بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب ترجمه تحریرالوسیله امام خمینی جلد 2, سید محمد باقر موسوى همدانى   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     FEHREST -
     FOOTNT01 -
     TAR00001 -
     TAR00002 -
     TAR00003 -
     TAR00004 -
     TAR00005 -
     TAR00006 -
     TAR00007 -
     TAR00008 -
     TAR00009 -
     TAR00010 -
     TAR00011 -
     TAR00012 -
     TAR00013 -
     TAR00014 -
 

 

 
 

 

next page

fehrest page

فهرست مطالب 
مقدمه ناشر
احكام روزه
گفتار در نيت روزه
گفتار پيرامون آنچه كه روزه دار بايد از آن امساك كند
اموريكه براى روزه دار مكروه است
آثاريكه مترتب بر افطار مى شود
گفتار در شرائط صحت روزه و وجوب آن
گفتار درطرق ثبوت هلال رمضان و شوال
گفتار در قضاء روزه رمضان
گفتار در اقسام روزه
گفتار در روزه كفاره
و اما روزه هاى مستحبى :
و اما روزه هاى مكروه
و اما روزه هاى ممنوع
خاتمه در مسائل اعتكاف
گفتار در شروط واحكام اعتكاف در دو فصل
فصل اول در شروط آن
گفتار در احكام اعتكاف
احكام زكاة
گفتار در اينكه زكات برچه كسى واجب است ؟
گفتار در امواليكه زكات آنها واجب و امواليكه زكات آن هامستحب است
فصل اول در زكات دامها
گفتار پيرامون مسائل نصاب
نصاب گاو
نصاب گوسفند
گفتار در شرط دوم يعنى دهن چربودن دام
گفتار در سال زكاة
گفتار در شرائط اخير
چه چيز بعنوان زكات از مالك گرفته مى شود
فصل دوم در زكات طلا و نقره
يك ضابطه كلى
شرط دوم در زكات طلا و نقره
شرط سوم
فصل سوم در زكات غلات
و در زكات غلات چند مطلب است
مطلب دوم :
مطلب سوم
گفتار در مصرف زكات و مستحقين آن
سوم از طوائف هشتگانه مستحق زكات
صفاتى كه در مستحقين زكات معتبر است :
گفتار در بقيه احكام زكات
مقصد دوم در زكات بدن
جهت اول : دادن زكات فطره بر چه كسانى واجب است ؟
2 - زكات از چه جنسى بايد باشد؟
3 - گفتار در مقدار زكات فطره
گفتار در وقت وجوب زكات فطره
5 - گفتار در مصرف زكات
كتاب الخمس
گفتار در آنچه كه در آنها خمس هست .
گفتار در تقسيم خمس و متحقين آن
گفتار پيرامون انفال
كتاب حج
گفتار در شرائط وجوب حجة الاسلام
گفتار در حجى كه با نذر و عهد و يمين واجب مى شود
گفتار در نيابت حج
گفتار در وصيت به حج
گفتار در حج مستحبى
گفتار دراقسام عمره
گفتار در اقسام حج
گفتارى اجمالى در كيفيت حج تمتع
گفتار در ميقاتها
گفتار در احكام ميقاتها
گفتار در كيفيت احرام :
گفتار در چيزهائى كه بايد در حال احرام ترك شود
گفتار در طواف
گفتار در واجبات طواف
گفتار در نماز طواف
گفتار در مسائل سعى
گفتار در مسائل تقصير
گفتار در وقوف به عرفات
گفتار در مسائل وقوف در مشعر الحرام
گفتار در واجبات مِنى
گفتار در واجبات بعد از اعمال منى
گفتار در احكام بيتوته در منى
گفتار در رمى جمره هاى سه گانه
گفتار در صد و حصر در اعمال حج يا عمره
كتاب امر به معروف و نهى از منكر
گفتار در اقسام وكيفيت وجوب آن دو
گفتار در شرائط وجوب آن دو
گفتار در مراتب امر به معروف و نهى از منكر
گفتار در دفاع
گفتار در قسم اول دفاع :
گفتار در قسم دوم دفاع
مقدمه ناشر 
مؤ سسه انتشارات دارالعلم افتخار دارد كه توفيق چاپ جلد دوم ترجمه تحريرالوسيلهاثر حضرت آية الله العظمى امام خمينى رهبر شيعيان و مستضعفان جهان را پيدا نمود.
با انتشار اين جلد از مجلدات چهارگانه ترجمه تحريرالوسيله كه با اندكى تاءخيرصورت گرفته بعلت كسالت مترجم محترم جناب آقاى حجة الاسلام موسوى همدانى بودكه خداوند بر توفيقات ايشان بيفزايد. مجلدات سوم و چهارم به ترتيبشامل مسائل اقتصادى و مسائل قضايى مى باشد.
مؤ سسه اميدوار است كه جلد سوم اين اثر به ياد ماندنى را هر چه زودتر در اختيار علاقهمندان پارسى زبان قرار دهد و وقفه اى در انتشار آن پيش نيايد باشد كه خداوند در اينمهم ما را يارى نمايد.
مؤ سسه برخود فرض مى داند كه از حجة الاسلام والمسلمين جناب آقاى سيد محمد ابطحىكاشانى و دامت افاضاته عضو دفتر استفتائات حضرت امام كه در مقابله ترجمه با متنبا عربى كمال همكارى را نموده اند تشكر و قدردانى نمايد و همچنين از جناب حجة الاسلامايمانى كه مساعى خود را در اصلاح و بهبود ترجمه و تصحيح كتاب بكار بردند مراتبسپاس خويش ‍ را اعلام دارد.
ضمنا از اساتيد و بزرگان و صاحبنظران مى خواهيم تا ما را در راه بهتر شدن اين مهميارى و نظرات و پيشنهادات خود را جهت ما ارسال تا از راهنمائيهاى شما استفادهكامل ببريم .
در خاتمه توفيق و عمل به اين رساله عمليه را از خداوند بزرگ خواهانيم .
ناشر: بهار 1368.
احكام روزه 
گفتار در نيت روزه  
مساءله 1 - شرط است در روزه داشتن نيت ، باينكه قصد كند انجام عبادتى را كه درشريعت مقدسه اسلام بنام روزه آمده و تصميم بگيرد كه بقصد نزديك شدن به خداىتعالى از هر چه كه روزه را باطل مى كند خوددارى نمايد، و در صحت روزه شرط نيست كههمه آن مبطلات را بطور تفصيل بداند پس اگر نيت كند كه از هر چيز كه روزه راباطل مى كند امساك نمايد كافى است هرچند نداند كه مثلا تنقيه روزه راباطل مى كند و ياگمان كند كه كارى روزه راباطل نمى كند ليكن آن كار را هم نكرده باشد، و همچنين اگر نيت كند كه از اموريكه مىداند مفطرات جزء آن امور است امساك كند باز هم بنابراقوى روزه اش درست است .
در نيت روزه اضافه بر قصد قربت و داشتن اخلاص و تعيين روزه اى كه قصد اطاعت امرآنرا دارد چيز ديگرى معتبر نيست و در روزه رمضان كافى است نيت كند كه فردا را روزه مىگيرم و احتياج به تعيين ندارد، بلكه اگر نداند فردا جزء رمضان است و يا فراموشكرده باشد باز هم همينكه نيت روزه فردا را داشته باشد كافى است و بحساب رمضانواقع مى شود، بخلاف اينكه بداند فردا رمضان است كه اگر غير رمضان را كند نه ازرمضان واقع مى شود و نه از غير آن .
و در غير رمضان بنابراقوى بايد روزه اى را كه مى خواهد بگيرد تعيين كند به اين معناكه صنف مخصوصى را كه در نظر دارد قصد كند مثلا قصد كفار روزه قضاء يا نذر مطلقو بلكه نذر معين را نيز بنمايد و در اين تعيين توجه بهمه خصوصيات لازم نيست همينكهبطور اجمال آنرا تعيين كند كافى است مثلا اگر روزه ايكه بر ذمه اش هست يكى از اقسامنامبرده باشد و قصد كند: روزه اى كه به ذمه ام هست بجا مى آورم كافى است .
در روزه مستحبى مطلق (نه مستحبى مخصوص )تعيين معتبر نيست پس اگر كسى قصدروزه مستحبى داشته باشد و نيت كند فردا را براى رضاى خدا روزه مى گيرم به دوشرط صحيح است اول اينكه زمان صالح براى روزه مستحبى باشد و دوم اينكه او كسىباشد كه روزه مستحبى از او صحيح باشد، بلكه در روزه مستحبى معين نيز حكم همين استالبته در صورتيكه تعيين به زمان خاص ازقبيل ايام البيض و جمعه و پنج شنبه باشد بله اگر بخواهد ثواب خصوصيت را نيزبدست آورد بايد اولا بدست آورد كه فردا همان روز است و ثانيا قصد روزه آنروز رابكند.
مساءله 2 - در قضاء روزه از طرف ديگرى نيت نيابت از او معتبر است هر چند كه (روزهگير) هيچ روزه اى ديگر به ذمه اش نباشد.
مساءله 3 - در ماه رمضان روزه غير رمضان واقع نمى شود نه واجب و نه مستحب نه ازمسافر كه نمى تواند روزه رمضان را بگيرد و نه از غير مسافر بلكه در صوتى هم كهنميداند و يا فراموش كرده كه فردا از ايام رمضان است اگر نيت غير رمضان كند بازرمضان واقع مى شود.
مساءله 4 - اقوى اين است كه نيت روزه واجب معين چه رمضان و چه غير آن شرعا وقتمعينى ندارد بلكه معيار اين است كه روزه از عزم و قصد ناشى باشد و آن قصد دردل باقى باشد هرچند كه مكلف در اثر خواب و يا شدت گرفتارى بكلى از آنغافل شد و در ابتداء و شروع اين عزم هيچ فرقى نيست در اينكه مقارن طلوع فجر باشد ويا قبل از آن در شب آنروزيكه مى خواهد روزه بگيرد ياقبل از آن شب پس اگر از روز گذشته تصميم داشته كه فردا را روزه بگيرد و تا آخرروز با اين تصميم بخواب بوده باشد روزه اش صحيح است بله اگر بخاطر عذرى ازقبيل فراموشى و يا غفلت و يا جهل باينكه آنروز از ايام رمضان است ، يا بخاطر بيمارىو يا مسافرت اصلا نيت نكند اگر تا قبل از از ظهر متوجه شد و عذرش برطرف شد وقبل از آنكه مفطرى بياورد نيت كرد روزه اش صحيح است چون تاقبل از ظهر وقت براى نيت باقى است و اما اگر بعد از ظهر متوجه شد ديگرمحل نيت فوت شده .
بله در جريان اين حكم (بمعنى امتداد وقت نيت تازوال )در تمامى عذرها اشكال است ، بله در خصوص بيمارى خالى ازاشكال نيست هر چند كه خالى از قرب هم نيست ، او اما در روزه غير معين وقت نيت تا ظهر امتداددارد نه بعد از ظهر پس اگر با تصميم به افطارداخل در صبح شود ولى چيزى افطار نكند بعداقبل از رسيدن ظهر تصميم بگيرد روزه بگيرد جائز و صحيح استحال چه اينكه روزه قضا رمضان نيت كند و چه كفاره و چه نذر مطلق و اما بعد از ظهر ديگرنمى تواند نيت كند بخلاف روزه مستحبى كه وقت معين نيت آن تا لحظاتىقبل از غروب يعنى بقمداريكه بتواند نيت كند باقى است .
مساءله 5 - در يوم الشك يعنى روزيكه نمى داند از ماه شعبان است و يا از ماه رمضانبنا را بر اين مى گذارد كه از شعبان است و در نتيجه روزه آنروز واجب نيست واگر بهنيت مستحبى روزه بگيرد بعد معلوم مى شود كه از رمضان بوده از روزه رمضانش كافىخواهد بود و همچنين اگر قضا و يا نذر را نيت كرده باشد، بلكه اگر اينطور نيت كردهباشد كه اگر فردا از رمضان باشد روزه ام واجب و اگر از شعبان باشد مستحبى بعيدنيست كه صحيح باشد و ترديد در نيت در اين مقام ضررى ندارد، بله اگر به نيتاضافه از رمضان است ، روزه گرفته باشد صحيح نيست نه از رمضان واقع مى شود ونه از غير آن .
مساءله 6 - اگر در يوم الشك تصميم دارد افطار كند - يعنى روزه نگيرد - بعد دراثناء روز و قبل از ظهر معلومم شد كه از رمضان است و مفطرى هم نياورده واجب است بقيهروز را امساك كند و و اگر مفطر آورده و يا بعد از ظهر معلوم شد از رمضان است واجب استبقيه روز را بمنظور رعايت ادب امساك كند و قضاء آنروز را نيز بجاى آورد.
مساءله 7 - اگر در يوم الشك به نيت روز آخر شعبان روزه بگيرد و در اثناء روزفراموش كند كه روزه است و مفطرى بياورد و بعد معلوم شود كه رمضان است كافى ازروزه رمضان است ولى اگر روزه خود را با ارتكاب رياء وامثال آن فاسد كرده باشد از روزه رمضان او كافى نيست هرچندقبل از ظهر بفهمد كه رمضان است و نيت خود را تجديد كند.
مساءله 8 - همانطور كه داشتن نيت در ابتداء روزه (يعنىقبل از فجر) واجب است ادامه دادن آن در اثناء روز نيز واجب است پس اگر در روزه واجب كهروزه نباشد روزه اش باطل مى شود هرچند كه تاقبل از ظهر دوباره به نيت روزه برگردد و همچنين اگر فكر كند در روزه اش خللى واردهشده و به اين جهت تصميم بگيرد روزه نباشد وقبل از شكستن معلوم شود خللى نداشته .
و نيز يكى از چيزهاييكه با استدامه نيت منافات دارد تردد در ادامه روزه و يا صرفنظركردن از آنست و همچنين باطل است در صورتيكه ترديدش در ادامه روزه ناشى از شدهباشد از اين كه آيا كاريكه مثلا انجام داده مبطل است يا نه . اما روزه غيرواجب معين اگرتصميم بگيرد روزه نباشد و قبل از ظهر از تصميم خود برگردد روزه اش صحيح است وهمه اينها كه گفته شد درباره بناگذارى بر روزه نبودن است و اما صرف تصميم بهآوردن قاطع مستلزم نيت قطع نيز هست ، بله اگر نيت قاطع بكند يعنى تصميم بگيرد كهمثلا فلان مفطر را انجام دهد و متوجه اين معنا باشد كه قصد قاطع كردن قصد قطع(يعنى روزه نبودن )نيز هست و قهرا به نيتىمستقل قطع را نيز نيت كرده ، در اينصورت اقوى آنستكه روزه اشباطل مى شود.
گفتار پيرامون آنچه كه روزه دار بايد از آن امساك كند 
مساءله 1 - بر روزه دار واجب است از چند چيز خوددارى كند:اول و دوم خوردن و نوشيدن ، حال چه اينكه خوردنى متعارف مانند آب و نان باشد و چهاينكه مانند ريگ و شيره درخت و امثال آن خوردنشمعمول و معتاد نباشد كه خوردن و نوشيدن آن روزه راباطل مى كند هرچند اندك باشد مانند يكدهم دانه گندم و يك دهم قطره آب .
مساءله 2 - در خوردن و نوشيدن معيار صدق آنست هرچند كه بطور غير متعارفباشد، بنابراين اگر از راه بينى آب را بجوف خود برساند باز نوشيدن بر آنصادق است هرچند كه بنحو غير متعارف بوده .
سوم : جماع كردن است چه اينكه موطوء زن باشد و چه مرد انسان باشد با حيوان از قسمتجلو با او جماع شود و از عقب زنده باشد يا مرده صغير باشد يا كبير، روزه دار شخصوطى كننده باشد و يا موطوء پس در همه اين شقوق اگر روزه دار اينعمل را عمدا انجام دهد، روزه اش باطل است ، هرچند منى خارج نشده باشد. و اما اگر از روىفراموشى انجام داده باشد ضررى به روزه اش نمى زند و همچنين در صوتيكه او رامجبور به اين عمل كرده باشند به روزه اش نمى زند و همچنين در صورتيكه او را مجبوربه اين عمل كرده باشند به نحوى كه بكلى اختيار را از او سلب كرده باشند و اما درصورت اكراه (كه او خودش راضى به اين عمل نيست لكن اكراه غير هم بحدى نيست كه او رابكلى بى اختيار كند) اگر جماع كند روزه اش است . و در دو صورت فراموشى و اجباراگر در اثناء كه اگر لحظه اى در اين كار تاءخير بيندازد روزه اشباطل مى شود و اگر تنها قصد بازى با ران همسر خود داشته ولى بدون اينكه قصدادخال داشته باشد دخولى صورت بگيرد روزه اش ‍باطل نيست و همچنين اگر قصد ادخال داشته باشد ولى تحقق نيابد براى اينكه قبلاگذشت كه قصد مفطر به تنهايى مفطر نيست ، و جماع محقق مى شود به غايب شدن حشفه(سرآلت )و يا بمقدار آن از كسيكه حشفه او قطع شده بلكه بعيد نيست كه مسماىدخول آلت در فرج از چنين كسى در بطلان روزه اش كافى باشد هرچند كه بمقدار حشفهنباشد.
چهارم : انزال منى بوسيله استمناء و بخود چسباندن همسر و غير همسر يا بوسيدن او و يابازى كردن با ران او و يا هر كارى ديگر نظير اينها كه بمنظورانزال منى انجام مى شود، ولى اگر قصد انزال منى نداشته باشد ولكن عادتش چنين استكه اگر يكى از اين كارها را بكند منى از او خارج مى شود و خارج هم شد، روزه اش راباطل مى كند و اگر كاريكه موجب انزال منى است نكرد و يا اگر كرد بر حسب عادتش موجبانزال نبود و بى اختيار و بدون قصد از او خارج شد روزه اشباطل نمى شود.
مساءله 3 - كسيكه در روز محتلم شده استبراء بوسيلهبول و يا بوسيله دست كشيدن براى او مانعى ندارد هرچند كه موجب بيرون آمدن بقاياىمنى شود. البته اين در صورتى است كه استبراء راقبل از غسل انجام دهد و اما اگر بعد از غسل انجام دهد و بداند كه با اينعمل بار ديگر جنب مى شود احتياط آنستكه آنرا ترك كند بلكه لزوم ترك آن خالى از قوتنيست و اگر قبل از خارج شدن منى از خواب بيدار شود لازم نيست از بيرون آمدن آنجلوگيرى كند مخصوصا در صورتيكه اين عمل باعث حرج و يا ضرر باشد.
پنجم : باقى ماندن عمدى بر جنابت تا صبح در ماه رمضان و در روزه قضاء رمضان بلكهاقوى آنستكه در قضاء رمضان باقيماندن بر جنابت تا صبح روزه راباطل مى كند هرچند كه از روى عمد نباشد همچنانكه در روزه رمضان اگرغسل را در شب فراموش كند و يك يا چند روز با آنحال روزه بگيرد اقوى آنستكه همه روزه هايشباطل است ، بلكه نزديكتر به احتياط آنستكه روزه غير رمضان ازقبيل نذر معين و امثال آنرا نيز به روزه رمضان ملحق نموده اين حكم (يعنىباطل بودن روزه در صورت فراموشى غسل در شب ) را در آن موارد نيز جارى بدانيم هرچند كه اقوى آنستكه ملحق نباشد مگر خصوص قضاء رمضان كه احتياط در خصوص آن تركنشود، و اما غير رمضان و قضاء آن از روزه هاى واجب چه معين و چه غير معين و چه روزه هاىمستحب در باطل شدنش بخاطر بقاء عمدى بر جنابت تا صبحاشكال هست نزديكتر به احتياط همين است كه آنراباطل حساب كنيم ، مخصوصا در روزه اى كه وقت آن وسيع است ولى اقوىباطل نبودن آنست مخصوصا روزه مستحبى .
مساءله 4 - كسيكه علم دارد به اينكه وقت گنجايشغسل و يا تيمم را ندارد و با اين حال خود را جنبمثل كسى استكه عمدا بر جنابت باقى بماند و اما اگر تنها بقدر وقت دارد جنب كردنشخص خود را معصيت است ولى روزه اش ‍ با تيم صحيح است و نزديكتر به احتياط آنستكهروزه آنروز را قضاء كند.
مساءله 5 - اگر به گمان اينكه وقت وسعت دارد خود را جنب كند و بعد معلوم شود كهوقت نداشته چيزى بر او نيست ، البته اين در صورتى است كه مراعات وقت را كردهباشد (يعنى از وقت تفحص نموده باشد و اما اگر بدون مراعات و بصرف گمان بقاءوقت خود را جنب كند و معلومش وقت باقى نبوده بايد روزه آنروز را قضا كند.
مساءله 6 - باقى ماندن عمدى بر حدث حيض و نفاس تا طلوع فجر مانند بقاء عمدىبر جنابت روزه را باطل مى كند پس زن و نفساء اگرقبل از فجر پاك شدند واجب است غسل يا تيمم نمودهداخل صبح شوند و با ترك عمدى غسل و يا تيمم روزه آندوباطل است .
و نيز در صحت روزه زن مستحاضه شرط است كه غسلهاى روزانه كه براى خواندن نمازواجب است را انجام دهد اما غسلهايى كه براى خواندن نماز واجب نيست (مانند غسليكه پس ازبرطرف شدن حالت استحاظه بر زن واجب است )تركش روزه راباطل نمى كند پس اگر زنى قبل از خواندن نماز صبح و يا ظهر و عصر استحاضه اىديد كه غسل را بر او واجب مى كند يعنى استحاضه متوسطه و كثيره وغسل نكرد روزه اش باطل است بخلاف آنكه بعد از خواندن نماز ظهر و عصر استحاضهببيند كه اگر غسل آنرا در روز ترك كند روزه اشباطل نمى شود و زن مستحاضه بايد اين احتياط را ترك نكند كه براى صحت روزهامروزش غسل شب گذشته را براى نماز انجام داده باشد و غسليكه براى نماز انجام دادهباشد و غسليكه براى نماز صبح يا نافله شب انجام مى دهد كافى از اينغسل است و بنابراقوى روزه اش ‍ صحيح است .
مساءله 7 - كسيكه نه آب دارد تا غسل كند و نه خاك تا تيمم نمايد، باقيماندن برجنابت و يا حيض يا نفاسش روزه اش را باطل نمى كند ولى در جائيكه بقا بر جنابت هرچندغير عمدى روزه را باطل مى كند مانند روزه قضاء رمضان ظاهرا از شخص مورد بحث يعنىفاقد آب و خاك را نيز باطل مى كند.
مساءله 8 - در صحت روزه غسل مس ميت شرط نيست همچنانكه دست زدن به ميت در اثناءروز، باعث بطلان آن نمى شود.
مساءله 9- كسيكه بخاطر نداشتن آب و يا عذرى ديگر از اعذاريكه باعث تيمم استهرچند كه مانند تنگى وقت باشد نمى تواندغسل كند بايد براى روزه اش تيمم كند پس اگر چنين كسى بدون تيممداخل در صبح شود مثل كسى است كه بدون غسلداخل صبح شده ولى واجب نيست كه بعد از تيمم بيدار بماند تا صبح شود هر چند كه اينكار به احتياط نزديكتر است .
مساءله 10 - اگر بعد از طلوع فجر از خواب بيدار شود و بفهمد كه محتلم شدهاگر بداند كه جنابتش در شب بوده در صورتيكه وقت روزه اش تنگ باشد (مانند روزهرمضان و نذر معين ) روزه اش صحيح است مگر آن كه روزه اش ‍ قضاء رمضان باشد كهنزديكتر به احتياط آنست كه هم آنروز را روزه بدارد و هم عوض آنرا روزه بگيرد، هرچندكه اكتفاء بآوردن عوض آن بعد از رمضانيكه دارد فرا مى رسد خالى از قوت نيست ، و امااگر وقتش تنگ نباشد در صورتى كه روزه اش قضاء رمضان باشدباطل و اگر غير آن و يا روزه مستحبى باشد صحيح است ، چيزيكه هست نزديك تر بهاحتياط آنست كه اين دو را نيز ملحق بقضاء موسع بداند كه بعد از طلوع فجر بوده روزهاش ‍ باطل نيست چه اينكه وقت آن تنگ باشد يا نباشد و چه اينكه روزه اش ‍ مستحبى باشديا نباشد و بر او واجب نيست كه در غسل كردن شتاب كند، همچنانكه بر هر كسى كه در روزبدون اختيار جنب شود واجب نيست هرچند كه به احتياط نزديكتر است .
مساءله 11 - كسيكه در شب ماه مبارك رمضان جنب شده در صورتيكهاحتمال بيدار شدن قبل از صبح را بدهد مى تواندقبل از غسل كردن بخوابد حتى اگر يك بار و يا دوبار و بلكه بيشتر بيدار شودمخصوصا اگر بيدار شدن عادت او باشد خوابيدن مجددش حرام نيست هرچند كه احتياطشديد در اين است كه از خوابيدن بار دوم و بيشتر پرهيز نمايد، و اگر بااحتمال بيدار شدن خوابيد ولى تا طلوع فجر بيدار نشد در صورتيكه هنگام خوابيدننيتش اين بوده كه اگر هم بيدار شد غسل نكند و يا ترديد داشته كهغسل بكند يا نه و يا اصلا بدون نيت و بناگذارى خوابيده و اين نداشتن نيت نه از ترديدو نه از غفلت در اينصورت حكم كسى را را دارد كه عمدا باقى بر جنابت مانده و بر اوواجب است قضاء روزه و كفاره آن كه تفصيلش مى آيد، و اگر هنگام خواب بنابراين داشتهكه در صورت بيدار شدن غسل كند ولى بيدار نشد چيزى بر او نيست نه قضاء و نهكفاره لكن براى كسيكه در خواب محتلم شده اگر بيدار شد و با بناداشتن برغسل دوباره بخواب رفت و ديگر بيدار نشد تا فجر طلوع كرد سزاوار آنست كه با جمعبين روزه آنروز و قضاء آن احتياط را ترك نكند هر چيز كه اقوى صحت روزه او است .
و اگر بيدار شد و براى بار دوم بخواب رفت و تا طلوع فجر بيدار نشد، روزه اشباطل است و آنروز را به منظور رعايت احترام رمضان امساك كند و بعد از رمضان قضاء آنرا بگيرد و اگر براى بار دوم نيز بيدار شد و براى نوبت سوم بخواب رفت و درخواب ماند بنابر قول مشهور علاوه بر قضاء كفاره نيز بر او واجب مى شود ولى دروجوب كفاره ترديد است و بلكه واجب نبودن آن خالى از قوت نيست لكن ترك احتياطسزاوار نيست .
و اما اگر هنگام خواب بكلى از غسل كردن غافل بوده نه بنابرغسل كردن داشته و نه بر ترك آن در ملحق كردن اين صورت بصورتاول (يعنى صورتيكه بناى بر غسل ندارد )و يا دوم (يعنى صورتيكه بناىبرغسل دارد) دو وجه است كه وجيه تر ملحق دانستن بصورت دوم است .
ششم : از چيزهايى كه روزه دار بايد از آن امساك كند دروغ بستن عمدى است بر خدايتعالىو رسولخدا (ص ) وائمه اهل بيت صلوات الله عليهم بنابراقوى و همچنين ساير انبيا واوصياء عليهم السلام كه احتياط آنست كه روزه دار عمدا به آن حضرات نيز دروغ نبندد،حال چه اينكه اين دروغ در امر دين باشد و چه در امر دنيا، چه به زبان باشد و چه بهقلم و كتابت و اشاره و كنايه و امثال آن به نحوى كه عرف بگويد بخدا ورسول (ص ) دروغ بست بنابراين اگر سائلى از او بپرسد آيارسول خدا (ص ) فلان كدام را فرموده يا نه ؟ و او بجاى اينكه بگويد نه اشاره كردآرى و يا بالعكس در جاى آرى اشاره كند كه نه روزه اشباطل است ، و همچنين است اگر براستى خبر دهد كهرسول خدا (ص ) چنين فرموده و بعد بگويد آنچه گفتم دروغ بود و يا در شب دروغىبآنجناب ببندد و در روز بگويد آنچه در شبنقل كردم راست بود روزه اش فاسد مى شود و احتياط آن است كه درمبطل بودن دروغ بستن حضرات فرق نگذاريم بين دروغ بستن در گفتار وافعال آنان پس ‍ اگر به دروغ بگويد: (رسولخدا (ص ) چنين كرده و يا چنين بوده)نيز روزه اش باطل است همچنانكه اگر بدورغ بگويد(رسول خدا چنين فرموده )روزه اش باطل است همه اينها در صورتى است كه بطور جدىبآن حضرات دروغ ببندد و اما اگر از در شوخى و مزاح و يا بيهوده سرائى چنين نسبتى رابدهد اقوى آنستكه روزه اش فاسد نيست .
مساءله 12 - اگر خبرى را به اعتقاد راست بودن بدهد بعدا معلوم شود كه درستنبوده ضررى بر روزه اش وارد نمى شود، و همچنين اگر بناى بر دروغ بستن داشت وبعدا معلوم شود آنچه گفته راست بوده و روزه اش صحيح است هرچند آگاه باشد بهباطل شدن روزه با دروغ بستن .
مساءله 13 - در مبطل بودن دروغ بستن بخدا ورسول (ص ) فرقى نيست بين اينكه خود او اين دروغ راجعل كرده باشد و يا ديگرى ، مثل اينكه در بعضى از كتب تاريخ يا اخبار آنرا ديده باشدو او آنرا بدون ذكر كتاب نقل كند و اما اگر بعنوان خبر صاحب كتاب و حكايت ازناقل نقل كند و بگويد فلانى چنين گفت و يا در فلان كتاب چنين آمده روزه اش فاسد نمىشود.
هفتم : فرو بردن تمام سر است در آب بنابراحتياط واجب روزه راباطل مى كند هر چند كه بقيه بدن بيرون از آب باشد و در اين مسئله آب مضاف حكم آبمطلق را ندارد هرچند كه احتياط واجب آنست كه در نظير گلاب و مخصوصا اگر بوى آنرفته باشد نيز سرفرو نبرد و اما ريختن آب بر سر عملى شبيه به به آن كه عنوان :(سر فرو بردن در آب ) بر آن صادق نيست روزه راباطل نمى كند هرچند كه آب بسيار زياد باشد بلكه فروبردن قسمتى از سر نيز مضرنيست هرچند كه منافذ از قبيل چشم و گوش در آن قسمت باشد و همچنين فرو بردن همه سربه نحو تعاقب يعنى به اينكه اول نيمى از سر را فرو ببرد و بعد آنرا خارج ساخته ونيم ديگر را فرو ببرد ضررى به روزه نمى رساند.
مساءله 14 - اگر به گمان اينكه سرش در آب فرو نمى رود خود را در آب بيندازدو بى اختيار و بدون اينكه عادت اقتضا كند سرش زير آب برود روزه اش ‍باطل نمى شود و اما اگر عادتا سر در آب فرو مى برد (يعنى به نحوى خود را در آبافكنده كه عادتا سرش زير آب مى رود )در صورتيكه توجه به اين معنا داشته بنابراحتياط واجب حكم عمد را دارد. مگر آنكه يقين داشته كه سرش در آب فرو نمى رود.
مساءله 15 - اگر روزه دار به نيت غسل سر در آب فرو ببرد پس اگر روزه اش ‍مستحبى است يا واجبى است كه وقت آن تنگ نيست روزه اشباطل است ولى غسلش صحيح است و اما اگر روزه اش واجب معين باشد(مثل روزه ماه رمضان و يا نذر معين )در صورتيكه در همان اولين لحظه اى كه تمام سردر آب فرو مى رود قصد غسل كند هم روزه اشباطل است و هم غسلش ‍ البته بطلان غسلش محلتاءمل نيز هست واگر بعد از آن لحظه و يا هنگام بيرون آوردن سر نيتغسل كند روزه اش باطل و غسلش صحيح است ، البته اين در روزه غير رمضان است و اما درروزه رمضان هم غسل باطل مى شود و هم روزه مگر آنكه در همانحال كه سر زير آبست از معصيت سر در آب فرو بردن و روزه راباطل كردن توبه كند و با سر بيرون آوردن نيتغسل نمايد كه در اينصورت غسلش صحيح است .
هشتم : از چيزهايى كه روزه را باطل مى كند رساندن غبار غليظ بحلق است . بلكهنزديكتر به احتياط آنستكه بگوئيم غبار غليظ نيز روزه راباطل مى كند هرچند كه اقوى آنست كه باطل نمى كند و در رساندن غبار فرقى نيست بيناينكه خودش با جاروب كردن و امثال آن غبار بلند كند و يا آنكه ديگرى و يا طوفان وباد بلند شود و روزه دار مواظبت ننموده و هيچ تحفظى براى جلوگيرى از فرورفتن آن درحلق انجام ندهد، و اما باطل شدن روزه در جائيكه جلوگيرى از آن ممكن نيستمحل تاءمل است و در صورتيكه فراموش كرده باشد كه روزه است و يا از آن غفلت كردهباشد و يا فرورفتن غبار قهرى و بى اختيار باشد و ياخيال كند غبار بحلقش نمى رود روزه اش ‍ باطل نمى شود مگر آنكه غبار در فضاى دهانشجمع شده باشد و اختيارا آنرا ببلعد.
واقوى ملحق نبودن بخار است ، به غبار مگر آنكه درفضاى دهانمبدل به آب شود و آنرا فرو ببرد همچنانكه اقوى محلق شدن دود است به غبار، بلهكشيدن سيگار و امثال آن حكم غبار غليظ را دارد، بنابر احتياط واجب .
نهم : از امورى كه روزه را باطل مى كند تنقيه كردن با مايع است هرچند كه بخاطربيمارى وامثال آن باشد و اما شياف با جامديكه در مداوا بكار مى رود ضررى بروزه نمىرساند و اما شياف امثال ترياك كه براى معتادين حكم غذا را دارد و يا نعشه مى آورداشكال دارد و مكلف احتياط را ترك ننموده از آن اجتناب نمايد و همچنين هرچيز ديگرى كهمانند غذا از اين راه نيرو به بدن مى رساند بلكه چيزهايى هم كه از غير آن را غذا بهبدن برساند همين طور است مانند آمپولهاى غذائى ولى اگر تزريقآمپول براى مداوا باشد ضررى ندارد همچنانكه اگر دواء از راه زخمى كه در بدن استداخل در جوف بدن شود روزه را باطل نمى كند.
دهم : قى ء كردن عمدى است هرچند كه روى ناچارى و ضرورت باشد و اما اگر روزه داربدون اختيار قى ء كند روزه اش باطل نمى شود و مدار در تحقيق آن (يعنى قى كردن )صدق مسماى آنست و اگر در شب چيزى را ببلعد كه برگرداندن آن بصاحبش واجب است وبرگرداندن آن مستلزم قى كردن باشد اگر عصيانا قى ء نكند روزه اش صحيح استهرچند كه راه بيرون شدن آن چيز منحصر در قى باشد بله اگر فرض كنيم چيزى رابلعيده كه شارع قى كردن آن چيز را بعنوان خود آن واجب مى داند (مانند شراب )درصحت و بطلان روزه اش ترديد هست هرچند كه بنظر مى رسد صحيح باشد.
مساءله 16 - اگر با آروغ زدن چيزى از معده اش خارج مى شود و بفضاى دهانبرسد و دوباره بدون اختيار بدرون معده برگردد روزه اشباطل نمى شود، و اما اگر عمدا آنرا فرو ببرد روزه اشباطل نمى شود و قضاء و كفاره بر او واجب مى گردد و براى شخص روزه دار جائز نيستكه عمدا و اختيارا آروغ بزند درصورتيكه مى داند اگر آروغ بزند چيزى از معده اش خارجمى شود كه عنوان قى بر آن صادق است و يا مى داند كه اگر چيزى خارج شود بدوناختيار به معده برميگردد و اما اگر چنين علمى نداشته باشد و تنهااحتمال آن را بدهد عيبى ندارد و در اين فرض اگر بخاطر آروغ زدن چيزى بيرون آيدوبدون اختيار برگردد روزه اش باطل نمى شود و اين وقتى است كه عادتش در آروغ زدنبالا آمدن چيزى و فرورفتنش بدون اختيار نباشد و اما اگر عادتش اين باشد (يعنى هروقت آروغ مى زند بدون اختيار چيزى بالا مى آيد و فرو مى رود)آنوقت درست بودن روزهاش محل اشكال است و بايد كه احتياط را ترك نكند. (هرچند كه علم نداشته باشد وتنهات احتمال دهد).
