم را آگاه كنيد، اين (چرا) را بين مردمبـگـوئيـد، اين (چرا) هم به غرب وارد است و هم به شرق وارد است . و چرا شوروى درمـمـالك اسـلامـى دخـالت مـى كند، دخالت نظامى . آمريكا هم همه جور دخالت مى كند در همهكـشـورهـايـى كه تحت سلطه او هستند يا مى خواهند تحت سلطه ببرد، هم دخالت نظامى مىكـنـد، هـم دخـالت سياسى مى كند و همه جور دخالت . خوب ، اين چرا ندارد در دنيا؟ اين يكميليارد جمعيت نبايد بگويند چرا؟ از اين يك ميلياد جمعيت اگر نصف شان فرياد بزنند كهچرا، امريكا كنار مى رود. امريكا با دست خود دولت هاى وابسته ، با دست خود نويسندگانخـبـيـث و گـويـنـدگـان فـاسـد مـقـاصـد خـودش را پـيـش مـى برد و مسلمين نشسته اند و ايننـويـسـنـدگـان مـى نـويـسـنـد و ايـن گويندگان مى گويند و اين دربارى ها و روحانيوندربـارى كـمـك مـى كنند به اين قدرت هاى بزرگ و مردم نشسته اند و گوش مى دهند و مىبينند. تكليف نيست ؟ مسلمين ديگر در اين اصل تكليفى ندارند؟ مسلمين تنها هتسند؟ ما نبايد ازتـاريـخ رسـول الله عبرت بگيريم ؟ يك نفر آدم پاشد و همچو كارهائى كرد، ما نبايد ازتـاريـخ عـالم عـبـرت بـگـيـريم كه يك نفر موسى پا شد و با فرعون چه كرد؟ ما بايدعـبـرت بگيريم . آقا آن روز پيغمبر اكرم عده اى همراهش نبود، خودش بود و خودش با همهدشـمـن هـا، حـتـى عـشـيـره خـودش دشـمـنـش ‍ بـودنـد، لكـناتـكـال بـه خـدا، تـوجـه بـه او، فـنـاى در او كـار را پـيـش برد. نمى شود كه انسان همخودپرست باشد و هم خداپرست ، نمى شود كه انسان هم منافع خودش را ملاحظه كند و هممـنـافـع اسـلام . بايد يكى از اين دو تا باشد، يا بايد الهى باشد يا شيطانى ، اين دوراه است . شما علاج بكنيد مردم را به اينكه اين هواهاى نفسانى بيرون بروند. اگر حكومتهـايـى كـه در اسـلام بـه طـور غـيـر قـانـونى دارند حكومت مى كنند، از اين هواهاى نفسانىبـيرون بروند و توجه بكنند به عزت اسلام ، به ارزش هاى اسلام و براى يك پارك ويـك نـمـى دانـم بـاغ و يـك مـلك و يـك چـه ، اسـلام را زيـر پـا نـگـذارنـد،مسائل اسلام حل است .
(حـب الدنيا راءس كل خطيئه ) همه خطاها از خود انسان و از اين حب انسان به خودش هست .اگـر آنـهـايى هم كه در صدر اسلام بودند مثل مسلمين حالا بودند، آنها هم همان جا، در همانمـحـل خـودشـان خـفـه شـده بـودنـد، لكـن آنـهـا بـه جـان ودل براى اسلام كوشش ‍ كردند و رفتند و نه براى اينكه كشورى بخواهند، كشور، اسلاممـى خـواهـد چـه كـنـد، براى اينكه آدم درست كند، رفتند كه ستمكارها را شرشان را از سرمـظـلومـان قـطـع كـنند، دست ستمكاران را قطع كنند و وعده الهى را كه (نريد ان نمن علىالذين استضعفوا فى الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثين ) را تحقق بدهند و بسيارهـم مـوفـق شدند لكن آنقدرى كه آنها مى خواستند نشد، آنها همه دنيا را مى خواستند كه آدمكنند. ائمه جمعه كوشش كنند مردم را به تقوا دعوت كنند، مردم را متقى كنند، مردم را از دنياو از آمال دنيائى پرهيز بدهند و اگر
اين معنا را موفق بشوند، موفق مى شوند كه برخلاف آنهائى كه بر مصالح اسلام سلطهدارند تجهيز خواهند شد.
مردم را متحول كنيد و دعوت كنيد به تقوا
شما الان غريب هستيد اينجا ولو منزل خودتان هست ، لكن تازه در اين مجلس تشريف آورديد ونـمـى دانـيـد در ايـران چـه بود و چه شد و چه گذشت . ايران چه حالى بود، خيابان هاىايـران بـه چـه حـالى بـود. ميكده ها از كتابخانه ها بسيار بيشتر بود و عشرتكده ها هم ومراكز فساد هم و روزنامه و مجلات و سينماها و تئاترها و دانشمندان و همه شان ، همه شانبـا هـم مـخـلوط شـده بـودند و يك كشور شيطانى درست كرده بودند، طاغوتى درست كردهبـودنـد و اسـلام عـنـايـتـش را، لطـفـش را بـه ايـن مـلت مـظـلوم ، درطـول تـاريـخ عـنـايـتـش را، پـرتـو عـنـايـتـش را افـكـنـد بـر ايـنـهـا و ايـنـهـامـتـحـول شـدنـد، انسان عشرتكده اى متحول شد به انسان مجاهد اسلامى ، انسان شهوترانمـتـحـول شـد بـه انـسـان عـاشـق مـوت و ايـن عـشـق بـه مـوت اسـت كـه تـمـاممـسـائل اسلام را دارد حل كند. اگر نبود اين جوان ها و اين رزمنده هائى كه همه عشق به موتدارنـد، از هـمـه قـشرهائى كه هستند، از ارتش و سپاه و بسيج و سايرين و عشاير و سايرمـردم كـه هـمـه بـا هـم هـسـتـند، اگر اين تحول نبود، ما باز در زندان هاى شاهنشاهى بايدبـاشـيـم . مـردم را مـتـحـول كـنـيـد. عـلاج ايـن اسـت كـه مـردم را آگـاه كـنـيـد ومتحول كنيد، دعوت كنيد به تقوا، دعوت كنيد به ارزش هاى انسانى . ارزش هاى انسانى درطـاغـوت عـبـارت از ايـن اسـت كـه چـنـد تـا سـگ دارد و چـنـد تـااتـومـبـيل دارد و چند تا پارك دارد و چند تا نوكر دارد. تمام ارزش هاى انسانى را زير پاگـذاشـتـنـد. و شـمـا مـردم را آگـاه كـنيد، در ا ين سمينارها راه را پيدا كنيد و مردم كشورهاىخودتان را از مسائل ، از مسائل سياسى بالخصوص . نترسيد از اين چهار تا دربارى كهمـى گـويـنـد آخـونـد نـبـايـد در سـيـاسـت دخـالت كـند. ايران بحمدالله الان اكثريت قاطعاهـل عـلمش در سياست دخالت مى كنند، در امور اجتماعى دخالت كنند و آن چندتائى كه آن تهمـانـده ، از دربـار مـانـدنـد، آنها هم ديگر ازشان كارى نمى آيد. شما بايد ملت را اينطوركـنـيـد و مـن كه دعاگوى همه شما هستم به شغل خودم كه عبارت از دعاگوئى است قيام مىكـنـم و از خـداونـد تـعـالى نـصـرت مـسـلمـيـن را در سراسر جهان و نصرت مستضعفين را درسراسر جهان بر مستكبرين طلب مى كنم و توفيق و تاييد شما ائمه جماعات و ائمه جمعهرا در ايـن امر مهم اسلامى و در اين سنگر اسلامى كه هستيد، توفيق شما را براى خدمت بهاسلام از خداى تبارك و تعالى مسئلت مى كنم .
