عليه السلام هم در زمان خلافت خودش ، در نهايت درجه اين اصل را رعايتمیكند . يك رهبر مخصوصا اگر جنبه معنوی و روحانی هم داشته باشد هرگزاسلام به او اجازه نمیدهد كه برای خودش جلال و جبروت قائل بشود . اصلا جلالو جبروتش در همان معنويتش است ، در همان قناعتش است ، در روحش استنه در جسمش و نه در تشكيلات ظاهريش . اميرالمؤمنين در زمان خلافت وقتیكه آمدند به مدائن كه نزديك بغداد است و قصر قديم انوشيروان يعنی قصرمدائن در آنجا بود ، رفتند داخل اين قصر و آن را تماشا میكردند . شخصیشروع كرد به خواندن يك شعر عربی در بی وفايی دنيا كه رفتند و . . .فرمود اينها چيست ؟ ! آيه قرآن بخوان : « كم تركوا من جنات و عيون و زروع و مقام كريم و نعمة كانوا فيهافاكهين »( 1 ) . وقتی كه حضرت وارد سرزمين ايران شدند و ايرانيها خبردار شدند كه علیعليه السلام میآيد ، يك عده از دهاقين ( 2 ) ، عدهای از سران كشاورزانآمدند به استقبال حضرت ، و شروع كردند در جلوی ايشان دويدن . حضرتصدايشان كرد و فرمود : چكار میكنيد ؟ گفتند اين احترامی است كه ما برایبزرگان خود بجا میآوريم كه در ركابش در جلويش میدويم . به احترام شماچنين كاری میكنيم . پاورقی : . 1 سوره دخان ، آيات 25 تا . 27 [ ترجمه : چه باغستانها و چشمهها وزراعتها و مجالس نيكو و عيش و نوشهای فراوانی را كه در آنها دلخوشبودند ، رها نمودند ] . . 2 دهاقين جمع دهقان است كه معرب دهگان است ، و اصل معنی دهقانيعنی كه خدا نه كشاورز عادی . |