بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب داستان ترور ابوبکر وعائشه, نجاح الطائى   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     01 - داستان ترور ابوبكر وعائشه
     02 - داستان ترور ابوبكر وعائشه
     03 - داستان ترور ابوبكر وعائشه
     04 - داستان ترور ابوبكر وعائشه
     05 - داستان ترور ابوبكر وعائشه
     06 - داستان ترور ابوبكر وعائشه
     fehrest - داستان ترور ابوبكر وعائشه
 

 

 
 

معاويه مردم را از گريستن بر عايشه بازداشت

ابن خلكانمى نويسد:

عايشه درزمان پادشاهى معاويه، در سال 58 هجرى و در سنّ 67 سالگى مرد و در بقيع دفن شد. پساز مرگ عايشه، پسر عمر بر او گريست و اين خبر به معاويه كه هنوز در مدينه بود رسيدو به عبدالله بن عمر گفت: آيا براى مردن يك پيرزن گريه مى كنى؟ عبدالله گفت:تمام فرزندانِ ام المؤمنين بر او مى گريند; البته كسى كه فرزند او نباشد(يعنى مؤمن نباشد) نمى گريد.(265)

با ملاحظهاين حديث در مى يابيم كه معاويه گريستن فرزند عمر بر عايشه را به مسخره گرفتولى عبدالله پاسخى دندان شكن به او داد.

از طرفىاين جوابِ عبدالله بن عمر، معاويه را ـ به دليل كشتن عايشه كه او را ام المؤمنينمى خواندند ـ بى دين و مرتدّ معرفى كرد.

عايشه را شبانه دفن كردند!

عايشه بدونهيچ گونه مراسم تشييع جنازه و گردهمايى اسلامى، شبانه هم چون پدرش ابوبكر به خاكسپردند!(266)اين، يك فاجعه براى خاندان ابوبكر بود كه بزرگانش را بدون تشييع جنازه و بدونگردهامايى اسلامى بلكه شبانه به خاك سپردند; زيرا ابابكر و عايشه را شبانه دفنكردند و عبدالرحمان بن ابى بكر را زنده بگور كردند(267) و بدن مطهّرمحمد بن ابى ابكر را در شكم الاغ مرده اى گذاشته و به آتش كشيدند(268)!!

همچنينطلحة بن عبدالله را در وسط ميدان جنگ با نيرنگ به قتل رساندند.(269)

ترور طلحة بن عبدالله تيمى

طلحه شدتعمل بسيارى نسبت به عثمان نشان مى داد(270). وى از آبدادن به عثمان جلوگيرى كرد و در سر بريدن او شركت داشت.

مغيرهمى گويد: طلحه از همه مردم نسبت به عثمان سخت گيرتر بود.(271)

از آنجا كهطلحه در ترور عثمان بن عفان شركت داشت، بنى اميه تصميم به انتقام از او گرفتند.

پس از آنكه عايشه به بصره لشكر كشى كرد و خونخواهى عثمان را بهانه نمود، سعيد بن عاص اموىگفت: خون ما (عثمان) تنها بر گردن اين سه تن يعنى عايشه، طلحه و زبير است.

عايشه وطلحه خونخواهى عثمان را بهانه كردند و به جنگ با اميرمؤمنان امام على بن ابيطالب(عليهالسلام)پرداختند ولى از اين كار بهره اى نيافتند; زيرا امويان تصميم گرفته بودندانتقام عثمان را از عايشه و طلحه و زبير بگيرند.

و در جريانجنگ جمل فرصتى براى مروان بن حكم پيش آمد و طلحة بن عبدالله را كشت.(272)

در حاشيه ترور ابا عبيدة بن جرّاح

ابو عبيدةبن جرّاح فهرى از صحابه قديمى بود كه به مدينه هجرت كرده بود(273);و يكى از اركان سه گانه حزب قريشى به شمار مى رفت; ابابكر، عمر و ابا عبيدهسه پايه اصلى اين حزب بودند.

مسؤولاناين حزب، ابوعبيده را لقب «امين» داده بودند; زيرا اسرار و رازهاى اين تشكّل نزداو نگه دارى مى شد.

مشهور استكه مى گفتند: هر امتى امينى دارد و امين اين امت نيز اباعبيدة بن جرّاح فهرىاست.(274)

اباعبيدههمان كسى است كه در سقيفه از عمر روى برتافت و زمينه ساز بيعت با ابا بكر شد و اينجريان سبب شد تا عمر بر او خشم بگيرد.

براساسقرارهاى حزب قريش، بنا بود ابتدا ابابكر و پس از او عمر و پس از عمر اباعبيده بهخلافت دست يابند، و اين واقعيت هولناك را مى توان به آسانى از احاديثى كه اينحزب به نام پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) نسبت دادند، دريافتكرد:

ـ ... بهعايشه گفتم: كدام يك از ياران پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) در نزد اومحبوب تر بودند؟

عايشه گفت:ابوبكر،

گفتم: پساز او چه كسى؟

گفت: عمر;

گفتم: پساز او چه كسى؟

گفت:ابوعبيده بن جراح; وبالاخره پرسيدم پس از او چه كسى؟

و در اينجا عايشه سكوت كرد.(275)

ـ ابوهريرهاز زبان رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) اين حديث را جعل كردهاست:

ابوبكر مردخوبى است، عمر مرد خوبى است، ابوعبيدة بن جرّاح مرد خوبى است.(276)

نكته قابلتوجه آن است كه از عثمان بن عفان در احاديثى كه حزب قريشى جعل كرده بودند نامى بهميان نيامده و در آغاز بنا نبوده كه او نيز خليفه شود;

ـ از طرفىروشن است كه بنى اميه اين طرح حزب را نپذيرفته و دست به كار شدند تا سهمى نيز براىخود به وجود بياورند;

ـ بنى اميهدريافتند كه ابوبكر اصرار دارد سومين خليفه اباعبيده باشد و فرمانده سپاه اسلام درشام نيز او باشد و اين يكى از اسباب ترور ابابكر بود; زيرا توافق كردند ابوبكر رابكشند و اباعبيده را نيز بركنار كنند و عثمان را به جايش بگمارند;

ـ اينپيمان به انجام رسيد و ابوعبيده پس از مرگ ابابكر بركنار شد و عثمان به عنوان ولىعهد عمر معرفى شد;

ـ امويانبه مشكل مهمى برخورد كردند; زيرا احاديثى (ساختگى) را در بين مردم شايع ديدند كهابابكر، عمر، و اباعبيده را به ترتيب شايسته ترين افراد معرفى مى كرد; در اينحال نيز آستين ها را بالازده و حديث هاى جديدى جعل كردند كهمى گفت:

ابابكر وعمر و عثمان، به ترتيب شايسته ترين افراد هستند. از جمله اين احاديث جعلى كهاز زبان عايشه بيان شده است:

... عايشه مى گويد: رسول خدا(صلى الله عليه وآلهوسلم)در خانه من در حال استراحت بود و ساق پايش نمايان بود; در اين حال ابابكر اجازهورود خواست و اجازه يافت و وارد شد و پيامبر نيز در همان حال بود; سپس عمر كسباجازه كرد و اجازه يافت و وارد شد و باز هم پيامبر در همان حال بود;

آن گاهعثمان اجازه خواست و پيامبر برخاست و نشست و لباس خود را مرتب كرد و عثمان نيزاجازه يافت و وارد شد و مانند ابوبكر و عمر شروع به گفتگو با آن حضرت كرد.

پس از آنكه عثمان رفت، به آن حضرت گفتم: وقتى ابابكر و عمر آمدند باكى نداشتى ولى براىورود عثمان نشستى و لباست را مرتب كردى؟

گفت: آيااز كسى كه فرشتگان از او حياء مى كنند، حياء نكنم؟(277)

اين حديثجعلى، سياق گفتار بنى اميه را دارد و به رسول خدا(صلى الله عليه وآلهوسلم)توهينكرده است و ابوبكر و عمر را نيز مورد اهانت قرار داده است.

ابوموسىاشعرى مى گويد: زمانى رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) در يكى ازبستان هاى مدينه نشسته بود و شاخه اى را كه در دست داشت بين آب و گِلحركت مى داد كه ناگهان مردى اجازه ورود خواست، و او فرمود بگو داخل شود، و اورا به بهشت بشارت بده. من ديدم آن مرد ابابكر است و او را بشارت به بهشت دادم.

مرد ديگرىاجازه ورود خواست و او همان كلام را تكرار كرد. رفتم و ديدم عمر است و او را بشارتبه بهشت دادم.

براى سومينبار كسى اجازه ورود خواست و حضرت فرمود: او را اجازه ورود بده و بگو اهل بهشت است.رفتم و ديدم عثمان است و او را بشارت به بهشت دادم.(278)

هم چنينروايتى جعل كرده اند كه مى گويد:

ما با رسولخدا مى گفتيم: زنده باد ابوبكر و عمر و عثمان!(279)

پس از قتلابابكر و رئيس شدن عمر، اباعبيده از چشم دولت افتاد و مصيبت هايى برايش پيشآمد.

در آنروزها بود كه اباعبيده نيز با تيرهايى ازسوى نظام سلطه هدف قرار گرفت و باعده اى ديگر از مخالفان نظام در شام به قتل رسيدن.

به خوبىروشن است كه عمر با امويان پيمان بسته بود تا ابوعبيده را بركنار كند، و سهم رياستاو را به عثمان و معاويه بدهد.

بدينترتيب، اباعبيده كه در سقيفه كارها را براى رياست ابابكر و عمر مرتب كرد، خودشبهره اى از رياست نبرد و دست خالى مرد.

معاويه درزمانى كه از سوى عمر به زمامدارى شام منصوب شده بود، بلال و اباعبيده و يارانشانرا به قتل رسانيد.

واقدى، وعمرو بن على، و برقى و محمد بن اسحاق مى نويسند: بلال در سال 20 هجرى (280)پس از شيوع طاعون عمواس در حلب از دنيا رفت و در همان سال نيز معاذ بن جبل در سن38 سالگى مرد(281).ابوعبيده بن جرّاح نيز در فحل اردن از دنيا رفت.(282)

پس از شدتيافتن درگيرى بين عمر و ابا عبيده به سبب آنكه عمر او را از جانشينى خود بركناركرد و خوددارى عمر از ورود ابن عوف گفت: رسول خدا(صلى الله عليه وآلهوسلم)فرمود:

وقتىشنيديد در شهرى وبا و طاعون آمده به آن جا نرويد و اگر داخل شهر بوديد نيز از آنخارج مشويد و فرار مكنيد. در اين حال عمر با همراهانش به مدينه بازگشتند. اينروايت را بخارى و مسلم نيز آورده اند.

عبدالرحمانبن عوف با اين حديث عمر را نجات داده و ابن جراح را سركوب كرد.

از سوىديگر ، بركنارى ابوعبيده به نفع عثمان و عبدالرحمان بن عوف بود; زيرا اولينرقيبشان درحزب قريشى براى خليفه شدن، ابوعبيده بود. همچنين لازم به يادآورى است كهاينان قرار گذاشته بودند پس از عثمان نيز ابن عوف به خلافت دست يابد!

عمر پس ازبازگشت از شام، ابوعبيده را از زمامدارى آن منطقه بركنار كرد و معاويه را به جايشگمارد.(283)در همان سال، ابوعبيده نيز در فحل اردن مرد در حالى كه از خلافت و ولايتعهدىبركنار شده بود.

بنى اميه،وليدبن عتبة بن ابى سفيان را نيز كشتند و سپس گفتند: در اثر طاعون مرده است.

و بيهقىروايت كرده كه ابوعبيده در سفر حج به دليل آن كه عمر و همراهانش مجلس غنا به راهانداختند از آنها جدا شد.

اومى گويد با عمر به حج رفتيم و در كاروانى وارد شديم كه ابو عبيده وعبدالرحمان بن عوف نيز بودند. كاروانيان گفتند: اى خواست! براى ما آوازى بخوان واو نيز آوازى سرداد. آنگاه گفتند: از ترانه هاى ضرار برايمان بخوان. عمر گفت:اى خوات! با صداى بلند بخوان كه صدايت ما را جادو كرد.

من باابوعبيده برخاستيم و رفتيم.(284)

به همينسبب برادر زاده ابوعبيده يعنى ابو يعلى بن عمر بن جرّاح با حزب قريشى مخالف شد.

وى ازافراد خط مقدم سپاه امام على(عليه السلام) در جنگ جمل بود. (285)

والسلامعليكم ورحمة الله وبركاته


[265]وفيات ابن خلكان، ج 3، ص 16.

[266]الطبقات الكبرى، ابن سعد، بيروت ، چاپ دار صادر، ج 8، ص 77.

[267]المستدرك الحاكم، ج 3، ص 207.

[268]مختصر تاريخ دمشق، شرح حال محمد بن ابى بكر.

[269]المعارف، ابن قتيبه، ص 229.

[270]المعارف، ص 228.

[271]العقد الفريد، چاپ دار احياء التراث العربى، ج 4، ص 280.

[272]المعارف، ابن قتيبه، ص 229.

[273]ابوعبيده شخصى قد بلند ولاغر كه پشتش خميده، و رگهاى صورتش باز بود، صفوة الصفوه،ابن جوزى، ج 1، ص 192; دندانهاى جلوى او افتاده بود، يك پايش مى لنگيد،المستدرك الحاكم، ج 3، ص 308; الطبرى، 2/261; الاصابة، ج 6، ص 313، و او گور كنمهاجرين بود، تاريخ طبرى، ج 2، ص 451.

[274]سنن الترمذى، ج 3، ص 221، چاپ دارالتربية دول الخليح.

[275]سنن الترمذى، ج 3، ص 222، ح 2985 ـ 4027; سنن ابن ماجة، ص 102، چاپ دارالتربيةلدول الخليح.

[276]سنن الترمذى، ج 3، ص 222.

[277]صحيح مسلم، ج 4، ص 1866، ح 2401 ـ 2402، چاپ دار احياء التراث العربى، تحقيق عبدالباقى.

[278]صحيح مسلم، ج 4، ص 1867، ح 2403، چاپ دار احياء التراث العربى; سنن الترمذى، ج 3،ص 211، ح 2927 ـ 3976.

[279]صحيح الترمذى، ج 3، ص 210، ص 2924 ـ 3972، چاپ دارالتربيه العربيه لدول الخليج.

[280]اسدالغابه، ابن اثير، ج 5، ص 245; ج 1، ص 197.

[281]اسدالغابه، ابن اثير، ج 5، ص 197، بيروت چاپ داراحياء التراث العربى.

[282]تاريخ ابى زرعه، ص 301.

[283]تاريخ طبرى، ج 3، ص 165، بيروت، چاپ اعلمى.

[284]السنن الكبرى، بيهقى، ج 5، ص 69.

[285]الكامل فى التاريخ، ابن اثير، ج 3، ص 204.

 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation