بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب علامه بحرانی,   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     01 - علامه بحرانى
     02 - علامه بحرانى
     03 - علامه بحرانى
     04 - علامه بحرانى
     05 - علامه بحرانى
     06 - علامه بحرانى
     fehrest - علامه بحرانى
 

 

 
 

سخن پژوهشكده


افتخار هر ملّت و كشور، به چهره هاى علمى و شخصيتهاى برجسته آن است. درخشيدن اخترانى فروزان در آسمانِ تاريخ و فرهنگ هر جامعه، نشان استعدادها، توانمنديها و بالندگيهايى است كه در جوهره و نهاد آن جامعه و مردمش نهفته است. اين گنجهاى پنهان و ذخيره هاى نهفته، در سيماى مفاخر علمى و مؤلّفان و مصلحان جلوه مى كند. با اين حساب، نگرش مجدد به اين گونه شخصيّتها، توجّه به گنجينه هاى گرانقيمت و پشتوانه هاى فرهنگى يك امّت است و چه چيزى جز اين «نگاه» و اين «شناخت» مى تواند به فرزندان يك آب و خاك و وارثانِ يك مكتب و ميهن، «غناى شخصيّت» و «اعتماد به نفس» بخشد و آنان را در مسير ايستادن در برابر طوفانهاى مهاجم و سيلابهاى خانمان برانداز، به مقاومت و مرزبانى و دفاع از «هويّت مستقلّ» خويش فراخواند؟راستى... دريغ نيست كه از چهره هاى افتخارآفرين خويش كه «گذشته» تاريخ و علوم و فرهنگ اسلامى ما را به «امروز» پيوند مى دهند، بيگانه

صفحه 12


باشيم؟شگفتا!... ديگران از چهره هاى افتخارآفرين خويش كه «گذشته» تاريخ و علوم را پديد مى آورند، پيوسته براى «تكريم خود» و «تحقير ديگران» بهره مى برند، امّا... ما با اين همه سرچشمه هاى كرامت و اقيانوسهاى مواج دانش و اسوه هاى پاكى و فرزانگى، گرفتار «احساس حقارت» باشيم و هنوز هم غرب و شرق، قبله فكر و فرهنگمان باشد!روح امام راحل(قدس سره) شاد باد، كه روح عظمت و بزرگ انديشى و اعتماد به نفس و ايمان به خويش را در پيكر آحاد جامعه ما دميد و زنگارهاى خودكم بينى را كه زاييده تحقيرهاى غرب و شرق نسبت به ملّت ما بود، زدود.اينك با غرور و سربلندى، «داشته»هاى خود را در «بازار فرهنگ و انديشه» عرضه مى كنيم و ديگر آنچه را «خود» داريم، از بيگانه تمنّا نمى كنيم و به گوهرهاى خويش مى نازيم و مى باليم ... بر اين نعمت بزرگ، خداى را سپاس فراوان.بارى... ضرورت شناخت و اتّكا به فرهنگ خودى، به ويژه در بخش چهره ها و مفاخر اسلام، ما را بر آن داشت تا به عنوان معرّفى الگو و ارائه اسوه هايى كه تربيت يافته مكتب وحى و اهل بيت عصمت(عليهم السلام) و برآمدگانِ بوستانِ «قرآن» و «حديث»اند، به نگارش زندگى نامه علماى شيعه بپردازيم. آنان كه در طول چهارده سده، درفش دين و پرچم فقه جعفرى و رايت آزادگى و شرف را افراشته نگه داشته اند و با علم و تقوا و مبارزات و خدماتشان، در چهار سوى تاريخ و سر راه جامعه بشرى، به مشعل افشانى و روشنگرى ايستاده اند. اين كمترين سپاسى است كه مى تواند در مقابل زحمات و