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
تاريخ : 15/10/61
فرمان امام خمينى به ستاد پيگيرى تخلفات قضائى و ادارى
بسم الله الرحمن الرحيم
ستاد پيگيرى تخلفات قضائى و ادارى
اخـيـرا چـند كتاب به عنوان سوالات دينى و ايدئولوژى اسلامى را ملاحظه نمودم و بسيارمـتـاءسـف شـدم از آنـچـه در ايـن كـتـاب هـا و جـزواتـى از ايـنقـبـيـل بـه اسم اسلام ، اين دين انسان ساز الهى ، براى گزينش عمومى مطرح شده است وآنـهـا را مـيـزان رد و قـبـولى افراد قرار داده اند. اين نوشته ها كه مشحون از سوالات غيرمربوط به اسلام و ديانت و احيانا مستهجن و اسف آور است ، از آنجا كه به اسم ديانت اسلاممـنـتـشر شده است ، از كتب و جزوات انحرافى است كه براى حيثيت اسلام و جمهورى اسلامىمـضـر اسـت و بـه وزيـر ارشـاد تـوصـيـه نـمـودم كـهامثال اين كتب را در اسرع وقت جمع آورى و فروش و خريد و نشر آنها را ممنوع شرعى اعلامنمايند. شايد بسيارى از افرادى كه در تدوين آنها دخالت داشته اند داراى حسن نيت بودهانـد، لكـن احـتـمـال نـفـوذ شـيـاطـين در اين نحو مسائل قوى است كه براى مشوه نمودن چهرهنـورانـى اسلام يا جمهورى اسلامى به اين امر اقدام نموده اند. لهذا مراتب زير را از ستادمحترم خواستارم :
1!!! تـمـام هـيـاءت هـائى را كـه بـه نـام گـزيـنـش در سـراسـر كـشـورتشكيل شده اند، منحل اعلام مى نمايم ، چه در قواى مسلح يا در وزارتخانه ها و ادارات و چهدر مـراكـز آمـوزش و پـرورش تـا بـرسـد بـه دانـشـگـاه هـا، تـمـام آنـهـامنحل است و ستاد انحلال را اعلام نمايد.
2!!! سـتاد موظف است در اسرع وقت دستور دهد تا هياءت هائى به جاى هياءت هاى منحله ، ازافـراد صـالح و مـتـعـهـد و عـاقـل و صـاحـب اخـلاق كـريـمـه وفـاضـل و مـتـوجه به مسائل روز تعيين تا در گزينش افراد صالح بدون ملاحظه روابطاقـدام نـمـايـند و گزينش زير نظر آنها انجام گيرد و دقت شود تا اين افراد، تنگ نظر وتـنـد خـو، نـيـز مـسـامـحـه كـار و سـهـل انـگار نباشند. و چنانچه قبلا تذكر داده ام ميزان درگـزيـنـش ، حـال فـعـلى افـراد اسـت ، مـگـر آنـكـه از گـروهـك هـا و مـفـسـديـن بـاشـنـد يـاحـال فـعـلى آنـهـا مـفـسـده جـوئى و اخـلالگرى باشد و اما كسانى كه در رژيم سابق بهواسـطـه جـو حـاكـم يـا الزام رژيـم ستمگر مرتكب بعضى نارواها شده اند ولى فعلا بهحـال عادى و اخلاق صحيح برگشته اند، تندروى هاى جاهلانه در حق آنها نشود كه اين ظلماسـت و مـخـالف دسـتـور اسـلام و بـايـد مـمـنـوع اعـلام شـود. 3 از آنـجـا كـه بـسـيـارى ازسواءل هاى اسلامى اين كتابچه ها از
مـسـائل غـيـر مـحـل اطلاع مى باشد كه شايد فضلا و علماى زحمتكش نيز در جواب آنها عاجزبـاشـنـد و نيز بعض آنها غلط و بعضى از سواءل ها و جواب ها بر خلاف است ، اين نحوهسـوالات بـه هـيـچ وجـه مـعـيـار در گـزيـنـش افـراد نـيـسـت و نـدانـسـتـن آنـهـا بـراى آنـاناشـكـال و عيبى ندارد. لازم است ستاد محترم اشخاصى را ماءمور كنند كه اگر افرادى ، چهبـه واسـطـه سـواءل هـاى شـرعـى كـه دانـسـتـن آنـها براى اين اشخاص لزوم ندارد و چهسـواءل هـاى نـاروائى كـه بـه اسـلام ارتـباط ندارد، از ادارات و يا وزارتخانه يا ديگرمراكز اخراج شده اند و يا به واسطه آن استخدام نشده اند، تشخيص داده تا اگر اخراج ياعـدم پـذيـرش بـه صـرف ايـن امـور يـا اشـبـاه آن بـوده اسـت ، آنـان را بـهمـحـل خـود بـراى خـدمـت بـرگـردانـنـد كـه ايـن نـحـوهعمل كه با آنها شده است ظلم فاحش است و محروم نمودن كشور از اشخاص مفيد مى باشد كهاز هـمه اينها بايد جلوگيرى شود و نيز از افراد صحيحى كه در هيات هاى گزينش بودهانـد، قـدردانـى شـود و بـه افـراد ديـگـر آنـهـا نـصـيـحـت شـود تـا نـظـيـر ايـنافعال در كشور اسلامى واقع نشود.
