بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب زکات, حجت الاسلام والمسلمین محسن قرائتى   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     FEHREST -
     fehrest01 -
     FOOTNT01 -
     ZAKAT001 -
     ZAKAT002 -
     ZAKAT003 -
 

 

 
 

 

next page

fehrest page

مقدمه 
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمدلله رب العالمين و صلى الله على سيدنا محمد و آله الطاهرين
الذين ان مكناهم فى الارض اقاموا الصلوه و آتوا الزكوه و امر و ابالمعروف و نهوا عنالمنكر ولله عقبه الامور
سوره حج ، آيه 41.
(مؤ منان ) كسانى كه (هستند) كه اگر در زمين به آنان قدرت بخشيديم ، نماز را بر پامى دارند و زكات مى دهند و امر به معروف و نهى از منكر مى نمايند و پايان همه كارها ازآن خداست .
همين كه در سال 57 حكومت شاهنشاهى با اراده الهى و به رهبرى امام خمينى و پيروى مردمايران سرنگون گشت و با بيش از 98آراء مردم ، جمهورى اسلامى برقرار شد، حركت هاى فرهنگى زيادى رونق گرفت .مثلا دربدنه نظام دانشگاه ها، كتابخانه ها، مدرسه سازى ها، سوادآموزى ، رشد مؤ سساتتحقيقاتى ، انتشارات ، روزنامه ها، شبكه هاى صدا و سيما توسعه يافت و در كنار نظام، رشد حوزه هاى علميه ، نمازجمعه ها، نمازعيدها، توجه به قرآن و احكام ومسائل دينى و پيدا شدن تشكل هاى مذهبى در مدارس و دانشگاه ها و انجمن هاى اسلامى دروزارت خانه ها و كارخانه ها و حضور طلاب و فضلا در پادگان ها و دانشگاه ها و... مشهودشد.
اما با گذشت ده سال از انقلاب اسلامى ، مشاهده شد هنوز كارهاى واجب ، ميليونى وفرهنگى متعددى انجام نشده است كه بنده افراد دلسوزى را پيدا كنم و آن كارهادنبال نمايم (دست خط ايشان موجود است ).
يكى از آن كارها توجه ويژه به نماز بود. گرچه امت اسلامى نماز را در مساجد بر پا مىداشت ، ولى اقامه نماز در مدارس ، دانشگاه ها، جاده ها، ظهر تاسوعا و عاشورا، زمين هاىورزشى ، ادارات و... جلوه اى نداشت .
با لطف خداوند ستاد اقامه نماز تشكيل شد و هرسال اجلاس با شكوهى در يكى از استان ها با پيام رهبر عزيز انقلاب و حضور شخصيتهاى سياسى فرهنگى برگذار گرديد و مسائل نمازدنبال شد.
بيش از صد عنوان كتاب توسط ستاد اقامه نماز درباره نماز منتشر شد، بيش ‍ از صدمسجد در جاده ها ساخته شد، بيش از هزار قطعه شعر سروده شد و بيش از پنجاه هزار نمازجماعت در مدارس برگذار شد. هزاران جوان آثار قلمى و هنرى خود را درباره نماز ارائهدادند و بيش از ده هزار طلبه جوان در مدارس به اقامه نماز پرداختند.
بعد از نماز به سراغ مسئله امربه معروف و نهى از منكر رفته و در اين باره نيز افرادىرا به همكارى دعوت كردم و كتاب هايى نوشته شد و كارهاى مثبتى انجام گرفت . پس ازآن به سراغ مسئله زكات رفته و كارهايى انجام شد، از جمله : حدود سى سفر به استان هارفتم و نامه ها و ناله هايى را به ائمه محترم جمعه نوشتم . متاءسفانه تا آن موقعكتابى فارسى براى ترويج و تبيين موضوع زكات در جامعه نداشتيم . بعد از آنكهاولين گردهمايى زكات در استان خوزستان برقرار كرديم ، كم كم مسئله زكات مطرح شدو آية الله محسنى گركانى امام جمعه اراك و دانشمند عزير آقاى دهقان دو كتاب دربارهزكات (اين واجب فراموش شده ) نوشتند. برادر دانشمند ديگر جناب آقاى مجتبى كلباسىمقالاتى را كه در زمينه زكات نوشته شده بود بررسى و جمع آورى كردند و به نامزكات در انديشه ها چاپ و منتشر شد.
آرى با كمال تاءسف بعد از بيست و دو سال انقلاب اسلامى گذشت ، سه يا چهار جلدكتاب زكات نوشته شد، ولى باز هم زكات از فراموشى بيرون نيامد. اينجانب با لطف وتوفيق الهى چند شب جمعه در برنامه تلويزيونى (درسهائى از قرآن ) مسئله زكات رادنبال كردم و يادداشت هايى در اين باره آماده شد. دو نفر از فضلا هم چند روزى از قم بهتهران آمده و اين يادداشت ها را تكميل كردند و بنده آنها را بازنويسى كردم و اين كتابپيش ‍ روى شما قرار گرفت .
محور كتاب آيات و روايات و پاسخ به بعضى شبهات درباره زكات است . اميدوارم كهمفيد واقع شود و ذخيره قبر و قيامت همه ما باشد.
در ده ها سفرى كه براى زكات داشتم ، طرح ما اين بود كه ستادهاى زكات با تركيب ايناعضا: علم منطقه ، استاندار يا فرماندار يا بخشدار، كميته امداد، جهاد كشاورزى ، تعاونىروستا، شوراى استان و افرادى كه در ميان مردم محبوبيت دارندتشكيل شود و شيوه كار اين گونه باشد كه مسئله زكات طرح و تبليغ شود و مردم زكاتخود را نزد افراد مورد اطمينان جمع آورى كنند و زير نظر عالم منطقه در همان منطقه و درراه هايى كه قرآن فرموده ، هزينه شود.
در بعضى از مقررات جمهورى اسلامى چنين آمده كه اگر مردم منطقه اى (بخصوصروستاها) بودجه اى جمع آورى كردند، دولت نيز به همان اندازه به آن بودجه اضافهكند و در نيازهاى مشروع همان منطقه مصرف شود. اين حمايت دولت خود ميتواند تشويقىبراى انجام كار باشد. گرچه مردم مسلمان خود ميدانند كه انجام تكليف شرعى و بهرهگيرى از بركات دنيوى و اخروى زكات نبايد مشروط بر حمايت هاى اين و آن باشد. يعنىحتى اگر دولت كمك نكرد ما بايد به وظيفه خودعمل كنيم .
به هر حال ما هنوز در آغاز كاريم و از كوتاهى هايى كه شده است عذرخواهى مى كنيم .
از خداوند عذر ميخواهم كه چرا مسئله زكات را آن گونه كه بايد تبليغ نكردم . اگر ماهمان گونه كه براى دفاع مقدس تبليغ كرديم و بر اثر آن مردم جوانان خود را بهجبهه ها فرستادند، مسئله زكات را جدى مى گرفتيم ، بسيارى از مسلمانان به راحتىزكات مال خود را مى پرداختند.
از فقرا و مساكين و همه گرفتارانى كه مى توانستند مشكلات خود را از طريق زكاتحل كنند عذرخواهى مى كنم .
از قرآن كه با آن همه عنايت مسئله زكات را تذكر داد و من بى اعتنا بودم ، عذر خواهى مىكنم . خداوندا!من غافل شدم و فكرم را در بسيارى ازمسائل غير واجب صرف كردم ، ولى واجبات كه جزو اركان اسلام بود، مورد غفلتم واقعشد.
خدايا!مى توانستم با دعوت از هنرمندان ، فيلم ها و سرودهايى درباره چگونگىحل مشكلات مناطق محروم از طريق زكات بسازم ولىغافل شدم . مى توانستم به محضر علما بروم و با اصرار از آنان بخواهم كه مسئله زكاترا از نظر علمى و فقهى مورد بحث و دقت قرار دهند و مسئله زكات را در حوزه هاى علمى رونقببخشم ولى غافل شدم .
خدايا! تو مى دانى كه اگر مردم به مسئله زكات و خمس ايمان بيشترى داشتند وعمل مى كردند، ما از بركات زيادى محروم نمى شديم . به هرحال رسما استغفار و عذرخواهى مى كنم و از خداوند آرزوى جبران غفلتهاى گذشته و از همهعاشقان براى انجام اين مهم استمداد مى كنم .
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاتة
زكات در ساير اديان الهى 
1 زكات مخصوص اسلام نيست بلكه در اديان پيشين نيز بوده است ، يعنى زكات (و نماز)از مشتركات همه اديان آسمانى است .
حضرت عيسى (عليه السلام ) در گهواره به سخن آمد و گفت : اوصانى بالصلوة والزكوة (1)
حضرت موسى (عليه السلام ) خطاب به بنىاسرائيل مى فرمايد: اقيموا الصلوة و اتوا الزكوة (2)
قرآن درباره حضرت اسماعيل (عليه السلام ) مى فرمايند: كان ياءمر اهله بالصلوة والزكوة (3)
همچنين درباره عموى پيامبران آمده است :
و جعلنا هم ائمة يهدون بامرنا و اوحينا اليهمفعل الخيرات و اقام الصلوة و ايتاء الزكوة (4)
و با توجه به آيه و ما امروا الا ليعبدوا الله ...و يؤ توا الزكوة و ذلك دين القيمة(5) مشخص مى شود كه در تمام اديان آسمانى قرين و همتاى نماز، زكات است .
2 - علامه طباطبائى در مبحثى پيرامون زكات مى گويد: هر چند قوانين اجتماعى به آنصورت كاملى كه اسلام آورده است ، سابقه نداشته و از ابتكارات اسلام بود، زيرافطرط بشر به طور اجمال آن را در مى يافت . لذا در آيين هاىقبل از اسلام ، از قبيل شريعت حمورابى و قوانين روم قديم ، جسته و گريخته چيزهايىدرباره اجتماع ديده مى شود. بلكه مى توان گفت كه هيچ سنت قومى در هيچ عصرى و درميان هيچ طايفه اى جارى نبوده ، مگر آن كه در آن حقوقى مالى براى اجتماع رعايت مى شدهاست . بنابراين مجتمع هر جور كه بود در قيام و رشدش نيازمد به هزينه مالى بوده است.(6)
در سوره هاى مكى فراوانى به مسئله زكات اشاره شده است ، از جمله سوره هاى اعراف آيه156، نمل آيه 3، لقمان آيه 4، فصلت آيه 7 و... پيرامون اين آيات ميان مفسران اختلافنظر وجود دارد. برخى اين آيات را مخصوص زكات مستحب مى دانند(7) و برخى ديگرمى گويند: حكم زكات در مكه نازل شد، اما به علت كمى مسلمانان و اندك بودنپول زكات ، مردم خودشان زكات مى پرداختند.(8)
پس از تشكيل حكومت اسلامى در مدينه ، مساءله گرفتن زكات از مردم و واريز كردن آنتوسط حاكم اسلامى مطرح شد خذ من اموالهم صدقة (9)
اين آيه در ماه رمضان سال دوم هجرى در مدينهنازل شد و پيامبر دستور داد تا ندا دهند كه خداوند زكات را نيز همچون نماز واجب ساخت .پس از يك سال نيز فرمان داد كه مسلمانان زكاتشان را بپردازند.(10)
در واقع پس از تشكيل حكومت اسلامى و تاءسيس بيتالمال ، زكات تحت برنامه مشخصى قرار گرفت و نصابها و مقدارهاى معينى براى آنقرار داده شد.(11)
برخى بر اين باورند كه پس از ماءموريت پيامبر (صلى الله عليه و آله ) به اخذ زكات، مصارف زكات به طور دقيق در آيه 60 سوره توبه بيان گرديد و جاى تعجب نيست كهتشريع اخذ زكات در آيه 103 همين سوره و ذكر مصارف آن كه مى گويند درسال نهم هجرت نازل شده است در آيه 60، زيرا مى دانيم آيات قرآن برطبق تاريخنزول جمع آورى نشده ، بلكه به فرمان پيامبر (صلى الله عليه و آله ) هر كدام درمحل مناسبى قرار داده شده است .(12)
تفاوت زكات در اسلام با اديان ديگر 
با بررسى آيات و روايات در مى يابيم كه زكات در اسلام مانند زكات در ديگر اديانالهى صرفا يك نوع وصيت و سفارش اخلاقى و موعظه نيست كه فقط مردم رغبت به بر ونيكى پيدا كنند و از بخل و امساك بپرهيزند، بلكه فرضيه اى الهى است و بى اعتنايىبه آن فسق است و منكر وجوب آن ، كافر محسوب مى شود.
در اسلام نصاب حدود، مقدار، مصرف ، شرايط و زمان پرداخت زكات و كيفيت اداى آن بهطور دقيق مشخص شده است و دولت اسلامى براى كسانى كه از پرداخت زكات امتناعورزند، كيفرهايى قرار داده است و مى تواند با متمردين از پرداخت آن در صورتى كهمنجر به انكار ضرورى دين گردد، مقابله كند.(13)
معناى زكات 
زكات در لغت به معناى رشد و پاكيزگى است . آرى دلسوزى براى محرومين و كمك بهآنها سبب رشد معنوى است و پرداخت زكات هم سبب پاك شدنمال از حق محرومين و پاك شدن روح از بخل و حرص و تكاثر است .
و زكات در اصطلاح فقهى پرداخت مقدار معينى ازمال است .
زكات در قرآن معناى عامى دارد و به كمك هاى واجب و مستحب گفته مى شود و گاهى براىكمك به محرومين به جاى لفظ زكات ، لفظ انفاق ، صدقه ، ايتاءمال آمده است . همان گونه كه كلمه زكات گاهى به معناى پاكيزگى آمده است (نه پرداختمال وكمك به محرومين ). و حنانا من لدنا و زكاة و كان تقيا(14)
چنانكه خداوند مى فرمايد: به حضرت يحيى از ناحيه خود رحمت و محبت بخشيديم و پاكى(روح و عمل ) و او پرهيزكار بود.
چرا در جامعه فقير وجود دارد؟ 
فقر انواعى دارد:
1- گاهى به خاطر تن پرورى است .
2- گاهى به دليل نادانى است .
3- گاهى به جهت حقارت و خود كم بينى است .
4- گاهى به طور طبيعى است .
5- گاهى فقر انتخابى است .
آنجا كه ريشه فقر، تن پرورى ، جهل ، حقارت ، استعمار و استثمار باشد، اسلام بهشدت از آن انتقاد كرده است ، ولى در جايى كه فقر انتخابى است ، يعنى انسان زندگىساده و زاهدانه اى را انتخاب مى كند تا گرفتار ثروت اندوزى ، جمعمال و حفظ مال و حسادت ديگران و بخل و حرص نشود، در نظر اسلام اين فقر ارزش است .
آنچه مربوط به بحث زكات مى شود، فقر طبيعى است . مثلا دو نفر ماهيگير در كنار دريامشغول صيد ماهى مى شوند، و در تور يكى از آنان ماهيان زيادى مى افتد و در تورديگرى ماهى نمى افتد. در اينجا يكى ثروتمند و ديگرى فقير مى شود و اين فقر براساس تن پرورى ، جهل ، حقارت ، استعمار و استثمار نيست . در اينجا فقر طبيعى و يكآزمايش الهى براى فقير و غنى است . اسلام براىحل اين نوع فقر دستوراتى از قبيل پرداخت خمس ، زكات ، انفاق ، صدقه و... داده است .
بنابراين كسى نمى تواند بگويد كه نظام دينى ، جامعه را به دو قطب فقير و غنىتقسيم مى كند و سپس سفارش به انفاق و خمس و زكات مى نمايد، بلكه اين نظامىحكيمانه و طبيعى است كه در آن بر اساس تفاوت استعدادها، ابتكارات و گاهى مقدراتحكيمانه الهى جامعه به دو گروه تقسيم ميشود، ولى اين تفاوت ها با دستورات واجب يامستحب جبران مى شود.
چه كنيم كه مردم خمس و زكات مال خود را بپردازند؟ 
ابتدا بايد به سراغ ريشه هاى اعتقادى و فكرى و فرهنگى آن رفت :
اگر كسى باور كند كه مالى كه در اختيار او است ، امانت و هديه خدايى است ،
اگر باور كند امتيازى بر ديگران ندارد و همه با هم برادرند،
اگر باور كند ارزش جذب دل محرومان ، بيش از ارزش جمعمال است ،
اگر باور كند دعاى محرومان مشكل هاى او را حل مى كند،
اگرباور كند ممكن است فردا خودش يكى از محرومان جامعه باشد،
اگر باور كند كه خدا جاى انفاق را با جمله فهو يخلفه (15) پر مى كند،
اگر باور كند انفاق او همچون دانه اى است كهتبديل به خوشه هاى متعدد و صدها دانه مى شود،
اگر باور كند فقير مال و كمك او را براى قيامتشحمل مى كند،
اگر باور كند سير شدن فقرا براى تو يك لذت معنوى و آرامش درونى به همراه خواهدآورد، اگر باور كند كمك امروز او به صورت چهره زيبايى در برزخ مونس او خواهد بود،
اگر باور كند حل مشكل مسلمين ، حل مشكل رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) است ،
اگر باور كند بى تفاوتى نسبت به محرومان جامعه ممكن است سبب انفجار و انقلاب و ازدست دادن كل هستى او شود،
اگر به آثار و بركات و پاداش هاى كمك به ديگران ايمان داشته باشد،
و اگر خطرات بى تفاوتى ، كنز اندوزى ،بخل و حرص را بداند و با تاريخ ثروتمندان بى تفاوت آشنا شود، خود را براىپرداخت خمس و زكات و انفاق و... آماده مى كند. اگر بدانيم كه خدا از ما قرض خواسته وفرموده است : من ذا الذى يقرض الله قرضا حسنا(16)
در حالى كه خزينه هاى آسمان و زمين به دست او است ، خواهيم فهميد كه مراد از اين قرضدادن در حقيقت شكوفايى روحيه سخاوت و انسان دوستى در انسان است .(17)
اگر ما همچون حضرت سليمان داده هاى الهى را ازفضل خداوند بدانيم ، نه در اثر زرنگى خود و بگوييم : هذا منفضل ربى (18)، هرگز هرگز در پرداخت خمس و زكاتمال خود بخل نمى كنيم .
اگر ما نعمت هاى خداوند را تنها وسيله ى رفاه و غفلت و سر مستى ندانيم ، بلكه همانگونه كه قرآن مى فرمايد: ليبلونى ءاشكرام اكفر(19)، آنها را وسيله آزمايشخود بدانيم كه آيا با بكارگيرى صحيح آنها شكر عملى نعمتهاى خدادادى را بجا مىآوريم و يا كفران نعمت مى كنيم ،
اگر همان گونه كه امام رضا (عليه السلام ) فرمود، بدانيم كه خداوند مسئوليت افرادزمين گير را به عهده متمكنين قرار داده است ،
اگر بدانيم هستى ما و فكر و علم و قدرت و ابتكار و توفيقى كه داريم ، از خداوند استو حتى در كشاورزى نقش ما تنها بذرافشانى و آبيارى است ، اما جذب آب توسط زمين وشكوفايى بذر در درون آن ، دورى از آفات ، جذب نور و هوا، شكفتگى زمين و خروجخوشه ها از خداست و به تعبير قرآن : انتم تزرعون ام نحن الزارعون (20)هرگز بخل نخواهيم كرد.
اگر بدانيم دريافت كنندگان كمك هاى ما در ظاهر فقرا هستند، ولى در واقع خداوند استكه صدقات را تحويل مى گيرد، ياخذ الصدقات (21) به راحتى كمك مى كنيم(و همان گونه كه در روايت ها آمده ) دست خود را نيز مى بوسيم .
اگر بدانيم بى اعتنايى به فقرا ما را به سرنوشت قارون ها گرفتار مى كند كه خودو خانه (و سرمايه هايش ) يك جا به زمين فرو رفتند، فخسفنا به و بداره اينهمه بخل در كار نخواهد بود. قارون مى گفت : سرمايه من از خدا نيست ، بلكه به وسيلهعلم و تخصص و ابتكار و نبوغى كه خودم دارم ، آن را بدست آورده ام (22)
اگر به داستان باغى كه سوخت توجه كنيم ، خواهيم ديد كه چگونه باغ كسانى كهتصميم گرفتند فقرا را از نعمتهاى الهى محروم كنند، يك جا سوخت .(23)
اگر بدانيم بى توجهى به يتيمان ممكن است سبب يتيم شدن فرزندان خود ما شود.
اگر بدانيم كمك هاى امروز ما در مواردى ده برابر و در مواردى هفتصد برابر مى شود وبه ما بر مى گردد، هرگز بخل نخواهيم كرد.
اگر به سخن امام صادق (عليه السلام ) ايمان داشته باشيم كه فرمود: خداوند مهم تراز زكات چيزى را بر مردم سخت نگرفته است و بسيارى از مردم به خاطر نپرداختن آن هلاكشده اند (24) هرگز بخل نخواهيم كرد. اگر بدانيم آن كه ما را از فقر آينده مىترساند، شيطان است الشيطان يعدكم الفقر، هرگز از وسوسه هاى تهديد آميزشيطان نمى ترسيم .
اگر بدانيم ما جانشين خدا هستيم ، و حيف است تنها به ماديات راضى باشيم ، هرگز بهماديات دلخوش نمى شويم ارضيتم بالحيوة الدنيا(25)
اگر بدانيم ريشه جمع مال ، پندار باطل ابدى بودن آن است ، الذى جمع مالا وعددهيحسب ان ماله اخلده (26) هرگز از پرداخت خمس و زكات طفره نمى رويم .
اگر بدانيم هر چه بيشتر داشته باشيم ، مسئوليت ما بيشتر است (خداوندى كه بهپيامبرش كوثر و خير كثير مى دهد، براى او ذبح گوسفند را كافى نمى داند، بلكهبايد شترى نحر نمايد)(27) آرى كسى كه بيشترين دريافت را دارد، بايد كمك او نيزبيشتر باشد.
اگر بدانيم با پرداخت زكات ، سلام و صلوات پيامبر را دريافت مى كنيم ، به راحتىزكات خواهيم داد (قرآن به پيامبر مى فرمايد: زكات مردم را بگير و بر آنها درود بفرست).(28)
اگر بدانيم در 27 جاى قرآن زكات در كنار نماز آمده است و اگر بدانيم حضرت امير(عليه السلام ) انگشتر خود را در نماز به فقير داد، (حتى صبر نكرد نماز تمام شود) واگر بدانيم ارزش كمك به محرومان همچون بوسيدن كعبه و حجرالاسود است ، هرگز آنرا به ديگرى واگذار نمى كنيم و حتما مسئوليت آن را خودمان به عهده خواهيم گرفت .(گاهى ياران امام از امام مى خواستند كه حمل غذا به خانه فقرا را به آنان واگذار نمايد،ولى امامان معصوم ما نمى پذيرفتند).
اگر بدانيم سفارش كمك به محرومان بايد هم دائمى باشد و هم از درون خانواده شروعشود، و كان يامر اهله بالصلوة و الزكوة (29) بيشتر به عظمت آن پى خواهيمبرد.
اگر بدانيم از اولين وظائف حكومت صالحان رسيدگى به فقرا است ، جايگاه زكات راخواهيم دانست . الذين ان مكناهم فى الارض اقاموا الصلوة و اتوا الزكوة (30)
اگر بدانيم كه دوزخيان در پاسخ بهشتيان مى گويند: يكى ازعوامل سقوط ما به دوزخ بى تفاوتى نسبت به فقرا بوده است ، ولم نك نطعم المسكين(31) نسبت به آنان احساس مسئوليت خواهيم كرد.
پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله ) فرمود: قيامت بر پا نمى شود مگر در زمانى كهمردم زكات را خسارت و ضرر بدانند.(32)
اگر باور كنيم كه رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) فرمود روزى براى شما فراخواهد رسيد كه شما از هركس محتاجتر خواهيد بود، هرگزبخل نخواهيم كرد.(33)
اگر باور كنيم كه حضرت زينب (سلام الله عليها) فرمود: خداوند زكات را واجب كرد تارزق شما را زياد كند،
اگر باور كنيم سخن خدا را كه فرمود: افرادبخيل گمان مبرند كه اموالشان براى آنان خير است ، بلكه براى آنها شر است ،(34)
اگر باور كنيم كه قرآن ميفرمايد آنچه نزد شماست ، نابود ميشود و آنچه براى خدا و درراه او داده مى شود، باقى مى ماند،(35)
اگر باور كنيم كه امام صادق (عليه السلام ) فرمود: خداوند فقرا را دراموال اغنيا شريك قرار داده است و نبايد حق فقرا در غير آنان هزينه شود،(36)
اگر باور كنيم كه خداوند از بنده اش مى پرسد: آيا نسبت به فرمان منبخل مى كنى ؟! يا مرا متهم ميكنى ؟! يا گمان ميكنى كه من از جبران آنچه انفاق كرده اىعاجزم ؟!، خود را براى كمك به محرومان آماده تر خواهيم كرد.(37) اكنون كه باچهل اگر آشنا شديم به سراغ آثار و بركات و اهميت زكات برويم : اگر بدانيم كهامام صادق (عليه السلام ) فرمود: نپرداختن زكات از گناهانى است كه سبب ندامت و حسرتمى شود(38) و لحظه مرگ انسان از خداوند مى خواهد كه به دنيا برگردد و حق فقراءرا بدهد،(39)
اگر بدانيم كه زكات ندادن انسان را از مدار ايمان و اسلام خارج مى كند،(40)
اگر بدانيم كه پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله ) در سايه كعبه مى فرمود: كسانىاز همه زيانكارترند. ابوذر پرسيدن چه كسانى زيانكارترند؟ فرمود: كسى كه زكاتنمى دهد(41)
اگر بدانيم هر روز هزار فرشته ثروتمندى را كه زكات نمى دهند به آتش ‍ بشاراتمى دهند،(42)
اگر بدانيم رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) كسانى را كه پرداخت زكات را خسارتمى پندارند به انواع قهرهاى الهى (باد سخت ، زلزله و دگرگونى چهره )تهديدفرموده است ،(43)
اگر بدانيم كه حضرت مهدى (عليه السلام ) با كسانى كه زكاتمال خود را نمى پردازند مانند زناكاران همسردار برخورد انقلابى خواهد نمود وگردنشان را مى زند،(44)
اگر بدانيم كه رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) سوگند ياد كردند كه نپرداختنزكات خيانت به خدا و شرك است ،(45)
اگر بدانيم كه خداوند نام كسانى كه زكات نمى دهند را ميان نام مشركان و كافران قرارداده است ،(46)
اگر بدانيم كه زكات از ضروريات دين و انكار آن به منزله كفر است ،(47)
اگر بدانيم كه در زمان ابوبكر با گروهى كه زكات نمى دادند برخورد نظامى شد وبر عليه آن افراد لشگركشى شد و حضرت على (عليه السلام ) نيز در آن جبهه شركتفرمودند(48) و نام اين گروه در تاريخ به نام اصحاب رده معروف شد، اگر بدانيمكه امام صادق (عليه السلام ) فرمودند: هر كس حتى اگر مقدار كمى از زكات خود را ندهد،به دين يهودى يا نصرانى مى ميرود،(49)
اگر بدانيم رسول خدا صلى الله عليه و آله دو بار فرمود: مالى كه زكات آن پرداختنشده است ، ملعون است ، ملعون ،(50)
اگر بدانيم كه امام صادق (عليه السلام ) به كسى كه زكات نمى دهد لقب سارقدادند،(51)
اگر بدانيم دست كسانى كه زكات نمى دهند در قيامت به گردنشان بسته مى شود و باسخت ترين كلمات مورد توبيخ فرشتگان قرار مى گيرند،(52)
اگر بدانيم و باور كنيم كه رسول خدا صلى الله عليه و آله واهل بيت معصومش (عليه السلام ) صحنه هايى از شكنجه تاركان زكات را در قيامت اينگونه بيان كرده اند كه مار بزرگى به گردن آنان آويخته و او را مى گزد و اين هماناست كه قرآن مى فرمايد:
سيطوق ما بخلوا همان مالى كه بخل شد در قيامت طوق مى شود،(53)
اگر باور كنيم كه قرآن مى فرمايد: روز قيامتاموال كنز شده را داغ مى كنند و بر پيشانى و پهلو و كمر كسانى كه زكات آنها را ندادهاند مى گذارند و با توبيخ به آنان گفته مى شود: اين همان است كه در دنيا كنز قرارداديد و حق محرومان را نپرداختيد،
اگر باور كنيم كه نپرداختن زكات از گناهان كبيره اى است كه خداوند درمقابل آن وعده عذاب داده است ،
آرى اگر اين باورها را داشته باشيم ، لحظه اى در پرداخت حق الهى درنگ نخواهيم نمود.
اگر بدانيم كه زكات در برزخ در كنار نماز تجسم يافته و مونس انسان مى شود، بهراحتى آن را خواهيم پرداخت .(54)
اگر بدانيم كه با پرداخت زكات پاداشهاى چندين برابرى را (كه تعداد و عمق آن راكسى جز خدا نمى داند) دريافت خواهيم كرد،(55) هرگزبخل نخواهيم كرد.
اگر بدانيم كه با پرداخت زكات درهاى بهشت را به روى خود باز مى كنيم ،(56)هرگز بخل نخواهيم كرد.
اگر بدانيم كه در قيامت از كسى كه زكات مال خود راكامل مى پردازد و در جاى خود مصرف مى كند، نمى پرسد كهاموال خود را از كجا آورده اى ،(57) انگيزه پرداخت زكات زياد خواهد شد. اگر بدانيمكه پرداخت زكات در امروز، كليد دريافت رحمت الهى در روزى است كه از همه محتاج تريمو نپرداختن امروز، كليد بيشترين خسارت است ،(58) لحظه اى در پرداخت آن درنگنخواهيم كرد.
اگر بدانيم پاداش هر دانه گندم و جو و امسال آن كه به قصد زكات داده شود،قصرهايى از طلا، نقره ، لؤ لؤ ، زبرجد، جواهر و نور است (59) لحظه اى در پرداختآن دريغ نخواهيم كرد.
اگر بدانيم كه زكات عاشقانه كفاره گناهان است (60) در پرداخت آن شتاب خواهيم كرد.
اگر بدانيم زكات دهنده در هر يك از آسمان هاى هفت گانه به نام مقدسى خوانده مى شود،مثلا در آسمان اول به نام سخى در آسمان دوم جواد در آسمان سوممعطى و در آسمان ديگر مبارك ، محفوظ، منصور ومغفور ناميده مى شود(61) هرگز اين نام نيك را به آسانى از دست نخواهيم داد.
اگر بدانيم سير كردن فقرا، رمز سير بودن در قيامت و سيراب كردن تشنگان ، رمزسيراب شدن در قيامت و پوشاندن فقرا، رمز پوشيده بودن در رستاخيز است (62) تاآنجا كه مى توانيم با پرداخت خمس و زكات به گرسنگان و تشنگان و برهنگان خدمتخواهيم كرد.
آثار فردى زكات 
1- درمان بخل :  
بخل عيبى است كه عيوب ديگرى را به دنبال خواهد آورد: بى اعتنايى به مردم ، سنگدلى، عذرتراشى ، دروغ پنداشتن ادعاى فقرا، از دست دادن دوستان خوب ، گاو صندوقىبراى وارثان ، تنگ گيرى نسبت به خود و بستگان ، سوءظن به وعده هاى خداوند، تحقيرشخصيت خود در جامعه ، به جاى توكل داشتن بر خداتوكل نمودن بر مال خود، گوشه اى از آثاربخل است .
افرادى كه به فكر خودسازى و اصلاح خود هستند، بايد خود را از اين عيب دور بدارند:و من يوق شح نفسه فاولئك هم المفلحون (63)
يكى از امامان معصوم را ديدند كه از اول شب تا صبح در حالى كهمشغول طواف كعبه بود، تنها يك دعا مى كرد و آن اين بود كه خدايا! مرا ازبخل دور بدار.(64)
شايد مراد از آيه 103 سوره توبه كه به پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله )دستور مى دهد: خذ من اموالهم صدقه ... تطهرهم و تزكيهم ، زكاتاموال مردم را بگير و آنان را پاك كن ، مراد پاك كردن مردم از مرضبخل و حب دنيا باشد.
امام صادق (عليه السلام ) فرمود: هر كس زكاتمال خود را بپردازد، قطعا از بخل حفظ شده است .(65)
زكات ؛ وسيله تقرب انسان به خداوند است (66) زكات ؛پل اسلام است (67) زكات ؛ بعد از شناخت دين و نماز، بالاترين ارزشهاست (68)زكات ؛ نشانه بندگى خداست (69) زكات ؛ موجب رستگارى است قد افلح من تزكى.
2- زكات كليد بركت و زياد شدن رزق است :  
هر يك از كلمات زكات و بركت و واژه هاى مربوط به آن 32 بار درقرآن آمده است و اين نشانه آن است كه زكات ، مساوى بركت است . (آرى بريدن شاخه هاىدرخت انگور، در ظاهر كوتاه كردن درخت است ، ولى در واقع سبب رشد آن مى شود).
در قرآن مى خوانيم : يمحق الله الربا و يربى الصدقات .(70) خداوند ربا رامحو مى كند، ولى صدقات را رشد مى دهد.
در روايات زيادى مى خوانيم : الزكوة تزيد فى الرزق .(71) زكات روزىانسان را زياد مى كند.
3- زكات بيمه كردن مال است :  
امام كاظم (عليه السلام ) فرمود: اموال خود را از طريق زكات بيمه كنيد.(72)
امام صادق (عليه السلام ) فرمود: اگر حق خدا را بپردازيد، من ضامن هستم كهاموال شما در دريا و خشكى تلف نشود.(73)
4- پرداخت كننده زكات محبوب ترين فرد نزد خداوند است :  
امام صادق (عليه السلام ) فرمود: محبوب ترين فرد نزد خداوند، سخاوتمندترين آناناست و سخاوتمندترين مردم كسى است كه زكاتمال خود را بدهد و از آنچه كه خداوند در مال او واجب نموده است ، در مورد مؤ منينبخل نكند.(74)
5- زكات وسيله ى تقرب به خداوند است :  
امام صادق (عليه السلام ) فرمود: خداوند زكات را همراه با نماز وسيله ى تقرب مسلمينبه خود قرار داد.(75)
6- راه رسيدن به رحمتهاى خاص الهى است :  
در قرآن مى خوانيم : رحمت پروردگار بر هر چيزى گسترده است ، ولى دريافت قطعى آنمخصوص كسانى است كه اهل تقوى و ايمان و زكات باشند.(76)
خداوند مى فرمايد: اگر شما نماز را به پا داريد و زكات را پرداخت كنيد و به پيامبرانمن ايمان آوريد، قطعا من با شما هستم .(77)
7- وسيله باز شدن گره ها است :  
قرآن مى فرمايد: و اما من اعطى و اتقى و صدق بالحسنى فسنيسره لليسرى هر كسبخششى نمايد و پرهيزگار باشد و حقيقت را تصديق نمايد، ما كارهاىمشكل او را آسان مى كنيم .
8- مايه فرونشاندن غضب الهى و كفاره گناهان است :  
حضرت على (ع ) مى فرمايد: الله الله فى الزكوة ، فانها تطفى ء غضب ربكمشما را به خدا، شما را به خدا درباره زكات (دقت كنيد) كه البته زكات غضب پروردگاررا فرو مى نشاند(78)
خداوند مى فرمايد: اگر نماز به پا داريد و زكات بپردازيد، من بدى هاى شما را مىپوشانم .(79)
9- انسان خدايى مى شود:  
همان گونه كه خداوند رحمت خود را بر همه گسترانده است ، زكات دهنده لطف خود را برفقرا سرازير مى كند و بدين گونه اخلاق خدايى را در خود شكوفا مى كند و مظهررحمانيت پروردگار مى شود.
10- شرط رهايى از كفر است :  
كفار، با توبه و نماز و زكات مى توانند خود را برهانند:
قرآن مى فرمايد: و ان تابوا و اقامو الصلوة و اتوا الزكوة فخلوا سبيلهم (80)
11- سبب گشايش براى مردگان است :  
شخصى به امام صادق (عليه السلام ) گفت : برادرم از دنيا رفته است و زكات زيادىبه عهده اش بود، من آنها را پرداخت كردم ، امام فرمود: با اينعمل مشكل او بر طرف مى شود.(81)
12- سبب استجابت دعا است :  
در روايتى مى خوانيم : هر كس مى خواهد دعاى او مستجاب شود، لقمه خود راحلال كند و يكى از راههاى حلال كردن لقمه ، پرداخت حق خدا (خمس و زكات ) است . امامصادق (عليه السلام ) فرمود: اگر حق آنچه را كه خداوند رزق شما كرده است بپردازيد،باقيمانده آن براى شما طيب و حلال است .(82)
13- سبب قبولى نماز است :  
پيامبر (صلى الله عليه و آله ) فرمود: زكاتاموال خود را بپردازيد تا نمازتان قبول شود.(83)
14- مايه ى جاودانگى است :  
چون پرداخت زكات در حقيقت ذخيره قيامت مى شود، بنابراينمال فانى را جاودانه مى كند. كاميابى هاى احتمالى و موقت و پر دردسر دنيا را مى تواناز طريق پرداخت زكات به كاميابى هاى قطعى و دائمى و بى دردسرتبديل نمود.
15- سبب زندگى شيرين است :  
امام صادق (عليه السلام ) فرمود: اگر مردم حقوق خود را ادا كنند، قطعا در زندگىشيرينى به سر خواهند برد: لو ان الناس ادوا حقوقهم لكانوا عايشين بخير(84)
16- خواب راحت :  
به امام گفتند: فلانى در خواب به مشكلات و ناگوارى هايى بر مى خورد، امام فرمود:اين به خاطر آن است كه زكات خود را در راه صحيح مصرف نمى كند.(85)
17- نشانه بى نقص بودن و كمال اسلام و ايمان است :  
تمام اسلامكم اداء الزكوة (86)
... سبعة من كن فيه فقد استكمل حقيقة الايمان ... و ادى الزكوة ماله (87)
پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله ) به حضرت على (عليه السلام ) فرمود: علامت ونشانه مؤ منان و شيعيان ما سه چيز است : نماز، روزه ، و زكات .(88)
18- نشانه قوام و استوارى مكتب است :  
در سوره بينه پس از آن كه نام نماز و زكات را مى برد مى فرمايد: و ذلك دين القيمة(89)
19- پرداخت زكات ، شكر نعمت الهى است كه زكات دهنده با پرداختزكات خود،نگرانى از اين كه خودشمثل فقرا بشود را برطرف مى كند: (90)
قرآن مى فرمايد: هو سماكم المسلمين فاقيموا الصلوة و اتوا الزكوة خدا شما رابرگزيد و در دين خود بر شما سختى و حرج قرار نداد. او شما را مسلمان ناميد. پس (بهشكرانه آن برگزيدگى و سهل بودن دين و نامگذارى به اسلام )، نماز به پا داريد وزكات بپردازيد.
اهميت زكات 
علماى اسلم زكات را از ضروريت دين و منكر آن را كافر دانسته اند.
روزى امام صادق (عليه السلام ) آداب و نحوه گرفتن زكات را كه در نامه 25 نهجالبلاغه نيز آمده است ، از قول حضرت على (ع )نقل فرمود. سپس گريه كرد و فرمود: به خدا سوگند حرمت ها را شكستند و به كتاب خداو سنت پيامبرش عمل نكردند.(91)
زكات ، درمان دردهاى اقتصادى جامعه است و همان گونه كه اگر براى عضوى از بدنكسى ناراحتى پيش بيايد او را از حركت مى اندازد، در جامعه نيز اگر گروهى با مشكلاتروبرو شوند، حركت آن جامعه فلج مى شود و زكات براىحل مشكلات جامعه است .
امام رضا (عليه السلام ) فرمود: خداوند به من نعمتهايى داده است كه دائما نگران آن هستمتا حقوقى را كه خداوند نسبت به آنها بر من واجب كرده است پرداخت كنم .سوال شد: شما نيز با آن مقام بزرگى كه داريد به خاطر تاءخير زكات از خدا مىترسيد؟ فرمود: بله .(92)
امام صادق (عليه السلام ) فرمود: خداوند بر اين امت چيزى را سخت تر از زكات واجبنكرده است و اكثر هلاكت هاى امت ها به خاطر نپرداختن آن است .(93)
همچنين قرآن مى فرمايد: هنگامى كه صالحان به حكومت برسند، اولين برنامه آنان اقامهنماز و پرداخت زكات و امر به معروف و نهى از منكر است .(94)
رسول خدا (عليه السلام ) سوگند ياد كرد كه جز مشرك كسى در مورد پرداخت زكاتخيانت نمى كند.(95)
و نيز فرمود: يا على ! ده گروه از امت من كافر مى شوند كه يكى از گروهها كسانىهستند كه زكات نمى پردازند.
رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) در آخرين خطبه خود فرمود: اى مردم ! زكاتاموال خود را بپردازيد. پس هر كس زكات نپردازد، براى او نه نمازى است و نه حجى و نهجهادى .(96)
در روايات متعددى زكات به عنوان يكى از پايه هاى دين اسلام شمرده شده است و فرمودهاند: بناى دين اسلام بر پنج چيز استوار شده است : بر نماز، حج ، زكات ، روزه و ولايت .
آثار اجتماعى زكات 
برادرى  
قرآن مى فرمايد: تمام مؤ منان با يكديگر برادرند: انما المومنون اخوة (97) ودر جايى ديگر مى فرمايد: هر گاه مخالفان شما توبه كنند و نماز بپا دارند و زكاتبپردازند، آنها هم در جامعه برادر دينى شما هستند: فان تابوا و اقاموا الصلوة و اتواالزكوة فاخوانكم فى الدين (98) بنابراين شرط برادر شدن در كنار توبه ونماز، پرداخت زكات است .
ايجاد يا تعميق روابط  
در آداب دوستى ، صدها روايت به چشم مى خورد كه آنچه سبب ايجاد دوستى يا تعميق وحفظ و توسعه آن مى شود، خوش نيتى ، خوش رفتارى ، انصاف ، كرم ، ايثار، سخاوت ،احسان ، محبت ، زهد، صله رحم ، هديه دادن ، تفقد از يكديگر مى باشد و در پرداخت زكاتهمه آثار ياد شده به روشنى نهفته است .
كينه زدايى :  
با پرداخت زكات ، كينه محرومان بر طرف و به محبت و دوستىتبديل مى شود و اين محبت و دوستى در تعاون و يارى يكديگر و توليد بهتر و بيشتر وحفاظت از دستاوردهاى جامعه اسلامى نقش مهمى دارد.
به صحنه كشاندن و اماندگان  
فقر و گرسنگى ، انسان را به انزوا و گوشه گيرى و بدبينى و نااميدى و حقارتپذيرى مى كشاند، اما زمانى كه با پرداخت خمس و زكات و ساير انفاقات مشكلاتاقتصادى مردم حل شود، تلاش نشاط، دلسوزى و حضور مردم در صحنه هاى مختلف بيشترمى شود.
تقويت بنيه دينى مردم  
امام رضا (عليه السلام ) فرمود: فلسفه ودليل پرداخت زكات ، قوت فقرا و... و تقويت آنان و كمك رسانى در امور دينى آنها است.(99)
از محل زكات جمع آورى شده مى توان مدارس ، كتابخانه ها، مساجد و ساير مراكز دينى وفرهنگى را ايجاد نمود و يا آنچه را كه قبلا احداث شده است ، توسعه داد و با دعوت ازكارشناسان دينى و علما و اساتيد مناطق ديگر، پايگاه علمى و اعتقادى مردم را تقويت نمود.
كم شدن مفاسد اجتماعى  
با پرداخت زكات و تاءمين اجتماعى ، فقر مردم بر طرف مى شود و قهرا بخشى از مفاسداجتماعى كه برخاسته از فقر حاكم بر جامعه است ، از بين خواهد رفت .
بسيج براى حل مشكلات  
پرداخت زكات ، دلها را به هم نزديك مى كند و جامعه را براىحل همه مشكلات آماده مى سازد. آرى ، اگر فقرا خود را در سود اغنيا شريك بدانند، دربرابر نابسامانى ها و مشكلات و آفات با تمام توان به پا خواهند خواست و تا آنجا كهبتوانند در حل مشكلات كوشش خواهند نمود.
آزمايش مردم  
زكات دهنده علاوه بر كسب رضاى خداوند و بركات معنوى و اخروى ،دل هاى ديگران را نيز به سوى خود جذب مى كند و به خاطر همين محبوبيتى كه در جامعهپيدا مى كند، دير يا زود از حمايت هاى مردمى در امور مختلف برخوردار مى شود.
آرى بعضى از افراد سرمايه خود را با خريد جمادات (خانه ، ماشين ، مزرعه ، فرش ،لباس و...) هزينه مى كنند تا شايد بتوانند دلهاى مردم را جذب كنند، ولى از آنجا كهدلهاى مردم در اختيار خداوند است ، اين دسته افراد معمولا در جامعه منفور ديگرانند، اماكسانى كه بخشى از سرمايه خود را (به جاى جمادات ) در راه نجات انسان ها، رشداستعدادهاى فراموش شده تاءمين هزينه ازدواج و مسكن و كارآموزى به افرادى كه صاحبحرفه اى نيستند، صرف مى كنند، هم در تمام ارزشها و پاداشهايى كه بر اثر آن كمكهاى خالصانه به دست مى آيد خود را شريك مى كنند و هم محبت و حمايت مردم را در اختيارخواهند داشت . در اينجا بايد ببينيم آيا گروهاول عاقلند كه با صرف هزينه در خريد جمادات خود را منفور خلق و خالق مى كنند، يابندگان خالص خدا كه با پرداخت حقوق الهى ، خود را محبوب خالق و خدا مى نمايند.
آرى اغنيا مى توانند عقل و لياقت مال خود را با انتخاب يكى از اين دو راه بيازمايند. امامصادق (عليه السلام ) فرمودن زكات ، وسيله آزمايش اغنيا است .
تاءثير در نسل آينده و جامعه فردا  
در بسيارى از كتابهاى تربيتى و روان شناسى ، به هسته مركزى تربيت كه انتخابهمسر و لقمه حلال است ، كمتر توجه شده است . اسلام براى تربيتنسل آينده ، قبل از آميزش جنسى به مسئله انتخاب همسر و بعد از آن به نقش لقمهحلال بسيار توجه و تاكيد دارد.
پرداخت زكات ، سبب پاك و حلال شدن رزق است و لقمه ها را از حق محرومان پاك مى كند ونقش لقمه پاك در جامعه و نسل آينده از طريق گرايش به خوبى ها و كمالات و تنفر ازبدى ها بر كسى پوشيده نيست .
دفع بلا از امت  
در قرآن مى خوانيم و لو دفع الله الناس بعضهم ببعض لفسدت الارض و لكن اللهذوفضل على العالمين
امام صادق (عليه السلام ) ذيل اين آيه فرمود: قطعا خداوند به خاطر كسانى از شيعيان ماكه زكات مى دهند، انواع بلاها و خطرات را از سايرين نيز دفع مى كند و اگر زكات اينگروه نبود، همه يكجا نابود مى شدند.(100)
فقر زدايى  
يكى از مسايل مهم جامعه ، وجود فقر و گرسنگى و ساير كمبودها است كه يكى از راههاىمبارزه با آن ، توجه جدى به مسئله پرداخت خمس و زكات و انفاقات است .
امير المومنين (عليه السلام ) فرمود: هيچ فقرى گرسنه نمى ماند مگر به خاطر آن كهتوانمندى حق خدا را نمى پردازد و خداوند در روز قيامت توانمند را به هميندليل بازخواست خواهد كرد.(101) در روايات متعددى مى خوانيم : اگر مردم زكاتمال خود را بپردازند، مسلمان فقيرى باقى نمى ماند(102) امام صادق (عليه السلام )فرمود: هيچ محتاج و گرسنه و برهنه اى در جامعه وجود نخواهند داشت ، مگر به خاطرگناهان اغنيا(103)
ايجاد اشتغال  
يكى از مسائل مهم جامعه ، وجود بيكارى است كه زمينه ساز انواع انواع فسادهاست . اگرمردم خمس و زكات خود بپردازند، چرخهاى اقتصاد به گردش درمى آيد و بخش مهمى ازافراد بيكار شاغل خواهند شد. همان گونه كه گاهى از طريق مضاربه يا قرض الحسنهمى توان ايجاد اشتغال كرد، از طريق پرداخت خمس و زكات و يا بخشش هاى بلاعوض ويااز طريق ايجاد زمينه هاى تحصيل براى بيسوادها و كم سوادها و آموزش فن و حرفه وتاسيس و توسعه مراكز فرهنگى و احداث جاده ها و پلها و آبادانى ها ديگر نيز مى توانايجاد اشتغال كرد. بنابراين در احياى خمس و زكات ،حل مسئله اشتغال و توسعه اقتصادى و فرهنگى و پر كردن ايام فراغت و جلوگيرى ازمفاسدى كه در اثر بيكارى به چشم مى خورد، نهفته است . به علاوه كار واشتغال سبب دلگرمى به مكتب ، به امت ، به نظام اسلامى و سبب شكوفايى استعدادها ونبوغ ها و مانع انواع افسردگى ها فرد و جامعه است و درمقابل آن بيكارى باعث تبهكارى ، افسردگى ، سوء ظن ، ركود، ايجاد عقده و زمينه سازانواع فتنه ها و آشوبها است كه اگر شعله آن برافروخته شود، همه را در خود مىسوزاند. شايد به همين دليل باشد كه در قرآن جمله لا تلقوا با يديكم الى التهلكة يعنى خودتان را با دست خود به هلاكت نيندازند، بعد از دستور انفاق مطرح شده است.
آرى اگر در جامعه ، مردم در قالب خمس و زكات و ساير كمك ها دست از انفاق بردارند وبر فقرا فشار وارد شود، اين فشارها تبديل به آشوب و فتنه اى مى گردد كه فقير وغنى در آن ميسوزند.
وسيله اقتدار امت اسلام  
اگر كمبودها از طريق ماليات هاى اسلامى و خمس و زكات تاءمين شود و افراد جامعه بهيك نوع رفاه نسبى دست يابند، دلها نسبت به هم مهربان مى شود، نيروها متمركز مىگردند و همه پشتيبان يكديگر خواهد بود. چنين جامعه اى داراى صلابت و اقتدار خواهد بودو در مقابل هر وعده و وعيد و يا هر تهديد و تطميعى بيمه مى شود. بخصوص كه درپرداخت خمس و زكات قصد قربت در كار است و هيچ گونه تحقير و منتى روانيست و اينپرداخت از طريق عالم ترين و با تقواترين و پارساترين فردى كه جانشين امام زمان(عجل الله تعالى فرجه ) و مرجع تقليد امت اسلامى است ، صورت مى گيرد.
آرى ، جبران كمبودها از طرف پرداخت كنندگان مخلص و اجراى اين كار الهى از طريق مراجعدينى محبوب و متقى ، سبب آرامش و دلگرمى واتصال به علماى ربانى خواهد شد كه اين امر خود وسيله ى اقتدار و عزت ملى و اسلامىاست .
البته ممكن است مؤ سسات خيريه يا افراد نيكوكار از طريق صندوق ها و بانك ها كمكهايى به محرومان اختصاص دهند، اما مگر تنها هدف اسلام ، علاوه بر رسيدگى به فقراآثار و اسرار زيادى نهفته است ، از جمله اينكه :
اولا كمك كنندگان صد در صد نيت خالص داشته باشند و هيچ گونه ريا، خودنمائى ،شهرت طلبى در آنها وجود نداشته باشد و انتظار مدح و ستايش و جبران از كسى نداشتهباشند.
ثانيا: مالى كه مى پردازند از جنس مرغوب و عالى وحلال و بى منت باشد.
ثالثا: نحوه پرداخت آگاهانه ، عاشقانه ، آزادانه باشد. واسطه پرداخت بايد مرجعتقليد باشد كه در عمرش گناهى براى او سراغ نداشته باشيم .
اين شرايط در تربيت افراد مؤ ثر است و اتصال آنان را به عالم ربانى كه مرزبانمكتب اسلام است ، روشن مى كند و سبب يك اقتدار معنوى مى شود زيرا هم سروكار پرداختكنندگان و هم سروكار گيرندگان با علماى ربانى خواهد بود.
كم شدن مفاسد اجتماعى  
هم ازدياد سرمايه زمينه ساز فساد است كه با پرداخت خمس و زكات ثروت هاتعديل و مفاسد مهار مى شود و هم فقر ممكن است زمينه وقوع سرقت ، دريافت رشوه ، خيانتو امثال آن شود كه دريافت خمس و زكات و... اين زمينه را مى خشكاند و از بين مى برد.
بنابراين پرداخت خمس و زكات ، در مهار مفاسد اجتماعى نقش مهمى دارد.
حفظ آبرو  
در بسيارى از موارد فقر آبروى انسان را در جامعه در معرض خطر قرار مى دهد و خمس وزكات ، فقر را از بين مى برد و آبروى انسان ها راحفظ ميكند. از امام صادق (عليه السلام) پرسيدند: شخصى كه در خط فكرى ما نيست از دنيا رفته واطفال فقيرى را به جا گذاشته است ، آيا مى توانيم از زكات به آنها بدهيم ؟
فرمود: بله ، آن اطفال گرسنگانى هستند كه تقصيرى ندارند و در راه پدر منحرف خودحركت مى كنند و بايد آبرو و موقعيت آنان در جامعه حفظ شود و زندگى آنها تا رسيدنبه حد بلوغ و رشد لازم تاءمين گردد. اما، اگر ايناطفال بالغ شدند و حق را فهميدند ولى با لجاجت دست از آن كشيدند، از زكات به آنهاندهيد. (سزاوار نيست زكات از افراد مؤ من گرفته و به منحرفين لجوج دادهشود).(104)
تعديل ثروت  
خمس و زكات ، گامى براى مهار كردن ثروت ها است .
اسلام از يك سو دست افرادى قوى ، مبتكر، پركار و خلاق را در مالكيت بازگذاشته تامانع رشد آنان نشود و از سويى درآمدهايى ازقبيل سرقت ، دريافت رشوه ، اختلاس و... را ممنوع دانسته است و از سوى ديگر به مالكيندرآمدهاى حلال اجازه نمى دهد تا درآمد خود را هر گونه خواستند مصرف كنند و آنان را ازاسراف و تبذير و ثروت اندوزى نهى فرموده است و از طرف ديگر با واجب نمودن خمس وزكات و كفارات و سفارش اكيد به انواع كمكها و عشق و ايمان براىحل مشكلات طبقه محروم گرفته است .
جذب ديگران  
اسلام ، مصرف زكات را براى هشت گروه لازم دانسته است كه يكى از آنان افرادى از رؤسا و سرشناسانى هستند كه اگر حمايت هاى مالى از آنان بهعمل آيد، ابتدا خودشان و سپس قبيله آنان به اسلام جذب ميشود.
البته اين جذب ، مقدمه گرايش هاى فكرى ، فرهنگى و اعتقادى است ، همچون جاذبه هايىكه براى فرزندان در روزهاى اول مدرسه آشنا مى كنند و سپس رشته علمى و فكرى آناندر مدرسه و دانشگاه تاءمين مى شود.
پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله ) سهمى از زكات را به رؤ ساىقبايل مى دادند و در هر زمان ولى امر مسلمين مى تواند اين كار را انجام دهد. (105)
از همين سهم كه به نام المؤ لفة قلوبهم در قرآن مطرح شده است ، مى توانمقدارى به مسلمانان ضعيف الايمانى پرداخت كرد كه اگر بهحال خود رها شوند، تبعات و وسوسه هاى دشمنان در آنان ايجاد شك مى نمايد. اسلامبراى پايدارى آنان در دين ، مشكلات اقتصادى آنان راحل مى كند و اين كار مقدمه اى براى انس بيشتر با عمق واستدلال هاى مكتب خواهد بود.(106)
آثار اقتصادى نپرداختن زكات 
تلف شدن اموال  
امام صادق (عليه السلام ) فرمود: هيچ مالى در خشكى يا دريا ضايع و تلف نمى شودمگر به خاطر آنكه زكات آن پرداخت نشده باشد (107) و آن حضرت در حديث ديگرىفرمودند: اموال خود را از طريق پرداخت زكات بيمه كنيد و اگر بعد از پرداختن زكاتمالى تلف شد،من ضامن آن هستم .(108)
انتقام دو برابر  
در روايات مى خوانيم : كسى كه حق خدا را نپردازد و در راه حقمال خود را صرف نكند، دو برابر آن مقدار را در راهباطل صرف خواهد كرد.(109)
هزينه شدن اضطرارى مال در راه اشرار 
رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) فرمود: كسى كهمال خود را از مصرف در راه خوبان با اختيار خود باز دارد، خداوندمال او را در راه اشرار با اجبار صرف خواهد نمود.(110)

next page

fehrest page

 

 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation