بدون اطلاع و اجازه پيشوای مسلمين . از اينرو علی ( ع ) دستور داد حلههارا از تن خود بكنند و آنها را در جايگاه مخصوص قرار داد كه تحويل پيغمبراكرم ( ص ) داده شود و آن حضرت خودشان درباره آنها تصميم بگيرد .لشكريان علی ( ع ) از اين عمل ناراحت شدند . همينكه به حضور پيغمبر اكرم( ص ) رسيدند و رسول اكرم ( ص ) احوال آنها را جويا شد از خشونت علی (ع ) در مورد حلهها شكايت كردند . پيغمبر اكرم ( ص ) آنان را مخاطبساخت و گفت : « يا ايها الناس لا تشكوا عليا فو الله انه لاخشن فی ذات الله من انيشكی » ( 1 ) . " مردم ! از علی شكوه نكنيد كه به خدا سوگند او در راه خدا شديدتر ازاينست كه كسی درباره وی شكايت كند " . علی در راه خدا از كسی ملاحظه نداشت بلكه اگر به كسی عنايت میورزيد واز كسی ملاحظه میكرد به خاطر خدا بود . قهرا اين حالت دشمن ساز است وروحهای پرطمع و پر آرزو را رنجيده میكند و به درد میآورد . در ميان اصحاب پيغمبر هيچكس مانند علی دوستانی فداكار نداشت ،همچنانكه هيچكس مانند او دشمنانی اينچنين جسور و خطرناك نداشت . مردیبود كه حتی بعد از مرگ ، جنازهاش مورد هجوم دشمنان واقع گشت . او خوداز اين جريان آگاه بود و آن را پيش بينی میكرد و لذا وصيت كرد كه قبرشمخفی باشد و جز پاورقی : 1 - سيره ابن هشام ، ج 4 ، ص . 250 |