مساءله 17 - روزه با فرو بردن آب دهانت كه در دهن جمع مى شودباطل نمى شود هرچند علت جمع شدن آن يادآورى چيزى (مانند ترشى وامثال آن ) باشد و همچنين با فروبردن اخلاط بشرطيكه بفضاى دهان نرسد و بنابراقوىفرقى نيست بين اخلاطيكه از سر مى آيد و يا اخلاطيكه از سينه خارج مى شود و اما اگربفضاى دهان بين احتياط را ترك نكند و آنرا فرو نبرد واگر از دهان بيرون آيد و آنگاهآنرا ببلعد روزه اش باطل است و همچنين است آب دهان ، بلكه اگر سنگريزه اى در دهانداشته باشد و آنرا بيرون آورد و قبل از خشك شدن دوباره بدهان بگذارد و رطوبت آن رابا آب دهان فرو ببرد و يا نخ خياطى را با آب دهان بگذارد و بيرون آورد و دوبارهبدهان بگذارد و رطوبتش را فرو ببرد و يا مسواك را در دهان بگذارد و بيرون آورد ودوباره بدهان برده رطوبتش را فرو ببرد و يا هر چيز ديگرى را با آب دهان تر نمودهبيرون آورده و دو باره در دهان كرده رطوبت آنرا فرو ببرد روزه اش ‍باطل مى شود ولى اگر در همه اين فرضها آب موجود در سنگريزه و نخ مسواك در آبدهان مستهلك شود بطورى كه عنوان فرو بردن آب خارجى بر آن صادق نباشد عيبىندارد و نظير فرضهاى گذشته چشيدن طعم آبگوشت و جويدن غذا براى بچه يا مرغ وآب باقيمانده از مضمضمه در وضوء است (كه چنانچه آنرا فرو ببرد روزه راباطل مى كند مگر آنكه بقدرى كم باشد كه در آب دهان مستهلك شده باشد)و همچنينجويدن سقز عيبى سقز عيبى ندارد هر چند كه طعم آنرا در آب دهانش احساس كند مگر آنكهعلت احساس طعم سائيده شدن و آب شدن اجزاء آن در دهان باشد (كه در اينصورت فروبردن آب دهان روزه را باطل مى كند).
مساءله 18 - همه اين ده چيزيكه گفتيم روزه راباطل مى كند غير از بقاء بر جنابت كه تفصيلش گذشت وقتى موجب بطلان روزه مى شودكه عمدا سر بزند نه نسيانا و يا بدون قصد كه اگر و يا از روى فراموشى مرتكبشده باشد بين اقسام عمد نيست چه عالم بحكم باشد و چهجاهل ، جاهل هم چه مقصر باشد و چه قاصر البتهدرجاهل قاصر حكم ببطلان ازباب احتياط است ، يكى ديگر از صور عمد اين است كه مكلففراموش كرده باشد كه روزه است و مفطرى انجام داده آنگاه متوجه شود كه روزه است بعدبخيال اينكه روزه اش باطل است بار ديگر مفطراتى را عمدا مرتكب شود.
و اما كسيكه مجبور بخوردن چيزى شود، بطوريكه اختيار از او سلب شده باشدمثل اينكه او را بخوابانند و چيزى را در حلقش كنند روزه اشباطل نيست بخلاف مكروه يعنى كسيكه او را تهديد كنند اگر نخورى چنين و چنانت مى كنيمو او با دست خود طعام را بدهان بگذارد و فرو ببرد كه او روزه اشباطل است و اگر از مخالفين در مذهبش تقيه كند يعنى كارى كند كه در مذهب آنان از نظرفتوى و يا حكم مفطر نيست روزه اش صحيح است پس اگر بعنوان تقيه مفطرى را انجام دهدكه مخالفين آنرا مفطر نمى دانند روزه اش صحيح است بنابراقوى . همچنين است اگرقبل از برطرف شدن سرخى مشرق افطار و بمنظور حفظ تقيه بحكم حاكم آنان كه برحسب موازين شرعيه خودشان گفته اند امروز عيد است افطار كند روزه اشباطل نمى شود و قضاء بر او واجب نيست بشرطى كه خودش برشك باقى باشد. بلهاگر يقين داشته باشد كه حكم قضاة آنان به اينكه امروز عيد فطر است مخالف واقع استبايد از يكسو براى حفظ تقيه آن آن روز را افطار كند و از سوى ديگر احتياطا قضائش رابجاى آورد.
اموريكه براى روزه دار مكروه است  
مساءله 1 - چند چيز براى روزه دار كراهت دارد يكى معاشرت با زنان يعنى بوسيدنو لمس كردن و ملاعبه با آنان است كه كراهت اينعمل براى جوان شبق (كه شهوتش بهيجان درآمده ) و براى كسيكه شهوتش تحريك مىشود كراهت شديدتر خواهد بود البته درصورتى كراهت دارد كه مقصودش از اينعمل انزال منى نبوده باشد معين حرام خواهد بود بلكه سزاوارتر اين است كه كسى هم كهعادة شهوتش تحريك نمى شود ولى احتمال شدن مى دهد اينكار را نكند.
يكى ديگر سرمه كشيدن به پودر و يا چيزيكه در آن مشك باشد و يا چيزيكه از راه چشمبحلق برسد و يا ترس رسيدن آنرا داشته باشد ويا بخاطر وجود صبر وامثال آن طعمه سرمه را در گلوى خود احساس كند.
يكى ديگر خون گرفتنى است كه موجب ضعف شود با حجامت وامثال آن بلكه هر عملى كه باعث ضعف و يا هيجان صفراء گردد مكروه است چه در روزهرمضان و چه در غير آن هرچند كه كراهتش در رمضان شديدتر است بلكه در رمضان و حتىدر مطلق روزه هاى معين در صورت علم باينكه اينعمل باعث غشوه و بيهوشى او مى شود و ضرورتى هم آنعمل را ايجاب نكند حرام است .
يكى ديگر داخل شدن در حمام در صورتيكه بترسد كه باعث ضعف وى مى شود.
يكى ديگر استعمال انفيه است و مخصوصا با علم باينكه انفيه بدماغ و يا جوف او مىرسد بلكه اگر بحلق برسد باعث بطلان روزه مى شود و روزه راباطل مى كند.
يكى ديگر از اموريكه براى روزه دار كراهت دارد بوئيدن گلها و گياهان خوشبو ومخصوصا گل نرجس است بله استعمال عطر كراهت ندارد چون (در روايات آمده كه عطر)تحفه صائم است لكن بهتر آنست كه از ميانه عطريات از خصوص مشك اجتناب كند بلكهاستعمال آن براى روزه دار كراهت دارد همچنانكه بهتر ترك بوئيدن بوى هاى تند استبمقداريكه بحلق برسد.
مساءله 2 - نشستن و ايستادن مرد در آب ضررى به روزه اش نمى رساند ولى براىزن كراهت دارد همچنانكه تر كردن جامه و انداختن آن بر بدن براى هر دو مكروه است و نيزجويدن غذا براى ريختن در دهان كودك و با دهان چيزى به مرغ دادن و همچنين چشيدنآبگوشت و غذاهاى ديگر بشرطيكه بحلق نرسد عيبى ندارد واگر بدون اختيار بحلقبرسد و يا فراموش كند روزه است و به اختيار آنرا فرو ببرد نيز روزه راباطل نمى كند فرقى نيست بين اينكه آنرا براى غرضى صحيح و عقلائى در دهانبگذارد و يا بدون غرض ‍ صحيح گذارده باشد بله چشيدن بطور كلى كراهت دارد و اماامساك كردن با مسواك خشك عيبى ندارد بلكه مستحب است بله بعيد نيست بگوئيم مسواك باچيز تر كراهت دارد همچنانكه كشيدن دندان و بلكه هر عمليكه خون ريزى داشته باشدمكروه است .
آثاريكه مترتب بر افطار مى شود 
مساءله 1 - مفطرات نامبرده همانطور كه باعث قضاء روزه مى شود در صورت عمد واختيار و نبودن اكراه باعث وجوب كفاره نيز مى شود البته وجوب كفاره در خصوص دروغبستن بخدا و رسول او صلى الله عليه و آله و ائمه عليهم السلام و نيز در مورد سرزير آب كردن و تنقيه نمودن بنابراحوط است و در غير اينها اقوى است بلكه در دروغبستن بر آن حضرات عليهم السلام نيز خالى از قوت نيست بله قى كردن موجب كفاره نيستو احتياط آنستكه در وجوب كفاره فرقى بين عالم وجاهل مقصر نيست اما جاهل قاصرى كه توجه ندارد به اينكه بايد حكم مساءله را بپرسدظاهرا كفاره ندارد هرچند كه نزديكتر به احتياط انجام آنست .
مساءله 2 - كفاره افطار روزه رمضان يكى از سه چيز است ، يا برده اى را آزاد كند ويا دو ماه پشت سر هم روزه بگيرد و يا شصت نفر مسكين را سير كند و مكلف مخير در انتخابيكى از آنها است ولى نزديك تر به احتياط اين است كه در صورت امكان همين ترتيب رارعايت نمايد(اگر برده پيدا مى شود آندو كفاره ديگر را انجام ندهد و اگر برده يافتنمى شود روزه دو ماهه را انتخاب كند و اگر آن نيز ممكن نبود سومى را انجام دهد) و اگرافطار بحرام كرده مثلا با مال غصبى افطار كرده و يا مرتكب جماع حرام شده و يا شرابخورده و يا كار ديگرى مثل اينها مرتكب شده احتياط واجب اين است كه هر سه كفاره را انجامدهد.
مساءله 3 - اقوى اين است كه با تكرار، (كارى كه روزه راباطل مى كند) كفاره را تكرار نمى شود هرچند كه آن را كار جماع باشد و هر چند كه چندمفطر مختلف انجام داده باشد ولى در خصوص تكرار جماع احتياط ترك نشود.
مساءله 4 - كفاره تنها در افطار كردن روزه رمضان و روزه قضاء رمضان - اگر بعداز ظهر شكسته باشد - و روزه نذر معين واجب است و اما در عين اين سه نوع روزه واجب نيستچه روزه واجب باشد - مانند روزه نذر معين واجب است و اما در غير اين سه مستحب و چه اينكهقبل از ظهر افطار كرده باشد و چه بعد از ظهر، بله عده اى از فقهاء گفته اند در روزهاعتكاف نيز اگر اعتكاف واجب شده باشد كفاره واجب است و بعضى از اين فقها نظريه خودرا نسبت به همه مفطرات عموميت داده و گفته اند شكسته شدن روزه اعتكاف واجب با هرمفطرى كه باشد كفاره دارد و بعضى ديگر اين حكم را مختص بجماع دانسته اند و لكنظاهرا حكم مختص بجماع باشد همچنانكه ظاهر اين است كه كفاره بخاطر شكستن اعتكاف استنه روزه و بهمين جهت است كه فرقى بين جماع در روز و جماع و در شب نيست بله اگراعتكاف در ماه رمضان باشد و جماع در روز واقع شود آنوقت دو كفاره واجب مى شود يكىبراى شكستن اعتكاف و ديگرى براى شكستن روزه همچنانكه اگر افطار بغير جماع باشدفقط كفاره ماه رمضان واجب مى شود.
مساءله 5 - اگر روزه دار روزه خود را بشكند و سپس بمنظور فرار از كفارهمسافرت كند اقوى اين است كه كفاره از او ساقط نمى شود و همچنين اگر بعد از ظهرسفركند و بنابراحتياط چنين كسى اگر براى غير فرار هم مسافرت كند كفاره اش ساقطنمى شود و همچنين بنابراحتياط كفاره ساقط نمى شود از كسيكه سفر كند وقبل از رسيدن بحد ترخص روزه اش را بشكند بلكه به احتياط نزديكتر ساقط نشدنكفاره از كسيكه عمدا افطار كند پس از آن عارضى قهرى ازقبيل حيض و نفاس ومرض و غير اينها برايش پيش آيد هرچند كه اقوى سقوط آن است ،همچنانكه اگر در يوم الشك آخر رمضان افطار كرد و سپس معلوم شد كهاول شوال بوده اقوى كفاره مانند سقوط قضا در اين فرض است .
مساءله 6 - اگر در ماه رمضان با همسرش كه او نيز روزه است جماع كند درصورتيكه هر دو به اين عمل راضى باشند بر هر يك كفاره و تعزير آن بيست و پنجضربه شلاق و اگر مرد همسرش را وادار كرده و خود او راضى نبوده باشد هم كفاره او رامى دهد و شلاق او را مى خورد و هم از خودش را و اگر زن دراول كراهت داشته بطوريكه سلب اختيار از او شده ولى در اثناءعمل اگر اكراه بحدى نبوده كه سلب اختيار از زن شده باشد بلكهعمل جماع بخواست خود او نيز بوده هرچند كه كراهت داشته اقوى آن است كه دو كفارهبگردن شوهر مى آيد و بر عهده زن كفاره نيست و على الظاهر تعزير او نيز همين حكم رادارد و زن اجنبيه اى كه روزه دار باشد حكم همسر مكروه را ندارد و در همسر فرقى بيندائمى و انقطاعى نيست و اما اگر زن شوهر خود را اكراه بر جماع چيزى از كفاره و تعزيرشوهر بر عهده او نمى آيد.
مساءله 7 - اگر مكلف بخاطر سفر يا بيمارى روزه نگرفته باشد ولى همسرش ‍روزه باشد براى مرد جائز نيست او را بر جماع اكراه وادار سازد و اگر چنين كند احتياطآنست كه كفاره او را بعهده بگيرد.
مساءله 8 - مصرف كفاره روزه در طعام به شصت مسكين يا به سير كردن آنان است ويا به اين است كه بهر مسكينى يك چارك گندم و يا جو و يا آرد و يا برنج و يا نان وامثال اينها از هر طعامى بپردازد و نزديك تر به احتياط آنست كه بهر مسكينى دو چاركيعنى نيم من بدهد و در كفاره يكروز كافى نيست كه شصت چارك را به يك نفر بدهد و يااو را بيش از يك بر سير كند و يا از آن مقدار دو چارك يا سه چارك را به يك نفر بدهدبلكه بايد شصت نفر را اطعام كند مگر آنكه دسترسى به شصت مسكين نداشته باشد وامااگر فقيرى عيالمند باشد مى تواند به سرى چارك طعام بدهد البته اين در وقتى استكه اطمينان داشته باشد كه آنشخص اين طعام را بعائله خود مى خوراند و يا به آن مى دهدو مد يك چهارم صاع است و صاع عبارت است از 25/614مثقال (كه تقريبا در اصطلاح فارسى زبان هاى يك چارك مى شود چون يك من تبريزى640 مثقال است كه يك چهارم آن صد و شصت مثقال مى شود اندكى بيشتر از يك مد است )
مساءله 9- اگر كسى از دنيا رفته و كفاره روزه بگردن داشته باشد ديگران مىتوانند تبرعا كفاره او را بدهند حال چه كفاره روزه باشد و چه غير روزه و اما تبرع ازكسى كه خودش زنده است محل اشكال است و احتياط آنستكه بگوئيم كافى نيست مخصوصااگر كفاره از روزه باشد.
مساءله 10 - در پشت سر هم بودن و ماه روزه كفاره كافى است كه يك ماه و يكروز ازماه دوم را پشت سرهم روزه بگيرد و بقيه ايام ماه دوم را مى تواند تدريجا انجام دهد هرچندكه قدرت انجام همه دو ماه پشت سرهم را داشته باشد و اما اگر در سى و يكروزاول بدون عذر يكروز روزه نگيرد بايد دوباره سى و يكروز بگيرد مگر آنكه عذر موجهىاز قبيل بيمارى و حيض و نفاس ‍ و سفر اضطرارى بگيرد بلكه بعد اززوال عذر آن ها را حساب كرده بقيه را مى گيرد تا سى و يكروزتكميل شود، يكى از عذرهاى موجه اين است كه نيت روزه را فراموش كند تا وقتش بگذرديعنى تا قبل از ظهر بياد نياورد بعد از ظهر بيادش بيايد.
مساءله 11 - اگر قدرت بر انجام هيچيك از كفاره هاى سه گانه نداشت واجب استبهر مقدارى كه مى تواند صدقه دهد و اگر از آن نيز عاجز بود بايد از خدايتعالى طلبمغفرت كند و حداقلش اينستكه يك بار بگويد استغفرالله ربى و اتوب اليه و پس از آناگر قدرت بر دادن كفاره را پيدا كرد احتياط آنستكه اگر بجاى كفار استعمار كرده كفارهرا بدهد.
مساءله 12 - درچند مورد تنها قضاء واجب است بدون كفاره .
اول در جائيكه در شب رمضان جنب شود و بخوابد و بيدار شود و براى نوبت دوم بخوابدو وقتى بيدار شود كه داخل صبح شده باشد بلكه اقوى اين است كسى كه هم بار سومبخوابد و خوابش تا طلوع فجر ادامه يابد تنها قضاء لازم است احتياط شديدا اقتضاء مىكند وجوب كفاره را نيز و در اين حساب خوابيكه مكلف در آن محتلم شده خواباول بحساب نمى آيد تا خواب بعد از آن خواب دوم شمرده شود ولى ترك احتياطى كهگذشت سزاوار نيست .
دوم جائيكه مكلف روزه خود را صرفا بخاطر نيت نكردن و يا رياء ورزيدن و يا تصميمبقطع روزه گرفتن باطل كرده باشد و غير از آن هيچ عملى كه روزه راباطل مى كند انجام نداده باشد كه در اين موارد نيز تنها قضاء واجب است .
سوم جائيكه غسل جنابت را فراموش كرده يك و يا چند روز با حالت جنابت روزه گرفتهباشد كه تفصيلش گذشت .
چهارم جائيكه قبل از بررسى صبح مفطر انجام داده (مثلا سحرى خورده باشد) معلوم شودكه صبح بوده كه در اينجا اگر مى توانسته مراعات طلوع فجر را بكند (مثلا از كسىبپرسد) بايد روزه آنروزش را قضاء كند و همچنين است حكم كسى كه تحقق نبوده روزه اشرا قضاء بلكه احتياط آنستكه آنهم كه متمكن از تحقيق نبوده روزه اش را قضاء كند و همچنيناست حكم كسى كه تحقق كرده ولى يقين به بقاء شب نداشته و سحرى خورده چه اينكه ظنبطلوع فجر داشته يا شك در طلوع كه نزديكتر آنستكه روزه را قضاء كند هرچند اقوىواجب نبودن قضاء بعد از تحقيق و حصول ظن به بقاء شب است . و بلكه عدم وجوب قضاءبعد از تحقيق و شك در بقا شب خالى از قوت نيست همچنانكه اگر تحقيق كرد و يقين بهبقا شب كرد و آنگاه بخوردن سحرى پرداخت ولى بعدا معلوم شد كه سحرى او در صبحواقع شده روزه اش صحيح است ، همه اينها در روزه رمضان بود اما غير روزه رمضان حتىدر روزه واجب معين اگر معلوم شود كه غذا خوردنش در صبح واقع شده در همه صورتهاحتى با مراعات و تحقيق و يقين به بقا شب روزهباطل است .
پنجم غذا خوردن به اعتماد گفتار كسيكه گفته است هنوز شب باقى است و صبح نشده كهاگر معلوم شد صبح شده بود تنها قضا روزه را واجب مى شود.
ششم در جائيكه گوينده اى خبر دهد كه صبح شده و او معتقد باشد به اينكه گوينده ازدر مسخره گى چنين گفته در نتيجه مشغول خوردن شود بعد معلومش شود كه گويندهراسته گفته .
مساءله 13 - كسيكه يقين بطلوع فجر ندارد مى تواند همچنان غذا بخورد و يا مفطرديگر بياورد و فحص و تحقيق واجب نيست پس اگر درچنين حالى غذا خورد و يا آب نوشيدبدون اينكه معلومش شود صبح شده يا نشده چيزى بر عهده اش نمى آيد و اما اگردرغروب هنوز يقين نكند كه شب داخل شده جائز نيست افطار كند پس اگر در چنين حالىافطار كند هم قضاء بر او واجب است و هم كفاره هر چند كه يقين به بقاء روزه هم نداشتهباشد و همچنانكه بر شك خود باقى باشد.
هفتم افطار كردن به اعتماد گفته كسيكه از دخول شب خبر داده بعد از افطار معلوم شود كهداخل نشده بوده كه در اينصورت اگر خبر دهنده كسى است كه اعتماد بگفته اش جائز نيستمثل اينكه دو و يا يك شاهد عادل بوده تنها قضاء آنروز واجب مى شود و اگر چنين كسىنبوده هم قضاء واجب مى شود و هم كفاره .
هشتم : افطار كردن به خاطر تاريك شدن فضا و يقينبدخول شب كه اگر بعدا معلوم شود شب داخل نشده اگر آن تاريكى علتى آسمانى (ازقبيل ابر سياه و يا گرفتگى خورشيد و يا طوفان شديد وامثال آن ) نداشته تنها قضاء آنروز واجب مى شود و اگر علتى آسمانى داشته نه قضاءواجب مى شود و نه كفاره .
نهم از موارديكه تنها قضاء روزه واجب مى شود جائى است كه به منظور خنك شدن آب دردهان نموده آنرا مضمضه كند و بهمان علت يا علتى ديگر بدون اختيار بحلقش بجهد وهمچنين اين مورد كه آب را به منظور عبث و يا بازى در دهان كند و بدون اختيار بحلقشبرود كه در اين دو صورت قضاء بر او واجب نيست و همچنين اگر به منظورعمل به دستور استحبابى و آبه را ببلعد قضاء بر او واجب نيست و همچنين اگر به منظورعمل به دستور استحبابى وضو آب در دهان كند تا مضمضه نمايد و بدون اختيار بحلقشبجهد قضاء واجب نيست و نزديكتر به احتياط آنست كه در اين حكم به وضوئى كه براىنماز واجب گرفته اكتفاء كند هرچند كه واجب نبودن قضاء روزه در همه وضوءها بلكه درهمه طهارتها خالى از قوت نيست .

next page

fehrest page

 

 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation