|
|
|
|
|
|
216 - اسرار سر از ركوع برداشتن قال العسكرى - عليه السلام - فى تفسيره : فاذا رفع راءسه من الركوع قال الله تعالى لملائكته : اما ترون يا ملائكتى كيفيقول : ارتفع عن اعدائك لما اتواضع لاوليائك و انتصب لخدمتك اشهدكم يا ملائكتى!لاجعلن ، جميل العاقبة له و لاصبرنه الى جنانى ؛ پس هنگامى كه (نمازگزار) سرش را از ركوع بلند كرد، خداوند خطاب به ملائكه خودمى كند و مى گويد: آيا نمى بينيد اى ملائكه من !چگونه اين بنده ام مى گويد (خدايا)سرم را در مقابل دشمنان تو بلند كردم ، چنانچه درمقابل دوستان تو تواضع نمودم و خود را براى خدمت تو آماده ساختم ؟شما را گواه مىگيرم اى ملائكه من !هر آينه عاقبت زيبا و خوبى براى او قرار خواهم داد و بهشتم را براىاو قرار خواهم داد . (بحارالانوار، ج 82، ص 221) 217 - اسرار سجده كردن قال العسكرى - عليه السلام - فى تفسيره : فاذا سجد قال الله تعالى لملائكته : يا ملائكتى !اما ترون كيف تواضع بعدارتقائه ؟و قال لى : و ان كنت جليلا مكينا فى دنياك ، فاناذليل عند الحق اذا ظهرلى ؟سوف ارفعه بالحق و ادفع بهالباطل ؛ هنگامى كه (نمازگزار) سجده كرد خداوند خطاب به ملائكه خود فرمود: اى ملائكه من !آيانمى بينيد كه چگونه بنده ام بعد از ارتقاء تواضع مى كند و براى من مى گويد: اگرتو صاحب جلالت و مكنت در دنيا هستى ، پس من خوار در نزد تو هستم ؟(خداوند فرمايد) بهزودى او را از طريق حق بالا مى برم و به وسيله اوباطل را دفع مى كنم . (بحارالانوار، ج 82، ص 221) 218 - اسرار تشهد قال الصادق - عليه السلام -: التشهد ثناء على الله تعالى : فكن عبد له فى السر خاضعا له فىالفعل ، كما انك عبد له بالقول و الدعوى .وصل صدق لسانك بصفاء صدق سرك ؛فانه خلقك عبدا و امرك ان تعبده بقلبك و لسانك و جوارحك ، و ان تحقق عبوديتك لهبربوبيته لك ، و تعلم ان نواصى الخلق بيده ، فليس لهم نفس و لالحظ الا بقدرته ومشيته ، و هم عاجزون عن اتيان اقل شى ء فى مملكته الا باذنه و ارادته.قال الله - عز و جل - (و ربك يخلق ما يشاء و يختار ما كان لهم الخيره من امرهم سبحانالله و تعالى عما يشركون ).فكن عبدا شاكرابالفعل ، كما انك عبد ذاكر بالقول والدعوى .وصل صدق لسانك بصفاء سرك ؛ فانه خلقك ؛ فعز وجل ان يكون ارادة و مشية لاحد الا بسابق ارادته و مشيته.فاستعمل العبودية فى الرضا بحكمه و بالعبادة فى اداء اوامره .و قد امرك بالصلوةعلى نبيه محمد - صلى الله عليه وآله - فاوصل صلوته و طاعته بطاعته و شهادتهبشهادته . و انظر لايفوتك بركات معرفة حرمته ، فتحرم عن فائدة صلوته و امرهبالاستغفار لك و الشفاعة فيك ان اتيت بالواجب فى الامر و النهى و السنن و الاداب ؛ وتعلم جليل مرتبته عند الله - عز و جل - ؛ تشهد ستايش خداوند تعالى است ؛ پس در باطن و ضمير، بنده او و درعمل و كردار، خاضع براى او باش ، همچنان كه در سخن و ادعا بنده او هستى .و راستىزبانت را به صفاى صدق ضميرت بپيوند، كه او تو را بنده آفريده و دستورت داده تابا قلب و زبان و (همه ) اعضا و جوارحت عبادتش كنى و بدان جهت كه او پروردگار تواست ، بندگى او نمايى ، و بدانى كه اختيار و سرنوشت خلق به دست اوست و كس راياراى هيچ نفسى و نيم نگاهى جز به توان و خواست او نيست و جز با اجازه و اراده او قادربه انجام كوچكترين كارى در مملكت او نمى باشند.خداوند عز وجل فرموده : (پروردگار تو آن چه بخواهد مى آفريند و انتخاب و اختيار مى كند و آنانرا در كارهايشان گزينش و انتخاب نيست ، منزه و برتر است خدا از آن چه شكر مىورزند) پس بنده سپاسگزار خدا باش در عمل ، آن سان كه به زبان و ادعا ذكر اوگويى .و راستى زبانت را به صفاى ضميرت بپيوند كه او تو را آفريده (و از درونتآگاه است ) پس برتر و والاتر از آن است كه كسى را بدون آن كه نخست او اراده كند،اراده اى باشد ؛ پس باتسليم و رضا به فرمان او باش و يا عبادت كردن به وسيلهانجام اوامرش بندگى به جاى آر.و تو را به صلوات بر پيامبرش محمد (ص ) امر كرده ،پس نماز خدا را با صلوات بر پيامبر (ص ) و طاعت او را با طاعت آن حضرت و شهادت(به وحدانيت ) او را به شهادت (به رسالت ) آن جنابوصل كن ؛ و بنگر كه بركات معرفت حرمت آن جناب از دستت نرود تا از بهره درودفرستادن او (اشاره به آيه 103 سوره توبه ) و از امر خداوند به آن جناب كه اگربه آن چه فعل يا تركش واجب است و به سنن و آدابعمل كنى و مرتبت بلند او را نزد خداوند بدانى ، برايت استغفار كند و درباره ات شفاعتنمايد (اشاره به آيه 159 سوره آل عمران و آيات ديگر) محروم گردى ). (مصباح الشريعة ، باب 17، بحارالانوار، ج 82، ص 284) 219 - اسرار سر برداشتن از سجده اول قال العسكرى - عليه السلام - فى تفسيره : فاذا رفع راءسه من السجدة الاولى قال تعالى : يا ملائكتى !