صفحه 13


تلاشهاى گونه گون و گسترده علمداران اين ميدان انجام گيرد.مجموعه «ديدار با ابرار»، گامى است در اين مسير. اين مجموعه شرح حال، حاصل همدلى و همكارى جمعى از روحانيان فاضل و جوان حوزه علميّه قم است كه با انديشه احياى نام و ياد اين سرمايه هاى ارزش آفرين، به پژوهش و نگارش آن پرداخته اند و اين حركت را تا آن جا كه لازم باشد، ادامه خواهند داد.تلاش و انگيزه بر اين محور بود كه با قشر جوان اهل مطالعه و با نسل امروز صحبت شود و قلم، اين مخاطبان را در نظر بگيرد. البته درباره بسيارى از اين عالمان دينى مى توان زندگى نامه هايى مفصّلتر و عالمانه تر و همراه با بررسى آثار و نظرهاى علمى و ديدگاههاى خاصّ هر كدام در حيطه دانش و مهارتشان نگاشت، امّا... بنابر آن بوده است كه در حدّ توان، اين زندگى نامه ها فشرده، روان و با قلم روز باشد و به طرح ابعاد و جنبه هايى از حيات و روحيّات و ويژگيهاى اخلاقى آنان پرداخته شود كه براى خوانندگان اين مجموعه، سازنده و تربيت كننده باشد.هدف، ارائه الگوست; چرا كه اثر پذيرى انسان از نمونه هاى عينى اخلاق و فضيلت، بيش از حرفها و رهنمودها و كلّى گوييهاست. آشنايى با فراز و نشيب و نقاط تابناك و الهام بخش حيات اين فرزانگان، به جويندگان راه و پويندگان مسير «سلوك اخلاقى» نيرو مى بخشد و جهت مى دهد.در پايان، آرزومنديم كه اين مجموعه، گامى در مسير آشنا ساختن نسل معاصر با مفاخر گذشته باشد و باور داريم كه از اين راه، بهتر مى توان پادزهرى در برابر سموم تباهگر «تهاجم فرهنگى» فراهم آورد.

صفحه 14


در همين جا از زحمات برادر بزرگوار، آقاى جواد محدثى كه هدايت اين تلاش مقدس را برعهده گرفتند قدردانى مى شود ـ والله عنده حسن المآب.از پيشنهادها و نقد و نظر شما خوانندگان و صاحب نظران ژرف انديش و باريك بين نيز با صميميّت استقبال مى كنيم; باشد كه شما هم در تكميل اين حركت خير و بركت خيز، سهيم باشيد. مستدعى است كه ديدگاههاى خود را با قم، صندوق پستى 135/37185 در ميان بگذاريد و ما را قرين الطاف و عنايات خود فرماييد.

قم، پژوهشكده باقرالعلوم (عليه السلام)

فصل اوّل

آغاز زندگى


صفحه 21


تولد باران

سيّد هاشم در خانواده اى روحانى و اهل علم در نيمه اول قرن يازدهم هجرى در قريه «كتكتان»(1) از توابع شهر «توبلى» كه پايتخت و قطب علمى و سياسى آن زمان بحرين بود; چشم به جهان گشود.

تاريخ تولد سيّد به طور دقيق در دست نيست; از همين رو دوره اول زندگى و تاريخچه ايام جوانى اش را هاله اى از ابهام فرا گرفته است. اين ابهام شايد به موجب شدت پارسايى سيد به وجود آمده باشد كه از نوشتن شرح حال خود بسيار پرهيز مى كرد و ديگران را نيز از نوشتن در اين باره باز مى داشت.

امّا چرا شاگردان علامه و مورّخان و سيره نويسان بحرين از


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 .  شهركى از توابع «توبلى»، محلى است فوق العاده خرّم و سرسبز، داراى آبهاى فراوان و محصولات زياد، فاصله آن تا شهر توبلى حدود چهار كيلومتر است. «سيد محمد برهانى، زندگى نامه علامه بحرانى، ص73».

صفحه 22


خصوصيات وى چيزى ننوشته اند؟ شايد به دليل مهاجرت علما از بحرين و فراموش شدن تدريجى خصوصيات سيد با رحلت علما باشد كه در نتيجه، اطلاعات كاملى از زندگى ايشان باقى نمانده است. اين احتمال نيز وجود دارد كه فرزندان سيد كه همه اهل علم بوده اند و يا علماى معاصر وى از شرح حال او چيزى نوشته باشند، ولى بر اثر حوادثى كه بر بحرين گذشته از بين رفته باشد; چنان كه حكايت هزاران كتاب ارزشمند شيعه چنين است.(1) حال با همه كمبود اطلاعات در مورد ولادت سيد هاشم، مى توان با مقايسه سن او با معاصرانش، تاريخ تقريبى تولد وى را به دست آورد.