4!!! سـتـاد مـحـتـرم دسـتـور دهـد كـتـابـچـه هـاى مـخـتـصـرىشـامـل بـعـضـى از مـسـائل شـرعـى كـه مـحـل اطـلاع عـمـومـى اسـت ومـسائل اعتقادى كه دانستن آنها در اسلام لازم است به طور ساده ، بدون معماها كه در اين كتبو نـشـريـات انـحـرافـى مـوجـود اسـت ، و بـعـضـى مـسـائل مـنـاسـب بـاشـغـل افـراد، بـا نـظـارت اشـخـاص مـطـلع از احـكـام اسـلام و مـتـوجـه بـه اطـرافمـسـائل سـيـاسـى و اجتماعى تهيه شود و آنها را در دسترس ‍ افراد قرار داده و در صورتاحـتـيـاج اشـخـاص را آمـوزش دهـنـد و بـدون آمـوزشسـواءل از آنـها نشود و ميزان رد و قبول ، موازين اسلام و انسانى باشد كه هدايت جاهلان ،منظور نظر اصيل است .
5 !!! تـجـسـس از احـوال اشـخـاص در غـير مفسدين و گروه هاى خرابكار مطلقا ممنوع است وسـواءل از افـراد بـه ايـنـكـه چـند معصيت نمودى ، چنانچه بنا به بعضى گزارشات ايننحوه سوالات شود، مخالف اسلام و تجسس كننده معصيت كار است . بايد در گزينش ‍ افراداين نحوه امور خلاف اخلاق اسلامى و خلاف شرع مطهر ممنوع شود.
6!!! بـنـا بـه گزارش رسيده ، بعضى از كلاس هاى درسى كه در ارتش و سپاه و سايرمـراكـز نـظـامـى و انـتـظـامـى تـاسـيـس شـده اسـت ، بـسـيـار مـسـتـهـجـن ومـبـتـذل اسـت . بـايـد ايـن كـلاس هـا بـه وسـيـله اشـخـاص عـالم ،عـاقـل و مـتـعـهـد اداره شـود و نـمـايـنـدگـان ايـنـجـانـب در نـيـروهـاى نـظـامى و انتظامى باكمال جديت به اصلاح آنان پرداخته و به كار خود ادامه دهند. اين ستاد موظف است براى هروزارتـخـانـه يـا مـراكـز ديـگـر كـتـابـچـه هـائى مـنـاسـب بـا كـار آنـان بـه صـورتمـعـقـول و اسـلامـى تـهـيـه نـمـوده و از تعليمات جاهلانه و احيانا ضد انقلابى جلوگيرىنمايند. از خداوند تعالى توفيق آقايان را در امور محوله و حسن جريان آن را خواستارم .
والسلام عليكم و رحمه الله
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 16/10/61
بـيـانات امام خمينى در جمع فرماندهان نظامى سپاه و ارتش ، مستقر در قرارگاه كربلاونجف
كسى كه خدا با اوست از هيچ قدرتى جز قدرت او هراسى ندارد
بسم الله الرحمن الرحيم
از شـمـا بـرادرهـا و جـوان هـاى عـزيـزى كـه در جـبـهـه اسـلام درمـقـابـل كـفـر مـشغول خدمت هستيد تشكر مى كنم . رمز پيروزى شما برادران و جوانان عزيزاتـكـال بـه خداى تبارك و تعالى و اعتماد به رحمت اوست كه اين در راءس همه امور است وديـگـرى پـيروى از دستورات خداى تبارك و تعالى در اينكه همه با هم يكى باشيد و درروايت حضرت رسول هم آمده است كه مؤ منين يك دست هستند و حتى تعبير دو دست نفرمودند وبـايـد شـمـا اجتماع و وحدتتان را به جائى برسانيد كه بين خودتان جدايى نبينيد و ايندسـتـور اسـلامـى است كه با يكديگر برادر باشيد و اين وحدت و برادرى اسباب اين مىشـود كـه هـيـچ قـدرتـى نـتـوانـد بـر شـمـا چـيـره شـود و تـا ايـنتوكل و توجه به خدا هست هر قدرتى در مقابل شما هيچ و نابود است . شما بحمدالله بادلى روشـن و چـشـمـى بـاز بـراى خـدا و بـراى اسلام و براى كشورى كه از خود شماستفداكارى مى كنيد و اين فداكارى پيش خداى تبارك و تعالى و ملائكة الله و انبيا ثبت است. هـرگز از دشمن هراسى نداشته باشيد. كسى كه خدا با اوست از هيچ قدرتى جز قدرتاو هـراسـى نـدارد و از آنـجـا كه ما همه چيزمان از اوست و بايد در راه او باشيم ، خودمان ،جـانـمـان ، مالمان ، اولاد و فرزندانمان همه و همه از اوست . شما اين را مى دانيد كه هر چهبـشـود، پـيـروزى بـا ماست و مادامى كه شما اين ايده را داريد كه براى خدا خدمت كنيد، درعـبادت هستيد و پيروز و دشمن شما انشاءالله شكست خورده است و نابود خواهد شد. اميدوارمكـه خـداونـد قـدرت روحى و بازوئى به شما عنايت كند كه در راه او جهاد كنيد و شما اجرشهدا را داريد، چه شهيد بشويد و چه شهيد نشويد. برويد به طرف نبرد با دشمن ، بادلى مـحـكـم و قـلب هـايـى مـمـلو از مـحبت خدا، قلب هائى كه از هيچ قدرتى ترس ندارد. وخداوند همه شما را حفظ كند. موفق باشيد. والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