اما ترونه كيفقال : (و انى و ان تواضعت لك فسوف اخلط الانتصاب فى طاعتكبالذل بين يديك ) ؛ سپس زمانى كه سر از سجده اول برداشت ، خداوند خطاب به ملائكه اش مى گويد: اىملائكه من !آيا نمى بينيد او را چگونه مى گويد: و به درستى كه من به زودى تواضعدر مقابلت را با ذل و كوچكى خواهم گمارد. (بحارالانوار، ج 82، ص 221) 220 - اسرار سجده دوم قال العسكرى - عليه السلام - فى تفسيره : فاذا سجد ثانية : قال الله تعالى لملائكته : اما ترون عبدى هذآموزشى كيف عاد الىالتواضع لى ؟لاعيدن اليه رحمتى ؛ و هنگامى كه سجده دوم را به جا آورد، خداوند تعالى خطاب به ملائكه خود مى گويد: آيااين بنده مرا نمى بينيد چگونه براى من تجديد تواضع نمود؟ هر آينه رحمت خود را براىاو اعاده خواهم كرد. (بحارالانوار، ج 82، ص 221) 221 - اسرار سربرداشتن از سجده دوم قال العسكرى - عليه السلام - فى تفسيره : فاذا رفع راسه قائما قال الله تعالى : يا ملائكتى !لا رفعته بتواضعه كما ارتفعالى صلاته ؛ پس زمانى كه سرش را(سجده دوم ) بلند كرد و ايستاد، خداوند تعالى مى گويد: اىملائكه من !هر آينه او را به خاطر تواضعش درمقابل من رفعت خواهم داد، چنان كه نماز او به سوى من بالا خواهد آمد. (بحارالانوار، ج 82، ص 221) 222 - تاثير قنوت و سجده طولانى قال على - عليه السلام -: طول القنوت و السجود ينجى من عذاب النار ؛ قنوت و سجده طولانى در نماز، نمازگزار را از عذاب آتش نجات مى دهد. (تصنيف غررالحكم ، ص 175، حديث 3353) 223 - اسرار تشهد قال العسكرى - عليه السلام - فى تفسيره : ثم لايزال يقول الله لملائكته - هكذا فىكل ركعة - حتى اذا قعد للتشهد الاول و التشهد الثانى ،قال الله تعالى يا ملائكتى قد قضى خدمتى و عبادتى و قد ثنى على و يصلى على محمدنبى لاثنين عليه فى ملكوت السموات و الارض و لاصلين على روحه فى الارواح فاذاصلى على اميرالمؤ منين - عليه السلام - فى صلاته :قال الله له : يا عبدى !لاصلين عليك كما صليت عليه و لاجعلنه شفيعك كما استشفعت به ؛ سپس مدام خداوند تعالى - در هر ركعت از نمازى كه بنده مى خواند - خطاب به ملائكه چنينخواهد گفت ؛ تا زمانى كه براى تشهد اول و تشهد دوم نشست ، در اين هنگام خداى تعالىمى گويد: اى ملائكه من !به تحقيق به جاآورد بنده من خدمت و عبادت مرا و اكنون نشسته وثناى مرا مى كند و درود بر محمدپيغمبر من مى فرستد هرآينه بر او ثنا مى فرستم درملكوت آسمانها و زمين و هر آينه درود بر روح او مى فرستم و زمانى كه درود براميرالمؤ منين (ع ) در نمازش فرستاد، خدا به او مى گويد: اى بنده من !هر آينه من بر تودرود مى فرستم ، كما اين كه تو بر على درود مى فرستى ، هر آينه او را شفيع توقرار مى دهم ، چنانچه تو به وسيله او طلب شفاعت كردى . (بحارالانوار، ج 82، ص 221) 224 - اسرار سلام نماز قال الصادق - عليه السلام -: معنى السلام فى دبر كل صلوة الامان ؛ من ادى امر الله و سنة نبيه - صلى الله عليهو اله - خاشعا منه قلبه ، فله الامان من بلاء الدنيا و برائة من عذاب الآخرة .و السلام اسممن اسماء الله تعالى ، اودعه خلقه ليستعملوا معناه فى المعاملات و الامانات و الاضافات، و تصديق مصاحبتهم فيما بينهم و صحة معاشرتهم .و اذا اردت ان تضع السلام موضعهو تودى معناه فاتق الله ، و ليسلم منك دينك و قلبك و عقلك ، و لاتدنسها بظلمة المعاصى ؛و لتسلم حفظتك ، لاتبرمهم و لاتملهم و توحشهم منك بسوء معاملتك معهم ، ثم صديقك ثمعدوك . فان من لم يسلم منه من هو الاقرب اليه فالابعد اولى .و من لايضع السلام مواضعههذه ، فلا سلام و لاتسليم (خ ل : سلم ) و كان كاذبا فى سلامه و ان افشاه فى الخلق ؛ معناى سلام در پايان هر نماز، امان است ؛ يعنى ، هر كس امر خدا و سنت پيامبرش را باخشوع قلبى در مقابل خدا به جاى آورد، از بلاى دنيا در امان و از عذاب آخرت بر كناراست .و (سلام ) نامى از نامهاى خداوند تبارك و تعالى است كه ميان خلق خود به وديعتنهاده تا معنا و محتواى آن را در داد و ستدها، امنتدارى ها و در روابط با هم ، و براى تاءييدو تصديق همنشينها و صحت آميزش و معاشرتشان به كار ببرند.اگر خواستى (سلام )را جاى خود نهى و (حق ) معناى آن را ادا كنى ، بايد از خدا پروا كنى و دين ،دل و عقلت از (گزند و آسيب ) خودت در سلامت باشد و آنها را به تيرگى گناهاننيالايى ؛ و بايد فرشتگان نگهبانت را سلامت بدارى ، آنها را نيازارى و ملولشان نسازىو با بدرفتارى با ايشان آنان را از خود نترسانى ؛ آن گاه دوستت و سپس دشمنت (بايداز جانب تو در سلام باشند) كه هر كس نزديكترين كس به او از دست او در سلامت نباشد،به طريق اولى دورترين كس از او در سلامت نخواهد بود.و هر كه سلام را در جايگاههايش ننهد، (او را) نه سلامى است و نه تسليمى .و در سلام گفتنش دروغگو است هرچند بلند وآشكار در ميان مردم سلام بگويد. (مصباح الشريعه ، باب 18، بحارالانوار، ج 82، ص 307) 225 - تاثير سلام نماز قال العسكرى - عليه السلام - فى تفسيره : فاذا سلم من صلاته ، سلم الله عليه و سلم عليه ملائكته ؛ پس زمانى كه بنده نمازش را سلام داد، خداوند و ملائكه بر او سلام مى فرستند. (بحارالانوار، ج 82، ص 221) فصل سوم : وجوب نماز آيات 28 - نمازهاى پنجگانه روزانه ...و سبح بحمد ربك قبل طلوع الشمس وقبل غروبها و من اناى الليل فسبح و اطراف النهار لعلك ترضى ؛ قبل از طلوع آفتاب و پيش از غروب آن و همچنين در اثناء شب و اطراف روز تسبيح و حمدپروردگارت را به جاآور تا خشنود شوى . (سوره طه ، آيه 130) 29 - نماز و وقت شناسى فسبحان الله حين تمسون و حين تصبحون ، وله الحمد فى السموات و الارض و عشياو حين تظهرون ؛ پس (به فكر آن روز بزرگ باشيد) خدا را هنگام شام و صبحگاه در نماز مغرب و صبحتسبيح و ستايش گوييد و سپاس اهل عالم در آسمانها و زمين مخصوص اوست و شما نيز درتاريكى شب و نيمه روز (در نماز عشاء و ظهر و عصر) به ستايش اومشغول شويد. (سوره روم ، آيات 17 و 18) 30 - ثابت بودن وقت نماز فاقيموا الصلوة ان الصلوة كانت على المؤ منين كتابا موقوتا ؛ نماز را برپا داريد كه راستى نماز وظيفه ثابت و معينى است براى مؤ منان . (سوره نساء، آيه 103) 31 - اهميت نماز ظهر حافظوا على الصلوات و الصلوة الوسطى و قوموا لله قانتين ؛ در انجام همه نمازها و نماز ميانى (ظهر) كوشش و مواظبت كنيد، درحال عبادت و خضوع كنان براى خدا به پا خيزيد. (سوره بقره ، آيه 238) 32 - وقت نماز صبح و ظهر اقم الصلوة لدلوك الشمس الى غسق الليل و قران الفجر ان قران الفجر كانمشهودا؛ نماز را وقت زوال آفتاب تا اول تاريكى شب به يادآر و نماز صبح را نيز به جاى آر،كه آن به حقيقت مشهود نظر فرشتگان شب و فرشتگان روز است . 33 - نماز، اولين فرمان به موسى (ع ) اننى انا الله لا اله الا انا فاعبدنى و اقم الصلوة لذكرى ؛ من الله هستم ، معبودى جز من نيست ، مرا پرستش كن و نماز را براى ياد من به پا دار. (سوره طه ، آيه 14) احاديث 226 - ارزش نماز واجب قال الصادق - عليه السلام -: صلاة فريضة ، خير من عشرين حجة ...؛ نماز واجب ، بهتر از بيست حج مستحبى است . (محجة البيضاء، ج 1، ص 339.بحارالانوار، ج 82، ص 227) 227 - طلب عبادت عن الحسن بن على - عليه السلام -: ان من طلب العبادة تزكى لها و اذا اضرتالنوافل بالفريضة فارفضوها ؛ هركس طلب عبادت دارد، دل را براى آن پاك مى كند، و هرگاه نمازهاى مستحبى به نمازهاىواجب ضرر رسانيد (باعث آسيب رسانى به يكى ازصفات و ابعاد نمازهاى واجب شد)نمازهاى مستحبى را ترك كنيد. (تحف العقول ، ص 267) 228 - نمازهاى واجب يوميه عن زرارة قال : سالت اباجعفر - عليه السلام -: عما فرض الله - عز و جل - من الصلاة ؟فقال : خمس صلوات فى الليل و النهار ؛ زراره مى گويد: از حضرت امام باقر (ع ) سؤال كردم كه خداوند عز و جل چه مقدار نماز را واجب كرد؟آن حضرت فرمودند: پنج نماز راواجب كرد. (من لايحضره الفقيه ، ج 1، ص 205) 229 - اداى واجب ، موجب نجات قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -: قال الله تعالى : (لاينجوا منى عبدى الا باداء ما افترضت عليه ) ؛ خداوند فرموده است : (بنده ام از من نجات نمى يابد، مگر با اداى آن چه كه بر او واجبكرده ام ). (محجة البيضاء، ج 1، ص 398) 230 - سؤ ال از نمازهاى پنجگانه قال الصادق - عليه السلام -: اذا لقيت الله بالصلوات الخمس المفروضات لم يسالك عما سوى ذلك ؛ هنگامى كه خداوند را با نماز پنجگانه واجب ملاقات كردى ، سؤال از شما نمى شود ؛ مگر از نمازهاى پنجگانه . (وسائل الشيعه ، ج 3، ص 5) 231 - نشانه شيعه بودن قال الصادق - عليه السلام -: شيعتنا اهل الورع و الاجتهاد و اهل الوفاء و الامانة واهل الزهد و العبادة و اصحاب الاحدى و خمسين ركعة فى اليوم و الليلة ؛ شيعيان ما اهل تقوى و پاكدامنى و كوشش و جديت اند و مردمى با وفا و امين اند واهل زهد و عبادتند و كسانى هستند كه درشبانه روز پنجاه و يك ركعت نماز مى خوانند. (بحارالانوار، ج 68، ص 167) 232 - افضل واجبات قال الرضا - عليه السلام -: اعلم ان افضل الفرائض بعد معرفة الله -جل و عز - الصلوة الخمس ؛ بدان كه افضل واجبات بعد از معرفت خداى عز وجل نماز پنجگانه است . (مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 175) 233 - تعداد ركعات نماز واجب قال الرضا - عليه السلام -: ان الله - عز و جل - انما فرض على الناس فى اليوم و الليلة سبع عشر ركعة ، منانى بها، لم يسئله الله - عز و جل - عما سواها ؛ همانا خداوند عز و جل در شبانه روز هفده ركعت نماز بر مردم واجب كرده است كسى كه آن رابه جا آورد خداوند غير از نماز از او سؤ ال نمى كند. (مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 176) 234 - نخستين عمل واجب قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -: اول ما افترض الله على امتى ، الصلوات الخمس ؛ اولين چيزى كه خداوند بر امت من واجب كرد، نمازهاى پنجگانه است . (كنزالعمال ، ج 7، حديث 18851) 235 - وجوب نماز قال الصادق - عليه السلام -: ان الله فرض الزكوة كما فرض الصلاة ؛ خدا زكات را واجب كرد، همان طور كه نماز را واجب كرد. (وسائل الشيعه ، ج 3، ص 3) 236 - علت وجوب نماز صبح قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -: و اما صلاة الفجر فان الشمس اذا طلعت تطلع على قرن شيطان فامرنى ربى اناصلى قبل طلوع الشمس صلاة الغداة و قبل ان يسجد لها الكافر لتسجد امتى الله - عز وجل - و سرعتها احب الى الله - عز و جل - و هى الصلاة التى تشهدها ملائكةالليل و ملائكة النهار ؛ اما نماز صبح ، پس هنگامى كه آفتاب طلوع كرد،مثل اينكه بر شاخهاى شيطان طلوع مى كند.پروردگارم مرا امر نموده كهقبل از طلوع خورشيد و قبل از آن كه كافر براى آفتاب سجده كند، نماز صبح بخوانم ؛تا آن كه امتم براى خداوند سجده نمايند، و زود به جاى آوردن آن در پيشگاه خداوندمحبوبتر است .اين نمازى است كه ملائكه شب و روز شاهد آن مى باشند. (وسائل الشيعه ، ج 3، ص 9) 237 - علت وجوب نماز ظهر قال رسول الله - صلى الله عليه وآله - : ان الشمس عند الزوال لها حلقة تدخل فيها فاذا دخلت فيها زالت الشمس فيسبحكل شى ء دون العرش بحمد ربى جل جلاله و هى الساعة التى يصلى على فيها ربىجل جلاله ففرض الله على و على امتى فيها الصلاة وقال : اقم الصلاة لدلوك الشمس الى غسق الليل و هى الساعة التى يؤ تى فيها بجهنميوم القيامة فما من مؤ من يوافق تلك الساعة ان يكون ساجدا او راكعا او قائما الا حرم اللهجسده على النار ؛ (عده اى از رسول خدا (ص ) علت نمازهاى پنجگانه را كه در پنج وقت از شبانه روز واجبشد، پرسيدند.حضرت فرمود: علت وجوب نماز ظهر از اين قرار است :) همانا در هنگامزوال آفتاب ، همه چيز دراين عالم خلقت خداوند سبحان را تسبيح مى گويند و به حمد خدامشغول مى شوند مگر عرش خدا، و دراين موقع خداوند بر من درود مى فرستد، در اين ساعتخداوند نماز را بر من و امتم واجب ساخت كه در قرآن مجيد آمده است ، نماز را وقتزوال آفتاب تا اول تاريكى شب به پا دار، و اين ساعتى است كه جهنميان را در قيامت بهجهنم وارد مى كنند، پس در اين ساعت هر مؤ منى درحال ركوع يا سجود يا قيام مشغول باشد خداوند سبحان جسدش را بر آتش جهنم حرام مىگرداند. (وسائل الشيعه ، ج 3، ص 8) 238 - علت وجوب نماز عصر قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -: و اما صلاة العصر فهى الساعة التى اكل ادم فيها من الشجرة فاخرجه الله - عز وجل - من الجنة ، فامره الله ذريته بهذه الصلاة الى يوم القيامة و اختارها الله لامتى فهىمن احب الصلوات الى الله - عز و جل - و اوصانى ان احفظها من بين الصلوات ؛ اما (علت وجوب ) نماز عصر، و آن در ساعتى است كه حضرت آدم از آن ميوه كه از خوردن آننهى شده بود، خورد و خداوند او را از بهشت خارج كرد.پس خداوند ذريه حضرت آدم را امربه نماز عصر نمود، و خداوند سبحان اين نماز عصر را براى امت من نيز اختيار نمود و ايننماز از محبوبترين نمازها در نزد خداوند است و مرا سفارش نمود به حفظ بيشتر اين نمازدر بين نمازهاى يوميه . (وسائل الشيعه ، ج 3، ص 8) 239 - علت وجوب نماز مغرب قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -: و اما صلاة المغرب ، فهى الساعة التى تاب الله - عز وجل - فيها على ادم و كان بين ما اكل من الشجره و بين ما تاب الله - عز وجل - عليه ثلاث ماة سنة من ايام الدنيا و فى ايام الاخرة يوم كالف سنة مما بين العصرالى العشاء و صلى ادم عليه السلام ثلاث ركعات ركعة لخطيئته و ركعة لخطيئة حوا وركعة لتوبته ففرض الله - عز و جل - هذه الثلاث ركعات على امتى و هى الساعة التىيستجاب فيها الدعاء فوعدنى ربى - عز و جل - ان يستجيب لمن دعاه فيها و هى الصلاةالتى امرنى ربى بها فى قوله تعالى : (فسبحان الله حين تمسون و حين تصبحون) ؛ (اما علت وجوب نماز مغرب ) و آن در ساعتى است كه خداوند سبحان توبه حضرت آدم را درآن ساعت قبول نمود، و پذيرفتن توبه آدم بعد از سيصدسال پس از خوردن حضرت آدم از آن ميوه درخت كه نهى شده بود،طول كشيد و در روزهاى آخر يك روز كه بين نماز عصر و عشاء مانند هزارسال بود و حضرت آدم سه ركعت نماز مغرب به جا آورد، ركعتى براى خطاى خويش وركعتى براى خطاى همسرش حوا و ركعتى براىقبول توبه اش ، پس خداوند اين سه ركعت را براى امتم واجب كرد.در هنگام مغرب دعاءمستجاب مى شود، پروردگارم به من وعده داده كه دعاى مؤ منين را در اين وقت مستجاب نمايدو اين همان نمازى است كه خداوند در قرآن مرا به آن امر نموده و فرمود خدا را هنگام شام وصبحگاه در نماز مغرب و صبح تسبيح و ستايش گوييد. (وسائل الشيعه ، ج 3، ص 8) 240 - علت وجوب نماز عشاء قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -: و اما صلاة العشاء الاخرة ، فان للقبر ظلمة و ليوم القيامة ظلمة امرنى ربى - عز وجل - و امتى بهذه الصلاة لتنور القبر و ليعطينى و امتى النور على الصراط و ما من قدممشت الى صلاة العتمة الا حرم الله - عز و جل - جسدها على النار و هى الصلاة التى اختارهاالله تقدس ذكره للمرسلين قبلى ؛ اما نماز عشاء، پس همانا در قبر و در روز قيامت تاريكى همه جا را فرا گرفته است ؛ لذاپروردگارم به من و امتم به نماز عشاء امر فرمود، براى نورانيت قبر وروشن ساختن آن ،و اين كه به من و به امتم نورى روى صراط عطا فرمايد، و هر كس قدمى در راه نماز عشاءبردارد، خداوند بدنش را از آتش جهنم حرام مى گرداند و اين نمازى است كه پروردگارآن را براى مرسلين و انبياى قبل از من اختيار نمود. (وسائل الشيعه ، ج 3، ص 9) 241 - شرط قبولى نماز نافله قال الباقر - عليه السلام -: انما تقبل النافلة بعد قبول الفريضة ؛ همانا، نماز مستحبى زمانى مورد قبول است كه نماز واجب موردقبول واقع شود. (وسائل الشيعه ، ج 3، ص 20) 242 - وجوب نماز بر امت رسول الله (ص ) قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -: قال الله تعالى : افترضت على امتك خمس صلوات ؛ خداوند متعال فرمود: نمازهاى پنجگانه را بر امت تو واجب كردم . (كنزالعمال ، ج 7، حديث 1887) 243 - نشانه هاى مؤ من عن ابى محمد الحسن بن على العسكرى - عليه السلام - انهقال : علامات المؤ من خمس ، صلاة الخمسين ، و زيارة الاربعين و التختم فى اليمين ، وتعفير الجبين و الجهر (بسم الله الرحمن الرحيم ) ؛ علايم و نشانه هاى مؤ من پنج چيز است : 1 - خواندن 51 ركعت نماز در شبانه روز (17 ركعت نماز واجب و 34 ركعت نافله ) 2 - زيارت اربعين امام حسين (ع ). 3 - انگشتر به دست راست كردن . 4 - پيشانى بر خاك نهادن . 5 - بلند گفتن (بسم الله الرحمن الرحيم ) در نمازها. (وسائل الشيعه ، ج 10، ص 373) 244 - چند چيز واجب در نماز قال الباقر - عليه السلام -: عن الفرض فى الصلاة ، الوقت و الطهور و القبلة و التوجه و الركوع و السجود والدعاء ؛ آن چه در نماز واجب است ، عبارت است از: 1 - وقت نماز 2 - طهارت 3- قبله ، 4 - توجهداشتن 5 - ركوع 6 - سجود 7 - دعا. (وسائل الشيعه ، ج 3، ص 80) 245 - حاجت خواستن بعد از نماز قال الصادق - عليه السلام - : ان الله - عز و جل - فرض عليكم الصلوات فى احب الاوقات اليه ، فاسئلوا اللهحوائجكم عقيب فرائضكم ؛ به درستى كه خداوند نمازهاى واجب را در محبوبترين اوقات واجب كرد، پس حاجات خود رابعد از نمازهايتان بخواهيد. (بحارالانوار، ج 85، ص 324) 246 - عابدترين مردم قال عن ابى حمزه : سمعته - عليه السلام - يقول : قال الرب تعالى : اذا صليت ما افترضت عليك فانتاعبد الناس ؛ ابى حمزه گفت : از امام (ع ) شنيدم كه فرمود: خداوند ميفرمايد: آن وقتى كه نماز را برتو واجب كردم . به جا آوردى ، پس عابدترين مردم هستى . (مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 183) 247 - اصل نماز چند ركعت است قال الرضا - عليه السلام -: انما جعل اصل الصلوة ركعتين و زيد على بعضها ركعة و على بعضها ركعتان و لم يزدعلى بعضها شى ء، لان اصل الصلوة انما هى ركعة واحدة ، لاناصل العدد واحد ؛ فاذا نقصت من واحد فليست هى صلوة ، فعلم الله - عز وجل - ان العباد لايودون تلك الركعة الواحدة التى لاصلوةاقل منها بكمالها و تمامها و الاقبال اليها، فقرن اليها ركعة اخرى ليتم بالثانية ما نقص من الاولى ؛ ففرض الله - عز و جل - اصل الصلوة ركعتين ، ثم علمرسول الله - صلى الله عليه و اله -، ان العباد لايودون هاتين الركعتين بتمام ما امروا بهو كماله ، فضم الى الظهر و العصر و العشاء الاخرة ركعتين ليكون فيها تمام الركعتينالاولتين ...؛ همانا اصل نماز دو ركعت مقرر گرديد و بر بعضى يك ركعت و بر بعضى ديگر دو ركعتافزوده شد و بر بعضى ديگر هيچ افزوده نشد ؛ بدان جهت كهاصل نماز فقط يك ركعت است ، زيرا اصل ، عدد يك است .پس اگر نمازى از يك ركعت كمتربشود، نماز نيست ؛ پس (چون ) خداى عز و جل مى دانست كه بندگان همين يك ركعت را، كهكمتر از آن نمازى نيست ، به نحو كامل و تام به جاى نياورده و بدان رو نمى آورند، يكركعت ديگر به آن منضم كرد تا نقصان ركعتاول با به جا آوردن ركعت دوم (جبران و) تمام شود ؛ از اين رو خداوند عز وجل اصل نماز را دو ركعت ، واجب كرد.آن گاه رسول خدا (ص ) دانست كه بندگان خدا همين دوركعت را به طور كامل و تواءم با آن چه بدان امر شده اند به جا نمى آورند، پس به هريك از نمازهاى ظهر و عصر و عشاء دو ركعت افزود تا با به جا آوردن دو ركعت آخر، دوركعت اول به تمامه انجام شده باشد. (عيون الاخبار، ج 2، ص 107.وسائل الشيعه ، ج 3، ص 38) فصل چهارم : آداب و مستحبات نماز آيات 34 - آداب نماز ...و لاتجهر بصلاتك و لاتخافت بها و ابتغ بين ذلك سبيلا ؛ و در نماز نه صدا را بسيار بلند و نه بسيار آهسته گردان ، بلكه حد متوسط را اختياركن . (سوره اسراء، آيه 110) 35 - مواظبت بر نمازها والذين هم على صلاتهم يحافظون ؛ مصلين كسانى هستند كه مواظب نماز خويشتن اند و همه اوقات نماز را حفظ مى كنند. (سوره معارج ، آيه 34) 36 - مهندسى خانه و نماز واجعلوا بيوتكم قبلة و اقيموا الصلوة ؛ خانه هايتان را مقابل يكديگر قرار دهيد و نماز را برپا داريد. (سوره يونس ، آيه 87) 37 - اخلاص در نماز قل ان صلاتى و نسكى و محياى و مماتى الله رب العالمين ، لاشريك له و بذلكامرت و انا اول المسلمين : بگو همانا نماز و تمام عبادات و زندگى و مرگ من همه براى خداوند پروردگار جهانياناست .شريكى براى او نيست و به همين دستور يافته ام و من نخستين مسلمان هستم . (سوره انعام ، آيه 162 و 163) 38 - تحريم نماز در حال مستى يا ايها الذين امنوا لاتقربوا الصلوة و انتم سكارى حتى تعلموا ما تقولون ؛ اى كسانى كه ايمان آورده ايد در حاليكه مست هستيد به نماز نزديك نشويد تابدانيد چهميگوييد. (سوره نساء، آيه 43) 39 - نماز در سفر و اذا ضربتم فى الارض فليس عليكم جناح ان تقصروا من الصلوة ...؛ و هنگامى كه سفر كنيد گناهى بر شما نيست كه نماز را كوتاه كنيد. (سوره نساء، آيه 101) احاديث 248 - مراقبت حدود و آداب نماز قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -: علم الاسلام الصلاة فمن فرع لها قبلة و حافظ عليها بحدها و وقتها و سنتها فهو مؤمن ؛ نماز، پرچم اسلام است ، مؤ من واقعى كسى است كهدل به آن دهد و مراقب حدود و آداب وقت آن باشد. (كنزالعمال ، ج 7، حديث 1887) 249 - تربت امام حسين (ع ) قال الصادق - عليه السلام -: السجود على تربة الحسين - عليه السلام - يخرق الحجب السبع ؛ سجده بر تربت امام حسين (ع ) هفت پرده و مانع را مى شكافد. (بحارالانوار، ج 101، ص 135) 250 - صحيح بودن نماز عن الامام على - عليه السلام -: قال رسول الله - صلى الله عليه وآله - (ان عمود الدين الصلوة و هىاول ما ينظر فيه من عمل ابن ادم فان صحت نظر فى عمله و ان لم يصح لم ينظر فى بقيةعمله ) ؛ رسول خدا (ص ) فرمود: (ستون دين نماز مى باشد، و از مياناعمال انسان (در روز قيامت ) نماز اولين عملى است كه مورد رسيدگى قرار مى گيرد ؛اگر صحيح بود، ساير اعمال نيز مورد توجه قرار خواهد گرفت ، و گرنه باقىاعمال نيز مردود خواهد بود. (ميزان الحكمة ، ج 5، ص 374) 251 - طهارت قال الصادق - عليه السلام -: لاصلوة الا بطهور ؛ نماز درست نيست ؛ مگر باطهارت (وضو، غسل ، تيمم ). (وسائل الشيعه ، ج 1، ص 261) 252 - مسواك با هر نماز قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -: لو لا ان اشق على امتى ، لامرتهم بالسواك معكل صلوة ؛ اگر بر امت من سخت و دشوار نبود، هرآينه به آن ها دستور مى دادم كه با هر نماز مسواكبزنند. (ميزان الحكمة ، ج 4، ص 597) 253 - لباس نمازگزار كان الحسن بن على - عليه السلام - اذا قام الى الصلوة لبس اجود ثيابه ،فقيل له يابن رسول الله تلبس اجود ثيابك ،فقال : ان الله جميل يحب الجمال فاتحل لربى و هويقول : (خذوا زينتكم عند كل مسجد) ؛ حضرت مجتبى (ع ) بهترين جامه هاى خود را در موقع نماز بر تن مى كرد.كسانى كه از آنحضرت سبب اين كار را پرسش كردند، در جواب فرمود: خداوندجميل است و جمال و زيبايى را دوست دارد، به اين جهت خود را در پيشگاه الهى زينت مى كنم ،خداوند امر فرموده كه : (با زينتهاى خود در مساجد حاضر شويد). (وسائل الشيعه ، ج 3، ص 331) 254 - نماز و عطر قال الصادق - عليه السلام -: ركعتان يصليها المتعطر، افضل من سبعين ركعة يصليها غير متعطر ؛ دو ركعت نماز با عطر، بهتر است از هفتاد ركعت نماز كسى كه عطر نزده است . (مكارم الاخلاق ، ص 42) 255 - نماز و مسواك قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -: ركعتين بسواك ، احب الى الله - عز و جل - من سبعين ركعة بغير سواك ؛ دو ركعت نماز با دندانهاى مسواك زده ، نزد خداوند از هفتاد ركعت نماز بدون مسواك بهتراست . (سفينة البحار، ج 1، ص 675) 256 - نماز صحيح قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -: من اسبغ وضوء و احسن صلوته و ادى زكوة ماله و خزن لسانه و كف غضبه و استغفرلذنبه و ادى النصيحة لاهل بيت رسوله فقد استكمل حقائق الايمان و ابواب الجنة مفتحة له ؛ هر كه خوب وضو سازد و نمازش را درست بخواند و زكات مالش رابپردازد و زبانش رانگاه دارد و جلو خشم خويش را بگيرد و براى گناهش آمرزش جويد و براى خاندانپيغمبرش خيرخواهى كند، حقايق ايمان را كامل كرده و درهاى بهشت برايش باز است . (امالى شيخ صدوق ، ص 333) 257 - انتظار بعد نماز قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -: انتظار الصلوة بعد الصلوة كنز من كنوز الجنة ؛ انتظار كشيدن از نماز تا نماز ديگر، گنجى است از گنجهاى بهشت . (جامع احاديث الشيعه ، ج 4، ص 78) 258 - قنوت طلايى قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -: اطولكم قنوتا فى دار الدنيا اطولكم راحة يوم القيامة فى الموقف ؛ هر كسى از شما قنوتش در اين دنيا طولانى تر باشد، در آخرت در موقف محشر راحتى اوبيشتر خواهد بود. (ثواب الاعمال ، ص 59) 259 - صلوات در ركوع و سجود قال الباقر - عليه السلام -: من قال فى ركوعه و سجوده و قيامه : (اللهمصل على محمد و آل محمد) كتب الله له ذلك بمثل الركوع و السجود و القيام ؛ هركسى در ركوع و سجود و قيام خود بگويد: (اللهمصل على محمد و آل محمد) خدا ثواب آن را مانند ثواب ركوع و سجود و قيام براى او مىنويسد. (ثواب الاعمال ، ص 61) 260 - نماز همراه با اذان واقامه قال على - عليه السلام -: من صلى باذان و اقامة صلى خلفه صف من الملئكة ، لايرى طرفاه و من صلى باقامةصلى خلفه ملك ؛ هركس نمازش را با اذان و اقامه بخواند، صفى از فرشتگان پشت سر او به نماز مىايستند كه دو طرف آن صف ديده نمى شود و هر كس كه نماز خود را با اقامه تنها بخواند،يك فرشته پشت سر او نماز مى گزارد. 261 - لباس تميز براى نماز قال على - عليه السلام -: النظيف من الثياب يذهب الهم و الحزن و هو طهور للصلاة ؛ لباس تميز غم و ناراحتى را برطرف كرده و آن لباس پاك (مناسب )نماز است . (وسائل الشيعه ، ج 3، ص 346) 262 - نماز در مسجد قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -: الجلوس فى المسجد لانتظار الصلوة عبادة ؛ نشستن در مسجد به انتظار نماز عبادت است . (بحارالانوار، ج 83، ص 384) 263 - سلام بر نمازگزار قال الصادق - عليه السلام -: اذا دخلت المسجد و القوم يصلون فلا تسلم عليهم و سلم على النبى - صلى اللهعليه وآله - ثم اقبل على صلاتك و اذا دخلت على قوم جلوس يتحدثون فسلم عليهم ؛ هنگامى كه داخل مسجدى شدى و زمانى كه مردممشغول نماز هستند، بر آنها سلام نكن ، بلكه بررسول خدا (ص ) سلام كن و مشغول نماز شو، ولى وقتى وارد بر گروهى شدى كهمشغول صحبت هستند، بر آن ها سلام كن . (بحارالانوار، ج 76، ص 8) 264 - سلام بر نمازگزار ممنوع قال الصادق - عليه السلام -: لاتسلموآموزشى ... و لا على المصلى و ذلك لان المصلى لايستطيع ان يرد السلام لانالتسليم من المسلم تطوع و الرد عليه فريضة ؛ بر سه گروه لازم نيست سلام داده شود كه يكى از آن ها نمازگزار است ، چون او آمادگىپاسخ دادن را ندارد، در صورتى كه سلام بر سلام كننده مستحب است و پاسخ دادن آنواجب است . (بحارالانوار، ج 76، ص 9) 265 - لباس نمازگزار قال الصادق - عليه السلام -: خير لباسك ما لايشغلك عن الله - عز و جل -بل يقربك من شكره و ذكره و طاعته ؛ نيكوترين لباس آن است كه تو را از ياد خداغافل نكند (مشغول به غير ننمايد)، بلكه به شكر و ذكر و طاعتش نزديك كند. (مصباح الشريعه ، الباب السابع ، فى اللناس ) 266 - لباس داراى تصوير قال الصادق - عليه السلام -: انه كره ان يصلى و عليه ثوب فيه تماثيل ؛ از امام صادق (ع ) روايت شده است كه آن حضرت كراهت داشت از اينكه با لباسى كه در آنتصويرى هست نماز بخواند. (وسائل الشيعه ، ج 3، ص 317) 267 - نماز كامل همراه با صلوات قال الصادق - عليه السلام -: ان من تمام الصوم اعطاء الزكوة (لفطرة ) كما ان الصلاة على النبى - صلى اللهعليه و اله و سلم - من تمام الصلاة ؛ همانا پرداخت زكات فطره (در آخر ماه رمضان ، مايه تماميت روزه مى باشد، چنان كهصلوات بر محمد (و آل او) باعث تماميت نماز است (يعنى نماز با صلوات و روزه با زكاتفطره كامل مى شود. (وسائل الشيعه ، ج 6، ص 221) 268 - شك در نماز قال الصادق - عليه السلام -: عن زرارة ابى بصير قال : قلنا له : الرجل يشك كثيرا، فى صلاته حتى لا يدرى كمصلى و لا ما بقى عليه ؟قال : يعيد قلناله : فانه يكثر عليه ذلك كلما عاد شكقال : يمضى فى شكه : ثم قال : لاتعودوا الخبيث انفسكم بنقض الصلاة فتطمعوه فانالشيطان خبيث يعتاد لما عدد فليمض احدكم فى الوهم و لايكثرن نقض الصلاة فانه اذافعل ذلك مرات لم يعد اليه الشك ، قال زرارة : ثمقال : انما يريد الخبيث ان يطاع فاذا عصى لم يعد الى احدكم ؛ زراره و ابوبصير مى گويند: از امام (امام صادق يا امام باقر عليهماالسلام )پرسيدم :اگر شخصى در نماز شك كند تا آن جا كه نداند چند ركعت خوانده و چقدر باقى مانده است؟حضرت فرمود: اعاده كند.عرض كردم او همواره شك مى كند، حتى اگر نماز را اعادهكند.حضرت فرمود: به شكش اعتنا نكند.آن گاه فرمود: شيطان پليد را با شكستن نمازعادت ندهيد (كه شما را فريب بدهد و به وسوسه بيندازد)، زيرا با اين كار، او در شماطمع مى كند، شيطان خبيث و پليد است و به آن چه عادت داده شد، عادت مى كند.پس هرگاهبراى يكى از شما وهم و اشتباهى حاصل شود، به آن اعتنا نكنيد و خيلى نماز را نشكنيد،چرا كه اگر چند بار چنين كرد ديگر شك براى او نمى آيد. زراره گفت كه آن گاه حضرتفرمود: آن (شيطان ) خبيث مى خواهد كه اطاعت شود پس اگر از او اطاعت نشد، باز خواهدگشت . (بحارالانوار، ج 88، ص 270) 269 - كليد نماز قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -: الوضوء مفتاح الصلاة ؛ وضو كليد و وسيله افتتاح نماز است . (نهج الفصاحه ، حديث 1588) 270 - نماز در مكانهاى مقدس قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -: جعلت لى الارض مسجدا و طهورا؛ همانا زمين براى من سجده گاه و پاك كننده قرار داده شده است . (وسائل الشيعه ، ج 3، ص 593) 271 - نماز كامل با پرداخت زكات قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -: لاتتم صلاة الا بزكوة ؛ نماز كسى كامل نمى شود مگر با پرداخت زكات . (بحارالانوار، ج 96، ص 29) 272 - بى احترامى به نماز قال على - عليه السلام -: من لم ياءخذ اهبة الصلوة قبل وقتها فما وقرها ؛ كسى كه قببل از نماز خود را براى اقامه نماز آماده نكند، به نماز بى احترامى نموده است . (شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد، ج 20، باب 768، ص 329) 273 - خواب قبل از نماز عشاء عن ابى عبدالله - عليه السلام - قال : قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -: لما اسرى بى الى السماء مضيت باقوامترضح رؤ سهم بالصخر، فقلت : من هولاء ياجبرئيل ؟فقال : هولاء الذين ينامون عن صلاة العشاء؛ از امام صادق (ع ) نقل شده كه پيامبر خدا (ص ) فرمود: آن گاه كه مرا به آسمان بردند،به جماعتى گذشتم سرهاى آن ها با سنگ كوفته مى شد، گفتم اىجبرئيل اينها كيانند؟ گفت : اينها آنانند كه قبل از خواندن نماز عشاء مى خوابند. (بحارالانوار، ج 2، ص 213) 274 - رهنمودهاى امام صادق (ع ) در آداب نماز قال الصادق - عليه السلام -: اذا قمت الى الصلاة فقل اللهم انى اقدم اليك محمدا - صلى الله عليه وآله - بين يدىحاجتى ، و اتوجه به اليك ، فاجعلنى به وجيها عندك فى الدنيا و الاخرة و من المقربين ،اجعل صلاتى به مقبولة و ذنبى به مغفورا و دعايى به مستجابا، انك انت الغفور الرحيم ؛ هرگاه به نماز ايستادى ، پس بگو: بار خدايا من محمد (ص ) را به شفاعت براى برآوردهشدن حاجتم به سوى تو آوردم و به وسيله او به سوى تو توجه نمودم ؛ پس مرا بهحرمت و عظمت او در دنيا و آخرت وجيه و آبرومند گردان و از مقربين درگاهت قرار بده ،پروردگارا به حرمت پيامبرت نمازم را مقبول فرما، و گناهانم را بيامرز، و دعايم رامستجاب گردان كه به راستى تو آمرزنده مهربانى . (ميزان الحكمه ، ج 5، ص 378) 275 - رهنمودهاى حضرت ادريس (ع ) در آداب نماز قال ادريس - عليه السلام -: اذا دخلتم فى الصلاة فاصرفوا لها خواطركم و افكاركم و ادعوا الله دعاء طاهرامتفرغا و سلوه مصالحكم و منافعكم بخضوع و خشوع و طاعة و استكانة ، و اذا ركعتم وسجدتم فابعدوا عن نفوسكم افكار الدنيا و هواجس السوء وافعال الشر، و اعتقاد المكر، و ما كل السحت ، و العدوان ، و الاحقاد، و اطرحوا بينكم ذلك كله؛ هرگاه به نماز وارد شديد، خاطر و افكارتان را به نماز اختصاص دهيد (و به چيزى غيراز نماز نينديشيد) و از خدا بخواهيد و دعا كنيد دعايى پاك در حالى كه از همه چيز غير ازخدا فارغ باشيد.و با خضوع و خشوع و اطاعت و استعانت مصالح و منافع خود را از خداونددرخواست نماييد.و هنگام ركوع و سجود، افكار دنيوى و خيالاتباطل و ناشايسته و زشتيها را از جانتان دور كنيد.عقيده ناسالم و مكارانه نداشتهباشيد.از غذاى حرام بپرهيزيد.دشمنى و كينه توزى و حسد را از خود دور كنيد.تمام اينبديها و زشتيها را از خود دور كنيد و دنبال خيالاتباطل نرويد. (بحارالانوار، ج 84، ص 252) 276 - صبر در اطاعت قال على - عليه السلام -: الصبر ثلاثة : الصبر على المصيبة ، و الصبر على الطاعة ، والصبر على المعصية؛ صبر بر سه گونه است : صبر در هنگام مصيبت ، و صبر بر سختى اطاعت ، و صبر درهنگام معصيت (حفظ خود از ارتكاب گناه ). (تحف العقول ، ص 146)
|
|
|
|
|
|
|
|