|
|
|
|
|
|
ارزش و تاءثير تبليغات در طرح خواسته ها و رسيدن به آن در هر صورت اين را من به همه آقايانى كه ملاقات كردم ، عرض كردم كه ماها همه مكلفهستيم يعنى من طلبه كه اينجا نشسته ام ، آن آقا كه آنجا نشسته است ، شماها در هر جا هستيدو در هر صورتى كه هستيد تكليف الان داريد يعنى تكليف داريد كه با اين قيامى كه ملتايران الان كرده است ، با اين اشتراك داشته باشيد. شما در اروپا هستيد نمى توانيد كه ،يك ميدانى نيست كه در جنگ برويد، آنها، ميدان است و به مبارزه مى روند و خوب كتك مىخورند و - عرض مى كنم كه - كشته مى دهند و خون مى دهند، اينجا اينجور نيست ، شما مىتوانيد با تبليغاتتان ، شما هر يكتان با ده نفر، بيست نفر از همين اروپايى ها آشنايىداريد رفاقت داريد ، به آنها بگوييد مطلب را. اينها تبليغ كرده اند بر ضد ايران ،برضد اسلام . شما مطلب را بگوييد كه آقا دعواى ما بر سر اين حرف ها نيست كه به ماآزادى داده اند نمى خواهيم همه حرف مردم ايران اين است كه ما آزادى مى خواهيم و نداريم .به ما خيانت كرده اند، اموال ما را دارند مى دهند به آمريكا، نفت ما را دارند ميدهند به آمريكا،چنان هم نفت را ميدهند كه بعد از سى سال ديگر به گفته شاه ما ديگر نفت نداريم نداريمآقا، كى اين ((ندارى )) را براى ما آورده ؟ ايشان ، ما نفتمان از بين مى رود. كى از بينبرده ؟ براى اينكه بى اندازه دارد مى فرستد. اندازه احتياجات مملكت زيادتر دارد مىفرستد. نه هيچ چيز به دست مملكت نمى آيد مردم اين خيانت ها را مى گويند ما نمى خواهيماين خائن ها را. مى گويند اينها خيانتكارند، اين خائن ها را نمى خواهيم ، داد مردم اين استشما مردم كه اينجا هستيد، من طلبه اى كه اينجا نشسته ام شما آقايى كه آنجا نشسته اى ،آن دانشگاهى و دانشكده اى ، آن دبيرستانى ، آن همه زن و مرد، اين كار از شما برمى آيدكه هر كدام در هر جا كه هستيد با آن عده اى كه تماس داريدمسائل ايران را طرح كنيد. اگر چند هزار جمعيت اينجا كه ايرانى هستند، هر كدام به بيستنفر، به ده نفر كه بتوانند به مردم بگويند مطلبشان را، يك موجى در اينجا پيدا مىشود كه خدمت است . لازم نيست شما راه بيفتيم برويم ايران . از من هى مى پرسند بعضيهاكه برويم آنجا؟ نخير شما اين كار (كه ) شما مى توانيد اينجا بكنيد، اين هم خودش يكنقشى است كه شما در اين مملكت كه هستيد، در فرانسه هستيد، در آلمان هستيد، در هر جا،آمريكا، هر جا هر كدامتان در آن مدرسه اى كه مى رويد، درآن مؤ سسه اى كه مى رويد وقتىده نفر را مى بينيد بايستيد حرفتان را بزنيد به ايشان ، بايستيد زبان آنها را كه مىدانيد، صحبت كه مى توانيد بكنيد، بايستيد صحبت كنيد با ايشان ، بگوييد كه ايران الانوضعش چه جورى است ، گرفتارى مردم چيست ، گرفتارى مردم زير سر آقاى كارتر وامثال اينهاست ، زير سر شوروى ... او گاز ما را دارد مى برد و او نفت ما را مى برد، غارتدارند مى كنند. اينها را به مردم بگوييد. اگر چنانچه تبليغات تاءثير دارد، شما بعد ازيك مدت ... شايد يك مدت كوتاهى بتوانيد كه مطلبتان را به اين توده هاى مردم كهتبليغات آنها را معوج و منحرف كرده باشد، به اين توده هاى مردم مطلبتان را حالى كنيد.يك جمعيت زيادى مى تواند اينها يك جمعيت زيادى كه پشتيبان شما شدند آنها هم انسانندوقتى كه يك ملت مظلوم .... ايشان كه زراعت ما را به هم زد. نفتمان هم كه دارد مى رود مابعد از چند سال ديگر نه زراعت داريم ، نه نفت داريم ، اين ملت چطور زندگى بكند؟فرياد ملت ما اين است كه اين خائن بايد برود و مرگ بر اين سلطنت و ان شاءالله مىرود. وقتى كه ملتى يك چيزى را خواست ان شاءالله انجام مى گيرد. شما مى توانيدتبليغ بكنيد و يك ارزشى دارد اين كار شما و مسئوليد پيش خدا.خيال نكنيد كه ما حالا اينجا هستيم و الحمدلله راحت ... شمااين تبليغ خودتان را بكنيد وتبليغات تاءثير دارد، كم كم يك موجى در اورپا پيدا مى شود كمك ايرانى ها و رؤسايشان ممكن است يك وقتى مجبور بشوند كه آنها هم دست بردارند از ما. صحيفه نور جلد:2 صفحه :187 تاريخ سخنرانى :30/7/57 خطابه ، راه بيدارى ملتها خطابه بخوانيد براى مردم اين مملكت ها، صحبت كنيد برايشان ، مطالب ايران را به آنهابگوييد، حاليشان كنيد كه وضع در ايران چه مى گذرد و ما چه مصيبت هايى داريم وايرانيها گرفتار چه مصيبت هايى هستند بلكه ان شاءالله ملتهاى ديگر هم بيداربشوند... هر كدامتان يك مبلغ ، يك خطابه خوان باشيد براى مردم ، مى رويد توى مدرسه تان آنجاچند نفر را پيدا مى كنيد صحبت كنيد، بگوييد كه مساءله اين است ، مملكت ما اينطور است ،مردم اين را مى خواهند، اين آدم اين كار را كرده . صحيفه نور جلد:2 صفحه :193 تاريخ سخنرانى :2/8/57 دعوت به همراهى در نهضت وقتى بناشد كه - شما پنج هزار نفر آدم هستيد هر كدام به ده نفر بگوييد، يك عده زيادىمى شود و اين موجى پيدا مى شود در اروپا - هم يا در آمريكا و اين مفيد است براى ملتايران و اين يك خدمتى است به ملت ايران و اين اداى دينى است از شما براى ملت ايران اينيك مطلبى است كه همه شما را من دعوت به آن مى كنم كه شما همه تان دعوت كنيد مردم راو بخواهيد از اين قشرها به اينكه با ملت ايران همراهى بكنند، ملت آمريكا با ملت ايرانهمراهى بكند و بفهمد كه دولت آمريكا نيز در ايران چه صورتى دارد و چه صورت بدىدارد، كم كم مردم ، ملت آمريكا را اينطور به نظرشان مى آيد لكن ملتش اينطور نيست همينطور هر جايى - را - كه هستيد، شما هر جا كه هستيدمسائل خودتان را بگوييد و هشدار بدهيد به ملتهايى كه شما در آن زندگى مى كنيد كهاين كارهايى كه دولت هاى شما دارند مى كنند و با ايران اينطور رفتار مى كنند، با ملتايران اينطور رفتار مى كنند، براى ملت شما، براى همه چيز شما مضر است و شما كمككنيد به ايرانى ها در اين نهضتى كه دارند. صحيفه نور جلد:2 صفحه :120 تاريخ سخنرانى :2/8/57 امر به معروف و نهى از منكر در مقابل سلطان جائر اگر چنانچه يك سلطان جائر بر مردم حكومت مى خواهد بكند بايستيد در مقابلش و يا بههر جا مى خواهد منتهى بشود بايد برويم سراغش و نهى از منكرش و امر به معروفش كنيمو بكشيم او را پايين از آن تخت باطل پس ما مبالاتى نداريم دراينكه كشته مى دهيم ، كشتهبدهيم ، البته بايد هم بدهيم . صحيفه نور جلد:2 صفحه :820 تاريخ سخنرانى :3/8/57 افشاگرى رسالت نويسندگان نويسندگان امين ما كه ساليان دراز در انزوا بسر مى بردند و حكومت اختناق و ترور،مجال بيان را از آنان سلب كرده بود اكنون كه مختصر آزادى خود را به بهاى خون هاىپاك فرزندان رشيد اسلام به دست آورده اند از آرمان الهى آنان غفلت نورزند و به كارمهم و اساسى افشاگرى و روشن كردن نقطه اصلى جنايات اخير كه شخص شاه استبپردازند و جرايمى كه زير پرده است و مردم نمى دانند، باكمال خلوص بيان كنند و با اين خدمت ارجمند، دين خود را به اسلام و ملت ادا كنند. صحيفه نور جلد:2 صفحه :211 تاريخ سخنرانى :4/8/57 نقش تبليغت برون مرزى در ايجاد موج شماها آقايان با هر يك از اين اقشارى كه در اينجا هستند ، اگر در اروپا هستيد بااروپايى ها، در آمريكا هستيد با آمريكايى ها، هر جا هستيد با اهالى آنجا كه رفقا داريد،آشنا داريد، هر وقت مى نشينيد طرح كنيد مسائل ايران را و تبليغات كنيد هر يك از شماتبليغ بكند اين مسائل را و اين خلافكارى هاى سلسله پهلوى را و خلافكارى هاى اين شاهكه از همه سلاطين كه تا حالا آمده اند هم خيانتكارتر و هم جنايتكارتر، يا خير، جناياتشمثل آنها به اضافه خيانت هاى زياد اين آدم الان دارد ايران را به يك وضع بدى در مىآورد و دارد خراب مى كند، مى خواهد برود خرابش مى خواهد بكند و شما تبليغات بكنيدبه رفقاى آمريكايى تان ، اروپايى تان اينها بگوييد، در مدارس كه مى رويد بگوييدبه رفقايتان كه در آنجا هستند انشاء الله بلكه در آنجا يك موجى پيدا بشود و كمك بكنندبه ايران ، حكومتهايشان كمك بكند، آنهايى كه - عرض مى كنم كه - انصاف دارند كمكبكنند به ايران تا بلكه شر آن آدم كنده بشود كه ان شاءالله كنده شود و ايرانمال خودتان بشود و شر خارجى ها هم كنده بشود و ايران دست خودتان بيايد و خودتاناداره اش بكنيد. صحيفه نور جلد:2 صفحه :230 تاريخ سخنرانى :6/8/57 مصاحبه مطبوعاتى همه تكليف اين است كه اينجا هر قدر مى توانيد تبليغات كنيد، بگوييدمسائل را به كسانى كه اطلاع ندارند تبليغات آنها اسباب اين شده است كه ماها را يك آدمهاى ارتجاعى معرفى كنند، آخوند را ارتجاعى معرفى كنند، اين آخوند مى گويد آقا ماحقمان را مى خواهيم ، ما آزادى مى خواهيم ، ما استقلال مى خواهيم ، اين ارتجاع است ؟مال ما را بردن ارتجاع نيست ! تمدن است ؟ مالمان را مى خواهيم ندهيم ، مرتجع هستيم ؟! مارا در قيد و بند مى خواهيد نگه داريد و اسير تا آخر نگه داريد، شما مرتجع نيستيد؟ اما ماكه مى گوييم آزاد مى خواهيم باشيم ، ما مرتجع هستيم ؟! اگر ما دست برداريم از آن تزخودمان ، از اين مقصد خودمان ، تا آخر زير بار اين ظلم و اين ستم ، تا آخر بايد باشيمبايد هر كس ، هر فرد الان تكليف دارد، تكليف الهى دارد، تكليف انصافى دارد، تكليفوجدانى دارد كه با اين ايرانى هايى كه الان ايستاده اند و فرياد مى زنند، با اينايرانى ها كمك بكنند، هر قدر مى تواند كمك بكند، اينها دارند جانشان را مى دهند، دارندجوان هايشان را مى دهند در راه ما و در راه اسلام ، در راه ملت دارند مى دهند اينها، ما هم ازملت هستيم ، بايد ما هم كمك بكنيم ، هركه هر قدر مى تواند، مى توانيد مصاحبه مطبوعاتىبكنيد مصاحبه مطبوعاتى بكنيد، مصاحبه بكنيد مطالبتان را بگوييد، مى توانيد به اينرفقايى كه در دانشگاه ها و در جاهاى ديگر داريد صحبت كنيد و بايستيد چند نفر را ببينيدصحبت كنيد از ايران ، اين است وضعش و با ايران اين كار را دارند مى كنند، با اينهااينقدر ظلم كرده اند، ما چه مى خواهيم ، اين داد وقال ها براى چه هست كه ما مى خواهيم ؟!. روشنگرى و مقابله تبليغاتى مكلفيم به اينكه اين تبليغاتى كه در خارج شده و دارد مى شود و بعضى از اين روزنامههاى خارجى از آنها ارتزاق مى كنند و بر ضد ملت ايران و بر وفق آقاى محمدرضا خانچيز مى نويسند، روشنگرى كنيد شماها در مقابل آنها، شما هم روشنگرى كنيد، شما هم بههر كسى رسيديد بگوييد مسائل را كه ايران وضعش اينطورى است ، صداى ايران نه ازباب اينكه خيلى آزادى دارند بلند است صدايشان بلند است كه ما آزادى مى خواهيم ، ازباب اينكه آزادى ندارند. صحيفه نور جلد:3 صفحه :255 تاريخ سخنرانى :4/9/57 ايجاد موج و تكرار در مطالبه حق و اين مطلب را باز هم تكرار مى كنم كه ماها همه مان مكلفيم به اينكه در خارج اينجا كههستيم ، در خارج ايران كه هستيم به ايرانى ها كمك كنيم . به ملت ايران كه همه چيزش راالان در طبق اخلاص گذاشته و دارد براى نفع همه ماها، همه ملت دارد قيام كرده است و همهچيز را دارد مى دهد، ما هم آنقدرى كه قدرت داريم به آنها كمك كنيم و الان ما در اينجا اينقدرت را داريم كه با مصاحباتمان با مطبوعات ، اگر مى توانيم چيزى در مطبوعاتبدهيم بنويسند، با مردم وقتى كه صحبت مى كنيد حرف هايتان را بزنيد و روشن كنيد كهاين مردم ايران اينطور نيست كه به قول آقاىكارتر((اراذل پست باشند)) و بخواهند يك آدم شريفى را از مملكت بيرون بكنند، خير اينهايك مردمى هستند كه حقوقشان را مى خواهند، حقاول بشرى است كه عبارت از آزادى و استقلال است مى خواهند و مى خواهند يك كسى كهتعدى به اين حق كرده است از ايران بيرون برود و كسانى هم كه تعدى به اين حقكردند، به حق آنها كردند دستشان را قطع بكند و اين را به كسانى كه با آنها روابطداريد، اين مطلب را گوشزد كنيد، مكرر كنيد تا اينكه يك موجى هم در خارج پيدا بشود وان شاءالله زودتر به نتيجه ، به نتيجه مى رسيد منميل دارم زود برسيد. ان شاءالله خداوند همه شما را توفيق بدهد. صحيفه نور جلد:3 صفحه :265 تاريخ سخنرانى :5/9/57 افشاگرى موج تحول فكرى و اشتراك در هدف ما روحانيون مردم را هدايت كرديم و تمام جرائم رژيم را افشاء كرديم و روشنگرىروحانيون ، بحمدالله مفيد واقع شد و مردم روشن شدند ويكتحول فكرى براى جامعه ايران به وجود آمد، به طورى كه همه با هم يك صدا بهدنبال يك راه و مقصد در حركتند و آن نابودى اين دودمان و برچيده شدن نظام شاهنشاهى وبرقرارى حكومت اسلامى است و اين هدف در سراسر ايران حكمفرماست . صحيفه نور جلد:4 صفحه :40 تاريخ سخنرانى :16/9/57 افشاى خيانتهاى رژيم مصاحبه مطبوعاتى كنيد و جرم و جرايمى كه اين آدم كرده است اين جرايم را افشا كنيد، مىتوانيد كه اجتماع كنيد در يك جايى و بگوييد يكى برود مطالب را بگويد، برودبگويد با اين رفقايى كه در خارج از كشور شما داريد از فرق ديگر، ازاهل مثلا اينجا يا ساير ممالك كه آشنا هستيد با آنها، هر جا اتفاق افتاد بايستيد ومطالبتان را بگوييد تا مردم بدانند كه يك دسته اشخاص شلوغكار نيستند دارند اينكاررا مى كنند. آنها كه قيام كردند بر ضد اين ، نه اينكه يك مردمى هستند كه مى خواهندشلوغكارى بكنند اين كارها را مى كنند، اين مردمى هستند كه حق ميگويند، حق خودشان را طلبمى كنند. آزادى حق مردم است ، استقلال يك مملكت حقاهل يك مملكت است كه طلب استقلال بكنند در مملكت . مردم شريفى هم كه قيام كرده اند و خونخودشان را دارند مى دهند در مقابل اينكه احكام اسلام را و اين ثروت خودشان را يعنىثروت ملتشان را نگذارند هدر برود، احكام اسلام را نگذارند از بين برود و زير پابرود، بايد به مردم ، به اهالى اينجا شما حالى كنيد اين مطلب را هر كسى به هرزبانى ، به هر جورى كه مى تواند بگويد به اينها كه مردم ايران كه قيام كرده اندبر ضد اين مرد و اين حكومت ، براى اينكه اين حكومت ، اين مرد پنجاهسال است خودش و پدرش به ما خيانت كرده اند، خودش و پدرش پنجاهسال است جنايت كرده ، قتل عام كرده اند خوب ، پدرش مسجد گوهرشاد راقتل عام كرد، خودش ديگر هر جا بگرديد.(ولد صدق ) بگوييد به مردم كه مساءله اين است ، نه مساءله اين است كه يك دسته اى هستند واراذل و اوباش هستند و چند نفر، اخيرا هم آن مردك مى گويد كه ((يك عده معدودى مردم راناراحت كرده اند والا مردم همه شاه راخواهند!!)) من نمى دانم آخر اينها چه جور فكر مى كنند؟براى كى گويند اينها؟ بگوييد به مردم اينجا كه مردم ايران كه قيام كرده اند، براى يك مطلب واضحى است كههمه بشر قبولش دارد كه آزاد بايد باشد، نبايد هى در حبسش كنند، نبايد جلويش بگيرندكه حرف نزن ، بيخ گلويش را فشار بدهند كه نبايد يك كلمه حرف بزنى ، قلمش رابشكنند كه نبايد بنويسى قلم ها را اينها شكستند، قدم ها را شكستند در اين پنجاهسال . حبس ها پر بود از اشخاصى كه آزادى مى خواستند در اين پنجاهسال حالا قيام كرده اند و حقوق واضح ملى خودشان را، آنكه از حقوق بشر است و از اولينحقوق بشر است ، ((آزادى ، استقلال ، حكومت عدل )) اين را مى خواهند مردم . اين تبليغاتىكه از قرارى كه مى گويند در هر سال صد ميليون دلار ايشان خرج تبليغات خودش مىكند كه بگويد چشم و ابرويش كذا و نميدانم قد وقامتش چه و مخالفين شان را به هر چىمى خواهند نسبت بدهند، اينها را شما فشل كنيد. بگوييد به اشخاصى كه با آنها ملاقاتمى كنيد كه مساءله اين نيست اين آدم مال ملت را بر مى دارد بر ضد ملت خرج مى كند،اموال ملت را به ضد مصالح ملت دارد خرج مى كند. صحيفه نور جلد:4 صفحه :47 تاريخ سخنرانى :18/9/57 نصيحت پذيرى عامل آرامش ما هميشه گفته ايم كه ملت سعادتمند باشد و با آرامش زندگى خودش رابگذراند و اينانقلاباتى كه تا حالا پيش آورده اند ، اين انقلاباتى كه براى ما مصيبت بار آورد وبراى آنها نكبت ، ما هرگز ميل نداشتيم كه بشود لكن بى عقلى كردند و شد. اگر نصيحتهاى اولى ما را پذيرفته بودند مطلب به اينجاها نمى رسيد. حالا هم ما باز نصيحت مىكنيم آنهايى را كه غاصب هستند، نصيحت مى كنيم دولت غير قانونى را، نصيحت مى كنيمارتش را به اينكه اگر شما مايليد كه اين مملكت آرام بشود و ثابت باشد، دستبرداريد. آن كسى كه غير قانونى است برود سراغ كارش ، برود سراغ كسب و كارش ،ارتش هم برگردد به دامن ملت ، ملت او را مى پذيرد. اگر به اين نصيحتعمل بكنند، مسائل حل است ، آرامش در مملكت پيدا خواهد شد و اوضاع فرهنگى و اقتصادى وساير چيزها، با تدريج البته ، اينها يك وضع خاصى ، يك وضع صحيحى پيدا مىكند. صحيفه نور جلد:5 صفحه :33 تاريخ سخنرانى :16/11/57 تدريجى بودن دعوت و قيام بر ضد طاغوت ما به پيروى از انبيا عظام سلام الله عليهم از صفر شروع كرديم ، انبيا - عليه السلام -براى دعوت و قيام بر ضد طاغوت از صفر شروع مى كردند و دعوت هاى بزرگ آنها ازواحد واحد شروع مى شد تا گروه ، گروه جمع شدند. آن روزى كه ما دعوت بر ضدطاغوت را شروع كرديم ، صفر بوديم ، گروههاى مسلمين و اقشار ملت ما در اختناق عظيمبودند و جرات نفس كشيدن نداشتند. ما از صفر شروع كرديم و به دعوت اسلامى مردم راخوانديم و اين قطره واحد قطره ها شد و قطره هاسيل و سيل دريا. اين درياى بزرگ با قدرت ايمان درمقابل تمام قدرت هايى كه بر ضد اسلام و بر ضد انقلاب بودند در هم شكست . صحيفه نور جلد:9 صفحه :110 تاريخ سخنرانى :22/6/58 اصلاح همه چيز با دو اصل امر به معروف و نهى از منكر امر به معروف و نهى از منكر دو اصلى است در اسلام كه همه چيز راخواهد اصلاح كند.يعنى با اين دو اصل مى خواهد تمام قشرهاى مسلمين رااصلاح بكند، به همه ماءموريت داده ،به همه ، به تمام افراد زير پرچم ماءموريت داده كه بايد وادار كنيد همه را به كارهاىصحيح و جلوگيرى كنيد از كارهاى فاسد. اينطور نيست كه شمافقط يك ماءموريتى داريدو آن اين است كه خودتان يك كارهاى خوبى بكنيد جز كار بد، ماءموريت زيادتر از ايناست ، خودتان و همه را، هم خودتان ، هم همه را و هيچ فرقى هم بين قشرها در اين امر نيستكه همه بايد اطاعت خدا بكنند و همه بايد حفظ اين پاسدارى را بكنند. صحيفه نور جلد:9 صفحه :195 تاريخ سخنرانى :20/7/58 اصلاح جامعه كوشش كنيد كه احكام اسلام را، هم عمل كنيد و هم وادار كنيد كه ديگرانعمل كنند. همانطورى كه هر شخص و هر فردى موظف است كه خودش رااصلاح كند ، موظفاست كه ديگران را هم اصلاح كند. اصل امر به معروف و نهى از منكر براى همين است كهجامعه رااصلاح كند. صحيفه نور جلد:9 صفحه :291 تاريخ سخنرانى :20/7/58 لزوم بيدارى و احساس تكليف نسبت به حل مشكله اسلام بايد كارى كرد كه ملتها هر جا هستند، ملتها بفهمند تكليف خودشان را. اگر بخواهيد وبخواهند و دانشمندها بخواهند، علماى همه بلاد اسلامى و دانشگاه هاى همه بلادهاى اسلامىبخواهند حل مشكله اسلام و ممالك اسلامى بشود، بايد مردم را بيدار كنند. صحيفه نور جلد:12 صفحه :279 تاريخ سخنرانى :18/5/59 بسيج ملتهاى مظلوم اكنون در اين دنياى مسموم كه نفس كشيدن در آن مرگ تدريجى است ، تكليف ملتهاى در بنداين ابرقدرتها و انگل هاى آنان چيست ؟ بايد بنشينند و اين صحنه هاى جنايتكار را تماشاكنند و با سكوت مجال دهند كه دنيا در آتش بسوزد؟ آيا روحانيون ، نويسندگان ،گويندگان ، روشنفكران ، متفكران از هر ملت و مذهب كه هستند، در اين زمان تكليفى انسانى، مذهبى ، ملى و اخلاقى ندارند و بايد نقش تماشاگر را در كشورهاى خود ايفا كنند؟ و باآنكه بايد اين سران و سردمداران با گفتار و نوشتار خود ملتهاى مظلوم در بند را بسيجكنند تا ستمگران را از صحنه خارج نمايند و حكومت را به دست مستضعفان بسپارند،چونانكه در ايران با همت ملت بزرگوار شد. آيا در منطقه قدرتى به پايه قدرت رژيمظالمانه شاهنشاهى و ستمشاهى بود و ملتى همچون اين ملت مظلوم در بند بود؟ و ديديد كهبا دست خالى و ايثار جان و توان در مدت كوتاهى از بندها رها و ستمگران و دزدان را يادر بند كشيدند و يا بيروان راندند. محرومان و ستمديدگان تاريخ بايد خود برخيزند وانتظار نكشند كه ستمكاران آنان را از بند نجات دهند. صحيفه نور جلد:18 صفحه :23 تاريخ سخنرانى :28/3/62 زدودن ظلم با استفاده از مراحل مختلف امر به معروف و نهى از منكر آنهايى كه به ما مى گويند سازش كنيد، آنها ياجاهل هستند يا مزدور. سازش با ظالم ؛ يعنى ، اينكه دست ظالم را باز كن تا ظلم كند. اينخلاف راءى تمام انبياست . انبياى عظام ، تا آن جا كه توانستند جديت كردند كه ظلم را ازاين بشر ظالم بزدايند، به موعظه ، به نصيحت ، به امر به معروف ، به نهى از منكر،به انزلنا الحديد و فيه باس شديد (14) ،(( آخر الدواء الكى ))؛بعد ازآنكه موعظه نشد، نصيحت نشد، آخر دوا است اين كه داغش كنند شمشير، آخر دواست . صحيفه نور جلد:19 صفحه :20 تاريخ سخنرانى :10/4/63 ايجاد زمينه گرايش به خير و گريز از شر ملت ايران همين طور نخوابيد شب و صبح پا شود، بيدار شده باشد. ملت ايران علمايشسالهاى طولانى زحمت كشيدند، در همين اختناقها زحمت كشيدند، در همين كتك خوردنها زحمتكشيدند، در همان حبسها كه رفتند زحمت كشيدند. زحمت كشيدند، به مردم گفتند، جنايات راگفتند هر جا رفتند گفتند، مردم هم دلشان آگاه شد و وقتى آگاه شد، البته خوب راخواهندمردم -مردم وقتى - فطرت اين است كه وقتى خيرى را ديد، بخواهد. شما خير و شر را بهمردم بگوييد تا مردم به فطرت خودشان از شر گريزان بشوند و به خير توجه كنند.اينطور نباشد كه تشريف آورديد و صحبت كرديد و احسنت هم شنيديد و درش را ببنديد وبرويد در ولايتتان بخوابيد. نه ! اين درست نمى شود، اين بدتر مى كند مطلب را، براىاين كه دشمن هاى شما مى فهمند كه خبرى نيست ، حرف است ، عملى نيست ، صحبت است ،قطعنامه است نه عمل . دنبال قطعنامه عمل مى خواهد همان طور كه در ايران بود. در ايرانعمل كردند؛ جوانهاى ما كشته دادند، فداكارى كردند و الان دارند مى كنند. شما برويدببينيد اين سنگرها را، ببينيد مساجد است اين سنگرها. اين سنگرها مراكز عرفان است ،مراكز توحيد است و در اين مراكز كه شب آن طورمشغول هستند، روز هم اين طور فداكارى مى كنند. اين ، براى اين است كه روى اين جمعيت ،مدت هاى زياد چندين سال - بيست سال تقريبا - كار شده است ، علماى بلاد كار كرده اند،فضلا كار كرده اند، اينها را بيدار كرده اند،متحول كردند. اگر نبودند اينها؛اين جوانهايى كه از دست ما گرفته بودند، از دستاسلام گرفته بودند و در مراكز فحشا برده بودند آنها را، اگر نبود اين نهضتى كه درايران شد، اين نهضت اسلامى و انقلاب اسلامى كه در ايران شد، خدا مى داند كه آنها بناداشتند چه بكنند... ... برادران ! وقتى كه مى رويد بيرون ، مسائل را بگوييد. ننشينيد ديگر در خانه تا اينكه آنها براى شما هجوم كنند، شما هجمه كنيد آنها عقب نشينند. شما ننشينيد در خانه و هىترس اين كه مبادا چه بشود. خوب ! همين چيزى بود كه در ايران بود و قدرت ايران ازاكثر اين بلادى كه هستند زيادتر بود، لكن ايران علمايش رويش كار كردند، مردم را بيداركردند، به مردم مصلحت را گفتند، اسلام را گفتند به مردم ، مردم هم اسلام را به ذات مىخواهند، مسلمانند. شما اسلام را به مردم بگوييد، - شما احكام اسلام را - نرويد سراغ احكامفقط نماز و روزه ، آنها را هم بايد بگوييد، اما احكام اسلام كه منحصر در اين نيست . شماسوره برائت را براى مردم چرا نمى خوانيد؟ و شما آياتقتال را چرا نمى خوانيد؟ هى آيات رحمت را مى خوانيد آنقتال هم رحمت است براى اين كه مى خواهد آدم درست كند... تا كى بايد خواب باشيم ؟ ما تا كى ساده انديش باشيم ؟ شما آقايان چرا ساده انديشىمى كنيد؟ در بلاد خودتان كه مى رويد، بگوييد به مردم ، بگوييد به دنيا، كه با دنيادارند چه مى كنند اين قدرتمندها، اينها با ضعفا دارند چه مى كنند. اينها، اتيوپى كه آنهمه بيچاره ها دارند رنج مى برند،ميرند از گرسنگى ، گندم هايشان را مى ريزند دردريا خرج سلاح هايى مى كنند كه همه عالم را از بين ببرند. اينها انساندوستند ! اينها بااين صورت انساندوستى مى خواهند همه ما را پايمال كنند، اينها با اين مجامع حقوق بشرمى خواهند حقوق بشر را از بين ببرند. صحيفه نور جلد:19 صفحه :93 تاريخ سخنرانى :14/11/63 لزوم قيام همه جانبه اگر امروز قشرهاى مختلف ملتها، از علماى دينى تا گويندگان و نويسندگان و روشنبينان متعهد، قيام همه جانبه نكنند و با بيدار كردن توده هاى عظيم انسانى - اسلامى بهداد كشورها و ملتهاى تحت ستم نرسند، كشورهايشان بى شك به نابودى و وابستگى همهجانبى بيشتر و بيشتر خواهد كشيد و غارتگران ملحد شرقى و بدتر از آنان ملحد غربى ،ريشه حيات آنان رامكند و شرافت و ارزشهاى انسانى آنان را به باد فنا مى سپارند. صحيفه نور جلد:19 صفحه :420 تاريخ سخنرانى :25/5/64 ضرورت بيدارى ملتها در برابر اقليت ظالم آقايانى كه از خارج آمده اند بايد ملاحظه كنند اين معنا را كه بايد ملتهايشان را تربيتكنند و متحول كنند، نروند سراغ آن كسانى كه قدرتمند هستند و با آنها صحبت كنند، زبانملت را متوجه بشوند، با ملت صحبت كنند. اگر بخواهند كه از زير بار گران اين جرمهاو اين جنايتها بيرون بيايند، بايد ملتها را بيدار كنند، اين طور نباشد كه دهه فجرىتشريف بياوريد، همه ما اين جا با هم بنشينيم صحبت بكنيم ، چه بكنيم و وقتى رفتيم تمامبشود، اگر اين طور باشد تا قيامت هم ما نمى توانيم كارى انجام بدهيم . ما دلخوشنبايد باشيم به اين كه وضع حاضر چى هست ، ما بايد نگران وضع آتيه باشيم ...شما آقايان برويد ملتهايتان را الهى كنيد، ملتهايتان را بيدار كنيد، بيدار كنيد كه دنيادست يك دسته اقليت ظالم ، و ميلياردها انسان مظلوم در تحت يك سلطه هاى كوچك ظالم ،كوچك نسبت به ملتها. صحيفه نور جلد:19 صفحه :271 تاريخ سخنرانى :21/11/64 2.كنشهاى تاريخى و رفتار جمعى : الف .تظاهرات حل مسائل با تظاهرات سؤ ال : برنامه سياسى شما چيست ؟ آيا شما مبارزه مسلحانه يا ترور شاه را روشقابل قبولى مى دانى ؟ جواب : برنامه ما اين است كه با ادامه همين تظاهراتى كه در ايران جريان دارد، انشاءالله مسائل حل شود و اگر چنانچه ديديمقابل حل نيست ، مبارزه مسلحانه را مورد بررسى قرار خواهيم داد. صحيفه نور جلد:3 صفحه :13 تاريخ سخنرانى :14/8/57 اميدوارى به سرنگونى رژيم بدون جنبش مسلحانه سؤ ال : در گذشته تصريح فرموديد وقتى كه تظاهرات كنونى در ايران به اسقاطشاه منجر نگردد، شما مردم را به جنبش مردمى مسلحانه فرا خواهيد خواند، اعتقاد داريد كهچه زمانى براى اعلان جنبش مسلحانه فرا خواهد رسيد؟ جواب : ما هنوز اميدواريم كه مبارزات ملت ايران با شيوه اى كه فعلا تعقيب مى شود بهسرنگونى رژيم شاه بيانجامد. صحيفه نور جلد:3 صفحه :29 تاريخ سخنرانى :15/8/57 تظاهرات يك رفراندوم عليه شاه سؤ ال : به فرض اينكه خيزش ايرانيان گسترش نيابد و اينكه شاه واقعا اقدام بهآزادى كند و در طى يك رفراندم ، ايرانيان راءى به ماندن حكومت سلطنتى يا مشروطهسلطنتى بدهند، در اين مورد چه خواهيد كرد؟ جواب : انقلاب ايران يك نهضت اسلامى است كه ادامه دارد و با رفتن يا ماندن شاه نيزادامه دارد اگر شاه لجاجت كند و كنار نرود، نهضت همچنان ادامه خواهد داشت اصولا حكومتمشروطه سلطنتى مورد تنفر شديد مردم است از طرفى شاهمحال است به مردم ستمديده ايران آزادى دهد آيا تظاهرات و اعتصابات سراسر ايرانرفراندمى عليه شاه نيست ؟ صحيفه نور جلد:3 صفحه :50 تاريخ سخنرانى :16/8/57 نظم و آرامش در تظاهرات همراه با شعارهاى اسلامى سؤ ال : شما درباره تظاهرات ديروز و راهپيمايى تهران چه فكر مى كنيد؟ نتيجه آنها ازنظر شما چگونه است ؟ جواب : تظاهرات ديروز در سطح بسيار وسيعى انجام گرفت و نتيجتا اعلام شد كه شاهرا نمى خواهند، اگر چه ملت شجاع اين را قبلا بارها اعلام كرده بودند و شاه اصلا هيچجنبه قانونى ديگر ندارد و تمام ملت براى چندمين بار در سراسر ايران اعلام كردند كهما شاه را نمى خواهيم . سؤ ال : شما احساستان نسبت به تظاهرات ديروز چه بوده است ؟ آيا شما راضى بودهايد؟ جواب : كاملا راضى هستم و عقيده ام بر اين است كه مؤ ثر بوده است مردم باكمال نظم و آرامش اعلام كرده اند كه ما شاه را نمى خواهيم ، شعارها اسلامى بوده است وضد شاه و جز مسلمانان هيچ كس در اين تظاهرات شركت نداشته است . صحيفه نور جلد:4 صفحه :51 تاريخ سخنرانى :20/9/57 2.كنشهاى تاريخى و رفتار جمعى : ب . اعتصابات اعتصاب در برابر صحنه سازيهاى مبتذل واغفال كننده اكنون كه عمال از خدا بيخبر شاه در مجلس گرد هم جمع شده و با صحنه سازيهاىمبتذل و اغفال كننده مى خواهند مجرم اصلى را تبرئه و گناه بزرگ و خيانت عظيم را بهديگران كه آلت فعلى بيش نيستند، نسبت داده و خود را مقرب الخاقان قرار دهند، اكنون كهتمام خيانتكاران خارج و داخل پشتيبانى از جنايات شاه مى كنند، اكنون كه از چهره هاىكريه آزدايخواهى و طرفدارى از حقوق بشر پرده برداشته شده ، ملت مظلوم و بزرگايران بايد اعتصاب نموده در عزا بنشينند و رسما روز پنجشنبه يازدهمشوال را روز عزا قرار دهند. صحيفه نور جلد:2 صفحه :310 تاريخ سخنرانى :23/6/57 لزوم پشتكارى در اعتصاب براى رسيدن به حقوق حقه شما دانشجويان موظف هستيد كه از قيام حق طلبانه و مردانه قشرهاى كارگر و كارمندمحروم و مسلمان ايران كه به اعتصاب كشيده شده است پشتيبانى كنيد، اينان مسلمانانمحرومى هستند كه از حق كشى رژيم شاه به تنگ آمده اند و براى احقاق حق و همگامى وهمدردى با ساير برادران خود به پا خاسته اند و همه مى دانيد كه تا رژيم فعلىسركار است ، عدالت اجتماعى و رسيدگى بهحال زحمتكشان محروم ، امرى است كه جامه عمل به خود نمى پوشد، به آنان از من بگوييدكه گول دستگاه فريبكار را نخوريد و دست از اعتصابات نكشيد و نهضت اسلامى خود راادامه دهيد، تا با خواست خدا دست غارتگران حقوق شما و ساير ملت را قطع و به بركتحكومت اسلامى به عدالت حقيقى و برخوردارى از نعمت هاى الهىنائل شويم و به آنان تذكر دهيد در اعتصابات خود پشتكار به خرج دهيد و شعارهاىاسلامى خود را هر چه بيشتر گسترش دهيد و اتكال به خداى تعالى نموده و مطمئن باشيدپيروزمندانه به حقوق حقه خود مى رسيد. صحيفه نور جلد:2 صفحه :115 تاريخ سخنرانى :16/7/57 اعتصاب سراسرى همه ايرانى ها الان صدايشان درآمده الان سرتاسر ايران اعتصاب است ، اگر اين حكومتنظامى و نظام رابردارند، مردم اين دستگاه را به قدر يك ساعت مى پيچندش به هم وپيروز مى شوند، براى اينكه بد ديدند از اينها. صحيفه نور جلد:2 صفحه :149 تاريخ سخنرانى :21/7/57 نهضت به شيوه اعتصاب نهضت با شيوه هاى گوناگون مخصوصا اعتصابات در همه ادارات و دستگاه هاى دولتىبايد ادامه داشته باشد دولت نظامى ايران غاصب و مخالف قانون است و بر ملت است كهاز آن اطاعت نكنند و سرپيچى و كارشكنى تا حد فلج نمودن دستگاه هاى دولتى پيش رودمن از جميع كارمندان محترم دولت و ساير مؤ سسات كه با اعتصاب خود پشتيبانى ازبرادران و خواهران خود كرده اند تشكر مى كنم اين يك وظيفه اسلامى و لازم الاجراست . صحيفه نور جلد:3 صفحه :43 تاريخ سخنرانى :16/8/57 مقصد و انگيزه انقلاب ادارات دولتى يكى پس از ديگرى اعتصاب مى كنند و فرياد مى زنند كه نمى خواهيم سراين كارها برويم كه نفعش به ديگران برسد، ما كارها را رها مى كنيم دانشگاه ما الانتعطيل است دانشگاه هاى ما تعطيل است ، مدارس علمى ما الان همهتعطيل است ، همه بساط الان معطل است ، تمام قشرهاى ايران ، هر جا بروى ، دست روى هركدام بگذارى تعطيل است الان اين تعطيلات ، اينها روى چه مقصدتعطيل كردند و اينها روى چه مقصدى شكنند اين تعطيلات را؟ مردم كه تعطيلات را واعتصابات را مى كنند، به چه مقصد اعتصاب مى كنند؟ بايد ديد كه چه ميگويند، خواستههايشان چيست . خواسته هايشان يكى اين است كه ما نمى خواهيم اين سلسله را. اين يكى ازخواسته هاست كه حتى در شركت نفت همين يكى از خواسته هايشان بود كه ما شاه نمىخواهيم ، اين شاهى كه به ما اينقدر دارد خيانت مى كند و ما، وجدانى اين است كه ما داريمچقدر نفت خارج كنيم به ممالك ديگر. صحيفه نور جلد:3 صفحه :211 تاريخ سخنرانى :29/8/57 ثمربخش بودن اعتصابات در نهضت اين آقايان فرهنگى ها و آقايان اعتصابيون و ديگران سهم بزرگى در اين نهضت دارند واين نهضت را اين اعتصابات خيلى ثمربخش كرد لكن ما حالا قدماول را برداشته ايم مثل اينكه يك مملكتى جنگ زده باشد و. اجانب د رآن باشد، كوشش كنيداجانب را بيرون كنيد. اين قدم اول است . صحيفه نور جلد:5 صفحه :65 تاريخ سخنرانى :20/11/57 نقش اعتصابات در پيشبرد هدف اخيرا شكاياتى از كارگران شريف مى رسد مبنى بر رسيدگى به وضع آنان . هيچ كسنقش اعتصابات كارگران و كارمندان كارخانجات بزرگ و كوچك را در پيشبرد هدف ملتايران كه هدم استبداد و استعمار خانمانسوز و برقرارى حكومتعدل اسلامى است نبايد فراموش كند. شما(15) بايد هر چه سريعتر به وضع زندگى و كار آنان رسيدگى كنيد.كارگران مبارز بايد بدانند كه با حوصله و صبر انقلابى مشكلات آنان برطرف خواهدشد. صحيفه نور جلد:5 صفحه :190 تاريخ سخنرانى :26/12/57 2.كنشهاى تاريخى و رفتار جمعى : ج . مخالفت و اعتراض دسته جمعى تكليف در اعتراض آقا به هوش بياييد، نجف را بيدار كنيد، اعتراض كنيد اگر صد تا تلگراف از نجفبرود كه با كمال ادب ، آقاى كذاوكذا، اعلى كذا، باكمال ادب بگويد كه آقا اين گرسنه ها را سير كنيد، اين مقدار خرجى كه براى اين امورمى خواهى بكنى خرج اين ملت بيچاره گرسنه بكن خرج اين ورشكسته بيچاره بكن كهبعضى از آنها فرار كردند از ايران ، در همين جا بعضى هستند، در نمى دانم جاهاى ديگرهم بعضى اگر يك صدتا تلگراف از اينجا، از علماى اينجا از فضلاى اينجا و از طلاباينجا برود، اجتماع را تاءثير دارد، لكن كو كه يك همچنين چيزى بشود؟ اگر اعتراضنكنند كه چرا اعتراض مى كنيد خيلى ما متشكر هستيم ما تكليف نداريم واقعا؟ صحيفه نور جلد:1 صفحه :169 تاريخ سخنرانى :6/3/50 ايستادگى و مقابله انبياء و علماء در برابر جنايتكاران از اول تاريخ بشر تا حالا، دولت هاى جائر را مقابلشان انبيا ايستاده بودند و علماايستاده بودند، آنها عقلشان نمى رسيد؟ خداى تبارك و تعالى كه موسى را مى فرستدكه اين شاهنشاه رااز بين ببر، خداى تبارك و تعالىمثل من و شما نمى دانست قضيه را كه نبايد با شاه مخالفت كرد؟ در روايت است كه ، طبرىنقل مى كند كه ملك الملوك را پيغمبر فرموده است كه منفورترين كلمات است پيش من ، يعنىشاهنشاه ، اين جزء كلمات منفور است كه به كسى از بشر نسبت داده شده ، اينمال خداست از اولى كه بساط انبياء بوده است تا زمانرسول اكرم تا بعدها زمان ائمه عليهمالسلام مرتب مقابله كردند، توى حبس هم بودندمقابله كردند، موسى بن جعفر توى حبس هم مقابله مى كرد، حضرت ابى عبدالله با آنتقيه كذايى و كذايى آن روايت معموله را مى فرمايد و مقابله مى كند با آنها، مقابله مىكند با كلام ، با تبليغ ، تبليغ بر ضدشان مى كند، مردم را سوق مى دهد به خلافآنها، معاويه يك سلطانى بود در آن وقت ، حضرت امام حسن بر خلافش قيام كرد درصورتى كه آن وقت همه با آن مردك بيعت كرده و سلطانش حساب مى كردند، حضرت امامحسن قيام كرد تا آن وقتى كه مى توانست ، وقتى كه يك دسته علاف نگذاشتند كه كار راانجام بدهد، با آن شرايط صلح كرد كه مفتضح كرد معاويه را، آن قدر كه حضرت امامحسن معاويه را مفتضح كرد به همان قدر بود كه سيدالشهدا يزيد را مفتضح كرد مقابلههميشه بوده است ، بعدها هم علماى بزرگ هميشه ، هميشه علماى بزرگ مخالفت مى كردندباقدرت ها، هميشه علماى بزرگ مخالفت مى كردند براى اين كه مى ديدند كه اينمخالفين ، قلدرها، بودجه مملكت را خرج عياشيهاى فرنگشان و كذا مى كنند، قرض مى كنندبه عهده اين ملت و مى روند به عياشى . چند كرور قرض كرد اين شخص و رفت دو مرتبه، سه مرتبه مگر تمام مى شود شهوات انسان ، علما با آنها مخالفت مى كردند آن وقت همقدرت داشتند، ملت يك ملت زنده اى بود كه همراهى مى كرد با اينها، كارها از پيش شانمى رفت ما هم اگر زنده باشيم كار از پيش مان مى رود، اشتباه نكنيد منتهى ما هر كدام مانيك حكمى داريم اگر صد ميليون آدم صد ميليون راءى داشته باشد، اين نمى تواند كاربكند ((يدالله مع الجماعه )) اجتماع مى خواهد، متفرقه ها كار از آنها نمى آيد اگر امروزعلماى ايران ، قم ، مشهد، تبريز، اصفهان ، ساير اعضاى مملكت اگر چنانچه اعتراض كنندبه اين مطلب و به اين كثافت كارى ها كه اينها دارند مى كنند، اين جنايتكاريها كه اينهادارند مى كنند، اين عياشى ها كه اينها مى خواهند راه بيندازند كه ملت و مملكت را به بادمى دهد، بدون شك تاءثير مى كند و هيئت حاكمه در برابر ملت عقب نشينى خواهد كرد خود مادر ابتداى مبارزه اخير ديديم كه به علت اتحاد و فعاليت دست جمعى ما دولت وقت عقبنشينى كرد. صحيفه نور جلد:1 صفحه :173 تاريخ سخنرانى :6/3/50 اعتراض همگانى اينها بايد اعتراض بشود بايد گفته بشود اگر ملتها همه با هم ، ملت همه باهم مطلبىرا اعتراض كنند و احكام اسلام را بايستند و بگويند، امكان ندارد يك همچو قضايايى واقعبشود. صحيفه نور جلد:1 صفحه :241 تاريخ سخنرانى :6/7/56 سارش ناپذيرى ملت و تجليل از نغمه ضد شاهى سؤ ال : نظاميان در تظاهرات ديروز دخالتى نكردند و شاه عقب نشينى كند و عقب نشينىخود را پذيرفته است . شاه حاضر است كريم سنجابى را بپذيرد شنيده شده است آيتالله ، سنجابى را پذيرفته است ، آيا حالا كه شاه حاضر به سازش شده است شماحاضر هستيد؟ آيا مخالفين حاضرند نوعى با شاه كنار بيايند؟ جواب : تظاهرات تهران براى آقاى طالقانى و تظاهرات قمبراى آقاى منتظرىتظاهراتى بود كه مردم عليه شاه كردند واز آنان به عنوان مخافين شاهتجليل كردند. در ايران از هر نغمه ضدشاهىتجليل به عمل مى آيد. شاه با اين دست و پا زدن ها و طلبيدن هاى اين و آن كارى از پيشنمى برد، اين تلاش ها ديگر دير شده است و براى او مفيد نيست ، او بايد برود. ما سازش را از هر كس و به هر شكلى باشد نخواهيم پذيرفت . چون ملت نخواهد پذيرفتدر مذاكرات خود با اين اشخاص مطالب خود را قاطعانه بيان كرده ايم ، هر كسقبول كند، با ماست ، والا از ما جداست . صحيفه نور جلد:2 صفحه :265 تاريخ سخنرانى :11/8/57
|
|
|
|
|
|
|
|