تاريخ : 18/10/61
بـــيـــانـــات امـــام خـمينى در جمع اعضاى ستاد مركزى پيگيرى فرمان امام و هياءت هاىمنتخبرسيدگى به تخلفات در استان هاى كشور
آبروى مردم را حفظ كنيد و در هر مساءله اى ببينيد خدا چه مى گويد، آن را انجام دهيد
بسم الله الرحمن الرحيم
شما آقايان توجه داشته باشيد كه همه در محضر خدا هستيد و انسان همواره بايد اينگونهتلقى كند كه خدا ناظر اعمال و رفتار اوست . در جمهورى اسلامى غير از گروهك هايى كهمـى خـواهـنـد بـه اسـلام و مـسـلمـيـن ضـرر و زيـان بـزنـنـد نـبـايـددنـبـال عـيـب ديگران رفت بايد آبروى مردم را حفظ كنيد و در هر مساءله اى كه پيش مى آيدببينيد خدا چه مى گويد كه همان را انجام دهيد. در مورد هياءت هاى گزينشى كه قبلا بودهانـد، مـن نـسـبـت بـه صـلحـاى آنـهـا جـسـارتـى نـمـى كـنـم و چـون از بـاب ايـنـكـهاحـتـمـال آن مـى رفـت كـه عـده اى در مـيـان آنـهـا نـفـوذ كرده باشند، صلاح بود كه آنها رامـنـحـل اعـلام كـنـم تـا دوبـاره بـا تـرتـيـب بـهـتـرى بـوجـود آيـنـد. بـعـضـى ازمـسـائل گـزينش بسيار بد بوده است و احتمال مى رفت كه افراد فاسدى بخواهند ما را ازبـين ببرند. چون مسائلى از اين قبيل كه شماره شناسنامه فلانى چند است يا فلان كس دركـجا شهيد شده جزء مسائل اسلامى نيست و در كشور اسلامى عنوان اينگونه مطالب به ناممـكـتـب ، خـجالت آور است كه اينها ملاك گزينش و اسلامى بودن افراد گردد و ما جوانانىكـه به درد اسلام مى خورند را از كارها بيرون بريزيم . و من نگرانيم از اين بود كه مانـشـسـته باشيم و در پيش ما كتاب ها و جزواتى به اسم اسلام منتشر شود كه ربطى بهاسـلام نـدارنـد و عـده اى هم بگويند كه اگر اينها عيب داشتند، جواب آنها را مى دادند، پسمـورد قـبـول هـسـتـند كه در مقابل آنها ساكتند. برنامه دشمنان ما اين است كه كشور ما را ازداخل خراب كنند و با اين تحولى كه امروز در جوان ها پيدا شده است و همه مردم در جبهه هاو پـشـت جبهه ها مشغول خدمت هستند ما ديگر هيچ عذرى براى خدمت و جذب آنها نداريم . و همهمـا بايد سعى كنيم كه يك دست باشيم بر عليه دشمنان اسلام و مسلمين و به تكليف الهىخـودمـان عـمـل كنيم . اميدوارم موفق باشيد و خداوند شما را حفظ كند. والسلام عليكم و رحمةالله
تاريخ : 19/10/61
متن درخواست استعفاى آيت الله صانعى از عضويت در شوراى نگهبان
بسم الله الرحمن الرحيم
محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى دام ظله على رئوس المسلمين
با عرض ارادت و تحيت ، بدين وسيله استعفاى خود را از عضويت در شوراى نگهبان تقديممـى دارم . امـيـد اسـت بـا كـرامـت و بـزرگـوارى ، مـوردقبول قرار گيرد. الامر اليكم
يوسف صانعى عضو فقهاى شوراى نگهبان
پاسخ امام خمينى به درخواست استعفاى آيت الله صانعى
بسمه تعالى
موافقت مى شود. انشاءالله موفق باشيد.
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 19/10/61
بـــيـــانـــات امـــام خـــمـــيـــنـى در ديـدار بـا رئيـس ديـوانـعـالى كشور و كليه قضاتشورايعالىقضائى و شعب ديوانعالى كشور
قضاوت حق اشخاص دانشمندى است كه قضاى اسلامى را مى دانند
بسم الله الرحمن الرحيم
قـبـلا دو نـكـته را بايد عرض كنم ، يكى اينكه روحانيونى كه در حوزه هاى علميه بزرگشده اند، با مجاهدات و تكليف شرعى از آن حوزه خارج مى شوند و در جاهاى ديگر خدمت مىكـنـند. اينطور نيست كه منافقين خيال كرده اند كه براى آنها رياست و مقام مطرح است . آنهاسى چهل سال در حوزه ها زحمت كشيده اند و با آن وضع عادت كرده اند ولى براى خدمت بهخارج از حوزه مى روند.
