|
|
|
|
|
|
648 - نداى فرشته هنگام وقت نماز قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -: ما من صلوة تحضر وقتها الا نادى ملك من بين يدى الناس قوموا الى نيرانكم التىاوقدتموها على ظهوركم ، بصلاتكم ؛ وقت هر نمازفرا مى رسيد، فرشته اى در ميان مردم ندا سر ميدهد برخيزيد، به وسيلهنمازتان ، آن آتش گناه را كه خودتان فراهم كرديد، خاموش كنيد. (روضة الواعظين ، ج 2، ص 318) 649 - نماز را به تاخير نيندازيد قال ابراهيم بن موسى القزاز: (خرج الرضا - عليه السلام - يستقبل بعض الطالبيين و جاء وقت الصلاة ،فمال الى قصر هناك ، فنزل تحت صخرة ، فقال اذن ، فقلت نتنظر يلحق بنا اصحصابنافقال : غفر الله لك لاتوخرن صلاة عن اول وقتها الى اخر وقتها من غير علة . عليك ابداباول الوقت . فاذنت و صلينا؛ امام رضا (ع ) به عنوان استقبال از بعضى از طالبين خارج شد، (و ما عده اى از ياران آنحضرت بوديم ). وقت نماز فرا رسيد. قصرى در آن حوالى بود. امام (ع ) با ياران بهسوى آن رفتند و در كنار سنگ بزرگى فرود آمدند. راوى مى گويد: سپس امام به منفرمود: اذان بگو. عرض كردم منتظر رسيدن و ملحق شدن بعضى از ياران هستيم ، كهبيايند. حضرت فرمودند: خدا تو را بيامرزد، نماز را ازاول وقت بدون عذر تاخير نيندازيد، بر تو باد هميشه نماز را دراول وقت آن به جا آورى . راوى گفت : پس اذان گفتم و نماز را خوانديم . (بحارالانوار، ج 83، ص 21) 650 - اهميت اوقات نماز قال على - عليه السلام -: ارتقب وقت الصلاة فصلها لوقتها. و لاتعجل قبله لفراغ و لاتوخرها عنهلشغل فان رجلا سال رسول الله - صلى الله عليه وآله - عن اوقات الصلاة .فقال رسول الله - صلى الله عليه وآله - اتانىجبرئيل - عليه السلام - وقت الصلاة حين الصلاة حين زالت الشمس فكانت على حاجبه الايمن، ثم اتانى وقت العصر فكان ظل كل شى ء مثله ثم صلى المغرب حين غربت الشمس ، ثمصلى العشاء الاخرة حين الشفق ، ثم صلى الصبح فاغلس بها و النجوم مشتبكةفصل لهذه الاوقات و الزم السنة المعروفة ، و الطريق الواضح ؛ مراقب اوقات نمازت باش و آن را در وقت مقرر خود به جا آور، به خاطر فراغتقبل از وقت نماز اقدام به اقامه آن نكن و همچنين به خاطر كارى كه دارى آن را به تاخيرنينداز (براى نمازت اهميتى خاص قائل شود و حساب جدايى براى آن باز كن و هرگزنمازت را تابع چيزهاى ديگر قرار نده ، بلكه سعى كن همه چيز را تابع و پيرو نمازكنى ) ؛ زيرا مردى از رسول خدا (ص ) از اوقات نماز پرسيد؟ حضرت چنين فرمود:جبرئيل در هنگام زوال شمس كه آفتاب مقابل حاجب و ابروى راست او بودنازل شد. سپس جبرئيل وقت نماز عصر آمد، كه در آن هنگام سايه هر چيزى به قدر و اندازهخود او چيز گرديده بود. سپس پيامبر (ص ) نماز مغرب را وقتى كه خورشيد غروب كردبه جا آورد. آن گاه نماز عشاء را هنگامى كه حمره مغربيهزايل شد، خواند و به جا آورد و سپس نماز صبح را هنگامى كه تاريكى آخر شب بود وستارگان مشبك بودند، به جا آورد، آن گاه اميرالمؤ منين (ع ) اضافه فرمود: اى محمد بنابى بكر!نمازت را در اين اوقات به جاى آور و ملزم باش به اينكه كار نيكو انجام دهى ،و سنت حسنه به جا آورى و راه روشن و راست را انتخاب كنى . (بحارالانوار، ج 83، ص 15) 651 - يادآورى براى نماز اول وقت عن انس : ان رسول الله - صلى الله عليه وآله - ياتى بيت فاطمة ستة اشهر اذا خرج الىالصلاة الفجر يقول : يا اهل البيت ، الصلاة الصلاة يااهل البيت انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس و يطهركم تطهيرا ؛ (انس بن مالك ) صحابى معروف مى گويد: پيامبر خدا (ص ) در مدت شش ماه هميشهبعد از نماز صبح در كنار (بيت ) فاطمه ندا در مى داد كه : اىاهل بيت !نماز، نماز (وقت نماز فرا رسيد) و اىاهل بيت ! همانا خداوند خواسته است تا شما را از پليديهاى شرك و گناه ورذايل اخلاقى پاك نگاه دارد. (تفسير سيوطى ، ج 5، ص 198) 652 - تاخير نماز از وقت فضيلت قال الصادق - عليه السلام -: من صلى الصلاة لغير وقتها رفعت له سوداء مظلمةتقول ضيعك الله كما ضيعتنى . و اول ما يسال العبد اذا وقف بين يدى الله - عز وجل - عن الصلاة ، فان زكت صلاته زكى ساير عمله ، و ان لم يزك صلاته لم يزك عمله؛ كسى كه نمازش را در غير وقت آن بخواند (البته بدون عذر و علت ) از نمازش ظلمت وتاريكى بلند مى گردد، و مى گويد خدا تو را ضايع كند كه مرا ضايع كردى واول چيزى كه از بنده در مقابل خداوند - جلت عظمته -سوال مى كنند، نماز است كه اگر نماز او صحيح ومقبول باشد، اعمال و كارهاى نيك او نيز مقبول خواهد شد، و هرگاه نمازشمقبول نباشد، ديگر اعمال او نيز مطرود شود. (بحارالانوار، ج 83، ص 19) 653 - محاسن نماز اول وقت قال رسول الله - صلى الله عليه وآله - : اذا