برمى گردد، و نيّت را به زبان آورده، و طواف را از نو شروع مى كند. آيا طوافش صحيح است؟
جواب: اشكال ندارد.
سؤال 452ـ شخصى طواف خود را بر هم مى زند و طواف ديگرى را شروع مى كند. آن را نيز بر هم زده و طواف سوّم را آغاز و به اتمام مى رساند. اكنون وظيفه اش چيست؟
جواب: طواف آخر او اشكال ندارد. ولى سزاوار است مؤمنان از اين گونه كارها حتّى الامكان بپرهيزند.
سؤال 453ـ شخصى در شوط ششم بر اثر خستگى از ادامه طواف باز مى ماند. بدين جهت طواف را قطع نموده، به استراحت مى پردازد، و شخص ديگرى را نايب مى كند كه بقيّه طوافش را انجام دهد; سپس خودش نماز طواف را بجا مى آورد. بعداً متوجّه مى شود كه استراحت در وسط طواف موالات را بر هم نمى زند. اكنون وظيفه اش چيست؟
جواب: بقيّه طواف را خودش تكميل مى كند، سپس نمازش را اعاده مى نمايد.
سؤال 454ـ شخصى در حال طواف غش كرده، و از ادامه طواف
[ 161 ]
باز مى ماند، و پس از چند ساعت به هوش مى آيد. آيا مى تواند طوافش را از همان جا كه قطع شده ادامه داده، سپس بقيّه اعمالش را بجا آورد؟
جواب: اگر طوافش قبل از اتمام شوط چهارم قطع شده، وضو مى گيرد و طواف را از اوّل شروع مى كند، و اگر بعد از شوط چهارم بوده، پس از وضو از همانجا ادامه مى دهد.
سؤال 455ـ كسى كه وظيفه اش اتمام و اعاده طواف است، هرگاه طواف ناقص خود را اتمام نموده، و به هنگام اعاده طواف، دوباره طوافش قطع شود. آيا اين طواف را نيز بايد اتمام و اعاده كند؟
جواب: آرى، فرقى نمى كند.
سؤال 456ـ در مواردى كه بايد احتياطاً طواف را تمام كند، سپس نماز طواف را بخواند، و پس از آن طواف و نماز آن را اعاده كند، اگر يك طواف به قصد اعمّ از تمام و اتمام انجام دهد (يعنى چنانچه آن مقدار انجام شده باطل بوده، تمام هفت شوط را قصد طواف داشته باشد، و چنانچه صحيح بوده فقط بقيّه را قصد طواف
[ 162 ]
داشته باشد) و سپس دو ركعت نماز طواف بخواند، آيا كفايت مى كند؟
جواب: بهتر آن است كه طواف اوّل را رها كرده، طواف ديگرى را شروع كند. زيرا اين احتياط مستحب است.
سؤال 457ـ در مواردى كه طواف و سعى را اتمام و اعاده مى كند، آيا ترتيب نيز لازم است؟
جواب: آرى، احتياط آن است كه ابتدا طواف را تمام كند و نماز بخواند، سپس طواف و نماز آن را اعاده نمايد، و بعد به سراغ سعى برود.
سؤال 458ـ در مواردى كه طواف و نماز بايد اعاده شود، آيا لازم است با لباس احرام باشد؟
جواب: لازم نيست.
[ 163 ]
احكام طواف
عدم تمكّن از طواف:
مسأله 459ـ هرگاه محرم بر اثر بيمارى قادر بر انجام طواف نباشد تا وقت طواف تنگ شود، اگر ممكن است، او را به نحوى ببرند و طواف دهند (هر چند بر دوش بگيرند، يا بر چرخ يا تخت بنشانند. البتّه با رعايت شرايط و احكام طواف در حدّ ممكن) و اگر به اين شكل هم ممكن نباشد، براى او نايب مى گيرند.
نقصان طواف:
مسأله 460ـ اگر محرم مشغول سعى بين صفا و مروه شود، سپس يادش بيايد كه طواف را بجا نياورده، بايد سعى را رها كرده و طواف و نماز طواف را انجام دهد، و پس از آن سعى را اعاده نمايد.
[ 164 ]
سؤال 461ـ اگر بعد از تقصير متوجّه نقصان يا بطلان طواف عمره شد، چه وظيفه اى دارد؟
جواب : بايد طواف و نماز آن را اعاده كند ولى ظاهراً از احرام خارج شده و كفّاره اى ندارد.
سؤال 462ـ اگر بعد از طواف و نماز آن متوجّه شود كه يك يا دو دور از طواف را بجا نياورده، تكليف چيست؟
جواب : بايد مقدار نقصان را تدارك كند و نماز طواف را مجدداً بخواند.
كم يا زياد كردن طواف:
مسأله 463ـ كم يا زياد كردن طواف جايز نيست. هرگاه كسى از روى عمد يا جهل چيزى بر هفت دور بيفزايد، طواف او باطل است، و اگر طواف واجب را كم كند، چنانچه قبل از فوت موالات عرفيّه بازگردد و آن را تكميل نمايد، طوافش صحيح است، والاّ طواف او باطل مى شود، و بايد از نو شروع كند.
مسأله 464ـ طواف واجب يا مستحب را مى توان قطع كرد، و از نو شروع نمود. (اين حكم براى حلّ بسيارى از مشكلات طواف
[ 165 ]
كارساز است; زيرا مى تواند آن را رها كند، و از سر بگيرد).
مسأله 465ـ هرگاه طواف را از روى عمد بيش از هفت دور به جا آورد طواف او باطل است; خواه از اوّل قصد زيادى داشته باشد، يا بعد از إتمام هفت دور قصد كند كه چيزى بر آن اضافه نمايد، و خواه زيادى به اندازه يك دور باشد، يا كمتر، يا بيشتر; امّا اگر مقدار اضافى را به قصد طواف به جا نياورد، مثل اين كه در اوّل كار يك دور با جمعيّت حركت مى كند تا به طواف آشنا شود، سپس هنگامى كه مقابل «حجر الاسود» رسيد قصد طواف مى كند، اين كار ضررى ندارد، همچنين اگر بعد از تمام شدن هفت دور بر اثر كثرت جمعيّت نتواند فوراً از دايره طواف خارج شود، مانعى ندارد مقدارى با مردم بدون قصد طواف ادامه دهد، و بعد خارج شود.
مسأله 466ـ هرگاه از روى سهو طواف را زيادتر از هفت دور به جا آورد، اگر اضافه كمتر از يك دور باشد، آن را قطع مى كند و طوافش صحيح است، و اگر يك دور يا بيشتر باشد، احتياط آن است كه به قصد قربت بر آن بيفزايد تا هفت دور ديگر به عنوان طواف مستحب كامل شود، و بعد دو ركعت نماز طواف واجب را به جا مى آورد، و پس از سعى (در آنجا كه سعى واجب است) دو ركعت
[ 166 ]
ديگر براى طواف مستحب به جا مى آورد. و لازم نيست قصد كند طواف اوّل واجب است، و دوّم مستحب; بلكه همين اندازه كه به قصد قربت انجام دهد كافى است.
مسأله 467ـ هرگاه از روى سهو و فراموشى طواف واجب را ناقص بگذارد، اگر بعد از تمام كردن چهار دور باشد، برمى گردد و طواف را كامل مى كند. (خواه موالات از دسته رفته باشد، يا نه) و اگر قبل از چهار دور باشد چنانچه موالات به هم نخورده، مى تواند آن را تكميل نمايد وگرنه، بايد از نو شروع كند.
مسأله 468ـ چنانچه پس از بازگشت به وطن متوجّه نقصان در طواف شود، احتياط آن است كه برگردد، و طوافش را طبق آنچه در بالا گفتيم تكميل كند، و اگر نتواند، يا مشكل باشد، نايب بگيرد. و احتياط آن است كه يك گوسفند در مكّه، و اگر نتواند در شهر خود، قربانى نمايد.
مسأله 469ـ هرگاه طواف كننده از روى عمد از اوّل قصد كند كمتر از هفت دور يا بيشتر بجا آورد، طوافش باطل است; هر چند به هفت دور تمام كند.
مسأله 470ـ احتياط واجب آن است كه اگر طواف كننده از روى
[ 167 ]
ندانستن مسأله، يا فراموشى يا غفلت كمتر از هفت دور يا بيشتر بجا آورد، طواف را اعاده كند.
مسأله 471ـ اگر در وسط طواف از قصد هفت دور برگشت (چه قصد كرده باشد كمتر انجام دهد، و يا بيشتر) از همانجا كه چنين نيّتى كرده طوافش باطل است. و احتياط آن است كه طواف را به نيّت صحيح تمام كرده، و سپس اعاده كند، و اگر با اين قصد زيادتر از هفت شوط انجام دهد، اصل طواف باطل مى شود.
مسأله 472ـ چنانچه شخصى گمان كند همانطور كه هفت دور طواف مستحب است، يك دور هم استحباب دارد، و قصد كند هفت دور طواف واجب كند، و يك دور مستحب هم به دنبال آن انجام دهد، يا به همين نيّت هشت دور طواف كند، طوافش صحيح است، ولى آن يك دور بى فايده و باطل است; زيرا طواف، كمتر از هفت دور نيست.
سؤال 473ـ شخصى چند متر از يك شوط طواف را خراب كرده، و چون محلّ دقيق آن را نمى دانسته آن را رها نموده، و يك شوط ديگر از حجر الاسود شروع و به آنجا ختم كرده است. اگر نيّت او اين باشد كه آنچه خراب شده به نحو صحيح انجام شود، و
[ 168 ]
زيادى قبلى و بعدى به عنوان مقدّمه علميّه باشد، طوافش چه حكمى دارد؟
جواب: طوافش صحيح است، مگر اين كه بعد از خراب شدن آن شوط، آن قسمت طواف را ادامه داده باشد كه در اين صورت طواف اشكال دارد.
سؤال 474ـ كودك نابالغى با اجازه پدرش محرم شده، و طواف را نيمه كاره رها كرده، به تصوّر اين كه همان مقدار كافى است، و سعى را نيز از طبقه دوم انجام داده است. اكنون تكليف او چيست؟
جواب: سعى و طوافش باطل است. بايد طواف و نماز و سعى را اعاده نموده، سپس تقصير نمايد.
سؤال 475ـ شخصى پس از تمام شدن هفت دور طواف، دو دور ديگر براى جبران نقص احتمالى به قصد احتياط به جا مى آورد. آيا اين عمل ضررى به طوافش مى رساند؟
جواب: طواف او اشكالى ندارد.
سؤال 476ـ شخصى به هنگام سعى بين صفا و مروه متوجّه مى شود بيش از هفت دور طواف كرده است. وظيفه او چيست؟
جواب: احتياط آن است كه سعى را تكميل نموده،
[ 169 ]
سپس طواف و نماز طواف و سعى را دوباره بجا آورد، و پس از آن تقصير كند.
سؤال 477ـ اگر هنگام خروج از محلّ طواف بعد از دور هفتم، مقدارى از مسافت را به قصد آن كه جزء طواف باشد به جا آورد، چه حكمى دارد؟
جواب: اگر عمدى باشد، طوافش باطل مى شود، و اگر سهوى باشد بايد قطع كند، و طوافش صحيح است.
قِران در طواف:
مسأله 478ـ «قِران»، يعنى دو طواف را پشت سر هم بجا آوردن بى آن كه در وسط آن نماز طواف بخواند، اگر در طواف واجب باشد حرام است، ولى طواف اوّل باطل نمى شود; مگر اين كه از آغاز چنين قصدى داشته باشد، كه در اين صورت صحيح بودن طواف اوّل او مشكل است.
مسأله 479ـ «قِران» در طواف مستحب مكروه است، ولى حرام و باطل نيست.
مسأله 480ـ اگر شخص محرم يك دور، يا كمتر، يا بيشتر، بر
[ 170 ]
هفت دور بيفزايد، و قصدش اين باشد كه مقدار اضافه جزء آن طواف نباشد، حكم قِران ميان دو طواف را دارد كه حرام است، ولى طواف اوّل باطل نيست.
سؤال 481ـ زنى به همراه شوهرش، كه يك دور طواف را انجام داده بود، شروع به طواف مى كند، و پس از اتمامِ طوافِ همسرش، كه دور ششم او بوده، طواف را از سر مى گيرد، و هفت دور ديگر مى زند. طواف اوّل و دوّم زن چه حكمى دارد؟
جواب: طوافى را كه از سرگرفته صحيح است.
سؤال 482ـ آيا «قِران در طواف» كه حرام است، طواف را نيز باطل مى كند؟
جواب: اگر از اوّل يا در وسط طواف اوّل، قصد قِران داشته احتياط در اعاده طواف است، و اگر بعد از تمام شدن طواف اوّل قصد قِران كرده، طواف اوّل باطل نمى شود.
سؤال 483ـ شخصى پس از انجام هفت دور طواف عمره مفرده، با خود مى گويد: «اين طواف دلچسب نشد» بدين جهت و بدون خواندن نماز طواف، هفت دور ديگر طواف مى كند، سپس
[ 171 ]
نماز و سعى را انجام داده، و تقصير مى كند. آيا عمل او صحيح است؟
جواب: عمل او صحيح است; هر چند ناآگاهانه داخل در قِران حرام شده است.
شك در طواف:
مسأله 484ـ اگر بعد از فراغت از طواف، در عدد دورهاى طواف يا شرايط طواف مانند وضو و غيره شك كند اعتنا نمى كند.
مسأله 485ـ هرگاه بعد از رسيدن به «حجر الاسود» شك كند هفت دور به جا آورده، يا هشت دور، يا بيشتر، نبايد اعتنا كند، و طوافش صحيح است. همچنين اگر در وسط دور شك كند كه دور هفتم است يا بيشتر، آن دور را تمام كند، و طوافش صحيح است.
مسأله 486ـ اگر در آخر دور، يا در وسط دور، شك كند شش دور به جا آورده، يا هفت دور، طواف او بنابر احتياط واجب باطل است، و بايد آن را رها كرده، از نو شروع كند. همچنين است در هر موردى كه يك طرف شك كمتر از هفت دور باشد; امّا در طواف مستحب در اين موارد بنابر كمتر مى گذارد، و طواف را كامل مى كند
[ 172 ]
و طوافش صحيح است.
مسأله 487ـ شخص كثير الشّك كه در طواف زياد شك مى كند نبايد به شكّ خود اعتنا كند، و آن طرفى را كه مناسبتر براى او است بگيرد; مثلا اگر ميان پنج و شش شك كند، بنابر شش مى گذارد و اگر ميان هفت و هشت شك كند، بنا را بر هفت مى گذارد.
مسأله 488ـ ظنّ و گمان در مسائل گذشته در حكم شك است، و بايد مطابق حكم شك عمل كند.
مسأله 489ـ مانعى ندارد كه انسان براى شمردن دورهاى طواف به رفيق و همراه خود اعتماد كند (در صورتى كه فرد مورد اعتمادى باشد).
مسأله 490ـ بعضى براى حفظ عدد دورهاى طواف، دعاى توسّل و مانند آن را شروع مى كنند، تا به هفتمين معصوم(عليه السلام)برسند. اين كار مناسب نيست; به خصوص اگر با صداى بلند خوانده شود. بهتر است از اذكار ديگر استفاده شود.
سؤال 491ـ اگر فردى در طواف هاى متعدد هر بار در يك مورد شك مى كند (در اشواط، در بطلان، طهارت، هل دادن) چه تكليفى
[ 173 ]
دارد؟
جواب : هرگاه كثير الشك محسوب شود، اعتنا به شكش نكند.
سؤال 492ـ اگر در هنگام طواف در صحّت دور سابق، يا قسمتى از دور فعلى ـ كه مشغول انجام آن است و محلّ آن گذشته ـ شك كند، چه حكمى دارد؟ مثلا مشغول انجام دور چهارم است و از حجر اسماعيل هم گذشته، ولى در صحّت دور سوم شك دارد، يا در مورد دور چهارم شك دارد كه از داخل حجر طواف كرده، يا از خارج آن دور زده است. اكنون وظيفه اش چيست؟
جواب: طوافش صحيح است.
سؤال 493ـ شخصى به هنگام انجام طواف در تعداد دورهاى طواف شك كرد، و چون گمانش به يك طرف بيشتر بود بنا را بر آن طرف گذاشت. پس از انجام اعمال، يقين به صحّت طواف پيدا كرد. آيا طوافش صحيح است؟
جواب: صحيح است.
سؤال 494ـ اگر حاجى در حال طواف، يا سعى، شك كند كه دور چندم طواف يا سعى است، و با همين حال عمل خويش را ادامه
[ 174 ]
دهد، سپس به يك طرفِ شك يقين پيدا كرده، و عمل را تمام نمايد، آيا چنين عملى صحيح مى باشد؟
جواب: اگر طواف يا سعى را به اميد انجام وظيفه شرعى ادامه دهد، و بعد يقين پيدا كند اشكالى ندارد، و طواف و سعى او صحيح است.
سؤال 495ـ گاه انسان شك مى كند كه فلان شوط طواف را درست انجام داده، يا نه؟ آيا جايز است بعد از طواف يك شوط ديگر به عنوان احتياط به جا آورد، سپس نماز طواف را بخواند؟
جواب: با قصد مذكور مانعى ندارد.
سؤال 496ـ شخصى در پايان يكى از دورهاى طواف آن را رها كرده، و لحظه اى استراحت مى كند. هنگامى كه براى تكميل آن برمى گردد شك مى كند كه شوط پنجم بوده، يا ششم؟ وظيفه اش را بيان فرمائيد.
جواب: احتياط واجب آن است كه آن طواف را رها كند، و از نو شروع نمايد.
سؤال 497ـ معيار و ملاكِ كثير الشّك بودن در طواف چيست؟
جواب: كثير الشّك بودن يك امر عرفى است; يعنى
[ 175 ]
مردم بگويند او بسيار شك مى كند.
سؤال 498ـ كسى كه با كاروان طواف مى كند اگر همراهان مى گويند هفت دور شده و خودش فكر مى كند كه شش دور انجام داده است يا بالعكس وظيفه او چيست؟
جواب : اگر از گفته ديگران اطمينان به تعداد دورها حاصل نكند بايد به يقين خود عمل نمايد، ولى اگر با گفته ديگران شك برايش حاصل شود طواف او باطل است.
نيابت در طواف:
مسأله 499ـ طواف دادن شخصى كه خود مى تواند طواف كند با چرخ يا تخت روان مانعى ندارد.
سؤال 500ـ آيا كسانى كه قادر به انجام طواف نيستند بايد نايب بگيرند؟ يا لازم است توسّط چرخ، يا تخت هاى مخصوص طواف داده شوند; هر چند آنها را در خارج از محدوده، يا از طبقه بالا، طواف دهند؟
جواب: نيابت لازم نيست، و طواف به شكل مزبور صحيح است، و طواف از طبقه بالا به هنگام ضرورت
[ 176 ]
مانعى ندارد.
سؤال 501ـ آيا قسمتى از طواف، براى كسانى كه قادر نيستند تمام آن را خودشان انجام دهند، قابل نيابت هست؟
جواب: در صورت امكان آنها را در باقيمانده سوار بر چرخ و مانند آن طواف دهند، در غير اين صورت، براى تمام طواف نايب بگيرند.
سؤال 502ـ شخص ناتوانى كه به خاطر گرانى نمى تواند طواف را بوسيله تخت روان و مانند آن انجام دهد، آيا مى تواند نايب بگيرد؟
جواب: مانعى ندارد.
سؤال 503ـ آيا مُحرم مى تواند قبل از انجام طواف واجب خود به نيابت از معذور طواف انجام دهد؟
جواب: مانعى ندارد.
سؤال 504ـ آيا كسى كه فقط نيابت در طواف يا سعى مى كند لازم است لباس احرام بپوشد؟
جواب: لازم نيست.
[ 177 ]
ديگر سؤالات طواف:
مسأله 505ـ سخن گفتن و خنديدن در حال طواف، و حتّى خوردن چيزى، طواف را باطل نمى كند; ولى بهتر است در حال طواف (خواه واجب باشد، يا مستحب) سخنى جز ذكر خدا و دعا نداشته باشد، و با حضور قلب اين عبادت بزرگ را انجام دهد، و از هر كارى كه حضور قلب را مى كاهد، پرهيز كند.
سؤال 506ـ اگر طواف، يا نماز طواف، يا سعى شخصى در عمره به جهتى باطل شده، و آن شخص بدون توجّه به اين مطلب تقصير نموده، و از احرام خارج شده باشد، سپس متوجّه بطلان عمل مذكور گردد، چه وظيفه اى دارد؟
جواب: بايد عمل باطل شده را جبران كند، ولى ظاهراً از احرام خارج شده، و كفّاره اى ندارد.
سؤال 507ـ شخصى طواف عمره خويش را غلط انجام داده، و پس از آن، چندين طواف نيابى نيز به همان صورت به جا آورده است. تكليف او در مورد طوافهاى مذكور چيست؟
جواب: اگر از روى سهو و فراموشى باشد عمره او صحيح است، و اگر عمداً يا جهلا بوده، عمره او اشكال
[ 178 ]
دارد. طواف هاى نيابى نيز همين حكم را دارد.
سؤال 508ـ هرگاه محرم لباس احرام را كنار بگذارد و اعمال عمره، نظير طواف و سعى، را جهلا يا عمداً با لباس دوخته انجام دهد، اعمالش چه حكمى دارد؟
جواب: طواف و سعى مزبور صحيح، و عمره مذكور مُجزى است، ولى اگر عمداً باشد كفّاره دارد.
سؤال 509ـ به هنگام طواف، و بر اثر فشار و ازدحام، بعضى از وسائل طواف كنندگان مثل ساعت، انگشتر، احرامى، شانه و مانند آن، روى زمين و زير دست و پاى طواف كنندگان مى افتد، كه برداشتن آن خطرناك است. بعضى از طواف كنندگان پا روى آن مى گذارند. آيا اين عمل ضررى به طواف آنها مى زند؟
جواب: اشكالى ندارد، ولى عمداً پا روى آن نگذارند.
سؤال 510ـ اگر انسان هنگام طواف پا روى احرامى ديگران بگذارد، و بداند اين كار موجب اذيّت و آزار صاحب آن مى شود، طوافش چه حكمى دارد؟
جواب: به طواف ضررى نمى زند، ولى عمداً اين كار را نكند.
[ 179 ]
سؤال 511ـ حجّاج اهل سنّت هنگام طواف وقتى به محاذى حجرالاسود مى رسند، دستها را بلند كرده و تكبير مى گويند، و سپس به طواف خود ادامه مى دهند. آيا اين كار طبق نظر علماى شيعه نيز سفارش شده است؟
جواب: اين كار سفارش نشده است.
سؤال 512ـ گاه در حال طواف تماس با بدن نامحرم حاصل مى شود آيا ضررى براى طواف ندارد؟
جواب: طواف او باطل نمى شود، و كفّاره اى هم ندارد، حتّى اگر خداى نكرده از روى عمد باشد، ولى بايد مراقب دام هاى شيطان بود.
سؤال 513ـ نظر به اهمّيّت اعمال حج، به خصوص طوافها و نماز آن، بعضى از حجّاج پاره اى از اعمال را، هر چند ظاهراً نقصى ندارد، احتياطاً چند بار انجام مى دهند. چه حكمى دارد؟
جواب: نبايد گرفتار وسواس شد; ولى انجام عمل احتياطى بدون وسوسه مانعى ندارد.
[ 180 ]