قـضـاوت چـه در رژيم گذشته و چه حال به حسب حكم الهى حق روحانيون بوده است . گرچـه در رژيـم گـذشـتـه آنـها را از حق شان محروم كرده بودند ولى در زمان كنونى در عينحـال كـه بـراى آنـهـا رنـج دارد ولى بـايـد بـر آن قـيـام كنند و نمى توانند از آن تخلفنـمـايند. پس اينطور نيست كه آنها بخواهند جائى را قبضه كنند، البته به ما هم نسبت مىدهـنـد كـه مـى خـواهـنـد امـپـراطـورى تـشـكـيـل دهـنـد. ايـن خـيـالبـاطـل اسـت زيـرا وضـع اسـلام و حـتـى جـنـگ هـاى اسـلام بـراىتـشـكـيـل امـپـراطـورى نـبـوده اسـت ، بـلكه براى شكستن امپراطورى ظالم و روى كار آوردنعـدل اسـلامـى بـوده اسـت . امـروز آقـايـان در هر جا كه وارد مى شوند قصد خدمت دارند. آنرئيـس جمهور است كه بالاترين مقام را دارد ولى وضعش ، كيفيت سلوكش ، زندگيش ، نشستو بـرخـاسـتـش را بـا مـردم ، هـمـه مـى بـيـنـيـد و آن رئيس مجلس است و اين آقا هم كه رئيسديـوانـعـالى كـشـور، تـمام اينها وضع شان مانند زمان طلبگى شان است فقط اكنون خدمتوسـيـع تـرى را انـجـام مـى دهـنـد. قـضـاوت را هـمـه مـى دانـنـد كـه چـه كـارمـشـكـل و پـرمـسـؤ وليـت و چـه كـار پـرزحمتى مى باشد زيرا بالاخره يك طرف منازعه ازقـاضى ناراضى است ، خيلى نادر است هر كسى كه محكوم شده است شكرگزار باشد. ايننـكـتـه اول بـود كـه عـرض كـردم كه بايد قدر روحانيونى كه حوزه ها را رها كرده اند ودارند خدمت مى كنند بدانيم .
نـكـتـه دوم آنـكـه مـن از شـورايـعـالى قـضـائى كـه بـود تـشـكـر مـى كـنـم . ايـنها دو سهسـال زحـمـت كـشـيـدنـد، رنـج بـردنـد و خدمت كردند و براى مقامى هم نيامده بودند. آنها ازبـزرگـان روحـانـيون هستند. آنها هم از محل مورد امن شان آمدند در محيطى كه زحمتش زياد ورنـج و كـارش زيـاد و مـسـؤ وليـتـش پـيـش خـدا زيـاد بـود.حال براى يك مرد روحانى با روحيات اسلامى مطرح نيست كه رئيس ديوانعالى كشور شوديـا دادستان كل كشور و يا كار ديگرى انجام دهد. امروز نبايد كسى گمان كند آقايانى كهدر شورايعالى
قـضائى بودند خداى ناخواسته نامطلوبند، آنها مطلوب و خدمتگزارند و بعضى از آنها ازاول انـقـلاب خـدمـت كـرده انـد، حـال اگـر بـه واسـطـه بـعـضـىمـسـائل و جـهـات ، رنـجـى را كـه تا به حال كشيده اند بدهند كس ديگرى بكشد و خودشاناسـتـراحـت كـنـند و يا در جاى ديگرى كه گرفتاريش كمتر است خدمت كنند، معنايش اين نمىبـاشـد كـه نـامـطـلوب مـى بـاشـنـد. مـن بـعـضـى از آنـان را سـىسـال اسـت كـه شـناسم ، اينان مطلوب بودند لكن خسته شده اند و اين اسباب اين مى شودكـه كـار سـبـكترى را انجام دهند و اكنون مى خواهم اين رنج را به گردن آقاى شيخ يوسفصـانـعـى بـگـذارم و ايـشـان را بـه عـنـوان دادسـتـانكـل كـشـور مـعـرفـى مـى كـنـم . مـن آقـاى صـانـعـى رامـثـل يـك فـرزنـد بـزرگ كـرده ام . آقـاى صـانـعـى در مـبـاحـثـات و درس هـائى كـه درسـال هـاى طـولانـى داشـتـيـم مـى آمدند و شركت مى كردند. ايشان فرد برجسته اى در ميانروحـانـيـون اسـت و مـرد عـالمـى اسـت كـه مـتـوجـه بـهمـسـائل و مـخـالف سـرسـخـت مـنـافـقـيـن و جـريـانـات انـحـرافـى مـى بـاشـنـد و درمـقـابـل آنان با جديت و قاطعيت عمل مى نمايند. از اين جهت من ايشان را به جاى آقاى ربانىكه از ايشان هم تشكر مى كنم و بايد فكرى كرد كه ايشان هم بتوانند به اين كشور خدمتكـنـنـد و خـدمـتـگـزار بـاشـنـد مـعـرفـى مـى كـنـم و امـيـدوارم كـه ايـشـان بـهمسائل بيشتر توجه داشته باشند.
و بـه هـمـه آقـايان عرض مى كنم كه امر قضاوت مسؤ وليتش بسيار زياد است و انسان باجـان و مـال و نـامـوس و حيثيت مردم سر و كار دارد و با يك لغزش ممكن است آبروى مسلمانىريخته شود و يا مسلمانى را تا آخر عمر محروم و بدبخت كند ولى از آنجا كه تكليف الهىاسـت مـا نـمـى تـوانـيـم از زيـر بـار آن شـانـه خالى كنيم . و قضيه قضاوت حق اشخاصدانشمندى است كه قضاى اسلامى را بدانند و عدالت و تقوا داشته باشند و بفهمند با چهمـطـلبـى سـر و كـار دارنـد و بـه چـه كـار بـزرگـىمـشـغول هستند كه يك لغزش گاهى يك كشور را از بين مى برد و از آن طرف كارهاى خوبيـك كـشـور را روشـن مـى كـنـد. و من اميدوارم كه همه قضات و دادستان ها و كسانى كه اموردادگسترى سراسر كشور را به عهده دارند، براى خاطر خدا و براى خاطر اسلام در فكرمـسـتـمـنـدانـى بـاشند كه در طول تاريخ تحت فشارهاى سلاطين و يا خان ها و يا سرمايهدارهـا و امـثـال اينها بودند و آنها را نجات دهند. و انشاءالله كشور ما كشورى باشد كه هرچـه بـيـشـتـر بـه افـق اسـلام نزديك شود كه اين آرزوى ماست و بسته به اين است كه هردسـتـه اى در هـر جائى كه خدمت مى كند اين مساءله در نظرش باشد كه براى خدا و براىاسلام خدمت كند، نه براى مقام . در هر صورت مقام يك مساءله نيست كه انسان ارزش انسانىخـود را صرف آن كند، چرا كه بالاترين چيز ارزش انسانى هر فرد باشد و بايد ارزشانـسـانـى را هـر چـه بيشتر تقويت كنيد و اين امر با كناره گيرى درست نمى شود و انسانارزشش به اين است كه در جامعه ببيند كه چه خدمتى به اين بندگان خدا مى تواند انجامدهـد. و شـمـا مـى دانـيد كه هر چه پيغمبر اكرم (ص ) رنج كشيد، كه از همه هم بيشتر رنجكـشيد، براى تربيت مردم و براى نجات مظلومين از دست ظالم ها بود. خداوند همه شماها راتوفيق بدهد و مؤ يد و منصور باشيد و من دعاگوى همه شما هستم .
والسلام عليكم و رحمة الله
تاريخ : 26/10/61
بـــيـــانـــات امـــام خـــمـــيـــنـــى در جــمـع گـروهـى از كـاركـنـان صـنـايـع دفـاع مـلى،پـــرســنـل دايـره سـيـاسـى !!! ايـدئولوژيـك ارتـش و وزارت دفـاع و گـروهى ازكاركنانسازمان صدا و سيماى جمهورى اسلامى مركز اصفهان
امروز تمام عذرها را خدا راهش را بسته و بر همه ما اتمام حجت كرده
بسم الله الرحمن الرحيم
من قبلا از آقايان و عزيزان حاضر در اينجا تشكر مى كنم كه در اينجا تشريف آورديد و ازنـزديك ما شاهد چهره هاى نورانى شما هستيم . امروز كه بحمدالله ايران به دست ايران وايـرانـى اداره مـى شـود و هـمـه شـؤ ون كـشـور در دست خود ايرانيان و خود دلبستگان بهاسـلام رهـبـرى مـى شـود، امـروز روزى اسـت كـه هـمه قشرهائى كه در اين كشور هستند مسؤول هـسـتـنـد. هـيـچ فـردى از افـراد ايـن كـشور، چه از نويسنده و روشنفكر و چه روحانى ودانـشـگـاهـى و چه ارتش و سپاهى و بسيج و عشاير و چه مردم بازار و مردم خيابان ها نمىتـوانـنـد عـذرى پيدا بكنند به اينكه ما براى فلان عذر نتوانستيم به اين كشور اسلامىخـدمـت كـنـيـم . تمام عذرها را خداى تبارك و تعالى راهش را بسته و حجت را بر همه ما تمامكـرده اسـت و امـروز ايـران مـيـدان كـار اسـت ، ميدان نبرد است با شياطين و ميدان سازندگىجـوانان است و ميدان خدمت به اسلام و خدمت به مسلمين و خدمت به مستضعفان جهان . هر كس درهـر شـغـلى كـه بـه او پـيـشـنـهـاد مـى شـود، اگـر شـايـسـتـگـى نـدارد بـراى آنشـغـل ، بـراى او صـحـيـح نـيـسـت و جـايـز نـيـسـت كـه در آنشـغـل وارد بـشود و اگر شايستگى دارد براى آن ، براى او صحيح نيست كه شانه خالىكـنـد. امروز ما احتياج به همه گروه هائى كه در كشور هستند داريم و همه ملت ايران احتياجبـه گـروه هاى مختلف دارند و اسلام عزيز هم احتياج به فعاليت همه شماها دارد. از طرفخـداى تـبارك و تعالى عذرها منقطع است ، راه را باز كرد، موانع را برطرف كرد، دشمنانرا كـنـار گذاشت و ميدان را براى فعاليت باز كرد. و ما در اين كشور، اسلام در اين كشوراحتياج به بسيارى از چيزها دارد كه آنها كه مى توانند اين احتياج را رفع كنند و شايستههستند، براى آنها عذرى نيست كه وارد نشود.
قضاوت يك واجب كفائى است
امـروز مـا قـاضـى لازم داريـم . قـضـاوت ، شـمـا مـى دانـيـد كـه درطـول مـدت سـلطـنـت ، بـه دسـت روحانيون نبود كه به حسب احكام اسلام مختص به آنهاست .قـضاوت به يك صورت مشوه درآمده بود و قاضى يك آدمى بود كه به حسب اكثر كه بهدرد هيچ چيز نمى خورد (سيما قضاء). امروز قضاوت احتياج دارد
بـه افـراد، بـه افـراد حـوزه هاى علميه هر جا كه هست ، قم ، مشهد، آذربايجان ، هر جا كهحـوزه عـلميه هست ، اصفهان . علما و مدرسين حوزه ها بايد قاضى تربيت كنند و اين يك واجبكـفـائى است براى همه . قضاوت يك واجب كفائى است كه اگر چنانچه كسى بتواند انجامبـدهـد و بـه زمـين بماند اين امر، معاقب است . اينكه (من حالا حالش را ندارم ، قضاوت امرمـشكلى است ). اين حرف ها عذر نيست . بايد همه افرادى كه خودشان را شايسته مى دانندبـيـايـنـد و ايـن امـر بـزرگ را و ايـن امـر زمين مانده را از زمين بردارند، اين بار را از زمينبردارند. و گويندگانى كه هر جا ما داريم ، در سر تا سر كشور، چه گويندگانى كهاز طـبـقـه روحـانـى هـسـتـنـد و اهـل مـنـبـر و چـه گـويـنـدگـانـى كه از ساير طبقات هستند ونـويـسـندگان در هر جا كه هستند، چه در حوزه هاى علميه و چه در دانشگاه ها و چه در سايرجـاها هستند، بايد با گفتار خودشان و نوشتار خودشان به اين كشور خدمت كنند. عذر نيستبـراى آنـهـا كـه چـون مـن وارد يـك شـغـلى نـيـسـتـم پـس نـويـسـنـدگـى هـم نـكـنـم .شـغـل امـروز يك امرى است كه براى آن اشخاصى كه شايسته هستند و ايران احتياج به آنشـغـل هـا دارد، واجـب كـفـايى است . واجب كفايى آن است كه به همه واجب است و اگر چنانچهطرح بشود، همه معاقب هستند، لكن اگر يك عده اى قيام كردند به آن امر، از ديگران ساقطمـى شـود. قـضـاوت از ايـن امـرهـاسـت . و رسـيـدگـى بـهحـال مـسـتـضـعـفـان ، رسـيـدگـى بـه حـال ايـنـهـائى كـه درطـول مـدت سلطنت و خصوصا اين رژيم اخير از هر چيز محروم بودند، اين هم يكى از امورىاسـت كـه آنـهـائى كـه قدرت دارند به اينكه براى آنها خدمت كنند، خدمت يك امر لازمى استبراى آنها و بايد خدمت كنند. و مساءله تبليغ كه يكى از امور بسيار مهم است و !!! عده !!!اكثر شما كه در اينجا تشريف داريد مورد عمل تان هست .
