اما در اين ميان نكته ای وجود دارد كه در واقع ما را بر سر دوراهی قرارمیدهد و آن نكته اينست : گفتم كه اسلام با انقلاب پيوند دارد بذر انقلابدر تعليم اسلام موجود است و به همين دليل برای مسلمانان انقلابی اين سؤالپيش ميايد كه راه آينده چه بايد باشد ، انقلاب اسلامی و يا اسلام انقلابی ؟انقلاب اسلامی يعنی راهی كه هدف آن ، اسلام و ارزشهای اسلامی است وانقلاب و مبارزه صرفا برای برقراری ارزشهای اسلامی انجام میگيرد و به بيانديگر در اين راه مبارزه هدف نيست ، وسيله است اما عده ای ميان انقلاباسلامی و اسلام انقلابی اشتباه ميكنند يعنی برای آنها انقلاب و مبارزه هدفاست ، اسلام وسيله ايست برای مبارزه اينها میگويند هر چه از اسلام كه مارا در مسير مبارزه قرار بدهد آن را قبول میكنيم ، و هر چه ازاسلام كه مارا از مسير مبارزه دور كند ، آنرا طرد میكنيم طبيعی است كه با ايناختلاف برداشت ميان انقلاب اسلامی و اسلام انقلابی ، تفسيرها و تعبيرها ازاسلام و انسان و توحيد و تاريخ و جامعه و آيات قرآن با يكديگر متضاد ومتناقض ميشود . فرق است ميان كسی كه اسلام را هدف ميداند ومبارزه را و جهاد را وسيلهای برای برقراری ارزشهای اسلامی ، با آنكه مبارزه را هدف ميداند و حرفشاينست كه من هميشه بايد در حال مبازره باشم واصلا اسلام آمده برای مبارزهدر جواب اين گروه بايد گفت بر خلاف تصور شما ، با آنكه در اسلام عنصرمبارزه هست ، اما اين بدان معنی نيست كه اسلام فقط برای مبارزه آمده وهدفی جز مبارزه ندارد در اسلام دستورات بيشماری وجود دارد كه يكی از آنهامبارزه است . اين فكر كه مبارزه اصل است ، ناشی از طرز تفكری است كه |