زالت الشمس فتحت ابواب السماء و ابواب الجنان و استجيب الدعاء، فطوبى لمنرفع له عند ذلك عمل صالح ؛ وقتى آفتاب از دايره نصف النهار گذشت ، درهاى آسمان و درهاى بهشت گشوده شده و دعادر اين هنگام مستجاب مى گردد. پس خوشا بهحال كسى كه در اين ساعت عمل صالحى از او بالا رود. (سفينة البحار، ج 2، ص 44) 654 - وقت شرعى نماز قال على - عليه السلام -: صل الصلوة لوقتها الموقت لها ؛ نماز را در اوقاتى كه براى آن مقرر شده است به جا آور. (نهج البلاغه ، نامه 27) 655 - امتحان شيعه عن اميرالمؤ منين - عليه السلام - قال : اختبروا بخصلتين فان كانتا فيهم فهم شيعتى محافظتهم على اوقات الصلوات ومواساتهم مع اخوانهم المومنين بالمال و ان لم تكونا فيهم فاعزب ثم اعزب ثم اعزب ؛ شيعيان مرا به دو خصلت امتحان كنيد، كه اگر داراى اين دو خصلت بودند شيعه هستند اهميتبه نماز در اول وقت و دستگيرى برادران دينى خود بامال ، اگر اين دو در آن ها نبود از ما دورند و دورند و دورند. (جامع الاخبار، فصل 19) 656 - تاخير نماز بدون علت قال الصادق - عليه السلام -: من صلى الصلوات المفروضات فى اول وقتها و اقام حدودها، رفعها الملك الىالسماء بيضاء نقية ؛ تقول : حفظك الله كما حفظتنى استودعتنى ملكا كريما. و من صلاهابعد وقتها من غير علة و لم يقم حدودها، رفعها الملك سوداء مظلمة ؛ و هى تهتف به : ضيغتنىضيعك الله كما ضيعتنى و لا رعاك الله كما لم ترعنى ؛ كسى كه نمازهاى واجب را در اول وقت ادا كند و حدود آن ها را حفظ نمايد. فرشته آن راسپيدو پاكيزه به آسمان برد. نماز(به نمازگزار) گويد: (خدا تو را نگاه دارد همانگونه كه مرا نگاه داشتى ؛ مرا به ملكى بزرگوار سپردى . و كسى كه نمازها را بىسبب به تاخير اندازد و حدود آنها را حفظ نكند، فرشته نماز او را سياه و تاريك بهآسمان برد در حالى كه نماز با صداى بلند به نمازگزار گويد: (مرا ضايع كردى، خداى تو را ضايع كند، آن چنان كه مرا ضايع كردى ؛ و خدا تو را رعايت نكند آن چنانكه تو مرا رعايت نكردى ). (وسائل الشيعه ، ج 3، ص 90) 657 - نماز اول وقت بهترين عمل قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -: افضل العمل : الصلاة على ميقاتها، ثم بر الوالدين ، ثم ان يسلم الناس من لسانك ؛ بهترين عمل ، به پا داشتن نماز در وقت معين و زمان فضيلت آن است و سپس نيكى به پدرو مادر و بعد از آن در امان بودن مردم از زبان تو است . (كنزالعمال ، ج 15، ص 948) 658 - اوقات نمازهاى پنجگانه قال على - عليه السلام -: اما بعد، فصلوا بالناس الظهر حتى تفى الشمسمثل مربض العنز، و صلوا بهم العصر و الشمس بيضاء حية فى عضو من النهار حين يسارفيها فرسخان ، و صلوا بهم المغرب حين يفطر الصائم و يدفع الحاج الى منى ، وصلوا بهم العشاء حين يتوارى الشفق الى ثلثالليل ، و صلوا بهم الغداة و الرجل يعرف وجه صاحبه ، و صلوا بهم صلاة اضعفهم ولاتكونوا فتانين ؛ اما بعد، نماز ظهر را با مردم (به جماعت ) هنگامى برپاى داريد كه آفتابميل به طرف مغرب كند و سايه آن به اندازه ديوارآغل بز شود، و نماز عصر را هنگامى بر پاى داريد كه آفتاب در پرده اى از روز همچنانروشن است و ميتوان تا دو فرسخ پياده راه رفت . نماز مغرب را در موقعى بگزاريد كهروزه دار افطار ميكند، و حاجيان از عرفات به منا مى آيند، و نماز عشاء را در وقتى كه شفقناپديد مى شود تا يك سوم شب ، بر پاى داريد. و نماز صبح را موقعى بر پاى داريدكه اگر كسى در آن روشنى كم ديگرى را ديد او را بشناسد. (نهج البلاغه ، فيض الاسلام ، ص 986) 659 - دو وقت براى نماز قال الصادق - عليه السلام -: لكل صلاة وقتان اول الوقت افضلها ؛ براى هر نمازى دو وقت مى باشد، كه اول وقت ، برترين آنها است . (الكافى ، ج 3، ص 274) 660 - بهترين كارها قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -: خير الاعمال الصلوة فى اول وقتها ؛ بهترين كارها، نماز در اول وقت است . (كنزالعمال ، ج 7، حديث 19265) 661 - نماز در اول وقت نيكوست قال الرضا - عليه السلام -: الصلوة فى اول الوقت افضل ؛ نماز در اول وقت پسنديده تر است . (بحارالانوار، ج 82، ص 326) فصل سيزدهم : اهميت و فضيلت اذان آيات 67 - اذان و نماز و اذا ناديتم الى الصلوة اتخذوها هزوا و لعبا ذلك بانهم قوم لا يعقلون : آنها هنگامى كه (اذان مى گوييد و مردم را) به نماز مى خوانيد، آن را به مسخره و بازىمى گيرند ؛ اين به خاطر آن است كه آن ها جمعى هستند كه درك نمى كنند. (سوره مائده ، آيه 58) احاديث 662 - اذان به خاطر خدا قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -: المؤ ذن المحتسب كالشاهر بسيفه فى سبيل اللهالقائل بين الصفين ؛ اذان گويى كه به خاطر خدا اذان بگويد، مانند كسى است كه در راه خدا شمشيرش را ازغلاف بيرون مى آورد، و بين دو صف (كفر و اسلام ) جنگ مى كند. (بحارالانوار، ج 81، ص 149) 663 - اذان در گوش امام حسين (ع ) قال زين العابدين - عليه السلام -: ان النبى - صلى الله عليه وآله - اذن فى اذن الحسين - عليه السلام - بالصلاة يومولد ؛ در روز ولادت امام حسين (ع ) پيامبر اسلام (ص ) در گوش او اذان گفت . (بحارالانوار، ج 104، ص 112) 664 - نخستين اذان گو قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -: ان اول من سبق الى الجنة بلال ... لانه اول من اذن ؛ بلال نخستين كسى است كه به سوى بهشت پيشى گرفت ، چون كه او نخستين كسى بودكه اذان گفت . (وسائل الشيعه ، ج 4، ص 614) 665 - شنيدن اذان و شركت در نماز جماعت قال على - عليه السلام -: من سمع النداء فلم يجبه من غير علة فلا صلاة له ؛ هركه بانگ (اذان ) را بشنود و بدون علت بدان پاسخ ندهد، پس نمازى براى او نيست . (وسائلالشيعه ، ج 55، ص 375) 666 - اذان نابالغ قال الصادق - عليه السلام -: لاباس ان يوذن الغلام الذى لم يحتلم ؛ نوجوان نابالغ اذان بگويد اشكالى ندارد. (بحارالانوار، ج 84، ص 161) 667 - هنگام شنيدن اذان قال الصادق - عليه السلام -: اذن كلما سمعت الاذان كما يوذن الموذن ؛ وقتى صداى اذان موذن را شنيدى ، اذان بگو. (بحارالانوار، ج 81، ص 174) 668 - اهل آسمان و شنيدن اذان قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -: ان اهل السماء لايسمعون من اهل الارض شيئا الا الاذان ؛ همانا اهل آسمان نمى شنوند از اهل زمين چيزى مگر اذان را. (ميزان الحكمه ، ج 1، ص 82) 669 - مزد موذن قال على - عليه السلام -: لاباس ان يجرى عليه من بيت المال ؛ براى موذن از بيت المال مزدى بدهند، اشكالى ندارد. (بحارالانوار، ج 81، ص 161) 670 - رفع بداخلاقى به وسيله اذان عن ابى عمير، عن هشام بن سالم ، قال - عليه السلام -: و من ساء خلقه فاذنوا فى اذنه ؛ كسى كه اخلاقش بد است در گوش او اذان بگوييد. (ميزان الحكمه ، ج 1، ص 84) 671 - اذان و اقامه در گوش نوزاد قال الصادق - عليه السلام -: المولود اذا ولد يوذن فى اذنه اليمنى و يقام فى اليسرى ؛ فرزند وقتى به دنيا آمد، در گوش راست او اذان و در گوش چپ او اقامه بگوييد. (مكارم الاخلاق ، ص 261) 672 - نماز همراه با اذان و اقامه قال على - عليه السلام -: من صلى باذان و اقامة صلى خلفه صف من الملئكة لايرى طرفاه و من صلى باقامةصلى خلفه ملك ؛ هركس كه نماز خود را با اذان و اقامه بخواند، صفى از فرشتگان پشت سر او به نمازمى ايستد كه دو طرف آن صف ديده نمى شود و هر كس نماز خود را با اقامه تنها بخواند،يك فرشته پشت سر او نماز مى گزارد. (ثواب الاعمال ، ص 58) 673 - دعاى بين اذان و اقامه قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -: الدعاء بين الاذان و الاقامة لايرد؛ دعاى بين اذان و اقامه رد نمى شود. (شهاب الاخبار، ص 44)
چون كه قامت كنند بهر نماز
| 674 - نداى خروس قال لقمان الحكيم - عليه السلام -: يا بنى لايكن الديك اليس منك و اكثر محافظة على الصلوات الا تراه عندكل صلوة يؤ ذن لها و باسحار يعلن بصوته و انت نائم ؛ پسرم ! مبادا چنين شود كه خروس ، صبح از تو هوشيارتر و به اوقات نماز از تومراقبتر باشد ؛ آيا نبينى به هنگام هر نماز اعلامدخول وقت مى كند (اذان مى گويد) و سحرگاهان صدا به آواز بلند سر مى دهد، در حالىكه تو در خوابى . (ارشاد القلوب ، باب 18) 675 - صفت مؤ ذنين قال الصادق - عليه السلام -: فى المؤ ذنين انهم الامناء؛ اذان گويان (موذنين ) امانتدارند. (وسائل الشيعه ، ج 4، ص 616) 676 - پاداش يك اذان قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -: من اذن فى سبيل الله صلوة واحدة ايمانا و احتسابا تقربا الى الله - عز وجل - غفر الله له ما سلف من ذنوبه ، و من عليه بالعصمة فيما بقى من عمره ، و جمع بينهو بين الشهداء فى الجنة ؛ كسى كه براى خدا اذان يك نماز را از روى ايمان و اخلاص و تقرب به درگاه خداوندبگويد، خدا گناهان گذشته او را ببخشايد و بر او منت نهد كه بقيه عمرش در عصمتالهى باشد و در بهشت او را در يك جا همنشين شهيدان نمايد. (بحارالانوار، ج 84، ص 125) 677 - پاداش يك سال اذان قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -: من اذن سنة واحدة بعثه الله - عز و جل - يوم القيامة و قد غفرت ذنوبه كلها بالغة مابلغت ، و لو كانت مثل زنة جبل احد؛ كسى كه يك سال اذان بگويد، خداوند عز و جل روز قيامت او را مبعوث مى كند، در حالى كهتمامى گناهانش هر اندازه هم كه باشد بخشوده مى شود، گرچه به سنگينى كوه احدباشد. (بحارالانوار، ج 81، ص 124) 678 - پاداش ده سال اذان قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -: من اذن عشر سنين اسكنه الله - عز و جل - مع ابراهيم - عليه السلام - فى قبته او فىدرجته ؛ كسى كه ده سال اذان بگويد، خداوند او رادر بهشت ، در بارگاه و يا در مقام حضرتابراهيم (ع ) ساكن مى كند. (بحارالانوار، ج 81، ص 124) 679 - پاداش بيست سال اذان قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -: من اذن عشرين عاما، بعثه الله - عز و جل - يوم القيامة و له من النورمثل زنة السماء ؛ كسى كه بيست سال اذان بگويد، خداوند متعال او را در روز قيامت به گونه اى محشور مىكند كه داراى نورى همانند وزن آسمان باشد. (بحارالانوار، ج 84، ص 124) 680 - پاداش چهل سال اذان قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -: من اذن اربعين عاما محتسبا بعثه الله - عز وجل - يوم القيامة و له عمل اربعين صديقا عملا مبرورا متقبلا ؛ كسى كه چهلسال براى خدا اذان بگويد، خداوند او را در روز قيامت به گونه اى محشور مى كند كهداراى اعمال نيك و پذيرفته شده چهل انسان خالص و راستين است . (بحارالانوار، ج 84، ص 125. وسائل الشيعه ، ج 4، ص 615) 681 - آداب اذان قال الصادق - عليه السلام -: من السنة اذا اذن الرجل ان يضع اصبعيه فى اذنيه ؛ آداب اذان آن است كه مؤ ذن دو انگشتش را هنگام اذان گفتن بر دو گوشش بگذارد. (من لايحضره الفقيه ، ج 1، ص 184) 682 - مقام اذان گويان قال الصادق - عليه السلام -: اطول الناس اعناقا يوم القيامة المؤ ذنون ؛ بلندترين گردن (مقام اذان گوها) در روز قيامت اذان گويان هستند. (ثواب الاعمال ، ص 19) 683 - نداى زمين قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -: ما من صباح و لارواح الا و بقاع الارض ينادى بعضها بعضا يا جارتىهل مربك ذاكر الله ؟ او عبد وضع جبهته عليك ساجدالله ؟ فمن قائلة نعم ، فاذا قالت نعماهتزت و ابتهجت وترى ان لها الفضل على جارتها؛ هيچ صبح و شام نيست مگر اين كه نقاط زمين همديگر را ندا مى كنند: اى همسايه من آيا برتو گذشت كسى كه ذكر خدا نمايد، يا بنده اى كه پيشانى خويش براى سجده به خدابر تو نهد؟ برخى گويند آرى (و برخى نه ،) هر كس آرى بگويد، بر خود مى بالد وشاد مى گردد و خود را بر ديگرى برترى مى نهد. (مكارم الاخلاق ، ص 466) 684 - تنها اقامه گفتن قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -: من اقام و لم يؤ ذن لم يصل معه الا ملكاه اللذان معه ؛ هركس براى نماز تنها اقامه بگويد و اذان نگويد، به او جز آن دو ملك كه با وى هستنداقتدا ننمايند. (مكارم الاخلاق ، ص 466) 685 - اذان گويان راستين قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -: المؤ ذنون امناء المؤ منين على صلاتهم و صومهم و لحومهم و دمائهم ؛ اذان گويان امانتداران مومنان در نماز و روزه و گوشت و خون آنها هستند. (وسائل الشيعه ، ج 4، ص 619. بحارالانوار، ج 81، ص 124) 686 - شهادت زمين در قيامت قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -: ما من رجل يجعل جبهته فى بقعة من بقاع الارض الا شهدت له بها يوم القيامة و ما منمنزل ينزله قوم الا و اصبح ذلك المنزل يصلى عليهم او يلعنهم ؛ هيچ مردى پيشانى خويش را به نقطه اى از نقاط زمين نمى گذارد، مگر اين كه آن نقطهزمين در روز قيامت بر آن شهادت بدهد، و منزلى نيست كه گروهى در آن فرو آيند، مگرسحرگاهان همان منزل بر آنان درود مى فرستد، و يا نفرين مى كند. (مكارم الاخلاق ، ص 466) 687 - اقتداء فرشتگان قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -: يا اباذر!اذا كان العبد فى ارض قفر فتوضا او تيمم ثم اذن و اقام و صلى امر الله- عز و جل - الملئكة فصفوا خلفه صفا لا يرى طرفاه يركعون بركوعه و يسجدونبسجوده و يؤ منون على دعائه ؛ اى ابوذر! هرگاه بنده اى در بيابانى تنها باشد و وضو بسازد يا تيمم كند، سپس اذانو اقامه بگويد و نماز بخواند، خدا فرشتگان را امر كند كه پشت سر او صفىتشكيل دهند كه دو طرف آن ديده نشود و به نماز او اقتداء نمايند و به دعاى او آمين گويند. (وسائل الشيعه ، ج 4، ص 621. مكارم الاخلاق ، ص 466) 688 - اذان روز جمعه روى انه كان بالمدينة اذا اذن المؤ ذن يوم الجمعة نادى مناد حرم البيعلقول الله - عز و جل -: (يا ايها الذين امنوا اذا نودى للصلوة من يوم الجمعة فاسعواالى ذكر الله و ذروا البيع )(3)؛ هنگامى كه در مدينه موذن اذان را روز جمعه بيان نمود و ندا داد بيع حرام است به خاطرقول خداوند عز و جل : (اى كسانى كه ايمان آورده ايد هرگاه شما را براى نماز روزجمعه بخوانند فى الحال به ذكر خدا بشتابيد و كسب و تجارت را رها كنيد كه اين نمازجمعه از هر تجارت سودمندى اگر بدانيد براى شما بهتر خواهد بود.) (من لايحضره الفقيه ، ج 1، ص 296) 689 - اذان و اقامه جبرئيل قال الباقر - عليه السلام -: لما اسرى برسول الله - صلى الله عليه وآله - الى السماء فبلغ البيت المعمور وحضرت الصلاة فاذن جبرئيل و اقام ، فتقدم رسول الله - صلى الله عليه وآله - و صفالملئكة و النبيون خلف محمد - صلى الله عليه وآله - ؛ وقتى رسول خدا (ص ) در معراج خود به بيت المعمور (مركز فرشتگان در آسمان چهارم )رسيد، و وقت نماز شد، جبرئيل اذان و اقامه گفت ، پيامبر خدا، جلو ايستاد و فرشتگان وپيامبران پشت سر رسول خدا (ص ) براى نماز به صف ايستادند و به او اقتداء كردند. (الكافى ، ج 3، ص 302. وسائل الشيعه ، ج 4، ص 612) 690 - پاداش عظيم قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -: ثلاثة لو تعلم امتى ما فيها لضربت عليها بالسهام : الاذان و الغدو الى الجمعة ، والصف الاول ؛ سه كار است كه اگر امت من پاداش عظيم آن را درك مى كردند، براى به دست آوردن آن ،ازدحام و قرعه كشى مى نمودند: 1 - اذان گفتن . 2 - تسريع در رفتن براى نماز جمعه . 3 - در صف اول نماز جمعه و جماعت قرارگرفتن . (بحارالانوار، ج 84، ص 156) 691 - اذان و اقامه در بيابان قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -: رجل فى ارض قفر فيوذن ثم يقيم ثم يصلى ،فيقول ربك للملئكة انظروا الى عبدى يصلى و لا يراه احد غيرىفينزل سبعون الف ملك يصلون و راءه و يستغفرون له الى الغد من ذلك اليوم ؛ مردى كه در ميان بيابانى اذان و اقامه بگويد و نماز به پا دارد، پروردگار بهفرشتگان مى فرمايد: به بنده ام بنگريد!نماز مى خواند در حالى كه كسى او را نمىبيند، آن گاه هفتاد هزار ملك نازل مى گردد و دنبال او نماز مى گزارند و تا فردا براىاو آمرزش مى طلبند. (مكارم الاخلاق ، ص 465) 692 - لبيك به اذان نماز قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -: اذا سمعت الاذان فات ولو حبوا؛ هنگامى كه اذان نماز را شنيدى هرچه سريعتر به مسجد بيا، گرچه سينه خيز باشد. (كنزالعمال ، ج 7، ص 528) 693 - شنونده اذان قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -: من سمع الاذان فاجاب كان عند الله من السعداء؛ كسى صداى اذان را شنيد به آن روى آورد، پيش خداوند مى باشد از سعادتمندان . (بحارالانوار، ج 84، ص 155) 694 - درود فرشتگان بر موذن قال النبى - صلى الله عليه وآله -: الا و ان الموذن اذا قال (اشهد ان لا اله الا الله ) صلى عليه تسعون الف ملك واستغفروا له و كان يوم القيامة فى ظل العرش حتى يفرغ الله من حساب الخلائق ؛ آگاه باشيد موذن وقتى (اشهد ان لا اله الا الله ) را گفت ، نود هزار فرشته بر اودرود مى فرستند و طلب آمرزش مى كنند در روز قيامت در سايه عرش خدا خواهد بود تاوقتى كه خداوند از حساب انسانها فارغ شود. (بحارالانوار، ج 81، ص 130) 695 - آيه نماز جمعه مراد اذان است قال المفسرون فى قوله تعالى : اذا نودى للصلوة ... ان المراد النداء الاذان لصلاة الجمعة ؛ هرگاه شما را براى نماز مى خوانند، مراد از نداء اذان براى نماز جمعه است . (بحارالانوار، ج 84، ص 104) 696 - تعداد كلمات اذان و اقامه قال الباقر - عليه السلام -: الاذان و الاقامة خمسة و ثلاثون حرفا، فعد ذلك بيده واحدا واحدا الاذان ثمانية عشرحرفا و الاقامة سبعة عشر حرفا؛ اذان و اقامه ، مجموعا 35 جمله است ، و با دست خود يك به يك آنها شمرده شود، اذان 18جمله و اقامه 17 جمله دارد. (الكافى ، ج 3، ص 305. باب اذان ، ح 3) 697 - شاهدان اذان قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -: ان الموذن فى سبيل الله مادام فى اذانه كشهيد يتقلب فى دمه و يشهد له بذلككل رطب او يابس بلغ صوته و اذا مات ما تعرضته هوام الارض فى قبره ؛ موذن تا وقتى كه اذان مى گويد مثل شهيدى است كه در خونش غوطه ور است و هرتر وخشكى كه صداى او را مى شنوند گواهى مى دهد و آن گاه كه بميرد حيوانات زمينى درقبر با بدن او كارى ندارند. (مستدرك الوسايل ، ص 241) 698 - آداب گفتن اذان و اقامه قال الصادق - عليه السلام -: الاذان ترتيل و الاقامة حذر؛ اذان را به صورت ترتيل ، و اقامه را به صورت بيم و اندوه بخوانيد. (الكافى ، ج 3، ص 309) 699 - اذان در ميدان جنگ عند صلاة الظهر فامر الحسين - عليه السلام - ابنه فاذن و اقام و قام الحسين فصلى؛ (هنگام ظهر فرا رسيد) امام حسين (ع ) به پسرش (امام سجاد يا حضرت على اكبر) فرموداذان و اقامه بگو او اذان و اقامه گفت و سپس نماز خواندند. (بحارالانوار، ج 44، ص 314) 700 - حق موذن قال زين العابدين - عليه السلام -: حق الموذن ، ان تعلم انه مذكر لك ربك - عز وجل - و داع لك الى حظك ، و عونك على قضاء فرض الله عليك ، فاشكره على ذلك شكراللمحسنين اليك ؛ حق موذن بر تو آن است كه بدانى همانا او يادآورنده پروردگار تو و دعوت كننده توبه بهره ات از خدا است و يار تو در اداى واجب الهى است ، پس قدردان او باش ، همچونسپاسگزارى از كسانى كه به تو نيكى كرده اند. (ميزان الحكمه ، ج 1، ص 83) 701 - كراهت حرف زدن بين اذان و اقامه فى وصية النبى لعلى - عليه السلام -: و كره الكلام بين الاذان و الاقامة فى صلاة الغداة ؛ حرف زدن بين اذان و اقامه نماز صبح كراهت دارد. (وسائل الشيعه ، ج 4، ص 628) 702 - گفتن اذان در هر حال قال الباقر - عليه السلام -: لاتدعن ذكر الله على كل حال ، و لو سمعت المنادى ينادى بالاذان و انت على الخلاءفاذكر الله عز و جل و قل كما يقول المؤ ذن ؛ خداوند را در هيچ حالى ترك مكن ، و چنانچه شنيدى كه موذن اذان مى گويد و تو در بيتالخلا هستى ، خدا را ياد كن و همان را كه مؤ ذن مى گويد بگو. (محجة البيضاء، ج 1، ص 338) 703 - فصاحت موذن قال على - عليه السلام -: ليوذن لكم افصحكم ليومكم افقهكم ؛ فصيح ترين شما اذان بگويد و فقيه ترين شما امامت كند. (بحارالانوار، ج 84، ص 161) 704 - اذان در وقت نماز قال على - عليه السلام -: و لا يوذن لصلاة يدخل وقتها ؛ هنگامى كه وقت نماز داخل شد، اذان بگوييد. (بحارالانوار، ج 84، ص 160) 705 - به سمت قبله قال على - عليه السلام -: يستقبل الموذن القبلة فى الاذان و الاقامة ؛ اذان گو هنگام اذان گفتن به سمت قبله باشد. (بحارالانوار، ج 84، ص 157) 706 - اذان ، عطيه الهى قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -: اعطانى الله - عز و جل - فاتحة الكتاب و الاذان و الجماعة فى المسجد و يوم الجمعة؛ خداوند عز و جل چهار چيز را به من عطا فرموده است : 1 - سوره حمد، 2- اذان ، 3 - نمازجماعت در مسجد، 4 - روز جمعه . (الخصال ، ج 2، ص 9) 707 - سنت مستحب قال الصادق - عليه السلام -: من السنة الجلسة بين الاذان و الاقامة ؛ نشستن بين اذان و اقامه سنت مستحب است . (بحارالانوار، ج 84، ص 155) 708 - تاثير گفتن اذان و اقامه قال الصادق - عليه السلام -: من صلى باذان و اقامة صلى خلفه صفان من الملائكة و من صلى باقامة بغير اذانصلى خلفه صف واحد، قلت له و كم مقدار كل صف ،قال اقله ما بين المشرق و المغرب و اكثره ما بين السماء و الارض ؛ كسى كه با اذان و اقامه نماز بخواند. دو صف از ملائكه در پشت سرش نماز مى خواند وكسى كه بدون اذان و فقط با اقامه نماز بخواند يك صف از ملائكه با او نماز مى خواند.راوى سؤ ال مى كند: مقدار هر صفى چقدر است ؟ مى فرمايد: اقلش ما بين مشرق و مغرب واكثرش ما بين زمين و آسمان است . (بحارالانوار، ج 84، ص 248) 709 - تاثير اذان در خانه عن سليمان الجعفرى قال سمعته بقول - عليه السلام -: اذن فى بيتك فانه يطرد الشيطان و يستحب مناجل الصبيان ؛ سليمان جعفرى مى گويد: از امام (ع ) شنيدم كه فرمود: در خانه خويش اذان بگوى ، تاشيطان از آن جا بگريزد و كودكان نيز به آن ذكر آشنا شوند. (الكافى ، ج 3، ص 311، حديث 35) 710 - مشروع و پايان اذان قال الصادق - عليه السلام -: يا زرارة ! تفتح الاذان باربع تكبيرات و تختمه بتكبيرتين و تهليلتين ؛ اى زراره !اذان را با چهار تكبير شروع مى شود و با دوتكبير و دوتهليل (لا اله الا الله ) تمام مى شود. (الكافى ، ج 3، ص 305. باب اذان ، ح 5) 711 - مقام اولين موذن در اسلام قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -: يحشر بلال على ناقة من نوق الجنة يوذن (اشهد ان لا اله الا الله و ان محمدارسول الله - صلى الله عليه وآله -) فاذا نادى كسى حلة منحلل الجنة ؛ بلال حبشى در قيامت سوار بر شترى از شترهاى بهشت است . و دو جمله اذان (اشهد ان لااله الا الله و ان محمدا رسول الله ) (گواهى به يكتايى خدا و رسالت محمد) مى گويد،پس از اذان گفتن خداوند لباس زيبايى از زيورهاى بهشتى بر پيكر او مى پوشاند. (وسائل الشيعه ، ج 4، ص 617. بحارالانوار، ج 84، ص 116) 712 - تعليم اذان به بلال قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -: ادع لى بلالا تعلمه ، فدعا على - عليه السلام - بلالا فعلمه ؛ بلال حبشى را نزد من بياور تا اذان را با او بياموزم ، حضرت علىبلال را حاضر كرد و اذان را به او تعليم داد. (وسائل الشيعه ، ج 4، ص 614) 713 - تعليم اذان از طريق وحى به پيامبر (ص ) قال الصادق - عليه السلام -: لما هبط جبرئيل بالاذان على رسول الله كان راسه فى حجر على عليه السلام فاذنجبرئيل و اقام فلما انتبه رسول الله - صلى الله عليه وآله -قال : يا على سمعت ؟ قال : نعم قال : حفظت ؟ قال نعمقال ادع لى بلالا تعلمه فدعاه على - عليه السلام - بلالا فعلمه ؛ هنگامى كه جبرئيل اذان را آورد سر پيامبر (ص ) بر دامان على (ع ) بود،جبرئيل اذان و اقامه را به پيامبر (ص ) تعليم داد، هنگامى كه پيامبر (ص ) سر خود رابرداشت ، از على (ع ) سؤ ال كرد آيا صداى اذانجبرئيل را شنيدى ؟ عرض كرد: آرى . پيامبر (ص ) بار ديگر پرسيد: آيا آن را به خاطرسپردى ؟ گفت : آرى . پيامبر (ص ) فرمود: بلال را (كه صداى رسايى داشت ) حاضر كنو اذان و اقامه را به او تعليم ده على (ع ) بلال را حاضر كرد و اذان را به او تعليم داد. (وسائل الشيعه ، ج 4، ص 612) 714 - نخستين اذان گوى اسلام قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -: انه اول من اذن ؛ همانا او (بلال ) نخستين كسى بود كه اذان گفت . (وسائل الشيعه ، ج 4، ص 614) 715 - خوشحالى پيامبر (ص ) با نماز قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -: قم يا بلال فارحنا بالصلاة ؛ اى بلال خوشحال كن ما را به نماز. (كنزالعمال ، حديث 20951) 716 - نورانيت اذان قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -: يا على الاذان نور؛ يا على !اذان نور است . (بحارالانوار، ج 84، ص 154) 717 - پاداش موذن بهتر است قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -: من اذن محتسبا يريد بذلك وجه الله - عز وجل - اعطاه الله ثواب اربعين الف شهيد و اربعين الف صديق ويدخل فى شفاعته اربعين الف مسى ء من امتى الى الجنة ؛ كسى كه اذان بگويد، و به خداوند توجه داشته باشد، خداوند به او ثوابچهل هزار شهيد و چهل هزار راستگو را عطا مى كند وچهل هزار از امت گنهكاران شامل شفاعتش گرديده وداخل بهشت مى شوند. (بحارالانوار، ج 84، ص 130) 718 - آفات بى توجهى به اذان قال على - عليه السلام -: من سمع النداء و هو فى المسجد ثم خرج فهو منافق ، الارجل يريد الرجوع اليه ، او يكون على غير طهارة فيخرج ليتطهر؛ كسى كه صداى اذان را در مسجد شنيد، و بدون خواندن نماز(جماعت ) از مسجد خارج شودمنافق است ، مگر اينكه قصد برگشت براى نماز خواندن دارد، يا وضو ندارد و براىگرفتن وضو از مسجد خارج شود. (بحارالانوار، ج 84، ص 161) 719 - سربلندى اذان گويان در قيامت قال على - عليه السلام -: يحشر المؤ منون يوم القيامة حوال الاعناق ؛ اذان گويان ، روز قيامت با سرافرازى و سربلندى محشور مى شوند. (بحارالانوار، ج 84، ص 149) 720 - نجات از آتش قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -: ان لحوما محرمة على النار و هى لحوم المؤ ذنين ؛ همانا، گوشتهايى بر آتش (جهنم ) حرام است (آتش آنها را نمى سوزاند) و آن گوشت بدناذان گويان است . (مستدرك الوسايل ، ص 249) 721 - ثواب براى اذان گو قال الباقر - عليه السلام -: المؤ ذن يغفر الله له مد بصره و مد صوته فى السماء و يصدقهكل رطب و يابس سمعه ، و له من كل من يصلى معه فى مسجده سهم و لهبكل من يصلى بصوته ؛ خداوند مؤ ذن را به اندازه اى كه چشمش مى بيند و صدايش در آسمان مى پيچد مى آمرزد،هرخشك وترى كه آواز او را مى شنود او را تصديق مى كند، و از ثواب هر كس كه با او درمسجد نمازگزارد سهمى نصيب اوشود و به شمار هر كس كه به بانگ او نماز بخواندحسنه اى براى اوست . (محجة البيضاء، ج 1، ص 331. من لايحضره الفقيه ، ج 1، ص 287) 722 - پاداش شهيد قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -: للمؤ ذن فيما بين الاذان و الاقامة مثل اجر الشهيد المتشحط بدمه فىسبيل الله ؛ براى شخص اذان گو در فاصله اذان و اقامه ، ثوابش مانند ثواب شهيدى كه در راه خدادر خون خود مى غلطد. (ثواب الاعمال ، ص 58) 723 - واجب شدن بهشت بر مؤ ذن قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -: من اذن فى مصر امصار المسلمين سنة و جبت له الجنة ؛ هركس در يكى از شهرهاى مسلمانان يك سال اذان بگويد بهشت بر او واجب مى شود. (محجة البيضاء، ج 1 و ص 337. وسائلالشيعه ، ج 4، ص 613) 724 - تاثير گفتن اذان و اقامه قال الصادق - عليه السلام -: من صلى باذان و اقامة صلى خلفه صفان من الملائكة و من صلى باقامة بغير اذانصلى خلفه صف واحد ما بين المشرق و المغرب ؛ هركس كه نماز را با اذان و اقامه بخواند، دو صف از فرشتگان در پشت سرش نماز مىگزارند، و كسى كه نماز را با اقامه تنها بخواند يك صف از فرشتگان در پشت سرشنماز مى خوانند و اندازه صف به قدر ميان مشرق و مغرب است . (محجة البيضاء، ج 1، ص 338. ثواب الاعمال ، ص 59) 725 - ثواب حكايت كردن اذان موذن قال الصادق - عليه السلام -: من سمع المؤ ذن يقول : (اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدارسول الله ،) فقال : مصدقا محسبا و انا اشهد ان لا اله الا الله و ان محمدارسول الله - صلى الله عليه وآله - و سلم اكتفى بهما عنكل من ابى و جحد و اعين بهما من اقر و شهد الا غفر الله له بعدد من انكر و جحد و بعدد مناقر و شهد؛ كسى كه بشنود مؤ ذن مى گويد (اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدارسول الله ) و او در حال تصديق شهادتين و طلب ثواب بگويد: (و انا اشهد ان لا الهالا الله و ان محمدا رسول الله اكتفى بهما عنكل من ابى و جحدوا عين بهما من اقر و شهد)، به عدد منكران و تكذيب كنندگان و بهشمار اقراركنندگان و تصديق كنندگان پاداش خواهد داشت . (محجة البيضاء، ج 1، ص 338. ثواب الاعمال ، ص 57) 726 - طلب حاجت و شفاعت قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -: المؤ ذنون امناء المؤ منين على صلاتهم و صومهم و لحومهم و دمائهم لا يساءلون الله -عز و جل - شيئا الا اعطاهم و لايشفعون فى شى ء الا شفعوا؛ اذان گويان امانتداران مؤ منان بر نماز و روزه شان و خون و گوشتشان چيزى از خداونددرخواست نمى كنند، مگر اينكه خداوند به آنها عطا مى كند و در مورد چيزى هم شفاعت نمىكنند، مگر اينكه شفاعتشان را خداوند مى پذيرد. (بحارالانوار، ج 84، ص 124) 727 - اذان با صداى بلند قال الصادق - عليه السلام -: كان رسول الله - صلى الله عليه وآله -يقول لبلال اذا دخل الوقت يا بلال اعل فوق الجدار و ارفع صوتك بالاذان ؛ رسول خدا (ص ) هنگامى كه وقت نماز فرا مى رسيد بهبلال مى فرمود: بالاى ديوار (مسجد) برو و اذان را با صداى بلندگو. (وسائل الشيعه ، ج 4، ص 624) 728 - سربلندى اذان گويان در قيامت قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -: اذا كان يوم القيامة و جمع الله - عز و جل - الناس فى صعيد واحد بعث الله عز وجل الى المؤ ذنين بملائكة من نور معهم الوية و اعلام من نور يقودون جنائب ارمتها زبرجداخضر حقائبها المسك الاذفر، يركبها المؤ ذنون فيقومون عليها قياما تقودهم الملائكةينادون باعلى صوتهم بالاذان ؛ هنگامى كه روز قيامت شود و خداوند همه انسانها را در يك زمين محشور كند، خداوندفرشتگان نور را با پرچمها و علمهايى از نور به سوى اذان گوها بفرستد و آنفرشتگان شترها (يا اسبها) بهشتى را همراه خود به سوى اذان گوها روانه سازند كهمهار آن ها از... و تركه آنها از مشك بسيار نفيس مى باشد. اذان گوها بر آن مركبها سوارمى شوند و بر پشت آنها مى ايستند، فرشتگان (از روىتجليل و احترام ) مهار آن مركبها را مى كشند و اذان گوها با صداى بلند اذان مى گويند. (وسائل الشيعه ، ج 4، ص 615) 729 - محشور با شهداء و پيامبران قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -: يحشر المؤ ذنون من امتى مع النبيين و الصديقين و الشهداء ؛ اذان گويان ، از امت من با پيامبران و راستگويان و شهيدان محشور مى شوند. (مستدرك الوسايل ، ج 4، ص 23) 730 - تاثير هفت سال اذان گفتن قال الباقر - عليه السلام -: من اذن سبع سنين محتسبا جاء يوم القيامة و لا ذنب له ؛ هر كس هفت سال براى خدا اذان بگويد، روز رستاخيز بدون گناه وارد محشر مى شود. (ثوابالاعمال ، ص 83. من لايحضره الفقيه ، ج 1، ص 288.وسائل الشيعه ، ج 4، ص 613) 731 - اجابت اذان مؤ ذن قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -: اجابة المؤ ذن كفارة الذنوب ؛ اجابت اذان موذن ، كفاره گناهان است . (مستدرك الوسايل ، ج 1، ص 227) 732 - فرار شيطان از اذان قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -: ان الشيطان اذا سمع النداء هرب ؛ به درستى كه شيطان وقتى صداى اذان را شنيد فرار مى كند. (كنزالعمال ، حديث 20951) 733 - قرعه براى اذان گفتن قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -: لو علم الناس ما فى النداء و الصف الاول الاستهموا عليه ؛ اگر مردم مى دانستند چه فضيلتى دارد اذان گفتن و شركت در صفاول جماعت ، هر آينه براى اين كار قرعه كشى مى كردند. (بحارالانوار، ج 88، ص 200) 734 - اذان گفتن در همه حال قال الرضا - عليه السلام -: يؤ ذن الرجل و هو جالس و يؤ ذن و هو راكب ؛ شخص اذان گو چه نشسته و چه سواره اذان مى گويد. (من لايحضره الفقيه ، ج 1، ص 285) 735 - دعا هنگام اذان قال على - عليه السلام -: اغتنموا الدعاء عند اربع : عند قرائة القران و عند الاذان و عندنزول الغيث و عند التقاء الصفين للشهادة ؛ در چهار زمان دعا را غنيمت شماريد: 1 - هنگام قرائت قرآن . 2 - هنگام اذان . 3 - هنگام نزول باران . 4 - هنگام رو به رو شدن دو لشگر مؤ منين و كفار براى جنگ . (وسائل الشيعه ، ج 4، ص 1114) 736 - اذان گفتن يك وظيفه است قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -: و لاتتخذن موذنا ياخذ على اذانه اجرا؛ اذان گويى را كه براى اذان گفتن مزد مى گيرد، انتخاب نكن . (مكن لايحضره الفقيه ، ج 1، ص 286)
|
|
|
|
|
|
|
|