بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب مسند فاطمة بنت الحسین علیهما السلام,   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     fehrest - مسند فاطمه بنت الحسين
     m01 - مسند فاطمه بنت الحسين
     m02 - مسند فاطمه بنت الحسين
     m03 - مسند فاطمه بنت الحسين
     m04 - مسند فاطمه بنت الحسين
     m05 - مسند فاطمه بنت الحسين
     m06 - مسند فاطمه بنت الحسين
     m07 - مسند فاطمه بنت الحسين
     m08 - مسند فاطمه بنت الحسين
     m09 - مسند فاطمه بنت الحسين
     m10 - مسند فاطمه بنت الحسين
     m11 - مسند فاطمه بنت الحسين
     m12 - مسند فاطمه بنت الحسين
     m14 - مسند فاطمه بنت الحسين
     m15 - مسند فاطمه بنت الحسين
     m16 - مسند فاطمه بنت الحسين
     m17 - مسند فاطمه بنت الحسين
     m18 - مسند فاطمه بنت الحسين
 

 

 
 
back pagefehrest pagenext page

حال آنكه در اين مجموعه احاديثى در بزرگداشت مقام زن نيز به چشم مىخورد كه در واقع حضور زن در جامعه را عارى از اشكال مىداند . چنانكه در حديث 154 به نقل از كنز العمال ج16 ، ص414 نقل مىكند كه : «لا تمنعوا اماء الله المساجد ، ولكن ليخرجن وهو تفلات» يعنى مانع بيرون رفتن كنيزان خود جهت حضور در مساجد نشويد ، ليكن در موقع رفتن عطر استعمال نكنند . ودر حديث 155 به نقل از كنزل العمال نقل مىكند كه : «لا تمنعوا نسائكم المساجد وبيوتهنّ خير لهنّ» يعنى مانع از رفتن زنانتان به مساجد نشويد ، ليكن خانههاشان براى آنها بهتر است . بدين ترتيب چنانكه سيره اهل بيت عصمت نيز گواهى مىدهد ، حضور زن در جامعه مانعى ندارد ليكن بايد شرايط آن رعايت شود و جلب توجه ديگران را فراهم نسازد . حضور زن مسلمان در نهضتهاى اسلامى چون «نهضت فاطمى» و خطبه پرشور ايشان و يا حضور حضرت زينب ، سكينه ، فاطمه بنت الحسين و فاطمه بنت على (عليه السلام)در نهضت عاشورا خطبه خواندن برخى از آنها براى روشن شدن ظلم يزيد و اجراى امر به معروف و نهى از منكر وابلاغ رسالت حسينى به جامعه شام و كوفه ، در مجالسى كه مردان حاضر بودند و مخاطب قراردادن افراد پستى چون يزيد بن معاويه ، ما را به اين نكته هدايت مىكند كه زن مسلمان نيز چون مردان حق حضور در جامعه را دارد ليكن شرايط هر يك متفاوت است و زمان و مكان در اين حضور نقش عمده را دارد .

علامه شهيد آية الله مطهرى تحت عنوان آفت زدگى «در يكى از مباحث كتاب «عدل الهى» فرمايد :

«... آفتهاى ديگرى نيز براى اعمال وجود دارد ، شايد يكى از آن آفتها بىتفاوتى و بىحسى در دفاع از حق وحقيقت است . انسان نه تنها بايد در مقابل حقيقت حجود و استنكار نداشته باشد ، بىطرف هم نمىتواند باشد . بايد از حق دفاع كند .

مردم كوفه مىدانستند كه حق با حسين بن على (عليه السلام) است و اين معنى را اعتراف هم كرده بودند . ولى در حمايت از حق و دفاع از آن كوتاهى كردند . ثبات قدم نشان ندادند واستقامت نورزيدند . در حقيقت، حمايت نكردن از حق ، جحود عملى آنست» . آنگاه خطبه معروف حضرت زينب (عليها السلام) را در حمايت از حق يادآور مىشود . ص317 .

استاد شهيد در طى مقالهاى تحت عنوان «نقش بانوان در تاريخ معاصر ايران» مىفرمايد : «... يكى از جنبههاى جالب و حيرت انگيز انقلاب اسلامى ايران كه مىدانيد يك انقلابى است كه معيارهاى جامعه شناسان را درهم ريخته و معادلات آنها را به هم زده است ]همين مسأله است[ يعنى يك انقلابى با يك ويژگيهايى در يك جامعهاى پيدا شده كه از نظر آنها كه براى خودشان يك معيارهايى دارند ، غير قابل پيش بينى و غير قابل سنجش بوده است .

در غرب اين تبليغ زياد شده است به طورى كه براى خود آنها باور آمده است كه زن در جامعه اسلامى از حقوق محروم بوده و هست و زنها عنصرهايى ناراضى در ميان مسلمانان هستند و بنابر اين اگر به آنها عرضه شود كه يك انقلابى در جهت اسلامى مىخواهد پيدا بشود ، انقلابى كه مىخواهد خواهان برقرارى ارزشهاى اسلامى باشد ، زنها حتماً در جبهه مخالف شركت خواهند كرد . چون بر اساس فرضيه آنها ، زنها از اسلام و از جامعهاى كه با معيارهاى اسلامى اداره بشود ، ناراضيند . پس بنابر اين در اين انقلاب شركت نخواهند كرد . ولى در عمل زنها نه تنها شركت كردند بلكه اگر آنها شركت نمىكردند ، اين خود واقعيتى است كه اين انقلاب به ثمر نمىرسيد . چون زنان نه فقط شركت مستقيمشان مؤثّر بود ، شركت غير مستقيمشان يعنى تأثيرى كه روى شوهران ، روى فرزندان ، روى پدران ، روى برادرانشان داشتند از تأثير مستقيم خودشان كمتر نبود و اين خود يك مسأله فوق العادهاى است . مرد الهامگير از زن است و اگر در يك جريان اجتماعى زنها هماهنگى نداشته باشند از تأثير مرد هم فوق العاده مىكاهند و برعكس اگر زنها نقش موافق واحساسات موافق داشته باشند ، نيروى مردها را هم چند برابر مىكنند . يعنى نه تنها ترمزى براى مردها نمىشوند ، نيروى محركى هم براى مردها به شمار مىروند ، و اين مطلب در اين نهضت فوق العاده مشهود بود... در روز هفده شهريور در ميدان شهدا آن طورى كه معمولا نقل مىكنند و فيلمها نشان مىدهد ، زنها بيشتر از مردها شهيد دادند.. ، در پانزده خرداد زنان نقش زيادى نداشتند . بعد از پانزده خرداد يك نوع حالت وحشت و عقب نشينى ولو براى موقت در مردم پيدا شد . فاجعه خونين پانزده خرداد ، پانزده سال اين انقلاب را عقب انداخت . بعد از فاجعه هفده شهريور كه از نظر كشتار از فاجعه پانزده خرداد مهمتر بود، گفتند كه فرماندار نظامى وقت رفت پيش شاه و گفت قربان ! تا بيست و پنج سال ديگر خيالتان راحت باشد . ولى فردايش دو مرتبه قضيه شروع شد . اگر زنها شركت نداشتند ، مطمئناً از فردايش هر زنى دست بچه خودش را مىگرفت ، دست شوهر خودش را مىگرفت ، مىگفت ديگر نمىگذارم از خانه بروى بيرون ، ولى از فردايش بيشتر تشويق و ترغيب كردند و اين فاجعه نه تنها وقفهاى ايجاد نكرد و چوب لاى چرخ انقلاب نگذاشت بلكه حركت موتور انقلاب را شديدتر و تندتر كرد» .

«پيرامون جمهورى اسلامى» ص50 ـ 52

فاطمه بنت الحسين (عليهما السلام) از پدرش و آنحضرت از پدرش على (عليه السلام)نقل مىكند كه پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود :

«زنان در گفتارشان واماندهاند و آشكار شدنشان در جامعه باعث شرمندگى است پس ناتوانى در گفتار آنان را با سكوتشان و آشكار شدن شرم آنها را با نگاهداشتن در خانه بپوشانيد» .

1 ـ رحمت الهى بر بنده بيمار:

حدّثنا احمد بن يحيى الصوفى ، حدّثنا عبد الرحمن بن دبيس الملائى، حدّثنا بشير بن زياد الجزرى ، عن عبد الله بن حسن عن امّه فاطمة بنت الحسين عن فاطمة الكبرى ، قالت : قال النّبى (صلى الله عليه وآله وسلم) :

«إذا مَرَضَ الْعَبْدُ أوْحَى اللهُ إلى مَلائِكَتِهِ أنِ ارْفَعُوا عَنْ

عَبْدِىَ الْعَلَمَ مادامَ فِى وَثاقِى ، فَإنِّى أنا حَبَسْتُهُ ، حَتّى أقْبِضَهُ أوْ اُخَلِّىَ سَبِيلَهُ»(1).

فاطمه بنت الحسين (عليهما السلام) از فاطمه زهرا (عليها السلام) نقل مىكند كه رسولخدا(صلى الله عليه وآله وسلم)فرمود :

«هنگامى كه بنده خدا بيمار شود خداوند به فرشتگان وحى نمايد كه : قلم تكليف از او برداريد و دربارهاش چيزى ننويسيد; تا زمانى كه در گروه ـ بندگى ـ من است ; چونكه (با اين بيمارى) من او را محدود و محبوس ساختم تا اينكه يا قبض روحش نمايم و يا (سلامتيش) بخشيده «و پاك از گناه» رهايش سازم» .

2 ـ ابتلاء به مصيبت و ذكر انّا لله:

حدّثنا عبد الله حدّثنى ابى حدّثنا يزيد و عبّاد بن عبّاد قالا : أنْبَأنا هشام بن ابى هشام قال عباد بن زياد عن امّه عن فاطمة ابنة الحسين عن ابيها الحسين بن على عن النّبى (صلى الله عليه وآله وسلم) قال :

«ما مِنْ مُسْلِم وَلا مُسْلِمَة يُصابُ بِمُصِيبَة فَيُذْكِرُها وَإنْ طالَ عَهْدُها (قال عَبَّادُ) : «قَدُمَ عَهْدُها» فَيُحْدِثُ لِذلِكَ إسْتِرْجاعاً إلاّ جَدَّدَ اللهُ لَهُ عِنْدَ ذلِكَ فَأعْطاهُ مِثْلَ أجْرِها يَوْمَ اُصِيبَ بِها»(2).

فاطمه بنت الحسين (عليهما السلام) از پدرش امام حسين (عليه السلام) و آنحضرت از پيامبر خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) نقل مىكند كه حضرت فرمود :

«كسى كه به مصيبتى مبتلا شود و هنگام ياد كردن آن (هر

ــــــــــــــــــــــــــــ

(1) الذّريّة الطاهرة ، ص148 ـ 149 .

(2) «مسند احمد بن حنبل» ، مسند اهل البيت ، حديث 1644 .

چند بعد از مدّتى طولانى) ، (انّا لله) بگويد ، خداوند پاداش مجدد آن مصيبت را به او خواهد داد» .

3 ـ قرائت آيه استرجاع:

قال الطبرانى : حدّثنا ابو خليفة الفضل بن الحباب الجمحى ، وابراهيم عن هاشم البغوى ، قالا : حدّثنا عبد الرحمن بن سلام الجمحى حدّثنا هشام ابو المقدام عن امّه عن فاطمة بنت الحسين عن الامام الحسين (عليه السلام)انّه قال :

«مَنْ أصابَتْهُ مُصِيبَةٌ فَقالَ : إذا ذَكَرَها : (إنّا ِللهِ وَإنّا إلَيْهِ راجِعُونَ) جَدَّدَ اللهُ لَهُ مِنْ أجْرِها مِثْلَ ماكانَ لَهُ يَوْمَ أصابَتْهُ»(1).

فاطمه بنت الحسين (عليهما السلام) نقل مىكند از امام حسين (عليه السلام) كه آنحضرت فرمود :

«كسى كه به مصيبتى مبتلا شود و به هنگام يادكردن آن «إنّا للهِ وَإنّا إلَيْهِ راجعُونَ» بگويد ، خداوند پاداش مجدد آن مصيبت را به او خواهد داد» .

4 ـ قرائت آيه استرجاع:

حدّثنا ابو بكر بن أبى شيبة حدّثنا وكيف بن الجرّاح عن هشام بن زياد عن امّه عن فاطمه بنت الحسين عن ابيها قال : قال النّبى :

«مَنْ اُصِيبَ بِمُصِيبَة فَذَكَرَ مُصِيبَتَهُ فَأحْدَثَ اسْتِرْجاعاً وَإنْ تَقَادَمَ عَهْدُهَا كَتَبَ اللهُ لَهُ مِنْ الأجْرِ مِثْلَهُ يَوْمَ اُصيبَ»(2).

ــــــــــــــــــــــــــــ

(1) المعجم الكبير ، ج3 ، ص131 ، ح2895 ; كنز العمال ، ج3 ، ص302 ، ح6651 .

(2) «سنن ابن ماجة» ، ماجاء فى الجنائز ، حديث 1589 .

فاطمه بنت الحسين (عليهما السلام) از پدرش نقل مىكند كه رسولخدا (صلى الله عليه وآله وسلم)فرمود :

«كسى كه به مصيبتى گرفتار شود ، و با ياد كردن آن (هر چند پس از مدّتى طولانى) (إنّا ِللهِ وَإنّا إلَيْهِ راجِعُونَ) بگويد ، خداوند به او پاداش مجدد آن مصيبت را خواهد داد» .

ـ تصديق كلام خدا و رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم):

حدثنا عبد الله بن عمران حدثنا ابو داود حدّثنا هشام بن ابى الوليد ، عن امّه ، عن فاطمة بنت الحسين (عليهما السلام) عن ابيها الحسين بن علىّ (عليه السلام)قال :

«لَمّا تُوُفِّىَ الْقاسِمُ بْنُ رَسُولِ اللهِ (صلى الله عليه وآله وسلم) ، قالَتْ خَدِيْجَةُ : يارَسُولَ اللهِ دَرَّتْ لَبَنِيَّةُ الْقاسِمِ ; فَلَوْ كانَ اللهُ أبْقاهُ حَتّى يَسْتَكْمِلَ رِضاعَهُ ، فَقالَ رَسُولُ اللهِ(صلى الله عليه وآله وسلم) : «إنَّ اتْمامَ رِضاعِهِ فِى الْجَنَّةِ . قالَتْ : «لَوْ أعْلَمُ ذلِكَ يا رَسُولَ اللهِ لَهُوِّنَ عَلَىَّ أمْرُهُ ، فَقالَ رَسُولُ اللهِ (صلى الله عليه وآله وسلم) : «إنْ شِئْتِ دَعَوْتُ اللهَ «تَعالى» فَاسْمَعَكِ صَوْتَهُ» ; قالَتْ : «يا رَسُولَ اللهِ بَلْ اُصَدِّقُ اللهَ وَرَسُولَهُ»(1).

فاطمه بنت الحسين (عليه السلام) از پدرش امام حسين (عليه السلام) نقل مىكند كه حضرت فرمود :

«وقتى ـ قاسم ـ فرزند رسولخدا (صلى الله عليه وآله وسلم) از دنيا رفت ، حضرت خديجه به رسولخدا (صلى الله عليه وآله وسلم) گفت : «اى رسولخدا شير قاسم در سينهام جمع شده است ; اى كاش زنده مىماند و شير خوارگى را كامل مىكرد» . رسولخدا (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود : «شير خوارگى قاسم در بهشت كامل مىشود» . خديجه (عليها السلام) گفت :

ــــــــــــــــــــــــــــ

(1) «سنن ابن ماجة» ، ما جاء فى الجنائز ، حديث 1501 .

«اگر اين مطلب را مىدانستم مصيبت فراق و مرگ او بر من آسان مىشد» .

رسولخدا (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود : «اگر بخواهى از خدا مىخواهم كه صداى قاسم را به تو برساند» .

خديجه (عليها السلام) گفت : «من خدا و رسولش را تصديق مىكنم ، بىآنكه صداى قاسم را بشنوم» .

6 ـ حقوق درخواست كنندگان:

حدّثنا عبد الله حدّثنى ابى حدّثنا وكيع و عبد الرحمن قال حدّثنا سفيان عن مصعب بن محمّد عن يعلى بن ابى يحيى عن فاطمة بنت الحسين ، عن ابيها : انّ النّبىّ (صلى الله عليه وآله وسلم) قال :

«لِلسّائِلِ حَقٌّ وَإنْ جاءَ عَلى فَرَس»(1).

فاطمه بنت الحسين (عليهما السلام) از پدرش امام حسين (عليه السلام) نقل مىكند كه رسولخدا(صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود :

«درخواست كننده كمك مالى ، بر مسلمين حقى دارد (كه بايد خواسته او را برآورند) گرچه سوار بر مركبى عالى (و داراى ظاهرى چون توانگران) باشد» .

7 ـ حقوق درخواست كننده كمك مالى:

حدثنا محمد بن كثير ، اخبرنا سفيان ، حدّثنا مصعب بن محمد بن شرحبيل ، حدّثنى يعلى بن أبى يحيى عن فاطمة بنت الحسين عن حسين بن على قال : قال رسول الله :

ــــــــــــــــــــــــــــ

(1) «مسند احمد بن حنبل» ، مسند اهل البيت ، حديث 1640 .

«لِلسَّائِلِ حَقٌّ وَإنْ جاءَ عَلى فَرَس»(1).

حضرت فاطمه بنت الحسين (عليه السلام) از پدرش امام حسين (عليه السلام) نقل مىكند كه رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود :

«بر درخواست كننده مال حقى است ، گرچه بر مركبى عالى سوار باشد» .

8 ـ مغلوب شدن سپاه ظلم:

حدّثنا احمد بن يحيى الصوفى ، حدّثنا عبد الرّحمن بن دبيس ، حدّثنا بشير بن زياد ، عن عبد الله بن حسن عن امّه عن فاطمة الكبرى ، قالت : قالَ رَسُولُ اللهِ(صلى الله عليه وآله وسلم) :

ما الْتَقى جُنْدانِ ظالِمانِ إلاّ تَخَلَّى اللهُ مِنْهُما فَلَمْ يُبالِ أيُّهُما غَلَبَ ، وَمَا الْتَقى جُنْدانِ ظالِمانِ إلاّ كانَتِ الدّائِرَةُ عَلى أعْتاهُما»(2).

عبد الله بن حسن از مادرش (فاطمه بنت الحسين) واو از فاطمه كبرى (عليها السلام)نقل مىكند كه رسولخدا (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود :

«دو سپاهى كه (بر اساس ظلم وستم نبرد مىكنند) به هم نرسند جز اينكه خداوند آنها را بخودشان واگذارد و هيچكدام را يارى نكند و از ايندو سپاه آن مغلوب شود كه ظلم و ستمش فزونتر باشد» .

9 ـ كِبر:

عن يحيى بن عبد الباقى ، قال : حدّثنا محمّد بن سليمان لوين ، حدّثنا

ــــــــــــــــــــــــــــ

(1) «سنن ابى داود» ، كتاب الزكاة ، حديث 1418 .

(2) الذرية الطاهرة ، ص149 .

عبد الحميد بن سليمان عن عمّارة بن غزية ، عن فاطمة بنت الحسين عن ابيها : انّ عبد الله بن عمر جاء الى النبىّ (صلى الله عليه وآله وسلم) فقال :

يا رَسُولَ اللهِ مِنَ الْكِبْرِ أنْ ألْبِسَ الْحُلَّةَ الْحَسَنَةَ ؟ قال : «لا» .

قالَ : أفَمِنَ الْكِبْرِ أنْ أصْنَعَ طَعاماً فَأدْعُوَ قَوماً يَأكُلُونَ عِنْدِى وَيَمْشُونَ خَلْفَ عَقِبِى ؟

قالَ : «لا» .

قالَ فَمَا الْكِبْرُ ؟ قالَ : «أنْ تَسْفَهَ الْحَقَّ وَتَغْمِسَ النّاسَ»(1).

فاطمه بنت الحسين (عليهما السلام) نقل مىكند از پدرش امام حسين (عليه السلام)كه فرمود :

«عبد الله بن عمر نزد رسولخدا (صلى الله عليه وآله وسلم) آمد و گفت : «اى رسولخدا ! اگر لباس نيكو و زيبا به تن كنم اين از كبر است ؟» . رسولخدا (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود : «خير» . عبد الله گفت : «اگر غذايى تهيه كنم و مردم را براى خوردن غذا دعوت نمايم و جلوتر از آنها راه بروم ; اين از كبر است ؟» . رسولخدا (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود : «خير» .

عبد الله گفت : پس كبر چيست ؟

رسولخدا (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود : «كبر آنستكه حق را بشناسى و زير پا گذارى و مردم را در باطل اندازى» .

10 ـ حقوق حيوانات:

حدّثنا محمد بن عبد الله الحضرمى حدّثنا موسى بن عبد الرحمن

ــــــــــــــــــــــــــــ

(1) المعجم الكبير للطبرانى ، ج3 ، ص132 ، ح2898 ، موسوعة كلمات الإمام الحسين (عليه السلام) ، ص749 .

البكرى حدّثنا عثمان بن عبد الرحمن القرشى حدّثتنا عائشة بنت طلحة عن فاطمة بنت الحسين عن ابيها انّ رسول الله (صلى الله عليه وآله وسلم) قال :

«لا تَطْرُقُوا الطَّيْرَ فِى أوْكارِها ، فَإنّ اللَّيْلَ لَهُ أمانٌ»(1).

فاطمه بنت الحسين (عليهما السلام) از پدرش نقل مىكند كه رسولخدا (صلى الله عليه وآله وسلم)فرمود :

«شبانه برلانه پرندگان وارد نشويد ; كه شب زمان امنيّت و آسايش آنهاست» .

ــــــــــــــــــــــــــــ

(1) المعجم الكبير ، الطبرانى ، ج3 ، ص3 ، ص131 .

بخش پنجم :

بهداشت

1 ـ رعايت بهداشت به هنگام ملاقات بيماران:

]قال عبد الله بن احمد[ : حدثنى ابو ابراهيم التّرجُمانى حدّثنا الفَرَج بن فضّالة عن ]محمّد بن[ عبد الله بن عمرو بن عثمان عن اُمّه فاطمة بنت الحسين عن الحسين عن ابيه عن النّبى قال :

«لا تُدِيمُوا النَّظَرَ إلَى المُجَذّمِينَ ، وَإذا كَلَّمْتُمُوهُمْ فَلْيَكُنْ بَيْنُكُمْ وَبَيْنَهُمْ قِيدُ رُمْح»(1).

فاطمه بنت الحسين (عليهما السلام) از پدرش وايشان از پدرشان على (عليه السلام)نقل مىكند كه رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) هميشه مىفرمود :

«نگاه به بيماران جذامى را ادامه ندهيد و به هنگام سخن گفتن به اندازه (گره كمان) بين شما و آنها فاصله باشد» .

2 ـ نگاه به بيماران جذامى:

حدّثنا عبد الرّحمن بن ابراهيم ، حدّثنا عبد الله بن نافع عن ابن أبى الزّناد ، وحدّثنا على بن أبى الخصيب حدّثنا وكيع عن عبد الله بن سعيد ابن أبى هند جميعاً عن محمد بن عبد الله بن عمرو بن عثمان عن امّه فاطمة

ــــــــــــــــــــــــــــ

(1) «المسند» ، للإمام احمد بن محمد بن حنبل (164 ـ 241هـ ق) ، شرحه وصنع فهارسه احمد محمّد شاكر ، ج2 ، ص581و582 ، الطبعة الثانية ، دار المعارف بمصر.

بنت الحسين عن ابن عباس أنّ النّبىّ قال :

«لا تُديمُوا النَّظَرَ إلى الْمَجْذُومينَ»(1).

«نگاه به بيماران جذامى را ادامه ندهيد» .

3 ـ بهداشت دست:

عبد الله بن الحسن عن امّه فاطمة بنت الحسين عن فاطمة الكبرى بنت رسول الله (صلى الله عليه وآله وسلم) قالت :

قال رسول الله (صلى الله عليه وآله وسلم) : «لا يَلُومَنَّ إلاّ نَفْسَهُ مَنْ باتَ وَفِى يَدِهِ غَمْرٌ»(2).

فاطمه بنت الحسين (عليهما السلام) از فاطمه زهرا (عليها السلام) و ايشان از رسولخدا(صلى الله عليه وآله وسلم)نقل مىكند كه حضرت فرمود :

«كسى كه با دست آغشته به چربى بخوابد ـ وبه بيماريى مبتلا شود ـ جز خودش را سرزنش ننمايد» .

4 ـ بهداشت دست:

حدّثنا احمد بن يحيى الأودى ، حدثنا جبارة بن مغلس ، حدّثنا عبيد بن الوسيم عن حسين(3) بن الحسن ، عن امّه فاطمة بنت الحسين ، عن ابيها عن فاطمة بنت رسول الله (صلى الله عليه وآله وسلم) ، قالت : قال رسول الله (صلى الله عليه وآله وسلم) :

«لا يَلُومَنَّ إلاّ نَفْسَهُ مَنْ باتَ وَفِى يَدِهِ غَمْرٌ»(4).

ــــــــــــــــــــــــــــ

(1) «سنن ابن ماجة» ، الطب ، حديث 3533 و در «مسند احمد بن حنبل» آمده است : «لا تديموا الى المجذومين النظر» ، مسند بنى هاشم ، حديث 1971 .

(2) كشف الغمّة ، ج1 ، ص554 .

(3) حسين بن الحسن ، در سند روايت بايد حسن بن الحسن باشد چون حسن مثنى فرزندى به نام حسين نداشته است .

(4) الذريّة الطاهرة ، ص138 .

«كسى كه با دست آغشته به چربى بخوابد و به بيماريى مبتلا شود ، به غير از خود كسى را ملامت نكند» .

5 ـ بهداشت دست:

حدّثنا جُبارة بنُ المُغَلَّس حدّثنا عبيد بن وَسيم الجمّال حدّثنى الحسن بن الحسن عن امّه فاطمة بنت الحسين عن الحسين بن على عن امّه فاطمة ابنة رسول الله قالت : قال رسول الله :

«ألا لا يَلُومَنَّ امْرُؤٌ إلاّ نَفْسَهُ يَبيتُ وَفِى يَدِهِ ريحُ غَمَر»(1).

«بدانيد كسى كه با دست آغشته به چربى بخوابد و به بيمارى مبتلا شود ، به غير از خود كسى را ملامت نكند» .

ــــــــــــــــــــــــــــ

(1) «سنن ابن ماجة» ، الاطعمة ، حديث 3287 .

فصل چهارم :

راويان احاديث

...

ــ الإمام على (عليه السلام)

ــ الإمام الحسن (عليه السلام)

ــ الإمام الحسين (عليه السلام)

ــ الإمام على بن الحسين (عليه السلام)

ــ الإمام محمد بن على الباقر (عليه السلام)

ــ الإمام جعفر بن محمد الصادق (عليه السلام)

ــ الإمام موسى الكاظم (عليه السلام)

ــ الإمام على بن موسى الرضا (عليه السلام)

ــ الإمام محمد بن على التقى (عليه السلام)

...

فاطمة بنت الحسين (عليهما السلام):

«ما نالَ اَحَدٌ مِنْ اَهْلِ السَّفْهِ بِسَفَهِهِمْ شَيْئاً ، وَلا اَدْرَكُوا مِنْ لَذّاتِهِمْ شَيْئاً ، اِلاّ وَقَدْ نالَهُ اَهْلُ الْمَروآتِ ، فَاسْتَتَرُوا بِجَميلِ سَتْرِ اللهِ» .

«هيچ نادانى ، با نادانى خويش به جايى نرسد و از خوشيهاى مادّى و معنوى بهرهاى نبرد ، تنها افراد جوانمرد كاميابند ، چرا كه خود را در پوشش زيباى الهى قراردادهاند» .

ابراهيم بن الحسن بن الحسن (عليه السلام)

ابراهيم بن حسن بن حسن بن على بن ابى طالب (عليه السلام) ، كنيهاش «ابو الحسن» ومادرش «فاطمه بنت الحسين (عليهما السلام)» است . گويند در زمان خود شبيه ترين افراد به رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) بود .

وى در زمان خلافت منصور دوانيقى به همراه برادرانش از مدينه به كوفه آورده شد . و در زندان هاشميه به شهادت رسيد .

ابو الفرج اصفهانى گويد : «مرگ ابراهيم نيز در همان زندان هاشميه در سال صد وچهل و پنج اتفاق افتاد و هنگام مرگ شصت و هفت سال از عمرش مىگذشت ، واو نخستين كسى بود كه از زندانيان زندان هاشميه در آنجا از دنيا رفت»(1).

آية الله خويى مىنويسد :

«روى عن فاطمه بنت الحسين (عليه السلام) ، وروى عنه عبد الله بن موسى . ذكره الصدوق فى المشيخة فى طريقه الى أسماء بنت عميس»(2).

طريق روايتى وى در اين مسند اينگونه است :

ــ ابراهيم بن الحسن ، عن فاطمة بنت الحسين (عليه السلام) ، عن اسماء بنت عميس» ]حديث 12[ .

ــ ابراهيم بن الحسن ، عن فاطمه بنت الحسين ، عن ابيها الحسين (عليه السلام)]حديث 38[ .

ــ ابراهيم والحسن ابنى الحسن ، عن امهم فاطمه بنت الحسين ، عن ابيها ]حديث 40[ .

ــــــــــــــــــــــــــــ

(1) «مقاتل الطالبيين» ، ص137 .

(2) «معجم رجال الحديث» ، ج1 ، ص79 ، رقم 127 .

اسحاق بن ابى يحيى

اسحاق بن ابى يحيى كعبى يكى از راويان احاديث حضرت فاطمه بنت الحسين (عليه السلام) است ]حديث 32[ مؤلّف كتاب «المجروحين گويد :

«اسحاق بن أبى يحيى الكعبى ، يروى عن ابن جريح ، روى عنه على بن معبد ينفرد عن الثقات ماليس من حديث الأثبات ، ويأتى عن الأئمة المرضيين ماهو من حديث الضعفاء والكذابين ، لايحل الاحتياج به ولا الرواية عنه إلا على سبيل الاعتبار ، وهو الذى روى عن ابن جريح عن عطا عن ابن عباس قال : كان للنبى (صلى الله عليه وآله وسلم)مؤذن يطرب ، فقال له النبى (صلى الله عليه وآله وسلم) إن الأذان سَمْح سهل ، فإن كان أذانَك سمحاً سهلاً وإلا فلا تؤذِّن ، ثنا مكحول ببيروت ثنا يوش بن عبد الأعلى ثنا على بن معبد ثنا اسحق ابن ابى يحيى الكعبى عن ابن جريح اوليس لهذا الحديث أصل من حديث رسول الله»(1).

اسماء بنت ابى بكر

شيخ الطائفه طوسى وى را از اصحاب رسول اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم)مىشمارد(2). اسماء بنت ابى بكر 27 سال قبل از هجرت متولد شده و از عايشه ده سال بزرگتر بود . گويند وى از رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) 58 و يا 56 حديث نقل كرده است . چهارده روايت وى در هر دو كتاب صحيح مسلم و بخارى آمده است و احاديثى به روايت وى در هر يك از صحيحين آمده كه در ديگرى نيست(3).

ــــــــــــــــــــــــــــ

(1) كتاب المجروحين ، ج1 ، ص137 .

(2) «رجال الطوسى» ، رقم 12 ، ص33 ، «معجم رجال الحديث» ، ج23 ، ص201 ، رقم 15545 .

(3) «اعلام النساء» ، ج1 ، ص38 ، به نقل از «مطالع الأنوار» ، للكازرونى ، «الكمال فى معرفة الرجال» للحافظ المقدسى و «المجتنى» ، لابن الجوزى .

back pagefehrest pagenext page
 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation