بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب صحیفه نور جلد 3, امام خمینی (ره)   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     FEHREST -
     SAHIFE01 -
     SAHIFE02 -
     SAHIFE03 -
     SAHIFE04 -
     SAHIFE05 -
     SAHIFE06 -
     SAHIFE07 -
     SAHIFE08 -
     SAHIFE09 -
     SAHIFE10 -
     SAHIFE11 -
     SAHIFE12 -
     SAHIFE13 -
     SAHIFE14 -
 

 

 
 

 

next page

fehrest page

back page

حق تعيين سرنوشت مملكت و انتخاب وكلاى مجلس به عهده سفارتخانه ها يا ملت ؟! اينقراردادهائى كه در زمان مشروطيت ، چه زمان مظفرالدين شاه و چه زمان احمدشاه و چه زماناين دوتاى ديگر، تمام اين قراردادها كه شده است ، نه سلطانش سلطان قانونى بوده بهحسب قانون اساسى ، نه مجلس ، مجلس قانونى بوده . اما سلطان قانونى نبوده است كهعرض كردم كه مردم راى هيچ وقت ندادند بر سلطنت ايشان ، ايشان بايد خودشانقبول داشته باشند منتها اينهاگويند كه اصلا ملت زائيده كه شده است ، هر بچه اى كهآمده است ، او سلطنت را ميل دارد! دوست دارد! الان هم كه مردم دارند فرياد مى زنند كه مردهباد شاه ، باز اگراز ايشان بپرسى ، مى گويند مردم
شاهدوست هستند، اين علامت شاهدوستى شان است . بنابر اين ، خوب ، نه سلطنت ، سلطنتقانونى است و مى آئيم سراغ مجلس ، مجلس هم تا آن اندازه اى كه ما اطلاع داريم ، به آرامردم نبوده كه مردم بيايند راى بدهند يك چيزى را، در زمان رضاشاه در زمان محمدرضاشاهاينها جزء واضحات است ، هر كس يادش است . خوب شما همه تان اين مجلس ها را يادتاناست تا حالا - اين - شما كه اطلاع داريد، عقيده تان اين است كه در تهران ، در اصفهان، در يزد، در كرمان ، در هر جا خود مردم جمع شدند و يكوكيل درست كردند؟! يا اينكه به قول خود شاه ليستش را از سفارتخانه ها آوردند؟ خودايشان گفتند ليست را از سفارتخانه ها آوردند و مى دادند مى گفتند اينها بايدوكيل بشوند، مردم چكاره اند، اينها بايد بشوند، دولت چه كاره است ، شاه چكاره است آنكه بايد تعيين كند سرنوشت ما را سفارت آمريكا و سفارت انگلستان است و سفارتشوروى است و اينها و تا حالا همين كارها را كردند. ليست اين وكلا را آنها تعيين كردند وآنهائى كه دوستان آنها يا به تعبير ديگر نوكرهاى خودشان بوده اند، آنها را تعيينكردند كه اينها باشند تا راى بدهند به هر چيزى كه آنها دلشان مى خواهد. بنابر اينآنقدرى كه ماها يادمان است در زمان اين دو تا عرض مى كنم كه ديكتاتور، در زمان اينهاابدا يك مجلس قانونى ، يك مجلس ملى كه ملت راى داشته و داده باشند به آنها، ابدا چنينچيزى نبوده است . ما فرض ‍ مى كنيم حالا چهار تاوكيل هم ملت به او راى داده اما سايرين راى ندادند. چهار تاوكيل هم ، مثلا فرض كنيد تهران يك قدرى چيزهائى بوده است ، ملاحظاتى بوده است بهچهار نفر وكيل هم راى داده باشند مردم ، مثل مرحوم مدرس راى داده اند به او اما مجلس وقتىقانونى است كه همه اهالى مجلس كه مى آيند به حسب قانون توى مجلس آمده باشند،رايشان دخالت دارد در مطالب . اكثريتى كهحاصل مى شده در مجالس كه به اين اكثريت يك شركتى را، يك قراردادى را، يك بساطىرا درست مى كردند، اين اكثريت اگر چهار تايشان هم فرض بكنيم كه ملى بودند و ملتتعيين كردند لكن باقيشان نبوده . اين را هيچ كس نمى تواند ادعا بكند. كه در زمان سلطنترضا شاه و محمدرضا شاه اين مجلس يك مجلسى بوده است ملى و مردم آن را، اينها را تعيينكردند، هيچ كس ‍ نمى تواند يك چنين ادعائى بكند مردم تعيين كردند. اگر كسى هم ادعابكند در يك دوره ، دو دوره مردم به مدرس راى مى دادند، بله به مدرس راى دادند، بعضىاشخاص ديگر هم نظير او را راى دادند اما يكى ، دو تا، چهار تاوكيل كه كار را درست نمى كند. بايد تمام اين وكلا ملى باشند يعنى ملت تعيين كردهباشد تا اينكه وقتى يك مجلسى تشكيل مى شود يك مجلس قانونى باشد تا اينكه وقتىراى دادند، اكثريت راى داد به حسب قانون ، اكثريت رايش مثلا صحيح باشد، درست باشد،بايد قانونى باشد لكن اينها كه نبوده در كار.
تجديد نظر در قراردادهاى غيرقانونى بعد ازتشكيل حكومت اسلامى
تمام قراردادهائى كه در زمان مشروطه شده است و اين قراردادهائى كه در زمان رضاخانشده است ، اين قراردادهائى كه در زمان محمدرضاخان شده است ، تمام اين قراردادها برخلاف قانون
اساسى است ، به خلاف ميل اين ملت است .
اين ملت مخالف با همه اينهاست . يكى از آن هم قانونى نيست . بنابراين تمام اينقراردادها با هر كه قرارداد كرده باشند، خوب فرض ‍ كنيد يك قرارداد مفيدى براى ملتهم باشد قانونى نيست بله اگر چنانچه يك حكومت ملى اسلامىتشكيل شد و اين قراردادها را مطالعه كردند و ديدند يك قراردادى مفيد بهحال ملت است (اگر توى آن باشد، نمى دانم هست يا نه ) اگر ديدند يك قرارداد مفيدىبه حال ملت است ، خوب آن را امضا مى كنند، آن را همقبول مى كنند يعنى قبول مى كنند كه از حالا قرارداد مى شود، قبلا" بازباطل بوده ، از حالا قرارداد مى شود، يعنى آن دولتى كه قانونى است وقتى كه قرادادىرا قبول كرد، قانونا صحيح مى شود اين اما نه اينكه عطف به جلو هم بكنند، جلو هم ،مستقر بشوند، نه آنها همه آن خلاف قانون بوده و اگر اينهائى كه پشتيبانى دارند مىكنند از محمدرضاخان ، اين دولت هائى كه پشتيبانى مى كنند، اصرار بر پشتيبانى شانبكنند همه قراردادهايشان ولو اينكه مفيد براى ملت باشد لغو خواهد شد، بايد تجديدنظر در اين مسائل بكنند. ايستادگى قاطع مردم
ملت ايران زير بار اين زورها نخواهد رفت . بله ممكن است كه بريزند، همين طور كه الانالوات را دارند مى ريزند به شهرها و مردم را كتك مى زنند و يا كولى ها را يا - عرضمى كنم - ارتشى ها را به صورت ديگرى در مى آورند وريزند مردم را كتك مى زنند واينها، ممكن است كه يك وقتى هم فرض كنيد كه دولت شوروى و دولت آمريكا بريزدجمعيتشان را ولى شعر است اينها حالا ديگر اين حرف ها نخواهد شد، ممكن است ، اما شعر است. الان نمى شود روى موازينى كه دنيا دارد، دنياى امروز غير از دنياى ديروز است ، اينطورنيست كه هر كه هر كارى هر كه هر زورى دارد، آن زور را بايداعمال بكند، اينطور نيست . بايد روى موازين باشد و يك ملتى همه ايستادند و مى گويندكه ما ميخواهيم مستقل باشيم يعنى ما مى خواهيم كه آمريكا دخالت نداشته باشد در مملكتمان، شوروى هم دخالت نداشته باشد، انگلستان هم نداشته باشد، يك مملكتى باشدمال خودمان .
اخطار به تمامى پشتيبانان رژيم شاه
حالا ما اعلام مى كنيم كه اگر چنانچه اين دول به اصرار خودشان باقى باشند درپشتيبانى كردن از محمدرضاخان ، دولتى اگرتشكيل شد، ملت ايران امر مى كند به اينكه تمام اين قراردادهائى كه كرديد ولو به نفعما هم باشد نمى خواهيم . اگر آمريكا زياد اصرار در اين باب بكند ديگر با او قراردادىبسته نخواهد شد. از حالا بايد مقام خودش را موضع خودش را احراز كند، درست كند. هركدام از اين رئيس جمهورها و اين دولت ها از حالا بايد حسابشان را درست كنند با مملكتايران و ميزان اين است كه پشتيبانى از اين آدمى كه اين مردم را 50سال خانواده اش اختناق كرده اند و الان در اين چندسال و در اين آخر يك سال اينهمه كشتار كردند و 15 خرداد آنقدر كشتار كرده يك نفر آدم ودشمن مردم است
و مردم دشمن او هستند، اگر چنانچه اينها پشتيبانى از اين بكنند و اصرار به اينپشتيبانى بكنند، ملت ايران تمام قراردادهائى كه اينها دارند لغو مى كند و بعد از اين همبا اينها قرارداد نمى بندد، نه نفتى هست ، نه چيز ديگرى ، زهر مار هم به آنها نمى دهيم .و اگر چنانچه نه ، پشتيبانى نكنند و مثل آدم زندگى كنند، موضعشان را حالا با ايران معينكنند، نفت را ما نمى خواهيم بخوريم ، مى فروشيم نفت را، اما مى فروشيم و از آنهاپول مى گيريم براى ملت ، نه مى فروشيم و برايشان اسلحه مى گيريم كه به نفعخود آنها باشد.
دليل اصلى مبارزات مردم بر عليه شاه وابستگى او به اجانب است همين ديروز، چندروز پيش از اين كه آقاى كارتر صحبت كردند جزء حرف هائى كه زدند اين بوده است كهالان مملكت ايران 18 ميليارد دلار از ما 18 ميليارد دلار از ما، اسلحه خريده و يك مملكت قوىايجاد كرده است كه اين اسباب اين مى شود كه براى ما يك منافعى دارد، كمونيست ها رانمى گذارد چه بشود، مسلمان هاى چپگرا را نمى گذارد چه بشود، ژاندارم خليج هست براىما و ما اين برايمان خيلى ارزش دارد.
ملت ايران روى همين حرف ها دارد مى گويد ما اين را نمى خواهيم كه 18 ميليارد از شما چيزخريده و نفت ما را داده براى اينكه ژاندارم شما باشد، پاسدار شما باشد. ملت ايرانبراى همين جهت است كه دارد جوان مى دهد، دارد مال مى دهد دارد همه چيز ميدهد تا اينكه نباشديك آدمى كه اينطور خيانتكار به ملت است . همين مطلب را ايشان ، يكى از مناقب ايشان حسابمى كند كه 18 ميليارد دلار اسلحه خريده و مملكت را يك قدرتى به آن داده كه درمقابل كمونيست كه دشمن ماست ، در مقابل چپگراها از مسلمين كه دشمن ما هستند و حافظ منافعما در خليج است و از اين حرف ها مى زنند همين حرف هائى كه ملت ايران به واسطه همينحرف ها دادش بلند شده است كه آقا ما نمى خواهيم بسته به غير باشيم ، ما نمى خواهيمهمه منافع مملكت ما به شما داده بشود، ما مى خواهيم منافع مملكت ما صرف اين فقرا وبيچاره ها بشود، صرف اينهائى كه آب ندارند بخورند و هيچ چيز ندارند. مناطقىدرايران هيچ چيز ندارند. شما خيال مى كنيد، اينها مى آيند بعضى ها را نشان مى دهند،آنوقت بنابراين بوده وقتى خواست مثلا شاه عبور كند از يك جائى با يك نفر رئيس كذا،مردم را الزام كردند به اينكه بايد سر جاده همه كت و شلوار خوب از جائى پيدا بكنيدبپوشيد بايستيد اينجا، اينها ببينند تا خيال كنند همه مملكت ما داراى لباس فاخر و چههستند. بيچاره ها گرسنگى اينجا مى خوردند لكن آنوقت بايد از خارج يك عده اى بيايندبا كت و شلوار بايستند آنجا، يا خود اينها بروند لباس نو از يك جائى تعيين كنندبايستند آنجا و زنده باد بگويند تا اينكه آن آدمى كه آمدهخيال كند كه واقعا اينها يك مملكت مرفه هستند. چهار تا خيابان تهران را ملاحظه نكنيد،برويد خوزستان را ببينيد و اطراف خوزستان كه آب همين طور هدر مى رود و زمين همين طورهدر مى رود و مردم همين طور گرسنگى مى خورند. برويد آنجاها را ببينيد كه بر حسبروزنامه اطلاعات كه در چند وقت پيش از اين نوشته بود يا كيهان نوشته
بود به اينكه از بى آبى صبح كه مى شود بچه كه چشمش به هم به واسطه تراخمچيز شده ، با بول چشم او را باز مى كنند. شما تهران را نگاه نكنيد چهار تا خيابان رادرست كردند و چه مى كنند، به رخ ديگران مى كشند كه خير، مرفه و مرفه ، مملكت رابايد، همه مملكت را بايد نگاه كرد. آن دور افتاده ها را نگاه كن . شما در خود تهران اينزاغه نشين ها را ملاحظه كنيد اينها چه مى كنند، چه زندگى اى دارند. داد مملكت ، ملت ايرانكه بلند شده است براى يك همچو وضعى است كه الان پيش آوردند اينها از آن طرف دربلندگوهايشان و در تبليغاتشان هى تا راديو را باز مى كردند (اعليحضرت آريامهر)شما شايد پيدا نمى كرديد كه يك جائى كه تا باز مى كنند (اعليحضرت چه كرد، و الاحضرت چه كرد) از آن طرف آنهمه حرف ها بود، از اين طرف مردم را اينطور ضعيف وذليل و بيچاره نگه داشته بودند و همه گرسنه و بيچاره ، يك عده هم البته مرفهداشتند از باب اينكه از خودشان بود يا اينكه روابطى با خودشان داشت يا خير، فرضكنيد يك دسته هم اينطور بود.
ايستادگى و مقاومت مردم در برابر حكومت نظامى و كودتاى آمريكائى
در هر صورت الان مردم ديگر گوش به اين حرف ها نمى دهند، حكومت را نظامى كنيد، هميناست كه هست ، دولت را هم نظامى كنيد، خوب همين است كه هست نظامى هست الان ديگر، حالاتو تغييرش بده اسمش را دولت بگذار. الان مدت هاست كه ايران با حكومت نظامى دارد مىگذراند، چند تا شهرش رسما نظامى است ، بقيه اش هم غير رسمى نظامى است . خوب غيرنظامى در كار نيست . مگر تو مى توانى بدون سرنيزه زندگى كنى ؟ تو يك روزسرنيزه را بردارند به باد فنا خواهى رفت . نمى توانى زندگى كنى .
حالا فرض كنيد كه آمريكا نفشه اش هم اين باشد كه بعد از اين يك دولت ديگرى در كاربياورد و شاه را ببرد و يك كودتاى نظامى بكند، همين نظامى است و همين بساط و همينكشتار و همين كردار، مردم هم همانند كه هستند. دست برنمى دارند مردم ، مردم مى خواهند اززير اين بار بيرون بيايند. بايد فكر بكنند، بايد رها كنند ايران را، بايد بروندسراغ كارشان رها كنند ايران را. انشاءالله خداوند همه تان را توفيق بدهد. موفق باشيدانشاءالله .
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
تاريخ : 26/8/57
مصاحبه امام خمينى با بولتن خبرى خاورميانه و مجله الاقتصاد العربى
سؤ ال : در مصاحبه با خبرنگار فرانس پرس اظهار داشتيد كه يك حكومت انقلابى بايدبا سقوط شاه تشكيل شود و اينكه شما پيش از سقوط شاه به ايران باز نخواهيد گشت .به نظر مى رسد كه در اثر مذاكرات شاه با افراد سازشكارى مانند آقاى سنجابى وهمچنين در اثر فشار آمريكا به شاه ، امكان اين باشد كه شاه ايران را ترك كند و حكومتىانتقالى متشكل از همين سازشكاران تشكيل شود، آيا در چنين شرايطى شما اين دولت را بهعنوان دولت انتقالى خواهيد پذيرفت و به ايران باز خواهيد گشت ؟
جواب : اولين چيزى كه درخواسته هاى ما آمده است و عموم ملت خواهان آنند بركنارى شاهاست و لكن مساله شخص شاه نيست ، ما هر حكومتى را كه از طرف خود مردم نباشد و تكيهبه جهان قدرتى كه شاه را سركار آورد و حفظ كرد و قدرتى ديگر، به شدت طرد مىكنيم و با او همان رفتارى را خواهيم كرد كه با شاه كرده و مى كنيم و مساله رفتن من بهايران يا بودن در خارج از ايران ، تابع اين است كه در كجا بهتر بتوانم به ملتمبيشتر خدمت كنم .
سؤ ال : اظهار داشتيد كسانى كه چه با عنوان موافق و چه با فرصت طلبى به عنوانمخالف ، دم از قانون اساسى و انتخابات آزاد مى زنند بايد از تصدى امور بركنارشوند، آيا اين بدان معنى است كه قانون اساسى فعلى به نظر شما از اعتبار برخوردارنيست ؟ اگر چنين است به نظر شما چه قانون اساسى اى بايد براى اداره امور كشورتهيه شود؟
جواب : شاه و دار و دسته اش كه دم از قانون اساسى مى زنند شكى نيست كه نه براىاحترام به قانون است زيرا 50 سال است قانون را زير پا گذاشته اند بلكه براى آناست كه با اين فريب ، مقام سلطنت و شخص شاه را در اين مقام حفظ كنند و من بهدليل همين توطئه شاه ، مكرر به عموم ملت ايران و سران قوم تذكر داده ام كه دم ازقانون اساسى نزنند كه ندانسته گرفتار توطئه شاه مى شوند و قانون اساسىفعلى بدون اصلاحات از نظر من اعتبارى ندارد.
سؤ ال : در يكى از بيانيه هايتان از كارگران ايران خواسته ايد كه بدون توجه بروعده هاى رژيم به اعتصابات خود ادامه دهند، يكى از خواست هاى مطرح شده در ايناعتصابات تشكيل اتحاديه هاى آزاد كارگرى است ، نظرتان درباره اين اتحاديه ها چيست؟ اگر با تشكيل آنها موافقيد، اين اتحاديه ها در چهارچوب حكومت جمهورى اسلامى موردپيشنهاد شما چه نقش و اهميتى خواهند داشت ؟
جواب : كارگران محروم و متدين ايران كه آنان همان كشاورزان و زارعين فقير و گرسنهمى باشند حق دارند براى به دست آوردن حقوق حقه خود به مبارزه از هر طريق ممكن ومشروع بپردازند و در جمهورى اسلامى به آنها حق داده مى شود كه به هرشكل ممكن به دور هم جمع شوند و مسائل و مشكلات خود را بررسى كنند و در نتيجه دولترا در جريان مسائل خود قرار دهند و نيز از حقوق صنفى خود دفاع كنند.
سؤ ال : نظرتان درباره فعاليت احزاب سياسى چپ بودن اتكا به هيچ قدرت خارجى درچهارچوب حكومت جمهورى اسلامى چيست ؟
جواب : در جمهورى اسلامى هر فردى از حق آزادى عقيده و بيان برخوردار خواهد بود و لكنهيچ فرد و يا گروه وابسته به قدرت هاى خارجى را اجازه خيانت نمى دهيم .
سؤ ال : نظرتان در مورد مبارزه مردم فلسطين چيست ؟ با توجه به اينكه بيش از نيمى ازنفت اسرائيل از ايران تامين مى شود، چه اقداماتى بايد از سوى ايران در اين زمينهصورت گيرد؟
جواب : يكى از علل قيام مردم مسلمان ايران عليه شاه ، حمايت بيدريغ او ازاسرائيل غاصب است ، نفت اسرائيل را تامين مى كند، ايران را بازار مصرف كالاهاىاسرائيل كرده است و حمايت هاى معنوى ديگر و براى فريب افكار جهانى ، صرفا بهمحكوم كردن اسرائيل مى پردازد. ملت مسلمان ايران و هيچ مسلمانى و اصولا" هيچ آزاده اىاسرائيل را به رسميت نمى شناسد و ما همواره حامى برادران فلسطينى و عرب خود خواهيمبود.
سؤ ال : در پيام هايتان بكرات نقش نيروهاى بزرگ : آمريكا، شوروى ، انگلستان و چين رادر صحنه جهانى محكوم كرده ايد، نظرتان درباره فروش گاز و نفت ايران به اينكشورها و وابستگان برخى از آنها مثلا دولت آفريقاى جنوبى چيست ؟ به طور كلى چهمرامى براى اداره صنعت نفت پيشنهاد مى كنيد؟
جواب : من هميشه به ملت ايران گوشزد كرده ام كهگول تبليغات غلط را نخورند. آمريكا و انگلستان كه دم از تمدن و پيشرفت مى زنند ونيز شوروى و چين كه دم از انقلاب و حمايت از انقلابيون مى زنند، هر كدام به نحوى باشاه ، اين جنايتكار حرفه اى همكارى مى كنند، شاهى كه در هر كجاى عالم ، فردى و يادولتى جنايتكار و ستمگر است ، شاه از آن حمايت مى كند و به آن كمك مى دهد. ملت ايرانتصميم گرفته است براى نجات از چنگال اين آدمخواران به مبارزه ادامه دهد و بر مبناىهمين استقلال ، سياست هاى خود را تنظيم كند و در مورد نفت چه كسى به خود حق مى دهد كهبه ما دستور بدهد كه ما هميشه بايد نفت خود را سخاوتمندانه تاراج كنيم و به ديگرانبدهيم و خود از آن استفاده نكنيم ؟ و ما به دشمنان بشريت و انسانيت نفت نمى دهيم
تاريخ : 26/8/57
مصاحبه خبرگزارى ليبى با امام خمينى
سؤ ال : نظر شما در مورد ادعاهاى شاه مبنى بر اينكه مى خواهيد كشور را به قطعاتگوناگون تقسيم نمائيد چيست ؟
جواب : نظر ما اين است كه شاه دروغ گفته است . ما اگر نظر نداشته باشيم كه تماماقطار اسلام يكى بشود، اين چنين نظرى نداريم كه ايران از هم جدا بشود. اينهاتبليغاتى است كه شاه مى كند و واقعيت ندارد.
سؤ ال : موضع شما در مورد كشورهائى كه از شاه حمايت نموده و از كشتار فرزندان مردممسلمان ايران چشم مى پوشند چيست ؟
جواب : ما آنان را محكوم مى كنيم و در موقع خودش اگر چنانچه اصرار بر اين امر داشتهباشند، تجديد نظر خواهيم كرد.
سؤ ال : به هنگام اعلان شما براى شروع مبارزه مسلحانه برضد حكومت پهلوى ، آيا ازجانب كشورها و خلق هاى عربى و اسلامى مترقى انتظار كمك داريد؟
جواب : اگر چنانچه موقع آن رسيد البته مسلمين همه بايد به هم كمك كنند.
سؤ ال : به ايرانى اسلامى و پيشرو، در ميان خاورميانه و مشكلات كنونى آن و اوضاعجهانى چگونه مى نگريد؟
جواب : ملت ما مسلم مشكلات را رفع مى كند و ما نسبت به همه مشكلات مسلط خواهيم شدانشاءالله و نسبت به ساير دول هم با احتراممتقابل عمل مى كنيم .
سؤ ال : موافقت نامه هاى (كمپ ديويد) و تنازل سادات در مورد بيت المقدس را چگونهارزيابى مى فرمائيد؟
جواب : من جدا او را محكوم مى كنم .
سؤ ال : آيا توقع آن را داريد كه در جهان اسلام بر ضد رژيم هاى ارتجاعى كه براىمحافظت منافع استعمار عمل مى كنند، يك انقلاب اسلامى مترقى بوجود آيد؟
جواب : ما اميدواريم اينطور بشود و همه مسلمين بر ضد استعمار قيام كنند واز دولت هائىهم كه خيانت به ملت مى كنند، بر ضد آنها هم قيام كنند.
تاريخ : 27/8/57
سخنرانى امام خمينى در مورد ضرورت قيام بر عليه ظلم به عنوان يك فرضيهوعمل بى چون و چرا به تكاليف مقدس الهى
تكاليف ما، نتايج و احتمالات پيروزى
بسم الله الرحمن الرحيم
در اين مسائلى كه ما و شما وارد هستيم ، در آن كه اصولش سه تا مساله است : يكى نبودنمحمدرضا خان و اين سلسله ، سلسله پهلوى و يكى نبودناصل رژيم سلطنتى و يكى هم استقرار حكومت عدل اسلامى ، جمهورى اسلامى . در همهمسائلى كه انسان اقدام مى كند يك جورش اينطور است كه ، يك قسم ازمسائل اينطور است كه انسان بايد ملاحظه كند كه در اين عملى كه مى كند نتيجهحاصل مى شود؟ نمى شود؟ آيا مى رسد به اين مقصدى كه دارد؟ نمى رسد؟ اگر مطمئنشد كه به آن مقصد مى رسد، اقدام مى كند، اگر مطمئن نشد، اقدام نمى كند. يك قسم ازمسائل اينطورى است . يك قسم از مسائل هم هست انسان تكليف دارد از طرف خدا كهاصل مطلب يك تكليفى هست و نتايجى هم احتمال رودحاصل بشود و احتمال هم مى رود حاصل نشود. در اينمسائل كه آدم تكليف دارد كه اقدام بكند، ديگر نبايد ما در آنمسائل علم به اينكه يك نتيجه اى ، يك مطلبى را كه ما مى خواهيمحاصل مى شود، اين لازم نيست علم پيدا كند، انساندنبال اين است كه آن تكليفى كه به انسان شده است ، به آن تكليفعمل بكند.
جلوگيرى از ظلم يك تكليف شرعى است
حضرت امير (سلام الله عليه ) كه قيام كردند بر ضد معاويه البته مى خواستند بهاينكه معاويه را از مقام خودش كنار بزنند و يك حكومت آدم عادلى را، آدمى كه فاسق است ومال مردم خور است آن را بزنند كنار و يك آدم صحيحى را به جاى او بگذارند در شامات وسوريه و آنجاها. لكن جلوگيرى از ظلم معاويه يك تكليف شرعى بود كه بايد قيام كنندبه اين امر و به مردم بفهمانند كه اين ظالم است و بايد اينطور اشخاص دفع بشوند وايشان قيام كردند و منتهى به اين شد كه موفق نشدند به اينكه او را از آن مقامى كه داشتمنحطش كنند. حضرت سيدالشهدا قيام كردند بر ضد يزيد و شايد (همانطور هم بود كه )خوب ، اطمينان به اين بود كه موفق به اينكه يزيد را از سلطنت بيندازند نشوند، ايناخبارش هم اينطور است كه ايشان مطلع بودند بر اين مطلب ، در عينحال براى همين معنا كه بر ضد يك رژيم
ظالم قيام كنند ولو اينكه كشته بشوند، قيام كردند و كشته دادند و كشتند و خودشان همكشته شدند. الان وضع حاضر دولت ايران و شاه اين وضع است كه همانطورى كه ،يعنى همانطور هم نه ، معاويه ، هم امام جماعت بوده است هم امام جمعه ، آنطور نبوده است كهمعاويه اصلا نه نماز بخواند و نه روزه بگيرد، خير هم نماز مى خواند و هم روزه مىگرفته و هم امام جماعت بوده ، مى رفته مسجد و عقبش نماز مى خواندند مسلمان ها، هم روزجمعه مى رفته نماز جمعه مى خوانده ، همه اينمسائل شرعيه اى كه بوده است ، به حسب صورتعمل مى كرده است لكن از باب اينكه يك آدم قاچاقى بوده و يك آدم ظالمى بوده ومال مردم را مى گرفته و اگر چنانچه هر جور دستش مى رسيده ظلم و آدم كشى و همه اينهارا داشته ، حضرت امير نه اينكه اين چون نماز نمى خوانده ، چون كافر بود قيام كردندبر ضد او؟ نخير، كافر نبود و مسلمان هم بود و اظهار اسلام هم مى كرد و لكن بر خلافموازين اين مسند را گرفته بود. يك حكومت جائر بود كه برخلاف موازين الهى مسندى راگرفته بود و در آن مسند هم به طور ظالمانهعمل مى كرد، از اين جهت حضرت امير قيام كرد و ولو نرسيد به نتيجه لكن تكليف را اداكرد، تكليف اين بود كه بايد با يك چنين آدمى معارضه و مبارزه بكند.
سلطنت غاصب پهلوى ، مخالف قانون اساسى و حكم شرع است
الان وضع اين حكومت اين است براى اينكه غاصبانه مسندى را گرفته است و يك سلطنتغاصبانه دارد كند. همانطورى كه معاويه سلطنت غاصبانه مى كرد، اين هم سلطنت غاصبانهاست ، بلكه تذكر دادم مكرر كه ما اگر چنانچه ملتزم به قانون اساسى هم باشيم ،روى اين فرض هم سلطنت ايشان برخلاف قانون اساسى است و اين قانون اساسى آنچيزى را كه گفته است ،اين است كه سلطنت يك موهبت الهى است كه مردم مى دهند به شخصسلطان و ما مى دانيم كه اين مردم اصلا يك همچنين سلطنتى را نه به ايشان دادند و نه بهپدر ايشان دادند لكن اين يك سلطنتى نبوده است كه مردم داده باشند به ايشان . بنابراينروى فرض قانون اساسى هم اين مقام را غصب كرده است اين ، يعنى الان ياغى است بهحسب قانون . به حسب قانون اساسى اين آدم يك آدم ياغى است كهمثل ساير دزدها كه يك وقت بيايند يك جائى را بگيرند و يك حكومتى را غصب كنند، اين همهمان است بر حسب حكم شرع هم كه اصلا لياقت اينها ندارند براى حكومت شرع . آن كهلايق است براى اينكه حاكم بر مسلمين باشد، آن شرايطى دارد كه در اينها اصلا آنشرايط موجود نيست . بنابراين ، هم به حسب قانون اساسى ، اين سلسله غاصب اين مقامهستند، پدرش و خودش و بعداز آن هم اگر بچه اش ‍ و هم بر حسب حكم شرعى اينها لايق ازبراى اين مقام نيستند و غاصب اين مقام هستند، حالا هر چه هم مى خواهد زيارت برود و هر چههم مى خواهد عذر بخواهد و هر چه هم مى خواهد قرآن طبع بكند و هر چه از اين حقه بازى هامى خواهد بكند لكن اصل مقام غصب است . يك آدم غاصب هر چه هم عذر بخواهد، اين مقام را تادست از آن برندارد غاصب است .
ما مكلفيم به اداى شرع مقدس
وقتى كه يك شخصى غاصب يك مقامى شد و همانطورى كه ائمه جور اينطور بودند،مثل معاويه و امثال اينها و تكليف مسلمين بود بر اينكه اين را از آن مقامى كه دارد كناربزنند و حكومت را دست آن كسى كه بايد و شرع مقدس تعيين كرده است تسليم بكنند، الانهم بر مسلمين اين مطلب واجب است ، لازم است . ما هم يكى از افراد مسلمين هستيم كه بر ما همواجب است كه جديت كنيم و اين را از اين مقام پائين بياوريم ، احتمالش را هم مى دهيم كهموفق بشويم ، لازم نيست يقين بكنيم ، ما احتمال اين معنى را مى دهيم بلكه بيشتر ازاحتمال الان هست در كار كه با اين نهضتى كه مسلمين كرده اند و همه با هم فرياد مى زنندكه ما نمى خواهيم اين را، اين مطلب درست بشود و سقوط پيدا بكند ان شاءالله و برفرض اينكه حالا ما نتوانيم ، زورمان به او نرسد همان است كه حضرت امير هم نتوانست ،يعنى جنگ كرد و 18 ماه هم جنگ خونين كه از طرفين عده زيادى ، همه اينها مسلم بودند، ازطرفين ، هم آنها مسلم بودند و هم اينها مسلم بودند، آنها مسلم فاسق بودند، اينها مسلمعدالتخواه بودند، اينها با هم جنگ كردند و عرض مى كنم كه موفق نشدند به اينكهمعاويه را از حكومت كنار بزنند. ما از اينكه يك عده اى از ما كشته بشود يا ما يك عده اى ازآنها را بكشيم باكى نداريم براى اينكه ما روى تكليف داريمعمل مى كنيم . خداى تبارك و تعالى ما را مكلف كرده كه با اينطور اشخاص ، با اينطورظلمه ، با اينهايى كه اساس ‍ اسلام را دارندمتزلزل مى كنند و همه مصالح مسلمين را دارند به باد مى دهند، ما مكلفيم كه با اينهامعارضه و مبارزه بكنيم ، اگر يك وقتى هم دستمان برسد، دست به تفنگ مى كنيم ومعارضه مى كنيم خودمان تفنگ به دوشمان مى كنيم و معارضه مى كنيم . هر وقت متقضىبشود و دستمان هم به مقتضياتش موفق بشود ما باك از اين نداريم كه ده نفر، بيست نفر،صدنفر، البته هم بيشتر از ده هزار نفر، بيشتر از بيست هزار نفر تقريبا در اين جنگ ها دراين 18 ماه كشته شد لكن زمان پيغمبر هم اين طور بود. پيغمبر هم وقتى كه يك حكومتى رامى خواست كنار بزند، اين كفار قريش را مى خواست كنار بزند، خوب جنگ ها را كرد و دريك جنگ هائى موفق شد و در يك جنگ هائى هم شكست خورد و آدم كشته شد و اشخاص بزرگمثل عموى پيغمبر مثلا كشته شد،، در جنگ چيز عمار ياسر كشته شد، آن مرد بزرگوار،آنقدر كشته دادند. در اين اصل هيچ اشكالى براى ما نيست كه ما كشته دهيم .
ملت ، متحول شده است
بعضى ها نق مى زنند كه خوب كشته داديد چرا؟ ما تكليفمان اين است . چه شد؟ اولا" شدخيلى از چيزها. يك ملتى كه يك پاسبان اگر توى بازارش مى آمد و مى گفت ببنديد،بستند، با يك امر پاسبان توى بازار تهران ، بزرگترين بازارهاى ايران ، يكپاسبان ، چند تا پاسبان مى رفت به آنها مى گفت كه ببنديد، امروز روز چهارم آبان است، مثلا چه شده ، بايد ببنديد، بايد بيرق بزنيد، تخلف نمى كردند، اصلا توى ذهنشاننمى آمد كه مى شود تخلف از پاسبان كرد. اگر يك صاحب منصبى با
چهار تا ستاره ، با سه تا ستاره مى آمد تو بازار و هر غلط كارى مى خواست بكند كسى(چرا) به او نمى گفت .
اين نهضت مقدس اسلامى باعث اين شد كه بچه هاى كوچك هم فرياد بزنند توى خيابان هاكه مرگ بر اين سلطنت پهلوى . اين يك تحولىحاصل شد بين مردم كه الان پاسبان را مردم هيچ چيزى بارش نمى كنند، صاحب منصبش همنمى كنند، حكومت نظاميش هم نمى كنند. آنوقت ها كه حكومت نظامى مى شد، به مجرد اينكهمى گفتند اين حكومت نظامى است ، ديگر مردم مى رفتند سراغ كارشان اصلا ديگردنبال اينكه يك معارضه اى ، مبارزه اى بشود توى ذهنشان هم ضنمى آمد امروز حكومت نظامىاست ، قانون حكومت نظامى خودشان مى گويند كه ، اعلامشان اين است به اينكه بيشتر ازدو نفر نبايد با هم باشند، هفتاد هزار نفر، صد هزار نفر، پانصد هزار نفر مردم مى آيندبيرون و فرياد مى زنند و همه فريادشان هم ضد شاه است . اين يك تحولى است در يكملت حاصل شده است ، اين يك چيز كمى نيست .
اثرات مقاومت مردم در پيشروى نهضت
از آنطرف هم ملاحظه مى كنيد كه اينها پله پله (ما بايد اين را به مرگ بگيريم ) پله پلهدارند پايين مى آيند ديگر. اين حزب رستاخير، يك چيز آسانى بود كه اينها دست از آنبردارند؟ شما ديديد كه چقدر مداحى اينها كردند. خود اين مرديكه چقدر حرف ها راجع به، حرف نامربوط راجع به حزب رستاخيز زد (همه مردم اين بايد همه بايد وارد بشوند،هر كس وارد اين حزب نشود بايد از اين مملكت برود، اين اصلا اينجائى نيست ) و از اينحرف هائى كه زدند. يك دفعه با همين نهضت مردم ، با همين مشت خالى ، آنها توپ و تانكدارند، اينها مشت دارند، همين مشت غلبه كرد بر آن كه يك وقتى حزب رستاخيز معلوم شدخبرى نيست اعلام كردند (نه اين چيزى نيست بيخود است اصلا، اصلا دولت هم قبولشندارد) (خنده حضار) مطلب اين بود كه بله ، دولت هم قبولش نكرد با اينكه دولت ازخودشان بود. تاريخ را تغيير داده بودند برگشتند از آن .
يك آدمى كه حاضر نبود كه به اين ملت يك كلمه تعارف بكند، آمد ايستاد و همه طبقات ملترا خطاب كرد و عذرخواهى كرد كه ما اشتباهاتى كرديم اشتباهات و غلطهائى بوده است وواقع شده است و حالا هم ديگر از اين به بعد ما از اين كارها ديگر نمى كنيم . اين يك آدمىكه شما در 15 سال پيش از اين ، بيست سال پيش از اين ديده بوديد وضعش چه جورى است، در چند سال پيش از اين هم همين طور بود، در اين ايام فترت بين 15 خرداد تا حالا كهاصلا كسى را به حساب نمى آورد، يك آدمى بود كه هر چه بود خودش كرد، هر كارى بودخودش مى كرد و اينكه مى گويد اشتباه ، دروغ مى گويد، همه كارها را خودش ملتفت بود وعالم و عامد بود و نوكر مردم بود. عالم و عامد بود كه كرد كارها را، اشتباه توكار نبوده- همه اش كارهاى غلط بوده است و عمدا هم كرده است و بعد از اين هم اگر مهلتش بدهيد،اين اشتباهات زياد خواهد كرد.
مقصد اعلى ، تشكيل حكومت اسلامى
در هر صورت اينها يك كارهائى است كه شده است تا حالا كه پله پله است البته ، مانبايد جلوى آن را بگيريم بگوييم مثلا ما همين قدر راضى هستيم ، نه . ما آن معنائى را كهدنبالش آمديم اين است كه آن مطلب آخرى حاصل بشود يعنى اين مقدمات را طى بكنيم ، ايننباشد و سلسله پهلوى نباشد و رژيم شاهنشاهى نباشد و دست آمريكا و انگلستان وروسيه قطع بشود از اين مملكت و مملكت براى خودمان باشد و حكومت اسلامى هم ان شاءاللهبرقرار بشود.
ما دنبال اين مطلب هستيم و آنقدر هم كه از قوه مان مى آيد مادنبال اين مى دويم . اگر توانستيم كه كار را انجام بدهيم كه الحمدالله توانستيم و يكخدمتى به اين ملت كرديم ، اگر نتوانستيم ، تكليفمان را ادا كرديم يعنى پيش خدا ديگرچيزى نيست كه ما بگوئيم ما نكرديم اين كار را، عذر تراشى نكرديم ، واقعا يك مطلبىرا عمل كرديم و دستمان نرسيده نتوانستيم اين كار را بكنيم ، پيش خدا آبرومنديم .بنابراين ما اين مراتبى كه اصلش كه عبارت از رفتن اين آدم و به هم خوردن اين سلسلهو عرض مى كنم كوتاه كردن دست اينها، اينها همه شان جزء مقاصد است منتهى مقصد اعلىعبارت از اين است كه يك حكومت عدلى ، يك حكومت اسلامى عدلى ، مبتنى بر قواعد اسلامىحاصل بشود، آن مقصد اعلاى ماست و الا اينها همه اش جزو مقاصد شده حالا ديگر، ولو اينهم مقدمه آن است و ليكن خود اينها الان جز و مقاصد هستند و ما همانطورى كه حكومت اسلامىرا خواهيم حكومت اين را هم نمى خواهيم ، البته توى حكومت اسلامى همه اينها هست . ما اگرمى گفتيم ما حكومت اسلامى خواهيم معنايش اين بود كه اين سلسله نبايد باشد و اين رژيمنبايد باشد و آنها هم دستشان كوتاه بايد باشد چون اسلام حكومتش اينجورى است كهنبايد كسى در مملكت اسلامى تصرفى داشته باشد، كفار، هيچ كس نبايد تصرفى داشتهباشد.
بنابراين ولو اينكه اين اجمال اين مطلب را داشت لكن ماتفصيل مطلب را گفتيم كه ما اين سه تا اصل را عرض مى كنم كهآمال و آرزويمان است .
مساله ، يك مساله اى شرعى است
و حالا اينكه مى خواستم عرض بكنم اين است كه شماخيال نكنيد كه اگر يك وقت ما نرسيديم به مقصد، گفته بشود كه ، خوب چه شد؟ خون هاريخت و از بين رفت و چه شد؟ اولا" شده است خيلى چيزها، اينها الان از آن خر شيطان پايينآمده اند يك قدرى و ثانيا (چه شد) نيست ، تكليف را ادا كرديم . اين همان است كه خوارجممكن بود به حضرت امير بگويند، خوب چه شد؟ شما 18 ماه جنگ كرديد. چه شد؟ (چهشد) يعنى چه ؟ خوب - من - تكليف ماست . ما حالا نماز داريم مى خوانيم ، يك كسىبگويد خوب شما بيست سى سال نماز خوانديد چه شد؟ خوب من بيستسال نماز، اطاعت خدا را كردم . (چه شد) كدام است ؟ من اطاعت خدا را كردم . خدا گفت : بكن ،من هم كردم . (چه شد) مال اين است كه يك مساله اى باشد كه تكليف شرعى نباشد و يكمساله خودمانى باشد، آدم بخواهد روى
مقصد يك كارى بكند وقتى نشدميگوئيم چه شد اما وقتى كه جلوگيرى از يك بنگاه ظلمى ،يك بنگاهى كه مى خواهد اصلااساس ‍ اسلام را از بين ببرد، اساس روحانيت را از بينببرد، اساس مليت را از بين ببرد، مصالح مردم و مسلمين را به خطرانداخته است و از بينبرده است ، تكليف مسلمين اين است كه قيام كنند و اين را برش گردانند از اين حرف هائىكه ميزند يعنى اين را بيرونش كنند از اين مملكت و اگر دست هم رسيد بگيرندش و محاكمهاش كنند و پول هاى مردم را كه برده از او بگيرند اگر هم ندارد و چيز كرده است ، ظلمىرا كه كرده آن را مجازاتش بكنند. اين يك چيزى است كه لازم است بر ما، بر مسلمين است كهاين كار را بكنند منتهى توانستيم اين كار را انجام بدهيم كه الحمدالله هم تكليفمان را اداكرديم هم به مقصد رسيديم . نتوانستيم عمل كنيم ، به تكليفمانعمل كرديم ، نماز خوانديم . حالا (چه شد) يعنى چه ؟ خوب ، نماز خوانديم ، مبارزه ومعارضه اى با ظلم كرديم ، با ظالم كرديم ، با كسى كه مى خواسته يك مملكتى را خرابكند و خراب كرده است و همه مصالح مسلمين را زير پا گذاشته و به كفار داده است ، با اينجنگ و نزاع كرديم ، خون داديم ، خون گرفتيم همه اين كارها را كرديم اما تكليف بودهاست كه كرديم ، رسيديم به مقصد الحمدالله ، نرسيديم به مقصد، تكليفمان را اداكرديم . هيچ باكى از اين مطلب نداريم و ان شاءالله مى رسيم . انشاءالله .
عكس العمل ما در مقابله با تبليغات
من از خداى تبارك و تعالى سلامت همه شما را خواهم و اين مطلب را من هر شب تقريبا تكرارمى كنم كه همه ما مكلف هستيم ، اين قضيه تكليف ،مال يك نفر، يكى باشد، يكى ديگر نباشد، نيست ، من مكلفم ، آقا مكلف است ، همه ، همه كهاين نهضتى كه در ايران شده است و الان همه جوان هايشان را توى دست گرفتند و دارندمى دهند، پير زن چند تا جوانش از بين رفته و ايستاده و گفته است كه من حاضرم همه چيزاز بين برود. ما به اين نهضت بايد كمك بكنيم ، اينجا مى توانيد كمك بكنيد، بايد كمكبكنيد يعنى كمك شما در اينجا تبليغات است مقابل تبليغاتى كه شاه و دستگاه شاه وروزنامه نويس هايى كه از شاه چيز مى گيرند و اجير او هستند و تبليغات كردند بهاينكه اين مردم هرج و مرج طلب هستند، اينها - عرض مى كنم كه - يك مردم وحشى هستند،اينها چه هستند، از اين حرف ها زياد زدند. وقتى تماس مى گيريد با رفقايتان ، بااشخاصى كه هستند تماس مى گيريد، تظاهرات مى توانيد بكنيد، تظاهر بايد بكنيد،تماس با اشخاصى كه غفلت كرده اند از اين امور داريد مى گيريد، هر جا يك عده اى را ازهمين اروپائى ها ديديد يا از آمريكائى ديديد، چند نفر بلند شويد فورا بگوئيد بامساءله ايران اينطورى است ، مردم ايران اين را مى گويند، مردم ايران وحشى نيستند، مردمايران مردم مترقى هستند كه مى گويند ما آزادى مى خواهيم ، ما نمى خواهيم كه آمريكا مالمانرا ببرد. كسى كه مى گوييد آمريكا مالمان را نبرد، اين آدم وحشى است ؟ يا آدم عرض كنمكه بر خلاف موازين عمل كرده است ؟! مى گويد كه ما آزادى مى خواهيم واستقلال مى خواهيم ؟ اين يك مساله اى است كه همه
مردم از او مى پذيرند و به هر كس بگويند مى پذيرند از او كه اينها يك ملتى هستندقيام كردند براى استقلال خودشان ، براى آزادى خودشان ، نمى خواهند كه ساير ممالكسلطنت بر اينها داشته باشند، تا حالا اينها خيانت كردند، اين خائنين را مى خواهند رد كنندبروند سراغ كارشان و مملكت را بسپارند دست يك دسته از اشخاصى كه امين باشند،لااقل جيب هاشان را پر نكنند اينقدر.
ويژگى هاى حاكم اسلامى
ما البته نمى توانيم يك حاكمى مثل حضرت امير پيدا كنيم كه حكومت كند، كه وضعزندگيش آنطور باشد اما خوب ما توقع نداريم كه برسيم به يك حاكمى كه زندگيشآنطور باشد كه وقتى شب آخرى كه شبى است كه (خوب سلطنت دارد بر، حالا من جسارتمى كنم بگويم سلطنت ، خلافت دارد بر يك همچو ممالكطويل و عريضى ) مى خواهد كه شهيد بشود حضرت ، يعنى ضربت خورد، مهمان بود بهمنزل يكى از دخترها، دخترهاى خودشان ، وقتى كه برايش به حسب تاريخ نمك آوردند وشير آورند رو كرد كه تو چه وقت ديده بودى كه من دو تا چيز داشته باشم ، مى آيد نمكرا بردارد، مى فرمايد كه نه شير را بردار، من همان نمك را مى خورم . البته ما نمىتوانيم يك همچنين حكومتى پيدا بكنيم اما مى توانيم كه يك حكومتى كه دزد نباشد پيدا كنيم، يك حكومتى كه مال مردم را اينقدر نخورد، اينقدر نچاپد، اينقدر ندهد به مردم . مادنبال اين هستيم كه حالا يك حكومتى پيدا كنيم كه اينطور نباشد كهاموال مسلمين را خرج خودش و عائله اش بكند و يك مقداريش را، زيادترش را هم بدهد بهآمريكا بدهد به شوروى و بدهد به ساير ممالك ديگر تا آنكه تخت و تاجش محفوظبماند.
ميزان و تخمين خيانت ها بعدها معلوم مى شود
اينهمه خيانت ، ما اصلا - ما - مطلع نيستيم ، بعدها شما خواهيد فهميد كه اينها چه خيانتهائى كرده اند، نه من مطلع هستم نه شماها، لكن اشخاصى هستند كه مطلع اند، نوشته انداين مسائل را، محفوظ است پيششان و بعدها انشاءالله خواهيد ديد كه اينها چه كارهائى كردهاند، چه خيانت هائى به اين اسلام و به مسلمين و به ممالك اسلامى و به ايران و اينهاكرده اند، اينها بعدها انشاءالله معلوم ميشود. خوب ما مى خواهيم كه اين حكومت خائن برود،يك حكومتى كه خائن نباشد - نه آنطور باشد، ما نمى توانيم آنطور پيدا بكنيم يكحاكمى كه خائن نباشد، مال ملت را اينطور تفريط نكند، اينطور نفت ما را ندهد همين طورىبه آمريكا و عوضش آن پايگاه براى آمريكا در اينجا درست كند به صورت اينكه ما مىخواهيم اسلحه بگيريم ، اين اسلحه ، پايگاه درست كردن از براى آمريكا در ايران ، عوضنفت پايگاه برايشان درست مى كنند، مى خواهيم اينطورى نباشد، يك همچو حكومتى خيلىزياد هم پيدا مى شود. يك همچو اشخاص شريفى در ايران زياد است ، در اروپا ايرانيانىكه آمده اند اينجا، زيادند اينطور اشخاص و ما اينها را براى حكومت انشاءالله انتخاب مىكنيم ، درست مى كنيم مسائل را. و السلام عليكم و رحمه الله و بركاته
تاريخ : 27/8/57
بيانات امام خمينى در مورد تاءثير جو اختناق در مهاجرات نيروهاى عظيم انسانى .
خودكامگى رژيم پهلوى ، سبب مهاجرت نيروهاى انسانى
بسم الله الرحمن الرحيم
... خدا همه شما را حفظ كند ان شاءالله . ما اميدواريم كه اين نيروهائى كه الان دارد درخارج از ايران مصرف مى شود، نيروهاى انسانى كه مهمترين نيروهاى مملكت است بسياريشالان در خارج ايران مصرف ميشود و تقريبا از جيب ايران بيرون مى رود و هدر مى رود، اينيكى از ضررهايى است كه از شاه به ملت ما مى رسد، علاوه بر ضررهاى مادى ضررمعنوى است كه دست شخص به آن رسد، چنانچه محيط ايران را جورى كردند كه خودايرانى ها، آن اشخاصى كه موثر هستند نمى توانند در ايران باقى باشند. بسيارى ازاطبا - عرض كنم كه از دكترها، از مهندسين ، از اشخاصى كه مى توانند در ايران خدمتبكنند، اداره بكنند ايران را، براى خاطر اين دشوارهايى كه درايران هست و شاه پيش آوردهاست ، اينها مع الاسف در خارج ايران به سر برند. همين امروز كه دو نفر از آمريكا آمدهبودند، طبيب بودند، گفتند كه اطبائى كه از ايران در آمريكا هستند با خانواده هاشان حدودبيست هزار هستند و بچه هاى اينها(طولانى است كه اينها رفتند آنجا) بچه هاى اينها خوبفارسى را نمى دانند كه در آنجا تربيت شدند و اينها يك گروه هائى هستند كه بايد درايران باشند و صرف مصالح ايران بشوند و براى خاطر اين كه ايران اختناق است ومردم از وضع ايران به تنگ آمده اند، هر كس توانسته از ايران بيرون رفته است و الان ازممالك خارجه بسيار از نيروهاى ما به هدر مى رود در صورتى كه بايد اينها در مملكتخودشان خدمت كنند، به مملكت خودشان خدمت بكنند و ما اميدواريم كه اين نهضتى كه درايران پيدا شده است و تمام اهالى ايران كه بپا خاسته اند و آزادى واستقلال مى خواهند انشاءالله حاصل بشود و نيروهاى عظيمى كه از ايران در خارج هستبرگردند به مملكت خودشان و در آنجا به آب و خاك خودشان خدمت بكنند.
تبليغ اهداف ملت بر عهده ايرانيان مقيم خارج
و ما اميدواريم كه شما جوان ها كه در خارج هستيد با ايرانى ها همصدا بشويد ومسائل ايران را به خارج ايران كه هستيد، برسانيد. تبليغاتى كه از طرف شاه و دار ودسته اش شده است زياد است و
ايران را بد معرفى مى كنند و خواسته هاى ايرانى ها را بد معرفى مى كنند و شايدبسيارى از خارجى ها خيال كنند كه ايرانى ها بهقول كارتر از باب اينكه آزادى همچو وسيعى به آنها دادند به صدا در آمده اند و شايدبسيارشان هم خيال كنند كه مردم ايران آشوب طلب و وحشى هستند در صورتى كه اينهاآزادى مى خواهند كه همه بشر خواهد، استقلال مى خواهند كه هر كس مى خواهد و مى خواهند كهدست اجانب از مملكتشان كوتاه باشد، مى خواهند كه اقتصاد مملكتشان به دست خودشان ادارهشود، مى خواهند فرهنگ مملكتشان را خودشان مستقلا" اداره بكنند، مى خواهند ارتش را ديگراناداره نكنند، مستشارهاى آمريكائى نيايند و ارتش را قبضه نكنند، مى خواهند پايگاه هاىآمريكا از مملكتشان برداشته بشود، يك مملكت آزاد ومستقل باشد. فرياد ملت ايران اين است كه حكومتعدل اسلامى مى خواهند كه همه اين مفسده ها را از بين ببرد و ما اميدواريم كه شما جوان ها همدر خارج از مملكت كه هستيد اين مطالب ايرانى ها را برسانيد به يك رفقاى آمريكائىتان ، ايتاليائى تان ، انگليسى تان ، فرانسوى تان و به آنها حالى كنيد كه مملكتايران ، ملت ايران يك همچو چيزهائى مى خواهند، نه آن طورى كه از بس كه آزادى به آنهادادند صدايشان درآمده ، خير از باب اختناقى كه در ايران هست .
الان هم كه فرياد هى مى زند اين مردى كه (آزادى ما داديم و چه ) الان هم همه روزنامه ها دراختناق هستند، راديو در دست نظامى هست ، مملكت اصلا درحال غير عادى الان هست و همه اش نظامى شد و سرنيزه الان حكمفرماست در ايران . هيچآرامشى در ايران الان نيست و هر روز كشتار هست ، هر روز گرفتارى هست . همين الان كهتلفن آمده است از ايران ، در مشهد تظاهرات براىقتل ديروز هست ، قتل ديروز را من الان نمى دانم چى بوده و چقدر بوده .
به هر صورت خداوند انشاءالله به همه شما توفيق بدهد، خداوند همه تان را به مملكتخودتان به سلامت و با استقلال و آزادى برگرداند، موفق باشيد انشاءالله .
و السلام عليكم و رحمه الله و بركاته
تاريخ : 27/8/57
بيانات امام خمينى در مورد مغايرت رژيم پهلوىبااصول انسانى و اهميت تبليغات گسترده جهت معرفى نهضت
كشتار و حكومت نظامى تاثيرى در قيام استقلال طلبانه ملت ندارد
بسم الله الرحمن الرحيم
مطلبى كه ما مكرر گفته بوديم ، وزير خارجه انگلستان فاش كرد. ما ازاول گفته بوديم كه آن شاه سابق به دستور انگليس ها كودتا كردند و آمدند و منافعآنها را مى خواستند حفظ بكنند و وقتى كه او يك خطائى كرد، يك تخلفى كرد بيرونشكردند و بردنش به جزيره موريس و رفت سراغ كارش و شاه فعلى هم براى منافع متفقين، در ايران هستند و براى منفعت متفقين (شوروى - و اتحاد جماهير - آمريكا و بريتانيا)مشغول كارند و وزير خارجه بريتانيا همين مطلب را در چند روز پيش از اين گفت كه ما نمىتوانيم كه ساكت باشيم و كسى كه براى منفعت ما در ايران هست و حافظ منافع ماستاينطور باشد. ملت ايران هم كه الان قيام كرده است روى همين معناست كه وزير خارجهانگلستان گفته است . ملت ايران كه الان اينقدر در خاك و خون كشيده شده است ، جوانانشانرا آنقدر كشته اند، تمام شهرهاى ايران ، شهرهاى مهم ايران ، قصبات ايران الان انقلاباست ، زنجان را نوشته است تمام زنجان در آتش دارد مى سوزد، تهران هر گوشه اشانقلاب است ، قم ، ساير شهرها، همه جا اين مسائل هست و يك قيام همه جانبه و منتهى به يكانقلابى من ترسم بشود كه ديگر نشود جلويش را بگيرند وعقل وزير خارجه انگلستان و همين طور وزراى خارجه اين ممالك استفاده جو سرجاى خودشنيامده (عقلشان ) كه بفهمند با يك ملت نمى شود اينطور رفتار كرد. سران كشورهاىابرقدرت خيال مى كنند كه به واسطه همين كه ابرقدرت شدند بايد همه عالم رابخورند. اگر يك ملتى همگى قيام كردند و همه چيزشان را دارند مى دهند براى اينكهآزادى و استقلال خودشان را به دست بياورند، نمى شود اين را با سرنيزه و حكومت نظامىو دولت نظامى اين آتش را خواباند. اين جزء اشتباهاتى است كه اينها مى كنند. اگرچنانچه بخواهند اينها فرض كنيد كه يك حكومت نظامى پيش كار بياورند، خوب الان دوازدهتا شهر رسما نظامى است ، همه ايران هم به غير رسم نظامى است . الان حكومت ايرانحكومت نظامى است لكن معذلك مردم زير بار حكومت نظامى نمى روند، كسى كه گذشته ازهمه چيزش ، ديگر اعتناء به حكومت نظامى نمى كند. فرضا كه يك كودتاى نظامى بشوديك نظامى سركار مى آيد مثل اين آدم ، اين آدم با نظامى سر كار آمدن فرقى ندارد. الان همحكومت ايران حكومت نظامى است . مردم ايستادند و حق خودشان را مى خواهند، يك چيزى نمىخواهند كه غير مشروع باشد، مردم حق مشروع

next page

fehrest page

back page

 

 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation