" احكام و نواميس دينی كه يك دسته از آنها همان مقررات اجتماعیمیباشند ، در ظاهر يك سلسله افكار اجتماعی میباشند ، ارتباط آنها باسعادت و شقاوت اخروی ، و به عبارت ساده دينی با نعمتهای بهشتی ونقمتهای دوزخی ، منوط به واقعيتهايی است كه به واسطه عمل به آن نواميسو مقررات يا ترك آنها در انسان به وجود آمده و در پس پرده حس ذخيرهشده و پس از انتقال وی به نشئه آخرت و پاره شدن پرده غفلت و حجابانيت برای انسان ظاهر و مكشوف افتد پس در زير لفافه زندگی اجتماعی كهانسان با رعايت نواميس دينی بسر میبرد ، واقعيتی است زنده و حياتیاست معنوی كه نعمتهای اخروی و خوشبختيهای هميشگی از آن سرچشمه گرفته وبه عبارت ديگر مظاهر وی میباشند اين حقيقت و واقعيت است كه به نام "ولايت " ناميده میشود " نبوت " واقعيتی است كه احكام دينی و نواميسخدايی مربوط به زندگی را به دست آورده و به مردم میرساند و " ولايت "واقعيتی است كه در نتيجه عمل به فرآورده های نبوت و نواميس خدايی درانسان به وجود میآيد " . امام ، حامل ولايت حضرت معظم له درباره ثبوت ولايت و حامل آن " امام " ، و اينكه جهانانسانی همواره از انسانی كه حامل ولايت باشد ( انسان كامل ) خالی نيست ،میفرمايند : " در ثبوت و تحقق صراط ولايت كه در وی انسان مراتب كمال باطنی خودرا طی كرده و در موقف قرب الهی جايگزين میشود ، ترديدی نيست ، زيراظواهر دينی بدون يك واقعيت |