بر شهوات است اين مطلب واضح تر از آن است كه بخواهم در اطرافش توضيحبيشتری بدهم كمال انسان در انسانيت و عواطف عالی و احساسات بلند اوستاينكه ميگوئيم در اسلام دمكراسی وجود دارد به اين معنا است كه اسلامميخواهد آزادی واقعی - در بند كردن حيوانيت و رها ساختن انسانيت - بهانسان بدهد اينجا برای توضيح مطلب مثالی ميزنم ضمن اين مثال دو نوعآزادی را با هم مقايسه ميكنم و شما خودتان قضاوت كنيد كه كداميك آزادیواقعی است در تاريخ مینويسند وقتی كورش وارد بابل شد ، مردم را دراعتقادشان آزاد گذاشت ، يعنی بت پرستها را در بت پرستی ، حيوان پرستهارا در حيوان پرستی ، و همه را آزاد گذاشت و هيچ محدوديتی برای آنان قائلنشد در معيار غربی كورش يك مرد آزاديخواه بحساب ميايد زيرا او بهآزادی بر مبنای تمايلات و خواستهای مردم احترام گذاشته است ولی در تاريخماجرای ابراهيم خليل را هم درج كردهاند حضرت ابراهيم ، بر عكس كورشمعتقد بود كه اينگونه عقايد جاهلانه مردم ، عقيده نيست ، زنجيرهائی استكه عادات سخيف بشر به دست و پای او بسته است او نه تنها به اين نوععقائد احترام نگذاشت بلكه در اولين فرصتی كه بدست آورد بتها و معبودهایدروغين مردم را در هم شكست و تبر را هم به گردن بت بزرگانداخت و ازاين راه اين فكر را در مردم القا كرد كه به عاجز بودن بتها پی ببرند و بهتعبير قرآن بخود باز گردند و خود انسانی و والای خويش را بشناسند بامعيارهای غربی كار ابراهيم خليل بر ضد اصول آزادی و دمكراسی است ، چرا ؟چون آنها ميگويند بگذاريد هر كس هر كاری دلش میخواهد بكند ، آزادی يعنیهمين اما منطق انبياء غير از منطق انسان امروز غربی است رسول اكرم ( ص) را در نظر بگيريد ، آيا وقتی كه آن حضرت |