چنان كه نوشته اند: در سال 1063، سيد بحرانى در نجف اشرف بوده و با شيخ فخرالدين طريحى ملاقات كرده است. سن او در اين زمان معلوم نيست، ولى به قرائنى مى توان حدس زد كه داراى سنى بين بيست تا سى سال باشد. او كتاب سيرالصحابه را در سال 1070هـ . ق. و جزء اول ترتيب التهذيب را در روز نهم ذوالقعده 1074 و كتاب مهم تفسيرى خود به نام الهادى و ضياء النادى را در سال 1077 نگاشته و در اين زمان نويسنده اى متبحر و معروف بوده است. از اين همه مى توان ولادت ايشان را بين سالهاى 1030 تا 1040 دانست;(2) چنان كه تاريخ تولد معاصران ايشان، مانند علاّمه مجلسى 1037هـ . ق. و شيخ حر عاملى 1033هـ . ق. نيز بين سالهاى 1030 تا 1040 واقع شده است.


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 .  همان جا.
2 .  با استفاده از: فارس تبريزيان، العلامة السيّد هاشم البحرانى، ص21 و 22.

صفحه 23


سيماى روشن او

از خصوصيات ظاهرى سيّد، كمتر در كتابها بيان شده است. با اين حالْ فقيه اهل البيت، آية الله مرعشى(ره) درباره خصوصيات ظاهرى سيّد چنين مى فرمايد:

در ايّامى كه در نجف اشرف بودم، شبى در عالم خواب در حالتى به حرم حضرت اميرالمؤمنين ـ روحى له الفداه ـ مشرّف مى شدم. مرحوم علاّمه سيّد هاشم بحرانى را در ميان رواق شريف ديدم كه با طمأنينه خاص وارد حرم مى شود. سيّد هاشم، بلند قد، سبزه رنگ، لاغر اندام، ولى قيافه اى بسيار جالب و جذّاب داشت.(1)

از تبار قدسيان

علامه بحرانى از خانواده علم، شرافت، بزرگى و از فرزندان زهراى اطهر(س) است. نامش سيّد هاشم، فرزند سيد سليمان حسينى بحرانى(2) و معروف به علامه(3) است. سيّد بحرانى از نوادگان سيّد مرتضى علم الهدى(4)است كه نسب سيد مرتضى با پنج واسطه به امام كاظم(عليه السلام)مى رسد.(5)


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 .  سيدمحمد برهانى، زندگى نامه علامه بحرينى، ص91.
2 .  منسوب به بحرين.
3 .  يوسف بحرانى، لؤلؤة البحرين، ص66; عبدالله افندى، رياض العلماء، ج5، ص296، على بلادى بحرانى، انوار البدرين، ص136.
4 .  سيّد مرتضى: على بن حسين بن موسى بن محمد بن موسى بن ابراهيم بن موسى الكاظم(ع)، فقيه، متكلم، اصولى، مفسر و اديب، از بزرگان علماى شيعه (355 ـ 636) دارنده تأليفات زياد است. زندگى وى را در مجموعه ديدار با ابرار بخوانيد.
5 .  رياض العلماء، ج5، ص298. در مورد نسب وى نظرهاى ديگرى نيز وجود دارد.

صفحه 24


مرواريد خليج

بحرين كه امروز به «دولة البحرين» مشهور است، در ميانه كرانه جنوبى خليج فارس «در موقعيت جغرافيايى 5/25 و 5/26 درجه عرض شمالى و بين 50 درجه و 52 درجه طول شرقى...»(1) و بين شبه جزيره قطر و كشور عربستان سعودى قرار دارد(2) و از ديرباز به مرواريد خليج فارس شهرت يافته است.(3)

جزاير بحرين در ادوار باستانى مهد تمدنى توسعه يافته بوده است و بيش از چهار هزار سال سابقه تاريخى دارد.(4) اين سرزمين از همان دوره نخست اسلام، يكى از پايگاههاى تشيع علوى در جهان اسلام به شمار مى آمده و جمع زيادى از علما، فقها و فلاسفه تشيع موسوم به بحرانى يا بحرينى، از اين خطه عالم خيز، پا به عرصه وجود گذاشته و خدمات شايان توجهى به جهان اسلام نموده اند.(5)

در عصر علامه بحرانى، موقعيت طبيعى، تجارى و منطقه اى بحرين زمينه هاى مناسبى را براى به وجود آمدن اجتماعى بزرگ در اين سرزمين فراهم آورد كه در پى آن نياز مردم به علم و علما روز به روز افزونتر شد. از سويى تشيع مردم و ترغيب حكومت مركزى (ايران) سببى مهمتر در نشر علوم دينى به اين ناحيه گرديد و مردمِ با ديانت و درايت نيز همچون


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 .  حبيب الله شاملو، جغرافياى كامل جهان، ص163.
2 .  دائرة المعارف تشيع، ج3، ص117.
3 .  پيروز مجتهدزاده، شيخ نشينهاى خليج فارس، ص168.
4 .  همان، ص178.
5 .  ر.ك: دائرة المعارف تشيع، ج3، ص118; على محمدى، سيماى بحرين.

صفحه 25


صدفهايى اين دُرهاى گرانبها را در خود جاى دادند و احترام آنان را پاس داشتند و رفته رفته محيطى سرشار از تقوا و معنويت، همراه با نور علم و معرفت شكل گرفت. از همين رو «پس از عراق و ايران، سومين و عظيم ترين حوزه علمى شيعه در جهان تشيع بحرين مى باشد.»(1)

در زمان علامه با توجه به موقعيت خاص علمى و اجتماعى ايشان در ميان مردم و علما و سران حكومت، اين شكوه و عظمت علمى و اجتماعى بحرين به حد اعلاى خود رسيد.

كانون درخشان

توبلى، شهر مركزى و حاكم نشين آن روز بحرين با شهرتى بسزا نه تنها مركز سياسى فوق العاده مهمى براى خليج شمرده مى شده، از نظر علوم اسلامى و اجتماع علما و دانشمندان فراوان و مراجع بزرگ، موقعيتى بس عظيم دارا بوده است. در آن روزگار، رياست عالى دينى و علمى آن را فقيه و مرجع بزرگ وقت، شيخ محمد بن ماجد بن مسعود بحرانى، بر عهده داشت و بعد از درگذشت او زعامت و رهبرى علمى و اجتهادى به علامه بزرگوار بحرانى منتقل شد و ايشان نيز با درايتى خاص به امور اجتماعى و سياسى و قضايى مردم همت گماشت و برگى زرين در تاريخ زندگى خويش به ثبت رسانيد.(2)


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 .  دائرة المعارف تشيّع، ج3، ص119.
2 .  ر. ك: زندگى نامه علامه بحرينى، ص73.

صفحه 26


سالهاى تلخ هجرت

بحرين به لحاظ موقعيت جغرافيايى و منطقه اى و اوضاع اقتصادى، همواره مورد طمع دولتهاى قدرتمند بوده و هر چند گاه از طرف حاكم قدرتمندى در معرض تجاوز و دستبرد قرار گرفته است.(1)

اين حوادث، علاوه بر آزار و اذيت ساكنان منطقه و كشته شدن افراد زيادى از مردم متدين اين مرزوبوم و تخريب و از بين رفتن اموال بسيارى ـ كه حاصل سالها كار و زحمت اهالى بود ـ زمينه ساز مهاجرت گروه بيشمارى از مردم، عالمان و دانشمندان به ممالك همجوار، به ويژه ايران و عراق گشته است.

از جمله اين مهاجران، فرزندان، محدث بحرانى هستند كه در غايله سوم بحرين به ايران هجرت كرده، در اصفهان ساكن گرديدند.(2) ميرزا عبدالله افندى نويسنده «رياض العلماء» مى نويسد:

«اكثر كتابهاى سيد هاشم را در اصفهان در منزل فرزندش سيد محسن ديده ام.»(3)

در پى اين حوادث دردناك تاريخ بحرين، چه دانشمندانى كه راهى ديار غربت گرديده و چه آثار گرانبهايى از آنان كه از بين رفته است. از جمله اين گوهرهاى به يغما رفته، آثار علامه بزرگوار، محدث بحرانى است كه امروزه جز اندكى از آن همه به دست ما نرسيده است.


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 .  براى اطلاع بيشتر، ر.ك: العلامه سيد هاشم البحرانى، ص31.
2 .  زندگى نامه علامه بحرينى، ص65 .
3 .  رياض العلماء، ج5، ص299.

صفحه 27


 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation