مساوات در اسلام
در دولت اسلامى هيچ طبقهاى بر طبقه ديگر امتياز نداشته و در برابر قانون همه يكسان هستند، در قرآن مجيد آمده: همانا گراميترين شما نزد خدا پرهيزكارترين شماست (ان اكرمكم عند الله اتقاكم)(1)، اما پرهيزكارى بيشتر موجب ترفيع طبقهاى بر طبقه ديگر در برابر قانون نيست، چه آنكه در سراسر بلاد اسلامى بايد دولت وامت واحد و الفت و محبت بين تمام مسلمين برقرار باشد.
و حضرت على(ع) به پيروى از پيامبر عاليمقام اسلام در مدت حكومت چند ساله خود، اين مساوات و اتحاد را نگهداشته و با مخالفين مساوات، خودخواهان و برترى طلبان به مبارزه برخواست.
در روايتى آمده كه دو زن، يكى عرب و ديگرى غير عرب به حضور مبارك امير مؤمنان شرفياب شده و از آن حضرت صلهاى خواستند، امام دستور فرمودند: كه به هركدام از آن دو بيست و پنج دينار بدهند، اما زن عرب برآشفت و بر مساوات خود با يك غير عرب اعتراض كرد بجهت اينكه پس از ايام حكومت امير مؤمنان، خليفه دوم و سوم نژاد عرب را برتر از ديگران شمرده و به آنان حقوق بيشترى پرداخت مىكردهاند، و لذا آن زن عرب با حالت خود خواهانه رو به امام كرده و عرضه داشت: آيا من عرب را با اين زن عجم صله مساوى مىدهيد؟!
امام فرمودند: آرى چون در كتاب خدا نديدهام كه فرزندان اسماعيل بر فرزندان اسحاق فضلى، داشته و يا برتر از آنان بودهاند، و منظور امام اين بود كه عرب را بر غير عرب فضلى نيست.
عدالت با خويشاوندان
يكى از نكات بارز و صفات برجسته حضرت على(ع) اين بود كه (لا تأخذه فىالله لومة لائم) يعنى: هنگامى كه كار مربوط به خدا مىشد، ملامت و سرزنش هيچكسى را بخود راه نمىداد، و لذا به هنگام اجراى قانون، نخست از خود آغاز كرده تا كوچكترين فرد جامعه را يكسان مىشمارد، حتى بخويشان و نزديكان خود امتيازى نمىداد و اين شايد به زبان آسان باشد، اما در عمل بسيار دشوار است، ما بعنوان نمونه بطور اختصار دو مورد از رفتار عادلانه امام با نزديكانش را بيان مىكنيم:
اول ـ جناب عقيل برادر بزرگتر حضرت امير مؤمنان كه افراد زيادى را تحت تكفل داشت، روزى به خدمت امام شرفياب شد و از فقر و تنگدستى خود و خانوادهاش سخن گفت، حضرت فرمودند: به هنگام تقسيم بيتالمال مىتوانم از سهميه خودم چيزى بتو بدهم، اما هيچ امتيازى براى تو بر ساير مسلمين نمىتوانم قائل بشوم و اگر امتيازى براى تو كه برادرم هستى قائل شوم، من خائن خواهم بود.
دوم ـ ام هانى خواهر امير مؤمنان و بانوى باشخصيت قريش، روزى با يكى از كنيزان خود به حضور برادر شرفياب شده و تقاضاى صلهاى نمود، حضرت نسبت به او و كنيزش بطور مساوى رفتار كرد، و به هركدام مقدارى مساوى با ديگرى داد، امهانى از اين رفتار برادر كمى آزردهخاطر گشت، كه چرا براى او امتيازى حتى بركنيز خود قائل نشدهاند؟! اما حضرت فرمودند: كه اين روش اسلام است، كه بايد به همه مسلمين حقوقى مساوى از بيتالمال پرداخت كرد.
حقوق كارمندان
البته ناگفته نماند كه صله بيتالمال با حقوق كارمندان دولت تفاوت مىكند، چون به هركس از كارمندان دولت باندازه كار و رتبهاى كه دارد حقوق عادلانه پرداخت مىشود، حتى اگر با ديگر كارمندان متفاوت باشد، در حالى كه تقسيم بيتالمال همگانى است و به عموم مسلمين داده مىشود، و آن عبارت از مقدار اموالى است كه در بيتالمال اضافه مىآيد كه يكى از تكاليف دولت اسلامى تقسيم آنها در ميان تمامى مسلمين اعم از زن، مرد، كوچك، بزرگ، غنى و فقير بطور عادلانه است، زيرا همه آنها به قوانين اسلام عمل و به اسلام خدمت مىكنند و به همين جهت هم فرقى با يكديگر ندارند.
تحديد قانون مساوات
نخستين كسى كه افزودههاى بيتالمال را بطور مساوى در ميان تمامى مسلمين تقسيم كرد و به هيچكس حتى به شخص خود هيچگونه امتيازى نداد، شخص اول اسلام يعنى پيامبر بزرگ(ص) بودند، كه پس از رحلت آن حضرت به گفته مورخين نخستين كسى كه تفاضل در عطاء را به انجام رسانيد، و نژاد عرب را بر ديگر مسلمين غير عرب برترى داد خليفه دوم بود كه اين كار در طول مدت حكومت او، و همچنين در دوره خليفه سوم ادامه يافت و كمكم افكار نژادپرستانه در ميان مسلمين عرب ريشه دوانيد.
و لذا حضرت على(ع) به هنگام روى كار آمدن، به رغم مخالفتهاى زيادى كه با آنحضرت شد، به پيروى از پيامبر عالىمقام اسلام مجدداً تقسيم بيتالمال را براى همگان مساوى قرار داد.
عدالت با طلحه و زبير
هنگامى كه طلحه و زبير، نيمه شبى به خدمت آن حضرت رسيده و تقاضاى صله بيشتر و امتيازات فوقالعادهاى كردند اما، نپذيرفت، آندو گفتند: كه عمر و عثمان حقوق بيشترى به هنگام تقسيم به ما مىدادهاند و شما هم بايد چنين كنيد، حضرت فرمودند: آيا سنت پيامبر بيشتر لازمالاجراء است يا سنت عمر؟ آن دو ناگزير گفتند: بلكه سنت پيامبر، امام در پاسخشان فرمودند: پيامبر اسلام (ص) هم همه مردم را در تقسيم بيتالمال متساوى با يكديگر قرار مىداد و من پيرو او هستم.