جهان به خوبی نشان ميدهد كه پارهای از كشورها ، آقا و فرمانده هستند و درمقابل كشورهائی هم قرار دارند كه اسما مستقلند اما عملا تحت سيطرهكشورهای دسته اول قرار دارند اين امر را ما در منطقه خودمان به خوبیتجربه كرده ايم ميدانيم كه در خليج فارس و نيز در اقيانوس هند ،مبارزات سياسی شديدی ميان ابرقدرتها برقرار است امريكا ميخواهد خليجفارس را برای خودش حفظ كند ، متقابلا كشورهای بزرگ ديگر نيز چنين مقصدو خواستی دارند در اين زمينه امريكا تا قبل از انقلاب ايران ، از سايرحريفان جلوتر بود آنها بدون اينكه آشكار كنند ، در منطقه نوكری داشتند بهنام شاه و البته ظاهر امر اين بود كه ايران ميخواهد امنيت خودش را حفظكند آنچه كه امريكائيها در اين ميان انجام ميدادند از اين قرار بود : ازيك سو با پول ايران ، نفت ايران را در مقياس وسيعی كه به غارت بيشترشباهت داشت ، استخراج ميكردند و از سوی ديگر قسمت اعظم پولی را كهبابت خريد نفت به ايران پرداخت ميكردند به اسم فروش اسلحههای مدرن ،دوباره از ايران پس ميگرفتند و در عوض ايران را به شكل ژاندارم منطقه وحافظ منافع خود درآورده بودند ادعای رژيم شاه هم اين بود كه ما سياستمستقل ملی داريم و اين اسلحه ها را نيز برای دفاع از خودمان خريداریميكنيم . اين از جنبه استقلال سياسی . در زمينه استقلال اقتصادی هم شاهد بوديم كه ايران محكوم بود به اينكهكشاورزی و دامداری خود را تقليل دهد تا گندم و شكر و گوشت و را از خارجوارد كند محكوم بود به اينكه صنايع مونتاژ و مصرف كننده و طفيلی غرب راداشته باشد در زمينه مواد غذائی ، بنا به اعتراف روزنامههای خود رژيم ،حتی نود و پنج درصد احتياجات كشور از خارج وارد ميشد و در هيچ موردی |