يكى در بيابان سگى تشنه يافت
|
برون از رمق در حياتش نيافت
|
كله دلو كرد آن پسنديده كيش
|
چو حبل اندر آن بست دستار خويش
|
به خدمت ميان بست و بازو گشاد
|
خبر داد پيغمبر از حال مرد
|
كه داور گناهان او عفو كرد
|
وفا پيش گير و كرم پيشه كن
|
كسى با سگى نيكويى گم نكرد
|
كجا گم شود خير با نيك مرد
|
كرم كن چنان كت برآيد ز دست
|
جهانبان در خير بر كس نبست
|
اخبار به سخاوت بوسيله جبرئيل موجب اسلام كافرى شد
در امتيازى كه خداوند براى سخاوتمند قائل است جدا موجب شگفتى است ، داستانى را امامصادق عليه السلام نقل كردند و مى فرمايد: گروهى از يمن به محضررسول خدا عليه السلام رسيدند، كه در بين ايشان مردى بود كه از نظر فهم وكمال از همه آنها برتر بود، و اين مرد در محاجه بارسول خدا عليه السلام مبادرت مى كرد، و در محاجه و مجادله ، پيامبر اكرم را به غضب درآورد تا جائى كه بين دو چشم پيامبر عرق بصورت نازنينش جارى و به زمين مى ريخت . فاتاه جبرئيل فقال ربك السلام و يقول لك هذارجل سخى الطعام ، فسكن عن النبى الغضب و رفع راسه وقال له لولا ان جبرئيل اخبرنى عن الله عزوجل انك سخى تعطم الطعام لشددت بك وجعلتك حديثا لمن خلفك . پس آنگاه جبرئيل بر پيامبر عليه السلامنازل شد و گفت پروردگارت سلام مى رساند و مى گويد براى تو كه اين مردسخاوتمند است و اطعام طعام مى نمايد؛ پس غضب پيامبر با شنيدن اين خبر تسكين يافت ، وسر مباركش را بلند كرد و به آن مرد فرمود: اگرجبرئيل از طرف خداوند خبر نمى آورد كه تو مردى سخى الطبع هستى واهل اطعامى ، هر آينه بر تو سخت مى گرفتم و جريان تو را داستانى و حديثى براىآيندگان تو قرار مى دادم . پس آن مرد عرض كرد به پيامبر، آيا پروردگار تو سخاوترا دوست مى دارد؟ حضرت فرمود: بلى . قال انى اشهد ان لا اله الا الله و انك رسول الله و الذى بعثك بالحق لا رددت عن مالى احدا (61) آن مرد گفت : پس من شهادت مى دهم كه خدائى جز ذات اقدس حضرت اله نيست، و اينكه تو رسول او فرستاده او هستى ، و سوگند به همان خدا كه تو را به حق مبعوثبه رسالت نمود ، هرگز احدى را از مالم محروم ننمودم . اين بود معنا و اهميت سخاوت وجود و كرم ، كه همه انبياء و اولياء گرام به آن متصف بودند و سخاوتمندان را نيز دوستمى داشتند.
محبوبترين مردم نزد خدا نافع نشان براى مردمند
پيامبر خدا عليه السلام فرمود: احب الناس الى الله انفعهم للناس . محبوبترين مردم نزدخداوند كسى است كه نفعش به حال مردم بيشتر باشد. حضرت على بن ابى طالب عليهالسلام مى فرمايد: ابلغ ما تستدر به الرحمته ان تضمر ان لجميع الناس الرحمه (62)
رساترين چيزى است كه وسيله آن مى توانى رحمت الهى را به خود جلب كنى اين است كهدر باطن به همه مردم عطوف و مهربان باشى .
زيادى سخنت را امساك و زيادى مالت را انفاق كن
قال رسول الله عليه السلام رحم الله امرء امسكالفضل من قوله و انفق من ماله پيامبر فرمود: رحمت خدا بر آن كسى كه از زيادىسخنش امساك كند و زيادى ، حرف نزنند، و زيادى مالش را نيز انفاق كند. چيزى كه بيشاز حد استفاده اش هست ذخيره ننمايد.
در فراز اول سخن درر بار حضرت رسول اكرم عليه السلام متمسك به سخن خودشان مىشويم كه فرمودند: قل الخير و الا فاسكت .
حرف حق بزنيد و الا ساكت بمانيد.
پس بهتر است آنچه كه نياز انسان را تاءمين مى نمايد بگويد و از سخن بيهوده و بىفايده كه شنونده را هم ملول مى نمايد، امتناع ورزد.
و در فراز دوم سخن آن حضرت ، شما اگر حقوق ماهيانه و كارمندى ، يا درآمد كشاورزى يافائده تجارت در بازار، يا هر درآمدى در روز و هفته و يا حقوق كارگرى تاءمينتان مىكند يا اندك ذخيره براى مخارج اتفاقى ، بهتر است مازاد آن را به رفع نياز محتاجانبزنى ، و نيازهاى برادران و خواهران دينيت را برآورده كنى .
در نزد فروتنان و دون صفتان اظهار عجز نكن
از سخنان حكيمانه امير مؤ منان على عليه السلام كه به فرزندش حضرت مجتبى عليهالسلام توصيه مى نمود، فرمود:
و ارفع بنفسك عن دنى الطلب
|
و اذافتفرت فدا و فقرك بالغنى
|
عن كل اذى دنس كجلد الاحرب
|
لو كان ابعد من محل الكوكب
|
زندگى را از طريق ذلت انتخاب مكن ، خود را بالاتر از آن بدان كه از ناكس درخواستكنى آنگاه كه بيچاره شدى ، فقر خود را با بى اعتنائى به ناپاكان ، همانند پرهيزكچل (يا جرب گرفته ) از كثافت مداوا كن .
يعنى چنانكه آدم كچل يا جرب گرفته بايستى از كثافات پرهيز كند والا به انواعبيمارى مبتلا خواهد شد.
آدم پست فطرت را به منزله كثافت معرفى مى نمايد كه پرهيز و دورى جستن از او برهمه مشكلات فائز و فائق مى آيد.
در نتيجه اين بى اعتنايى به ناكس ها (و توجه به خداى عزيز) تمام رزقى كه از دستترفته است ، هر چند دورتر از جايگاه ستاره ها باشد بطور حتم به تو باز مى گردد.
اى آنكه ز فيض جام روزى خوارى
|
زنهار مكش ز بهر روزى خوارى
|
روزى تو مى رسد بهر وجه كه هست
|
گر صاحب احترامى و اگر خوارى
|
خدايا از مال دنيا و وسعتم بده كه محتاج به شر از خلقت احدى نباشم
از دعاى مكارم اخلاق سيدالساجدين عليه السلام مى خوانيم كه عرض كرد خدايا: واغتنى و اسع على فى رزقك ولا تفتنى بالنظر و اعزنى و لا تتلينى بالكبر (63) بارالها آنقدر مرا غنى بنما و از مال دنيا برخودارم كن به مردم نياز نداشتهباشم و روزيت را بر من وسعت بخش تا خانواده ام در گشايش باشند و مرا با نگاه والتفات به اموال ثروتمندان آزمايش منما و موجبات عزت نفس و رفعت معنويم را كه لازمهافراد با ايمان است فراهم نما و از تكبر و خود بزرگ بينى منزه و محفوظم بدار.
قرآن مى گويد: لله العزه و لرسوله و للمونين . (64)
عزت براى خداوند است و براى پيغمبر خداست و براى افراد با ايمان مى باشد.
پيامبر عليه السلام فرمود: ليس للمومن ان يذل نفسه . (65) شخص با ايمان حق نداردكه موجبات ذلت و خوارى خود را فراهم آورد.
اخلاق و ايمان
حوائج مردم از برآوردن فزع قيامت در امان است
قال ابوالحسن موسى عليه السلام : ان الله عبادا فى الارض يسعون فى حوائجالناس هم الامنون يوم القيامه (66)
امام موسى كاظم عليه السلام فرمود:
براى خداوند در روى زمين بندگانى است كه در انجام حوائج مردم ساعى و كوشا هستند، واين بندگان در روز قيامت از سختيها و دشواريها در امان خواهند بود.
پيامبر خدا عليه السلام فرمود:
من قفسى لاخيه المومن حاجه فكانما عبدالله دهره
كسى كه حاجتى از برادر مؤ منش برآورده سازد مانند آن است كه روزگارى را به عبادتخداوند گذرانيده باشد.
در اين سعى سخن پراهميت ديگرى از پيامبر خدا عليه السلام مى خوانيم ، فرمود: من اصبحو لم بهتم بامور المسلمين فليس بمسلم
كسى كه روز خود را آغاز كند و اهتمام به امور مسلمين نداشته باشد مسلمان نيست .
و يا مى فرمايد: المسلم من سلم المسلمون من يده و لسانه .
مسلمان كسى است كه از دست و زبانش در امان باشند.
پاداش برآوردن حاجات مسلمانان فقط با خداست
امام صادق عليه السلام فرمود:
ما قضى مسلم لمسلم حاجه الا ناداه الله تبارك و تعالى على ثوابك و لا ارض لكبدون الجنه (67)
هر مسلمانى كه حاجت برادر مسلمان خود را برآورده سازد خداوند مى فرمايد: پاداش ايناقدام تو به عهده من است و هيچ پاداشى جز بهشت براى تو راضى نمى گردم .
رساترين عامل جلب رحمت خدا ترحم به خلق است
على عليه السلام فرمود: البلغ ما تستدر به الرحمه تضمر لحميم الناس الرحمه. (68) رساترين چيزى كه بوسيله آن مى توانى خدا را براى خود جلب كنى ايناست كه در باطن نسبت به همه مردم خير خواه و مهربان باشى . كه پيامبر خدا عليهالسلام فرمود: راءس العقل بعد الدين التودد الى الناس و اصطناع الخير الىكل بر و فاجر.
(69) پس از دين ، و ايمان به خداوند سر آمد تمامىاعمال خردمندانه بشر دوستى و نيكى به همه مردم است ، خواه خوب و درستكار باشند وخواه فاسق و بدكار. پيامبر عليه السلام فرمود: اعلم انكل مكرمه تاتيها او صنيعه صنعتها الى احد من الخلق فانها اكرمت بها نفسك و زينت بهاعرضك و لا تطلبن من غيرك تشكر ما صنعت الى نفسك (70) بدان هرعمل كريمانه اى كه انجام مى دهى و هر كار مهمى كه درباره يكى از برادران دينيت بجامى آورى ، با آن عمل بزرگ خودت را گرامى داشته و شرف انسانيت را به آن زينت مىدهى پس از غير خودت شكر. سپاس كار خوبى را كه براى خود انجام داده اى طلب مكن .تشكر و سپاسگزارى كار خيرت را هرگز از غير خداوند توقع مكن .
يار مظلومان و خصم ظالمان باش
امير المؤ منين عليه السلام در ضمن وصيت به فرزندانش حسنين عليه السلام فرمود: كوناللظالم خصما و للمظلوم عونا. فرزندان من ، شما را توصيه مى نمايم كه دشمن ظالمانو يار مظلومان و ستمديدگان باشيد. پيامبر بزرگ اسلام عليه السلام فرمود: يقول الله عزوجل و عزتى و جلالى لانتقمن من الظالم فى عاجله واجل و لانتقمن ممن راءى مظلوما فقدر ان ينصره فلم ينصره (71) خداوند مى فرمايد:به حضرت وجلالم قسم كه از ظالم در دنيا و آخرت انتقام مى گيرم و همچنين از كسى كهمظلومى را ببيند و قادر باشد به وى كمك كند و ياريش ننمايد.
مسلمان نيست كسى كه با مسلمانان مكر كند.
ليس منا من ماكر مسلما. (72) پيامبر اكرم عليه السلام فرمود: از ملت ما و از مسلماناننيست كسى كه با مسلمانى حيله و مكر نمايد. بعضى از حيواناتجنگل تكوينا مكار و حيله گرند، يعنى فقط از راه حيله و مكر و فريب مى توانند ادامه حياتبدهند، چه زشت است كه انسان تاج ( و لقد كرمنا بنى آدم ) بر سر دارد، چون روباهحيله گرى كند، و نان خود را به فريب دادن يعنى با كلاه سر مسلمانى گذاشتن ، ملئوتنمايد و چنين نانى براى عائله اش فراهم سازد، چه زشت است كه چنين انسانها در روزحشر، مثل روباه محشور گردند. حضرت صادق عليه السلام فرمود: المسلم و هو عينهو مراته و دليله و لا يخونه و لا يظلمه و لا يخدعه و لا يكذبه و لا يغتابه (73) مسلمان برادر مسلمان است و به منزله چشم او است خوبيها و بديهايش را به او مى نمايانديعنى همانند آينه است براى او، زشتيها و زيبايهايش را نشان مى دهد، و مسلمان راهنماىمسلمان است و هرگز به او خيانت نمى كند و بر او ظلم و ستم روا نمى دارد و در كارش بااو خدعه و نيرنگ بكار نمى برد، به او دروغ نمى گويد، و در غياب او غيبت نمى كند.
به درخواست خير هيچكس پاسخ منفى مده
ابى جعفر امام باقر عليه السلام فرمود: ان ابى على بن الحسين عليه السلام اخذبيدى و قال افعل الخير الى كل من طلبه منك فان كان من اهله فقد اصبت موضعه و ان لم يكنمن اهله انت من اهله (74) امام پنجم عليه السلام فرمود: پدرم على بن الحسين عليهالسلام دست مرا گرفت و فرمود: فرزندم به هر كس كه از تو درخواست نيكى كرد به اونيكى كن ، اگر اهليت داشت تو به راستى به حقيقت آن رسيده اى ، و اگر اهليت نداشت توبه اهليت خويش دست يافته اى .
هر چيزى كه براى خود پسنديدى ، براى غير نيز بپسند
حضرت على عليه السلام به پيرمرد كه در محضرش بود درس اخلاق داد و فرمود: ياشيخ ارض للناس ما ترضى لنفسك و ات الى الناس ما تحب ان يوتى اليك . اىپيرمرد، درباره مردم به چيزى راضى باش ، كه براى خودت راضى هستى ، و بادگران طورى رفتار كن ، كه ميل داراى با تو آنچنان رفتار شود.
خداوند خير خواهان را دوست مى دارد
على عليه السلام فرمود: ان الله سبحانه و تعالى يحب ان يكون فيه الانسان للناسجميله . خداوند دوست دارد مردم درباره همديگر خوب فكر كنند و خير خواه هم باشند.حضرت موسى بن جعفر عليه السلام فرمود: اناهل الارض لمر حومون ما تحابوا و اد و الامنه و عملو الحق . (75) مردم روى كره زمينپيوسته در رحمت و شفقت بسر مى برند مادامى كه يكديگر را دوست بدارند، اداء امانت كنندو رفتارشان بر وفق حق و حقيقت باشد. و كسى كه نسبت به برادران دينيش از اسلامكردن مضايقه دارد هرگز انسان موفق و رستگار نيست .
بار رحمت اگر چه به يك جرعه آب صله كن
صل رحمتك و لو بشربه من الماء. (76) امام رضا عليه السلام فرمود: با ارحامتان صلهكنيد اگر به يك شربت آبى باشد. بنابراين صله رحم متضمن ديدار از رحم و اعطاءهديه اى مى باشد. خاصه اگر در راستاى خانواده هاى متنفذ و مالدار باشد شايسته استبا اهداء يك قطعه فرش يا يكدستگاه يخچال ،وسائل رفاهى ديگر كه فاقد آنند هديه برند و تا بدينوسيله صله رحم آنان از ارزشوالاى معنوى و رضا و خشنودى پروردگار مهربان برخوردار گردد.
اخلاق مؤ من با رحم خويش
در قضاء حوائج مؤ من خاصه اگر رحم باشد ازرسول خدا عليه السلام است كه فرمود: من كان يومن بالله و اليوم الاخرفليصل رحمته . (77) هر كس ايمان به خدا و روز قيامت دارد، پس با رحمتش صله كند،يعنى خويشاوندان خود را دوست بدارد و به آنان احساس لازم را بنمايد. ايضا از پيامبرخدا عليه السلام است كه فرمود: من احب ان يبسط له فى رزقه ، و يوخر له فى اجلهفليصل رحمه . (78) اگر كسى دوست دارد كه روزيش زياد گردد و فراوان شود، واجلش تاءخير بيفتد پس بايد با رحمتش صله كند. يعنى صله ارحام روزى را فراوان سازدو عمر را طولانى كند، و در راءس كارهاى خير انسان است ، خاصه كه تواءم باحل مشكل رحم و تاءمين نيازمنديهايشان بوده باشد.
اخلاق مصاحبت و دوستى
آنكه كه محبت دارد نزديك به شما است
انتخاب دوست و مصاحبت در هر شرائط، لازم و ضرورى بنظر مى رسد، كه بدون دوستزندگى مشكل و ناگوار مى نمايد. لكن در انتخاب دوست چه وظيفه اى داريم ؟قال المعصوم عليه السلام : القريب من قربته الموده و ان بعد. (79) نزديكان توبعنوان دوست تو با تو نزديكترند اگر چه وابسته به خويشاوندان تو نباشند. پسكسى كه دوستدار تو است با دوست داشتن قريب و نزديك است با تو، نه كسى كهفاميل و خويشاوند تو است ولى هيچگونه مودت و علاقه اى به تو ندارد، بهترين دوستشما، دوستان و دوستداران خداوند است
دوستت نزديكتر از من به من است
|
وين عجب تر كه من از وى دورم
|
اميرالمؤ منين عليه السلام فرمود: خير اخوانك من كثر اغضابه لك فى الحق .(80) بهترين برادر تو آن كسى است كه در راه حق بيشتر بر تو خشم گيرد و ترا از كارناپسند نهى نموده و باز دارد.
دوستانم ، معايبم را به من هديه كنيد.
قال الصادق عليه السلام : احب اخوانى الى من اهدى الى عيوبى . (81) امام ششمفرمود: بهترين برادرانم آن كسى است كه عيبها و نقائصم را به من هديه كنند. كسى كهمعايبت را مى نگرد و به تو براى اصلاح آن تذكر نمى دهد دوست تو نيست بلكه دوستچون آئينه است كه در نشان دادن عيبهايت ترا دعوت به دفع و و اصلاح آن مى نمايد. مؤ منآئينه و مراة مؤ من است كه با ذكر معايب او را از عيوباتش پاك مى سازد.
و پيامبر بزرگ اسلام عليه السلام مى فرمايد: خير اخوانكم من اهدى اليكم عيوبكم.(82) بهترين برادران شما آن است كه عيوبتان را به شما هديه كند. يعنى در زدايشعيبها و ايرادها و نقايص از مؤ منان آنچنان توصيه شده كه ايراد و عيب و نقص از آنان بهمنزله هديه و تحفه و تحيت معرفى شده است .
در مصاحبت و دوستى با اكرام الناس
پيامبر عليه السلام فرمود: اسعد الناس من خالط كرام الناس . (83) سعادتمندترينمردم كسى است كه با كرام ناس و شريف ترين آنان مصاحبت و دوستى و مراوده داشتهباشد. اميرالمؤ منين عليه السلام فرمود: جمع خير الدنيا و الاخرة فى كتمان السر ومصادقه الاخبار. و جمع الشر فى الاذاعه و مواخاة الاشرار. (84) خير دنيا و آخرتدر دو چيز جمع مى آيد پنهان داشتن اسرار، و دوستى با اخيار است و بدبختى دنيا و آخرتدر دو چيز (عكس آن ) خلاصه مى گردد، يكى فاش نمودن اسرار، دوم رفاقت با اشرار مىباشد. على عليه السلام مى فرمايد: عليكم بالاخوان فانهم عدة فى الدنيا و الاخرة .(85) براى خود دوستانى از بين برادران دينى انتخاب كنيد، زيرا آنان ذخائر دنيا وآخرت شما هستند. و يا آن حضرت مى فرمايد: من تاءلف الناس احبوه . كسى كه در ارتباطبا مردم از در الفت و محبت وارد شود مردم او را دوست مى دارند.
سه صفت موجب امنيت است .
ابى الحسن موسى بن جعفر عليه السلام فرمود: اناهل الارض لمرحومون ، ما تحابوا وادو الامانه ، و عملو الحق . (86) مردم تمامى كره زميندر رحمت و آسايش هستند و خوب زندگى مى كنند ماداميكه داراى سه صفت باشند:اول آنكه يكديگر را دوست بدارند و نسبت به همديگر علاقه انسانى و نوعدوستى داشتهباشند، دوم آنكه در امانتهاى مالى به يكديگر خيانت ننمايند، سوم آنكه اعمالشان بروفق حق و عدل باشد.
دوست شايسته چون اعضاء مهمه بدن است .
من فقد اخا فى الله فكانما فقد اشرف اعضائه . معصوم عليه السلام فرمود:كسى كه دوست پاكدل مؤ من خود را براى خدا با او دوستى داشته از دست بدهدمثل آن است كه شريف ترين اعضاء بدن خود را دست داده باشد. دوست شايسته بمنزلهدستها و يا قلب انسان است چه بسا دوست خوب با از دست رفتن حيات و زندگى انسانتهديد مى گردد. و يا فرمود: مواساة الاخ فيى اللهعزوجل تزيد فيى الرزق . مواساة و يارى رساندن به برادران دينى كه براى خدا باآنان برادرى دارد رزق و روزى آدمى را زياد مى نمايد.
چه نيكوست سينه ات از كينه برادرانت پاك باشد.
اميرالمؤ منين عليه السلام مى فرمايد: طوبى لمن خلا عنالغل صدره و سلم من الغش قلبه . خوشا بحال آنكه سينه اش از كينه مردم خالى ، و دلشرا از بد انديشى برهاند و پاكيزه سازد. كه آن حضرت ايضا مى فرمايد: الحقد داء دوىو مرض موبى . كينه توزى ، ناخوشى مهلك و همانند و با است ، كه موجب هلاكت و ذوبشدن اين بيمار مى گردد و از درون او را مى خورد. حضرت امير عليه السلام فرمود: اذاختشم المومن اخاة فقد فارقه . زمانى كه انسان دوست خود را ناراحت و خشمگين ساخت زمينهجدائى و مفارقت با او را فراهم مى سازد. در تذكر به عيبهايت ، يكى ديگر از راههاىشناخت عيوب و نقايص اخلاقى از راه رفيق خوب و با ايمان تو است . چه او به صلاح وسعادت دوست خويش علاقمند است و به انگيزه خيرخواهى عيب او را بر وى ارائه مى كند واو را آگاه مى سازد كه تا او خود را اصلاح نمايد. على عليه السلام در اين باره مىفرمايد: ليكن اثر الناس عندك من اليك عيبك و اعانك على نفسك . (87) البتهبايد مقدم ترين و سزاوارترين فرد از دوستان تو كسى باشد كه عيب هاى را به تواهدا نمايد و ترا در راه خير و سعادت يارى دهد. و بر همين اساس امام صادق عليه السلاممى فرمايد: احب اخوانى الى من اهدى عيوبى الى . (88) بهترين برادران من كسى استكه عيوب مرا به من هديه دهد. حضرت صادق عليه السلام ششمين امام معصوم درس اخلاقزندگى مى دهد كه ما خود عيوبات همديگر را دوستانه تذكر دهيم ، و اين بهترين هديهاست .
براى هريك از شما سه دوست است .
عن رسول الله عليه السلام : ان لا حدكم ثلاثه اخلاء. منهم من يمتعه بما سالهفذالك ماله ، و منهم خليل ينطق معه يلج القبر و لا يعطيه شيئا و لا يصحبه بعد ذلكفاوليك قرائبه و منهم خليل يقول : والله انا ذاهب معك حيث ذهبت ولست مفارقك فذالك عمله انكان خيرا و ان كان شرا. (89)
براى هر يك از شما سه دوست و رفيق وجود دارد، يكى آن دوستى كه تو را از خواهشهايتبهره مند مى سازد و خواسته هاى ترا جامه عمل و تحقق مى پوشد و آن دوست دارائى تواست ، دوست ديگر آن است كه با تو همقدم و همراه است ، دوست ديگر آن است كه با توهمقدم و همراه است تا به هنگامى كه در خانه قبر وارد شوى و پس از دفن از تو جدا مىشود نه به تو چيزى مى دهد و نه با تو مصاحبت مى نمايد و آن اقرباى تو مى باشند،اما دوست سوم همراه انسان مى ماند و آن رفيق ،عمل ما است . حضرت فرمود كه عمل مى گويد: به خدا قسم ، هر جا بروى من با تو مى آيمو هرگز از تو جدا نمى شوم خواه عملت خوب و خير باشد و خواه شر و ناپسند.
آنچه خدا براى من خواسته دوست دارم
جابر بن عبدالله انصارى در هنگام بيمارى ، حضرت باقر عليه السلام (كه جوانىنورسته بود) عيادت كرد. حضرت از حال جابر پرسيد؟ در پاسخ گفت : اعيش والمشيب احب الى من الشباب و المرض من الصحه ، و الموت من الحيات .
زندگى را سپرى مى نمايم در حالى كه در نزد من پيرى از جوانى ، و بيمارى ازتندرستى ، و مرگ از زندگى بهتر و محبوبتر است .
فقال الباقر عليه السلام : اماانا: فان شيبنى الله تعالى فالشيب احب الى وانشابنى فالشباب احب الى وان امرضنيفامرض احب ، الى و ان صححنى فاصحه و ان اماتنيفالموت و انا انى فالحيواه فقبل الجابر وجهه عليه السلام (90) پس آنگاهامام باقر ع به جابر فرمود: اما من اگر خدا پيريم خواست ، پيريم را خواهانم ، اگرجوانيم خواست ، بيمارى و اگر تندرستى ام خواست ، تندرستى را دوست مى دارم ، آنچه راكه براى من مى پسندد، همان را دوست مى دارم ، پس جابر چهره و روى مبارك حضرتش رابوسيد و گفت رسول خدا صلى الله عليه و آله راست فرمودند، آنجا كه او معضلات ورموز علم و دانش را خواهد شكافت ، چنانچه گاو نر زمين را براى زراعت مى شكافد.