ارتش بيشتر از نهادهاى ديگر محتاج به تعليم و تربيت اسلامى است
هـر كـارى را كـه انـسـان عـهـده دار شـد، مـسـؤ ول آن كـار اسـت ، مـسـؤول اسـت در ايـنـكـه بـه راسـتـى و امـانـت عـمـل كـنـد و مـسـؤول اسـت در ايـنـكـه بـا جديت و فعاليت عمل كند و با خلوص براى خداى تبارك و تعالى .شـمـايى كه در ارتش سازمان ايدئولوژى را داريد و سازمان !!! سياست !!! را سياسى راداريد، الان مسؤ ول اين امر هستيد. همه جمعيت دنيا احتياج به تعليم و تربيت دارند. هيچ كسنـمـى تـوانـد ادعـا كند كه من ديگر احتياج ندارم به اينكه تعليم بشوم و تربيت بشوم .رسـول خـدا هم تا آخر احتياج داشت منتها احتياج او را خدا رفع مى كرد. ما همه احتياج داريم .ارتـش از آن ارگـان هـائى هـسـت كـه احـتـيـاجـش بـيـشـتـر اسـت بـه ايـن امـور و شـمـا كـهمتكفل اين امر سياسى و اين امر تبليغاتى و اين امر ايدئولوژى هستيد بايد بدانيد كه مسؤوليـت بـزرگـى بـه عـهـده تـان اسـت و عـمـل ارزشـمـنـدى هـم هـسـت . ارتـشـى كـه درطـول مـدت شـاهـنـشـاهى گرفتار بوده است به دست يا مستشارهاى خارجى و يا فرماندهانداخـلى (كـه از آنـهـا كـمـتـر نـبـودنـد) و آن چـيـزى كـه مـطـرح نـبـوده اسـت در آنـجـا،مـسائل سياسى اسلامى و مسائل ايدئولوژى اسلامى ، بلكه شايد در بسيارى از جاها مردمرا از اسـلام دور مـى كـردنـد، مـردم را كـنـار مى گذاشتند، ارتش را نمى گذاشتند كه حتىمسائل عادى خودش را ياد بگيرد. امروز كه ارتش ‍ بحمدالله اسلامى است و
نـيـروهاى مسلح ايران بحمدالله همه متحول شدند به يك نيروهاى اسلامى و خدمتگزار بهقـرآن كـريـم ، امـروز احـتـيـاج دارنـد بـه تـعـليـم و تـربـيـت ، احـتـيـاج دارنـد بـه اينكهمسائل را، مسائل اسلامى را، مسائل سياسى اسلامى را، اينها !!! را !!! به آنها گفته بشودو تـربـيـت بـشـونـد آنـهـا !!! را !!! و مـحـتـاج بـه ايـن اسـت كـه آقـايـانـى كـهمـتـكـفـل ايـن امـور هستند، آنها را از گروه هائى كه هستند، حزب هائى كه هستند، آنها را كناربـگـذارنـد و ارتـش بـاشد و ارتش . ارتش اسلامى قدرتمند، منتها با تعليمات اسلامى وفـهـماندن به اينكه اسلام چه سياستى در جهان دارد و مى خواهد چه بكند، اينها بايد بهآنها گوشزد بشود و آنها تحت تربيت و تعليم واقع بشوند. اخلاق كريمه ، آنقدرى كهدر ارتـش و سپاه و در قواى مسلح ديگر اخلاق كريمه لازم است ، شايد در جاى ديگرى بهآن انـدازه لازم نـبـاشـد. آنها هستند كه گاهى در جبهه ها وقتى كه مى روند ممكن است كه بايك وضعى روبرو بشوند كه اگر اخلاق اسلامى نداشته باشند براى خودشان ، براىارتش شان غائله بجا بياورد. اخلاق اسلامى را بايد براى آنها بگوئيد و بحمدالله آنهابـراى پـذيـرايـى الان مـهـيا هستند و بحمدالله بسيارى از آنها هم تربيت شده هستند. شماوقـتـى مـلاحـظه كنيد در جبهه ها، مى بيينيد كه جوان هاى عزيز سپاه و ارتش و ساير قوا،اينها چه فداكارى ها مى كنند و چه مناجات ها با خدا مى كنند، اينها ساخته شده اسلام هستند،لكـن احـتـيـاج بـاز دارنـد بـه ايـنـكـه تـربـيـت بـشـونـد، تـعـليـم بـشوند. و آنهايى كهمـتكفل امور صنايع هستند (صنايع دفاع ) بدانند كه امروز ايران احتياج دارد به وجود آنهاو آنـهـا مـسـؤ ولنـد در مـقابل خداى تبارك و تعالى ، بايد با تمام قوا افكار خودشان راصـرف كـنند كه ما در يك همچو قضيه اى انشاءالله به خودكفائى برسيم . و شما خدمتىكـه مـى كـنـيـد خـدمـت بـسـيـار بـزرگـى اسـت و مـسـؤ وليـت هـم داريـد درمقابل خدمت ، چنانچه اجر داريد در مقابل خدمت ، اجر اخروى داريد.
