پيمودن صراط عبوديت به مقام قرب الهی نائل میگردد و اثر وصول به مقامقرب - البته در مراحل عالی آن - اين است كه معنويت انسانی كه خودحقيقت و واقعيتی است ، در وی متمركز میشود و با داشتن آن معنويت ،قافله سالار معنويات ، مسلط بر ضمائر و شاهد بر اعمال و حجت زمان میشودزمين هيچگاه از وليی كه حامل چنين معنويتی باشد ، و به عبارت ديگر ، از" انسان كامل " خالی نيست . ولايت به اين معنی غير از نبوت و غير از خلافت و غير از وصايت و غيراز امامت به معنی مرجعيت در احكام دينی است ، غيريتش با نبوت وخلافت و وصايت ، واقعی است و با امامت ، مفهومی و اعتباری . مقصود از اينكه غيريتش با نبوت و خلافت و وصايت ، واقعی است ايننيست كه هر كه نبی يا وصی يا خليفه شد " ولی " نيست ، بلكه مقصود ايناست كه نبوت و همچنين وصايت و خلافت ، حقيقتی است غير از ولايت ، والا انبياء عظام ، خصوصا خاتم آنها ، دارای ولايت كليه الهيه بوده اند .و مقصود از اينكه غيريتش با امامت ، اعتباری است اين است كه يكمقام است ، به اعتباری " امامت " و به اعتبار ديگری " ولايت "ناميده میشود كلمه " امامت " در بسياری از تعبيرات اسلامی در موردهمين ولايت معنوی به كار رفته است مفهوم امامت مفهوم وسيعی است امامتيعنی پيشوايی يك مرجع احكام دينی پيشواست ، و پيشواست و همچنانكه يكمربی باطنی و راهنمای معنوی از باطن ضمير نيز پيشواست . از نظر شيعه كه مسأله ولايت مطرح است از سه جنبه مطرح |