آسيب میبينند و وقتی آنرا آماج حمله های بنيان برافكن ميبينند ، خشمگين و ناراضی از آسيبهائی كه بر پيكر مكتب وارد شده و در آرمان بر قراری مكتب بطور كامل و بی نقص ، دست به قيام ميزنند انقلاب اين مردم ربطی به سير يا گرسنه بودن شكمشان و يا ارتباطی با داشتن يا نداشتن آزادی سياسی ندارد ، چرا كه ممكن است اينان هم شكمشان سير باشد و هم آزادی سياسی داشته باشند اما از آنجا كه مكتبی را كه در آرزو و آرمان آن هستند ، استقرار نيافته ميبينند ، برميخيزند و قيام ميكنند اگر بخواهيم عوامل ايجاد انقلاب را دسته بندی كنيم ، باين نتيجه ميرسيم كه عامل ايجاد قيام ها يا از نوع عامل اقتصادی و مادی است ، يعنی قطبی شدن جامعه و تقسيم آن به دو قطب مرفه و محروم ، و برخوردار و بی نصيب است كه سبب قيام ميگردد طبعا آرمان چنين قيامی هم رسيدن بجامعه ايست كه در آن از اين شكافهای طبقاتی اثری نباشد ، يعنی رسيدن بجامعه ای بی طبقه و يا عامل آن ، وجود خصلت های آزاديخواهانه در بشر است يكی از ارزشهای والای انسانی همين خصوصيت آزاديخواهی اوست يعنی برای يك انسان ، آزاد بودن و آقا بالا سر نداشتن از هر اندازه ارزش مادی ارجمندتر است ( 1 ) در نامه دانشوران نوشته اند ، بوعلی سينا در وقتيكه شغل وزارت همدان را داشت ( 2 ) روزی بادبدبه و كبكبه وزارت از راهی پاورقی : |