هر كس در هر كارى بايد امين باشد
و هـر كـس در هـر جـا هـسـت و هر جا خدمت مى كند، يكى از امورى كه بسيار براى او لازم استامـانـت اسـت ، امـيـن بـايـد بـاشـد. اگـر خـداى نخواسته در يك گروهى اشخاص غير امين واشـخـاص خـائن پـيـدا بـشـود، يـك وقـت مـى فهميم كه تمام آن گروه را اينها به بدنامىكشيدند يا به فساد. از امور لازم ، امانت است در امور. براى بازرس ها امانت از امور بسيارلازم اسـت . آنـهـايـى كـه در شغل بازرسى هستند، آنها بايد امين باشند و مطلبى كه دستآنها مى آيد به احدى غير از آنجايى كه بايد گفته بشود نگويند. عرض مردم ، حيثيت مردماز امورى است كه خداى تبارك و تعالى درباره او بسيار تاءكيد كرده است و اسلام دربارهاو بـسـيـار پـافـشـارى كـرده اسـت . قـاضى هاى محترم دادسراها و ساير جاها، كسانى كهمـتـكفل قضا هستند يا بازرسى هستند، در هر جا كه هستند اينها بايد امين باشند و انشاءاللههستند و بايد مطالبى كه از اشخاص ، آنها كه سر و كارشان با اعراض مردم است ، سرو كـارشـان با حيثيات مردم است ، با جان مردم است ، با ناموس مردم است ، اگر بنا باشدكه به غير آن راهى كه خدا تعيين كرده است يك راه ديگرى بروند و خداى نخواسته افشاءاسرار مردم را بكنند ولو يك انسانى باشد
مـعـصـيـت كـار، آن را افـشا بخواهند بكنند، الا آنهائى كه معصيت را علن مى كنند، آنها ديگراحـتـرامـى نـدارنـد در اسـلام . آن كسى كه علنا آمده است در خيابان و كار خلاف مى كند اينديـگـر احـتـرام نـدارد، امـا آنـهـائى كـه تـحـفـظ مـى كـنـنـد بـر ايـنمـسـائل ، در خـلوت يـك كـار خـلاف مى كنند، بر فرض اينكه شما مطلع شديد، جايز نيستبـرايـتـان كـه ايـن را افـشـا كـنـيـد حـتـى بـراى بـرادرتـان ، حـتـى بـراىاهل منزلتان . بنابر اين از امور مهمى كه براى قاضى ، براى آن اشخاص كه بازپرسهـسـتـنـد، بـراى سـازمـان بـازرسـى ، از امـور مهمى كه بايد مراعات كنند اين است كه امينباشند در آن امرى كه به آنها محول شده است و اينطور نباشد كه سازمانى باشد براىبـازرسـى و آنـوقـت خـودش مـعـصيت خداى نخواسته بكند و افشا كند اسرار مردم را و همانجائى كه بايد گزارش بدهد، بيش از او تعدى اى به هيچ وجه نبايد بكند.
بـر حـوزه هـاى عـلمـيـه و عـلمـاسـت كـه قـاضـى تـربـيـت وتحويل جامعه بدهند
و مـن از حـوزه هـاى عـلميه و از علماى اعلامى كه در بلاد هستند و از فضلائى كه در حوزه هاهـسـتـنـد، از آنـهـا مـى خـواهـم كه در اين امور، در امور قضائى و در امور دادگسترى به اينكـشـور كمك كنند و حوزه ها مى توانند در عين حالى كه حوزه بقايش هست و بايد باشد، مىتـوانـنـد عـده بـه مـقـدارى كـه احـتـيـاج هـسـت بـه قـاضـى ،تـحـويـل بـدهـنـد قـاضـى را، تربيت كنند قاضى را. اين يك امر مهمى است براى اسلام وبـراى مـسـلمـيـن . اعراض مردم دست قضات است ، بايد آنها را، هم تعليم كنند و هم تربيتكنند تا بيايند و خدمت كنند به اين كشور.
با حفظ اتحاد، براى اسلام و جمهورى اسلامى تبليغ كنيد
و تـمـام اشـخـاصـى كـه هـسـتـنـد و هـسـتـيـم و هـسـتـيـد شـمـا، تـمـام مـا مـسـؤول هـسـتـيـم . بـايـد فكرى بكنيم كه خدمتى كه از ما مى آيد امروز بكنيم ، خصوصا در يكعصرى كه همه تبليغات دنيا تقريبا بر ضد ماست . شما هر راديوئى را كه باز بكنيد وهـر مـطبوعاتى را كه از خارج اگر آمد ببنيد، مى بينيد كه مشحون است از اينكه به دولتايران حمله مى كنند، آنوقت هر چه دروغ هم دلشان خواهد مى گويند، هر چه هم . البته ملتايران هم ، دولت ايران هم به آنها خيلى صدمه وارد كرده است ، شيرهاى نفت را بسته استبه روى امريكا و به روى اسرائيل . راه براى آنها نيست در اينجا تا اينكه جاهائى را كهآنـهـا مـى خـواهـنـد، داشـتـه بـاشـند و مخالفت با دشمن هايشان بكنند، ديگر در اينجا راهىنـدارنـد. افـراد ايران ديگر وابسته به آنها نيستند تا براى آنها كار بكنند. البته آنهادشـمـن هـستند و دشمنى شان تا آخر هست ، لكن بايد شما آقايان همه با هم باشيد، اختلافنباشد در كار، اتحاد باشد، همبستگى با هم داشته باشيد، دانشگاه ها با هم دوست و رفيقباشند و دانشگاه با فيضيه پيوند دائمى داشته باشند و تبليغات ، تبليغات دامنه دارىبـاشـد بـراى اسـلام و براى جمهورى اسلامى و سفارتخانه در هر جا هستند بايد تبليغكـنـنـد اسـلام را و جـمـهـورى اسلامى را. همه بايد، ما اين امرى را كه ملت با آن زحمت و باآنـهـمـه رنج در ظرف پنجاه سال يا بيشتر و خصوصا اين اواخر كشيده و اينهمه شهيد دادهاست و اينهمه معلول داده است كه
انـسـان خـجـالت مى كشد از روى آنها، بايد ما خدمت كنيم تا بتوانيم يك عشرى از اعشار آنكارهائى كه آنها براى همه ما كردند از عهده برآئيم .

next page

fehrest page

back page

 

 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation