بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب امیرالمؤمنین علی (ع) خورشیدی در افق بشریت, سید محمد شیرازى ( )
 
 

بخش های کتاب

     01 - پيشگفتار
     02 - مقدمه مولف
     03 - آزادى در اسلام
     04 - گذشت از تبهكاران
     05 - زندگى فرمانروايان اسلام
     06 - احترام به آراء ديگران
     07 - تعدد احزاب آزاد
     08 - مساوات در اسلام
     09 - حقوق بشر در اسلام
     10 - پاسدارى از اموال مردم
     11 - بيت المال
     12 - عدالت در قضاوت
     13 - خاتمه
     fehrest - فهرست
 

 

 
 

احترام به آراء ديگران

دو آيه است در قرآن شريف راجع به مشورت با ديگران:

1 ـ راجع به مؤمنين مى‏فرمايد: و كار آنان در ميانشان شورائى است (و امرهم شورى بينهم)(1).

و در آيه ديگر، به پيامبر بزرگ اسلام خطاب مى‏كند: با مردم مشورت كن، پس اگر تصميم گرفتند، آنگاه بر خداوند متعال توكل كن (و شاورهم فى‏الامر فاذا عزمت فتوكل على‏ الله)(2).

در اين آيه ملاحظه مى‏شود كه پيامبر اكرم با آن عظمت و مقام عصمت مأمور به مشورت با مردم شده، و اين روش گردآورى مردم است، وگرنه استبداد برأى و خود محورى هيچگونه اثرى جز جدائى مردم و دورى آنان ندارد، و لذا وجود مقدس حضرت على(ع) به پيروى از پيامبر گرامى اسلام به مردم مى‏فرمود ـ چنانچه در نهج‏البلاغة آمده: ـ شما بر من حق رأى دادن داريد، كه من با شما مشورت كنم و شما رأى بدهيد.

انتخابات آزاد

و جالب توجه اين است كه هنگام تعيين حاكمى از سوى خود بر يكى از شهرها، به آن حاكم مى‏فرمود: هنگامى كه به آن شهر رسيدى، مردم را در ميدان عمومى شهر گرد خود جمع كن، و نامه مرا بر آنان بخوان و آنان را از محتواى نامه مبنى بر اينكه من تو را حاكم بر آنان قرار داده‏ام آگاه كن، سپس از مردم بخواه كه راجع به ولايت تو رأى بدهند، اگر احيانا رأى مثبت بتو ندادند، مجدداً به همين جا باز گرد تا انشاءالله حاكم ديگرى را بر آنان تعيين كنم، ملاحظه كنيد كه اسلام تا چه اندازه به آراء مردم احترام مى‏گذارد، تا آنجائى كه يك استاندار و يا فرماندار منصوب از سوى شخص رهبر و فرمانده كل قواى اسلامى بايد مورد توافق مردم باشد، و حتى در صورت عدم توافق مردم، از پست خود بركنار مى‏شود، با وجودى كه همه مى‏دانيم حضرت على(ع) منصوب از سوى خدا و معصوم بوده و دستور او واجب الاطاعه و آنچه را كه انجام مى‏دهد حجت است.

و حتى خود آن حضرت را مردم با انتخابات آزاد و با شوراى همگانى بر سركار آوردند، لذا حضرت على(ع) تنها خليفه‏اى است كه هم منصوب از سوى خداوند بوده، و هم طبق آراء مردم بر سركار آمده است، و بقول معروف نص و شورى در او جمع شد، زيرا در باره ابوبكر ـ بفرض وجود شورى ـ نصى نبود، و در باره عمر با وجود انتصاب از سوى ابوبكر، شورائى در كار نبود و اما عثمان كه در باره‏اش هيچ نصى نبود، با يك شوراى چهار نفره ـ و نه همگانى ـ سركار آمد اما حضرت امام على(ع)، علاوه بر تعيين از سوى خدا در يوم‏الانذار و غدير خم و موارد ديگر كه خلافت بلافصل ايشان را پس از پيامبر اسلام نصهاى مؤكدى بيان نموده بود، با انتخاب و اكثريت قريب باتفاق مردمى كه از كوفه، مصر، مدينه و ديگر نقاط گرد آمده بودند، بر سر كار آمد(3).

1 ـ سوره شورى، آيه36 .
2 ـ سوره آل عمران، آيه159 .
3 ـ اينجا لازم بتذكر است كه دراسلام حاكميت بر مردم از آن پيامبر و پس از او دوازده امام معصوم است، و رأى مردم در قبول و يا رد حاكميت خلفاى انتصابى خداوند هيچگونه نقشى ندارد، بلكه در نواب عام امام زمان در زمان غيبت ايشان دو شرط وجود دارد:
الف: دارا بودن تمام شرايط رهبرى كه مورد رضاى خدا باشد.
ب: توافق اكثريت مردم ضمن انتخاباتى آزاد در تعيين رهبر واجد شرايط و يا شوراى رهبرى.