چرا چنين كرد ؟ من نمیدانم ، به احتمال فراوان عكس العمل نفرتی استكه ايرانيان از مجوس داشتند . به هر حال اين كار را عبدالله بن طاهرايرانی كرد نه عرب . آيا ميتوان كار عبدالله را به حساب همه ايرانيانگذاشت كه اساسا چنين تفكری داشتند كه هر كتابی غير از قرآن به دستشانمیافتاد ميسوختند ؟ باز هم نه . كار عبدالله كار ناپسندی بوده است ، اما دليل مدعای ما است كه گفتيمهرگاه فرهنگی مورد هجوم فرهنگ ديگر قرار ميگيرد ، پيروان و علاقهمندان بهفرهنگ جديد به نحو افراط و زيانباری آثار فرهنگ كهن را مورد بی اعتنائیقرار ميدهند ايرانيان كه از فرهنگ جديد اسلامی سخت به وجد آمده بودندعلاقهای نسبت به فرهنگ كهن نشان ندادند بلكه در فراموشانيدن آن عمد بهكار بردند . از ايرانيان رفتارهائی نظير رفتار عبدالله بن طاهر كه در عين تنفر ازتعصب عربی كه ميخواهد خود را بعنوان يك نژاد و يك خون بر مردم تحميلكند ، نسبت به اسلام تعصب ورزيدهاند و اين تعصب را عليه آثار مجوسيتبه كار بردهاند فراوان ديده ميشود . و اگر مقصود از استدلال به كتابسوزی عبدالله بن طاهر اينست كه چنينكارهائی در جهان سابقه دارد ، احتياجی به چنين استدلالی نيست . جهان شاهدكتابسوزيها بوده و هست . در عصر ما احمد كسروی جشن كتابسوزان داشت .مسيحيان در فاجعه اندلس و قتل عام مسلمانان هشتاد هزار كتاب را به آتشكشيدند ( 2 ) جرجی زيدان مسيحی اعتراف دارد كه صليبيان مسيحی در حمله بهشام پاورقی : ( 1 ) تاريخ اندلس تاليف مرحوم دكتر محمد ابراهيم آيتی و تاريخ تمدناسلام جرجی زيدان ترجمه فارسی جلد 3 صفحه . 65 |