|
|
|
|
|
|
نهضت نارس و توطئه هاى شياطين شما با زحمت هاى خودتان ، با رنج هاى خودتان ، چه آقايان و چه خانم ها، اين پيروزىرا تحصيل كرديدو بايد با زحمت هاى خودتان ، بارنج خودتان ، با فداكارى هاىخودتان ادامه بدهيد. الان موقعى است كه احتياج به ادامه نهضت است ، نهضت نارس است ، بين راه است و شياطينتوطئه مى كنند. صحيفه نور جلد:7 صفحه :29 تاريخ سخنرانى :9/3/58 جديت و تحمل زحمات در جهت تحقق اسلام الان ما در نصفه راه واقع هستيم ، ما راه را به آخر نرسانده ايم . راءى داديم به جمهورىاسلامى ، الان هم رسما جمهورى اسلامى است - ايران شناختند - همه ممالك هم شناخته اندايران را به جمهوريت اسلامى ، لكن ما محتواى جمهورى اسلامى را مى خواهيم . زحمت ما،آنكه ملت ماداد، زحمت هاى چيزهايى كه تحمل كرد، براى اين بود كه اسلام تحقق پيدابكند. جمهورى اسلامى لفظى ما نمى خواهيم كه ، يك جمهورى اسلامى كه فقط به آن راءىبدهيم و خودش را كار نداشته باشيم . ما بايد اسلام را به همان طورى كه در صدراسلام بود، آرزوى ما اين است كه اسلام را آنطور كه در صدر اسلام بود پياده كنيم ،آنطورى كه در زمان خود رسول الله بود پياده بكنيم و اين محتاج به جديت تام است درهمه اقشار. صحيفه نور جلد:7 صفحه :95 تاريخ سخنرانى :23/3/58 تداوم قيام تا آخرين مرحله كوشش كنيد كه دراين مرحله دوم كه ماالان هستيم و بعد هم مرحله ديگر هست ، پاسدارباشيد. شماها كه الان پاسدارى كرديد تا حالا (و خداوند همه تان را تاءييد كند) كوششكنيد در اين مرحله دوم كه مرحله حكومت عدل است ، رژيم عادلانه است ، رژيم اسلامى است ،جمهورى اسلامى است ، در اين مرحله به وظاء ف پاسدارى در اين مرحله قيام كنيد. پاسدارى دراين مرحله اين است كه از عدالت پاسدارى كنيد، از حكومتعدل پاسدارى كنيد. صحيفه نور جلد:7 صفحه :220 تاريخ سخنرانى :6/4/58 ادامه راه با قوه ايمانى اين قشرهايى كه نمى خواهند بگذارند جمهورى اسلامى تحقق پيدابكند، كوشش ها مى كنندكه جمهورى اسلامى نباشد، شما بايد كوشش بكنيد درمقابل همه كوشش هاى آنها و همانطورى كه با كوشش شما، همه قدرت در هم پيچيده شد ونتوانستند اين قدرت شيطانى را نگاه دارند ، با قدرت و قوه و قدرت اسلامى شما، قوهايمانى شما انشاء الله از اين به بعد هم اين راه را ما برويم . صحيفه نور جلد:7 صفحه :256 تاريخ سخنرانى :12/4/58 حفظ نهضت شرط پيروزى در هر صورت شما مطمئن باشيد، با دل محكم ، با مشت گره كرده و محكم به جلو برويد وشماپيروزيد، اما شرط اين است كه آن نهضت به همان وضعى كه آمد، به همان قدرتىكه آمد، حفظش كنيد. صحيفه نور جلد:10 صفحه :51 تاريخ سخنرانى :3/8/58 ادامه مراحل با حفظ نهضت الان وظيفه ملت ما هر كدام در هر جا هست اين است كه همان نهضتى كه ازاول بود كه متوجه به اين نبود كه من حالا چى دارم يا چى ندارم ، همان را ادامه بدهد تاوقتى مستقر بشود حكومت ، الان بين يك راه هستيم ومتزلزل ، ما كه نرسيديم به نقطه اعلى ، ما الان رسيديم به جايى كه بعضى از ابزارحكومت درست شده ، قانون اساسياش راءى داده شده است ،اصل جمهورى اسلامى راءى داده شده است ، حالا، نه رييس جمهورى داريم ، نه مجلسىداريم ، مجلس بايد همه كارها را انجام بدهد. استقرار ندارد الان مملكتمان ، بايد ما كارىبكنيم كه با همان نهضتى كه تا حالا آمديم اين را نگهش داريم تا بتوانيم ما اينمراحل بعد را به سلامت طى بكنيم . صحيفه نور جلد:11 صفحه :236 تاريخ سخنرانى :20/10/58 تحول تدريجى در انقلاب البته انقلابى به اين بزرگى نمى شود كه يكدفعهمتحول شود به يك جو سالم ، اين بايد به تدريج اين جو سالم پيش بيايد. صحيفه نور جلد:12 صفحه :179 تاريخ سخنرانى :25/3/59 اهميت ويژه در استقامت و صبر انقلابى و از درگاه خداوند متعال عاجزانه خواستار است كه آنان (23) را در صراط مستقيم اعانتفرموده و در مقابل پيشامدها و مشكلات اجتناب ناپذير دنباله انقلاب ، استقامت عطا فرمايدو ملت عزيز بدانند كه استقامت آنچنان اهميت ويژه دارد كه از پيامبر اسلام (صلى اللهعليه و آله و سلم ) منقول است كه فرمود سوره هود مرا پير كرد كه فرموده است تو وپيروانت استقامت كن ما و شما كه افتخار پيروى آن حضرت و ادعاى آن را داريم ، بايد درحفظ دين مقدس و اسلام عزيز و جمهورى اسلامى استقامت كنيم و مشكلات را بااستقبال و استقامت انقلابى رفع نماييم . خداوند ياور و پناه شما عزيزان باشد و به شما صبر انقلابى مرحمت فرمايد كه درمشكلات ناتوان نشويد و ديد انقلابى دهد كه تحت تاءثير جوسازان خدانشناس و متكبرانبى اعتناء به اسلام و انقلاب اسلامى واقع نشويد و از شايعه سازان مخالف مصالحعمومى انقلاب پيروى ننموده و به مقابله با آنان برخيزند. صحيفه نور جلد:16 صفحه :49 تاريخ سخنرانى :22/11/60 فصل چهارم : اهداف الف . استقلال ، آزادى و رهايى از اختناق نجات كشور عزيزان من ! همت كنيد و زنجيرهاى اسارت را پاره كنيد و مهره خيانتكار را يكى پس ازديگرى از صحنه خارج كنيد و دست مهره دارهاى سودجو را از كشورهاى اسلامى قطع كنيد.سعادت و آزادى و استقلال ، پشت سد مهره هاى داخلى و مهره دارهاى خارجى است ، سدها راويران كنيد و در هم شكنيد و كشور را نجات دهيد. صحيفه نور جلد:2 صفحه :142 تاريخ سخنرانى :20/7/57 آزادى و استقلال در اداره مملكت حرف مردم ايران اين است كه ما يك چنين رژيمى كه از اولش به ماآنقدر ظلم كرده است وهمه چيز ما را به يغما داده و نفت ما را به مجان ، كاش مجان بود، نفت ما را مى دهد پايگاهبراى او درست مى كنند يعنى عوض اينكه به ما يك چيزى بدهند، اسلحه مى دهند كهپايگاه درست كنند در ايران ، هم نفت را مى خورند هم پايگاه درست مى كنند براى خودشان، اين مردم ايران صدايشان از بچه تا بزرگ بلند است كه آقا، مرگ بر اينجور حكومتىكه پدر ما را درآورد. اينها فرياد دارند مى زنند كه ما آقا آزادى مى خواهيم ، ما پنجاهسال ، هيچ چيز ما آزاد نبود، نه مطبوعات مان آزاد بود، نه خطباى ما آزاد بودند، نه علماىما آزاد بودند، نه دانشگاه ما دانشگاه بود، هيچ چيز نبود. ما آزادى مى خواهيم ،استقلال ما مى خواهيم ما همه چيزمان نبايد بند ديگران وانگل باشد. ما بايد مستقل ، خودمان اداره بكنيم مملكت خودمان را. اينها دادشان براى اين استكه آزادى به دست بياورند. صحيفه نور جلد:2 صفحه :186 تاريخ سخنرانى :30/7/57 فرياد آزادى و استقلال و مسئوليت نسبت بهنسل آينده درد ملت كه الان فريادش بلند است همه فرياد اين است كه ما آزادى مى خواهيم ، مااستقلال مى خواهيم ، ما نمى خواهيم كه اين مخازن ما را به باد فنا بدهد، بعد از بيستسال ديگر نه نفت داريم ، زراعتمان هم كه از بين بردند هيچ چيزنداريم . وقتى هيچ چيزندارد اين ملت ، آن وقت چطور زندگى كند؟ ايننسل آينده چطور زندگى بايد بكند؟ ما مسؤ وليم نسبت بهنسل آينده . صحيفه نور جلد:2 صفحه :197 تاريخ سخنرانى :2/8/57 آزادى و استقامت امت ما مى خواهيم يك ملت را آزاد كنيم ، ما مى خواهيم يك امت را آزاد كنيم ، ما مى خواهيم يك امت رامستقل كنيم ، ما مى خواهيم از زير بار آمريكا و انگلستان و روسيه بيرون برويم ، البتهفداكارى مى خواهد، جوان دادن مى خواهد، حبس مى خواهد. دهسال حبس مى خواهد لازم است اين امور، همه چيز لازم دارد و ما اصلا در اين معنا ناراحت نيستيمكه داريم حبس مى رويم ، جوان هاى ما دارند از بين مى روند، براى اينكه درمقابل حق است ، براى خداست . صحيفه نور جلد:2 صفحه :820 تاريخ سخنرانى :3/8/57 استقلال و آزادى در سايه حكومت عدل اسلامى بايد ملت ما از روحانى و سياسى تا دانشگاهى و بازارى و دهقان و كارگر و كارمند ازموضع قاطعى كه تاكنون داشته اند كه آن برچيده شدن رژيم منحط پهلوى و به دستآوردن استقلال و آزادى در سايه حكومت عدل اسلامى است ، يك قدم عقب نشينى نكنند كه عقبنشينى ، كشتار سفاكانه شاه را افزايش مى دهد و سستى در اين راه ، خون پاك جوانان ما راپايمال مى گرداند و مسؤ وليت به عهده همه ماست . صحيفه نور جلد:2 صفحه :211 تاريخ سخنرانى :4/8/57 بيرون آمدن از اسارت ما مى خواهيم آزاد باشيم ، ما در مملكتمان استقلال مى خواهيم ، آزادى خواهيم ، بچه هاى ما همدارند داد مى زنند اين معنى را، پيرمردهايمان هم دارند مى گويند همين معنا را... ...اينها مى خواهند آزاد باشند گرفتار بودند، پنجاهسال اختناق ، اينها مى خواهند كه مستقل باشند، سالهاى طولانى بيش از پنجاهسال تحت اسارت بودند، مى خواهند بيرون بيايند از اين اسارت . صحيفه نور جلد:2 صفحه :242 تاريخ سخنرانى :8/8/57 هدف برنامه نهضت مردم از اختناق و خيانتهاى پنجاه ساله به جان آمده و براى مطالبه حقوق اوليه خود قيامنموده اند ما آنان را در اين راه حياتى مشروع ، چه زمانى كه در ايران بوديم و چه درخارج ايران تشويق مى كنيم ... هدف ما برقرارى جمهورى اسلامى است و برنامه ماتحصيل آزادى و استقلال است و تصفيه وزارتخانه ها و حذف ماده هايى كه رضاشاه و شاهفعلى با سرنيزه در قانون گنجانده اند و حذف مواد مربوط به سلطنت مشروطه . صحيفه نور جلد:2 صفحه :264 تاريخ سخنرانى :11/8/57 تز آزادى و استقلال ما حقمان را مى خواهيم ، ما آزادى مى خواهيم ، مااستقلال مى خواهيم ، اين ارتجاع است ؟ مال ما را بردن ارتجاع نيست ! تمدن است ؟ مالمان رامى خواهيم ندهيم ، مرتجع هستيم ؟ ما را در قيد و بند مى خواهيد نگه داريد واسير تا آخرنگه داريد، شما مرتجع نيستيد؟ اما ما كه مى گوييم آزادخواهيم باشيم ، ما مرتجع هستيم؟! اگر ما دست برداريم ازآن تز خودمان ، از اين مقصد خودمان ، تا آخر زير بار اين ظلم واين ستم ، تا آخر بايد باشيم . صحيفه نور جلد:2 صفحه :277 تاريخ سخنرانى :11/8/57 نجات از ظلم براى زندگى انسانى شما به مردم بگوييد كه مردم ايران يك مردمى هستند كه مى خواهند از دست اين ظلم نجاتپيدا بكنند، مى خواهند آزاد بشوند، مى خواهندمستقل بشوند، مى خواهند زندگى انسانى بكنند و اين مرد نمى گذارد اين كار را بكنند. صحيفه نور جلد:3 صفحه :125 تاريخ سخنرانى :21/8/57 مملكت آزاد و مستقل اينها آزادى مى خواهند كه همه بشر مى خواهد،استقلال مى خواهند كه هر كس مى خواهد و مى خواهند كه دست اجانب از مملكتشان كوتاهباشد، مى خواهند كه اقتصاد مملكتشان به دست خودشان اداره شود، مى خواهند فرهنگمملكتشان را خودشان مستقلا اداره بكنند، مى خواهند ارتش را ديگران اداره نكنند، مستشارهاىآمريكايى نيايند و ارتش را قبضه نكنند، مى خواهند پايگاه هاى آمريكا از مملكتشانبرداشته بشود، يك مملكت آزاد و مستقل باشد. صحيفه نور جلد:3 صفحه :190 تاريخ سخنرانى :27/8/57 استقلال و آزادى از حقوق اوليه بشر و مردم كه قيام كرده اند، آزادى مى خواهند، فريادشان اين است كه ما آزادى مى خواهيم واستقلال مى خواهيم ، اين مردمى كه آزادى و استقلال مى خواهند، اينها وحشى نيستند، اينهامتمدنند كه آزادى و استقلال مى خواهند، وحشى ها آنها هستند كهاستقلال و آزادى را از آنها گرفته اند، نه اينها كه آزادى واستقلال را مى خواهند استقلال و آزادى دو تا چيزى است كه همه بشر، از حقوق اوليه بشراست و همه بشر اين را مطلع هستند، آن كه سلب مى كند اين را از مردم ، او وحشى است ، آنكسى كه اين حق را مى خواهد، او متمدن است . صحيفه نور جلد:3 صفحه :720 تاريخ سخنرانى :28/8/57 آزادى مطبوعات و تبليغات گناه آنها، گناه اين اشخاصى كه به قول شما مجرم سياسى هستند اين است كه درمقابل ظلم تو، در مقابل اختناق همه جانبه تو گفتند كه آقا چرا، چرا مردم را اينطور اسيرمى كنى ؟ در مقابل خيانت هاى تو مى گويند چرا - به چيز - به آمريكا تو همه چيزها رادادى ؟ كسى كه اين چرا را دارد مى گويد، مى گويد آزادى به ما بدهيد، مى گويداستقلال ما مى خواهيم ، مملكت مى خواهيم مال خودمان باشد، نمى خواهيم مملكتمال ديگران باشد، مى خواهيم آزاد باشيم ، مى خواهيم مطبوعاتمان آزاد باشد، مى خواهيمراديو و چيزهاى آلات تبليغى مان آزاد باشد، اين جرم است ؟!... ملت ايران داد دارد مى زند كه آزادى من مى خواهم ، داد دارد مى زند كه مناستقلال مى خواهم ، او داد مى زند آزادى مى خواهم . صحيفه نور جلد:3 صفحه :232 تاريخ سخنرانى :2/9/57 ارزش آزادى و استقلال مردم مى خواهند كه انسان باشند، مردم ايران مى خواهند آدم باشند، انسان باشند نه اينكهتحت نظارت يك اشخاصى كه هيچ چيز ندارند. آن وقت يك مردمى كه قيام كرده اند و بچههايشان را و جوان هايشان را دارند فدا مى كنند براى آزادى ، براىاستقلال ، براى اسلام ، براى حكومت عدل ... ...مردم ايران حرفشان واضح است ، دارند داد ميزنند، از بچه دبستانى وتا دبيرستانى -تا عرض مى كنم كه - همه جا تا برسد به پيرمردها، تمام مدارس ايران ، جوان هاىايران در مدرسه در دانشگاه ، در هر جا فريادشان اين است كه ما آزادى مى خواهيم مااستقلال مى خواهيم ، ما يك حكومتى كه استقلال را از ما سلب كرده است اين را نمى خواهيم ... ...اين ملتى كه الان پانزده سالاست بيشتر قيام كرده است و يك سال است كه دائما دارد خون مى دهد، داء ما دارد جوان هايشرا فدا مى كند، اينها چه مى خواهند؟ اينها چه ارزشى قاء لند براى اين آزادى واستقلال كه جوانشان را مى دهند و معذالك باك ندارند؟ بايد كمك كنيد به اينها، بايد بهمردم بگوييد، به مردم اين حدود بگوييد كه ايران يك همچو چيزى مى خواهد. صحيفه نور جلد:3 صفحه :247 تاريخ سخنرانى :3/9/57 حكومت امين و ملت ايران الان در مقابل همه اينها ايستاده است و مى گويد كه نه ، ما منافعمان براىخودمان مى خواهيم باشد و ما مى خواهيم آزاد باشيم ، مى خواهيممستقل باشيم ، ما يك حكومت عدل اسلامى مى خواهيم نه يك حكومت جائرى كه همه چيز ما رابه باد بدهد، ما يك حكومت امينى مى خواهيم كه امين باشد براى مردم و ما داريم در ايران ،در خارج ايران مردم امينى كه مى توانند جانشين بشوند از براى اين آدم و اين دستگاه . صحيفه نور جلد:3 صفحه :265 تاريخ سخنرانى :5/9/57 رهايى از قيد و بند بيگانگان ضامن استقلال و آزادى كشور بيش از پنجاه سال است كه شاه و پدرش با اسلام كينه توزى و دشمنى كرده اند، در هدماسلام كه تنها دين ضامن استقلال و آزادى كشور است كوشيده اند و تمام حقوق ملت مسلمان ،تمام آزادى ها و حتى حقوق اقليت هاى مذهبى را نيز از ميان برده اند،استقلال كشور بكلى از ميان رفته است و كشور را به سود خود و اربابانشان واژگوننموده اند ما مى خواهيم و نيز مردم مى خواهند ريشه وعامل اين فساد و تباهى را قطع كنند، بزرگترينعامل داخلى شخص شاه و خانواده اوست رهاشدن از قيد و بند بيگانگان ضامناستقلال وآزادى كشور است و قيام مردم براى اين جهت است . صحيفه نور جلد:4 صفحه :30 تاريخ سخنرانى :16/9/57 قيام ملت براى آزادى ، استقلال و حكومت عدل آنها كه قيام كردنده اند بر ضد اين ، نه اينكه يك مردمى هستند كه مى خواهند شلوغكارىبكنند اين كارها را مى كنند، اين مردمى هستند كه حق مى گويند، حق خودشان را طلب مى كنندآزادى حق مردم است ، استقلال يك مملكت حق اهل يك مملكت است كه طلباستقلال بكنند در مملكت ... ...بگوييد به مردم اينجا كه مردم ايران كه قيام كرده اند، براى يك مطلب واضحى استكه همه بشر قبولش دارد كه آزاد بايد باشد، نبايد هى در حبسش كنند، نبايد جلويشبگيرند كه حرف نزن ، بيخ گلويش را فشار بدهند كه نبايد يك كلمه حرف بزنى ،قلمش را بشكنند كه نبايد بنويسى قلم ها را اينها شكستند، قدم ها را شكستند در اين پنجاهسال حبس ها پر بود از اشخاصى كه آزادى مى خواستند در اين پنجاهسال حالا قيام كرده اند و حقوق واضح ملى خودشان را، آنكه از حقوق بشر است و از اولينحقوق بشراست ، ((آزادى ، استقلال ، حكومت عدل )) اين را مى خواهند مردم . صحيفه نور جلد:4 صفحه :47 تاريخ سخنرانى :18/9/57 بازگردانيدن استقلال و آزادى به وطن سؤ ال : اهداف و برنامه هاى آينده شما چيست ؟ جواب : نقايصى كه در حكومت شاه بوده است ، تا آنجا كه مقدور است ترميم خواهيم كرداستقلال و آزادى را به وطن باز خواهيم گرداند روابط ناسالمى را كه به ضرر ملتاست اصلاح خواهيم كرد ادارات را هم آنطور كه مصلحت ملت ومملكت است تصفيه مى نماييمدست ديگران را از ايران كوتاه خواهيم نمود. صحيفه نور جلد:4 صفحه :66 تاريخ سخنرانى :21/9/57 طرح ريزى سياستها بر پايه استقلال و آزادى ملت ايران تصميم گرفته است كه خود را ازچنگال استعمار و استبداد نجات دهد و مستقل وآزاد باشد و سياستهاى خود را براين دو پايهنيز طرحريزى مى كند و براى او مهم نيست كه چه كسى اين سياست ها را مى پسندد و يانمى پسندد. صحيفه نور جلد:4 صفحه :164 تاريخ سخنرانى :18/10/57 از بين بردن اختناق اين نهضتى كه ايران بپا كرده است به آخر برسانيم . دست اجانب را از اين خزائن ملىكوتاه كنيم ودست اجانب را از مسائل دينى مان كوتاه كنيم واين اختناقى كه از همه اطرافبر ما سلطه داشت و اين اختناق را از بين ببريم و مملكت براى خودمان باشد ، خودمان ادارهاش بكنيم ، خودمان چه ، نمى توانيد اداره بكنيد؟! مگر دزدى بايد كرد؟ حتما بايد يكدزدى باشد تا بتواند اداره كند.؟! اين همه مردم امين كه ما داريم در خارج كشور، در كشوركه اينها همه تحصيل كرده ، همه جهات را مى دانند، در خارجتحصيل كردند، مطلع هستند، امين هم هستند، يك دزدى را بر ميداريم ، يك امينى را جايش مىگذاريم و مملكت بهم مى خورد؟!(( خير بايد مسئلهانتقال قانونى باشد)) اين ، اينقدر ادراك نمى كنيد كه مسئله ، مسئله انقلاب است ، نه مسئلهيك رژيمى با رژيم ديگر، مسئله انقلاب است . صحيفه نور جلد:5 صفحه :17 تاريخ سخنرانى :13/11/57 استقلال و آزادى خواسته همه عالم اين ملت الان ايستاده است و مى گويد كه ما مى خواهيم آزاد باشيم . اين يكى از حقوق بشراست كه همه عالم اين معنا را قائلند و مى گويند ما مى خواهيممستقل باشيم . اين هم يكى از حقوقى ا ست كه هر كسى سرنوشت خودش بايد دست خودشباشد. صحيفه نور جلد:5 صفحه :49 تاريخ سخنرانى :17/11/57 عدم اختناق و حق تعيين سرنوشت ما مى خواهيم كه سرنوشتمان را خودمان تعيين كنيم ، نه سفارت آمريكا و سفارت شوروىما مى خواهيم كه مملكت خودمان را خودمان تعيين كنيم ، نه يهوديان واسراييل ما مى خواهيم مملكتمان را آزاد كنيم ، اختناق در مملكت ما نباشد ما مى خواهيم ارتش ماآزاد باشد، اسراييل در آن تصرف نكند ، آمريكا در آن تصرف نكند. صحيفه نور جلد:5 صفحه :58 تاريخ سخنرانى :19/11/57 ب . استحاله ارزشها و ايدئولوژى پيشبرد آرمانهاى بزرگ اسلام بر شما جوانان ارزنده اسلام كه مايه اميد مسلمين هستيد لازم مى باشد كه ملتها را آگاهسازيد و نقشه هاى شوم و خانمانسوز استعمارگران را برملا نماييد، در شناسايى اسلامبيشتر جديت كنيد، تعاليم مقدسه قرآن را بياموزيد و به كار بنديد، باكمال اخلاص در نشر و تبليغ و معرفى اسلام بهملل ديگر و پيشبرد آرمان هاى بزرگ اسلام بكوشيد. صحيفه نور جلد:1 صفحه :186 تاريخ سخنرانى :22/4/51 ممانعت از مخدرات جامعه مشروبات الكلى و الكليسم و ساير مخدرات كه مضر بهحال جامعه مى باشند، جلوگيرى خواهد شد. صحيفه نور جلد:2 صفحه :259 تاريخ سخنرانى :10/8/57 ريشه كنى انگيزه هاى فساد سوال : اولين اقدام يك دولت اسلامى چه خواهد بود؟ جواب : اولين اقدام اين است كه همه عوامل فساد و مهمتر اينكه همه انگيزه هاى فساد در زمينههاى اجتماعى و اقتصادى و ساير زمينه ها با كمال جديت بايد ريشه كن شود. صحيفه نور جلد:3 صفحه :47 تاريخ سخنرانى :16/8/57 شكوفايى حالات نفسانى و انسانيت اين قيامى كه ملت ايران كرد قيام براى خدا بود براى اينكه شكوفا شد در آنها يكحالات نفسانى ، يك انسانيت در بين مردم شكوفايى پيدا كرد و اين نيست جز اين كه يكنحو ايمان بود، يك نحو خداپرستى بود، خدا نمونه اى بود. صحيفه نور جلد:5 صفحه :91 تاريخ سخنرانى :27/11/57 زدودن تمام اخلاق فاسده غربى ما مبارزه با فساد را با دايره امر به معروف و نهى از منكر كه يك وزارتخانهمستقل بدون پيوستگى به دولت ، با يك همچو وزارتخانه اى كه تاءسيس خواهد شدانشاء الله ، مبارزه با فساد مى كنيم ، فحشا را قطع مى كنيم ... ما با ملت ايران ، با همراهى ملت ايران ، با پشتيبانى از ملت ايران ، تمام آثار غرب را،تمام آثار فاسده ، نه آثارى كه تمدن است ، تمام اخلاق فاسده غربى را، تمام نغماتبا طله غربى را خواهيم زداييد. صحيفه نور جلد:5 صفحه :128 تاريخ سخنرانى :10/12/57 تحقق اسلام در محتوا شما فكرى بكنيد كه اين معناى اسلامى ، اين جمهورى به معناى اسلامى ، به همين معنا كهعرض كردم كه محتوا اسلام باشد، تو دانشگاه وقتى برويم اسلام باشد، تو دادگسترىوقتى برويم اسلام باشد، تو وزارت خارجه برويم اسلام باشد، تو ادارات برويماسلام باشد، تو بازار برويم اسلام باشد، صحرا برويم اسلام باشد، شهر برويماسلام باشد، كوشش كنيد كه اين معنا حاصل بشود. اگر اين معناحاصل شد شما تا آخر پيروز هستيد. صحيفه نور جلد:7 صفحه :47 تاريخ سخنرانى :11/3/58 پيدايش روح انسانيت در نهضت الهى مردم ايران چرا در خيابان ها ريختند و فرياد كردند و همه الله اكبر گفتند و فريادكردند، اين چه بود قضيه ؟ آيا مردم ايران هممثل شورشى شوروى فرياد مى كردند و علف مى خواستند فرياد مى كردند و دنيا مىخواستند؟ خونشان را جوان هاى ما براى اينكه يك زندگى مرفهى در دنيا داشته باشندخون مى دادند؟ اين مى شود كه يك كسى خودش را بكشد كه زندگيش خوب باشد؟ يا خيراين يك نهضتى الهى بود. نهضت مثل نهضت آنهايى كه به خدا اعتقاد ندارند يا آنهايى كهنهضت هايشان نهضت هاى جهت مادى بوده است . نبوده است نهضت ايران نهضتى بود كه خداىتبارك و تعالى در آن نقش داشت و مردم به عنوان جمهورى اسلامى ، به عنوان اسلام ، بهعنوان احكام اسلام درخيابان ها ريختند و همه گفتند ما اين رژيم را نمى خواهيم و حكومتعدل اسلامى و جمهورى اسلامى مى خواهيم . اين چيزى كه انگيزه اين ملت بود، انگيزه همهقشرها الابعضى ها... ما مى خواهيم يك جمعيتى نورانى پيدا بكنيم ، يك قشرهاى نورانى كه وقتى وارد مىشويمدر يك دانشگاهى ، عملش نورانى ، علمش نورانى ، اخلاقش نورانى ، همه چيزشنورانى باشد، الهى باشد. پيروزى نه براى اين است كه ما برسيم به يك مثلاآزادى ،برسيم به يك استقلالى و منافع براى خودمان باشد، همين ، همين ديگر تمام ؟! حالاكهديگر منافع مال خودمان شد، ديگر كارى ديگر نداريم ؟! اينها مقدمه است ، همه اش مقدمهاين است كه يك ملت انسان پيدا بشود، يك ملتى كه روح انسانيت در آن باشد پيدا بشود،تحول پيدا بشود درخود اشخاص . آن چيزى كه مطرح است پيش انبيا انسان است . آن چيز،چيز ديگرى نيست . انسان مطرح است پيش انبيا، چيز ديگر پيش انبيا مطرح نيست . همه چيزبه صورت انسان بايد در آيد. مى خواهند انسان درست كنند. انسان كه درست شد، همه چيزدرست مى شود. صحيفه نور جلد:7 صفحه :60 تاريخ سخنرانى :16/3/58 اسلامى شدن همه چيز در عمل الان مملكت ما رژيمش ، رژيم جمهورى است لكن با راءى به جمهورى اسلامى آرمان هاىاسلام تحقق پيدا نمى كند. دنبال اين راءى عمل بايد باشد، بايد يك يكى احكام شرع درخارج تحقق پيدا بكند، بايد دادگسترى ، دادگسترى اسلامى باشد، بايد فرهنگ ، فرهنگاسلامى باشد، بايد بازار، بازار اسلامى باشد، مدارس ، مدارس اسلامى باشند، بايدهمه قشرها اسلامى بشوند و همه قوانين اسلام انشاء الله تحقق پيدا بكند. اگر چنانچهبه اين آرمانى كه همه داريم انشاء الله برسيم ، يك مملكت نمونه خواهيد پيدا كرد. صحيفه نور جلد:7 صفحه :80 تاريخ سخنرانى :21/3/58 بر چيده شدن بساط طاغوت و مظاهر فساد ما حالابايد باورمان بيايد كه آن بساط طاغوت بايد برچيده بشود. همان راءس و ردهبالابرود و باقى اش باقى بماند، اين باز به مقصد نرسيديم . همه جا، در همهوزارتخانه ها، در همه ادارات ، در بازار، در همه جا بايد جورى بشود كه وقتى كه يككسى وارد شد ببينيد كه وارد شده در يك مملكت اسلامى ، همه چيزش اسلامى است ، نه كمفروشى در اينجاست ، نه گرانفروشى و اجحاف هست در آن ، نه دروغ هست ، نه تقلب هست، نه اين كاغذ بازى هاى ادارى هست ، نه آن مجلات با آن عكس ها وبا آن تبليغات كه جوانهاى ما را به تباهى كشيدند و نه آن بساطى كه در راديو و تلويزيون بود و شماهاديديد. صحيفه نور جلد:9 صفحه :72 تاريخ سخنرانى :18/6/58 بيرون آمدن از غربزدگى بايد اين فرم غربى برگردد به يك فرم اسلامى . تا حالاما همه چيزمان را تقريبابايد بگوييم غربى بود، همه چيز غربى بود. حالابايد بعد از اينكه ما دست آنها راكوتاه كرديم اينطور نباشد كه باز دنبال آنها باشيم ، همه چيزهاى خودمان را فراموشبكنيم و دنباله رو غرب يا دنباله رو شرق باشيم . بايد ما توجه داشته باشيم كه ماخودمان كى هستيم و چى هستيم و مملكت ما احتياج به چى دارد و به كى دارد. اگر ما اينوابستگى هاى معنوى را، اين وابستگيهايى كه جوان هاى ما را و دانشگاه ما را و همه چيز ما رابه صورت غربى در آورده بود، اينها را اگر برگردانيم بهحال خودش ، و پيدا كرديم خودمان را، مى توانيم يك ملتمستقل باشيم ويك ملت آزاد باشيم ، پيوند به غير نداشته باشيم و خودمان سرپاىخودمان بايستيم و كارهاى خودمان را خودمان انجام بدهيم و اما اگر چنانچه از اين معنا غفلتبشود و باز همان خيالات وهمان بساط غرب در اينجا باشد اميد اينكه بتوانيم مامستقل باشيم و بتوانيم آزاد باشيم ، آزاد فكر بكنيم ، آزادعمل بكنيم ، اين اميد ديگر نيست . بر همه ماست كه ازاين غربزدگى بيرون بياييم ،افكارمان را عوض بكنيم ، اعمالمان را عوض بكنيم ، وضعيت فرهنگمان عوض بشود،وضعيت دادگسترى مان عوض بشود همه اينها سوغات غرب است . اين دادگسترى ما به اينترتيبى كه بود در زمان طاغوت ، اين يك سوغاتى بود از غرب آمده بود بايد تغييربكند و يك وضع ديگرى پيدا بكند. وهمين طور فرهنگمان هم همان طور بود. تمام چيزهايىهم كه وسيله قرار داده بودند براى اينكه جوان هاى ما را تباه كنند، همه اينها سوغات هاىغرب بود يعنى بنابر اين بود كه وساء لى تهيه بكنند كه هم زن هارا و هم مردها راتباه بكنند نگذارند يك رشد انسانى پيدا بكنند. همهوسايل را تهيه كرده بودند براى همين مقصد . در سينما مى رفتند، وضع سينما را جورىقرار داده بودند كه تباه مى كرد. در هر جا كه مى رفتند همينمسائل بود. ما بايد خودمان را تغيير بدهيم تا اينكه بتوانيم سرپاى خودمان بايستيم وبفهميم كه ما شرقى هستيم و ما در اسلام هستيم و برنامه ما اسلام است . صحيفه نور جلد:9 صفحه :110 تاريخ سخنرانى :22/6/58 تغيير بر اساس فطرت الهى خداى تبارك و تعالى تغيير نمى دهد مگر اينكه ما خودمان تغيير بدهيم خودمان را. اگرخودمان تغيير داديم در جانب پذيرش ظلم ، يك ظالم به ما مسلط مى شود، اين طبيعى استواگر چنانچه خودمان را تغيير داديم براى دفاع از كشور خودمان ، دفاع از چپاولگرى ،دفاع از ظلم و ستمگرى ، خداوند اسبابش را فراهم مى كند، چنانچه ديديد. يعنى هم آنطرفش را ما ديديم ، هم اين طرفش را. اگر آن طرفش را ديديم كه سالهاى طولانى همهقشرهاى ملت در زحمت بودند وتحت فشار ظلم بودند و آن اين بود كه از آن فطرت اصلىكه فطرت الله بود بيرون آمده بودند و يك فطرت ديگرى به خودشان راه داده بودندوتربيت ديگرى پيدا كرده بود. صحيفه نور جلد:9 صفحه :720 تاريخ سخنرانى :4/7/58 اعتلاى بشر در مكتب اسلام اعتلا به اين نيست كه شكم ما سير باشد، اعتلابه اين است كه ما مسلكمان را و مكتبمان رابه پيش ببريم و ما بحمدالله داريم مكتب را پيش مى بريم و مكتبمان را گسترش خواهيمداد به همه ممالك اسلامى ، بلكه در همه جا كه مستضعفين هستند و ما رو به اعتلا هستيم وبشر را رو به اعتلا مى خواهيم ببريم چطور گفته مى شود كه ما رو به انحطاط هستيم ؟آنها خيال مى كنند كه انحطاط و اعتلا، سير شدن شكم است انسان حيوان نيست ، انسان هستانسان كه بعد مسائل انسانى را بايد مراعات بكند، مملكت مامسائل انسانى را دارد طرح مى كند، دارد روبه اعتلا مى رود، نه دارد رو به انحطاط مىرود. صحيفه نور جلد:10 صفحه :233 تاريخ سخنرانى :5/9/58 راديو و تلويزيون در جهت مصالح كشور بايد راديو و تلويزيون مربى جوان هاى ما، مربى مردم كشور باشد، نه اينكه مطالبىدر آن گفته شود كه مخالف وضعيت كشور است ، مخالف با مصلحت كشور است و جوان هاىما را جورى بار مى آورند كه براى خودشان نباشند، براى ديگران باشند. جوان ها را يكقسمشان را اينطورى بار مى آوردند كه به مراكز فساد مى كشاند، همه جاى ايران را بهصورت مراكز فساد درست كرده بودند و فاسدشان مى كردند. از راه شهوات يك دستهشان را مى كشيدند دنبال مواد مخدره ، از اين راه فاسدشان مى كردند و تمام نقشه اين بودكه اين قوه فعاله اى كه همه كار از آن بايد برآيد و مملكت خودش را اداره كند، اين ، يالاقيد بشود و يا اينكه مخالف بشود با كشور خودش من حيث لايشعر اين راديو وتلويزيون بايد متحول و همچو باشد كه جوان ها را طورى بار بياورد كهمستقل ، داراى اراده و تصميم باشد، نه پايبند آنمسائل شهوانى يا اين مسائل ديگرى مثل هرويين وامثال ذلك . اينها بايد در راديو و تلويزيون جورىعمل بشود كه اينها را محترز كنند از آنها، بترسانند آنها را از آنطورمسائل . و همين طور بايد فيلم هايى كه در راديو و تلويزيون نمايش داده مى شود آموزندهباشد، فيلم هايى باشد ولو از خود ايران درست كنند، آموزنده باشد يا فيلم هايى كه ازخارج مى آيد درست تفتيش بشود كه چنين نباشد. آنها ممكن است با شيطنت فيلم هايى را بهايران بفرستند كه بخواهند جامعه ما را فاسد كنند. بايد وضع آنجا درست و اسلامىبشود، روى مصالح و مقصد كشور باشد، در خدمت خود كشور باشد، نه در خدمت ديگران . صحيفه نور جلد:12 صفحه :410 تاريخ سخنرانى :31/2/59 اسلامخواهى و طاغوت زدايى اين تحولى كه الان در كشور ما هست ، همه اش روى اين مقصد است كه ازاول فريادشان بلند بود كه ما اسلام را مى خواهيم ، طاغوت را نمى خواهيم . اين عنايت خدارا به اينها جلب كرد. خداى تبارك و تعالى كه مشاهده مى فرمايد كه يك ملتى از كوچك وبزرگشان مى گويند ما اسلام را مى خواهيم ، عنايتش را به اينها متوجه كرد. اين عنايتالهى است كه جوان كذايى كه بايد در به ( حسب طبع خودش ) بايد در فرض كنيد كهكجا باشد، اين را كشاند به جنگ هاى بين اسلام و غير اسلام و با چه روى گشاده . صحيفه نور جلد:13 صفحه :134 تاريخ سخنرانى :6/8/59 روحيه قوى جونان و بازگشت به اسلام روحيه قوى اين جوانان بيست ساله از امورى است كه انسان را به تعجب وا مى دارد مقصدامروز ما اين است كه اين كشور آفت زده ، غربزده و سلطنت زده را به اسلام برگردانيم وغرضى غير از اين نداريم . صحيفه نور جلد:16 صفحه :6 تاريخ سخنرانى :26/10/60 انقلاب در جهت رضاى حق تعالى و ارزشهاى معنوى ملت بزرگ ايران به پيروى از اولياى عظيم الشاءن اسلام ، اين دفاع مقدس را آغازنموده و در انجام آن و رسيدن به هدف هاى اعلاى قرآنى جان ومال را داوطلبانه فدا كرده و آنچه وظيفه الهى بوده به طور شايسته انجام داده است وبحمدالله تعالى قدم هاى بزرگى در راه شناساندن اسلام الهى و محمدى (صلى اللهعليه و آله و سلم ) برداشته است . گرچه وجودهاى عزيز و ارزشمندى را از دست داده است، لكن ارزش هاى بالاتر و والاترى به دست آورده و آن رضاى خداوندمتعال است و چه چيزى مى تواند از آن بالاتر باشد. ملتى كه براى رضاى حق تعالى انقلاب كرد و براى ارزش هاى معنوى و انسانى به پاخاسته است ، چه باك دارد از شهادت عزيزان و آسيب ديدن نور چشمانش وتحمل سختى ها و مكاره ، كه جنت لقاء الله كه فوق تصور عارفان است ، محفوف بهمكاره است . چه مى گويم ! اين جنت اوليا، مكاره را در كام ملت ما شيرين تر ازعسل كرده . مگر ما و شما هر روز شاهد اين كاروان هاى كربلا نيستيم كه با شور و شوق وعشق و عطش به پيشباز شهادت مى روند. مگر شما هر روز شاهد ميدان هاى با عظمتقتال با متجاوزين نيستيد كه به مرگ لبخند مى زنند و معجزه مى آفرينند. راستى اين چهتحولى است كه بر سراسر اين كشور صاحب الزمان روحى فداه نورافشانى مى كند وچه آتشفشانى است كه منحرفان و كج انديشان و بدخواهان را در خود فرو برده و ذوب مىكند؟ صحيفه نور جلد:19 صفحه :276 تاريخ سخنرانى :3/12/64 دفع مفاسد و رواج فرهنگ غنى اسلامى قيام ملت شريف و در راءس آن روحانيت معظم براى چيزى جز دفع مفاسد دوران شاهنشاهىستم پيشه و اجراى احكام اسلام و رواج فرهنگ غنى اسلامى در جميع نهادها نبوده و نخواهدبود. صحيفه نور جلد: صفحه : تاريخ سخنرانى :18/3/66 به اهتزاز در آوردن پرچم ((لا اله الا الله )) ملى گراها تصور نمودند ما هدفمان پياده كردن اهداف بينالملل اسلامى در جهان فقر و گرسنگى است ، ما مى گوييم تا شرك و كفر هست ، مبارزههست و تا مبارزه هست ، ما هستيم ما بر سر شهر و مملكت با كسى دعوا نداريم ، ما تصميمداريم پرچم لااله الا الله را بر قلل رفيع كرامت و بزرگوارى به اهتزاز درآوريم . صحيفه نور جلد:20 صفحه :236 تاريخ سخنرانى :29/4/67 ج . تحقق حكومت عدالت گستر اسلامى فراهم نمودن زمينه براى حكومت عدل بايد كوشش كنيد تا طرز حكومت اسلام و رفتار حكام اسلامى را با ملتهاى مسلمان بهاطلاع دنيا برسانيد تا زمينه فراهم شود كه حكومتعدل و انصاف به جاى اين حكومت هاى استعمار زده كه اساس آن بر ظلم وچپاول است ، برقرار شود اگر قشرهاى جوان از هر طبقه كه هستند جهت حكومت اسلام را كهبا كمال تاسف جز چند سالى در زمان پيغمبر اسلام (ص ) و در حكومت بسيار كوتاه اميرالمؤ منين (عليه السلام ) جريان نداشت ، بفهمند، اساس حكومت هاى ظالمانه استعمارى ومكتب هاى منحرف كمونيستى و غيره خود به خود برچيده مى شود اين كاخ هاىمجلل آسمانخراش و آن كامجوپ هاى رويايى سلاطين جور و حكومت هاىباطل كه با دسترنج ملتها فراهم شده است مردم را به سوى حزبهاى منحرف مى كشانداگر حكومت اسلام كه رييسش با رعيت يكسان و دارالحكومه اش مسجد روى خاك هاى گرم وسلطانش با كفش و جامه كهنه حكومت مى كند و ملت در پناه آن با آرامش و در سايهعدل زندگانى مى كند روى كار آيد اساس انحرافات چپ دراصل بر باد مى رود. صحيفه نور جلد:1 صفحه :161 تاريخ سخنرانى :6/2/50 مبارزه تا برپايى حكومت عدالت گر اسلامى كه با اين منطق (24) روبرو هستيم به خواست خداوند تعالى تا برچيده شدن بساطارتجاعى شاهنشاهى و برپا كردن حكومت عدالتگر اسلامى دست از مبارزه بر نمى داريمتا حكومت دموكراسى به معنى واقعى جايگزين ديكتاتورى ها و خونريزى ها شود. اكنونبراى نيل به اين مقصد عالى انسانى و اسلامى بر همه طبقات است كهيكدل و يكجهت به پا خيزند و با درك شرايط زمانى و مكانى شعار دهند و از خواست هايىكه در نهايت اثبات نظام شاهنشاهى و زير پا گذاشتن خون هاى به ناحق ريخته شده مردماين مرزوبوم است احتراز كنند و نقطه اصلى همه جنايات را كه شخص شاه است نشان دهند وگرفتارى هاى ملت را در اين حكومت ارتجاعى گوشزد جهانيان كنند. صحيفه نور جلد:2 صفحه :62 تاريخ سخنرانى :29/2/57 ما برقرارى حكومت اسلامى اميدوارم كار به جهاد مسلحانه نرسد و همين طور كه ملتعمل مى كند، مسائل حل شود و مقصد ملت كه رفتن رژيم و برقرارى حكومت اسلامى استتحقق پيدا كند لكن اگر مسائل خيلى طول كشيده و پيچيده شود ممكن است در آن تجديد نظرنماييم . صحيفه نور جلد:2 صفحه :261 تاريخ سخنرانى :10/8/57 مسمانان جز به حكومت اسلامى راضى نمى شوند شاه از ابتداى سركار آمدنش قانونى نبوده ، و از هيچ نوع مشروعيتى برخودار نيست واكنون هم به دليل زير پا گذاشتن همه حقوق ملت واعمال و ظلم هاى بى حسابش به طرز بى سابقه اى ملت ، او و خاندانش راتحمل نمى كنند و به دليل اينكه اكثريت قريب به اتفاق مردم ايران مسلمانند لذا بديهىاست با سقوط اين رژيم به چيزى جز يك نوع حكومت اسلامى راضى نمى شوند. صحيفه نور جلد:2 صفحه :279 تاريخ سخنرانى :11/8/57 تغيير كامل نظام سوال : مقام و موضع مرحله جديد مبارزات خلق ايران را نسبت به مبارزات زمان دكتر مصدقچگونه مى بينيد؟ جواب : مبارزات كنونى ايران يك حركت كاملااسلامى است و در جهت تغييركامل نظام شاهنشاهى و استقرار حكومت اسلامى مى باشد. سرنگونى رژيم سلطنتى و استقرار جمهورى اسلامى درود و تحيات وافره بر ملت شجاع ايران ، ملت با وفايى كه با جان نثارى براىاحياى اسلام و آزادى و استقلال كشور كاخ هاى غارتگران را به لرزه درآورد. ملتى كه پيشنهاد سياست آشتى ملى را كه جز خدعه يى نبود، به چيزى نشمرد ملتى كهجوان و جان مى دهد تا از زير بار ستمكاران غارتگر بيرون بيايد و رژيم سلطنتى راسرنگون و حكومت جمهورى اسلامى متكى به آراء ملت را مستقر كند. صحيفه نور جلد:3 صفحه :43 تاريخ سخنرانى :16/8/57 اجراى احكام اسلام نظر ما كه ملت هم با آن موافق است اين است كه پس از از بين رفتن حكومت قلدرى و خلافاسلامى شاه ، يك دولت اسلامى و يك جمهورى اسلامى متكى به قوانين اسلامى و آراء مردمكه اكثريت قريب به اتفاق مسلم هستند، در ايران مستقر بشود و احكام اسلام آنطور كه هستاجرا گردد و همه مطالب ايران و نظام آن بر طبق خواست هاى اسلامى جريان پيدا كند. صحيفه نور جلد:3 صفحه :116 تاريخ سخنرانى :21/8/57 تاءسيس حكومت عدل اسلامى هدف نهايى ما عرض كرديم كه ملت ايران (كه ما هم دنبال ملت ايران هستيم ) آنها سه تااصل را تقاضا دارند و در تظاهراتى كه سرتاسر ايران كردند و حالاهم مى كنند اينسه تا اصل را ذكر مى كنند و مقصودشان تحقق اين سه تااصل است ، البته آن كه مقصود اصلى و هدف اصلى است آناصل سوم است كه حكومت اسلامى ، جمهورى اسلامى ، آن كه هدف نهايى واصل است آن است لكن دو اصل ديگر هم در آن منضم است يعنى اگر هماناصل هم فقط مى گفتند، اين دو تا اصل هم لازمه آن هست . آنها كه مى گويند ما حكومتاسلامى مى خواهيم يا جمهورى اسلامى مى خواهيم ، تحقق جمهورى اسلامى نفى رژيمسلطنتى است و نفى رژيم سلطنتى نفى شاه است در صورتى كه شاه هم قانونى بودهباشد حكومتش والا از اول ديگر بى اساس است . اين دو تااصل اگر چه هدف اصلى نيست لكن دو تا اصل مهم است كه به يك وجهى اينها هم هدفهستند، البته هدف نهايى عبارت ازهمان تاءسيس يك حكومتعدل اسلامى است لكن خود همين معنا كه بايد اين شخص و اين سلسله بروند سراغ كارشاناين هم خودش يك هدفى است هدفى شده است از براى ايرانى ها براى اينكه بعد از آنكهايرانى ها تمام جناياتى كه تا حالا بر ايشان شده است در اين پنجاهسال و تمام بدبختيهايى كه اينها داشته اند، چه ازاينكه نگذاشته اند رشد فكرى بكنندجوان ها و از آن طرف به واسطه زيادى مراكز فساد كه مراكز فحشا و فساد و اشاعه اينمراكز، چه از ناحيه اينكه مثلا مشروب فروشى چقدر هست اين كازينوها و اين بساط چقدرهست ، مجلاتى كه اسباب فساد مى شود و جوان ها را فاسد مى كند چقدر در اين پنجاهسال بوده است و ترويج از آنها كرده اند و راديوها چه حالى داشتند، سينماها چه حالىداشتند، تلويزيون ها چه حالى داشتند همه اينها به واسطه اين است كه اين رژيم و اينحكومت ، حكومتى است كه مى خواهد كه اين جوان هاى ما را فاسد كند و اين مراكز زياد فحشاو همه اطراف و همه جوانب فحشا را رواج دادن براى اين است كه جوان ها را از دانشگاه هابكشند به ميخانه ها و به كارهاى زشت و بد. پس اين جنبه كه عبارت از فاسد كردنجوان هاى ماست ، اين هم زير سر همين حكومت فاسد است كه اگر حكومت ، حكومت صالح بود،مصالح مسلمين را و مصالح ملت را در نظر مى گرفت ، نمى گذاشت كه اين قوه بزرگ واين نيروى عظيم ملى فاسد بشود و كار از آن نيايد. اين را مردم از چشم همين هياءت حاكمهاى كه شاه اينجا درست كرده ، همين رژيم فاسد مى دانند و از آن طرف هم اينكه راجع بهفرهنگمان ، راجع به اقتصادمان ، هر چه بدبختى در ايران تحقق پيدا كرده ، ملت ايراناز دست اينها مى دانند و واقع هم همين است كه حكومت فاسد موجب همه فسادهايى است كه ازهمه اطراف به ما احاطه كرده . بنابر اين خود اين الان يك هدفى شده است براى مردم كهاين آدم نبايد باشد و اين رژيم نبايد باشد، اين خودش يك هدف كانه اصيلى الان از براىمردم است ولو اينكه وقتى كه ما آن هدف اصلى را ملاحظه كنيم ، اين مقدمه اوست و لازمهاوست . نبودن اين رژيم لازمه بودن رژيم صحيح اسلامى است . صحيفه نور جلد:3 صفحه :148 تاريخ سخنرانى :24/8/57
|
|
|
|
|
|
|
|