اهميت داده میشود آن هم با كلمه " نفس " مثل : « اكرم نفسك عن كلدنية » ( 1 ) يا : « من كرمت عليه نفسه هانت عليه شهواته » ( 2 ) كهكلام اميرالمؤمنين علی عليه السلام است : آنكه در خود احساس كرامت وبزرگواری بكند ، در جان خود احساس بزرگواری بكند ، مخالفت با شهواتحيوانی برای او آسان است نقطه مقابل ، حديثی است از امام هادی سلام اللهعليه . میفرمايد : « من هانت عليه نفسه فلا تأمن شره » ( 3 ) اگر كسیخودش در نزد خودش خوار بشود ، اگر كسی احساس بزرگواری را در خودش ازدست بدهد يعنی خود را به عنوان يك موجود بزرگوار حس نكند و به تعبيریامروزی نزديك به اين تعبير كسی كه در روح خودش احساس شخصيت اخلاقی ومعنوی نكند ، از شر او بترس ، از شر او ايمن مباش بر حسب كلاماميرالمؤمنين اگر كسی در روح خدا احساس شرافت و بزرگواری بكند برای اوشهوترانی و دنبال هوای نفس رفتن كار منفوری است و نرفتنش كاری آسان [و بر حسب كلام امام هادی عليه السلام ] بر عكس ، آن كسی كه اين احساس دراو نيست و در خود احساس نمیكند كه من كسی هستم ، شخصيتی هستم ، شرافتیدارم ، بزرگواريی دارم ، آن كسی كه اين احساس را باخت همه چيز را باختهاست « فلا تأمن شره » . آيا " خود " را بايد خوار كرد يا محترم شمرد ؟ بعد اين سؤال مطرح شد كه اين چگونه است كه در اسلام از نظرپاورقی : 1 ) غرر الحكم و در الكلم ، فصل دوم ، ص 124 ، حديث . 202 2 ) نهج البلاغه فيض ، حكمت 441 ، ص . 1293 3 ) تحف العقول با ترجمه ، ص 512 ، حديث . 14 |